مراکش (عربی: المغرب/المملکة المغربیة، انگلیسی: Morocco) کشوری در شمال غربی آفریقا است. دین رسمی این کشور اسلام است. ادریسیان(۱۷۲ ـ ۳۶۳ق/۷۸۸ ـ ۹۷۴م) نخستین دولت شیعی در این سرزمین تشکیل شد.

مراکش (مغرب)
اطلاعات عمومی
جمعیت کل۳۶٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر
مساحت۴۴۶.۵۵۰ کیلومتر مربع
حکومتپادشاهی مشروطه
پایتخترُباط ۳۴°۰۲′ شمالی ۶°۵۱′ غربی / ۳۴٫۰۳۳°شمالی ۶٫۸۵۰°غربی / 34.033; -6.850
ادیان(درصد)اسلام (۹۹ درصد)، سایر ادیان (۱ درصد)
زبان رسمیعربی
اسلام
پیشینه اسلامنیمه دوم قرن اول هجری و همزمان با فتوحات
اطلاعات شیعی
جمعیتحدود ۶۰۰ هزار نفر
درصد به جمعیت مسلمانانکمتر از ۲ درصد
حکومت‌هاادریسیان
مؤسسات فرهنگیمؤسسه غدیر
مناطق شیعه‌نشینرباط، طنجه، اکادیر، فاس

جغرافیا

 
نقشه کشور مراکش

مراکش در دورترین قسمت شمال غربی قاره آفریقا واقع شده‌است. از شمال به دریای مدیترانه و جبل الطارق (۴۶۸ کیلومتر) و از غرب به اقیانوس اطلس (۲۷۰۰ کیلومتر) منتهی می‌شود. این کشور از شرق با الجزایر (۱۵۵۹ کیلومتر) و از جنوب با سرزمین مورد اختلاف صحرای غربی (۴۴۳ کیلومتر) هم مرز است. بر اساس نظر دولت و مردم مراکش که صحرای غربی را به طور تاریخی از آن خود می‌دانند، این کشور در جنوب با موریتانی هم مرز می‌گردد.
یک بندر و یک شهر کوچک در شمال مراکش به‌نام مِلیله و سئوتا در تصرف اسپانیا و یک بُرون‌بوم آن است[یادداشت ۱] ولی حکومت مراکش آن دو را جزیی از خاک خود می‌داند.

مراکش نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپا است که به وسیله تنگه جبل الطارق از آن جدا می‌گردد. منطقه کوچک در دماغه جبل الطارق نیز به‌عنوان منطقه خودمختار، تحت حاکمیت دولت بریتانیا است. فاصله میان مراکش و خاک اصلی اسپانیا حدود ۱۵ کیلومتر است.

تاریخچه

 
مسجد «حسن دوم» در ساحل شهر کازابلانکا. این مسجد که به لحاظ وسعت، پس از مسجد الحرام و مسجد النبی قرار دارد، بخشی از آن بر روی آب قرار گرفته و با کمک‌های مردمی ساخته شده است. این مسجد ظرفیت پذیرش ۱۱۰ هزار نفر را دارد.

مراکش در ادوار باستانی بخشی از امپراطوری کارتاژ بود که در شمال افریقا از خلیج سرت در لیبی تا اقیانوس اطلس حکومت می‌کرد. در سال ۱۴۶ قبل از میلاد به دست رومیان افتاد که در آن زمان جزو موریتانی بود و حکومت اروپائیان تا قرن هفتم میلادی (قرن اول قمری) بر آن ادامه یافت.

در اواخر قرن اول هجری، مسلمانان پس از درگیری با اروپائیان و بربرها، این ناحیه را جزو قلمرو خود نمودند و دین اسلام و زبان عربی در آن رواج یافت. عنوان «مغرب» در متون کهن اسلامی شامل کشورهای مراکش، الجزایر، تونس و حتی گاه بر اندلس نیز اطلاق می‌شده است. این بخش از آفریقا به سه بخش مغرب اقصی (مراکش)، مغرب اوسط (الجزایر) و مغرب ادنی ( تونس و افریقیه) تقسیم کرده شده بود.[۱]

در قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی، نیروهای اسپانیائی و پرتقالی بندرهای مراکش را تصرف کردند. در قرن شانزدهم حکومت محلی شریف‌های علوی مراکش، تابع دولت عثمانی شد ولی در قرن هفدهم اروپائیان بر آن دست یافتند. از سال ۱۹۱۲م/۱۲۹۱ش، مراکش میان فرانسه و اسپانیا تقسیم شد و استعمار در این سرزمین آغاز گردید. مردم مسلمان بخصوص قبائل در نقاط کوهستانی، قیام‌هایی بر ضد متجاوزان کردند که عبدالکریم ریفی رهبری آنها را به عهده داشت. پس از استقلال مراکش در ۳ مارس ۱۹۵۶م (۱۲ اسفند ۱۳۳۴ش)، حسن دوم، پادشاه مراکش شد.[۲]

