حضرت آدم نخستین انسان خلق شده، پدر همه انسانهای نسل حاضر و اولین پیامبر الهی بود. کسی که به تایید قرآن برای نخستین بار خداوند از روح خود در کالبد او دمید، آنگاه خود را برای خلقت آدم ستود و فرشتگان مأمور شدند بر او سجده کنند. همسر او حوا بود و هر دو به سبب خوردن میوه ممنوعه به وسوسه شیطان از بهشت رانده شدند. حضرت آدم اولین خلیفه خدا در زمین بود.
اطلاعات پیامبر | |
---|---|
نام در قرآن | آدم |
محل زندگی | بهشت آدم، زمین |
پیش از | شیث |
خویشاوندان مهم | حوا، هابیل، قابیل، شیث |
سن | ۹۳۰ سال |
تکرار نام در قرآن | ۲۵ بار |
مخالفان | ابلیس |
حوادث مهم | سجده فرشتگان بر آدم، هبوط |
پیامبران | |
حضرت محمد(ص) • ابراهیم • نوح • عیسی • موسی • سایر پیامبران |
چگونگی خلقت و دمیدن روح در کالبد آدم، سجده فرشتگان بر او، عصمت و هبوط آدم به زمین از مباحث کلامی و حدیثی است.
ریشهشناسی واژه آدم
آدم، واژهای غیرعربی که وارد زبان عربی شده است. این کلمه در داستان آفرینش انسان در تورات بهکار رفته است، ولی ریشه اصلی آن در زبان عبری نیز معلوم نیست. البته کلمه مؤنث آن «اَدَمَه» در عبری به معنی زمین یا خاک بکار رفته است. همچنین ریشه «ء د م» در زبان عبری، به رنگ قرمز نیز مرتبط است، برای اشاره به رنگ خاکی که آدم از آن ساخته شده به کار میرود.[۱]
علت نامگذاری
اگرچه واژه آدم عربی نیست؛ اما برخی مفسران درباره علت خواندهشدن آدم به این نام دلایلی را بیان کردهاند. برای مثال، گفته شده کلمه "آدم" از "ادیمالارض" گرفته شده است، زیرا انسان از خاک آفریده شد.[۲] راغب اصفهانی تفصیل بیشتری میآورد و چهار دلیل را برمیشمرد:
- چون جسم آدم از خاک روی زمین (ادیم) گرفته شده است.
- چون پوست او گندمگون (آدم) بوده است.
- چون او از درآمیخته شدن عناصر گوناگون و نیروهای مختلف آفریده شده است. (اُدْمهَ: الفت و اختلاط).
- چون او از دمیده شدن روح الهی عطرآگین شده است. (اِدام: آنچه طعام را خوشبو گرداند)[۳]
طبق نقل شیخ صدوق در علل الشرایع در روایتی از امام علی(ع) در باره وجه نامگذاری آدم فرمود: «لِأَنَّهُ خُلِقَ مِنْ أَدِيمِ الْأَرْضِ» [۴] و نیز در روایتی دیگر همین کتاب از امام صادق(ع) همین مضمون نقل شده است. [۵]
حضرت آدم
حضرت آدم(ع) در اندیشه اسلامی به عنوان نخستین انسان و نخستین پیامبر معرفی شده است که از طین(گِل) آفریده شده است[۶] و سایر انسانها از نسل او هستند.[۷] قرآن کریم بارها در مورد حضرت آدم سخن گفته و داستان آفرینش آدم را در سورههایی چون بقره،[۸] اعراف،[۹] حجر،[۱۰] طه[۱۱] ذکر کرده است.
