فتوحات مسلمانان
مقالات ویکیشیعه با رویکرد «ارتباط با مکتب اهلبیت» نوشته میشوند. برای آگاهی از دیگر ابعاد موضوع، منابع دیگر را جویا شوید. |
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۷ مرداد ۱۴۰۳ توسط کاربر:Mkhaghanif برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
فتوحات مسلمانان از مهمترین حوادث تاریخ اسلام و عامل گسترش اسلام در سرزمینهای دیگر هستند.
فتوحات چیست
فتوحات به معنای گشودن سرزمینهای غیراسلامی با هدف نشر اسلام در خارج از شبهجزیره عربی است تا پس از فتح، تحت سلطه حاکمیت مسلمانان قرار گیرد. بازه زمانی این فتوحات از سال ۱۳ هجری قمری در دوره خلیفه اول تا دوره عثمانی ادامه یافت. منظور از فتوحات اولیه فتوح دوره سه خلیفه نخست، مخصوصاً دوره شیخین (ابوبکر و عمر) است.[۱] این فتوحات تا پایان قرن اول هجری همه سرزمینهای بین جبلالطارق تا رودهای سند و سیحون را در بر گرفت.[۲] و در ادامه در دوران امویان و عباسیان به گشودهشدن روم غربی منجر شد.[۳]
فتوحات از مهمترین رویدادهای تاریخ حکومت خلفای نخستین اسلامی است[۴] و به گفته تفسیر نمونه، برخی مفسران وعده پیروزی نزدیک در آیه ۱۳ سوره صف را اشاره به فتوحات دانستهاند.[۵] فتوحات از رویدادهای مهمی هستند که بر حیات مادی و معنوی مسلمانان تأثیرات مهمی نهاده است.[۶] کسانی آن را زمینهساز گسترش شعار توحید دانسته و در نقطه مقابل، برخی به خاطر فجایع رخداده در این جنگها، نقدهایی به آن وارد کردهاند.[۷]
گفته شده که فتوحات باعث افزایش تعداد مسلمانان شد، ولی از سوی دیگر مقاومت مردم مناطق مقابل را برانگیخت و همین باعث شد گروهی از جنگاوران مسلمان در مناطق تازه فتح شده ساکن شوند.[۸]
فتوحات مسلمانان ضمن صد سال و تبعات بعدی آن در طی چند قرن، از نظر نژادی و دینی تحولات عظیمی را در جهان انسانی به وجود آورد. مهاجرتهای بزرگ رنگ بسیاری از مناطق را از جهت نژادی تغییر داد. ادیان بزرگی در معرض محدودیت قرار گرفتند. علاوه بر شکست تقریبا کامل مذهب زرتشتی، مسیحیت در غرب و بودیسم در شرق زمینگیر شد ولی دین جدید، توانست بر بخش عظیمی از مناطق مسکونی زمین غلبه یافته و تأثیر خاص خود را بر جای بگذارد.[۹]
سیر تاریخی فتوحات
زمینه اولین لشکرکشی
بر اساس گزارش مورخان دو تن از اعراب به نامهای مُثَنَّی بن حارِثه و سُوَید بن قُحطَبه در مرزهای ایران تاخت و تاز و برخی قَصَبهها را نیز غارت میکردند و از سوی خلافت اسلامی با آنان برخورد نمیشد. آنان نامهای به ابوبکر نوشتند که اوضاع ایران پریشان است و از وی برای هجوم به ایران تقاضای اعزام سپاه کردند. ابوبکر، خالد بن ولید را مامور کرد که به حیره رود و با یاران مثنی به سوی ایران حرکت کند.[۱۰]
آغاز فتوحات
خالد بن ولید اواخر سال ۱۱ از یمامه راهی عراق شد. جنگ با ایرانیان از شهر اُبُلّه نزدیک بصره امروزی آغاز شد.[۱۱] او سپس در نبردهای متعددی بر ایرانیان غلبه یافت.[۱۲] در ربیع الاول سال ۱۲ق سرانجام حیره را به محاصره گرفت و آنان را مخیر بر جزیه، جنگ، یا مسلمان شدن کرد. مردم حیره به جزیه راضی شدند و بدین ترتیب اولین جزیه به سوی خلیفه ارسال شد.[۱۳] حیره سه بار بین مسلمانان و ایرانیان دست به دست شد و آخرین بار توسط سعد بن ابی وقاص فتح گردید.[۱۴] پس از فتح شهر انبار در غرب بغداد و عین التمر، در غرب کوفه[۱۵] خالد ماموریت یافت که به سوی شام حرکت کند.[۱۶] بدین سان فتوحات در دو سوی شبهجزیره دنبال شد.
