آخرُ الزَّمان اصطلاحی دینی به معنای دوره پایانی جهان که در همه ادیان الهی به آن اشاره شده است. در باورهای رایج، آخرالزمان با حوادث عجیب شناخته میشود. مهمترین ویژگی این دوران افول دینداری مردم و پس از آن ظهور یک منجی است. تاریخ دقیق ظهور منجی آخرالزمان نامعلوم است و تنها میتوان آن را به بخش واپسین روزگار که به قیامت متّصل میگردد تعریف نمود.
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
مفهومشناسی
اصطلاح آخرالزمان در قرآن نیامده است، ولی آیاتی درباره آینده جوامع انسانی در قرآن دیده میشود که بر حکومت توحید و عدل در آینده زندگی انسان و خلافت و وراثت صالحان بر زمین و پیروزی حق بر باطل دلالت میکند.[۱]
آخرالزمان در روایات اسلامی در دو معنا به کار رفته است؛ مدتزمان بین آغاز نبوت پیامبر اکرم(ص) تا وقوع قیامت،[۲] و دیگری دوران ظهور امام دوازدهم(عج).[۳] بنابر برخی روایات، پیامبر اکرم(ص)، پیامبر آخرالزمان دانسته شده است.[۴] همچنین در بسیاری از روایات اسلامی[۵] اصطلاح آخرالزمان به معنای زمانی دانسته شده که در آن منجی (مهدی موعود(عج)) ظهور میکند.[۶] در روایات اسلامی و شیعی، ویژگیهایی برای آخر الزمان بیان شده است؛ از جمله آزمونهای سخت و فتنههای آخرالزمان،[۷] ظهور منجی و جدال بین حق و باطل،[۸] و همچنین غلبه حق بر باطل و عصر طلایی جهان.[۹]
تعیین زمان
در روایات اسلامی، نهتنها به تاریخ دقیق این مقطع زمانی اشارهای نشده، بلکه تعیین تاریخ دقیق آن تکذیب شده است.[۱۰] بنابر روایات، وقت ظهور منجی را کسی جز خدا نمیداند و از مصادیق علم غیب به شمار میآید. امام رضا(ع) از پیامبر(ص) نقل میکند که زمان قیام موعود، مانند قیامت است که کسی جز خداوند آن را نمیداند و به طور ناگهانی اتفاق میافتد.[۱۱]
نشانهها
در روایات اسلامی برای دوران آخرالزمان، نشانههایی آمده است که به نشانههای آخرالزمان معروف است و از این لحاظ ظهور موعود به قیامت تشبیه شده است، زیرا همچنان که قیامت علائمی دارد (اشراط الساعة)، ظهور موعود نیز دارای نشانههایی است که قبل از آن رخ میدهند.[۱۲] در بعضی از کتابها این نشانهها از آن رو که رویدادهای مهم عصر ظهور هستند، به علائم ظهور معروف شدهاند.[۱۳] برخی از این نشانهها عبارتند از:
- خروج سفیانی[۱۴]
- ظهور سید حسنی، اختلاف بنی عباس در مُلک و ریاست[۱۵]
- کسوف خورشید در نیمه رمضان و خسوف ماه در پایان آن[۱۶]
- طلوع خورشید از مغرب[۱۷]
- قتل نفس زکیه[۱۸]
- خرابی مسجد کوفه، خروج یمانی، حلال شمرده شدن خون و مال مردم[۱۹]
- خروج دجّال[۲۰] که در روایات اسلامی آمده است که وی چهل روز در زمین درنگ میکند[۲۱] و بسیاری از افراد سست ایمان به او میگرایند و این به علت کارهای خارق العادهای است که انجام میدهد.[۲۲]
- پدید آمدن جنگها و کشتارها و از میان رفتن نشانههای حق[۲۳]
- ظهور فسادهای بزرگ در دنیا[۲۴]
- ناقص شدن عقول مردم[۲۵]
- زیاد شدن هرج و مرج و سست شدن ایمان مردم[۲۶]
- قرار گرفتن افراد نالایق در مدیریت جامعه، اطاعت مرد از همسر خویش، بزرگ شمردن مال دنیا، عدم امنیت[۲۷]
- ظهور فتنههای مختلف در میان عرب[۲۸]
- از بین رفتن حیا در زنان و کودکان[۲۹]
- رواج ربا[۳۰]
