پرش به محتوا

خطبه حضرت زینب در کوفه

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
خطبه حضرت زینب در کوفه
اطلاعات روایت
موضوعتوبیخ مردم کوفه به سبب کوتاهی در یاری رساندن به امام حسین(ع)
صادره ازحضرت زینب(س)
منابع شیعهاَمالی شیخ مُفید، اَمالی شیخ طوسی، مَناقبِ اِبن‌ِشَهرآشوب، اِحتِجاجِ طَبْرِسی، مُثیرُ الاَحزان و لُهوفِ سید اِبن‌ِطاووس
منابع سنیبَلاغاتُ النِساء، البُلْدان، التَذکِرَةُ الحَمْدونیّه، نَثْرُ الدُرِّ فی المُحاضِرات و مَقْتَلُ الحسین خوارزمی
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره


خطبۀ حضرت زینب در کوفه اولین واکنش عمومی از سوی اهل‌بیت امام حسین(ع) پس از واقعه کربلا است که مستقیماً خطاب به جامعه مسئول در واقعه کربلا، یعنی مردم کوفه، ایراد شده است. حضرت زینب(س) در این خطبه، مردم کوفه را به‌سبب کوتاهی در یاری‌رساندن به امام حسین(ع) توبیخ کرد. این خطبه‌ را در تبیین مظلومیت خاندان پیامبر(ص) و افشای چهره دشمنان، از ارزشمند‌ترین اسناد تاریخی برشمرده‌اند.

امام سجاد(ع) پس از بیان این خطبه، عمه‌اش را عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة (دانای اُستادندیده) خواند، که برخی این تعبیر را نشانه آگاهی زینب(س) بر علوم لَدُنّی دانسته‌اند. این خطبه به دلیل اثرگذاری، فصاحت و بلاغتش، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است.

حضرت زینب در این خطبه برای زدودن غفلت از کوفیان به آیات مختلفی از قرآن تمسک کرد. در نگاه تاریخ‌پژوهان، بیدارشدن وجدان خفته مردم کوفه، جلوگیری از تحریف واقعه کربلا توسط اِبن‌ِزیاد و زمینه‌سازی انتقام از قاتلان امام حسین(ع)، از مهم‌ترین دستاورد‌های این خطبه است. شاعران مختلفی این خطبه را به شعر سروده‌اند؛ چنان‌که نویسندگان مختلفی نیز دربارۀ این خطبه کتاب نگاشته‌اند؛ از جمله کتاب شرحُ خَُطبةِ زینب(س) فی الْکوفه، اثر حیدرقلی سردار کابلی.

معرفی خطبه و جایگاه آن در تاریخ اسلام

زینب کبری(س)، بنیانگذار بنای حفظ حوادث با ادبیات و هنر

سید علی خامنه ای:
به نظر من بنیانگذار بنای حفظ حوادث با ادبیات و هنر، زینب کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) است. اگر حرکت و اقدام حضرت زینب نمیبود و بعد از آن بزرگوار هم بقیه‌ی اهل بیت (علیهم‌السّلام) - حضرت سجاد و دیگران - نمیبودند، حادثه‌ی عاشورا در تاریخ نمی‌ماند. بله، سنت الهی این است که این‌گونه حوادث در تاریخ ماندگار شود؛ اما همه‌ی سنتهای الهی عملکردش از طریق ساز و کارهای معینی است. ساز و کار بقای این حقایق در تاریخ این است که اصحاب سِرّ ، اصحاب درد، رازدانان و کسانیکه از این دقایق مطلع شدند، این را در اختیار دیگران بگذارند...خطبه‌ی حضرت زینب در شهر کوفه و شهر شام، از لحاظ زیبایی و جذابیت بیان، آیتِ بیان هنری است؛ طوری است که اصلاً هیچ‌کس نمیتواند این را نادیده بگیرد. یک مخالف یا یک دشمن وقتی این بیان را میشنود، مثل تیر بُرنده و تیغ تیزی، خواهی نخواهی این بیان کار خودش را میکند. تأثیر هنر به خواست کسی که مخاطب هنر است، وابستگی ندارد. او بخواهد یا نخواهد، این اثر را خواهد گذاشت. حضرت زینب (سلام‌اللَّه‌علیها) و امام سجاد در خطبه‌ی شام و در بیان رسا و بلیغ و شگفت‌آور مسجد شام این کارها را کردند.

‌‌بیانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطره‌‌گویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت‌(۱۳۸۴/۰۶/۳۱ )[۱]

سخنرانی حضرت زینب(س) در کوفه را نخستین مواجهه حضرت زینب(س) با جنایات و ظلم حکومت اموی گفته‌اند.[۲] این سخنرانی از نگاه حسن الصفار، عالم شیعه عربستانی، اولین واکنش عمومی از سوی اهل‌بیت پس از واقعه کربلا است. از نگاه وی اهمیت این خطبه در این است که مستقیماً خطاب به جامعه مسئول در قبال این فاجعه، یعنی مردم کوفه، ایراد شده است.[۳] این خطبه را در اوج فصاحت و بلاغت دانسته‌اند.[۴] آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بر این باور است که خطبه حضرت زینب در شهر‌های کوفه و شام، چنان هنرمندانه بیان شده که حتی دشمنان هم نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند.[۵]

