پرش به محتوا

توقیع: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


== اعتبار توقیعات ==
== اعتبار توقیعات ==
هر توقیعی که به صدور آن از امامان اطمینان حاصل شود، معتبر خواهد بود.<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.</ref> از این‌رو برخی از فقیهان شیعه در مواردی برای استنباط [[احکام شرعی]] به توقیعات استناد کرده‌اند.<ref> برای نمونه نگاه کنید به عاملی، مفتاح الکرامه، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۲۱۲-۲۱۴؛ امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص ۶۳۵؛ برای مشاهده موارد نگاه کنید به محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۲۵۵-۳۲۰.</ref> با این حال برخی از فقیهان در اعتبار مکاتبات مناقشه کرده‌<ref> برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۲۴۸؛ طوسی، الاستبصار، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref>و آنها را هم‌ارز احادیث شفاهی نمی‌دانند<ref>نگاه کنید به محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۵۹.</ref> اما در کتاب‌های فقهی دلیلی بر بی‌اعتباری مکاتبه یا هم‌ارز نبودن اعتبار آن و حدیث شفاهی ذکر نشده است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۸۴.</ref> توقیعات معمولا به صورت مکاتبه بوده است.
هر توقیعی که به صدور آن از امامان اطمینان حاصل شود، معتبر خواهد بود.<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.</ref> از این‌رو برخی از فقیهان شیعه در مواردی برای استنباط [[احکام شرعی]] به توقیعات استناد کرده‌اند.<ref> برای نمونه نگاه کنید به عاملی، مفتاح الکرامه، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۲۱۲-۲۱۴؛ امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص ۶۳۵؛ برای مشاهده موارد نگاه کنید به محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۲۵۵-۳۲۰.</ref> با این حال برخی از فقیهان در اعتبار مکاتبات (توقیعات معمولا به صورت مکاتبه بوده است) مناقشه کرده‌<ref> برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۲۴۸؛ طوسی، الاستبصار، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۷۱.</ref>و آنها را هم‌ارز احادیث شفاهی نمی‌دانند<ref>نگاه کنید به محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۵۹.</ref> اما در کتاب‌های فقهی دلیلی بر بی‌اعتباری مکاتبه یا هم‌ارز نبودن اعتبار آن و حدیث شفاهی ذکر نشده است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۸۴.</ref>  


در مقابل گفته شده که کتابت، سیره امامان شیعه و نیز روش متداول اقوام گوناگون بوده است<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.</ref>  و مکاتبات برای عمل کردن صادر می‌شده است<ref> کنی، توضیح المقال، ۱۴۲۱ق، ص۲۶۰.</ref> و اگر معتبر نباشند مکاتبات امامان بیهوده خواهد بود.<ref> حارثی، وصول الاخیار، ۱۰۴۱ق، ص۱۴۱.</ref>
در مقابل گفته شده که کتابت، سیره امامان شیعه و نیز روش متداول اقوام گوناگون بوده است<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.</ref>  و مکاتبات برای عمل کردن صادر می‌شده است<ref> کنی، توضیح المقال، ۱۴۲۱ق، ص۲۶۰.</ref> و اگر معتبر نباشند مکاتبات امامان بیهوده خواهد بود.<ref> حارثی، وصول الاخیار، ۱۰۴۱ق، ص۱۴۱.</ref>

نسخهٔ ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۸

توقیع به نامه‌ها و نوشته‌های امامان شیعه اشاره دارد. توقیع‌ها به خط یا املای امامان بود و معمولا در پاسخ پرسش‌ها و درخواست‌های شیعیان صادر می‌شد و از طریق شبکه وکالت به دست شیعیان می‌رسید.

توقیعات در موضوعات فقهی، اعتقادی، عزل و نصب وکیلان، اعلام وصول وجوهات شرعی، تکذیب مدعیان دروغین نیابت و.. بوده است. در منابع حدود ۱۰۰ توقیع به امام مهدی(عج) نسبت داده شده که مربوط به دوره غیبت صغری است.

