اسیران کربلا

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
سوگواری محرم
تابلوی عصر عاشورا
رویدادها
نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)نامه امام حسین(ع) به اشراف بصرهروز عاشوراواقعه کربلاواقعه عاشورا (از نگاه آمار)روزشمار واقعه عاشورااسیران کربلا
افراد
امام حسین(ع)علی اکبرعلی‌اصغرعباس بن علیحضرت زینب(س)سکینه بنت حسینفاطمه دختر امام حسینمسلم بن عقیلشهیدان کربلااسیران کربلا
جای‌ها
حرم امام حسین(ع)تل زینبیهحرم حضرت عباس(ع)گودال قتلگاهبین‌الحرمیننهر علقمه
مناسبت‌ها
تاسوعاعاشورادهه محرماربعیندهه صفر
مراسم
مرثیه‌خوانینوحهتعزیهروضهزنجیرزنیسینه‌زنیسقاخانهسنج و دمامدسته عزاداریشام غریبانتشت‌گذارینخل‌گردانیقمه‌زنیراهپیمایی اربعینتابوت‌گردانیمراسم تابوت

اسیران کربلا، بازماندگان واقعه کربلا همچون امام سجاد(ع)، امام چهارم شیعیان و حضرت زینب(س) که به اسارت لشکر عمر بن سعد درآمدند. اسرا به دستور عمر بن سعد، شب یازدهم محرم در کربلا نگه داشته شدند و بعد از ظهر روز یازدهم، به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد برده شدند. ابن زیاد، اسیران را بر روی محمل‌هایی بدون پرده و پوشش و با همراهی گروهی از جمله شمر و طارق بن مُحَفِّز به دربار یزید بن معاویه در شام فرستاد. او دست و پای برخی همچون امام سجاد(ع) را غل و زنجیر کرد.

امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) با سخنان خود در هنگام اسارت، سبب تحول روحی و پشیمانی برخی از مردم و بنا بر نقلی پشیمانی یزید (هر چند به صورت ظاهری) از جنایات واقداماتش شدند.

علمایی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی و محدث نوری بر این عقیده‌اند که اسیران کربلا بعد از آزادی، به مدینه بازگشته‌اند، نه کربلا؛ اما بنابر نقل سید بن طاووس در لهوف، کاروان اسیران به کربلا بازگشتند.

آغاز اسارت

پس از واقعه عاشورا، بازماندگان لشکر عمر بن سعد، کشته‌های خود را روز ۱۱ محرم، دفن کردند و اهل بیت امام حسین(ع) و بازماندگان شهدای کربلا را به سوی کوفه بردند.[۱]

سخنان حضرت زینب (س) هنگام عبور از کنار بدن امام حسین(ع)

«یا محمداه، یا محمداه! صلی علیک ملائکة السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفی علیها الصبا قال: فابکت والله کل عدو و صدیق»
یامحمد، یامحمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون،اعضاء بریده! یا محمد، دخترانت اسیرند، ذریه‌ات کشته شده‌اند که باد بر آنها می‌وزد. راوی می‌گوید والله دوست و دشمن گریه می‌کردند.[۲]

تاریخ بایگانی

مأموران عمر بن سعد، زنان اهل بیت را از کنار اجساد شهدا عبور دادند. زنان خانواده امام حسین(ع) در آن حال ناله کرده و بر صورت‌هایشان می‌زدند. چنانکه از قرة بن قیس نقل شده، حضرت زینب(س)، وقتی از کنار بدن برادرش امام حسین(ع) می‌گذشت، از شدت غم سخنانی گفت که دوست و دشمن گریه کردند.[۳]

تعداد و نام اسیران

گزارش‌های مورخان درباره تعداد و اسامی اسرای کربلا و بازماندگان اصحاب امام حسین(ع) مختلف است. تعداد اسیران مرد، چهار، پنج، ده و دوازده نفر گزارش شده است. شمار اسیران زن نیز چهار، شش و بیست نفر نقل شده است.[۴] برخی تعداد اسرا را تا ۲۵ نفر ذکر کرده‌اند.[۵] براین اساس گفته شده درباره تعداد اسیران کربلا اظهار نظر قطعی ممکن نیست.[۶]