نژاد و زبان

 
نقشه داخلی مراکش

۶۵٪ مردم مراکش از نژاد سامی( عرب)، ۳۴٪ بربر و ۱٪ بقیه از نژاد سفید اروپائی هستند. عربی و آمازیغی (بربری) زبان رسمی این کشور هستند و فرانسوی و اسپانیولی زبان دوم به شمار می‌آید.[۳]

ادیان

ادیان در مراکش[۴]
ادیان نسبت
اسلام
۹۸٫۹٪
مسیحیت
۰٫۹٪
یهودیت
۰٫۲٪

مطابق اصل ششم قانون اساسی مراکش، دین رسمی کشور، اسلام است و اکثر مسلمانان بر مذهب مالکی هستند تعداد اندکی مسیحی و یهودی نیز در این کشور زندگی می‌کنند.

ساختار سیاسی

پادشاه کنونی مراکش ملک محمد ششم است. خاندان سلطنتی از سادات علوی بوده و گفته می‌شود شجره ملک محمد ششم با سی و شش واسطه به فاطمه(س) می‌رسد. نخستین قانون اساسی کشور در دسامبر۱۹۶۲م/آذر ۱۳۴۱ش، با برگزاری همه‌پرسی به تصویب رسید که مطابق آن، پادشاه بالاترین مرجع، چه از نظر سیاسی و چه از نظر مذهبی قلمداد می‌شود. پادشاهی مراکش حدود ۱۲ قرن عمر دارد و از ابتدا نیز با مذهب آمیخته بوده‌است. پادشاه، بر اجرای اسلام و قانون اساسی نظارت دارد و قادر است بدون توجه به اینکه که چه حزبی بیشترین کرسی‌های پارلمان را در اختیار دارد، نخست وزیر را تعیین کند و بر اساس پیشنهاد نخست وزیر، کابینه دولت مراکش را نیز تعیین می‌نماید و می‌تواند به مأموریت وزرا و دولت خاتمه دهد.

پیشینه اسلام

در نیمه دوم قرن اول هجری همزمان با فتح شمال آفریقا، اسلام وارد مراکش شد. از آن زمان تا کنون دولت‌های اسلامی بر این سرزمین حکم رانده‌اند. ساکنان و حکمرانان مراکش، گذشته از تفاوت‌های قبیله‌ای و ریشه‌ای خود همواره کوشیده بودند تا دین اسلام را نه تنها در سراسر کشور بلکه در مناطق جنوب و دیگر سرزمین‌های آفریقایی و همچنین در مناطق شمال و کشورهایی همچون اسپانیا، پرتغال و جنوب فرانسه گسترش دهند.

حکومت‌های اسلامی در مراکش
ادریسیان (۷۸۰-۹۷۴)
مغراویان (۹۸۷-۱۰۷۰)
مرابطان (۱۰۷۳-۱۱۴۷)
موحدون (۱۱۴۷-۱۲۶۹)
مرینیان (۱۲۵۸-۱۴۲۰)
وطاسیان (۱۴۲۰-۱۵۴۷)
سعدیان (۱۵۵۴-۱۶۵۹)
علویان (۱۶۶۶- تا کنون)

پیشینه تشیع

گفته می‌شود اولین ریشه‌های تشیع در مراکش به زمان ورود اسلام به این کشور باز می‌گردد. در سپاهی که عثمان بن عفان برای فتح مراکش فرستاده بود برخی از صحابه پیرو و دوستدار امام علی(ع) حضور داشتند که ازین فرصت برای ترویج محبت اهل‌بیت در میان مردم مراکش استفاده کردند.[۵]

در سال ۱۴۵ق دو نفر به نام‌های حلوانی و ابوسفیان که گفته‌ می‌شود از طرف امام صادق علیه السلام فرستاده شده بودند در مراکش ساکن شده و شروع به تبلیغ شیعه کردند و سبب گرویدن بسیاری از مردم مناطقی چون ناظور، سماته، نِفزه، نفطه و اربس به تشیع شدند.[۶]

ادریسیان(۱۷۲ ـ ۳۶۳ق)

پس از واقعه فخ در ۱۶۹ق، ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی(ع)، معروف به ادریس اکبر به مصر گریخت.[۷] یکی از عوامل حکومتی مصر که شیعه بود ادریس را پناه داد[۸] و سپس او را در ۱۷۰ق به مغرب فرستاد. ادریس در سرزمین طَنجه و در شهر وُلیلی اقامت گزید [۹] و قبایل آن سامان را به فرمان خود خواند. او در ۱۷۲ق به نزد پیشوای بربرها، رفت و او به همراه قبیله‌اش به اطاعت ادریس درآمدند.[۱۰]

