حکمت متعالیه
اطلاعات کلی | |
---|---|
مؤسس | ملاصدرا |
زمان پیدایش | قرن یازدهم |
اطلاعات علمی | |
شاخه علمی | فلسفه |
رویکرد | ترکیبی از روشهای نقلی، عقلی و عرفانی. |
ویژگیها | اصالت وجود، تشکیک وجود، وحدت وجود، ،حرکت جوهری، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس، قاعده بسیط الحقیقه. |
اندیشمندان | ملا هادی سبزواری • آقاعلی مدرس طهرانی • میرزا مهدی آشتیانی • علامه طباطبایی |
کتابهای مهم | الحکمة المتعالیه • بدایع الحکم • شرح منظومه • رحیق مختوم |
مکاتب معروف | |
مکتب کلامی قم • مکتب کلامی بغداد • حکمت متعالیه • فلسفه اشراق • سایر مکاتب |
حِکْمَت مُتَعالِیه، عنوان نظام فلسفی ملاصدرا (۱۰۴۵-۹۸۰ق). ملاصدرا در این نظام فلسفی با استفاده از روشهای عقلی، نقلی (علوم وحیانی) و علوم کشف و شهودی مبانی فلسفی خود را بنا نموده، مسائل فلسفه را بر اساس آنها تبیین و توجیه مینماید.
صدرالمتالهین از این اسم در مهمترین اثر مکتوب فلسفیاش به نام الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، استفاده کرده است. مراد از حکمت متعالیه بر اساس نظر خواجه نصیرالدین طوسی، آگاهی و دانشی است مشتمل بر اسرار و حقایق برگرفته از گنجینههای حکمت الهی که فهم آنها فراتر از عقل است.
منابع حکمت متعالیه قرآن، حدیث، کلام، عرفان و فلسفههای پیشین و روش آن ترکیبی از معرفت قرآنی و عرفانی و شهودی است.
نامگذاری
ملاصدرا در هیچ یک از آثارش این نام و همچنین نام دیگری را برای اشاره به نظام فلسفی خود به کار نبرده، بلکه آن را در نامگذاری مهمترین اثر مکتوب فلسفیاش، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بهکار برده است. البته این کتاب به اسفار اربعه معروف است و کمتر کسی از آن با نام الحکمة المتعالیه یاد میکند. استفاده از این تعبیر پس از ملاصدرا، صرفاً برای اشاره به نظام فلسفی وی، متداول شده است.[۱]
پیشینه اصطلاح
نخستین بار ابن سینا اصطلاح حکمت متعالیه را در نمط دهم الاشارات و التنبیهات[۲] برای اشاره به مطلبی بهکار برده است که آن را از جمله اسراری دانسته که جز برای راسخان در حکمت متعالیه آشکار نیست.[یادداشت ۱] پس از او برخی حکما نیز از این تعبیر در متون خود استفاده کردهاند.[۳]
ملاصدرا نیز در مواضعی[۴] از همان تعبیر ابنسینا (الراسخون فی الحکمة المتعالیه) برای اشاره به صاحبان سرّ استفاده کرده است. علاوه بر فلاسفه، داوود قیصری، شارح مشهور عرفان ابن عربی، نیز اصطلاح الحکمة الالهیة المتعالیه را بهکار برده است.[۵]
ماهیت
خواجه نصیرالدین طوسی[۶] در شرح عبارت ابن سینا، مراد از حکمت متعالیه را حکمتی دانسته است که به همراه بحث و نظر، با کشف و ذوق کامل میشود. به همین دلیل چنین حکمتی در مقایسه با حکمت مشایی ارسطویی، که صرفاً مبتنی بر بحث و استدلال است، متعالی دانسته میشود. [یادداشت ۲][۷] از این منظر، مراد از حکمت متعالیه، آگاهی و دانشی است مشتمل بر اسرار و حقایق برگرفته از گنجینههای حکمت الهی که فهم آنها فراتر از عقل است.مصباح یزدی فیلسوف «حکمت متعالیه» را مهمترین نظام فلسفی در عصر اسلامی دانسته که جامع عناصری از فلسفه مشائين، فلسفه اشراقیین، و مکاشفات عرفانی و آرای عرفا و متألهین است که صدرالمتألهین شيرازی با نبوغ و ابتکار خود نظام فلسفی جدیدی را به وجود آورده است. [۸]