- وقوع قتلهای عظیم در دنیا و ظهور فتنهها[۳۱]
- بینیاز شدن مرد از زن و زن از مرد[۳۲]
- نوشیدن شراب و پوشیدن لباسهای حریر[۳۳]
تفاوت با نشانههای قیامت
در قرآن[۳۴] و روایات اسلامی، اصطلاحی به نام اشراط الساعة وجود دارد که به معنای مجموعه حوادثی است که تحقق آنها نشانه وقوع قیامت است.[۳۵] از این رو، صاحبان جوامع حدیثی بابی با عنوان «اشراط الساعة» گشودهاند.[۳۶]
اما در برخی از منابع اهل سنت و برخی جوامع حدیثی شیعه، نشانههای ظهور مهدی(عج) با علامتهای نزدیک شدن برپایی قیامت آمیخته شده است. در حالیکه آخرالزمان ناظر به قسمت پایانی همین عالم است ولی اشراط الساعه نشانههای برپایی قیامت است.[۳۷]
بعد از ظهور منجی
پس از ظهور این نشانهها نوبت به ظهور منجی میرسد که از مهمترین رویدادهای آخرالزمان دانسته شده است.[۳۸] از مهمترین رویدادهای پس از ظهور امام مهدی(عج) میتوان به این موارد اشاره کرد:
- مبارزه با ظلم و فساد و ریشهکن کردن آن[۳۹]
- نجات بشریت از تنگنای گناه و ظلم و جور و فساد یکی از آرمانهای اوست که در این زمان تحقق مییابد، چنان که حضرت علی(ع) میفرماید: «در عصر حکومت مهدی(عج) بساط زنا، شرابخواری و ربا برچیده خواهد شد».[۴۰]
- برقرار شدن و برپایی اسلام حقیقی و پرستش خداوند و یکتاپرستی در سراسر جهان[۴۱]
- عمومیت و گستردگی دین[۴۲]
- عمل به فضایل و ارزشهای دینی و اهتمام به احکام و دستورهای دین به صورت دقیق[۴۳]
- برقراری عدالت و مساوات؛ به گونهای که اموال در جامعه میان مردم به طور یکسان تقسیم میگردد[۴۴]
- برقراری امنیت؛ به گونهای که جان، مال و حیثیت افراد جامعه از تجاوز دیگران در امان میباشد[۴۵] و به واسطه منجی راهها امنیت مییابد[۴۶]
- برقرار شدن آسایش و رفاه برای عموم مردم[۴۷] به گونهای که همه خوردنیها در اختیار بشر قرار میگیرد و افراد به سهولت میتوانند از اموال استفاده کنند[۴۸]
- توسعه عمران و آبادی در سراسر جهان[۴۹]
- ایجاد محبت و دوستی و صمیمیت در میان مردم؛ به گونهای که فردی از اندوخته برادر دینیاش آنچه که نیاز دارد بدون اینکه منعی در کار باشد برمیدارد[۵۰]
- متکامل شدن عقول و آمادگی بشر برای بهرهمندی از تعالیم الهی[۵۱]
- تکامل و گسترش یافتن علم و دانش در همه ابعاد و برخوردار شدن افراد جامعه از کاملترین مواهب علمی[۵۲]
- عمل به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص)[۵۳]
بازگشت عیسی مسیح(ع)
طبق روایات اسلامی یکی از رویدادهای مهم عصر ظهور، نزول حضرت عیسی از آسمان میباشد.[۵۴] از این روایات برمیآید که وی در انقلاب جهانی آخرالزمان شرکت و حضور دارد و برای اقامه قسط و عدل از آسمان فرود میآید، اما زیر لوای امام مهدی است و مستقل عمل نمیکند. حضرت عیسی(ع) در سرزمین فلسطین فرود میآید و بر مهدی(عج) سلام میکند و پشت سر آن حضرت نماز میگزارد و به او در کشتن دجال کمک میکند.[۵۵]
رجعت
از رویدادهای بسیار مهم در عصر طلایی جهان و پس از ظهور منجی و فعالیتهای وی، رجعت است. منظور از رجعت زنده شدن برخی از افراد است که شامل گروهی از صالحان و گروهی از بدکاران خواهد بود.[۵۶]
در ادیان دیگر
موضوع آخرالزمان در ادیان دیگر نیز به صورتهای مختلف مطرح شده است.
