سید صدرالدین محمد دشتکی
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سید صدرالدین محمد حسینی دشتکی شیرازی |
لقب | سید سند، سید الحکما، صدر العلماء |
تاریخ تولد | ۸۲۸ق |
زادگاه | شیراز |
تاریخ وفات | ۹۰۳ق |
محل دفن | مدرسه منصوریه شیراز |
شهر وفات | شیراز |
اطلاعات علمی | |
استادان | قوامالدین کَربالی |
شاگردان | غیاثالدین منصور (فرزندش)، شمسالدین محمد خَفری |
محل تحصیل | شیراز |
تألیفات | شرح کبیر علی شرح الجدید للتجرید، اثبات الواجب تعالی |
سایر | مکتب فلسفی شیراز |
سید صدرالدین محمد دَشْتَکی (۸۲۸ـ۹۰۳ق) از فیلسوفان امامی مکتب فلسفی شیراز در سده نهم است که نَسَب او به امام سجاد(ع) میرسد. دشتکی در علوم گوناگون، فلسفه و عرفان مهارت داشت و از فلاسفه طراز اول مشایی بهشمار میآید. ملاصدرا در کتاب اسفار، توجه ویژهای به دیدگاهها و آرای صدرالدین محمد دارد که آن را به دلیل عظمت علمی دشتکی دانستهاند. گفته شده شناخت مکتب فلسفی اصفهان و بهویژه حکمت صدرایی بدون شناخت مکتب شیراز و صدالدین محمد دشتکی امکانپذیر نیست.
شیوه علمی دشتکی بیشتر شرحنویسی و تعلیقهنویسی است که این شیوه از ویژگیهای سنت فلسفی شرق و بهخصوص فلسفه اسلامی است. گفته شده دشتکی با اینکه تحت تأثیر افکار فلاسفه پیشین مانند ابنسینا و فارابی بود؛ اما اندیشههای تازهای ارائه کرد که در کتب پیشین سابقه نداشته است. دشتکی در موضوعات مختلف مانند اثبات واجب الوجود، صفات و علم خداوند، سمیع و بصیر بودن خداوند، حیات و کلام خداوند، مسئله ماهیت و وجود ذهنی، نظرات برجستهای دارد. برخی گفتهاند ملاصدرا در طرح مسائل اصلی و زیر بنایی فلسفه خود از قبیل: اصالت وجود، حرکت جوهری، نظریه تشکیک و حکمت متعالیه متاثر از اندیشههای صدرالدین دشتکی بوده است.
مناظرههای فراوان دشتکی با جلالالدین دوانی (درگذشت: ۹۰۸ق)، حکیم و متکلم قرن نهم، از وجوه برجسته حیات علمی او به شمار میرود که این مناظرات در قالب مجموعه طبقات الجلالیه و الصدریه مورد توجه فیلسوفان بهویژه ملاصدرا قرار گرفته است.
