پرش به محتوا

پشیمانی ابوبکر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی دیگر از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]؛ همچون الاموال نوشته ابوعبید قاسم بن سلام،<ref name=":0">ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref> تاریخ مدینه دمشق تألیف اِبن‌عَساکِر،<ref name=":1">ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۴۲۲.</ref> اَلمُعْجَمُ الکَبیر تألیف طَبَرانی،<ref name=":2">طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱، ص۶۲.</ref> تاریخ الاسلام تألیف ذَهَبی<ref name=":3">ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۱۸.</ref>  همراه با تفاوت‌هایی در متن آن آمده است.<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۷۶-۱۸۲.</ref> ابوعبید (درگذشت ۲۲۴ق)، محدث اهل‌سنت در قرن دوم و سوم قمری، در بیان پشیمانی ابوبکر، قسمت مربوط به [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|گشودن درِ خانه امام علی(ع)]] را نمی‌آورد و با عباراتی مانند «کذا و کذا» از این قسمت می‌گذرد.<ref>ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref>
این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی دیگر از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]؛ همچون الاموال نوشته ابوعبید قاسم بن سلام،<ref name=":0">ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref> تاریخ مدینه دمشق تألیف اِبن‌عَساکِر،<ref name=":1">ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۴۲۲.</ref> اَلمُعْجَمُ الکَبیر تألیف طَبَرانی،<ref name=":2">طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱، ص۶۲.</ref> تاریخ الاسلام تألیف ذَهَبی<ref name=":3">ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۱۸.</ref>  همراه با تفاوت‌هایی در متن آن آمده است.<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۷۶-۱۸۲.</ref> ابوعبید (درگذشت ۲۲۴ق)، محدث اهل‌سنت در قرن دوم و سوم قمری، در بیان پشیمانی ابوبکر، قسمت مربوط به [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|گشودن درِ خانه امام علی(ع)]] را نمی‌آورد و با عباراتی مانند «کذا و کذا» از این قسمت می‌گذرد.<ref>ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.</ref>


همچنین پشیمانی او در برخی منابع رجالی، تاریخی، تفسیری اهل‌سنت نیز بیان شده<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref> و عالمان شیعه؛ همچون [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]] در [[الایضاح (کتاب)|الایضاح]]<ref>ابن‌شاذان، الایضاح، ۱۴۰۲ق، ص۸۲-۸۳.</ref> و [[شیخ صدوق]] در [[الخصال (کتاب)|الخصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال‌، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۲.</ref> آن را از اهل‌سنت نقل کرده‌اند. محمد الله‌اکبری، پژوهشگر دینی شیعه، درمقاله‌ای با عنوان «حدیث پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است.<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref>
همچنین پشیمانی او در برخی منابع رجالی، تاریخی، تفسیری اهل‌سنت نیز بیان شده<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref> و عالمان شیعه؛ همچون [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]] در [[الایضاح (کتاب)|الایضاح]]<ref>ابن‌شاذان، الایضاح، ۱۴۰۲ق، ص۸۲-۸۳.</ref> و [[شیخ صدوق]] در [[الخصال (کتاب)|الخصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال‌، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۲.</ref> آن را از اهل‌سنت نقل کرده‌اند. محمد الله‌اکبری، پژوهشگر دینی شیعه، درمقاله‌ای با عنوان «حدیث پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است.<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref>