فتح دمشق و شامات
ابوبکر ابتدا لشکری را به فرماندهی خالد بن سعید به شام گسیل داشت اما با اصرار عمر که او را هوادار علی میخواند، ابو عبیده جراح به جای وی فرستاده شد.[۱۷] عمرو عاص نیز با سپاهی راهی حمص و فلسطین گردید. با طولانی شدن نبرد با هرقل، امپراتور روم، ابوبکر، خالد بن ولید را نیز بدانجا اعزام نمود. نبرد اجنادین با کشته شدن عده زیادی از صحابه به پیروزی رسید.[۱۸]
با نبرد مرج الصفر اولین شهر شام به دست مسلمانان افتاد.[۱۹] سپس دمشق به محاصره مسلمانان درآمد.[۲۰] گفته شده که در زمان محاصره، خبر عزل خالد بن ولید به او رسید،. اما یکی از اسقفان شهر با گرفتن اماننامه، راه ورود به شهر را به او نشان داد و مسلمانان وارد شهر شدند. درگیریهای زیادی در گرفت و با وجود اعتراض برخی از مسلمانان، ابوعبیده اماننامهٔ خالد را پذیرفت و به خلیفه نوشت که دمشق با صلح گشوده شد.[۲۱]
فتح کامل شام در سال ۱۵ قمری و دوران زمامداری عمر صورت گرفت. بعلبک و حمص با مصالحه مردم آن شهرها فتح شد. در همین سال میان نهر اردن و بحرالمیت واقع در شام، جنگ بزرگ یرموک روی داد. هرقل از انطاکیه به قسطنطنیه گریخت.[۲۲] در ۱۶ق قدس به محاصره مسلمانان درآمد. آن شهر نیز طی صلحنامه با مسیحیان و با حضور عمر به دست مسلمانان افتاد.[۲۳] مسلمانان که قدس را از معراج پیامبر به یاد داشتند آن را گرامی داشته و بیتالمقدس نام نهادند.[۲۴]
فتح مصر
با پیشنهاد عمرو بن عاص لشکرکشی به مصر که جزو قلمرو رومیان بود، آغاز شد. در ۲۰ق مصر با عقد پیمانی توسط مقوقس تسلیم شد. عمرو عاص در سال ۲۱ هجری قمری عازم اسکندریه شد که پایگاه دریایی رومیان بود، و سه ماه آن منطقه را محاصره کرد و سپس بر آنان پیروز شد.[۲۵]
ادامه فتوحات در ایران
فتح ایران یکی از شگفتیهای بزرگ تاریخ خوانده شده است؛ زیرا قدرت برتر آن روز جهان مغلوب ملتی شد که اعتبار چندانی نداشت.[۲۶]
عمر بن خطاب ابو عبید ثقفی را با پنج هزار مرد جنگی به مرزهای عراق فرستاد.[۲۷] او پس از عبور از رود فرات در نبرد یوم الجسر در ۱۳ق از ایرانیان به فرماندهی بهمن جادویه شکست خورد. اما سال بعد به پیروزیهایی دست یافت و بر بغداد و سپس بصره امروزی تسلط پیدا کرد.[۲۸]
این بار ایرانیان با سپاهی عظیم به فرماندهی رستم فرخزاد، و مسلمانان به فرماندهی سعد بن ابیوقاص جنگ کردند. چون ایرانیان پیشنهاد مسلمانان مبنی بر پذیرفتن اسلام یا پرداخت جزیه را نپذیرفتند، نبردی بزرگ در قادسیه روی داد و به شکست ایرانیان انجامید که تا تیسفون (مداین) عقب رفتند. با فاصله کمی، تیسفون، پایتخت ساسانیان و سپس جلولا فتح شد و یزدگرد پادشاه ایران، بهسمت غرب گریخت.[۲۹] چون خبر این فتوحات به عمر رسید به سعد بن ابیوقاص دستور داد همانجا بماند و شهری برای مسلمانان بنا کند. سعد کوفه را ساخت و مسلمانان را در آنجا سکنی داد.[۳۰]
