پرش به محتوا

کاربر:R.andalibi/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

جایگاه

خداوند متعال در آیه ۲ سوره مائده به تعاون بر نیکی و تقوا امر کرده و در روایات نیز بر تعاون و همکاری در امور خیر تأکید شده است.[۱] از سوی دیگر، در احادیث و منابع اخلاقی، اهتمام نداشتن به امور دیگران و یاری نکردن مؤمنان از رذایل اخلاقی و از نشانه‌های ضعف ایمان شمرده شده و آثار ناخوشایند دنیوی و اخروی برای آن بیان شده است.[۲]
بنا بر حدیثی معروف از پیامبر اکرم کسی که نسبت به امور مسلمانان اهتمام ندارد، مسلمان نیست ( رجوع کنید بهکلینی ، ج ۲، ص ۱۶۳ـ۱۶۴).به نوشته شهیدثانی (۱۳۸۰ ش ، ص ۸۱)،تأکید بر ایجاد الفت و پیوند دوستی میان مؤمنان در احادیث ، ناشی از این واقعیت است که تدبیر امور زندگی موقوف بر تشکیل جامعه و تعاون و همکاری افراد است . همچنین به نظر او (همان ، ص ۳۵) تعاون و همکاریِ افراد جامعه هنگامی پدید می آید که در آنان کینه و حسد و عداوت وجود نداشته باشد و ازرذایلی مانند غیبت به دور باشند. این نکته بیانگر تأثیر متقابل تعاون بر تثبیت بسیاری از فضائل اخلاقی در جامعه و تأثیر نامطلوب رذایل اخلاقی بر پیوند همکاری و تعاون است .به نظر برخی مؤلفان (قطب راوندی ، ج ۲، ص ۴۱۲؛ ابوزهره ، ص ۴۴ـ۴۷، ۱۴۶؛ عبدالعزیز خیاط ، ص ۲۵۰ـ۲۵۴)، حکمت بسیاری از احکام فقهیِ واجب یا مستحب ، گسترش روح تعاون و همبستگی در جامعه است ؛ برای مثال می توان به مقرر شدن دیه در قتل ناشی از خطا بر عهده عاقله (خویشاوندان پدری ) و نیز حمایت از اشخاص ضعیف ، فقیر، بدهکار و مانند اینها از راه تشریع احکام الزامی یا غیرالزامی (مانند پرداخت نفقة خویشاوندی ، زکات ، خمس ، صدقه ، وصیت و وقف ) اشاره کرد. فقها در برخی فروع فقهی ، برای اثبات حکم وجوب یا جواز، به آیه تعاون استناد کرده و آنها را مصداق تعاون در نیکی (بِرّ) دانسته اند (از جمله رجوع کنید بهابن حزم ، ج ۸، ص ۲۷۳، ۳۳۰؛ طوسی ، ج ۳، ص ۳۰۳، ۳۳۶؛ علامه حلّی ، ج ۹، ص ۴۴۰).همچنین مستند حکم حرمت در بسیاری از موارد، «تعاون در گناه (اِثم )» ذکر شده و حتی برای حکم وضعی (مانند ضَمان ) نیز به آن استناد گردیده است ؛ مانند فروش اسلحه یا کالاهای دیگر به کفار حربی ، معامله ربوی ، معامله کردن با کسی که مال را در راه حرام به کار می برد، انعقاد بیع با کسی که نماز جمعه �بر او واجب است (در زمان برگزاری نماز جمعه )، اجاره �کردن چیزی برای انتقال دادن شراب و معاونت با مُحرِم در�شکار کردن غیرمجاز (برای این موارد و نمونه های دیگر رجوع کنید به ابن حزم ، ج ۷، ص ۳۴۹ـ۳۵۰، ج ۹، ص ۳۰، ۶۵، ۱۵۳، ۳۲۷، ۳۴۳، ج ۱۰، ص ۱۰۰، ۳۲۳، ۳۳۱؛ شمس الائمه سرخسی ، ج ۱۴، ص ۸؛ کاسانی ، ج ۲، ص ۲۰۳، ۲۰۸، ج ۴، ص ۱۹۰، ج ۷، ص ۱۰۲؛ علامه حلّی ، ج ۴، ص ۱۰۹؛ شهید ثانی ، ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹، ج ۱، ص ۲۴۵، ج ۲، ص ۴۵۸؛ انصاری ، ج ۱، ص ۱۳۲).برخی فقها برای صدق تعاون بر گناه ، وجود قصد معاونت وشماری دیگر تحقق یافتن موضوع مورد تعاون و بعضی هر دو را شرط کرده اند؛ ازینرو مثلاً برخی فقها صرف فروختن انگور را به کسی که از آن شراب می سازد، از باب تعاون در گناه نمی دانند. این دیدگاه نیز مطرح شده که در تعاون ، بر خلاف اِعانه ، باید همکاری دو یا چند جانبه باشد و کار یک شخص را نمی توان تعاون دانست ( رجوع کنید به احمد نراقی ، ص ۷۵ـ۷۹؛ انصاری ، ج ۱، ص ۱۳۲ـ۱۳۵؛ توحیدی ، ج ۱، ص ۱۸۰).