به نوشته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]]، پشیمانی ابوبکر؛ بخصوص درباره حمله به خانه و مسئله [[خلافت]]، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در موقع مرگ، از آن کارها پشیمان شد.<ref>امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۷۴.</ref> همچنین به نظر برخی دیگر، ابوبکر در خلافت خود تردید کرده و اعتراف می‌کند که شایسته خلافت پس از پیامبر نبوده است.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۱۳۸؛ ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۶۶.</ref> [[علامه حلی]] و برخی از عالمان و [[متکلم|متکلمان شیعه]] در آثار کلامی به مناسبت‌های مختلف به بخش‌هایی از گفته ابوبکر استناد کرده و نوشته‌اند که تردید ابوبکر نشانگر عدم صلاحیت او برای امامت و سزاوارتر بودن دیگران نسبت به او در این امر است.<ref>علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۲۶۵؛  مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۸۱-۳۸۳؛ عاملی، وصول الأخیار إلی أصول الأخبار، ۱۳۶۰ش، ص۶۸؛ شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ص۶۸.</ref>
به نوشته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]]، پشیمانی ابوبکر؛ بخصوص درباره حمله به خانه و مسئله [[خلافت]]، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در موقع مرگ، از آن کارها پشیمان شد.<ref>امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۷۴.</ref> همچنین به نظر برخی دیگر، ابوبکر در خلافت خود تردید کرده و اعتراف می‌کند که شایسته خلافت پس از پیامبر نبوده است.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۱۳۸؛ ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۶۶.</ref> [[علامه حلی]] و برخی از عالمان و [[متکلم|متکلمان شیعه]] در آثار کلامی به مناسبت‌های مختلف به بخش‌هایی از گفته ابوبکر استناد کرده و نوشته‌اند که تردید ابوبکر نشانگر عدم صلاحیت او برای امامت و سزاوارتر بودن دیگران نسبت به او در این امر است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۲۶۵؛  مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۸۱-۳۸۳؛ عاملی، وصول الأخیار، ۱۳۶۰ش، ص۶۸؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ص۶۸.</ref>


==تردید در علوان بن داود==
==تردید در علوان بن داود==
[[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر بن یزید طبری]] (درگذشت: ۳۱۰ق) در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، این حدیث را همراه با سند و راویان آن آورده است؛<ref>نگاه کنید به: طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref> اما برخی درباره یکی از راویان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام علوان بن داود تردید کرده‌اند. محمد بن عمرو عقیلی (درگذشت: ۳۲۲ق)، محدث اهل‌سنت، علوان را منکر الحدیث{{یاد|به روایاتی که تنها دارای یک اسناد بوده و راوی آن غیر موثق و مخالف روایتی باشد که مشهور علما آن را نقل کرده‌اند، حدیث منکر می‌گویند. (شهید ثانی، الرعاية في علم الدراية، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۵ و ۲۰۹؛ مامقانی، مقباس الهداية في علم الدراية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰.)}} و نقل او را ضعیف می‌داند. وی معتقد است علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود.<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۱۹.</ref> برخی از محدثان اهل‌سنت نیز همین عبارت عقیلی را در کتاب‌های خود تکرار کرده‌اند؛<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۰۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۸۸.</ref> اما ابن‌حبان (درگذشت: ۳۵۴ق) در کتاب الثقات، علوان را جزو [[ثقه|راویان ثقه]] آورده است.<ref>ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۲۶.</ref> همچنین ابن‌قَیِّم جوزیه (درگذشت: ۷۵۱ق) در عدة الصابرین، سخن ابوبکر را بدون نقل از علوان آورده است.<ref>ابن‌قیم جوزیه، عدة الصابرین وذخیرة الشاکرین، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref>
[[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر بن یزید طبری]] (درگذشت: ۳۱۰ق) در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، این حدیث را همراه با سند و راویان آن آورده است؛<ref>نگاه کنید به: طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref> اما برخی درباره یکی از راویان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام علوان بن داود تردید کرده‌اند. محمد بن عمرو عقیلی (درگذشت: ۳۲۲ق)، محدث اهل‌سنت، علوان را منکر الحدیث{{یاد|به روایاتی که تنها دارای یک اسناد بوده و راوی آن غیر موثق و مخالف روایتی باشد که مشهور علما آن را نقل کرده‌اند، حدیث منکر می‌گویند. (شهید ثانی، الرعاية في علم الدراية، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۵ و ۲۰۹؛ مامقانی، مقباس الهداية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰.)}} و نقل او را ضعیف می‌داند. وی معتقد است علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود.<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۱۹.</ref> برخی از محدثان اهل‌سنت نیز همین عبارت عقیلی را در کتاب‌های خود تکرار کرده‌اند؛<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۰۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۸۸.</ref> اما ابن‌حبان (درگذشت: ۳۵۴ق) در کتاب الثقات، علوان را جزو [[ثقه|راویان ثقه]] آورده است.<ref>ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۲۶.</ref> همچنین ابن‌قَیِّم جوزیه (درگذشت: ۷۵۱ق) در عدة الصابرین، سخن ابوبکر را بدون نقل از علوان آورده است.<ref>ابن‌قیم جوزیه، عدة الصابرین، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref>