ابوموسی اشعری اهواز را فتح کرد و سپس با همراهی عمار یاسر که جایگزین سعد شده بود، شوشتر و شوش به تسلط مسلمانان درآمد. جنگ نهاوند که به فتح الفتوح شهره شد، در ۲۰ق رخ داد و با پیروزی مسلمانان خاتمه یافت.[۳۱]
عثمان با عزل ابوموسی اشعری از بصره، پسرخاله خود عبدالله بن عامر را والی آنجا کرد و از او خواست رو به فارس و خراسان گذارد. او با تسخیر اصطخر، دو سپاه به کرمان و خراسان فرستاد. نیشابور، طوس، مرو، سپس هرات و کابل با صلح فتح شد. اخنف بن قیس که تحت امر عبدالله عامر بود، پس از سرکوب شورش مرو رو به بلخ نهاد و آنجا را با صلح گشود.[۳۲]
توقف فتوحات در دوران علی
در ایام خلافت امام علی فتوحات متوقف شد و او هیچ اقدامی در راستای گسترش فتوحات انجام نداد.[۳۳] او حتی برخی از سپاهان در خارج از حجاز را، همانند سپاه اشعث در آذربایجان، به عراق فراخواند؛ چراکه علاوه بر درگیریهای داخلی، چنانکه علی خود گفته، او با رسوخ کفر، کژی، شبهه و تأویل مواجه بود.[۳۴]
ادامه فتوحات در زمانه امویان و عباسیان
امامان شیعه و فتوحات
موضع علی(ع) در مورد فتوحات
مقالات متعددی با نگاه شیعی درباره فتوحات نوشته شده و موضع امام علی را تحلیل کرده و در پی اثبات این نکته بودهاند که او با فتوحات مخالف بوده است[۳۵] و توقف فتوحات در دوره خلافت امام علی دلیلی بر مدعای خود ذکر کردهاند.[۳۶] علاوه بر این، عدم حضور در فتوحات پیشین را نیز شاهد دیگری دانستهاند؛[۳۷] چرا که بنابر منابع تاریخی، زمانی عمر از عثمان خواست که علی را برای مشارکت در فتح ایران دعوت کند، اما علی نپذیرفت و علاوه بر آن، توصیه کرد عمر نیز همراه سپاه نرود.[۳۸] علی در دوره دو خلیفه نخست گاهی در زمینه فتوحات مشورتهایی میداد که در زمان عثمان خلیفه سوم از همان مشاوره نیز پرهیز کرد.[۳۹]
مشورتهای امام علی به خلفا
گزارشهای متعددی از ارائه مشورت توسط امام علی به خلفای وقت نقل شده است:
- بنابر روایتی که ابناعثم نقل کرده است، وقتی ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظر خواست، نظر علی(ع) را پذیرفت که گفت چه خلیفه خود شخصاً به این نبرد برود و چه لشگری از جانب خود بفرستد، در هر حال پیروز خواهد بود؛ زیرا از پیامبر شنیده است که دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد.[۴۰]