مکتب صدرالمتألهین از لحاظ روش شبیه مکتب اشراقی، یعنی به همراهی استدلال با کشف و شهود معتقد است؛ ولی از نظر اصول و از نظر استنتاجات متفاوت است. گفته شده در مکتب صدرالمتألهین بسیاری از مسائل مورد اختلاف مشاء و اشراق، و یا مورد اختلاف فلسفه و عرفان، و یا مورد اختلاف فلسفه و کلام برای همیشه حل شده است. فلسفه صدرالمتألهین را نه یک فلسفه التقاطی بلکه یک نظام فکری مستقلی میدانند.[۹] گفته شده این فلسفه نه بر اساس فلسفه مشّا استوار است و نه از فلسفه اشراق و نوافلاطونی پیروی میکند، بلکه فلسفهای نوپدید است.[۱۰]
مسائل خاص حكمت متعاليه را مبتنى بر دو پايه اصالت وجود و تشكيك وجود دانستهاند.[۱۱]
هویت و اصالت
درباره هویت و اصالت حکمت متعالیه، داوریهای متفاوتی صورت گرفته است. میرزا ابوالحسن جلوه، و ضیاءالدین درّی اصفهانی از جمله مخالفانی بودهاند که شیوه استفاده از منابع را در حکمت متعالیه ملاصدرا مورد انتقاد قرار داده تا حدی که او را به اقتباسهای ناروا و حتی سرقت از منابع اندیشه گذشتگان متهم کردهاند.[۱۲]
در مقابل، کسانی همچون سید حسین نصر[۱۳] و مهدی حائری یزدی،[۱۴] که حکمت متعالیه را واجد اصالت و هویت مستقلی میدانند، از زوایای متفاوتی به بررسی و تبیین این موضوع و رد نظریه التقاطی بودن حکمت متعالیه پرداختهاند.[۱۵]
نوآوریهای حکمت متعالیه
نوآوریهای حکمت متعالیه را از دو جنبه میتوان بررسی کرد:
- عرضه راههای جدید برای حل برخی از مسائلی که میان اندیشمندان مسلمان درباره آن منازعه بوده است؛
- طرح مسائل جدید و نظریهپردازی درباره آنها.
از آنجا که زیربنا و بنیان حکمت متعالیه را علم وجود تشکیل میدهد، بالطبع نوآوریهای آن را که در واقع مبانی و مبادی این مکتب بهشمار میروند، حول وجود و مسائل مرتبط با آن باید جست.
گرچه نقطه آغازین سایر سیستمهای فلسفی نیز وجود و شناخت آن است اما برای نخستین بار در نظام صدرایی این پرسش مطرح شد که وجود با این همه وسعت و شمول بینظیرش چگونه ممکن است که یک مفهوم صرف باشد که خارج از ذهن عینیت و اصالتی ندارد.
نظریه اصالت وجود پاسخ مبتکرانه ملاصدرا به این پرسش است که در خلال سخنان حکمای پیش از او مانند ابنسینا و پیروانش نیز این قول را میتوان یافت. اما تصریح و تأکید بر اهمیت آن در حکمت متعالیه صدرایی به نحوی که راهگشای حل بسیاری از معضلات فلسفی و کلامی شده بیسابقه است.[۱۶]
برخی از مهمترین نوآوریهای اساسی دیگر در حکمت متعالیه عبارتاند از: تشکیک وجود، وحدت وجود، تقسیم وجود به نفسی، رابطی و رابط، امکان فقری، اتحاد عاقل و معقول، حرکت جوهری، تبیین فلسفی جدید درباره زمان و اینکه آن بعد چهارم است، نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس، قاعده بسیط الحقیقه، قاعده النفس فی وحدتها کل القوی، اثبات فلسفی عالم خیال منفصل، و مجموعه آرای مربوط به معاد شناسی.