به گفته [[محمد الله‌اکبری]]، پژوهشگر دینی شیعه، عقیلی در چند جای دیگر از علوان روایت نقل کرد<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۲۱-۴۲۲.</ref> و هربار جمله (علوان فقط همین حدیث را نقل کرده) را تکرار کرده است.<ref>الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.</ref> گفته شده برخی رجالیان اهل‌سنت این جمله را در ذیل نام [[حدیث|راویانی]] می‌آورند که حدیثی برای کاستن شأن [[صحابه]] نقل کنند.<ref>الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.</ref>
به گفته [[محمد الله‌اکبری]]، پژوهشگر دینی شیعه، عقیلی در چند جای دیگر از علوان روایت نقل کرد<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۲۱-۴۲۲.</ref> و هربار جمله (علوان فقط همین حدیث را نقل کرده) را تکرار کرده است.<ref>الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.</ref> گفته شده برخی رجالیان اهل‌سنت این جمله را در ذیل نام [[حدیث|راویانی]] می‌آورند که حدیثی برای کاستن شأن [[صحابه]] نقل کنند.<ref>الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.</ref>

نسخهٔ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۹

پشیمانی ابوبکر، ابراز تأسف و پشیمانی ابوبکر از دستورِ هجوم به خانه حضرت زهرا(س) و بر عهده گرفتن خلافت پس از درگذشت پیامبر(ص). این پشیمانی در آخرین ساعت‌های عُمْر او و در حضور عبدالرحمن بن عوف بوده است. این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی منابع اهل‌سنت، با تفاوت‌هایی در متن آن آمده است. محمد الله‌اکبری در مقاله‌ای با عنوان «حدیث پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است. به گفته علامه امینی، پشیمانی ابوبکر؛ بخصوص درباره حمله به خانه و مسئله خلافت، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در موقع مرگ، از آن کارها پشیمان شد.

برخی عالمان اهل‌سنت درباره یکی از راویان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام علوان بن داود تردید کرده و معتقدند «علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود»؛ اما گفته شده رجالیان اهل‌سنت، همانند این جمله را در ذیل نام راویانی می‌آورند که حدیثی برای کاستن شأن صحابه نقل کنند.

ابراز پشیمانی ابوبکر

به گزارش تاریخ طبری (تألیف ۳۰۳ق)، ابوبکر در آخرین ساعت‌های عمرش در حضور عبدالرحمن بن عوف، از انجام سه کار ابراز تأسف و پشیمانی کرده و گفته است «دوست داشتم این کار را نمی‌کردم»:

  • درِ خانه فاطمه را در هیچ صورتی نمی‌گشودم، هر چند دَرَش به قصد جنگ با ابوبکر بسته می‌شد.
  • فجائة سلمی را به آتش نمی‌سوزاندم؛[یادداشت ۱] بلکه یا او را می‌کشتم یا می‌بخشیدم.
  • روز سقیفه بنی‌ساعده، خلافت را به گردن یکی از آن دو مرد (ابوعبیده یا عمر) می‌انداختم و او امیر می‌بود و من وزیر.[۱]