- بهنقل ابناثیر، روزی عمر خبر یافت که ایرانیان لشکری عظیم به نهاوند فرستادهاند و تصمیم گرفت همه سپاهیان خود را از عراق و شام به آنجا بفرستد و خود همراه سپاه به جنگ برود. وقتی از دیگران نظرخواهی کرد، تنها علی بود که او را از فراخواندن سپاه شام برحذر داشت، چون احتمال هجوم رومیان در بین بود. او همچنین عمر را از همراهی سپاه منع کرد؛ چرا که در آن صورت ایرانیان در جنگ سختتر و محکمتر میشدند.[۴۱]
- بنابر نقل واقدی، هنگامی که ابوعبیده دمشق را فتح کرد، از عمر بن خطاب کسب تکلیف کرد که به کدام سو برود. عمر با علی مشورت کرد و علی پیشنهاد کرد به بیتالمقدس برود. عمر نیز چنین کرد و ابوعبیده ایلیا را در محاصره گرفت. مردم آن شهر و نیز بیتالمقدس شرط کردند که با شخص خلیفه حاضر به عقد صلحنامه و پرداخت جزیه هستند. همه اصحاب مخالف رفتن خلیفه به فلسطین بودند اما او با نظر علی(ع) به آنجا رفت.[۴۲]
غیبت حسنین در فتوحات
درباره حضور حسنین در فتوحات دو گزارش وجود دارد که با انکار محققان متعددی روبهرو شده است. برخی گفتهاند امام حسن و امام حسین در زمان فتح گرگان در سال ۲۹ق همراه سعید بن عاص بودهاند.[۴۳] در گزارشی دیگر نیز آمده است: هنگامی که حسن بن علی عازم جرجان بود، وارد اصفهان شد.[۴۴]
مخالفان این گزارش معتقدند در روایات دیگر از فتوحات خبری از حضور حسنین نیست[۴۵] و بلاذری نیز که راوی این حضور است، خود این گزارش را با عبارت «گفته شده است» آورده که حاکی از عدم اطمینان و باور نداشتن اوست.[۴۶] جز آنکه تناقضهایی در گزارشهای حضور این دو از جهت منطقه حضور و نیز سرداران همراه ایشان وجود دارد که پذیرش آنها را مشکل میکند.[۴۷]
همچنین گفته شده که این گزارشها قابلاعتماد نیستند؛ چرا که از یک سو خلفا نسبت به حضور اهلبیت در فعالیتهای نظامی حساسیت داشتهاند و از دیگر سو، اهلبیت بهخاطر مشروعیت ندادن به فتوحات از شرکت در امور نظامی خودداری میکردند.[۴۸][یادداشت ۱]
حضور اصحاب و یاران علی(ع) در فتوحات
خالد بن سعید بن عاص یکی از شیعیان علی بود که بهمدت سه ماه از بیعت با ابوبکر خودداری کرد. ابوبکر برای فتح شام او را فرمانده سپاه کرده بود، اما با توصیه عمر او را عزل کرد.[۴۹] خالد در جنگ اَجنادَین[۵۰] و بنابر قول دیگر در جنگ مَرْج الصُّفَّر[۵۱] به شهادت رسید.
عمار یاسر جانشین سعد در کوفه شد و در فتح شوشتر حضور داشت.[۵۲] در فتح شام، هاشم بن عتبة بن ابیوقاص مرقال،[۵۳] فضل بن عباس[۵۴] و مالک اشتر[۵۵] حضور داشتند.
