محمدصالح برغانی

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از صالح برغاني)
محمدصالح برغانی
اطلاعات فردی
نام کاملمحمدصالح بن محمد برغانی قزوینی
لقبملاصالح برغانی
نسبآل‌بویه
تاریخ تولد۱۱۷۴ق
محل زندگیکربلاقزوین
تاریخ وفات۱۲۷۱ق
محل دفنکربلا
شهر وفاتکربلا
خویشاوندان
سرشناس
محمد ملائکه برغانی (پدر) • محمدتقی برغانی (برادر و معروف به شهید ثالث) • محمدعلی برغانی (معروف به ملاعلی، برادر و از رهبران فرقه شیخیه) • فاطمه برغانی (معروف به طاهره قرةالعین، فرزند و از رهبران فرقه بابیه)
اطلاعات علمی
استادانسید علی طباطباییجعفر کاشف‌الغطاءآقامحمد بیدآبادیملا علی نوریوحید بهبهانیسیدمحمد مجاهد
شاگردانمحمد بن سلیمان تنکابنیآمنه قزوینی
محل تحصیلقزوین • قماصفهان • کربلا • نجفمشهد
اجازه اجتهاد ازمیرزای قمیسیدمحمدباقر رشتی • سیدمحمد مجاهد
تألیفاتغنیمة المعاد فی شرح الارشاد، مسلک السداد و مسلک الراشدین، کنز العرفان فی تفسیر القرآن، بحر العرفان و معدن الایمان، معدن الانوار و مشکاة الاسرار، کنز الأبرار فی أحوال الأئمة الأطهار.
سایرمبارزه با فرقه‌های شیخیه و بابیه.
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیفتوای تاریخی و تبعید به عراق، رهبری جنبش اصلاح طلبی.
اجتماعیتأسیس مدرسه علمیه صالیحه قزوین، تعمیر بقعه حمزه سیدالشهدا


محمدصالح بَرَغانی (۱۱۷۴-۱۲۷۴ق) عالم شیعه و از مشاهیر خاندان آل برغانی در قزوین بود. وی نزد علمایی همچون جعفر کاشف‌الغطا (۱۱۵۶-۱۲۲۷قمیرزای قمی (۱۱۵۰ق-۱۲۳۱قسیدمحمدباقر رشتی، سیدعلی طباطبایی (۱۱۶۱-۱۲۳۱ق) و سیدمحمد مجاهد (۱۱۸۰- ۱۲۴۲ق) درس خوانده و از برخی از آنان اجازه اجتهاد گرفت. محمدصالح و برادرانش ملامحمدتقی و ملاعلی از مشاهیر برغانی در ایران و عراق محسوب می‌شدند.

برغانی تألیفاتی دارد از جمله بَحرُ العِرفان و مَعدَنُ الایمان، کَنزُ العِرفان فی تفسیر القرآن و شرح نهج‌البلاغه را تألیف نمود. گفته شده، وی اولین مجتهدی بود که در فتوایی، هرگونه جنگ یا مذاکره با دولت‌های خارجی را مشروط به اجازه فقها دانست.

رهبری جنبش اصلاح‌طلبی اسلامی، مبارزه با فرقه شیخیه و بابیه و ساخت مدرسه صالحیه، از دلایل شهرت برغانی محسوب می‌شوند. میرزای شیرازی (۱۲۳۰-۱۳۱۲ق) و سیدجمال‌الدین اسدآبادی (۱۲۵۴-۱۳۱۴ق) از شاگردان معروف برغانی بودند.

فرزندان برغانی را از فقها و محدثان شمرده‌اند. گفته‌شده دختر او فاطمه مشهور به طاهره قرةالعین، بعدها به بابیه پیوسته و از رهبران آنان شد. برغانی در ۲۷ جمادی‌الثانی سال (۱۲۷۱ق) در حرم امام حسین(ع) درگذشت و در همین مکان مدفون شد.