در مسیحیت
*معناشناسی آخرالزمان در مسیحیت:
در میان مسیحیان از دورانی سخن گفته میشود که در آن بازگشت حضرت عیسی(ع) روی خواهد داد. رجعت مسیح در کتاب مقدس بیش از سیصد بار ذکر شده است و چندین باب کامل به این موضوع اختصاص دارد.[۵۷]
حتی بعضی ادعا کردهاند که درک صحیح رجعت مسیح، کلید کتاب مقدس است.[۵۸] طبق عقیده ایشان، مسیح دوباره در آخرالزمان میآید و برنامه نجات را کامل خواهد کرد[۵۹] آنان بر این باورند که در بازگشت مسیح، جهان روی سعادت را خواهد دید و جهان پس از ظهور آن منجی در صلح و صفای کامل به سر خواهد برد[۶۰] و جنگ و خونریزی از جهان رخت برمیبندد و امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید.[۶۱] در فرهنگ مسیحی و کتاب مقدس اعتقاد غلبه حق بر باطل در این دوران روشن است[۶۲] و از دیدگاه ایشان منجی کل، مسیح میباشد.[۶۳]
*نشانههای آخرالزمان و ظهور منجی:
در کتاب مقدس برای ظهور منجی که همان آمدن مسیح است نشانههایی ذکر شده است که عبارتند از:
- مسیح زمانی ظهور میکند که مردم مجرماند و ظلم دنیا را فرا گرفته است.[۶۴]
- قومها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیز برخواهند خاست و در جاهای مختلف، قحطی و زمین لرزه روی خواهد داد.[۶۵]
- بعد از آن مصیبتها، خورشید تیره و تار شده و ماه دیگر نور نخواهد داشت.[۶۶]
- بر اساس کتاب مقدس، ظهور دجال (ضد مسیح) نیز از وقایعی است که قبل از ظهور عیسی به وقوع میانجامد.[۶۷]
در آیین یهود
*معناشناسی آخرالزمان در یهودیت: در دین یهود هم بارها به «روزهای آخر» یا «روز خداوند» (یوم یَهَوَه یا یَهُوَه) اشاره شده که دورانی است که در آن عظمت ملی یهود به آخرین حدّ اعتلای خود خواهد رسید و گناهکاران نابود خواهند شد[۶۸] و پادشاهی از نسل یَسَّی (پدر داود) که روح خداوند بر او قرار گرفته و حکیم و خداترس است ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و خیر و برکت پُر خواهد نمود؛ چنان که گرگ با برّه سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید.[۶۹] روز خداوند روزی است که سیر تاریخ جهان به نقطه غایت و کمال خود میرسد.[۷۰]
*ماشیح کیست؟
این آینده درخشان در اطراف شخصیت «ماشیح» که از جانب خداوند مأموریت خواهد داشت تا این دوران تازه و پر از شگفتیها را آغاز کند تمرکز خواهد یافت. تلمود صدها بار به «ماشیح» و مأموریت او اشاره کرده است.[۷۱] اعتقاد عموم بر این است که «ماشیح» از نسل پادشاه داوود خواهد بود و در ادبیات دانشمندان یهود ملقب به فرزند داود است.[۷۲] ماشیح به نامهای گوناگونی خوانده شده و آیاتی از کتاب مقدس که طبق تفسیر علمای یهود به ماشیح اشاره میکند این نامهای گوناگون را مشخص ساخته است همچون شیلو،[۷۳] بینون،[۷۴] حنینا[۷۵] و منحم بن حیزقیا.[۷۶]