حوّا
در داستان آدم چندبار از همسر او (حوا) سخن گفته شده است. در قرآن مجید ۳ بار در خطاب به آدمیان آمده است که خدا شما را از نَفْسی واحد آفرید، و همسرش را از همان نفس پدید آورد.[۱۲]
نخستین انسان
طبق روایاتى آدم اولین انسان روى زمین نبوده، مطالعات علمى امروز نیز نشان می دهد که نوع انسان احتمالاً از چند ملیون سال قبل در کره زمین زندگى می کرده، در حالى که از تاریخ پیدایش آدم تا کنون زمان زیادى نمی گذرد، بنا بر این باید قبول کنیم که قبل از آدم انسانهاى دیگرى در زمین میزیستهاند که به هنگام پیدایش آدم در حال انقراض بودهاند و مانعى ندارد که فرزندان آدم با باقیمانده یکى از نسلهاى پیشین ازدواج کرده باشد. [۱۳] شیخ صدوق در کتاب توحید از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که امام (علیه السلام) به جابر بن یزید فرمود: "شاید شما گمان میکنید که خداوند عزوجل غیر از شما هیچ بشر دیگری را نیافریده است. نه، چنین نیست، بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید". [۱۴]
خلیفه خدا
مفسران در مورد آیه ۳۰ سوره بقره که خداوند بعد از خلقت آدم میفرماید: «من در زمین جانشینی میگذارم.» اختلاف نظر دارند. این اختلاف نظر به چند صورت مطرح شده است اول اینکه این خلیفهای که خداوند در این آیه مطرح کرده است به چه معناست و محدود خلافت آن خلیفه چقدر است، اختلاف نظر دیگر در مصداق خلیفه است که خلیفه حضرت آدم است یا نوع بشر یا هر کس دیگری، اختلاف دیگر این است که انسان یا حضرت آدم اساسا جانشین چه کسی شده است.[۱۵] بسیاری از مفسران معتقدند که انسان جانشین خداوند است و محدوده خلافت همه کائنات میباشد و این خلافت اختصاصی به حضرت آدم ندارد.[۱۶]
گفتگوی خدا و فرشتگان در مورد خلقت آدم
در گفتوگوی خدا با فرشتگان درباره آفرینش آدم، این عبارت از قول فرشتگان آورده شده که به پروردگار گفتند: "آیا در زمین کسی را قرار میدهی که در آن تبهکاری و خونریزی کند!؟"[۱۷] فرشتگان از کجا میدانستهاند که آدمیان در این کره خاکی گرفتار این دو بلای بزرگ خواهند شد؟ مفسران در این مورد روایات مختلفی آوردهاند که از آنها بیش از یکی دو نتیجه نمیتوان گرفت.
طبری روایات بسیاری نقل میکند و در یک دستهبندی، گفتهها را چنین بیان میکند:
برخی گفتهاند پیش از آدمیان، جنّیان در زمین بودند که در آن تباهی و خونریزی میکردند و فرشتگان سرنوشت آدم و نسل او را بر آنان قیاس کردهاند.
برخی گفتهاند خدا خود به فرشتگان گفت خلیفهای در زمین قرار میدهم، گفتند: او چگونه خواهد بود؟ گفت :تباهی و خونریزی خواهد کرد. گفتند: چرا او را میآفرینی؟ گفت: من در سرشت آدمیان بسیاری خوبیها و نیکیها نهادهام که شما از آن آگاهی ندارید.
برخی گفتهاند خدا پیش از آفرینش آدم، آگاهیهایی درباره او به فرشتگان داد و برخی آگاهیهای دیگر را پنهان کرد و فرشتگان برپایه آن اندازه آگاهی که داشتند، آن پرسش را مطرح کردند.[۱۸]
طبرسی میگوید در این باره ۳ قول است:
- پیش از مردم، جنّیان در زمین بودهاند و تباهی و خونریزی کردهاند و فرشتگان کار ایشان را قیاس آینده آدمی گرفتهاند.
- فرشتگان صرفاً از روی استفهام چنین گفتهاند یعنی اینکه: پروردگارا، آیا امکان تبهکاری و خونریزی هم برای تبار آدمی در میان خواهد بود یا نه؟
- خدا خود به ایشان گفته بود که چنین خواهد شد، ولی بقیه فواید آفرینش آدم را از ایشان پوشیده داشته بود تا به حکمت و علم خدا یقین بیشتری پیدا کنند.[۱۹]
دمیدن روح خدا در کالبد آدم
در سورههای حجر و ص [یادداشت ۱]خداوند میفرماید: از روح خود در آدم دمیدم. در جاهای دیگری نیز (در مورد آدم و عیسی) کلمه روح به خدا نسبت داده شده است. اِسناد روح به خدا به چه معناست؟ مفسران اشارههایی برای این مطلب دارند.