نسب و خاندان

محمدصالح برغانی فرزند ملامحمد ملائکه در سال ۱۱۷۴ق در روستای بَرَغان در حومه کرج زاده شد.[۱] حسن امین (درگذشته ۱۳۲۶ش) شرح‌حال‌نگار شیعی، خاندان برغانی را از خانواده‌های اهل علم و تقوا و از نسل آل‌بویه معرفی کرده است.[۲] گفته‌شده پدر محمدصالح، پس از نزاعی که بین اخباریان و اصولیان قزوین درگرفت، مجبور به اقامت در روستای برغان شد و ازآن‌پس، این خاندان به برغانی مشهور شدند.[۳] برخی این خاندان را دارای ویژگی‌های منحصر به فردی عنوان کرده‌اند. از جمله: توجه به تحصیل دختران، آموزش نظامی به طلاب، آشنایی با دانش‌های نوین و اهتمام ویژه به کشاورزی.[۴]

تحصیل

محمدصالح برغانی مقدمات علوم دینی را نزد پدرش فراگرفت.[۵] وی اصول و مبادی علم عربی را در حوزه علمیه قزوین به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به حوزه‌های علمیه اصفهان، قم، مشهد، نجف و کربلا رفت.[۶] او فلسفه و علوم عقلی را از آقا محمد بیدآبادی (درگذشته ۱۱۹۷ یا ۱۱۹۸ق) از عرفا و فلاسفه[۷] و ملا علی نوری (درگذشته ۱۲۴۶ق) فیلسوف[۸] آموخت. برغانی دانش‌های اصول، فقه، تفسیر و حدیث را از میرزای قمی (درگذشته ۱۲۳۱ق)[۹] و جعفر کاشف‌الغطاء (درگذشته ۱۲۲۸ق) فراگرفت[۱۰] و سپس از وحید بهبهانی (درگذشته ۱۲۰۵ق[۱۱] سید علی طباطبایی (درگذشته ۱۲۳۱ق[۱۲] سید محمد طباطبایی مجاهد (درگذشته ۱۲۴۲ق[۱۳] و استادانی دیگر، کسب علم نمود.[۱۴] وی از برخی آنان اجازه اجتهاد دریافت کرد.[۱۵] تُنِکابنی (درگذشته ۱۳۰۲ق) از شاگردان برغانی، مدعی است که او بیش از چهل اجازه‌نامه از علمای عصر خود دریافت نمود.[۱۶]

شاگردان

برخی از شاگردان محمدصالح برغانی به گفته منابع[۱۷] از این قرار است:

  1. محمد بن سلیمان تنکابنی (درگذشته ۱۲۱۴ش[۱۸]
  2. آمنه همسر محمدصالح برغانی (درگذشته ۱۲۶۹ق
  3. خدیجه سلطان فرزند محمدصالح (درگذشته ۱۳۲۱ق
  4. ربابه فرزند محمدصالح (درگذشته ۱۲۹۷ق
  5. ام کلثوم فرزند کریم روغنی.

همزمان با تدریس برغانی در مدرسه صالحیه، برخی از چهره‌های مشهور شیعه همچون میرزا محمدحسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی (درگذشته ۱۲۷۳ش) و سیدجمال‌الدین اسدآبادی (درگذشته ۱۲۷۵ش) در این مدرسه مشغول به تحصیل بودند.[۱۹]

دیدگاه عالمان شیعه در مورد محمدصالح برغانی

سید محمدباقر خوانساری (درگذشته ۱۳۱۳ق) صاحب «روضات الجنات» وی را از مشهورترین فقها و مفسّران جهان تشیع معرفی کرده و آثار او را از مهم‌ترین و معروف‌ترین کتاب‌های شیعه می‌شمارد.[۲۰]

شمس‌العلما (درگذشته ۱۳۳۴ق) تاریخ‌نگار قرن ۱۳ و ۱۴، برغانی را از مجتهدان بزرگ عصر قاجار دانسته و معتقد است که تألیفات او در فقه و حدیث شهرت بسیاری داشت.[۲۱] تُنِکابنی در مورد برغانی می‌گوید: «محمدصالح برغانی، برادر شهید ثالث در نهایت زهد و تقوا و محقق در اخبار، بلکه سلمان زمان خود بود و در اصول و فقه درجه اجتهاد داشته و دائماً مشغول کار و مطالعه، تألیف، تصنیف و تدریس بوده و از امربه‌معروف او و برادرش شهید ثالث مردم قزوین، متدین‌تر از مردمان شهرهای دیگر بودند».[۲۲] میرزا محمدعلی کشمیری (درگذشته ۱۳۰۹ق) نیز همین عبارات را در مورد برغانی به‌کار برده است.[۲۳]