*وقایع پیش از ظهور ماشیح:
زمان ظهور ماشیح جنگهای سختی بین دولتها در جریان است: هر وقت ببینی که دولتها با هم به جنگ میپردازند منتظر قدوم «ماشیح» باش، چون در دوره حضرت ابراهیم(ع) نیز چنین شد و هنگامی که دولتها با هم به جنگ پرداختند برای ابراهیم نجات حاصل گردید.»[۷۷] ظهور «ماشیح» با سختیها و مشقتهای طاقت فرسا همراه خواهد بود و پیش از ظهور او آشفتگی و فساد در جهان به بالاترین درجه خود خواهد رسید و مشکلات و سختیهای زندگی غیرقابل تحمل خواهد شد. این کشمکشها و جنگهای میان دولتها، جنگهای گوگ و ماگوگ (یأجوج و مأجوج) نام دارد.[۷۸]
* وقایع پس از ظهور ماشیح:
- شفای بیماران[۷۹]
- پر ثمر شدن میوههای درختان[۸۰]
- آباد شدن ویرانیها[۸۱]
- تجدید بنای اورشلیم[۸۲]
- برقراری صلح در سراسر طبیعت[۸۳]
- محو شدن گریه و زاری و شیون در جهان[۸۴]
- نبود مرگ در جهان[۸۵]
*مدت پادشاهی ماشیح:
درباره طول مدت این دوران نیز توسط علمای یهود نظریههای گوناگونی اظهار شده است و به صورت چهل سال، هفتاد سال، یکصد سال، ششصد سال، چهارصد سال، یک هزار سال، دو هزار سال و هفت هزار سال پیشبینی شده است.[۸۶]
در زرتشت
- معناشناسی آخرالزمان در زرتشت:
در آیین زرتشت نیز به ظهور مصلح و منجی آخرالزمان تأکید شده است. در این آیین، یک قدرت کیهانی یا «روح خیر» به نام «اهورامزدا» و یک قدرت کیهانی متضاد یا «روح بزرگ شر» به نام «اهریمن» خودنمایی میکند. در طول تاریخ، این دو نیرو با هم تا آخرالزمان در ستیز هستند و در آن زمان، خوبی بر شرّ غلبه میکند و دوره صلح و پاکی و اعتلای «اهورامزدا» فرا میرسد و با ظهور سوشیانس (یا سوشیانت)، آخرالزمان آغاز میشود.[۸۷]
- سوشیانت کیست:
در یک بند از گاتها یا گاهان نیز که سرودههای زردشت است سخن از مردی است که در آینده میآید و راه نجات را مییابد.[۸۸] همچنین در گاتها چند بار به واژه سوشیانت (سودرسان) برمیخوریم که همان منجی زردشت است[۸۹] واژه فرشوکرتی (کامل سازی جهان) یکی دیگر از اصطلاحاتی است که در گاهان[۹۰] آمده است و اشاره به موضوع آخرالزمان دارد، زمانی که پس از ضعف و سرانجام نابودی اهریمن و نیروهای اهریمنی، جهان به کمال نخستین خویش بازمیگردد (گاتها یسناوهات). بنابراین سوشیانس یا سوشیانت همان کسی است که در پایان جهان ظهور خواهد کرد و سوشیانت پیروزگر نام دارد و استوت ارت (کسی که از فیض زندگانی او، همۀ انسانها فناناپذیر میشوند[۹۱] ) هم نامیده خواهد شد.[۹۲] در اوستا کلمه «سوشیانت» حداقل هشت بار و «استوت ارت» حداقل دوبار آمده است.