به عقیده این افراد دمیدن عبارت است از روان ساختن باد در چیزی و در اینجا مقصود زندگی دادن به آدم است از راه بخشیدن جان. نسبت دادن روح به خدا برای گرامی داشتن آدم است.[۲۰] خداوند روح آدم را از باب تکریم وی، به خود نسبت داد[۲۱] و مقصود آیه این است که خدا جانِ انسانی را که با بدنش رابطه و به آن تعلق دارد پدید آورد نه اینکه گمان شود چیزی مانند هوا وارد بدن انسان شده است.[۲۲]
سجده فرشتگان بر آدم
بر اساس آیه قرآن فرشتگان بر آدم سجده کردند. این سجده با توجه به اینکه همه مسلمانان بر این مطلب اتفاق نظر دارند که عبادت ویژه خداست و هرگونه تعظیمی به صورت عبادت برای غیرخدا، کفر و شرک است. سجده عبادی نبوده است بلکه برای بزرگداشت و به معنی درود و آفرین بوده است و چنین سجدهای برای غیر خدا جائز است (مانند سجده پدر و مادر وبرادران یوسف در برابر او) و افزون بر این که این سجده چون به امر خداوند بوده در واقع اطاعت فرمان خداست. [۲۳]
بهشت آدم
بهشت آدم نخستین سکونتگاه آدم(ع) و حَوّا در ابتدای خلقتشان است.[۲۴] در سه سوره قرآن کریم از بهشت آدم یاد شده است.[۲۵] آدم و حوا در این بهشت از همه خواستنیها و فراوانی نعمت برخوردار بودند اما در کنار این رفاه، به آن دو هشدار داده شده بود که به درخت معینی نزدیک نشوند و میوه آن را نخورند. آدم و حوا با وسوسه شیطان از میوه درخت ممنوعه استفاده کردند و به دنبال آن از بهشت اخراج شدند.[۲۶]
درباره موقعیت بهشت آدم چهار نظریه وجود دارد: باغی در زمین،[۲۷] بهشتی برزخی در آسمانها[۲۸] بهشتی در آسمان هفتم [۲۹]و بهشت موعود و شناخته شده میان مسلمانان(دارالثواب) [۳۰][یادداشت ۲]فخر رازی در تفسیرش پس از نقل سه نظریه و امکان درستی هریک از آنها دیدگاه چهارم را این دانسته که چون ادله نقلی ضعیف و متعارض هستند و یقین به هیچ یک نمیتوان پیدا کرد پس باید که در این موضوع توقف کرد و اظهار نظر نکرد. [۳۲]
شجره ممنوعه
خداوند به آدم و حوا اجازه داد از میوه هر درختی استفاده کنند جز یک درخت معین. طبری روایات بسیاری از ابن عباس، ابومالک، ابوعطیه، قَتادَه و دیگران میآورد که این درخت، بوته گندم بوده است. در روایات دیگری گفته شده که تاک یا نهال انجیر بوده است. طوسی افزون بر روایات گندم و انگور و انجیر، روایتی از امام علی(ع) میآورد که این درخت، درخت کافور بوده است.[۳۳] امام رضا(ع) در ذیل روایتی بین نقلهای مختلفی که پیرامون این درخت وجود دارد، جمع میکند.[۳۴]
در نهایت، با وسوسه شیطان، آدم و حوا میوه درخت ممنوع را استفاده کردند و از بهشت اخراج شدند.
هبوط
هبوط در لغت به معنای «پایین قرار گرفتن به صورت اجبار» است.[۳۵] و در اصطلاح به داستان خروج آدم و حوا از بهشت، گفته میشود. خداوند در آیات مختلف به داستان هبوط پرداخته است: «همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود. و برای شما در زمین، تا مدت معینی قرارگاه و وسیله بهره برداری خواهد بود».[۳۶] پیرامون این هبوط بحثهای مختلفی در میان علماء و مفسران وجود دارد و برخی معتقدند این هبوط، نه به معنای جسمانی بلکه هبوط مقامی بوده است.[۳۷]
عصمت حضرت آدم
داستان آفرینش آدم با مسئله عصمت پیامبران گره خورده است. برپایه اعتقاد مسلمانان، چون پیامبران رسانندگان پیام خدا به مردمند و با همه امور دینی و دنیوی مردم سر و کار دارند، باید از هرگونه گناه پاک باشند.
اما در داستان آفرینش آدم و زندگی او آیاتی هست که باید از دیدگاه عصمت انبیا بررسی شود. آیاتی از قبیل این که: "شیطان، آدم و حوا را از بهشت لغزاند."[۳۸] "ایشان را بفریفت؛ گفتند پروردگارا بر خود ستم کردیم."[۳۹] "شیطان او را وسوسه کرد... آدم پروردگار خود را نافرمانی کرد و گمراه شد."[۴۰] و مانند آن.
پاسخ سادهای که مفسران به مشکل تطبیق این آیات با عصمت انبیا دادهاند، این است که آدم هنگام سر زدن این لغزش، در دوران سکونت در بهشت بود و تکلیفی نداشت.[۴۱] یا او در این زمان مقام نبوت نداشته[۴۲]، یا آنچه از آدم سر زد ترک اَوْلی بوده است نه گناه،[۴۳] یا نهی در داستان آدم، نهی تنزیهی (کراهتی) بوده است نه نهی تحریمی.[۴۴]
پانویس
- ↑ جودائیکا، ج۲، ص۲۳۵؛ هیستینگز، ج۱، ص۸۴.
- ↑ ازهری، تهذیب اللغة، ۱۴۲۱ق، ج۱۴، ص۱۵۱.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۷۰.
- ↑ صدوق، علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية و مطبعتها في النجف، ج۱، ص۲؛ صدوق، علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية و مطبعتها في النجف، ج۲، ص۵۹۳.