فعالیت‌های اجتماعی‌ـفرهنگی

مدرسه صالحیه قزوین

از اقدامات فرهنگی‌ـاجتماعی برغانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

فعالیت‌های سیاسی

محمدصالح برغانی فعالیت‌های سیاسی بسیاری داشت که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

رهبری جنبش اصلاح‌طلبی

به گفته آقابزرگ تهرانی (درگذشته ۱۳۸۹ق) در کتاب الذَریعة، برغانی رهبری جنبش اصلاح‌طلبی اسلامی را از نیمه اوّل قرن سیزدهم بر عهده داشت.[۲۹] او به‌عنوان مرجع تقلید شیعیان در عصر خود، رساله عملیه فارسی در دو جلد با عنوان «مَسلَکُ النِجاه» منتشر کرد.[۳۰]

فتوای تاریخی و تبعید به عراق

محمدصالح برغانی در حدود سال ۱۲۲۰ق، بعد از دریافت درجه اجتهاد در عراق، به ایران بازگشت و در تهران، کرسی درسی تشکیل داد.[۳۱] در عصر فتحعلی‌شاه قاجار، ولایات شمال ایران به اشغال روس‌ها درآمده و کشورهای فرانسه و انگلیس در امور کشور دخالت می‌کردند.[۳۲] پس از این قضایا، برغانی طی فتوایی، هرگونه جنگ یا ترک مخاصمه و مذاکره با دولت‌های خارجی را مشروط به اجازه فقها عنوان کرد.[۳۳] در پی این ماجرا، شاه دستور تبعید ملامحمد صالح و دو برادرش محمدتقی (درگذشته ۱۲۶۴ق) و ملامحمدعلی (درگذشته ۱۲۶۹ق) به عراق را صادر کرد.[۳۴] برغانی پس از مدتی با میانجی‌گری جعفر کاشف‌الغطاء (درگذشته ۱۲۲۸ق) از علمای شیعه در آن عصر به ایران بازگشت؛ البته مشروط به آن که در تهران زندگی نکند.[۳۵]

مبارزه با فرقه شیخیه

برخی علمای شیعه، محمدصالح برغانی را به عنوان اولین مخالف شیخیه می‌شناسند.[۳۶] وی مناظره‌ای با شیخ احمد احسایی (درگذشته ۱۲۴۱ق) رئیس شیخیه، برگزار کرده و او را محکوم کرد.[۳۶] این مناظره باعث شد تا برادر بزرگتر او محمدتقی معروف به شهید ثالث (شهادت: ۱۲۶۳ یا ۱۲۶۴ق)، حکم به ارتداد احمد احسایی دهد.[۳۷] محسن امین (درگذشته ۱۳۲۶ش) از شرح‌نگاران شیعی، مدعی است که این حکم تا زمان او پایدار مانده و تمام علمای شیعه از آن حمایت کردند.[۳۸]

آثار

محمدصالح برغانی تألیفاتی دارد[۳۹] برخی مکتوبات او را تا ۳۰۰ کتاب شمرده‌اند.[۴۰] آثار او بدین شرح است:

فرزندان

محسن امین (درگذشته ۱۲۸۴- ۱۳۷۱ق‌)، در کتاب اَعیان الشیعة تعداد فرزندان محمدصالح برغانی را پنج نفر عنوان کرده و فقط به یکی از پسران وی به نام محمدعلی برغانی و دختران وی؛ خدیجه سلطان (درگذشته ۱۳۲۱ق) و ربابه (درگذشته ۱۲۹۷ق) که همگی در زمره فقها و محدثان بودند اشاره کرده است.[۵۶] به گفته برخی اندیشمندان شیعی، فاطمه یا زرین‌تاج مشهور به قرةالعین، فرزند دیگر محمدصالح بود که در ابتدا از عالمان دینی شمرده می‌شد با تأثیرپذیری از عموی خود (ملامحمدعلی) به بابیت گرایش پیدا کرد و از رهبران این فرقه شد.[۵۷] وی نقش مؤثری در ترویج و گسترش بابیت ایفا کرد.[۵۸] برخی قرةالعین را عامل قتل عموی خود (شهید ثالث) دانسته‌اند.[۵۹]