فیلسوف مهم مکتب شیراز
سید صدرالدین محمد حسینی دشتکی شیرازی[۱](۸۲۸ ـ ۹۰۳ق)[۲] از فیلسوفان دوره اسلامی[۳] و از اندیشمندان بزرگ امامی در سده نهم شمرده میشود.[۴] وی را مهمترین شخصیت مکتب فلسفی شیراز[۵] و از متفکران مشهور این مکتب قلمداد کردهاند.[۶] وی به سید الحکماء، صدر العلماء، صدر الحکماء، صدر الحقیقة،[۷] سید المُدَقِّقین و سیّدِ سَنَد مشهور است.[۸] دشتکی در علوم گوناگون و فلسفه و عرفان مهارت داشت و از فلاسفه طراز اول مشایی بهشمار میآید.[۹] دشتکی به فیلسوف و متکلمی خلّاق و مبتکر نیز توصیف شده است.[۱۰]
گفته شده تا زمان میرداماد افکار و آراء و آثار او و فیلسوف نامدار معاصرش، جلالالدین دوانی (۸۳۰ ـ ۹۰۸ق)، در میان عالمان مطرح بود. برخی از آراء و افکار او هنوز در میان فلاسفه اسلامی مطرح و مورد قبول فلاسفه بعد از ملاصدرا است.[۱۱] توجه ویژه ملاصدرا در آثارش به دشتکی را دلیل عظمت علمی او دانستهاند.[۱۲] صدرالدین دشتکی را از جمله فیلسوفان و متکلمانی میدانند که در شکلگیری شخصیت ملاصدرا نقش اساسی داشتهاند.[۱۳] همچنین دشتکی از شخصیتهایی دانسته شده است که بر اندیشمندان صفویه و متفکران شبه قاره هند تأثیر عظیمی نهاد.[۱۴]
خاندان دشتکی
سید صدرالدین دشتکی فرزند سید غیاثالدین منصور و متولد محله دشتک شیراز است.[۱۵] او از سادات خاندان دشتکی است که نَسَبش به امام سجاد(ع) میرسد.[۱۶] سادات دشتکی از قرن پنجم قمری به شیراز آمدند و طی قرون بعدی، خاندان بزرگی را تشکیل دادند.[۱۷] گفته شده خاندان دشتکی همواره در تقیه بسر میبردند و اولین کسیکه از این خاندان به تحکیم قواعد حکمت و کلام بر طبق آموزههای شیعه پرداخت، صدرالدین محمد بود.[۱۸] البته برخی گفتهاند صدرالدین، فقیهی شافعی بوده است.[۱۹]
غیاثالدین منصور فرزند سید صدرالدین نیز از شخصیتهای اثرگذار مکتب فلسفی شیراز قلمداد شده است.[۲۰] گفته شده شناخت مکتب فلسفی اصفهان و بهویژه حکمت صدرایی بدون شناخت مکتب شیراز امکانپذیر نیست. [۲۱] خاندان دشتکی را حلقه اتصال مکتب فلسفی اصفهان با فلسفههای پیش از خود میدانند.[۲۲]
صدرالدین دشتکی مدرسه منصوریه را در شیراز تأسیس کرد که هنوز (قرن پانزدهم قمری) به فعالیت خود ادامه میدهد.[۲۳] این مدرسه تا بیش از صد سال بعد از دشتکی مرکز اصلی فعالیتهای فلسفی در شیراز بود.[۲۴]
صدرالدین دشتکی در سال ۹۰۳ هجری قمری در میان نزاع مردم شیراز و والی فارس، بهوسیله اوباش ترکمن به قتل رسید.[۲۵] قبر او در مدرسه منصوریه شیراز قرار دارد.[۲۶]
اساتید و شاگردان
غیاثالدین منصور (پدر دشتکی)،[۲۷] سیدفاضل مسلم فارسی[۲۸] و قوامالدین کَربالی(شاگرد سیدشریف جرجانی) از اساتید دشتکی شناخته میشوند.[۲۹] سلسله مسموعات دشتکی در علم کلام به ابوحامد غزالی(۴۵۰ ـ ۵۰۵ق)، فخر رازی(۵۴۴ ـ ۶۰۶ق) و علامه حلی میرسد و در منطق و فلسفه به خواجه نصیرالدین طوسی و ابنسینا.[۳۰] فرزند دشتکی، غیاثالدین منصور شیرازی(درگذشت: ۹۴۰ یا ۹۴۹ق) که حدود سی اثر در موضوعات فلسفه، کلام و تصوف دارد[۳۱] و شمسالدین محمد خَفْری(درگذشت: ۹۴۲ یا ۹۵۷ق) که در آن زمان یک فیلسوف پرآوازه بود، از شاگردان صدرالدین به شمار میروند.[۳۲]
مناظره با جلالالدین دوانی