از جمله اقدامات این مصلح موعود پس از ظهور، نوکردن جهان و از بین بردن پلیدی و ظلمت میباشد.[۹۳] در مورد یاوران این مصلح موعود هم آمده است که آنان نیک اندیش، نیک گفتار، نیک کردار و نیک دیناند و هرگز سخن دروغ بر زبان نمیآورند.[۹۴]
پانویس
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۲۸و۱۳۷؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵و۱۰۶؛ سوره اسراء، آیه ۸۱؛ سوره قصص، آیه ۵و۶؛ سوره نور، آیه ۵۵؛ سوره ابراهیم، آیه ۱۳-۱۵؛ سوره نساء، آیه ۱۰۵؛ سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳؛ سوره انفال، آیه ۷۱؛ سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره فتح، آیه ۲۸؛ سوره مجادله؛ آیه ۲۱؛ سوره حج، آیه ۴۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار ، ۱۴۰۳ق، ج۹ ، ص۲۸۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۳۳ق، ج۴، ص۱۹۹.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۸۶.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۴، ص۴۹۱؛ اربلی، کشف الغمّه، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۶۵؛ عبد العزیز المقدسی، عقد الدرر، ۱۴۲۵ق، ص۹۱.
- ↑ ترمذی، صحیح ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۶.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ اربلی، کشف الغمّه، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۶۶-۲۶۷.
- ↑ اربلی، کشف الغمّه، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۶۲و۲۶۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۱۱.
- ↑ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۵۸۸.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۳۵۰ش، ص۳۴۰.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۳۵۰ش، ص۳۰۴.
- ↑ اربلی، کشف الغمّة، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۴۷، ۲۵۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۰۳.
- ↑ شبّر، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ۱۳۷۵ق، ص۱۲۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۶۴۹.
- ↑ قزوینی، الإمام المهدي من المهد إلی الظهور، منشورات مؤسسة النور للمطبوعات، ص۳۱۱؛ أربلي، کشف الغمّة، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۷.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۸۱؛ قشیري نيشابوري، صحيح مسلم، دار الكتب العلمية، ج۴، ص۲۲-۲۱.
- ↑ غزنوی حنفی، اصول الدین، دار البشائر الإسلامية، ص۲۰۱؛ بيهقي، شعب الإيمان، دار الکتب العلمية، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ سید بن طاووس، الملاحم والفتن، منشورات الرضي، ص۹۷.
- ↑ یزدی حائری، الزام الناصب، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص۱۰۲ به بعد.
- ↑ رجب البرسی، مشارق انوار الیقین، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص۷۲.
- ↑ خزاعی مروزی، الفتن، دار الكتب العلمية، ص۳۶.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، النهاية فی الفتن والملاحم، ۱۴۰۸ق، ص۴۰-۴۱.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ خزاعی مروزی، الفتن، دار الكتب العلمية، ص۲۷.
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ رجب البرسی، مشارق انوار الیقین، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص۷۲.
- ↑ غزنوی حنفی، اصول الدین، دار البشائر الإسلامية، ص۲۰۶.
- ↑ حاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۴، ص۴۸۴.
- ↑ خزاعی مروزی، الفتن، دار الكتب العلمية، ص۶۳.
- ↑ سوره محمد، آیه ۸۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۲۳۶.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۸۱؛ قشیري نيشابوري، صحيح مسلم، دار الكتب العلمية، ج۴، ص۲۲-۴۸.
- ↑ اصغری، «آخر الزمان»، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۷.
- ↑ طباطبائی، طباطبایی، المیزان، ۱۴۰۲ق، ج۷، ص۳۹۱، خزاعی مروزی، الفتن، دار الكتب العلمية، ص۶۰.
- ↑ قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۲۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ۱۴۲۲ق، ص۴۷۴.
- ↑ اهدلی، البرهان فی اعراب آیات القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۲۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، مکتبة العلمیة الإسلامیة، ج۳، ص۲۵.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ۱۴۲۲ق، ص۴۷۵.
- ↑ شبلنجی، نورالابصار، ص۳۴۷؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۷۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.
- ↑ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۸۱ و شیخ طوسی، الغیبة، ۱۳۵۰ش، ص۴۶۸.
- ↑ عبد العزیر المقدسی، عقد الدرر، ۱۴۲۵ق، ص۲۱۱.
- ↑ حاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۴، ص۵۵۸.
- ↑ صدوق، امالی، ۱۳۶۲ش، ص۲۳۱؛ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ۱۴۲۲ق، ص۱۶۸.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۳۷۲.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۳.
- ↑ قطب الدین راوندی، الخرائج والجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۴۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۷۵ش، ج۸، ص۳۹۶؛ عبد العزیز المقدسی، عقد الدرر، ۱۴۲۵ق، ص۷۴.