پیروان و مروّجان
در زمان حیات ملاصدرا و در حدود یک قرن پس از او بنا بر شرایط نامساعد زمانه، حکمت متعالیه با اقبال حوزههای درس و بحث فلسفی مواجه نشد و حتی از سوی برخی از معاصرانش، نظیر ملا رجب علی تبریزی، آقا حسین خوانساری، عبدالرزاق لاهیجی و محمد باقر سبزواری، مورد نقد واقع شد. در میان مهمترین شاگردان ملاصدرا، فیض کاشانی بیشتر از آموزهها و روش فکری استاد خود متأثر شده بود.
در سلسله شاگردان باواسطه ملاصدرا، انتقال میراث فلسفی وی را از طریق آقا محمد بیدآبادی به شاگردش آخوند ملا علی نوری دانستهاند و در نهایت او بود که به احیای حکمت متعالیه همت گماشت.[۱۷]
به نظر آشتیانی،[۱۸] اول کسی که طلاب را به اهمیت حکمت متعالیه متوجه ساخت و به ترویج آن کوشید میرزا محمد الماسی نوه محمد تقی مجلسی بوده است.
از دیگر پیروان و مروّجان برجسته حکمت متعالیه، از ملا هادی سبزواری، آقاعلی مدرس طهرانی، شیخ محمد حسین اصفهانی، میرزا مهدی آشتیانی، ابوالحسن شعرانی، در میان مدرّسان عصر حاضر نیز از سید محمد حسین طباطبائی، مهدی حائری یزدی، سید جلال الدین آشتیانی را میتوان نام برد.
تاثیر بر حوزههای فلسفی
حکمت متعالیه در حوزههای درس فلسفی هند، نیز تأثیر آشکار داشته است.[۱۹] از جمله علمای آن دیار که به حکمت متعالیه توجه کردند و با شرح و حاشیه نویسی و حتی نقد بر آثار و آرای ملاصدرا به رواج و معرفی مکتب وی نقش داشتند، عبارتاند از شاه عبدالقادر اورنگ آبادی، شاهعبدالعزیز دهلوی، شیخ علی تبتی ملقب به فاضل، سید محمد مرتضی نونهروی، مولانا برکات احمد طوکی، مناظر احسن، ابوالاعلی مودودی و محمد انورشاه کشمیری، صاحب منظومهای درباره حدوث عالم مبتنی بر آرای حکمت متعالیه، را میتوان نام برد.[۲۰] همچنین با تلاشهای محققانی همچون هانری کربن و توشیهیکو ایزوتسو و سید حسین نصر، ملاصدرا و مکتبش در غرب و دیگر سرزمینهای غیر اسلامی شناسانده شد. در بخشهای مختلف جهان اسلام مانند کشورهای عربی، ترکیه، اندونزی و مالزی هم اکنون گروههای گستردهای از علاقهمندان به حکمت متعالیه و آثار ملاصدرا وجود دارند.[۲۱]
منابع حکمت متعالیه
قرآن و حدیث
شاید هیچ فیلسوف و حکیم مسلمان دیگری نتوان یافت که همچون ملاصدرا از آگاهی به قرآن و تفاسیری که بر آن نوشته شده برخوردار و در تنظیم و تبیین آرای خود از آن بهره برده باشد. آیات قرآن در تمامی نوشتههای او به وفور یافت میشوند و چه بسا بدون تأثیر مستقیم قرآن، خلق چنین آثاری ممکن نبود.[۲۲] ملاصدرا به دلیل خبرگی در منابع حدیثی شیعه و سنّی، در آثار خود از نهج البلاغه حضرت علی(ع) و احادیث حکیمانه و راز ورزانه شیعه و نیز از منابع اهل سنّت بهرههای وافی برده است.[۲۳]
کلام