حضرت زینب(س) در این خطبه مسئولیت مستقیم وقایعی که بر امام حسین(ع) و اهل‌بیت(ع) گذشت را بر عهده کوفیان می‌اندازد و آنها را به شدیدترین وجه توبیخ و ملامت می‌کند؛ زیرا آنها بودند که امام را دعوت کردند و همان‌ها به جنگ امام رفتند.[۶] جواد مُحَدِّثی، مؤلف کتاب فرهنگ عاشورا این خطبه‌ را در تبیین مظلومیت خاندان پیامبر(ص) و نشان‌دادن سیره امام حسین(ع) در عاشورا و نیز در افشای چهره دشمنان، از ارزشمند‌ترین اسناد تاریخی برمی‌شمارد.[۷] او معتقد است این خطبه نشان می‌دهد که خاندان امام حسین(ع) از معرفت عمیقی برخوردار بوده‌اند.[۸]

شیخ مفید نقل می‌کند که با خواندن این خطبه، گمان برده شد که امام علی(ع) از خطبه‌های رسای خود می‌خواند.[۹] طَبْرسی نیز می‌نوبسد با خواندن این خطبه، نفس‌ها در سینه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد.[۱۰] به‌گزارش شیخ طوسی، پس از خطبه، مردم حیران و سرگردان گریستند و از حیرت، انگشت به دندان گزیدند.[۱۱]

نویسندگان بیان چنین خطبۀ رسا و شیوایی از زنی داغدیده را که برادران، فرزندان و چندین نفر از بستگان خود را به تازگی از دست داده، حیرت‌انگیز دانسته‌اند.[۱۲] امام سجاد(ع) پس از بیان این خطبه، عمه‌اش را عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة (دانای استادندیده) خطاب کرد و درخواست نمود به خطبه‌اش اداده ندهد و زینب(س) ساکت شد.[۱۳] برخی محققان این تعبیر امام سجاد دربارۀ عمه‌اش را دلیلی بر آگاهی زینب(س) بر علوم لَدُنّی دانسته‌اند.[۱۴] خطبه حضرت زینب در کوفه به دلیل اثرگذاری، فصاحت و بلاغت، پیوسته مورد توجه پژوهشگران بوده است.[۱۵]

امام سجاد(ع) در پی این خطبه، خطاب به زینب(س): ای عمّه، خاموش باش. باقی‌ماندگان باید از گذشتگان عبرت گیرند و تو بحمداللَّه، دانایِ مکتب‌نرفته (عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ) و حکیمِ استادندیده‌ای. گریه و ناله، رفتگان را باز نمی‌گرداند.[۱۶]

این خطبه در منابع مختلفی آمده است: از منابع شیعی می‌توان به کتاب‌های اَمالی شیخ مُفید،[۱۷] اَمالی شیخ طوسی،[۱۸] مَناقبِ اِبن‌ِشَهرآشوب،[۱۹]، اِحتِجاجِ طَبْرِسی،[۲۰] مُثیرُ الاَحزان[۲۱] و لُهوفِ سید اِبن‌ِطاووس،[۲۲] و از کتاب‌های اهل‌سُنَّت می‌توان به بَلاغاتُ النِساء،[۲۳]، البُلْدان،[۲۴]، التَذکِرَةُ الحَمْدونیّه،[۲۵] نَثْرُ الدُرِّ فی المُحاضِرات[۲۶] و مَقْتَلُ الحسین خوارزمی،[۲۷] اشاره کرد. در برخی منابع اهل‌سنت، این خطبه به جای حضرت زینب، به خواهرش اُمِّ‌کُلْثوم(س) نسبت داده شده است.[۲۸]

مقابله ابن‌زیاد با خطبه

عُبَیْدُالله بن زیاد برای مقابله با این خطبه، مجلسی تشکیل داد تا اسیران کربلا را وحشت‌زده کند و با جدل و مغالطه، خود را پیروز و جریان امام حسین(ع) را شکست‌خورده نشان دهد.[۲۹] اما زینب(س) با بیانی منطقی و استدلالی، سخنان ابن‌زیاد را باطل کرد.[۳۰] گفته شده که پاسخ‌های حضرت زینب(س) چنان بود که خشم عبیدالله را برانگیخت، به طوری که درصدد قتل او برآمد؛ ولی یکی از سركردگان حکومت برای جلوگيرى از چنين كارى گفت: اى امير! او زنى بيش نيست و زنان‌ را برای گفتارشان مؤاخذه نمی‌کنند.[۳۱] این سخنان موجب انصراف ابن‌زیاد از قتل حضرت زینب دانسته شده است.[۳۲]

محتوا

بخشی از خطبه حضرت زینب(س) در کوفه

وای بر شما ای مردم کوفه! آیا می‌دانید چه جگری از رسول خدا دریده‌اید؟ چه زنان و دختران با عفت و باوقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشانده‌اید؟! و چه حرمتی از او شکسته‌اید و هتک کرده‌اید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریخته‌اید؟! آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می‌کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کننده‌تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد.[۳۳]

به گفته برخی محققان، حضرت زینب بر خلاف خطبۀ برهانی و استدلالی خود در شام، در کوفه بیشتر به بیان مطالب عاطفی پرداخت تا وجدان کوفیان را بیدار کند.[۳۴] از ویژگی‌های این خطبه، اقتباس‌های فراوان از آیات و تمثیلات قرآنی است.[۳۵] حضرت زینب در این خطبه برای زدودن غفلت از کوفیان، به آیات زیر تمسک کرد:[۳۶]

دستاوردهای خطبه

خطبه حضرت زینب در کوفه را دارای نتایج زیر شمرده‌اند:

تأثیر در ادبیات

در ادبیات عاشورایی، به نقش حضرت زینب به‌عنوان پیام‌آور واقعه کربلا توجه شده است.[۵۰] اگرچه اشعار مربوط به حضرت زینب پیش‌تر به ترسیم چهره‌ای غمزده و پیوسته‌گریان می‌پرداخت، اما در ادامه با تأثیرپذیری از خطبه‌های وی، از زینب(س) چهره‌ای سلحشور،‌ مقاوم و مبارزاتی ارائه شد.[۵۱] سید جعفر شهیدی، تاریخ‌پژوه شیعه معتقد است، اگر خطبۀ حضرت زینب در شام و کوفه نبود، عظمت واقعه عاشورا برای بسیاری از افراد معلوم نمی‌شد.[۵۲] مهدی الهی قمشه‌ای،[۵۳] اسماعیل منصوری لاریجانی[۵۴] و نیّر تبریزی[۵۵] این خطبه را به نظم سروده‌اند.

بُردنِ اهل‌بیت رسالت(ع) به سوی کوفه
نیّر تبریزی
دُختِ زهرا اَختر بُرج شَرَف
عَندَلیب بوستان لَوْ کُشِف
منطقش گویا ز نطق بوتراب
در فصاحت زادۀ اُمّ الکتاب
چون پدر لب بر تکلم برگشود
گفت: مَهْلا ای بقایای ثَمود
هیچ می‌دانید ای قوم عُتُل
که چه کردستید با ختم رُسُل
داغ آن گلها که کردیدش به خاک
چه جگرها کز پیمبر کرد چاک
...
دید سجادش چو دیگ دَن به جوش
گفت با وی مهلاً ای عمّه خموش
حمد که هستی تو ای پاکیزه جیب
بی‌معلم عالمۀ اسرار غیب
هست باقی را ز ماضی اعتبار
که نماند کس به گیتی پایدار
مرغ روحی کو برون رفت از قفس
گریه و زاریش نارد باز پس[۵۶]


«شرحُ خطبةِ زَینب(س) فی الْکوفة» اثر حیدرقلی سردار کابلی.

تک‌نگاری‌ها

درباره خطبه حضرت زینب در کوفه کتاب‌های مختلفی نوشته شده است. برخی از این کتاب‌ها عبارت‌اند از:

  • شرحُ خَُطبةِ زینب(س) فی الکوفه، شرحی عربی، تألیف حیدرقلی سردار کابلی: این کتاب را رضا استادی تحقیق و انتشارات کتابخانه تخصصی علوم حدیث در سال ۱۳۹۶ش منتشر کرده است.[۵۷]
  • تکرار حماسه علی(ع) در خطبه حضرت زینب(س)، اثر علی کریمی جهرمی: این کتاب را انتشارات حضرت معصومه(س) در قم در سال ۱۳۷۵ش منتشر کرده است.[۵۸]
  • بازار کوفه میں حضرت زینب کا خطبه، شرح و ترجمه خطبه به زبان اردو، تألیف سید توقیر عباس‌کاظمی: این اثر را مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر اَلمصطفی(ص) در سال ۱۳۹۸ش منتشر کرده است.[۵۹]

متن و ترجمه خطبه حضرت زینب در کوفه

متن خطبه حضرت زینب در کوفه، مطابق نقل کتاب بِحارُالاَنوار چنین است:

متن
متن و ترجمه
ترجمه

ثُمَّ قَالَتْ بَعْدَ حَمْدِ الله تَعَالَى وَالصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (ص):

أما بعد:
يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ وَالْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَلَا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ إِنَّمَا مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ هَلْ فِيكُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَالْعُجْبُ وَالشَّنَفُ وَالْكَذِبُ وَمَلَقُ الْإِمَاءِ وَغَمْزُ الْأَعْدَاءِ أَوْ كَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ كَفِضَّةٍ عَلَى مَلْحُودَةٍ أَلَا بِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَنْ سَخِطَ الله عَلَيْكُمْ وَفِي الْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ

أتَبْكُونَ أَخِي؟! أَجَلْ، وَالله فَابْكُوا فَإِنَّكُمْ أَحْرَى بِالْبُكَاءِ فَابْكُوا كَثِيراً وَاضْحَكُوا قَلِيلًا فَقَدْ أُبْليْتُمْ بِعَارِهَا وَمُنيْتُمْ بِشَنَارِهَا وَلَنْ تَرْحَضُوهَا أَبَداً وَأَنَّى تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلِيلِ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَسَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَمَلَاذُ حَرْبِكُمْ وَمَعَاذُ حِزْبِكُمْ وَمَقَرُّ سِلْمِكُمْ وَآسِي كَلْمِكُمْ وَمَفْزَعُ نَازِلَتِكُمْ وَالْمَرْجِعُ إِلَيْهِ عِنْدَ مُقَاتَلَتِكُمْ- وَمَدَرَةُ حُجَجِكُمْ وَمَنَارُ مَحَجَّتِكُمْ أَلَا سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ وَسَاءَ مَا تَزِرُونَ لِيَوْمِ بَعْثِكُمُ فَتَعْساً تَعْساً وَنَكْساً نَكْساً لَقَدْ خَابَ السَّعْيُ وَتَبَّتِ الْأَيْدِي وَخَسِرَتِ الصَّفْقَةُ وَبُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ الله* وَضُرِبَتْ عَلَيْكُمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ

أَ تَدْرُونَ وَيْلَكُمْ أَيَّ كَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ ص فَرَثْتُمْ وَأَيَّ عَهْدٍ نَكَثْتُمْ وَأَيَّ كَرِيمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُمْ وَأَيَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَكْتُمْ وَأَيَّ دَمٍ لَهُ سَفَكْتُمْ أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءُ دَماً وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى‏ وَهُمْ لا يُنْصَرُونَ- فَلَا يَسْتَخِفَّنَّكُمُ الْمَهَلُ فَإِنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَحْفِزُهُ الْبِدَارُ وَلَا يُخْشَى عَلَيْهِ فَوْتُ النَّارِ كَلَّا إِنَّ رَبَّكَ لَنَا وَلَهُمْ لَبِالْمِرْصادِ

ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ (ع‏):
مَا ذَا تَقُولُونَ إِذْ قَالَ النَّبِيُّ لَكُمْ مَا ذَا صَنَعْتُمْ وَأَنْتُمْ آخِرُ الْأُمَمِ‏ بِأَهْلِ بَيْتِي وَأَوْلَادِي وَتَكْرِمَتِي مِنْهُمْ أُسَارَى وَمِنْهُمْ ضُرِّجُوا بِدَمٍ‏

مَا كَانَ ذَاكَ جَزَائِي إِذْ نَصَحْتُ لَكُمْ أَنْ تَخْلُفُونِي بِسُوءٍ فِي ذَوِي رَحِمِي‏ إِنِّي لَأَخْشَى عَلَيْكُمْ أَنْ يَحُلَّ بِكُمْ مِثْلُ الْعَذَابِ الَّذِي أَوْدَى عَلَى إِرَمٍ‏

ثُمَّ وَلَّتْ عَنْهُمْ- قَالَ حِذْيَمٌ فَرَأَيْتُ النَّاسَ حَيَارَى قَدْ رَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ شَيْخٌ فِي جَانِبِي يَبْكِي وَقَدِ اخْضَلَّتْ لِحْيَتُهُ بِالْبُكَاءِ وَيَدُهُ مَرْفُوعَةٌ إِلَى السَّمَاءِ وَهُوَ يَقُولُ بِأَبِي وَأُمِّي كُهُولُهُمْ خَيْرُ كُهُولٍ وَنِسَاؤُهُمْ خَيْرُ نِسَاءٍ وَشَبَابُهُمْ خَيْرُ شَبَابٍ وَنَسْلُهُمْ نَسْلٌ كَرِيمٌ وَفَضْلُهُمْ فَضْلٌ عَظِيمٌ

ثُمَّ أَنْشَدَ:
كُهُولُكُمْ خَيْرُ الْكُهُولِ وَنَسْلُكُمْ إِذَا عُدَّ نَسْلٌ لَا يَبُورُ وَلَا يَخْزَى‏

فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ يَا عَمَّةِ اسْكُتِي فَفِي الْبَاقِي مِنَ الْمَاضِي اعْتِبَارٌ وَأَنْتِ بِحَمْدِ الله عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ إِنَّ الْبُكَاءَ وَالْحَنِينَ لَا يَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ الدَّهْرُ فَسَكَتَتْ- ثُمَّ نَزَلَ (ع) وَضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَأَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَدَخَلَ الْفُسْطَاطَ.

ثُمَّ قَالَتْ بَعْدَ حَمْدِ الله تَعَالَى وَالصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (ص):[۶۰]
ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش.[۶۱]
أما بعد:
يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ وَالْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَلَا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ

إِنَّمَا مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ

هَلْ فِيكُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَالْعُجْبُ وَالشَّنَفُ وَالْكَذِبُ وَمَلَقُ الْإِمَاءِ وَغَمْزُ الْأَعْدَاءِ أَوْ كَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ كَفِضَّةٍ عَلَى مَلْحُودَةٍ

أَلَا بِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَنْ سَخِطَ الله عَلَيْكُمْ وَفِي الْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ
اما بعد:

ای مردم کوفه، ای مردمان حیله‌گر و خیانت کار! گریه می‌کنید؟

اشک چشمانتان خشک نشود و ناله‌هایتان آرام نگیرد.

همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتهٔ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم می‌گسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلهٔ فریب و تقلب ساخته‌اید.

آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟

یا همچون سبزه‌هایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازهٔ دفن شده‌ای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟ (ظاهرش چون گورِ کافر پرحُلَل/باطنش قهر خدا عَزَّ و جَلَّ)[۶۲]

چه بد توشه‌ای برای آخرت فرستاده‌اید؛ توشه‌ای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود.
أتَبْكُونَ أَخِي؟! أَجَلْ، وَالله فَابْكُوا فَإِنَّكُمْ أَحْرَى بِالْبُكَاءِ فَابْكُوا كَثِيراً وَاضْحَكُوا قَلِيلًا فَقَدْ أُبْليْتُمْ بِعَارِهَا وَمُنيْتُمْ بِشَنَارِهَا وَلَنْ تَرْحَضُوهَا أَبَداً

وَأَنَّى تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلِيلِ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَسَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَمَلَاذُ حَرْبِكُمْ وَمَعَاذُ حِزْبِكُمْ وَمَقَرُّ سِلْمِكُمْ وَآسِي كَلْمِكُمْ وَمَفْزَعُ نَازِلَتِكُمْ وَالْمَرْجِعُ إِلَيْهِ عِنْدَ مُقَاتَلَتِكُمْ- وَمَدَرَةُ حُجَجِكُمْ وَمَنَارُ مَحَجَّتِكُمْ أَلَا سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ وَسَاءَ مَا تَزِرُونَ لِيَوْمِ بَعْثِكُمُ

فَتَعْساً تَعْساً وَنَكْساً نَكْساً لَقَدْ خَابَ السَّعْيُ وَتَبَّتِ الْأَيْدِي وَخَسِرَتِ الصَّفْقَةُ وَبُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ الله* وَضُرِبَتْ عَلَيْكُمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ
گریه می‌کنید؟ زار می‌زنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده‌اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست.