این ابراز پشیمانی ابوبکر، در برخی دیگر از منابع اهل‌سنت؛ همچون الاموال نوشته ابوعبید قاسم بن سلام،[۲] تاریخ مدینه دمشق تألیف اِبن‌عَساکِر،[۳] اَلمُعْجَمُ الکَبیر تألیف طَبَرانی،[۴] تاریخ الاسلام تألیف ذَهَبی[۵] همراه با تفاوت‌هایی در متن آن آمده است.[۶] ابوعبید (درگذشت ۲۲۴ق)، محدث اهل‌سنت در قرن دوم و سوم قمری، در بیان پشیمانی ابوبکر، قسمت مربوط به گشودن درِ خانه امام علی(ع) را نمی‌آورد و با عباراتی مانند «کذا و کذا» از این قسمت می‌گذرد.[۷]

همچنین پشیمانی او در برخی منابع رجالی، تاریخی، تفسیری اهل‌سنت نیز بیان شده[۸] و عالمان شیعه؛ همچون فضل بن شاذان در الایضاح[۹] و شیخ صدوق در الخصال[۱۰] آن را از اهل‌سنت نقل کرده‌اند. محمد الله‌اکبری، پژوهشگر دینی شیعه، درمقاله‌ای با عنوان «حدیث پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است.[۱۱]

به نوشته علامه امینی در الغدیر، پشیمانی ابوبکر؛ بخصوص درباره حمله به خانه و مسئله خلافت، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در موقع مرگ، از آن کارها پشیمان شد.[۱۲] همچنین به نظر برخی دیگر، ابوبکر در خلافت خود تردید کرده و اعتراف می‌کند که شایسته خلافت پس از پیامبر نبوده است.[۱۳] علامه حلی و برخی از عالمان و متکلمان شیعه در آثار کلامی به مناسبت‌های مختلف به بخش‌هایی از گفته ابوبکر استناد کرده و نوشته‌اند که تردید ابوبکر نشانگر عدم صلاحیت او برای امامت و سزاوارتر بودن دیگران نسبت به او در این امر است.[۱۴]

تردید در علوان بن داود

محمد بن جریر بن یزید طبری (درگذشت: ۳۱۰ق) در تاریخ طبری، این حدیث را همراه با سند و راویان آن آورده است؛[۱۵] اما برخی درباره یکی از راویان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام علوان بن داود تردید کرده‌اند. محمد بن عمرو عقیلی (درگذشت: ۳۲۲ق)، محدث اهل‌سنت، علوان را منکر الحدیث[یادداشت ۲] و نقل او را ضعیف می‌داند. وی معتقد است علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود.[۱۶] برخی از محدثان اهل‌سنت نیز همین عبارت عقیلی را در کتاب‌های خود تکرار کرده‌اند؛[۱۷] اما ابن‌حبان (درگذشت: ۳۵۴ق) در کتاب الثقات، علوان را جزو راویان ثقه آورده است.[۱۸] همچنین ابن‌قَیِّم جوزیه (درگذشت: ۷۵۱ق) در عدة الصابرین، سخن ابوبکر را بدون نقل از علوان آورده است.[۱۹]