روزشمار حوادث پس از عاشورا
سال ۶۰ قمری
۱۰ محرم واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش
۱۱ محرم محرم حرکت اسرا به سوی کوفه
۱۱ محرم دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه)
۱۲ محرم دفن شهدا بنابر نقلی دیگر
۱۲ محرم ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه
۱۹ محرم حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام
۱ صفر ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام
۲۰ صفر اربعین حسینی
۲۰ صفر ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا
۲۰ صفر بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال

نام برخی از اسیران مرد که در منابع ذکر شده، عبارت است از: امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، محمد و عمر دو پسر امام حسین(ع)، زید پسر و محمد نوه امام حسن(ع)،[۷] حسن مثنی که بر اثر جراحات در جنگ بیهوش شده بود،[۸] قاسم بن عبدالله بن جعفر، قاسم بن محمد بن جعفر، محمد بن عقیل.[۹] در کتاب تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء نام هفده نفر مرد به عنوان اسیران و بازماندگان کربلا ذکر شده است.[۱۰]

نام اسیران زن در کربلا نیز عبارتند از: حضرت زینب، فاطمه و ام کلثوم[۱۱] و رقیه[۱۲] از دختران امام علی(ع)، رباب همسر امام حسین(ع)[۱۳] و فاطمه دختر امام حسن(ع)،[۱۴] چهار دختر امام حسین(ع) به نام‌های سکینه، فاطمه، رقیه و زینب.[۱۵]

نام بازماندگان از غیربنی‌هاشم در کربلا نیز از این قرار است: مُرَقّع بن ثُمامة اسدی، سَوّار بن عُمَیْر جابری، عمرو بن عبدالله جُندَعی، عُقْبة بن سَمعان غلام رباب، ضَحّاک بن عبدالله مشرقی،[یادداشت ۱] مسلم بن رباح و غلام عبدالرحمن بن عبد ربّه انصاری.[۱۶] از میان بازماندگان غیربنی‌هاشم، سوّار بن عمیر، عقبه،‌ مسلم بن رباح و غلام عبدالرحمن بن عبد ربه جزو اسرای کربلا به شمار می‌روند.[۱۷]

مسیر حرکت اسیران

ورود به کوفه

بنابر آنچه ابن ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه نوشته است، اسیران کربلا، سوار بر مرکب‌هایی بدون جهاز، به کوفه برده شده و مردم به تماشای آنها پرداختند و در همین حال زنان کوفی از دیدن اسرا گریه می‌کرده‌اند.[۱۸]

گفته شده درباره زمان ورود اسرا به کوفه، گزارش صریحی در منابع کهن نیامده است؛[۱۹] اما بنابر عبارتی از شیخ مفید،[۲۰] می‌توان ورود اسرای کربلا به کوفه را دوازدهم محرم دانست.[۲۱]

ماموران عمر بن سعد، پس از گذر دادن اسیران از کوچه‌های کوفه، آنان را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند. گفتگوهای تندی بین حضرت زینب(س) و عبیدالله گزارش شده است.[۲۲] جمله معروف «ما رَأیْتُ اِلّا جَمیلاً؛ جز زیبایی چیزی ندیدم» از حضرت زینب(س) مربوط به همین مجلس است. همچنین عبیدالله دستور کشتن امام سجاد(ع) را صادر کرد، اما پس از اعتراض حضرت زینب(س) و نیز سخنان تند امام سجاد(ع)، ابن زیاد از کشتن وی صرف‌نظر کرد.[۲۳]

نقشه مسیر کاروان اسرای کربلا

مسیر شام

عبیدالله بن زیاد، گروهی از جمله شمر و طارق بن مُحَفِّز را به همراه اسیران کربلا به شام فرستاد.[۲۴] طبق بعضی گزارش‌ها زحر بن قیس نیز با آنها بوده‌ است.[۲۵] مسیر دقیق حرکت اسیران از کوفه تا شام مشخص نیست؛ برخی بر این عقیده‌اند که با توجه به اماکن منسوب به امام حسین(ع)، می‌توان مسیر حرکت اسیران کربلا را مشخص ساخت؛ از جمله مقام رأس الحسین و امام زین العابدین در دمشق،‌[۲۶] مقام‌های حِمص،[۲۷] حماء،[۲۸] بعلبعک،[۲۹] حَجَر[۳۰] و طُرح.[۳۱]