متون کلامی شیعه و اهل سنّت یکی دیگر از منابع حکمت متعالیه بهشمار میرود. با اینکه ملاصدرا متفکری شیعه بود اما علم کلام سنّی را نیز به خوبی میشناخت و بارها از متکلمان برجسته اشعری و معتزله همچون اشعری، غزالی، فخر رازی، ایجی، تفتازانی، جاحظ، نظّام، ابوعلی جبایی و ابوهاشم جبایی و مانند اینها نقل قول کرده و از اختلاف نظر میان آنها بهویژه اختلاف آرای غزالی و فخررازی و نقش خاص آنها در تاریخ فلسفه اسلامی نیز آگاه بود.[۲۴] همچنین اقوالی از تعالیم حضرت عیسی(ع) در منظومه فلسفی او نقل و بررسی شده است.[۲۵]
عرفان
نوشتههای ملاصدرا عمیقاً متأثر از سنّت عرفانی است و در بحث از منابع حکمت متعالیه بر نقش منابع عرفانی متقدم که سرشتی اخلاقی و عملی داشتند، نظیر قُوتالقلوب، منازل السائرین، عوارف المعارف و احیاء علومالدین غزالی، و آثار بیشتر نظری عرفان همچون زبده الحقایق عینالقضاه همدانی باید تأکید کرد. همچنین به نقلقولهای مکرر او از مولوی باید اشاره کرد که ملاصدرا از آنها برای تأیید برخی از استدلالهای عقلی خود استفاده کرده است. مکتب عرفانی ابن عربی عمیقترین تأثیر را در نظام صدرایی داشته است و بیش از هر منبع دیگری در عرفان، از فصوص الحکم و فتوحات مکیه ابن عربی و نیز از پیروان و شارحان برجسته آثار ابنعربی نظیر داوود قیصری، صدرالدین قونوی، حمزه فناری نقل قول شده و در صورت بندی برخی از مهمترین اندیشههای محوری حکمت متعالیه به آنها ارجاع و استناد شده است.[۲۶]
فلسفههای پیشین
بدون شک میزان اطلاع و آشنایی ملاصدرا درباره منابع فلسفی به ویژه منابع فلسفه و حکمت اسلامی در مقایسه با منابع سایر علومی که از آنها بهره برده بسیار وسیعتر و درخور توجه است. در این میان آشنایی او مانند اغلب حکمای مسلمان با منابع فلسفی پیش از اسلام، غیرمستقیم و از طریق ترجمههای عربی آنها بوده است. نقل قولهای او از پیش سقراطیان به ویژه فیثاغورس، افلاطون، ارسطو تا نوافلاطونیان نشانه پیوند اندیشه او با جنبههایی از آرای حکمای یونانی و اسکندرانی است.[۲۷] از منابع حکمت خسروانی و به تعبیر دیگر حکمای فرس یا فهلویون هم باید نام برد.[۲۸] اما شناخت او از منابع متقدم حکمت اسلامی دقیقتر و کاملتر از آشناییاش با منابع یونانی و اسکندرانی بوده و طبعا پیوند نزدیکتر و عمیقتری با آنها داشته است. در میان منابع ملاصدرا گذشته از قرآن و حدیث، ابن سینا را در عرض سهروردی و ابن عربی مهمترین منبع حکمت متعالیه او باید دانست. اندیشه میرداماد، مؤسس مکتب اصفهان و استاد ملاصدرا، گرچه در جهات متعددی با ملاصدرا متفاوت است اما آن را از جمله عوامل مؤثر در ظهور حکمت صدرایی باید بهشمار آورد.[۲۹]
روش
روشهای اتخاذ شده در فلسفه و حکمت اسلامی عبارتاند از:
- اصالت عقل و استدلال یا به تعبیر سهروردی[۳۰] روش بحث و نظر که طریقه معتبر نزد مشائیان مسلمان است.
- اصالت کشف و شهود که حکمای اشراقی مسلمان به آن شهرت دارند.