بهرهوری ائمه از ثمرات فتوحات
فتوحات از منظر علمای شیعه
گفته شده که مهمترین تئوری مشروعیتبخش به فتوحات، نظریه عدالت صحابه است؛ چرا که بدین ترتیب نقد و نفی فتوحات زمینهساز انتقاد به خلفا و صحابه بوده و با نظریه عدالت صحابه ناسازگار خواهد بود.[۵۶]
نظریه وجوب جهاد ابتدایی که مورد قبول گروههایی از عالمان شیعه و اهلسنت است، بهعنوان دلیل دیگری بر مشروعیت فتوحات گزارش شده است.[۵۷] بر این اساس، فقیهانی از شیعه از جمله محقق کرکی، ملا احمد نراقی، صاحب جواهر و سید محمد بحرالعلوم شواهدی از رضایت امام علی(ع) به فتوحات اولیه اقامه کردهاند.[۵۸]
شیخ انصاری و صاحب حدائق موافق فتوحات دانسته شدهاند؛ زیرا به نظر آنان فتوحات سبب تقویت دین اسلام و گسترش آن در مناطق کفر شده، و بدین ترتیب برآنند که ائمه به چنین نتیجهای راضی بودهاند.[۵۹] بر همین اساس، سید ابوالقاسم خویی تنها فتوحاتی را مورد تأیید دانسته که نتیجه آنها گسترش اسلام بوده باشد، نه هر جنگی که به قصد فتح مناطق دیگر رخ داده باشد.[۶۰]
سید علی خامنهای، مرجع تقلید شیعه و رهبر جمهوری اسلامی ایران، با اصل فتوحات موافق است و بخشی از آنها را صحیح ارزیابی میکند که در اثر آن رزمندگان اسلام قدرتهای ظالم را از سر راه مردم برداشتند و مردم از اسلام استقبال کردند.[۶۱] با این حال به باور وی، بخش از فتوحات مسلمانان شکل جهانگشاییهای سلاطین را پیدا کرده و قابل دفاع نیست.[۶۲]
بهباور علامه طباطبایی، اشتغال مسلمانان به فتوحات باعث غفلت آنان از علم و گسترش دانش شد[۶۳] و در ادامه نیز زمینهساز تسلط روح برتریجویی بر اعراب شد.[۶۴]
مرتضی مطهری بر آن است که مشخص نیست اگر بعد از پیامبر(ص)، امام علی حاکمیت را به دستگرفته بود لشکرکشی و فتوحات انجام میشد یا نه.[۶۵] او همچنین از این نکته اظهار تأسف میکند که خلفای نخستین بیش از آنکه به فرهنگ اسلامی اهمیت دهند، به فتوحات پرداختهاند.[۶۶] بهگفته وی، فتوحات بهتنهایی تأثیری در گسترش فرهنگ اسلامی ندارد و باید به موازات آن، فرهنگ اسلامی هم توسعه پیدا کند.[۶۷]
محمدحسن رجبی دوانی، تاریخپژوه شیعه، گفته است که امام علی(ع) با فتوحات مخالف بود و در زمان خودش این فتوحات را متوقف کرد، و به همین جهت هم گرفتار کمبود منابع مالی در حکومت شد.[۶۸]
آثار و پیامدهای فتوحات
عالمان مسلمان آثار مثبت و پیامدهای منفیای برای فتوحات برشمردهاند: حکومت اشرافی و رشد دنیاپرستی، رشد علم کلام و بحثهای اعتقادی، و نیز اوجگیری تعصبهای قومی.