پس از او فرزندش ادریس بن ادریس، جانشین او شد و قبایل بزرگ با او بیعت کردند و دولتش استوار شد. وی که مؤسس واقعی دولت شیعی ادریسیان به شمار می‎رود، چنان نفوذی در مغرب یافت که آن دیار را سرزمین ادریس ‎بن‎ ادریس نامیدند.[۱۱] ادریس اندکی پس از استقرار بر تخت، شهر فاس را بنیاد گذارد.[۱۲] سپس به جهاد با قبایل غیرمسلمان مغرب شتافت.[۱۳] ادریس دوم در ۱۹۷ق به منطقه قبیله مصمودیان تاخت و سرزمین آنان را فتح کرد و سپس خوارج تلمسان را که از دیرباز در آن سرزمین نفوذی یافته بودند، سرکوب و نفوذ عباسیان را قطع کرد.

ادریسیان تا سال ۳۶۳ق در مغرب اقصی (مراکش و بخشی از الجزایر) حکومت داشتند. از سال ۲۹۲ق فاطمیان حکومت مراکش را در دست گرفتند. فشار امویان اندلس سبب شد تا در ۳۵۳ق آخرین حاکم ادریسی تسلیم شود. وی پس از چندی با پشتیبانی فاطمیان به قدرت رسید ولی در نهایت به دست سپاه اموی کشته شد.[۱۴] شهر فاس از زمان تأسیس توسط ادریسیان، شهری مذهبی بوده است. امروزه مدرسه علمیه شهر فاس که «جامعة القرویین» نام دارد از بزرگ‌ترین مراکز علمی مراکش است و طلاب تربیت شده در این حوزه به سراسر کشور و حتی دیگر نقاط اتحادیه مراکش بزرگ جهت تبلیغ مذهبی اعزام می‌شوند.[نیازمند منبع]

بجلیّه

در میان تسلط فاطمیان بر میراث ادریسیان، یک گروه امامی که پس از امامت امام کاظم(ع) راه خویش را از امامیه جدا کرده بودند، در برخی مناطق مغرب می‌زیستند. از آنجا که این گروه به پیروان علی بن اورسند بجلی پیوستند، به بجلیه شهرت یافتند. عبدالله بن یاسین، بنیانگذار دولت مرابطون در سال ۴۵۸ق فرقه بجلیه را از بین برد.[۱۵]

حسنیون

حسنیون حدوداً در اواخر سده هفتم قمری وارد این سرزمین شدند. عنوان حسنی به ساداتی گفته می‌شود که از اولاد محمد بن عبدالله، مشهور به نفس زکیه، هستند و به این ترتیب، آنان از عموزاده‌های ادریسی خود متمایز می‌شوند. خاندان حسنی در تاریخ مغرب و صحرای غربی شناخته شده‌اند؛ این نه فقط به سبب تعدادشان، بلکه برای نقش آنان در بوجود آوردن دو سلسله شرفا است. یکی سعدیان (سده ۱۰و۱۱ق/۱۶و۱۷م) و دیگری علویان که از نیمه سده یازدهم قمری (هفدهم میلادی) تا زمان حاضر در مراکش فرمانروایی می‌کنند.[یادداشت ۲]

وضعیت کنونی شیعیان

امروزه شیعیان مراکش در شهرهای مختلف مانند طنجه، رباط، اکادیر، فاس، وجده، تطوان، ناضور و حسیمه پراکنده‌اند و غالبا در تقیه به سر می‌برند.[۱۶] در سال های اخیر و در پی افزایش گرایش مردم مراکش به مذهب اهل بیت،[۱۷] دولت مراکش محدودیت‌ها و فشارهایی نسبت به شیعیان اعمال کرده و به منظور جلوگیری از گسترش مذهب تشیع در این کشور، تغییراتی را در شماری از محافل علمی به وجود آورده و ضرورت‌ اعتقاد علمای دینی به مکتب اشعریون و پایبندی به مذهب مالکی را شرط کرده است. دولت همچنین گروهی از علمای دینی و طلاب مراکشی را که در حوزه علمیه قم یا حوزه‌های علمیه دیگر کشورها تحصیل کرده‌اند و همچنین عده‌ای دیگر از شیعیان را بازداشت کرده است.[۱۸]

جمعیت شیعیان

جمعیت کل جمعیت شیعیان درصد تاریخ منبع
۳۰،۷۵۰،۶۸۶ ............. ۲/۹۷ ۲۰۰۰ دائرة المعارف امام حسین(ع)
۳۰،۷۰۰،۰۰۰ ۶۰۷،۸۶۰ ۲ ۲۰۰۸ مجمع جهانی اهل بیت
۳۲،۵۵۲،۰۰۰ کمتر از ۳۱۰،۰۰۰ کمتر از ۱ ۲۰۰۹ انجمن دین و زندگی اجتماعی «مؤسسه ‏PEW»