فقیهان شیعه در مواردی برای استنباط احکام شرعی به توقیع‌ها استناد کرده‌اند. از نظر آنها توقیع‌هایی که صدورشان از امامان قطعی است، معتبرند.

مفهوم‌شناسی

توقیع در فرهنگ شیعه به نوشته‌ها، نامه‎‌ها و در مواردی به پیام‌های شفاهی امامان شیعه اشاره دارد.[۱] توقیع در اصطلاح نوشته‌ای بر حاشیه و پشت شکایات به خط خلیفه یا سلطان یا برخی از فرمانروایان بود که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد.[۲]

سیر تطور توقیع

چنانکه در کتاب دانشنامه امام مهدی(ع) آمده نخستین نوشته از امامان شیعه که توقیع نامیده شد دست‌خط امام کاظم(ع) در پاسخ دایی حسن بن علی وشاء بود که از وی درخواست کرده بود برای پسردار شدنش دعا کند.[۳] متن توقیع مذکور در کتاب قرب الاسناد آمده است.[۴] پس از آن تعبیر توقیع درباره برخی از نوشته‌های امام رضا(ع) نیز به کار رفته است.[۵] در دوره امامین عسکریین با گسترده‌تر شدن جامعه شیعه و حصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)، صدور توقیع از این دو امام نسبت به امامان پیشین بیشتر شد.[۶]

توقیع در دوران حضور ائمه فقط به پاسخ‌های مکتوبی که امامان در پاسخ به شیعیان صادر می‌کردند گفته می‌شد. اما درباره حضرت مهدی همه نوشته‌های او هرچند که در پاسخ به درخواست و یا پرسشی نبوده را نیز شامل می‌شود. همچنین توقیع درباره احادیث غیرمکتوب حضرت مهدی نیز به کار رفته است.[۷]

خط توقیعات

آخرین توقیع امام مهدی(عج) به نایب چهارم:

«تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد پس خود را آماده ساز و به کسی برای جانشینی پس از خودت وصیت نکن چراکه غیبت دوم (کامل) آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند. ظهور، پس از گذشت زمانی دراز و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. بزودی کسانی از شیعیانم می‌آیند و ادعای دیدنِ مرا می‌کنند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه، ادعای دیدن مرا کند، دروغگو و افترا زننده است.»

تاریخ بایگانی، صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۶.

توقیعات به خط یا املای امامان بوده است.[۸] آنان در مواردی در ذیل توقیع بر نگارش آن به خط خود تصریح کرده‌اند.[۹] تصریح‌های بسیار بر نگارش توقیع به خط امامان[۱۰] دلیلی بر نادرستی ادعای نگارش توقیعات توسط نائبان امامان یا وکیلان آنها ارزیابی شده است.[۱۱] همچنین احتمال داده شده که تصریح بر نگارش توقیع به خط امام مهدی(عج)، برای شناسایی توقیعات دروغینی بوده که به او نسبت داده می‌شد و یا شناسایی ادعای برخی منحرفان در مورد نگارش توقیع.[۱۲] برای نمونه احمد بن اسحاق قمی در دیدار با امام عسکری(ع) از او درخواست کرد دست‌خطی برای وی بنگارند تا با آن نامه‌های امام را شناسایی کند و امام درخواست او را اجابت کرد.[۱۳] اصحاب امامان با دست‌خط امامان آشنا بودند و آن از دیگر خط‌ها تشخیص می‌دادند.[۱۴]

توقیعی از سوی امام مهدی(عج) در پاسخ مردم قم صادر شده که به خط احمد بن ابراهیم نوبختی و به املای حسین بن روح بوده است.[۱۵] البته از حسین بن روح نقل شده که «در امر دین از خود سخن نمی‌گوید، بلکه همه را از «اصل» (امام مهدی(عج)) شنیده است».[۱۶]

