علویان (ترکیه)
اطلاعات کلی | |
---|---|
قدمت | همزمان با حمله مغول |
گستره جغرافیایی | ترکیه، کشورههای حوزه بالکان، آلمان |
شهرهای مهم | تونجلی، توکات، سیواس (شرق ترکیه) |
حوادث مهم | قتلعام آنان توسط عثمانی در دوره صفویه |
علل پیدایش | حمله مغول و مهاجرت به ترکیه |
نامهای دیگر | علویان آناتولی |
اطلاعات دینی | |
از شاخههای | شیعه اثناعشری |
باورها | اختلاف درباره غالی بودن آنها |
آئینها | برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا، آیین جم |
وضعیت کنونی | |
وضعیت | فعال |
تعداد پیروان | حدود ۲۳ میلیون نفر |
علویان ترکیه یا علویان آناتولی، یکی از گروههای منسوب به شیعه در ترکیه که از حیث اعتقادات، شیعه اثنی عشریاند، اما به سبب تأثیرپذیری از عقاید باطنی و فاصلهگرفتن از فقه جعفری، در مرحله عمل از اثنی عشری دور افتادهاند. بر اساس برخی نظریهها، نام علوی حدود ۲۵۰ سال پیش توسط عثمانیها بر علویان ترکیه نهاده شد تا آنان را از شیعیان جدا کنند. به سبب آنکه خاستگاه علویان در آناتولی (نام تاریخی قسمت آسیایی ترکیه) بوده است، در برخی موارد به آنان علویان آناتولی نیز گفته میشود. بر اساس برخی آمارها علویان حدود ۳۰ درصد جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند.
ماهیت علویان
در برخی منابع، علویان ترکیه اینگونه تعریف شده است: «علوی کسی است که کلمه لااله الا الله، محمد رسول الله، علیاً ولی الله را به صورت قلبی، قولی و عملی تصدیق کرده و عملش را به مقتضای این کلمه انجام میدهد». در تعریفی که یکی از نویسندگان علوی از علویان ترکیه نموده آمده است: «کسی که محکم از حبلالله (قرآن کریم) و چهارده معصوم تمسک کند و از نور محمد(ص) و علی(ع) بهره برد و کلمه لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله را تصدیق کرده، عملش را به مقتضای این کلمه انجام دهد».
تاریخچه علویان
گزارش های تاریخی، پیشینه علویان آناتولی را به دو دوره تقسیم کردند: دوره پیش از حکومت عثمانی و دوره پس از امپراطوری عثمانی.
علویان آناتولی پیش از حکومت عثمانی
پس از حمله مغول، ترکمنهای ساکن در آسیای میانه به آناتولی (ترکیه امروزی) هجرت کردند که در میان آنان پیروان اهلبیت و علی (ع) نیز بودند. آنان که آگاهی چندانی از شریعت و فقه اسلام نداشتند، با اثرپذیری از تصوفی که در آن سرزمین رواج داشت، بکتاشی گری و علویگری امروز ترکیه را بنیان نهادند.