- حکومت اشرافی و رشد دنیاپرستی: بهگفتهٔ مرتضی مطهری، بر اثر فتوحات پیدرپی در دوره خلفا و مخصوصاً در زمان عثمان، و ورود غنائم بیحساب و نبودن برنامهای برای بهرهبرداری از آن ثروتهای هنگفت و مخصوصاً برقراری آریستوکراسی و حکومت اشرافی و بلکه قبیلهای در زمان عثمان، فساد اخلاق و دنیاپرستی و تنعم و تجمل در میان مسلمانان راه یافت و عصبیتهای قبیلهای از نو جان گرفت، و تعصب عرب و عجم نیز به آن افزوده شد.[۶۹]
- رشد علم کلام و اعتقادات: بهگفته علامه طباطبایی، فتح سرزمینهای تازه موجب اختلاط مسلمانان با غیرمسلمانان و صاحبان آیینها و مذاهب دیگر شد که در بینشان عالمانی اهل بحث بودند که میخواستند درباره ادیان و مذاهب بحث و جدل کنند، و در نتیجه نزاعهای کلامی اوج گرفت.[۷۰]
- اوجگیری تعصبهای قومی: بهگفتهٔ علامه طباطبایی، با گسترش فتوحات و سرازیر شدن غنائم بیپایان به شبهجزیره، غریزههای جاهلانه عرب بار دیگر سر به طغیان کشید. آنان بهتدریج روحیه امتهای مستکبر و استعمارگر را به خود گرفتند. امت اسلام به عرب و غیرعرب تقسیم شد. معاویه، والی شام، حکومت اسلامی را به سلطنت کشاند و در بین مسلمانان همچون قیصرهای روم رفتار کرد.[۷۱] از سوی دیگر، چنانکه فضل بن شاذان در کتاب خود ذکر کرده، خلیفه دوم اجازه نمیداد دختر عرب با مرد غیرعرب ازدواج کند؛ چرا که معتقد بود فراگرفتن زبان فارسی موجب از بین رفتن مروت میشود.[۷۲]
تحلیل انگیزه خلفا از فتوحات
تحلیلهایی درباره انگیزه خلفا از آغاز و تداوم فتوحات بیان شده است؛ از جمله:
- رهایی از مسائل داخلی: گفته شده که انگیزه اصلی خلفای نخستین از فتوحات، کشاندن مشکلات و اختلافهای داخلی ناشی از خلأ قدرت به خارج از مرزهای شبهجزیره عربستان بوده که در کنار انگیزههای دینی و اقتصادی گوناگون، باعث شد دست به فتوحات بزنند.[۷۳]
- سرگرم ساختن مخالفان: گفته شده راهی کردن صحابه معترض یا مخالف به فتوحات همواره مورد توجه خلافت بود؛ چنانکه معاویه به عثمان توصیه کرد مخالفانش را به جهاد بفرستد تا زخمهای شترهاشان برایشان مهمتر از نماز باشد.[۷۴] بنابر نقلی منسوب به ابنعامر، او نیز به عثمان گفت: آنان را به جهاد مشغول کن تا علیه خلیفه شایعهسازی نکنند.[۷۵]
پانویس
- ↑ محمودپور، «توان نظامی اعراب مسلمان در فتوح اولیه»، ص۱۶۸.
- ↑ رحمتی و آقاجری، «جایگاه تفلیس در قلمرو اسلامی»، ص۲۲۲.
- ↑ حسنبگی و مهدویفر، «واکاوی دیدگاه اهل بیت (ع) به فتوحات»، ص۵۱.
- ↑ حسنبیگی و دیگران، «بررسی نقش رویدادها بر پدیداری حدیث»، ص۱۲۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۹۱.
- ↑ حسنبیگی و دیگران، «بررسی نقش رویدادها بر پدیداری حدیث»، ص۱۱۹.
- ↑ حسنبیگی و دیگران، «بررسی نقش رویدادها بر پدیداری حدیث»، ص۱۲۰.
- ↑ رحمتی و آقاجری، «جایگاه تفلیس در قلمرو اسلامی»، ص۲۲۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۸.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۷۰؛ الدینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۱؛ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۸۳.
- ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۴۳.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۳۸۷.
- ↑ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۲.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۳۸۷.
- ↑ الحموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۱۷۸.
- ↑ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۲.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۸ق، ج۲، ص۱۳۳.
- ↑ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۵.
- ↑ ابنمسکویه الرازی، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۹۸.
- ↑ البلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۲۱.
- ↑ البلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۲۳-۱۲۵.
- ↑ المقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۸۴.
- ↑ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۲۳.