- ↑ صدوق، علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية و مطبعتها في النجف، ج۱، ص۱۴.
- ↑ سوره ص، آیات ۷۱-۷۲؛ مکارم و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۳۳۶-۳۳۸.
- ↑ سوره نساء، آیه۱ ؛ مکارم و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۴۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۰-۳۹.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۱.
- ↑ سوره حجر، آیه ۲۱.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۹؛ سوره زمر، آیه ۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۹۶ق، ج۳، ص۳۱۷.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، الناشر: جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية، ص۲۷۷.
- ↑ رجوع شود به: قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۱۳۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق.، ج۱، ص۱۲۴؛ ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۵؛ قمی، التفسیر القمی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۶. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۱۵؛ شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۸-۳۰؛ شبر، تفسیر القران الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۶؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۲۲؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ح۲، ص۳۰۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱- ۱۷۷-۱۷۹.
- ↑ رجوع شود به: قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۱۳۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۲۴؛ ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۵؛ قمی، التفسیر القمی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۶. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۱۵؛ شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۸-۳۰؛ شبر، تفسیر القران الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۶؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۲۲؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ح۲، ص۳۰۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱- ۱۷۷-۱۷۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۰.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۶.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۷۴.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۳۲۳.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱۲، ص۱۵۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق. اعلمی بیروت، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۸۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۹ و ۲۰؛ سوره طه، آیه ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰.
- ↑ رجوع کنید به: سوره بقره، آیه ۳۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۹ و ۲۰؛ سوره طه، آیه ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۵۲.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۹۷۳ق، ج۱، ص۱۳۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۴۳.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ج۳، ص۴.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ج۳، ص۴.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ج۳، ص۴.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ج۳، ص۴.
- ↑ شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۶۱۸-۶۱۹.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ۱۴۱۲ق، ص۸۳۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۶.
- ↑ قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۹۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۶
- ↑ سوره اعراف، آیات ۲۲ و ۲۳.
- ↑ سوره طه، آیات ۱۲۰ و ۱۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۱۸؛ رجوع کنید به: ابن حجر، فتح الباری، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۵۱۹.
- ↑ زمانی، «عصمت آدم(ع) در نگاه نقد، پژوهشهای قرآنی».
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱۴، ص۲۲۲.
- ↑ منتظری، درسهایی از نهج البلاغه، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۷۲.
یادداشت
- ↑ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ «پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم، پيش او به سجده درافتيد». سوره حجر آیه ۲۹ و سوره ص آیه ۷۲
- ↑ برخی مانند جبایی از مفسران(درگذشت:۲۷۵ق) براین باورند که آدم از اول در بهشتی در آسمان هفتم بود و پس از رانده شدن از آسمان هفتم به آسمان اول هبوط کرد و پس ازآن به زمین هبوط کرده است. [۳۱]
منابع
- ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، تحقیق عبدالقادر شیبة الحمد، الریاض، مکتبة ملک الفهد، ۱۴۲۱ق.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر،تفسیر القرآن العظیم، محقق محمد حسین شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
- ابوحیان اندلسی، محمدبن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
- ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
- آلوسی، سید محمود، روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- جودائیکا، ذیل Adam.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالشامیة، ۱۴۱۲ق.
- زمانی، محمدهاشم، «عصمت آدم(ع) در نگاه نقد»، مجله پژوهشهای قرآنی، ۱۳۸۷ش، ش۵۶.
- شبر، سید عبدالله، تفسیر القران الکریم، بیروت، دار البلاغة، ۱۴۱۲ق.
- شریف لاهیجی، محمدبن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق میر جلالالدین حسینی ارموی، تهران، داد، ۱۳۷۳ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، نشر صدوق، ۱۳۷۲ش.
- شیخ صدوق، التوحید، تحقیق: سید هاشم حسینی طهرانی، الناشر: جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية، بیتا.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية و مطبعتها فی النجف، بی تا.
- شیخ طوسی، محمدبن حسن، التبیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۹۷۳م.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۳ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱م.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر طبری)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- فضلالله، سید محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر، ۱۴۱۹ق.
- قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، نشر بعثت، ۱۳۷۷ش.
- قمی کاشانی، ملا فتحالله، منهج الصادقین، تهران، چاپخانه محمد حسن علمی، ۱۳۳۰ش.
- قمی، علیبن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق سید طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
- مجلسی، محمّدباقر، بحارالأنوار، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، پیام قرآن، انتشارات مدرسه امام علی بی ابی طالب(علیه السلام)، ۱۳۷۴ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
- هیستینگز، ذیل Adam.
پیوند به بیرون