این گروه بیشتر شامل مهاجرانی میشد که پیش از مهاجرتشان به اراضی آناتولی، در خراسان ایران سکونت داشتند. در مقابل، گروه دیگری نیز از ترکهای آسیای میانه بودند که به آناتولی هجرت کردند. این گروه با عباسیان روابط نزدیکی داشتند و به همین سبب، مذهب اهلسنت در بین آنان رواج پیدا کرد. از سوی دیگر پس از فروپاشی حکومت آل بویه، جمعی از علویانی که در حکومت ایشان میزیستند، از قرن ۱۰ میلادی به بعد به سوریه و جمعی دیگر نیز به سواحل دریای مدیترانه مهاجرت کردند. علویان که در دوره کنونی در شهرهای آنتاکیا، آدانا، مرسین و دیگر سواحل دریای مدیترانه زندگی میکنند، از نسل همان علویانی هستند که پس از دوره آل بویه به سوریه مهاجرت کرده بودند که به آنان علویان سوریه گفته میشود.[۱]
علویان در دوره حکومت عثمانی
عثمانیها برای تقویت حکومت خود و برای وحدت بخشیدن به جامعهای که از اقوام متنوع و مذاهب متعددی تشکیل شده بود، به رهبران صوفی که از نفوذ بالایی در میان مردم برخوردار بودند، متوسل شدند.[۲] در همین راستا آنان روابط گرمی با پیروان علویان بکتاشیه و دراویش این فرقه که در آن دوره تنها مکتب صوفیگرایانهای بیش نبود، برقرار کردند. این روابط به گونهای بود که طبق برخی گزارشها، هسته اصلی ارتش عثمانی با نام قشون «ینیچری»، در سال ۱۳۶۳ میلادی در خانقاه بکتاشیه بنیان نهاده شد.[۳][۴]
از سوی دیگر گروهی از علویان غیر بکتاشی به طریقت صفی الدین اردبیلی ـ که در قرن ۱۳ میلادی در اردبیل شکل گرفته بود ـ علاقهمند شدند. این علاقه تا بدانجا رسید که در قرن ۱۵ میلادی مذهب علوی در آناتولی به شدت رواج یافت. گسترش علویگری در قلمرو حکومت عثمانی همزمان با ظهور صفویه در سال ۱۵۰۱ میلادی در تبریز، زنگ خطری برای دولت عثمانی بود. به این دلیل که علویان آناتولی به سبب ارتباط قلبی با صفیالدین اردبیلی و صفویان، رؤیای تشکیل دولت علوی را در سر میگذراندند. این رؤیا با اعلام حکومت صفویه در سال ۱۵۰۱ میلادی توسط شاه اسماعیل صفوی در تبریز به حقیقت به پیوست.[۵]
بایزید دوم سلطان وقت عثمانی در ابتدا برای کاهش نفوذ و محبوبیت شاه اسماعیل اول و دراویش اردبیل در میان مردم، سیاست تطمیع و تهدید را در پیش گرفت؛ از یک سو برای جذب آنان به احیاء خانقاهها و مقابر بزرگان اهل سنت پرداخت و از سویی دیگر علویانی را که برای زیارت صفیالدین اردبیلی به ایران میرفتند، مجازات نموده و آنان را به کرن و مدان (یونان) تبعید میکرد. حکومت عثمانی با این اقدامات نشان داد که دولتی سنی مذهب است.[۶]
بایزید دوم در راستای سیاست سنیگرایی، از گسترش طریقت بکتاشیه با محوریت بالم سلطان برای جلوگیری از نفوذ صفویان حمایت کرد. بدین منظور در سال ۱۴۹۲میلادی بالم سلطان را از آلبانی به شهر نَوشهر، محل زندگی و دفن حاج بکتاش ولی آورد و قبهای بر فراز قبر حاج بکتاش ولی ساخت و در کنار آن خانقاهی برای بالم سلطان بنا کرد.[۷] با این سیاست عثمانیها، بکتاشیهایی که شاخه پرجمعیت علویان بودند، تا سال ۱۸۰۰ میلادی زیر نظر و با کمکهای دولت عثمانی به راحتی زندگی کردند و در مقابل شاخهای از علویان که پیرو مکتب صفی الدین اردبیلی بوده و به شاه اسماعیل صفوی به عنوان رهبر دینی مینگریستند، همیشه در ظلم و تبعید بودند.
فشارهای دولت عثمانی علیه این شاخه از علویان در دوره سلطان سلیم همزمان با جنگ چالدران میان عثمانیها و صفویان در سال ۱۵۱۴ میلادی که به شکست صفویان منجر شد، به اوج خود رسید. برخی از گزارشها از صدور فتوای شیخالاسلام ابنکمال پاشا، فقیه عثمانی و نظریهپرداز جنگ مذهبی چالدران، علیه علویان و به دنبال آن قتلعام ۴۰ هزار علوی، پیش از برپایی جنگ توسط دولت عثمانی خبر دادهاند که فارغ از صحت و سقم آمار آن، نشان از برخورد شدید سلطان عثمانی نسبت به علویان دارد.[۸]
گزارشهای تاریخی از وخامت اوضاع علویان غیربکتاشی پس از شکست حکومت صفوی تا دوره سقوط دولت عثمانی، خبر دادهاند. طبق گزارشهای نویسندگان علوی، عثمانیها با فتوای افراطی و ضد شیعی ابنکمال پاشا علویانِ غیر بکتاشی یا قزلباشها کافر، رافضی و زندیق خوانده شدند.[۹]
وخامت اوضاع به حدی بود که حتی به دست گرفتن قرآن برای علویان ممنوع بود و کسی که به علوی قرآن میفروخت، گناه بزرگی مرتکب میشد. علویان برای گرفتن قرآن از دوستان مسیحی و یهودی خود میخواستند که برای آنان قرآن بیاورند. آنان از برگزاری مراسم عبادی و هرگونه اجتماع دینی در مسجد، خانقاه و هرجای دیگر منع شده و در صورت برپایی آن تبعید یا کشته میشدند. این گروه شیعی نمیتوانستند به مدارس رفته یا محلهای مشخصی را برای تعلیم و انتقال آموزههای دینی به نسل بعد تأسیس کنند. همچنین فرار آنان به مناطق صعب الوصول کوهستانی و جنگلی و در سکونت در آن مناطق از ترس قتلعام شدن، امکان ارتباط فرهنگی آنان با مراکز شیعی را غیر ممکن کرده بود.
