۱۷٬۴۷۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
[[شیعه|شیعیان]]، چهار کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]]، [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب]]، [[الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار (کتاب)|استبصار]] و [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضر]] را معتبرترین منابع [[حدیث|حدیثی]] خود میدانند و از آنها با عنوان «کتب اربعه» (کتابهای چهارگانه) یاد میکنند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref> به گفته [[مرتضی مطهری]] این کتب پس از قرآن، معتبرترین و مقدسترین منابع [[شیعه]] به شمار میروند.<ref>مطهری، آشنایی با قر آن، | [[شیعه|شیعیان]]، چهار کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]]، [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب]]، [[الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار (کتاب)|استبصار]] و [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضر]] را معتبرترین منابع [[حدیث|حدیثی]] خود میدانند و از آنها با عنوان «کتب اربعه» (کتابهای چهارگانه) یاد میکنند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref> به گفته [[مرتضی مطهری]] این کتب پس از قرآن، معتبرترین و مقدسترین منابع [[شیعه]] به شمار میروند.<ref>مطهری، آشنایی با قر آن، ص۸. | ||
</ref> با این حال بیشتر علمای شیعه، عمل به همه روایات این کتابها را [[واجب]] نمیدانند و برای عمل به آنها [[اسناد|سندها]] و دلالتهای روایات را بررسی میکنند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref> | </ref> با این حال بیشتر علمای شیعه، عمل به همه روایات این کتابها را [[واجب]] نمیدانند و برای عمل به آنها [[اسناد|سندها]] و دلالتهای روایات را بررسی میکنند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref> | ||
==پیشینه اصطلاح== | ==پیشینه اصطلاح== | ||
[[شهید ثانی]] نخستین عالمی است که در سال ۹۵۰ق، در [[اجازه روایت|اجازه روایتی]]، اصطلاح «کتب الحدیث الاربعة» را به کار برد. سپس در چند اجازه روایت دیگر از این عبارت و عبارت «الكُتُب الاربَعَة» استفاده کرد.<ref> | [[شهید ثانی]] نخستین عالمی است که در سال ۹۵۰ق، در [[اجازه روایت|اجازه روایتی]]، اصطلاح «کتب الحدیث الاربعة» را به کار برد. سپس در چند اجازه روایت دیگر از این عبارت و عبارت «الكُتُب الاربَعَة» استفاده کرد.<ref>باقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».</ref> | ||
حدودا سه دهه بعد از این تاریخ، [[مقدس اردبیلی|محقق اردبیلی]] این اصطلاح را در کتاب فقهی خود، [[مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان (کتاب)|مجمع الفائده و البرهان]] که آغاز نگارش آن سال ۹۷۷ق و پایان آن ۹۸۵ق بود به کار برد و بدین ترتیب این اصطلاح از فضای حدیثی به کتب فقهی نیز راه یافت. پس از آن به ترتیب در کتابهای [[زبدة البیان فی براهین احکام القرآن (کتاب)|زُبدة البیان]] (نوشتهشده در ۹۸۹ق)، [[منتقی الجمان (کتاب)|مُنتَقَی الجُمان]] (نوشتهشده در ۱۰۰۶ق) و [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]] (نوشتهشده در ۱۰۵۹ق) به کار رفت.<ref> باقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».</ref> | حدودا سه دهه بعد از این تاریخ، [[مقدس اردبیلی|محقق اردبیلی]] این اصطلاح را در کتاب فقهی خود، [[مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان (کتاب)|مجمع الفائده و البرهان]] که آغاز نگارش آن سال ۹۷۷ق و پایان آن ۹۸۵ق بود به کار برد و بدین ترتیب این اصطلاح از فضای حدیثی به کتب فقهی نیز راه یافت. پس از آن به ترتیب در کتابهای [[زبدة البیان فی براهین احکام القرآن (کتاب)|زُبدة البیان]] (نوشتهشده در ۹۸۹ق)، [[منتقی الجمان (کتاب)|مُنتَقَی الجُمان]] (نوشتهشده در ۱۰۰۶ق) و [[الوافیه فی اصول الفقه (کتاب)|الوافیه]] (نوشتهشده در ۱۰۵۹ق) به کار رفت.