از موارد برجسته حیات علمی صدرالدین محمد دشتکی مباحثات و مناظرات فراوان او با جلالالدین دوانی(۸۳۰ ـ ۹۰۸ق)، حکیم و متکلم نامدار، است که به صورت نقد بر کتب یکدیگر ثبت شده است.[۳۳] حاصل این مباحثات در زمینه کلام و فلسفه حدود هفت شرح بر شرح ملا علی قوشچی بر تجرید الاعتقاد (کتاب)از آثار خواجه نصیرالدین طوسی است.[۳۴] مجموعه طبقات الجلالیه و الصدریه مناظره علمی مکتوب میان این دو عالم مکتب شیراز است.[۳۵] گفته شده گرچه این مناظرات از نظر برخی مجادلاتی از سر عَصَبیّت و معارضهای میان اولاد علی(ع) (دشتکی) و یکی از نوادگان ابوبکر (دوانی) بود؛ اما بسیاری از مباحث منطقی، فلسفی و کلامی در همین منازعات شکل گرفت و بعدها راهگشای افرادی مانند ملاصدرا گشت.[۳۶]
گزارش شده در اسفار مواردی دیده میشود که ملاصدرا دیدگاههای دشتکی و اعتراضات دوانی بر او را مطرح کرده[۳۷] و سپس بین آن دو به داوری نشسته و در اکثر موارد جانب دشتکی را گرفته است.[۳۸] ملاصدرا در مواردی مانند اصالت وجود، وجود ذهنی، مجعولیت وجود، مسئله ترکیب ماده و صورت، بحث توحید و برهان صدیقین، نظر دشتکی را به نظر خود نزدیک میبیند.[۳۹]
اندیشه
شیوه علمی صدرالدین محمد دشتکی بیشتر شرحنویسی و تعلیقهنویسی است که این شیوه از ویژگیهای سنت فلسفی شرق و بخصوص فلسفه اسلامی به شمار میرود که آرای نو و بِکْر خود را در قالب شرح یا تعلیقه بر بعضی متون اصلی فلسفی ارائه میدادند.[۴۰] گفته شده دشتکی با اینکه تحت تأثیر افکار فلاسفه پیشین مانند ابنسینا و فارابی(۲۵۹ ـ ۳۳۹ق) بود اما اندیشههای تازهای ارائه کرد که در کتب پیشین سابقه نداشته است.[۴۱] او را فیلسوفی میدانند که نظام فلسفی خاصی داشت؛ اما در بعضی موارد اندیشههایش ترکیبی از عقاید متکلمین و فیلسوفان آزاداندیش بود.[۴۲] صدرالدین دشتکی در موضوعات اثبات واجب الوجوب، صفات و علم خداوند، سمیع و بصیر بودن خداوند، حیات و کلام خداوند، مسئله ماهیت و وجود ذهنی، نظرات برجستهای دارد.[۴۳]
دشتکی را فیلسوف و متکلمی نقّاد دانستهاند که در مسائل عمده فلسفی کلامی آراء و اندیشههای متفکران پیش از خود را مورد نقد قرار داده است و از طریق همین روش نقادی مسائل جدیدی را وارد حوزه فلسفه اسلامی کرده است؛ از جمله: ۱. اتحاد صورت با هیولی؛ ۲. اتحاد نفس و بدن؛ ۳. عدم بقای عناصر در مرکبات؛ ۴. در مرکبات، اجزاء بصورت بالقوهاند؛ ۵. اتحاد نَفْس با بدن در خارج، مُنافی و متضّاد با تجرّدِ آن نمیباشد.[۴۴]
برخی گفتهاند ملاصدرا در طرح مسائل اصلی و زیر بنایی فلسفه خود از قبیل: اصالت وجود، حرکت جوهری[۴۵]، نظریه تشکیک و اتحاد نفس با قوای خود، متاثر از اندیشههای صدرالدین دشتکی بوده است.[۴۶] نظریه حکمت متعالیه ملاصدرا را متأثر از دشتکی دانستهاند.[۴۷] ملاصدرا در موارد بسیاری در کتاب خود اسفارالاربعه به طرح دیدگاهها و آرای صدرالدین محمد میپردازد.[۴۸]
آثار
آثار زیادی منسوب به صدرالدین محمد دشتکی است؛[۴۹] اما با وجود نسخههای خطی متعدد هنوز آثار وی به چاپ نرسیده است.[۵۰] دشتکی دربارهٔ وجود ذهنی و معمای جَذرِ اَصَم (یکی از شبهات منطقی) که بسیاری از فلاسفه شیراز به آن توجه داشتند، و نیز در جواهرشناسی و فلاحت رسالههایی نوشت؛ ولی مهمترین اثرش را شرح الکبیر علی شرح الجدید للتجرید دانستهاند که در آن دربارهٔ مسایل مهمی از قبیل اصالت وجود، که بعداً ملاصدرا به آن استناد کرده، پرداخته است.[۵۱] دشتکی از جمله شخصیتهایی است که توجه خاصی به کتاب تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی دارد؛[۵۲] و حواشی متعددی بر این کتاب نوشته است.[۵۳] تشابه نام وی با صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا) گاه سبب شده که بعضی از کتابهای او، از جمله اثبات الواجب به ملاصدرا منسوب شود.[۵۴] برخی کتابهای وی عبارتند از:
- اثبات الواجب تعالی یا الحقائق المحمدیه: این رساله مشتمل بر ۱۲ فصل است که توسط فرزندش غیاثالدین منصور شرح شده است. شارح خود هفت فصل بدان افزوده و در فصل هفتم به شرح احوال پدر پرداخته است. ملاصدرا در کتاب اسفار خود از این کتاب نقل فراوان کرده است.[۵۵]
- حاشیه کشاف زمخشری.[۵۶]
- شرح کبیر علی شرح الجدید للتجرید: شرحی است بر شرح تجرید علی قوشچی.[۵۷]
- روضة الجنان: کتابی است در علم کلام.[۵۸]
- رسالة فی الوجود الذهنی: دشتکی آرای خود را در باب وجود ذهنی در این کتاب بیان داشته و بعدها مورد استفاده ملاصدرا قرار گرفت.[۵۹]
- حاشیه علی شرح القطبی للرسالة الشمسیه: رسالهای در منطق که حاشیهای است بر شرح قطبالدین رازی بر شمسیه.[۶۰]
- رسالة فی حل المغالطة المشهورة بجذر الاصم: کتابی است در منطق و معرفتشناسی.[۶۱]
- حاشیة علی حاشیة لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار در تفسیر.[۶۲]
- تعلیقات علی تیسیرالفقه: حاشیهای است بر تیسیر الوصول الی جامع الاصول در فقه شافعی.[۶۳]
- حاشیة شرح مختصر الاصول: حاشیهای است بر شرح قاضی عضدالدین ایجی بر مختصر الاصول ابن حاجب.[۶۴]
- رسالة فی تحقیق الحروف: اثری در علم حروف است.[۶۵]
- جواهرنامه: به فارسی نوشته شده و در معرفت جواهر و خواص و قیمت آنهاست.[۶۶]
تکنگاری
کتاب «صدرالدین محمد دشتکی شیرازی» اثر علی اکبر ولایتی در مجموعه آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران، توسط نشر امیرکبیر در سال ۱۳۹۳ش به چاپ رسید که درباره افکار، آراء و آثار این فیلسوف مکتب شیراز نوشته شده است.
پانویس
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶؛ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۳.
- ↑ شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۰؛ فسائی، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۵۰۴.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص۴۱۸.
- ↑ نصر، «فلسفه»، ص۲۸۱.
- ↑ رحیمی، و عباسی، «طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش»، ص۱۵۲.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ نصر، «فلسفه»، ص۲۸۱.
- ↑ نصر، «فلسفه»، ص۲۸۱.
- ↑ بهارنژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۰۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۵۰۴.
- ↑ رحیمی، و عباسی، «طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش»، ص۱۵۱.
- ↑ بهارنژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۰۹.
- ↑ نصر، صدرالمتألهین شیرازی و حکمت متعالیه، ۱۳۸۷ش، ص۳۹.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۳.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۳۹.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۴۰.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۳.