- روش حاصل از ترکیب راههای سهگانه معرفت قرآنی، برهانی و عرفانی که روش مأخوذ و معتبر در حکمت متعالیه است.
ملاصدرا علاوه بر اینکه از ثمرات و نتایج معرفتی روشهای مختلف بهره برد، چنانکه گزارش آن در بخش منابع اجمالا عرضه شد، از هریک از روشهای رایج پیش از خود نیز در مرحله تألیف و تنظیم مکتب فکریاش سود جست.[۳۱] بدینترتیب به نظر برخی از محققان، امتیاز اساسی حکمت متعالیه نسبت به سایر علوم الهی مانند عرفان نظری، حکمت اشراق، حکمت مشاء، کلام، در جامعیت حکمت متعالیه است که برخلاف علوم دیگر، هم اهل شهود را سیراب میکند و هم اهل بحث را به علم یقینی نایل میسازد.[۳۲]
کتابشناسی
درباره حکمت متعالیه کتابها و مقالات متعددی نگارش و منتشر شده است. برخی از کتابها عبارتند از:
- درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، عبدالرسول عبودیت. این کتاب که در سه جلد توسط انتشارات سمت منتشر شده، شامل پنج بخش و ۲۶ فصل است. عناوین بخشها به ترتیب از این قرار است: هستیشناسی، جهانشناسی، معرفتشناسی، خداشناسی و انسانشناسی. فشرده و گزیده این سه جلد در کتاب «خطوط کلی حکمت متعالیه» توسط انتشارات سمت به چاپ رسیده است.
- مختصات حکمت متعالیه، یدالله یزدانپناه، انتشارات آل احمد. در این کتاب به زندگینامه ملاصدرا و پنج ویژگی اصلی حکمت متعالیه در شش فصل پرداخته شده است. پنج ویژگی عبارتند از: فلسفی بودن، وجودی بودن، روش اشراقی، هضم آموزهّای اسلامی در حکمت و هضم آموزههای عرفانی در حکمت.[۳۳]
- حکمت متعالیه، حسن معلمی، قم، حوزه علمیه خواهران.
- حکمت متعالیه؛ بررسی و نقد حکمت صدرالمتألهین، یحیی یثربی،تهران، امیر کبیر.
- نقد مبانی حکمت متعالیه، مرتضی رضوی، قم، عصر ظهور.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فنا، «حکمت متعالیه»، ج۱۳، ذیل مدخل.
- ↑ الاشارات و التنبیهات، ج ۳، ص۳۹۹
- ↑ رجوع کنید الاشارات و التنبیهات(شرح قطبالدین رازی)، ج ۲، ص۳۴۹، ؛ شرحالهدایه الاثیریه، ۱۳۱۳، ص۱۹۵، به نقل از قطبالدین شیرازی؛ ثلاث رسائل، ص۲۴۴، ۳۲۸؛ نبراسالضیاء و تسواء السواء فی شرح بابالبداء و اثبات جدوی الدعاء، ص۱۰۷؛ شرحالقبسات، ص۸۸، ۱۷۳، که از تعبیر الحکمه العالیه و الفلسفه المتعالیه استفاده کرده است
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، سفر۱، ج ۲، ص۲۴۵، سفر۳، ج ۱، ص۲۴۷، سفر۴، ج ۱، ص۳۳۲؛ المبدأ و المعاد، ص۲۳۹
- ↑ رجوع کنید به: شرح فصوصالحکم، ص۴۸
- ↑ الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص۴۰۱، شرح
- ↑ رجوع کنید به: مجموعه فهم و شهود، ص۲۷
- ↑ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۱۵۲.
- ↑ حائری یزدی، جستارهای فلسفی، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۹.
- ↑ مصباح یزدی، شرح نهاية الحكمة، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۵۱.