<ref> باقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفتهاند. [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] بعید ندانسته که باور به اعتبار کتب معروف از جمله این کتابها، از [[ضروری مذهب|ضروریات مذهب]] باشد.<ref>رک: انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۲۳۹.</ref> با این حال در میان عالمان شیعه، دربارهٔ قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن دربارهٔ اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. در این باره میتوان به سه دیدگاه اشاره کرد: | فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفتهاند. [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] بعید ندانسته که باور به اعتبار کتب معروف از جمله این کتابها، از [[ضروری مذهب|ضروریات مذهب]] باشد.<ref>رک: انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۲۳۹.</ref> با این حال در میان عالمان شیعه، دربارهٔ قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن دربارهٔ اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. در این باره میتوان به سه دیدگاه اشاره کرد: | ||
* '''قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات''': [[اخباریان]] تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به [[چهارده معصوم|معصومان]] قطعی میدانند.<ref>استرآبادی، الفواید المدنیه، ص۱۱۲؛ الکرکی، هدایة الأبرار، ۱۳۹۶ق، ص۱۷.</ref> دیدگاه [[سید مرتضی]] به نظر اخباریان نزدیک است. او اکثر اخبار این کتابها را [[تواتر|متواتر]] یا قطعی الصدور میداند.<ref>به نقل از حسن عاملی، معالم الاصول، ص۱۵۷</ref> | * '''قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات''': [[اخباریان]] تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به [[چهارده معصوم|معصومان]] قطعی میدانند.<ref>استرآبادی، الفواید المدنیه، ص۱۱۲؛ الکرکی، هدایة الأبرار، ۱۳۹۶ق، ص۱۷.</ref> دیدگاه [[سید مرتضی]] به نظر اخباریان نزدیک است. او اکثر اخبار این کتابها را [[تواتر|متواتر]] یا قطعی الصدور میداند.<ref>به نقل از حسن عاملی، معالم الاصول، ص۱۵۷</ref> | ||
* '''صحت همه روایات و عدم قطعیت''': برخی از فقها مانند [[عبدالله فاضل تونی|فاضل تونی]]،<ref>فاضل تونی، الوافیه فی أصول الفقه، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۶.</ref> [[ملا احمد نراقی]]<ref>ملااحمد نراقی، مناهج، ص۱۶۶</ref> و [[محمدحسین غروی نائینی|میرزا محمدحسین نایینی]]<ref> | * '''صحت همه روایات و عدم قطعیت''': برخی از فقها مانند [[عبدالله فاضل تونی|فاضل تونی]]،<ref>فاضل تونی، الوافیه فی أصول الفقه، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۶.</ref> [[ملا احمد نراقی]]<ref>ملااحمد نراقی، مناهج، ص۱۶۶</ref> و [[محمدحسین غروی نائینی|میرزا محمدحسین نایینی]]<ref> «کتب اربعه شیعه کدامند؟»، خبرگزاری شیعهنیوز.</ref> | ||
قطعیت همه روایات کتب اربعه را نپذیرفتهاند اما به اعتبار روایات آن رأی دادهاند. | قطعیت همه روایات کتب اربعه را نپذیرفتهاند اما به اعتبار روایات آن رأی دادهاند. | ||
* '''ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها''': رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کتاب کافی ظنیاند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه دربارهٔ شرایط اعتبار خبر اختلاف است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۸۷–۹۷.</ref> | * '''ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها''': رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کتاب کافی ظنیاند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه دربارهٔ شرایط اعتبار خبر اختلاف است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۸۷–۹۷.</ref> |
ویرایش