- ↑ کوپر،«از نصیرالدین طوسی تا مکتب اصفهان»، ص۱۳.
- ↑ رحیمی، و عباسی، «طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش»، ص۱۵۱؛ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۳.
- ↑ بهارنژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۰۹.
- ↑ کوپر، «از نصیرالدین طوسی تا مکتب اصفهان»، ص۱۲.
- ↑ شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۰.
- ↑ نصر، «فلسفه»، ص۲۸۱.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۴؛ فسائی، فارسنامه ناصری، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۳.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۳۹.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۵۰۴.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۳۹.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۲ش، ص۴۱۸.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی،۱۳۹۲ش، ص۴۱۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۵۰۴؛ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»،ص۸۶.
- ↑ رحیمی، و عباسی، «طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش»، ص۱۴۹؛ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۷.
- ↑ کوپر، «از نصیرالدین طوسی تا مکتب اصفهان»، ص۱۲؛ رحیمی، و عباسی، «طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش»، ص۱۴۹.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۵۱.
- ↑ نصر، «فلسفه»، ۱۳۹۰ش،ص۲۸۱.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۷.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۷.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۴ و ۸۵؛ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۳۹.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۴۲ و ۱۴۳.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۴۲ و ۱۴۳.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۴۳ تا ۱۵۰.
- ↑ بهارنژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۱۰.
- ↑ بهار نژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۲۹.
- ↑ بهارنژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۱۰.
- ↑ بهار نژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۱۲.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۲ش. ص۴۱۸؛ نصر، صدرالمتألهین شیرازی و حکمت متعالیه، ۱۳۸۷ش، ص۲۶ و ۲۷.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶؛ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۵.
- ↑ نصر، صدرالمتألهین شیرازی و حکمت متعالیه، ۱۳۸۷ش، ص۳۹ و ۱۲۸.
- ↑ نصر، «فلسفه»، ۱۳۹۰ش. ص۲۸۱.
- ↑ بهارنژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۱۱ و ۱۱۲.
- ↑ بهارنژاد، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، ص۱۰۹.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۳۹.
- ↑ بهارزاده، «صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، ص۱۵۵.
- ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۵.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۵.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۵ و ۸۶.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۶.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۶.
- ↑ کاکایی، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میر صدرالدین دشتکی»، ص۸۵ و ۸۶.
منابع
- بهارزاده، پروین، «صدرالدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی»، در مجله مقالات و بررسیها، شماره ۶۶، ۱۳۷۸ش.
- بهارنژاد، زکریا، «پژوهشی پیرامون اندیشههای فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی»، در مجله تاریخ فلسفه، شماره ۲، پاییز ۱۳۹۰ش.
- رحیمی، علی، و محمدباقر عباسی، «طبقات صدریّة و جلالیّة، تعداد، ترتیب و انگیزه نگارش»، در مجله آینه پژوهش، شماره ۳، مرداد و شهریور ۱۴۰۱ش.
- شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۷ش.
- فسائی، حسن بن حسن، فارسنامه ناصری، تصحیح: منصور رستگار فسایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۲ش.
- کاکایی، قاسم، «آشنایی با مکتب شیراز؛ میرصدرالدین دشتکی»، در مجله خردنامه صدرا، شماره ۳، ۱۳۷۵ش.
- کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه: جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳۹۲ش.
- کوپر، جان «از نصیرالدین طوسی تا مکتب اصفهان»، ترجمه: مسعود رضوی و مرضیه سلیمانی، در مجله اطلاعات حکمت و معرفت، شماره ۱۱، بهمن ۱۳۸۶ش.
- مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
- نصر، سیدحسین، صدرالمتألهین شیرازی و حکمت متعالیه، ترجمه: حسین سوزنچی، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۷ش.
- نصر، سیدحسین، «فلسفه»، ایران تاریخ فرهنگ هنر، زیر نظر: کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.