ارسال توقیعات از طریق شبکه وکالت

ردوبدل کردن توقیعات از طریق شبکه وکالت صورت می‌گرفت. شیعیان از مناطق مختلف وجوهات شرعی، درخواست‌ها و پرسش‌های خود را از طریق وکیلان ائمه به امامان رسانده و از همین طریق پاسخ‌ها و توقیعات را دریافت می‌کردند.[۱۷] در دوره غیبت صغری این وظیفه بر عهده نواب اربعه بود[۱۸] و آنان از طریق وکیلان خود با شیعیان در مناطق مختلف در ارتباط بودند.[۱۹] البته گزارش‌های روایی وجود دارد که بر اساس آنها شیعیان از راه‌های دیگری و بدون واسطه وکیلان نیز درخواست‌های خود را به امامان رسانده و یا توقیعاتی را از آنان دریافت می‌کردند. به عنوان مثال بر اساس نقل قطب راوندی محمد بن یوسف شاشی با واسطه زنی که به خانه امام مهدی(ع) رفت‌وآمد داشت، نامه خود را به او رسانده و توقیعی دریافت کرده است.[۲۰]

توقیع‌ها پس از صدور، توسط پیکی مخصوص، با ارائه نشانه، فرستاده می‌شد.[۲۱] هویت پیک‌ها در گزارش‌ها ذکر نشده و با تعابیری همچون امرأة، غلام، غلام اسود، الرسول من عند الحسین بن روح و رسول الخلف از آنان یاد شده است.[۲۲] دلیل این کار رعایت تقیه دانسته شده است.[۲۳]

موضوع

توقیعات به موضوع خاصی منحصر نبوده است. چرا که بیشتر آنها در پاسخ به پرسش‌های فقهی و اعتقادی و نیز درخواست‌های شیعیان صادر شده است. عزل و نصب وکیلان، بیان وظایف وکیلان، اعلام وصول وجوهات شرعی، تکذیب مدعیان درغین نیابت و پاسخ به درخواست‌های شخصی شیعیان از موضوعات توقیعات بوده است.[۲۴]

اعتبار توقیعات

هر توقیعی که به صدور آن از امامان اطمینان حاصل شود، معتبر خواهد بود.[۲۵] از این‌رو برخی از فقیهان شیعه در مواردی برای استنباط احکام شرعی به توقیعات استناد کرده‌اند.[۲۶] با این حال برخی از فقیهان در اعتبار مکاتبات (توقیعات معمولا به صورت مکاتبه بوده است) مناقشه کرده‌[۲۷]و آنها را هم‌ارز احادیث شفاهی نمی‌دانند[۲۸] اما در کتاب‌های فقهی دلیلی بر بی‌اعتباری مکاتبه یا هم‌ارز نبودن اعتبار آن و حدیث شفاهی ذکر نشده است.[۲۹]

در مقابل گفته شده که کتابت، سیره امامان شیعه و نیز روش متداول اقوام گوناگون بوده است[۳۰] و مکاتبات برای عمل کردن صادر می‌شده است[۳۱] و اگر معتبر نباشند مکاتبات امامان بیهوده خواهد بود.[۳۲]

توقیعات امام زمان(عج)

به نامه‌ها و نوشته‌های از امام دوازدهم شیعیان اشاره دارد که در دوره غیبت صغرا در پاسخ به پرسش‌های شیعیان صادر شده است. در منابع حدیثی شیعه حدود ۱۰۰ توقیع از امام مهدی(ع) در موضوعات فقهی، اعتقادی و... نقل شده است.[۳۳]

منبع‌شناسی

توقیعات در منابع روایی شیعه به صورت پراکنده ذکر شده است. در کتاب رجال کَشّی نیز توقیعات فراوانی از امامان شیعه نقل شده است. البته کَشِّی از امام مهدی فقط چند توقیع گزارش کرده است.[۳۴] با این حال در کتاب کمال‌الدین و الغیبه توقیعات امام مهدی در بخش مستقلی گردآوری شده است.[۳۵]

همچنین درباره توقیعات آثاری به صورت مستقل در قرن سوم قمری و پس از آن نوشته شده است. از جمله در رجال نجاشی از کتاب‌‎های «مسائل ابی‌محمد و توقیعات»، «قرب الاسناد الی صاحب الامر علیه‌السلام» و «مسائل الرجال و مکاتباتهم اباالحسن الثالث علیه‌السلام» اثر عبدالله بن جعفر حمیری محدث شیعه در قرن سوم قمری[۳۶] و التوقیعات نوشته محمد بن عیسی بن عُبَید از اصحاب امام جواد[۳۷] نام برده شده است.