شخصیت‌های شیعی

  • سید ادریس هانی که به سید ادریس حسینی نیز شهرت دارد: محقق و متفكر مراكشی و از فعالان عرصه‌ی تقریب مذاهب اسلامی است که آثاری در حوزه «مطالعات اسلام معاصر» عرضه داشته و رهبر شیعیان مغرب به شمار می‌آيد. او پس از گرایش به تشیع به سوریه رفت و دروس حوزوی را در آنجا فرا گرفت. برخی از آثار او عبارتند از: «مع ابن تیمیة فی ردوده علی المنطقیین»، «کفی ثقافة طائفیة و مثقّفون طائفیون»، «مشکلة التقریب و أزمة المقاربات»،«لقد شیّعنی الحسین»، «الخلافة المغتصبة (أزمة تاريخ أم أزمة مؤرخ)»[نیازمند منبع]
  • نورالدین هاشمی: پٰژوهشگر و خبرنگار مراکشی که پس از مطالعه و تحقیق، به مذهب تشیع گرایید. او کتابی با عنوان «التاريخ بين الحقيقة والمؤرخ» تالیف کرده است.
  • سید عصام احمیدان: پس از مطالعه برخی از کتاب‌های شیعی به مذهب شیعه گرایید. دروس حوزوی را در حوزة المرتضی در سوریه فراگرفت و از دانشکده حقوق طنجه نیز فارغ التحصیل شده است. او مقالاتی در روزنامه‌های عربی نوشته است و از طرفداران علامه سید محمد حسین فضل الله به شمار می‌آید.[نیازمند منبع]
  • عبدالعالی عبدونی: او متخصص در کلام جدید و فلسفه دین است و مقالاتی در این زمینه نوشته است. او کتابی به نام «ه‍رم‍ن‍ی‍وطی‍ق‍ا ال‍ق‍رآن‌ م‍ق‍دم‍ة ت‍اس‍ی‍س‍ی‍ة» تالیف کرده است.
  • حسن ایغیری (ملقب به شیرازی): او در حوزه علمیه لبنان تحصیل کرد و سپس در شهر مکناس به ترویج تشیع به ویژه در میان دانشجویان پرداخت و عده‌ای از آنان را شیعه کرده است.[نیازمند منبع]

مراکز شیعی

  • موسسه «غدیر»
  • کتابخانه «مدینة العلم» در شهر دارالبیضاء

پانویس

  1. اطلس شیعه، ص۵۴۸
  2. پورتال اهل بیت (ع)
  3. ویکیبدیا عربی
  4. "Religions". Central Intelligence Agency. Retrieved 9 February 2013. 
  5. عالم‌زاده، هادی، و علی آبانگاه،«مذهب ادریسیان»، ص۸۰.
  6. ابن‌حیون، نعمان بن محمد، افتتاح الدعوة، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۲۶ق. ص۲۶.
  7. ابن‎خلدون، مقدمه، ۲۴
  8. طبری، ۸/۱۹۸
  9. طبری، ۸/۲۰۰؛ ابن‎تغری بردی، ۲/۵۹
  10. ابن‎خلدون، ۴/۱۳؛ ابن‎عذاری، ج۱،ص۲۱۸
  11. مسعودی، ج۳،ص۲۹۶
  12. مقری، ج۱،ص۴۸۲
  13. ابن‎عذاری، ج۱،ص۲۱۸
  14. اطلس شیعه، ص۵۴۹
  15. اطلس شیعه، ص۵۴۹-۵۵۱.
  16. اطلس شیعه، ص۵۵۲.
  17. گسترش روزافزون مذهب اهل‏ بیت(ع) در مراکش
  18. مجله اخبار شیعیان، اردیبهشت ۱۳۸۸، شماره ۴۲.

یادداشت

  1. برون بوم سرزمینی جدا از خاک اصلی کشور که تحت مالکیت و تصرف دولت آن است.
  2. علویان به فِلالی یا سِجِلْماسی، و سعدیان به زیدانیان نیز شهرت دارند

منابع

  • ابن تغری بردی، یوسف، النجوم ‎الزاهره، مصر، وزارة ‎الثقافه والارشادالقومی.
  • ابن عذاری مراکشی، البیان ‎المغرب، به کوشش راینهارت دزی، لیدن، ۱۸۴۸م.
  • ابن خلدون، عبدالرحمن، العبر.
  • طبری، محمدبن‎ جریر، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالسویدان، ۱۳۸۶ق.
  • مسعودی، علی‎ بن ‎حسین، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق، ۱/۱۸۵.
  • مقری تلمسانی، احمدبن ‎محمد، نفح ‎الطیب، به کوشش اححسان عباس، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۸ق.

پیوند به بیرون