بحث:مردمسالاری دینی
@Salehi: با سلام و تشکر از زحمات شما.
- این عبارت در شناسه طولانی بود و خوب نفهمیدم: «اندیشمندان اسلامی برای توضیح مردمسالاری دینی، الگوها و روایتهای متفاوتی همانند مردمسالاری دینی مکتبی را در قالب دیدگاههای جمهوری اسلامی و برای شکلدهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی و ایده مردمسالاری فردی یا مردمسالاری قانونی را برای اصلاح ایده جمهوری اسلامی ایران ارائه دادند.»
- سیستم مردمسالاری دینی در چه کشورهایی حاکم است؟--عباس احمدی (بحث) ۱۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۱۳ (UTC)
ابهام در ارتباط مدخل با ویکیشیعه و چند نکته دیگر
@Salehi: با تشکر از زحمات شما، به نظر میرسد مدخل دچار مسائل و مشکلاتی است که در ادامه به ترتیب اهمیت بیان میکنم:
- مشکل اصلی مقاله، منظر شیعی و اسلامی است. این مقاله بیشتر از آنکه بهدنبال جمعآوری نظرات چهرههای منتسب به اسلام و تشیع درباره مردمسالاری دینی باشد، گزارشی است از نظریات و تلاشهای علمی عالمان علوم سیاسی درباره مفهوم مردمسالاری دینی. در حالی که ویکیشیعه بهدنبال ارائه گزارش از فرهنگ شیعه و فرهنگ اسلامی است و آنچه در خارج از این منظومه میگذرد، دستکم اولویت ویکیشیعه نیست و حداکثر در حد ضرورت باید طرح شود.
- آنچه در این مقاله در باب مردمسالاری دینی آمده است، با توسعه در مفهوم همراه است. یعنی به جای آنکه ما با گزارش نظریهپردازیها درباره اصطلاح مردمسالاری دینی مواجه باشیم، گستره وسیعی از نظرات و نظریات درباره «حکومت اسلامی»، «جمهوری اسلامی» و «حکومت دینی» جمعآوری شده است که از دقت ماجرا میکاهد؛ گرچه کمک میکند مقاله پربارتر و گستردهتر شود.
- در بخش زمینههای تاریخی و اجتماعی، بهرغم آنکه به زمینهها و بسترهای بسیار دور این اصطلاح توجه شده، اما به زمینههای روشن و نزدیک آن اشاره نشده است. در حقیقت فراگیر شدن این اصطلاح وامدار گفتگوی انتقادی غیررسمی میان سید محمد خاتمی و سید علی خامنهای است که پس از ۱۳۷۶ آغاز شد و نشانههای روشن آن را میتوان در سخنان سید علی خامنهای و سید محمد خاتمی در میانه سالهای ۱۳۷۶ و ۱۳۸۴ بهوضوح مشاهده کرد. مسئلهای که مطلقاً در مقاله به آن اشاره نشده است.حسن اجرایی (بحث) ۲۱ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)
چند نقد بر مقاله مردم سالاری دینی
- شناسه مشکلفهم و نامفهوم است
- مردم سالاری یک نظریه یا یک ایده است نه یک مدل و شیوه. خودش یک مبنای نظری است
- بخش مبانی نظری طولانی است مثلا بحث خلافت انسان نیازی نیست و فقط حاکمیت انسان بر سنوش
- به نظر می رسد متن از پارههای مختلف از متون گوناگون انتخاب شده و توازن بر آن حاکم نیست.
- استفاده از تعبیر شهید برای سید محمد بهشتی نباید باشد
- تعبیر دولت اصلاحات گویا نیست و توضیحی هم ندارد
- منطقة الفراغ معلوم نیست جزو مبانی کدام یک از خوانشهای مردمسالاری است
- همین طور بیعت جزو همه مبانی نیست
- عدم ولایت و عدم جواز حاکمیت بر مردم بدون رضایت ایشان نیز جزو مبانی است که در متن نیامده است
- ساختار باید اصلاح شود و بخش ویژگیها در ادامه معرفی بیاید
- در بخش حاکمیت قانون تیتر با متن سازگار نیست. چون هدف بیان مبنا بودن اسلام است نه قانون
- آيا انتخاب همه حاکمان در همه سطوح جزو لوازم همه نظریههای مردم سالاری است؟ --محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۷ (UTC)