التواقیع تألیف عبدالله بن صلت از اصحاب امام رضا(ع) از دیگر آثار در این زمینه به شمار می‌رود.[۳۸]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • امام خمینی، سید روح‌الله، کتاب‌البیع، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش.
  • جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.
  • حارثی، حسین بن عبدالصمد، وصول الاخبار الی اصول الاخبار، عبداللطیف حسینی کوهکمری، مجمع الذخائر الاسلامیه، ۱۰۴۱ق.
  • حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، موسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۳ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر الثاقة الاسلامیة فی العالم، ۱۳۷۲.
  • زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • شبیری، محمدجواد، «توقیع»، دانشنامه جهان اسلام(ج۸)، تهران، ۱۳۸۳ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تصحیح محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تصحیح حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبه، قم، تصحیح عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، دار المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق.
  • عاملی، سید جواد بن محمد، مفتاح الکرامه فی شرح القواعد العلامه، تصحیح محمدباقر خالصی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۹ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
  • قطب راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی علیه السلام، ۱۴۰۹ق.
  • کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی-اختیار معرفة الرجال، تصحیح محمد بن حسن طوسی، تصحیح: حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • کنی تهرانی، علی، توضیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محمدحسین مولوی، قم، مؤسسه علمی و فرهنگی دارالحدیث، ۱۴۲۱ق.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، تصحیح محمدعلی حیدری، سید مهدی شمس الدین، سید ابومحمد مرتضوی و سید علی موسوی،قم، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۷ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی(عج)، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۳ش.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، قم، مؤسسه نشراسلامی، ۱۳۶۵ش.


  1. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۵.
  2. زَبیدی، تاج‌العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۵۲۵، ذیل «وقع».
  3. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵-۱۱۶.
  4. حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۲.
  5. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵.
  6. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۶.
  7. شبیری، «توقیع»، ص۵۷۷.
  8. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۶، ۱۰۲ـ۱۰۳، ۱۰۷، ۵۱۰.
  9. برای نمونه نگاه کنید به کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۳، ۵۵۱.
  10. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰۳، ۵۱۰؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۰.
  11. شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹.
  12. شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹-۵۸۰.
  13. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۳.
  14. شبیری زنجانی، کتاب نکاح، ج۹، درس ۳۲۹، ص۳ به نقل از شبیری، «توقیع»، ص۵۸۴.
  15. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۷۳.
  16. صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۸-۵۰۹.
  17. نگاه کنید به طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۴.
  18. نگاه کنید طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۶.
  19. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۸۸.
  20. برای نمونه نگاه کنید به قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۶۹۵.
  21. شبیری، «توقیع»، ص۵۸۱.
  22. صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۷ و ۴۹۱ و ۴۹۵ و ۴۹۷ و ۵۰۵.
  23. شبیری، «توقیع»، ص۵۸۱.
  24. شبیری، «توقیع»، ص۵۸۲.
  25. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.
  26. برای نمونه نگاه کنید به عاملی، مفتاح الکرامه، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۲۱۲-۲۱۴؛ امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص ۶۳۵؛ برای مشاهده موارد نگاه کنید به محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۲۵۵-۳۲۰.
  27. برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۲۴۸؛ طوسی، الاستبصار، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۷۱.
  28. نگاه کنید به محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۵۹.
  29. شبیری، «توقیع»، ص۵۸۴.
  30. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.
  31. کنی، توضیح المقال، ۱۴۲۱ق، ص۲۶۰.
  32. حارثی، وصول الاخیار، ۱۰۴۱ق، ص۱۴۱.
  33. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۷.
  34. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۳.
  35. نگاه کنید به صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۲-۵۳۲؛ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۱ به بعد.
  36. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۲۲۰.
  37. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۴.
  38. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۷.