این مسأله موجب شد وجود عالمان دینی در میان آنان اندک شده و عموم علویان از دانش دینی بهره کافی نداشته باشند در نتیجه آنان به باطنیگری و آموزش سینه به سینه روی آوردند. در نتیجه این اقدامات، جایگاه اجتماعی و اقتصادی علویان ضعیف شد و از نظر فرهنگی نیز فشارهای عثمانیها، انزوای قهری علویان غیربکتاشی را به مدت چند قرن و تا تأسیس حکومت جمهوری در ترکیه به دنبال داشت.[۱۰]
ساختار نژادی
علویان ترکیه از لحاظ نژادی به سه گروه تقسیم میشوند که عبارتند از ترکمنها، کردها و زازاها.
ترکمن
بیشترین نژاد علویان را ترکمنها به خود اختصاص دادهاند. ترکمنها شاخهای از نژاد ترک هستند که به لحاظ تاریخی به آنها اغوز میگویند. اغوزهایی که از نیمه دوم قرن دهم میلادی به اسلام گرویند، ترکمن نامیده شدند اما آن دسته از آنان که مسلمان نشدند، همچنان به اغوز شهرت دارند.[۱۱] ترکمنها خود سه دستهاند:
- چینیها
این گروه منسوب به شاخه اوچ اوک (به معنای سه تیر) اوغوزها هستند. در کتاب ولایت نامه حاج بکتاش ولی یکی از شخصیتهای تاریخی علویان، از این گروه سخن به میان آمده است. چینیها در دوران اولیه تسلط سلجوقیان بر آناتولی به این مناطق کوچ کردند. آنها از سوی دولت سلجوقی به عنوان حاکمان مناطق مرزی منصوب شدند. این گروه در اواخر قرن سیزدهم میلادی به دلیل هم عقیده بودن با صفویه و قرابت شدید و هم عقیده بودن با آنان به قزلباش معروف شدند. قزلباش لقبی بود که به سربازان صفویه اطلاق میشد. بسیاری از چینیها امروزه در شهرهای گرسون، تیره بولو، گورلو و واقفی کبیر واقع در استان ترابزون در شمال ترکیه زندگی میکنند. آنان تحت تأثیر بزرگان اهل سنت و والیان این مناطق، علویگری را رها کرده و به اهلسنت گرایش پیدا کردند. البته عدهای از چینیهایی که در استان بالکسیر واقع در شمال غربی ترکیه زندگی میکنند، هویت علوی خود را حفظ کردند.[۱۲]
- تَخْتَچیها
این گروه از ترکمنها امروزه در مناطق وسیعی از جنوب تا جنوب غربی ترکیه، از ماراش تا کوههای توروس و از انتهای کوههای توروس تا جنوب دریای اژه (دریایی در امتداد شمال غربی تا جنوب غربی ترکیه) زندگی میکنند. تختچیها را میتوان در مناطق جنگلی شهرهای آدانا، ماراش، ایچل، بوردور، اسپارتا، دنیزلی، موغلا، آیدین، ازمیر، بالیکسر، و تراکیا(بخش اروپایی ترکیه) مشاهده کرد.[۱۳]
- بیدیها
این گروه از شاخه بوزوک ترکمنها هستند که در تأسیس حکومت صفوی سهیم بودند. در دوران کنونی، علویانی که در میانه آناتولی زندگی میکنند، به بیدیها منسوب هستند. شهرهای آنکارا، توکات، کرشهیر، قیصری، نوشهیر و توابع آن محل سکونت این دسته از علویان ترکمن است.[۱۴]
کردها