در دانشنامه امام حسین(ع) آمده است که میان کوفه و شام در آن روزگار، سه مسیر اصلی (راه بادیه، راه کناره فرات و راه کناره دجله) بود که هر یک از آنها راه‌های فرعی متعددی داشته‌اند.[۳۲] نویسندگان این دانشنامه معتقدند به دلیل نبود دلایل روشن و قطعی نمی‌توان در این باره اظهار نظر قطعی کرد؛ اما با بررسی نشانه‌ها و قرائن، به احتمال زیاد مسیر اسیران از کوفه به شام از راه بادیه بوده است.[۳۳]

طبق برخی گزارش‌ها همچون گزارش تاریخ طبری، شیخ مفید و تاریخ دمشق، ابتدا سر امام حسین(ع) و سرهای شهدا به شام فرستاده شد و پس از آن اسیران را اعزام کردند؛ اما برپایه گزارش‌های دیگر، سرهای شهدا همراه با اسیران به شام فرستاده شدند.[۳۴]

رفتار ماموران

بنابر نقل ابن اعثم و خوارزمی، مأموران عبیدالله بن زیاد، اسیران کربلا را از کوفه تا شام، بر محمل‌های بی‌پرده و پوشش، شهر به شهر و منزل به منزل بردند، آنگونه که اسیران (کافر) ترک و دیلم را می‌برده‌اند.[۳۵] شیخ مفید، روایتی را نقل کرده که بر اساس آن، امام سجاد(ع) با غل و زنجیر در میان اسرا دیده شده است.[۳۶]

در روایاتی منسوب به امام سجاد(ع)، شیوه رفتار مأموران ابن زیاد این‌گونه نقل شده است: علی بن حسین(ع) را بر شتری لاغر و لَنگ که جهاز آن چوبی و بدون زیرانداز بوده، سوار کرده‌اند؛ در حالی‌که سر امام حسین(ع) بر نیزه، زنان پشت سر و نیزه‌ها گرداگرد آنها بودند. اگر اشکی از چشم یکی از آنها جاری می‌شد، با نیزه بر سرش می‌زدند تا زمانی که وارد شام شدند.[۳۷]

حضور اسرا در شام

درباره رخدادهای ورود اسرا به شام، چگونگی برخورد با آنها، محل اقامت و خطبه‌خوانی برخی از اسیران، گزارش‌هایی در منابع تاریخی وجود دارد. بنا بر این گزارش‌ها، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول صفر بوده است.[۳۸] در این روز اسیران را از دروازه «توما» یا «ساعات» وارد شهر کرده و بنا به نقل سهل بن سعد، شهر را به دستور یزید، آذین‌بندی بی‌نظیری کرده بودند.( فصارت بحیث لم تر عین مثلها)[۳۹]و پانصد هزار نفر از مردم در حالی که جامه نو پوشیده و دف، طبل، بوق و دهل می‌زدند به تماشای اسیران آمده بودند.[۴۰] براساس گزارش برخی منابع سه روز اسیران را بیرون شهر و پشت دروازه نگاه داشتند تا شهر را آذین ببندند.[۴۱]

پس از ورود اسیران به شهر، آنها را در ورودی مسجد جامع اموی، بر سکویی جای دادند.[۴۲] امروزه در این مسجد، در مقابل محراب و منبر اصلی مسجد، محلی از سنگ و با نرده‌های چوبی وجود دارد که معروف به محل استقرار اسیران کربلا است. [۴۳]

حضور اهل‌بیت امام حسین(ع) در شام را برخی منابع دو روز،[۴۴] و در ویرانه‌ای بی‌سقف، معروف به خرابه شام دانسته‌اند.[۴۵] شیخ مفید، محل استقرار اسیران را خانه‌ای نزدیک قصر یزید معرفی کرده است.[۴۶] قول مشهور[۴۷] درباره مدت اقامت اسیران در شام، سه روز دانسته شده است، اما هفت روز[۴۸] و یک ماه نیز نقل شده است.[۴۹] برخی از گزارش‌های تاریخی درباره اسیران کربلا در شام، عبارت است از:

تصویر محل استقرار اسرای کربلا در مسجد اموی دمشق.
  • ورود اسرا به کاخ یزید: پس از ورود اسیران کربلا به شام، زَحر بن قَیس و یا شمر بن ذی‌الجوشن [۵۰] جزئیات واقعه کربلا را به یزید گزارش کرد.[۵۱] یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را دعوت و اسیران را به قصر وارد کنند.[۵۲] گزارش‌ها حاکی از آن است که اسیران را در حالی وارد مجلس یزید کردند که با طناب به هم بسته بودند.[۵۳] در این هنگام فاطمه دختر امام حسین(ع) گفت: ای یزید! شایسته است دختران رسول خدا(ص) اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.[۵۴]
  • برخورد یزید با سر مقدس امام (ع) در حضور اسیران: یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته[۵۵] و با چوب‌دستی به آن می‌زد.[۵۶] به گزارش ابن اثیر وقتی سکینه و فاطمه، دختران امام حسین(ع)، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران معاویة بن ابوسفیان به گریه افتادند.[۵۷] بنابر روایتی از امام رضا(ع) که شیخ صدوق نقل کرده، یزید سر امام حسین(ع) را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی شطرنج را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. گفته‌اند او هنگامی که در بازی می‌برد، جام آب جو را گرفته می‌نوشید و ته‌مانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین می‌ریخت.[۵۸] سکینه(س) در باره یزید گفته است: به خدا سوگند! هرگز کسی را سخت دل‌تر، کافرتر و جفاکارتر از یزید ندیدم که به سر پدرم در مجلسی که برپا کرده بود می‌نگریست و شعر می‌خواند.[۵۹]

خطبه‌خوانی اسرا

پس از ورود اسیران کربلا به کوفه، امام سجاد(ع)[۶۲]، و حضرت زینب(س) با مردم سخن گفته و بنابر نقل منابع تاریخی، کوفیان را به سبب کوتاهی در یاری امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا سرزنش کرده‌اند.[۶۳] سید جعفر شهیدی، مورخ معاصر، با تکیه بر سختگیری مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرش اینچنین سخنان و خطبه‌هایی را در کوفه دشوار دانسته است.[۶۴] خطبه‌هایی نیز به فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)[۶۵] و ام‌کلثوم دختر امام علی(ع) نسبت داده شده است.[۶۶]

امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، در شام نیز به خطبه‌خوانی پرداختند. محتوای این خطبه‌ها، سرزنش یزید درباره ستم بر اهل بیت امام حسین(ع) و گرداندن آنها در شهرها،[۶۷] و همچنین بیان فضائل اهل بیت پیامبر(ع) و علی(ع) گزارش شده است.[۶۸] این سخنان، به خطبه امام سجاد(ع) و خطبه حضرت زینب در شام معروف است.[۶۹]

فرازهای خطبه ام کلثوم در کوفه:
اى كوفيان! بدبختى و بيچارگى نصيب شما باد! چرا حسین(عليه السلام) را تنها گذاشتيد و [آنگاه] او را كشتيد؛ اموالش را غارت كرده و آن را در اختیار گرفتيد؛ و زنان حرمش را به اسارت درآوردید و مورد شکنجه و آزار قرار دادید؟! نابود گردید و به عذاب خدا گرفتار شوید! واى بر شما! آيا مى‌دانید چه حادثه ناگوارى را مرتکب شديد؟ و چه بار گناهى را بر دوش گرفتید؟ و چه خون‌هایى را بر زمين ريختيد؟ و چه بزرگانى را مورد ستم قرار دادید؟ و چه کوکانى را غارت كرديد؟ و چه اموالى را به یغما برديد؟ شما بهترين مردان ـ بعد از وجود مبارک پیامبر ـ را به شهادت رسانديد؛ [به گونه‌اى بى رحمى كردید كه گويا عاطفه و مهربانى از دل هاى شما ریشه کن شد. ولى آگاه باشید که حزب خدا پیروز است و حزب شیطان زيانکارند.

السيد بن طاووس، الملهوف على قتلى الطّفوف، ص۱۹۸.

بازگشت از شام

برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: اربعین حسینی
تصویر حرکت نمادین کاروان اسرای کربلا در شهر قم.