- ↑ خسروشاهی، تاریخ بیت المقدس و مسئله فلسطین، ۱۳۵۴، ص۱۵.
- ↑ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۲۳.
- ↑ حاجیبابایی، «مقاومت در آستانه مرز»، ص۲۸.
- ↑ الدینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۱۳.
- ↑ المقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۷۰.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۱۵.
- ↑ ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق، ص۸۶.
- ↑ ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۰ -۱۸۲.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۳۷.
- ↑ خضری و سیدی، «ایستایی فتوح به دوران خلافت امام علی»، ص۴۶.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۲.
- ↑ گوهری فخرآباد، «فتوحات و مشروعیت خلفای راشدین»، ص۷.
- ↑ گوهری فخرآباد، «فتوحات و مشروعیت خلفای راشدین»، ص۷.
- ↑ رنجبر، «مواضع امام علی در برابر فتوحات خلفا»، ص۶۲.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ۱۳۴۶ق، ج۲، ص۳۱۸.
- ↑ رنجبر، «مواضع امام علی در برابر فتوحات خلفا»، ص۶۲.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۸۱.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۷.
- ↑ واقدی، فتوح الشام، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۸.
- ↑ البلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۲۶.
- ↑ الأصبهانی، ذکر أخبار إصبهان، ۱۹۳۴م، ج۱، ص۴۷.
- ↑ خضری و سیدی، «ایستایی فتوح به دوران خلافت امام علی»، ص۳۹.
- ↑ خضری و سیدی، «ایستایی فتوح به دوران خلافت امام علی»، ص۳۹.
- ↑ خضری و سیدی، «ایستایی فتوح به دوران خلافت امام علی»، ص۳۹.
- ↑ منتظر القائم، تاریخ امامت، ص۱۰۹.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۸ق، ج۲، ص۱۱۱.
- ↑ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۲۲.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۹۹.
- ↑ ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۰ -۱۸۲.
- ↑ الدینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۰.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶۶.
- ↑ ابنخلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۸۱.
- ↑ حسنبیگی و دیگران، «بررسی نقش رویدادها بر پدیداری حدیث»، ص۱۲۴.
- ↑ حسنبیگی و دیگران، «بررسی نقش رویدادها بر پدیداری حدیث»، ص۱۲۷.
- ↑ هدایتپناه، «فتوحات خلفا از منظر فقهای شیعه»، ص۱۶۹-۱۷۰.
- ↑ هدایتپناه، «فتوحات خلفا از منظر فقهای شیعه»، ص۱۶۷.
- ↑ هدایتپناه، «فتوحات خلفا از منظر فقهای شیعه»، ص۱۶۸.
- ↑ «بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی»، سایت خامنهایداتآیآر.
- ↑ «بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی»، سایت خامنهایداتآیآر.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۷۲.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۷۳.
- ↑ مطهری، آشنایی با قرآن، ۱۳۸۹ش، ج۹، ص۲۲۰.
- ↑ مطهری، جاذبه و دافعه علی علیهالسلام، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۵.
- ↑ مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، ۱۳۹۰ش، ص۲۹.
- ↑ رجبی دوانی، «سیره امیرالمؤمنین برای بهبود معیشت مردم»، سایت خامنهایداتآیآر.
- ↑ مطهری، سیری در نهجالبلاغه، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۷۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۷۳.
- ↑ ابنشاذان، الإیضاح، مؤسسة انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ سعادتفر و دیگران، «عوامل موثر بر ناکامی فتوحات و گسترش اسلام»، ص۱۱۷.
- ↑ ابنقتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۹ .
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۳۳۳.
یادداشت
- ↑ جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه ببینید: «مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا»، تاریخ در آیینه پژوهش، پیششماره دوم، بهار ۱۳۸۲.
منابع
- ابنابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
- ابناثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابناعثم الکوفی، أبو محمد أحمد، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ۱۴۱۱ق.