- ↑ رجب البرسی، مشارق انوار الیقین، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص۷۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۴۸۵.
- ↑ اصغری، «آخر الزمان»، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸.
- ↑ کتاب مقدس، متی، باب ۲۴، ۲۵؛ مرقس، باب ۱۳؛ لوقا، باب ۲۱.
- ↑ تیسن، الاهیات مسیحی، انتشارات حیات ابدی، ص۳۲۷.
- ↑ یوحنا، باب ۴، آیه ۴۲؛ عبرانیان باب ۹، آیه ۲۸.
- ↑ اشعیاباب ۲، آیه ۷.
- ↑ اشعیا، باب ۲، آیه ۴.
- ↑ یوحنا، باب ۴، آیه ۴۲.
- ↑ اشعیا، باب۲، آیه ۷؛ مرقس، باب ۹، آیه ۱۱-۱۳.
- ↑ اشعیا، باب ۴۸، آیه ۱۱.
- ↑ متّی، باب۲۴، آیه ۷ به بعد.
- ↑ متی، باب۲۴، آیه ۲۹؛ لوقا، باب ۲۱، آیه ۲۳-۲۵.
- ↑ یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸.
- ↑ عاموس، باب۵، آیه ۱۸-۲۰؛ باب ۲، آیه ۱۲-۱۷.
- ↑ عاموس، باب ۱۱، آیه ۱۸؛ هوشع، باب ۲، آیه ۲۰-۲۵؛ میکاه، باب ۵، آیه ۲۶؛ ارمیا، باب ۲۳، آیه ۵۶؛ حزقیال، باب ۱۱، آیه ۱۷-۲۰؛ ملاکی، باب ۳، آیه ۱۶؛ باب ۴: آیه ۵.
- ↑ اشعیاء باب ۵۲، آیه ۱۳؛ باب ۵۳، آیه ۱۲.
- ↑ آبراهام کهن، خدا جهان انسان و ماشیح در آموزههای یهود، ص۲۵۷.
- ↑ آبراهام کهن، خدا جهان انسان و ماشیح در آموزههای یهود، ص۲۵۹.
- ↑ پیدایش ۴۹:۱۰.
- ↑ مزامیر داود ۷۲: ۱۷.
- ↑ ارمیاء ۱۶: ۱۳.
- ↑ ارمیاء ۱: ۱۶.
- ↑ پیدایش، باب ۱۴.
- ↑ اشعیاء، باب ۶۰، آیه ۲۱.
- ↑ حزقیال، باب ۹، آیه ۴۷.
- ↑ حزقیال، باب ۹، آیه ۴۷.
- ↑ حزقیال، باب ۱۶، آیه ۵۵.
- ↑ اشعیا باب ۵۴، آیه ۱۱-۱۲.
- ↑ اشعیاء، باب ۱۱، آيه ۶-۸.
- ↑ اشعیا، باب ۶۵، آیه ۱۹.
- ↑ اشعیاء، باب ۲۵، آیه ۸.
- ↑ ابراهام کهن، خدا، جهان، انسان و ماشیح در آموزههای یهود، ص۲۷۳ .
- ↑ جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۱۸.
- ↑ گاتها ، یسن۴۳، بند۳.
- ↑ گاتها، یسن۴۵ بند۱۱.
- ↑ گات ها، یسن۳۰ بند۹.
- ↑ پورداود، فروهر، ۱۳۷۴ش، ص۱۵.
- ↑ اوستا، ج۱، ص۴۰۵-۴۳۰.
- ↑ اوستا، ج۱، ص۴۸۷.
- ↑ اوستا زامیاد یشت، بند ۹۵
منابع
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، النهایة فی الفتن والملاحم، محقق محمد أحمد عبد العزيز، بیروت، دارالجیل، ۱۴۰۸ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّة فی معرفة الأئمّة، تبریز، مکتبة بنی هاشم، ۱۳۸۱ش.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّة فی معرفة الأئمّة، قم، مجمع العالمی لاهل البیت، ۱۴۳۳ق.