درباره بازگشت اسیران کربلا از شام به مدینه یا کربلا و برفرض بازگشت آنان به کربلا، در زمان دقیق آن (اینکه اربعین اول بود یا اربعین دوم یا زمان دیگر) اختلاف نظر وجود دارد.[۷۰] شیخ مفید،[۷۱] شیخ طوسی[۷۲] و کفعمی[۷۳] تصریح کرده‌اند که کاروان اهل بیت (ع)، پس از برگشت از شام، به مدینه رفته‌اند نه کربلا. محدث نوری،[۷۴] شیخ عباس قمی[۷۵] و مرتضی مطهری[۷۶] نیز با بازگشت اسیران به کربلا در اولین اربعین مخالفت کرده‌اند.

سید ابن طاووس در کتاب الاقبال بازگشت اسیران به کربلا و مدینه در روز اربعین،‌ هر دو را بعید شمرده است؛ زیرا بازگشت آنها به کربلا یا مدینه بیشتر از چهل روز طول کشیده است. از نظر وی، گرچه ممکن است اسرا به کربلا رفته باشند، اما در روز اربعین نبوده است.[۷۷] با این حال، سید ابن طاووس در لهوف نقل کرده است هنگامی که اسیران کربلا در راه بازگشت از شام، به عراق رسیدند، به راهنمایشان گفتند «ما را از راه کربلا ببر». پس هنگامی که آنها به قتلگاه رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی‌هاشم را دیدند و با گریه و اندوه مجلس عزایی برپا کردند و پس از چند روز به مدینه بازگشتند.[۷۸] سید بن طاووس تاریخ ورود به کربلا را ذکر نکرده است. سید محمدعلی قاضی طباطبایی (۱۲۹۳-۱۳۵۸ش) نیز در کتاب تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)، بازگشت اسرا به کربلا را اثبات کرده است.[۷۹] به گفته مطهری در کتاب حماسه حسینی، بازگشت اسیران به کربلا تنها در لهوف سید ابن طاووس آمده است و در هیچ کتاب دیگری نیست.[۸۰]

بنابر نقل سید ابن طاووس، هنگامی که کاروان اهل‌ بیت (ع) به نزدیکی مدینه رسید و در بیرون شهر چادرها را برافراشتند، بشیر بن حذلم به دستور امام سجاد(ع)، به مدینه رفت و در کنار مسجد النبی، اشعاری را با گریه خواند و مردم را از شهادت امام حسین(ع) مطلع ساخت و ورود امام سجاد و اهل بیت امام حسین(ع) به مدینه را اعلام کرد.[۸۱] سید ابن طاووس، آن روز را تلخ‌ترین روز برای مسلمانان پس از رحلت پیامبر(ص) دانسته و نقل کرده است که همه زنان مدینه از خانه‌ها بیرون ریخته، فریاد سر دادند و هیچ روزی مثل آن روز، زنان و مردان، گریان دیده نمی‌شدند.[۸۲]

طبق گفته نویسندگان دانشنامه امام حسین(ع)، حرکت خانواده امام حسین(ع) از مدینه شروع و به مدینه ختم شد و حداقل مسیری که آنها در این مدت طی کردند (با فرض رفتن از کوتاه‌ترین مسیر و عدم بازگشت به کربلا) حدود ۴۱۰۰ کیلومتر بود: ۴۳۱ کیلومتر از مدینه به مکه، ۱۴۴۷ کیلومتر از مکه به کربلا، ۷۰ کیلومتر از کربلا به کوفه، ۹۳۲ کیلومتر از کوفه به دمشق و ۱۲۲۹ کیلومتر از دمشق به مدینه.[۸۳]