- ↑ رجوع کنید به رسائل فلسفی، مقدمه، ص۴۵، ۷۸؛ درآمدی برکتاب اسفار: الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، ص۷۰۷؛ , Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ۱۹۹۷، ص۷۰؛ تاریخ حکماء و عرفای متأخر، ص۷۵۷۹
- ↑ Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۶۹۷۰، ۷۹
- ↑ درآمدی برکتاب اسفار: الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، ص۷۰۷۷۰۹
- ↑ نیز رجوع کنید به: ماهیت مکتب فلسفی ملاصدرا و تمایز آن از مکتبهای فلسفی دیگر، ص۹۵۹۶
- ↑ رجوع کنید به: "Mulla Sadra: his teachings"، ص۶۴۶؛ نیز رجوع کنید به: نمونه سیستم فلسفی در فلسفه اسلامی، ص۶
- ↑ "Mulla Sadra: his teachings"، ص۶۵۸؛ منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج۲، مقدمه آشتیانی، صپانزده، پانویس ۱۱، ص۱۱۸؛ تاریخ حکماء و عرفای متأخر، ص۹۵
- ↑ منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج۲، مقدمه
- ↑ "Mulla Sadra: his teachings"، ص۶۵۸
- ↑ رجوع کنید به فیلسوف شیرازی در هند، ص۹۰۱۰۲، ۱۴۹۱۷۷، ۳۲۶۳۳۰؛ فیلسوف نونهره از واپسین حلقههای اتصال حکمت ایرانی و هندی، ص۶۲۶۴، ۷۳۷۴؛ ضربالخاتم فی حدوثالعالم، ص۳؛ تذکره علمای پنجاب، ج ۱، ص۵۰
- ↑ "Mulla Sadra: his teachings"، ص۶۵۸۶۵۹
- ↑ , Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۷۱؛ رسائل فلسفی، مقدمه، ص۱۳
- ↑ Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۷۱۷۲؛ رسائل فلسفی، مقدمه، ص۱۳
- ↑ Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۷۲۷۳؛ نیز رجوع کنید به رسائل فلسفی، همان مقدمه، ص۱۴ ۱۵
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به الشواهد الربوبیه فی المنهاج السلوکیه، ص۳۰۶؛ الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، سفر۴، ج ۲، ص۲۱۸
- ↑ Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۷۴۷۵؛ نیز رجوع کنید به رسائل فلسفی، همان مقدمه، ص۱۶۱۷؛ برای اطلاع از فهرستی از موارد تصریح به اقوال ابنعربی رجوع کنید به تأثیرات ابنعربی برحکمت متعالیه، ص۹۳۹
- ↑ بنگرید به: Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۷۵۷۶؛ رسائل فلسفی، مقدمه، ص۱۸
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، سفر۱، ج ۱، ص۱۰۸، ج ۲، ص۷۵، سفر۴، ج ۲، ص۱۳، ۱۴۳
- ↑ نصر، ۱۹۹۷، ص۷۵۷۹؛ نیز رجوع کنید به رسائل فلسفی، مقدمه، ص۱۵۱۶؛ الشواهد الربوبیه فی المنهاج السلوکیه، مقدمه آشتیانی، ص۷
- ↑ مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج ۲، ص۱۳
- ↑ رجوع کنید به: "Mulla Sadra: his teachings"، ص۶۴۴ ۶۴۵؛ Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۸۷۸۸؛ ملاصدرا، حکیمی متأله، فرید در برهانیات و ناظر هوشمندی در عرفانیات، ص۱۴۱۵
- ↑ رجوع کنید به Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy، ص۸۸۹۴؛ نمونه سیستم فلسفی در فلسفه اسلامی، ص۴۵
- ↑ «کتاب مختصات حکمت متعالیه منتشر شد، خبرگزاری ایلنا.
یادداشت
منابع
- آچیک گنج، آلب ارسلان، «نمونه سیستم فلسفی در فلسفه اسلامی»، در مجموعه مقالات همایش جهانی حکیم ملاصدرا، اول خرداد ماه ۱۳۷۸ تهران، ج ۱، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۰ش.