به گفته محمد الله‌اکبری، پژوهشگر دینی شیعه، عقیلی در چند جای دیگر از علوان روایت نقل کرد[۲۰] و هربار جمله (علوان فقط همین حدیث را نقل کرده) را تکرار کرده است.[۲۱] گفته شده برخی رجالیان اهل‌سنت این جمله را در ذیل نام راویانی می‌آورند که حدیثی برای کاستن شأن صحابه نقل کنند.[۲۲]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۳، ص۴۳۰.
  2. ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.
  3. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۴۲۲.
  4. طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱، ص۶۲.
  5. ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۱۸.
  6. نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۷۶-۱۸۲.
  7. ابوعبید، الأموال، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۴.
  8. نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.
  9. ابن‌شاذان، الایضاح، ۱۴۰۲ق، ص۸۲-۸۳.
  10. شیخ صدوق، الخصال‌، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۲.
  11. نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.
  12. امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۷۴.
  13. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۱۳۸؛ ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۶۶.
  14. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۲۶۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۸۱-۳۸۳؛ عاملی، وصول الأخیار، ۱۳۶۰ش، ص۶۸؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ص۶۸.
  15. نگاه کنید به: طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۱.
  16. عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۱۹.
  17. ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۰۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۸۸.
  18. ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۲۶.
  19. ابن‌قیم جوزیه، عدة الصابرین، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۱-۲۱۲.
  20. عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۲۱-۴۲۲.
  21. الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.
  22. الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۹۰.

یادداشت

  1. فجائه سلمی از قبیله بنی‌سلیم در نخستین روزهای شورش قبایل و ادعای پیامبری برخی افراد، نزد ابوبکر آمد و برای جنگ با اهل رده از او نیرو و سلاح خواست و ابوبکر شماری مرد جنگی با ابزار نظامی به وی داد. وی از مدینه بیرون رفت و به جای جنگ با شورشیان به راهزنی و قتل و غارت مردم پرداخت. ابوبکر ناچار سپاهی برای سرکوب او فرستاد. او را گرفته به مدینه آوردند و ابوبکر دستور داد او را زنده در آتش بسوزانند و چنین کردند. (ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، دارصادر، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص۳۵۰-۳۵۱.)
  2. به روایاتی که تنها دارای یک اسناد بوده و راوی آن غیر موثق و مخالف روایتی باشد که مشهور علما آن را نقل کرده‌اند، حدیث منکر می‌گویند. (شهید ثانی، الرعاية في علم الدراية، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۵ و ۲۰۹؛ مامقانی، مقباس الهداية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰.)

منابع

  • الله‌اکبری، محمد، «حدیث پشیمانی»، علوم حدیث، ش۶۲، ۱۳۹۰ش.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج البلاغة، تصحیح و تنظیم محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۱م.
  • ابن‌شاذان، فضل، الإيضاح، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۰۲ق.
  • ابن‌قیم جوزیه، محمد بن أبی بکر، عدة الصابرین وذخیرة الشاکرین، به تحقیق: اسماعیل بن غازی مرحبا، بیروت و دمشق، دار ابن‌کثیر/ مدینه، مکتبة دار التراث، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
  • ابوعبید، قاسم بن سلام، الأموال، به تصحیح و تنظیم: محمد خلیل هراس، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
  • ذهبی، شمس الدین أبو عبدالله، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، به تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دار المعرفة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م.
  • شوشتری، نورالله بن شریف الدین، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، مکتبة آیة‌الله المرعشی النجفی، چاپ اول‌، ۱۴۰۹ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الرعاية في علم الدراية، به تحقیق عبد الحسین محمد علی بقال، قم، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۸ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن على‌، الخصال‌، با تحقیق و تصحیح: على اكبر غفارى، قم‌، جامعه مدرسين‌، چاپ اول‌، ۱۳۶۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، به تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.
  • عاملی، حسین بن عبدالصمد، وصول الأخیار إلی أصول الأخبار، با تصحیح و تنظیم: عبد اللطیف حسینی کوهکمری، قم، مجمع الذخائر الاسلامیة، ۱۳۶۰ش.
  • عقیلی، ابو جعفر محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر، به تحقیق: عبد المعطی امین قلعجی، بیروت، دار المکتبة العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد، گردآورنده: حسن حسن‌زاده آملی، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، چاپ اول‌، ۱۹۸۲م.
  • مامقانی، عبدالله، مقباس الهداية في علم الدراية، به تحقیق محمدرضا مامقانی، قم، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، ۱۴۲۸ق/ ۱۳۸۵ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، تهران، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.