و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا (ص) فرزند رسول خدا (ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟

کسی که پناه مؤمنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود.

چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله‌تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است.
أَ تَدْرُونَ وَيْلَكُمْ أَيَّ كَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ ص فَرَثْتُمْ وَأَيَّ عَهْدٍ نَكَثْتُمْ وَأَيَّ كَرِيمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُمْ وَأَيَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَكْتُمْ وَأَيَّ دَمٍ لَهُ سَفَكْتُمْ أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءُ دَماً وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى‏ وَهُمْ لا يُنْصَرُونَ- فَلَا يَسْتَخِفَّنَّكُمُ الْمَهَلُ فَإِنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَحْفِزُهُ الْبِدَارُ وَلَا يُخْشَى عَلَيْهِ فَوْتُ النَّارِ كَلَّا إِنَّ رَبَّكَ لَنَا وَلَهُمْ لَبِالْمِرْصادِ
وای بر شماای مردم کوفه! آیا می‌دانید چه جگری از رسول خدا دریده‌اید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشانده‌اید؟! و چه حرمتی از او شکسته‌اید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریخته‌اید؟! آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می‌کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کننده‌تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد. پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که او در کمینگاه ما و شماست.
ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ (ع‏):
مَا ذَا تَقُولُونَ إِذْ قَالَ النَّبِيُّ لَكُمْ

مَا ذَا صَنَعْتُمْ وَأَنْتُمْ آخِرُ الْأُمَمِ‏ بِأَهْلِ بَيْتِي وَأَوْلَادِي وَتَكْرِمَتِي

مِنْهُمْ أُسَارَى وَمِنْهُمْ ضُرِّجُوا بِدَمٍ‏
آنگاه حضرت زینب (س) این اشعار را خواند:
ترجمه: اگر پیامبر از شما بپرسد، این چه کاری بود که کردید با آنکه شما امت [پیامبرِ] آخر الزمان بودید [و بر دیگر امت‌ها شرافت داشتید]، چه پاسخ خواهید داد؟ شما چه کردید با اهل بیت و فرزندان و عزیزان من؟! جمعی را به اسارت بردید و گروهی را به خون آغشته کردید.
مَا كَانَ ذَاكَ جَزَائِي إِذْ نَصَحْتُ لَكُمْ أَنْ تَخْلُفُونِي بِسُوءٍ فِي ذَوِي رَحِمِي‏ إِنِّي لَأَخْشَى عَلَيْكُمْ أَنْ يَحُلَّ بِكُمْ مِثْلُ الْعَذَابِ الَّذِي أَوْدَى عَلَى إِرَمٍ‏
این پاداش من نبود (با آنکه من خیرخواه شما بودم) در حق خویشاوندانم این‌گونه به من جفا کنید. من می‌ترسم همان عذابی که قوم «اِرَم» (قبیله ای از قوم عاد) را به نابودی کشاند، بر شما نیز فرود آید.
ثُمَّ وَلَّتْ عَنْهُمْ- قَالَ حِذْيَمٌ فَرَأَيْتُ النَّاسَ حَيَارَى قَدْ رَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ شَيْخٌ فِي جَانِبِي يَبْكِي وَقَدِ اخْضَلَّتْ لِحْيَتُهُ بِالْبُكَاءِ وَيَدُهُ مَرْفُوعَةٌ إِلَى السَّمَاءِ وَهُوَ يَقُولُ بِأَبِي وَأُمِّي كُهُولُهُمْ خَيْرُ كُهُولٍ وَنِسَاؤُهُمْ خَيْرُ نِسَاءٍ وَشَبَابُهُمْ خَيْرُ شَبَابٍ وَنَسْلُهُمْ نَسْلٌ كَرِيمٌ وَفَضْلُهُمْ فَضْلٌ عَظِيمٌ
زینب کبری (س) پس از این خطابه جانسوز، روی از آنان برگرداند. در این حال، مردم را دیدم که حیرت‌زده‌اند و از اندوه و پشیمانی، دست به دندان می‌گزند. حِذْیم می‌افزاید: به کنارم نگریستم، پیرمردی را دیدم که اشک می‌ریزد و محاسنش با قطرات اشکش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند کرد و گفت: پدر و مادرم فدای شما باد! پیرانتان بهترین پیران، زنانتان بهترین زنان و جوانانتان بهترین جوانان‌اند. دودمان شما کریم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظیم است.
ثُمَّ أَنْشَدَ:
كُهُولُكُمْ خَيْرُ الْكُهُولِ وَنَسْلُكُمْ
آنگاه این بیت را خواند:
ترجمه: پیران شما بهترین پیران و دودمان شما نیز بهترین دودمانند و در میان همه تبارها و نسل‌ها، هرگز تبار شما نابود و بی‌اعتبار نخواهند شد.
فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ يَا عَمَّةِ اسْكُتِي فَفِي الْبَاقِي مِنَ الْمَاضِي اعْتِبَارٌ وَأَنْتِ بِحَمْدِ الله عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ إِنَّ الْبُكَاءَ وَالْحَنِينَ لَا يَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ الدَّهْرُ فَسَكَتَتْ- ثُمَّ نَزَلَ (ع) وَضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَأَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَدَخَلَ الْفُسْطَاطَ.
امام زین العابدین(ع) رو به عمه‌اش کرد و فرمود: «عمه جان آرام بگیر، سرگذشت گذشتگان برای آنان که مانده‌اند مایه عبرت است. خدای را سپاس که تو عالمی تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیده‌ای. گریه و زاری، آنان را که رفته‌اند به ما باز نمی‌گرداند». با این سخنِ امام چهارم (ع)، زینب (س) آرام گرفت و حرفی نزد.

ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش.

اما بعد: ای مردم کوفه، ای مردمان حیله‌گر و خیانت کار! گریه می‌کنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و ناله‌هایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتهٔ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم می‌گسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلهٔ فریب و تقلب ساخته‌اید. آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟ یا همچون سبزه‌هایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازهٔ دفن شده‌ای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟ (ظاهرش چون گورِ کافر پرحُلَل/باطنش قهر خدا عَزَّ و جَلَّ) چه بد توشه‌ای برای آخرت فرستاده‌اید؛ توشه‌ای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود.

گریه می‌کنید؟ زار می‌زنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده‌اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا (ص) فرزند رسول خدا (ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ کسی که پناه مؤمنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود. چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله‌تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است.

وای بر شماای مردم کوفه! آیا می‌دانید چه جگری از رسول خدا دریده‌اید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشانده‌اید؟! و چه حرمتی از او شکسته‌اید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریخته‌اید؟! آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می‌کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کننده‌تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد. پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که او در کمینگاه ما و شماست.

آنگاه حضرت زینب (س) این اشعار را خواند:
ترجمه: اگر پیامبر از شما بپرسد، این چه کاری بود که کردید با آنکه شما امت [پیامبرِ] آخر الزمان بودید [و بر دیگر امت‌ها شرافت داشتید]، چه پاسخ خواهید داد؟ شما چه کردید با اهل بیت و فرزندان و عزیزان من؟! جمعی را به اسارت بردید و گروهی را به خون آغشته کردید.

این پاداش من نبود (با آنکه من خیرخواه شما بودم) در حق خویشاوندانم این‌گونه به من جفا کنید. من می‌ترسم همان عذابی که قوم «اِرَم» (قبیله ای از قوم عاد) را به نابودی کشاند، بر شما نیز فرود آید.

زینب کبری (س) پس از این خطابه جانسوز، روی از آنان برگرداند. در این حال، مردم را دیدم که حیرت‌زده‌اند و از اندوه و پشیمانی، دست به دندان می‌گزند. حِذْیم می‌افزاید: به کنارم نگریستم، پیرمردی را دیدم که اشک می‌ریزد و محاسنش با قطرات اشکش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند کرد و گفت: پدر و مادرم فدای شما باد! پیرانتان بهترین پیران، زنانتان بهترین زنان و جوانانتان بهترین جوانان‌اند. دودمان شما کریم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظیم است.

آنگاه این بیت را خواند:
ترجمه: پیران شما بهترین پیران و دودمان شما نیز بهترین دودمانند و در میان همه تبارها و نسل‌ها، هرگز تبار شما نابود و بی‌اعتبار نخواهند شد.

امام زین العابدین(ع) رو به عمه‌اش کرد و فرمود: «عمه جان آرام بگیر، سرگذشت گذشتگان برای آنان که مانده‌اند مایه عبرت است. خدای را سپاس که تو عالمی تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیده‌ای. گریه و زاری، آنان را که رفته‌اند به ما باز نمی‌گرداند». با این سخنِ امام چهارم (ع)، زینب (س) آرام گرفت و حرفی نزد.