مفهوم‌شناسی

تعاون در لغت (از باب تفاعل) از ماده عَون (به‌معنای کمک) گرفته شده و به‌معنای همکاری و همیاری است.[۳] تعاون در متون اسلامی در همان معنای لغوی به‌کار رفته[۴] و در آثار تفسیری،[۵] اخلاقی،[۶] فلسفی[۷] و فقهی[۸] مطرح شده است. در آیه ۲ سوره مائده به تعاون و همکاری در برّ و تقوا امر و از تعاون در گناه و دشمنی نهی شده است، که برخی از مفسّران، مراد از تعاون در این آیه را همکاری برای هموارساختن راه خیر و نیکی و بستن راه شرارت و دشمنی دانسته‌اند. [۹] در برخی منابع ، مراد از تعاون در عدوان ، همکاری در تعدی به حقوق مردم و سلب امنیت از جان و مال و حیثیت آنان ذکر شده است (شعرانی ؛ طباطبائی ، همانجاها). به تعبیر برخی مؤلفان ، این آیه نوعی مسئولیت مشترک اجتماعی و تضامن جمعی را بر عهده تمامی مؤمنان نهاده است ؛ ازینرو، مثلاً عالمان و توانگران و قدرتمندان در برابر جاهلان و فقیران و ضعیفان مسئولیت دارند ( رجوع کنید به قرطبی ؛ مُغْنیه ، ذیل آیه ؛ حکیمی و دیگران ، ج ۶، ص ۹۳). مفهوم تعاون ، چه در راه حق چه در راه باطل ، در برخی آیات دیگر نیز آمده است (برای نمونه رجوع کنید به طبرسی ، ذیل نور: ۶۲؛ تحریم : ۴؛ طباطبائی ، ذیل تحریم : ۴).بنا بر بعضی احادیث ، تعاونِ مؤمنان در طاعات الاهی از پایه های برادریِ دینی است ( رجوع کنید به آمِدی ، ص ۴۲۲؛ مجلسی ، ج ۷۵، ص ۲۳۶ـ۲۳۷) و پیشوایان دین بر ضرورت آن تأکید کرده اند ( رجوع کنید به کلینی ، ج ۸، ص ۳۵۴؛ مجلسی ، ج ۳۴، ص ۱۸۴، ج ۷۴، ص ۳۵۸). به تعبیر احادیث ، تعاون در بر پا داشتن حق از حقوق واجب خداوند بر بندگان است ( رجوع کنید به کلینی ، همانجا؛ نهج البلاغة ، خطبة ۲۱۶؛ مجلسی ، ج ۲۷، ص ۲۵۲، ج ۳۴، ص ۱۸۴ـ ۱۸۵، ج ۴۱، ص ۱۵۳، ج ۷۴، ص ۳۵۸). در احادیث ، بر استحباب معاونت در بِرّ ( رجوع کنید به حرّ عاملی ، ج ۱۶، ص ۳۷۷؛ نوری ، ج ۱۲، ص ۴۲۱)، از جمله تعاون در بنای مسجد ( رجوع کنید به بخاری جعفی ، ج ۱، ص ۸۹)، تأکید و ثواب اخروی آن ذکر شده ( رجوع کنید به ابن بابویه ، ص ۱۸۶) و در برابر، تعاون در ارتکاب معاصی و کارهای باطل مذموم شمرده شده است ( رجوع کنید به ابن شعبه ، ص ۲۱۷؛ آمدی ، ص ۴۶۰؛ مجلسی ، ج ۷۵، ص ۵۶). بنا بر احادیث ، اثر مهم تعاون در کارهای نیک ، رسیدن خیر به امت اسلامی است و از جمله آثارِ عدم تعاون ، سلطه جویی برخی بر برخی دیگر و از میان رفتن برکات است ( رجوع کنید به حرّ عاملی ، ج ۱۶، ص ۱۲۳؛ نوری ، ج ۱۲، ص ۱۸۱ـ۱۸۲).پیشوایان دین ضمن توصیه مسلمانان به ایجاد پیوندهای عاطفی و روانی با یکدیگر و بر آوردن نیازهای هم ، آنان را به معاونت و یاری کردن یکدیگر در امور شخصی فرا خوانده اند ( رجوع کنید به بخاری جُعْفی ، ج ۴، ص ۵۵؛ کلینی ، ج ۲، ص ۱۷۴ـ ۱۷۵، ج ۴، ص ۵۰؛ مجلسی ، ج ۷۱، ص ۲۵۶ـ۲۵۷؛ حکیمی و دیگران ، ج ۶، ص ۹۳ـ۹۴). در احادیث و کتب اخلاقی ، کمک کردن فرد مؤمن به مؤمنان دیگر از حقوقِ برادریِ دینی به شمار رفته ( رجوع کنید به کلینی ، همانجاها؛ وَرّام ، ج ۲، ص ۲۴۹؛ مجلسی ، ج ۷۵، ص ۲۳۶ـ۲۳۷) و بویژه مؤمنی که از دیگران درخواست یاری و کمک نماید، واجد حقی بر عهدة آنان است ( رجوع کنید بهمجلسی ، ج ۷۱، ص ۲۰، ج ۷۸، ص ۲۶۰؛ نوری ، ج ۱۱، ص ۱۶۷). حتی به تصریح برخی منابع ، نیازهای هر مؤمنی که نیازمند کمک است ، باید پیش از درخواست او بر آورده شود ( رجوع کنید به غزالی ، ج ۲، ص ۱۹۰ـ۱۹۱؛ در بارة آثار دنیوی و اخروی بر آوردن نیازهای مؤمن رجوع کنید به مهدی نراقی ، ج ۲، ص ۲۲۹ـ۲۳۲). بنا بر حدیثی ، یکی از حقوق همسایه آن است که اگر درخواست کمک کرد، به یاری اش شتافته شود ( رجوع کنید به غزالی ، ج ۲، ص ۲۳۳).به نوشتة مجلسی (ج ۷۱، ص ۲۷۲)، از برخی احادیث بر می آید که ایمان مؤمنان اقتضا دارد که آنان با خدمت کردن به یکدیگر، با هم تعاون داشته باشند. همچنین احادیثی که مؤمنان و امت اسلامی را به مثابه یک بدن یا یک دست دانسته ، به تعاون اشاره دارد (همان ، ج ۵۸، ص ۱۵۰). برطبق شماری از احادیث ، کمک کردن انسان به کسی که وی را یاری داده ، از نشانه های ایمان است ( رجوع کنید به همان ، ج ۶۴، ص ۲۷۲، ۲۷۵). در سیره پیامبراکرم و امامان معصوم علیهم السلام نیز موارد متعددی از یاری کردن به افراد نیازمند و بر آوردن نیازهای آنان و نیز همیاری با مردم در انجام دادن کارهای نیک دیده می شود ( رجوع کنید بهحکیمی و دیگران ، ج ۲، ص ۲۱۷ـ۲۲۱؛ عیسی ، ص ۲۸ـ۳۰).