تک‌نگاری

  • اسیران و جانبازان کربلا، نوشته محمد مظفری و سعید جمشیدی، قم، انتشارات فراز اندیشه، ۱۳۸۳ش.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. طبری، تاریخ‌الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵-۴۵۶.
  2. ابو مخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.
  3. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.
  4. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۰۴.
  5. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۴۱۷ق، ص۴۹.
  6. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۰۴.
  7. قاضی نعمان، شرح الاخبار، موسسه نشرالاسلامی، ج۳، ص۱۹۸-۱۹۹؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۷۹؛ ابن سعد، ترجمة الحسین و مقتله، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۷.
  8. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۰۵.
  9. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۰۶.
  10. نگاه کنید به: گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۹۷ و ۴۹۸.
  11. بیضون، موسوعة کربلاء، بیروت، ج۱، ص۵۲۸.
  12. محلاتی، ریاحین الشریعه، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۲۵۵.
  13. ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۸۳.
  14. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۲۶۱.
  15. ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ۲۰۰۶م، ص۴۸-۵۰.
  16. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۱۴-۲۱۷.
  17. گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۹۸؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۱۴-۲۱۷.
  18. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۳۶.
  19. گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۳۹.
  20. شیخ مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۴.
  21. گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۳۹.
  22. نگاه کنید به: شیخ مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶؛ طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص.۴۵۷.
  23. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۳، خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۴۳.
  24. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۶.
  25. دینوری، اخبارالطوال، ۱۴۲۱ق، ص۳۸۴-۳۸۵.
  26. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۰۴؛ نعیمی، الدارس فی تاریخ مدارس، ۱۳۶۷ق، فهرست جای‌ها.
  27. ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۲.
  28. ابن شهر‌آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۲.
  29. مهاجر، کارون غم، ۱۳۹۰ش، ص۳۶-۳۸.
  30. ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ۲۰۰۶م، ص۱۷۸.
  31. مهاجر، کاروان غم، ۱۳۹۰ش، ص۳۰.
  32. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۲۶-۲۲۸.
  33. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۳۴.
  34. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۲۵.
  35. ابن اعثم، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۷؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۵۵-۵۶.
  36. شیخ مفید، امالی، ۱۴۰۳ق، ص۳۲۱.
  37. سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۸۹.
  38. ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۷.
  39. شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰.
  40. شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۲۴۲.
  41. قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۴.
  42. ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۹-۱۳۰.
  43. «محل حضور اسرای کربلا در مسجد اموی»، خبرگزاری بین المللی قرآن.
  44. صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۹.
  45. شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۱، ح۴.
  46. شیخ مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.
  47. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵ ص۴۶۲؛ خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۷۴. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۳۹۸ق، ج۸، ص۱۹۵؛ ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۸۳.
  48. طبری، کامل بهایی، ۱۳۳۴ق، ج۲، ص۳۰۲.
  49. سید ابن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۱.
  50. قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.
  51. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۰.
  52. طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۱.
  53. ابن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۳.
  54. ابن نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۹۹.
  55. خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۶۴.
  56. یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۶۴.
  57. ابن اثیر، الکامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.
  58. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵، ح۵۰.
  59. قمی، نفس المهموم المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.
  60. طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۵.
  61. بلاذری، انساب الاشراف،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۶.
  62. ابن‌نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۰.
  63. ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۸ش، ص۲۶.
  64. شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۷.
  65. طبرسی، احتجاج، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۴۰-۱۰۸.
  66. ابن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۸.
  67. ابن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۳-۲۱۸.
  68. ربانی گلپایگانی، «افشاگری امام سجاد در قیام کربلا (۲)»، ص۱۱۹.
  69. ابن‌نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۰؛ ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۸ش، ص۲۶.
  70. نگاه کنید به محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸، ج۸، ص۳۹۳.
  71. شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.
  72. طوسى، مصباح المتهجّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۸۷.
  73. کفعمی، المصباح للکفعمی، ۱۴۰۵ق، ص۵۱۰.
  74. محدث نوری، لؤلؤ و مرجان، ۱۴۲۰ق، ص۲۰۸ـ۲۰۹.
  75. قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۲ش، ص۵۲۴ -۵۲۵.
  76. مطهری، حماسه حسینی، صدرا، ج۱،‌ ص۷۱.
  77. سید ابن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۰و۱۰۱.
  78. سید بن طاووس، لهوف، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۵و۲۲۶.
  79. قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین، ۱۳۸۳ش، ص۶۰۸.
  80. مطهری، حماسه حسینی، صدرا، ج۱،‌ ص۷۱.
  81. سید ابن طاووس، لهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۲۶-۲۲۷.
  82. سید ابن طاووس، لهوف، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۷.
  83. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۳۵.