🌞
🔄


جستارهای وابسته

پانویس

  1. https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1473
  2. صفار، المرأة العظیمة، ۲۰۰۰م، ص۲۱۳
  3. صفار، المرأة العظیمة، ۲۰۰۰م، ص۲۱۳
  4. قزوینی، زینب الکبری(س) مِنَ المَهدِ اِلی اللَحد، ۱۴۲۷ق، ص۱۸۸.
  5. حسینی خامنه‌ای، ‌‌بیانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطره‌گویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت‌.
  6. صفار، المرأة العظیمة، ۲۰۰۰م، ص۲۱۳
  7. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳.
  8. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳.
  9. شیخ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ق، ص۳۲۱.
  10. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۴.
  11. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۹۳.
  12. داوودی، و مهدی رستم‌نژاد، عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۶ش، ص۵۵۴.
  13. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۵.
  14. شفیعی مازندرانی، عاشورا حماسه جاویدان، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۵.
  15. رضایی، و محدثه دلارام‌نژاد، «تحلیل فرانقش اندیشگانی خطبه حضرت زینب(س) بر اساس دستور نقش گرای هلیدی»، ص۴۶؛ همچنین برای نمونه نگاه کنید به مقاله‌های: یاراحمدی، و زهرا خیراللهی، «معارف قرآنی در خطبه حضرت زینب(س)»؛ خرسندی، و دیگران، «تحلیل بلاغی خطبه حضرت زینب(س)»؛ روشنفکر و دانش محمدی، «تحلیل گفتمان ادبی خطبه‌های حضرت زینب(س)»؛ حسینی اجداد، «تجزیه و تحلیل ادبی خطب؛ حضرت زینب(س) در کوفه»؛ ایشانی، و معصومه نعمتی قزوینی، «تحلیل خطبه حضرت زینب در کوفه بر اساس نظریه کنش گفتار سرل»؛ سلیمانی، «جلوه‌های بلاغت در کملام پیام‌آور عاشورا».
  16. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۵.
  17. شیخ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ق، ص۳۲۱-۳۲۳.
  18. شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۹۲-۹۳.
  19. ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۱۵.
  20. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۴-۳۰۵.
  21. ابن‌نماحلّی، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۶.
  22. سید‌ ابن‌طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ق، ص۱۴۶-۱۴۹.
  23. ابن‌طیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۷-۳۹.
  24. ابن‌فقیه، البلدان، ۱۴۱۶ق، ص۲۲۴.
  25. ابن‌حمدون، التذکرة الحمدونیه، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۶۴-۲۶۵.
  26. ابن‌سعد الآبی، نثر الدر فی المحاضرات، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۱۹-۲۰.
  27. خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۴۵-۴۷.
  28. ابن‌طیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۷-۳۹؛ ابن‌حمدون، التذکرة الحمدونیه، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۶۴-۲۶۵؛ ابن‌سعد الآبی، نثر الدر فی المحاضرات، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۱۹-۲۰.
  29. منصوری لاریجانی، زینب کبری(س) پیام‌آور عاشورا، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۰-۱۱۱.
  30. منصوری لاریجانی، زینب کبری(س) پیام‌آور عاشورا، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۲.
  31. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۵؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۴۷-۴۸.
  32. رسولی محلاتی، زینب عقیله بنی‌هاشم، نشر مشعر، ص۸۳.
  33. سید ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۴۸.
  34. روشنفکر، و دانش محمدی، «تحلیل گفتمان ادبی خطبه‌های حضرت زینب(س)»، ص۱۳۴؛ و ص۱۴۰.
  35. حسینی اجداد، «تجزیه و تحلیل ادبی خطبه حضرت زینب(س) در کوفه» ،ص۱۲۴.
  36. خانی‌مقدم، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، ص۷۲-۷۷.
  37. خانی‌مقدم، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، ص۷۲-۷۳.
  38. خانی‌مقدم، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، ص۷۳-۷۴.
  39. خانی‌مقدم، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، ص۷۴.
  40. خانی‌مقدم، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، ص۷۴-۷۵.
  41. خانی‌مقدم، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، ص۷۵-۷۶.
  42. خانی‌مقدم، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، ص۷۶.
  43. نوری همدانی، جایگاه بانوان در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۲؛ هاشمی‌نژاد، درسی که حسین به انسانها آموخت، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۴.
  44. هاشمی‌نژاد، درسی که حسین به انسانها آموخت، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۵.
  45. نوری همدانی، جایگاه بانوان در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۲.
  46. منصوری لاریجانی، زینب کبری(س) پیام‌آور عاشورا، ۱۳۹۵ش، ص۹۸.
  47. صافی گلپایگانی، حسین(ع) شهید آگاه، ۱۳۶۶ش، ص۳۸۶.
  48. هاشمی‌نژاد، درسی که حسین به انسانها آموخت، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۴.
  49. منصوری لاریجانی، زینب کبری(س) پیام‌آور عاشورا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۳.
  50. حیدری، و دیگران، «بازخوانی جلوه‌های مقاومت در خطبه‌های حضرت زینب(س) و شعر عاشورایی»، ص۲۰.
  51. حیدری، و دیگران، «بازخوانی جلوه‌های مقاومت در خطبه‌های حضرت زینب(س) و شعر عاشورایی»، ص۲۰.
  52. شهیدی، «اگر زینب نبود عظمت عاشورا جاودانه نمی‌شد»، ص۱۴.
  53. الهی‌قمشه‌ای، دیوان اشعار، ۱۳۶۶ش، ص۲۱۸-۲۲۰.
  54. منصوری لاریجانی، مثنوی محرم، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۰-۱۲۲.
  55. نیّر تبریزی، دیوان نیّر تبریزی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴-۱۴۵.
  56. نیّر تبریزی، دیوان نیّر تبریزی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴-۱۴۵.
  57. سردار کابلی، شرح خطبة زینب(س) فی الکوفه، ۱۳۹۶ش، صفحه شناسنامه کتاب.
  58. کریمی جهرمی، تکرار حماسه علی(ع) در خطبه حضرت زینب(س)، ۱۳۷۵ش، صفحه شناسنامه کتاب.
  59. عباس‌کاظمی، بازار کوفه میں حضرت زینب کا خطبه، ۱۳۹۸ش، صفحه شناسنامه کتاب.
  60. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج‏۴۵، ص۱۶۳.
  61. خطبه حضرت زینب (س) در دروازه کوفه
  62. دمع السجوم، شعرانی، ص ۲۱۶،انتشارات علمیه اسلامیه، ۱۳۷۴ق