وفات

در مورد تاریخ وفات محمدصالح برغانی به سال‌های ۱۲۷۱ق[۶۰] و ۱۲۷۵ق[۶۱] و ۱۲۸۳ق[۶۲] اشاره شده است. بر اساس گفته فرزند بزرگ برغانی، وی در ۲۷ جمادی‌الثانی سال ۱۲۷۱ق در حال دعا، در حرم امام حسین(ع) وفات یافت[۶۳] و براساس وصیتش،[۶۴] در رواق حرم حسینی به خاک سپرده شد.[۶۵]

پانویس

  1. امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰؛ ج۷، ص۲۶۲؛ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۱-۱۲، ۴۸.
  2. امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰-۳۰۴.
  3. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۰-۱۱ و ۲۶.
  4. امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۱۲، ج۶، ص۱۸۲، ۳۱۹.
  5. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲.
  6. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲.
  7. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲.
  8. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲.
  9. شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۲.
  10. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۳.
  11. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۳.
  12. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۳.
  13. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۳.
  14. امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۳.
  15. سبحانی، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۵؛ ص۱۶۴؛ صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۳، ص۱۷۰. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۳۶۹؛ شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۴؛ گروهی از نویسندگان، «برغانی»، ج۳، ص۱۸۰؛ تنکابنی، قصص العلما، بی‌تا، ص۹۱؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۲۰، ص۶۶۱.
  16. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۳؛ تنکابنی، قصص العلماء، ۱۳۰۴ق، ص۶۴.
  17. گروهی از نویسندگان، «آمنه قزوینی»، ج۱، ص۲۳۶؛ شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۶؛ حسون، اعلام النساء المومنات، ۱۴۲۱ق، ص۳۷۵؛ امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۷، ج۳، ص۴۳، ج۴، ص۱۰۴.
  18. تنکابنی، قصص العلماء، بی‌تا، ص۹۲.
  19. مهدوی، افشار، اسناد و مدارک دربارهٔ سید جمال الدین اسدآبادی، ۱۳۸۹ش؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۵۹۹؛ ج۱۴، ص۵۳۲.
  20. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۴۰۳.
  21. عبدالرب آبادی، المآثر و الآثار، ۱۳۵۵ش، ص۱۴۴.
  22. تنکابنی، قصص العلماء، بی‌تا، ص۹۱.
  23. آزاد کشمیری، نجوم السماء، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۶.
  24. عبدالرب آبادی، المآثر و الآثار، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۳.
  25. دوگوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، بی‌تا، ص۸۲ ـ ۹۴.
  26. شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۶.
  27. آقارضی قزوینی، ضیافة الاخوان، ۱۳۹۷ق، ص۲۳۴.
  28. آقارضی قزوینی، ضیافة الاخوان، ۱۳۹۷ق، ص۲۳۳.
  29. آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۲۳ و ۲۴.
  30. آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۲۴.
  31. شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۳.
  32. شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۳.
  33. شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۳.
  34. شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۴.
  35. شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۴.
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۶-۲۸.
  37. گروهی از نویسندگان، «احمد احسایی»، ج۱، ص۵۰۰ و ۵۰۱.
  38. امین، دائرةالمعارف الاسلامیه الشیعه، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۷۱ و ۲۷۲؛ صدرالدین شیرازی، مقدمه الشواهد الربوبیة، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۱.
  39. بلاغی، تاریخ نجف اشرف و حیره، ۱۳۶۸ش، ص۸۰-۸۱؛ امینی، معجم رجال الفکر و الأدب فی النجف خلال ألف عام، ۱۴۱۳ق، ص۳۴۸.
  40. گروهی از نویسندگان، «برغانی»، ج۳، ص۱۸۱.
  41. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۲.
  42. صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۳، ص۱۷۳؛ برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۲.
  43. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۰.
  44. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۰.
  45. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۱.
  46. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۱.
  47. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۳؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۱۶۹.
  48. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۳؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۱۶۶.
  49. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۴؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۲۲۴.
  50. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۴؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۲۲۰؛ شبر، ادب الطف، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۶۹.
  51. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۴.
  52. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۴ و ۳۵.
  53. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۵.
  54. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۶.
  55. برغانی، موسوعه برغانی، بی‌تا، ج۱، ص۳۳؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۱۶۷.
  56. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۳۷۰.
  57. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۹۰؛ محلاتی؛ اعلمی حائری، تراجم أعلام النساء، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۷۲؛ عبدیائی، «نقش و جایگاه قرة العین در فرقه بابیه»، ص۱۵۵.
  58. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۹۰؛ محلاتی؛ اعلمی حائری، تراجم أعلام النساء، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۷۲؛ عبدیائی، «نقش و جایگاه قرة العین در فرقه بابیه»، ص۱۵۵.
  59. محلاتی، ریاحین الشریعة در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، بی‌تا، ج۵، ص۳۶۱
  60. رشوند، مجمل رشوند، ۱۳۷۶ش، ص۲۲۳.
  61. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۳۷۷؛ ج۹، ص۳۷۰؛ امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
  62. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۸۹؛ ج۱۸، ص۱۶۷؛ مدرسی طباطبایی، برگی از تاریخ قزوین، ۱۳۶۱ش، ص۱۰۹
  63. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۳۷۰؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۸۹؛ ج۱۸، ص۱۶۷؛ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۴۵-۴۶.
  64. برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۴۷.
  65. صدر حاج سید جوادی، دایرة المعارف تشیع، ماده «بقعه برغانی»، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۲۶.