یادداشت

  1. گفته شده ضحاک بن عبدالله تنها کسی است که به اذن امام حسین(ع) از نبرد روز عاشورا گریخت و از امام حسین(ع) جدا شد.(گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۵۰۱)

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، عزالدین عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ ۲، قم، منشورات کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ،‌ بیروت، دار التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • ابن‌اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحیق علی شیری، بیروت، دراالاضواء، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌سعد، «ترجمة الحسین و مقتله»، تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی، فصلنامه تراثنا، سال سوم، شماره ۱۰، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌شداد، محمد بن علی، الاعلاق الخطیره فی ذکر امراء الجزیره، دمشق، بی‌نا، ۲۰۰۶م.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، علامه، قم، ۱۳۷۹ق.
  • ابن‌طیفور، ابوالفضل بن ابی‌طاهر، بلاغات النساء، قم، مکتبه الحیدریه ، ۱۳۷۸ش.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن بن هبه الله، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی عاشور،‌ بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن بن هبه الله، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، تحقیق علی شیری، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن عمر، البدایه و النهایه، محقق: خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق.
  • ابن‌نما، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، قم، مدرسه امام المهدی(عج)، ۱۴۰۶ق.
  • ابو‌ریحان بیرونی، محمد بن احمد، آثار الباقیه، مترجم دانا سرشت، اکبر، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۶ش.
  • ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، قم، مؤسسه دارالکتاب، ۱۳۸۵ق.
  • ابومخنف، لوط بن يحيى، وقعة الطف، قم، نشر جامعه مدرسين، چاپ: سوم، ۱۴۱۷ق.
  • بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار وریاض زرلکی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.
  • بیضون، لبیب، موسوعة كربلاء، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بی‌تا.
  • تمیمی مغربی، ابوحنیفه نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الائمة الاطهار، تحقیق سید محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بی تا.
  • خوارزمی، موفق بن احمد مکی، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، نجف، مطبعة الزهراء، ۱۳۶۷ق.
  • دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، تحقیق عصام محمد الحاج علی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
  • ربانی گلپایگانی، علی، «افشاگری امام سجاد در قیام کربلا (۲)»، در مجله نور علم، شماره ۴۶، مرداد و شهریور ۱۳۷۱ش.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، تحقیق فارس تبریزیان، قم، دارالاسوه، ۱۴۱۷ق.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنة، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی ابن الحسین (ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۵ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، تحقیق موسسه آل البیت، قم، الموتمر العالمی الالفیه الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، امالی، تحقیق حسین استادولی و علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، مسار الشیعه، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، تصحیح حسین اعلمی، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
  • صفار قمی، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، تصحیح محسن کوچه باغی، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تحقیق ابراهیم بهادری و محمدهادی‌به، چ۲، قم، اسوه، ۱۴۱۶ق.
  • طبری، عمادالدین حسن بن علی، کامل بهایی، قم، موسسه طبع و نشر، ۱۳۳۴ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • قاضی طباطبایی، سید محمد علی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهداء، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۸ش.
  • قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، تهران، مطبوعاتی حسینی، ۱۳۷۲ش.
  • قمی، شیخ عباس، نفس المهموم فی مصیبة سیدنا الحسین المظلوم، قم، المکتبة الحیدریة، بی‌تا.
  • کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، المصباح للکفعمی (جنة الامان الواقیة و جنة الایمان الباقیة)، قم، دار الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
  • محدث نوری، لؤلؤ و مرجان، تحقیق: داریتی، مصطفی، قم، کنگره دین پژوهان کشور، ۱۴۲۰ق.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
  • محل حضور اسرای کربلا در مسجد اموی، در خبرگزاری بین المللی قرآن، تاریخ درج مطلب : ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳، تاریخ بازدید ۲۴ مرداد ۱۳۹۷.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین ع بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، مترجم:مسعودی، عبدالهادی، قم، ناشر:موسسه دار الحديث، ۱۳۸۸ش.
  • مهاجر، جعفر، کاروان غم، سید حسین مرعشی، تهران، انتشارات مسافر، ۱۳۹۰ش.
  • نادعلیان، احمد و مهران هوشیار، «نقش‌های عاشورایی»، در مجله رهپویه هنر، شماره ۵، بهار ۱۳۸۷ش.
  • هروی، علی بن ابی‌بکر، الاشارات الی معرفه الزیارات، دمشق، به کوشش جانین سوردیل، ۱۹۵۳م.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی،‌ بیروت، دار صادر، بی‌تا.

پیوند به بیرون