منابع

  • ابن‌حَمْدون، محمد بن حسن، التَذْکِرةُ الحَمْدونیّه، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۷ق.
  • ابن‌سعد الآبی، منصور بن الحسین، نَثْرُ الدُرِّ فی المُحاضِرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مَناقب آل ابی‌طالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
  • ابن‌طیفور، احمد بن ابی‌طاهر، بلاغات النساء، قم، الشریف الرضی، بی‌تا.
  • ابن‌فقیه، احمد بن محمد، البُلْدان، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق.
  • ابن‌نما حلّی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، قم، مدرسه امام مهدی(ع)، ۱۴۰۶ق.
  • الهی‌قمشه‌ای، مهدی، دیوان اشعار، تهران، برادران علمی، ۱۳۶۶ش.
  • ایشانی، طاهره، و معصومه نعمتی قزوینی، «تحلیل خطبه حضرت زینب در کوفه بر اساس نظریه کنش گفتار سرل»، در مجله مطالعات قرآن و حدیث، شماره ۴۵، زمستان ۱۳۹۳ش.
  • حسینی اجداد، سید اسماعیل، «تجزیه و تحلیل ادبی خطب؛ حضرت زینب(س) در کوفه»، در مجله سفینه، شماره ۲۲، بهار ۱۳۸۸ش.
  • حسینی خامنه‌ای، سید علی، ‌‌«بیانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطره‌‌گویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت‌»، در پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، تاریخ درج: ۳۱ شهریور ۱۳۸۴ش، تاریخ بازدید: ۱۶ مهر ۱۴۰۳ش.
  • حسینی ده‌آبادی، طاهره، «نگرشی کوتاه به قیام امام حسین(ع)»، در جلد ۱ از مجموعه مقالات همایش امام حسین(ع)، تهران، مجمع جهانی اهل‌بیت(ع)، ۱۳۸۱ش.
  • حیدری، و دیگران، «بازخوانی جلوه‌های مقاومت در خطبه‌های حضرت زینب(س) و شعر عاشورایی»، در مجله کاوش‌نامه ادبیات تطبیقی، شماره ۴۰، زمستان ۱۳۹۹ش.
  • خانی‌مقدم، مهیار، «چرایی تجلی قرآن در خطبه‌های حضرت زینب(س)، اهداف و نتایج»، در مجله مشکات، زمستان ۱۳۹۴ش.
  • خرسندی، محمود، و دیگران، «تحلیل بلاغی خطبه حضرت زینب(س)»، در مجله مطالعات ادبی متون اسلامی، شماره ۲، پاییز ۱۳۹۱ش.
  • خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۳ق.
  • داوودی، سعید، و مهدی رستم‌نژاد، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، امام علی بن ابی طالب علیه‌السلام، زیر نظر آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، ۱۳۸۸ ه. ش، ص۵۹۶.
  • رسولی محلاتی، سید هاشم، زینب عقیله بنی‌هاشم، تهران، نشر مشعر، بی‌تا.
  • رضایی، رضا، و محدثه دلارام‌نژاد، «تحلیل فرانقش اندیشگانی خطبه حضرت زینب(س) بر اساس دستور نقش گرای هلیدی»، در فصل‌نامه لسان مبین، شماره ۴۸، تابستان ۱۴۰۱ش.
  • روشنفکر، کبری، و دانش محمدی، «تحلیل گفتمان ادبی خطبه‌های حضرت زینب(س)»، در مجله مطالعات قرآن و حدیث سفینه، شماره ۲۲، بهار ۱۳۸۸ش.
  • سردار کابلی، حیدرقلی، شرح خطبة زینب(س) فی الکوفه، قم، کتابخانه تخصصی علوم حدیث، ۱۳۹۶ش.
  • سلیمانی، زهرا، «جلوه‌های بلاغت در کملام پیام‌آور عاشورا»، در مجله سفیه، شماره ۲۲، بهار ۱۳۸۸ش.
  • سید ابن‌طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه: احمد فهری زنجانی، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش.
  • شعرانی، ابوالحسن، دمع السجوم فی ترجمة نفس المهموم، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ۱۳۷۴ق.
  • شفیعی مازندرانی، محمد، عاشورا حماسه جاویدان، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
  • شهیدی، سید جعفر، «اگر زینب نبود عظمت عاشورا جاودانه نمی‌شد»، مصاحبه در مجله گلستان قرآن، شماره ۶۰، اردیبهشت ۱۳۸۰ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الاَمالی، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ مفید، محمد بن نعمان، الاَمالی، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • صافی گلپایگانی، لطف‌الله، حسین(ع) شهید آگاه و رهبر نجات‌بخش اسلام، مشهد، مؤسسه نشر و تبلیغ، ۱۳۶۶ش.
  • صفار، حسن، المرأة العظیمة، دمشق، دار التآخی، ۲۰۰۰م.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • عباس‌کاظمی، سید توقیر، بازار کوفه میں حضرت زینب کا خطبه، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۸ش.
  • قزوینی، محمدکاظم، زینب الکبری(س) من المهد الی اللحد، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۷ق.
  • کریمی جهرمی، علی، تکرار حماسه علی(ع) در خطبه حضرت زینب(س)، قم، انتشارات حضرت معصومه(س)، ۱۳۷۵ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بِحارُالاَنوار الجامِعَةُ لِدُرَرِ أخبارِ الأئمةِ الأطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش.
  • منصوری لاریجانی، اسماعیل، زینب کبری(س) پیام‌آور عاشورا، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۹۵ش.
  • منصوری لاریجانی، اسماعیل، مثنوی محرم، تهران، آیه، ۱۳۷۹ش.
  • نوری همدانی، حسین، جایگاه بانوان در اسلام، قم، مهدی موعود(عج)، ۱۳۸۳ش.
  • نیّر تبریزی، محمدتقی، دیوان نیّر تبریزی، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، ۱۳۸۸ش.
  • یاراحمدی، آذر، و زهرا خیراللهی، «معارف قرآنی در خطبه حضرت زینب(س)»، در مجله بینات، شماره ۱۰۵ و ۱۰۶، بهار و تابستان ۱۳۹۹ش.