منابع

  • آزاد کشمیری، محمدعلی، نجوم السماء فی تراجم العلماء ( شرح حال علمای شیعه قرن‌های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم هجری قمری)، تصحیح: هاشم محدث، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل‏، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، تصحیح: احمد حسینی، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ق.
  • آقارضی قزوینی، ضیافة الاخوان، قم، مجمع ذخائر اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.
  • اعلمی حائری، محمدحسین، تراجم أعلام النساء، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • امین، حسن، دائرةالمعارف الاسلامیه الشیعیه، بیروت، بی‌نا، ۱۴۱۰ق.
  • امین، حسن، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات،‏ چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • امین، محسن، اعیان الشیعه، تصحیح: حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات‏، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • امینی، محمدهادی، معجم رجال الفکر و الأدب فی النجف خلال ألف عام، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق.
  • برغانی، محمدصالح، موسوعة البرغانی، تهران، نمایشگاه دائمی کتاب تهران، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • بلاغی، عبدالحجه، تاریخ نجف اشرف و حیره، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۸ش.
  • تنکابنی، محمد، قصص العلماء، تهران، علمیه اسلامیه، بی‌تا.
  • حسون، محمد، اعلام النساء المومنات، تصحیح: ام‌علی مشکور، تهران، اسوه، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
  • خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات‏، تصحیح: اسدالله اسماعیلیان، دهاقانی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.
  • دوگوبینو، ژوزف آرتور، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، ترجمه: محمد فره‌وشی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • رشوند، محمدعلی، مجمل رشوند، تصحیح: منوچهر ستوده، عنایت‌الله مجیدی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۶ش.
  • سبحانی، جعفر، معجم طبقات المتکلمین، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • شبر، جواد، ادب الطف، بیروت، دار المرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • شهیدی صالحی، عبدالحسین، «شرح حال مفسر بزرگ آیت‌الله‌العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، در مجله بینات، شماره۸، سال دوم، ۱۳۷۴ش.
  • صدر، حسن، تکملة أمل الآمل، تصحیح: حسینعلی محفوظ، عبدالکریم دباغ، عدنان دباغ، بیروت، دار المورخ العربی، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
  • صدرالدین شیرازی، محمد، مقدمه الشواهد الربوبیة، تصحیح: ملاهادی سبزواری، سیدجلال الدین آشتیانی، قم، مطبوعات دینی، ۱۳۸۲ش.
  • گروهی از نویسندگان، «آمنه قزوینی»، در دائرة المعارف تشیع، ج۱، تهران، انتشارات حکمت، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • گروهی از نویسندگان، «احمد احسایی»، در دائرة المعارف تشیع، ج۱، تهران، انتشارات حکمت، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • گروهی از نویسندگان، «برغانی»، در دائرة المعارف تشیع، ج۳، تهران، انتشارات حکمت، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • عبدالرب آبادی، محمدمهدی، المآثر و الآثار، تهران، سنایی، چاپ اول، ۱۳۵۵ش.
  • عبدیائی، نرجس، «نقش و جایگاه قرة العین در فرقه بابیه»، انتظار موعود، شماره ۳۱، زمستان ۱۳۸۸ش.
  • محلاتی، ذبیح‌الله، ریاحین الشریعة در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • مدرسی طباطبایی، حسین، برگی از تاریخ قزوین، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۳۶۱ش.