- آشتیانی، جلالالدین، «ملاصدرا، حکیمی متأله، فرید در برهانیات و ناظر هوشمندی در عرفانیات» (مصاحبه)، خردنامه صدرا،ش ۲ (شهریور ۱۳۷۴).
- ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، معالشرح لنصیرالدین طوسی و شرحالشرح لقطبالدین رازی، تهران ۱۴۰۳ق.
- اخترراهی، سفیر، تذکره علمای پنجاب، لاهور۱۴۰۰ق/۱۹۸۱م.
- سفیر اخترراهی، «فیلسوف نونهره از واپسین حلقههای اتصال حکمت ایرانی و هندی»، آینه میراث، دوره جدید، سال۲، ضمیمهش ۲ (۱۳۸۳ش).
- ثبوت، اکبر، فیلسوف شیرازی در هند، تهران ۱۳۸۰ش.
- جوادی آملی، عبدالله، «مجموعه فهم و شهود»، خردنامه صدرا،ش ۳ (فروردین ۱۳۷۵).
- حائرییزدی، مهدی، «درآمدی برکتاب اسفار: الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه»، جمله ایرانشناسی، سال ۴،ش ۴ (زمستان ۱۳۷۱).
- حائری یزدی، مهدی، جستارهای فلسفی، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۴ش.
- دوانی، محمدبن اسعد، ثلاث رسائل، چاپ احمد تویسرکانی، مشهد ۱۴۱۱ق.
- سهروردی، یحییبن حبش، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج ۲، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۸۰ش.
- شهرزوری، محمدبن محمود، شرح حکمه الاشراق، چاپ حسین ضیائیتربتی، تهران ۱۳۸۰ش.
- صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت ۱۹۸۱م.
- صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، رسائل فلسفی، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۶۲ش.
- صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، شرحالهدایه الاثیریه، [چاپ سنگی تهران ۱۳۱۳]، چاپ افست، بیجا، بیتا.
- صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الشواهد الربوبیه فی المنهاج السلوکیه، با حواشی حاج ملاهادی سبزواری، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۸۶ش.
- صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، المبدأ و المعاد، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۴ش.
- منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفای متأخر، تهران ۱۳۸۱ش.
- علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین، شرحالقبسات، چاپ حامد ناجی اصفهانی، تهران ۱۳۷۶ش.
- علیزاده، بیوک، «ماهیت مکتب فلسفی ملاصدرا و تمایز آن از مکتبهای فلسفی دیگر»، خردنامه صدرا،ش ۱۰ (زمستان ۱۳۷۶).
- فنا، فاطمه، «حکمت متعالیه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
- قیصری، داوودبن محمد، شرح فصوصالحکم، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۵ش.
- «کتاب مختصات حکمت متعالیه منتشر شد، خبرگزاری ایلنا، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۱۱ مهر ۱۴۰۰ش.
- کشمیری، محمدانورشاه، ضربالخاتم فی حدوثالعالم، گجرات ۱۴۱۵م/۱۹۹۶ق.
- مصباح یزدی، محمدتقی، شرح نهاية الحكمة، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمينی( ره)، ۱۳۸۷ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
- منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و مینورسکی تا زمان حاضر، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
- میرداماد، محمدباقربن محمد، نبراسالضیاء و تسواء السواء فی شرح بابالبداء و اثبات جدوی الدعاء، مع تعلیقات علی نوری، چاپ حامد ناجی اصفهانی، تهران ۱۳۷۴ش.
- ندری ابیانه، فرشته، تأثیرات ابنعربی برحکمت متعالیه، تهران ۱۳۸۶.
- Nasr, Hossein, "Mulla Sadra: his teachings", in History of Islamic philosophy, ed. Hossein Nasr and Oliver Leaman, pt.I, Tehran: Arayeh Cultural Ins., 1375 sh.
- Nasr , Hossein, Sadr al-din Shirazi and his transcendent theosophy: background, life and works, Tehran 1997.
پیوند به بیرون