- ابناثیر، عز الدین أبو الحسن، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
- ابنالطقطقی ،محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، بیروت،دار القلم العربی، ط الأولی، ۱۴۱۸ق.
- ابنخلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸ق.
- ابنسعد، الطبقات الکبری، بیروت، چاپ احسان عباس، ۱۴۰۵ق.
- ابنشاذان، فضل، الإیضاح، محقق:سید جلال الدین حسینی ارموی، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
- ابنعبدالبر القرطبی، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابنمسكويه، ابو على، تجارب الأمم، تحقيق ابو القاسم امامى، تهران، سروش، ط الثانية، ۱۳۷۹ش.
- اسکافی، محمد بن عبدالله، المعیار و الموازنه، تصحیح محمدباقر محمودی، بیجا، بیتا.
- اصبهانی، أبی نعیم أحمد بن عبد الله، أخبار إصبهان، لیدن، ۱۹۳۴م
- بلاذری، أبو الحسن أحمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت،دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
- جرجانی، أبو القاسم حمزة بن یوسف، تاریخ جرجان، محقق: تحت مراقبة محمد عبد المعید خان، بیروت، عالم الکتب، ط۴، ۱۴۰۷ق.
- حاجیبابایی، مجید، «مقاومت در آستانه مرز، الگویی برای تحلیل فتوحات اعراب مسلمان در ایران»، فصلنامه مطالعات تاریخی جنگ، شماره ۶، زمستان ۱۳۹۷ش.
- حسنبیگی، علی؛ دسترنج، فاطمه، احمدی، فاطمه،«بررسی نقش رویدادها بر پدیداری حدیث؛ مطالعه موردی: فتوحات صدر اسلام و روایت أمِرتُ أن اُقَاتِل النَّاس...»، فصلنامه مطالعات تاریخی جنگ، شماره ۱۸، زمستان ۱۴۰۰ش.
- حسنبگی، علی؛ مهدویفرد، امیرعباس، «واکاوی دیدگاه اهل بیت (ع) به فتوحات صدر اسلام با رویکرد تاریخی حدیثی»، فصلنامه مطالعات تاریخی جنگ، شماره ۴، تابستان ۱۳۹۷ش.
- حسین، طه، الفتنة الکبری، قاهره، دار العارف، ۱۴۰۰ق.
- حموی، شهاب الدین ابو عبد الله یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت،دار صادر، ط الثانیة، ۱۹۹۶م.
- خسروشاهی، هادی، تاریخ بیت المقدس و مسئله فلسطین، قم، دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۵۴ش.
- رحمتی، محسن؛ آقاجری، الهام، «جایگاه تفلیس در قلمرو اسلامی از آغاز فتوحات تا اوایل قرن ششم هجری»، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۸۲، تابستان ۱۳۹۹ش.
- سیوطی، جلال الدین عبد الرحمان بن ابی بکر، تاریخ الخلفا، تحقیق رهاب خضر عکاوی، بیروت، موسسه عز الدین، ۱۹۹۲م.
- دینوری، عبدالله بن قتیبة، الامامة و السیاسة، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۰ق.
- دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.
- رنجبر، محسن، «مواضع امام علی در برابر فتوحات خلفا»، فصلنامه تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره ۲، بهار ۱۳۸۲ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.
- طبری، أبو جعفر محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوك،، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم، بيروت، دار التراث، ط الثانية، ۱۳۸۷ق.
- مسعودی، ابو الحسن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، مصر، مطبعة البیهة المصریه، ۱۳۴۶ق.
- مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، جلد ۹، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۸۹ش.
- مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی(ع)، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۹۰ش.
- مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۹۰ش.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
- واقدی، محمد بن عمر، فتوح الشام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- یعقوبی، ابنواضح، تاریخ یعقوبی، نجف، مکتبة المرتضویه، ۱۳۸۵۸ق.