- اصغری، محمد جواد، «آخر الزمان»، در دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۸۷ش.
- اوستا، گزارش و پژوهش دکتر جلیل دوستخواه، تهران، انتشارات مروارید، ۱۳۷۰ش.
- اهدلی، احمد میقری بن احمد حسین، البرهان فی اعراب آیات القرآن، بیروت، المکتبة العصریه للطباعة والنشر، ۱۴۲۲ق.
- بیهقی، ابوبکر احمد بن حسن، شعب الایمان، محقق: ابوالهاجر (محقق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا.
- پورداوود، ابراهیم، فروهر، تهران، بی نا، ۱۳۷۴ش.
- ترمذی، محمد بن عیسی، صحیح ترمذی، بیروت، دارالفکر للطباعة والنشر، ۱۴۰۳ق.
- تیسن، هنری، الاهیات مسیحی، مترجم طاله میکائیلیان، تهران، انتشارات حیات ابدی، بی تا.
- حائری یزدی ، علی، الزام الناصب فی اثبات حجة الغائب، محقق سید علی عاشور، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بی تا.
- حاکم النیشابوری، محمد بن عبداللّه، المستدرک علی الصحیحین، محقق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا.
- خزاعی مروزی، نعیم بن حمّاد، الفتن، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا.
- رجب البرسی، الحافظ، مشارق انوار الیقین فی اسرار امیرالمؤمنین، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بی تا.
- سید ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم والفتن فی ظهور الغائب المنتظر، قم، منشورات الرّضی، بی تا.
- سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، مترجم محمّد دشتی، قم، انتشارات صحفی، ۱۳۷۹ش.
- شبّر، سیدعبدالبرّ، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، نجف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۷۵ق.
- شبلنجی، مؤمن بن حسن، نورالأبصار، محقق شیخ عبدالوارث محمدعلی، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا.
- صافی گلپایگانی، لطف اللّه، منتخب الأثر، قم، مکتب المؤلف، ۱۴۲۲ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین وتمام النعمة، مصحح علاّمه اعلمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بی تا.
- صدوق، محمد بن علی، أمالی، مترجم آیت اللّه کمرهای، بی جا، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۲ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، مکتبة العلمیة الإسلامیة، بی تا.
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، مترجم شیخ محمد رازی، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۰ش.
- غزنوی حنفی، جمال الدین، اصول الدین، محقق و مصحح دکتر عمرو نسق الداعق، بیروت، دارالبشائر الاسلامیة، بی تا.
- قزوینی، محمدکاظم، الإمام المهدی من المهد إلی الظهور، بیروت، منشورات مؤسسة النور للمطبوعات، بی تا.
- قطب الدین الراوندی، سعید بن عبدالله، الخرائج والجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی (عج)، ۱۴۰۹ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، نجف، مطبعة نجف، ۱۳۸۷ق.
- قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة، تحقق سیدعلی جمال اشرف، ناشر دارالاسوة للطباعة والنشر، ۱۴۱۶ق.
- کتاب مقدس، ترجمه تفسیری شامل عهد قدیم و عهد جدید.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، مترجم آیت اللّه محمدباقر کمرهای، قم، انتشارات اسوه، ۱۳۷۵ش.
- کهن، ابراهام، خدا جهان انسان و ماشیح در آموزههای یهود، مترجم امیرفریدون گرگانی، بی جا، انتشارات اللمعی، ۱۳۸۲ش.
- گاتها یا سرودههای زردشت، مترجم بزرگمهر کیانی، بی جا، انتشارات جام، ۱۳۸۲ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، تحقیق مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، قم، المؤتمر الألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- موسوی اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، مترجم سید مهدی حائری قزونی، قم، انتشارات دارالثقلین، ۱۳۸۳ش.
- جان ناس، تاریخ جامع ادیان، مترجم علی اصغر حکمت، بی جا، انتشارات پیروز، ۱۳۵۴ش.
- نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی تا.
- عبدالعزیز المقدسی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، قم، انتشارات مسجدجمکران، ۱۴۲۵ق.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه کلام اسلامی
- دائره المعارف بزرگ اسلامی