تفاوت با اعانه

اعانه: وقتی شما به کسی کمک کنید، در عرب می‌گویند فلان أعانه «رحم الله أمرءا أعانه ولده علي بره». این معنا را با باب افعال می‌رسانند. اما تعاون: اگر دو نفر همزمان به همدیگر کمک کنند، این را عرب تعاون می‌گوید. تعاون به معنای همکاری در فارسی غلط است، بلکه همیاری شاید بهتر معنا را برساند. لذا «تعاونوا علی البر و التقوی» يعنی در جامعه از صدر تا ذیل همه کمک هم باید باشند. این معنا را با باب تفاعل می‌رسانند.

حکم تعاون

پانویس

  1. نهج‌البلاغه، خطبه۲۱۶.
  2. به‌عنوان نمونه: مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۷۳_۱۸۳؛ محمدمهدی نراقی، ج۲، ص۲۲۸_۲۲۹.
  3. ابن منظور؛ فَیّومی ؛ فیروزآبادی ، ذیل «عون»؛ دهخدا، ذیل واژه
  4. راغب اصفهانی؛ طریحی؛ شَعْرانی، ذیل «عون».
  5. ؟؟
  6. ؟؟
  7. به‌عنوان نمونه: فارابی، ص۱۱۷_ ۱۱۸؛ مسکویه، ص۳۷؛ طباطبائی، ذیل بقره: ۲۱۳ و ۲۵۱؛ انبیاء: ۱۸_۱۹
  8. ؟؟
  9. مخشری؛ طبرسی؛ آلوسی؛ طباطبائی، ذیل آیه؛ ابن اخوه، ص۶۲

منابع