برخی محققان استانبولی معتقدند، یک سوم کردهای ساکن در ترکیه، علوی هستند. کردهای علوی به صورت پراکنده در شهرهای بینگول، تونجلی، ارزنجان، سیواس، یوزگات، الازغ، مالاتیا، قهرمان ماراش و قیصری زندگی میکنند.[۱۵]
زازاها
زازاها یکی از نژاد علویان را تشکیل میدهند. زبان آنها شباهت زیادی به زبان کردی و حتی لری دارد. تقریبا نیمی از زازاها سنی و نیمی دیگر علوی هستند. زازاهای علوی در مناطقی از کوههای مونزور در شمال ترکیه، مرکز شهر ارزنجان و شهر ارزروم زندگی میکنند.[۱۶]
علویان نصیریه (عربها)
در ترکیه گروهی دیگر از علویان وجود دارند که دارای نژاد عرب هستند. آنها در جنوب ترکیه و در مناطق مرزی با سوریه در شهرهای حاتای و آدانا زندگی میکنند. این گروه همان علویان سوریه یا نصیریه هستند و ارتباطی با علویان ترکیه که به علویان آناتولی نیز مشهورند ندارند.[۱۷] علویان عرب نسبت به علویان ترکیه از جمعیت کمتری برخوردارند. برگزاری مراسم عید غدیر در شهر حاتای با حضور هزاران نفر، به عنوان یکی از مهمترین و باشکوهترین مراسم علویان به شمار میرود. در این مراسم مفتیهای اهل سنت و مسئولان دولتی نیز شرکت میکنند.[۱۸]
جمعیت و پراکندگی جمعیتی علویان ترکیه
با وجود آنکه هر ده سال یکبار در ترکیه سرشماری صورت میگیرد، اما به سبب آنکه در سرشماری مذهب، وابستگی دینی و قومی افراد پرسیده نمیشود، آمار رسمی و دقیقی درباره جمعیت دقیق علویان ترکیه و درصد جمعیت آنان نسبت به کشور ترکیه وجود دارد. از این رو آمارهای متفاوتی از ناحیه علویان و دیگر شیعهپژوهان ارائه میشود. برخی آمار علویان را ۳۰ درصد جمعیت کل ترکیه تخمین میزنند.[۱۹]
رضا زلیوت از نویسندگان علوی مدعی آن است، یک سوم جمعیت ترکیه را علویان تشکیل دادهاند. عزالدین دوغان، رئیس اوقاف جمع، معتقد است جمعیت آنان ۲۵ میلیون نفر است. برخی از محققان خارجی نیز بین ده تا بیست درصد را برآورد کردهاند.[۲۰] فرانسوا توال در کتاب ژئوپلتیک شیعه آمار علویان را در زمانی که جمعیت کل ترکیه ۶۲ میلیون نفر بود، شانزده میلیون نفر اعلام کرده است.[۲۱]
مجمع جهانی اهل بیت نیز در گزارشی جمیعت علویان را ۲۵ درصد ذکر کرده است.[۲۲] با این وجود دونمز نویسنده کتاب علویان ترکیه اعلام کرده پس از سفرهای متعدد به مناطق علوی نشین ترکیه و ملاقات با بزرگان و شخصیتهای علوی به این حدس رسیده است که جمعیت علویان ترکیه در حدود ۲۳ میلیون نفر است.[۲۳]
نتایج بررسی دونمز درباره جمعیت علویان ترکیه بر اساس آمار رسمی سال ۱۹۸۵ میلادی که جمعیت ترکیه ۵۰ میلیون نفر اعلام شده بود به صورت جدولی در زیر آمده است.
نام شهر | جمعیت کل | درصد علویان | جمعیت تخمینی علویان | نام شهر | جمعیت کل | درصد علویان | جمعیت تخمینی علویان |
---|---|---|---|---|---|---|---|
تونجلی | ۱۵۱۹۰۶ | ۱۰۰٪ | ۱۵۱۹۰۶ | سیواس | ۷۷۲۲۰۹ | ۷۰٪ | ۵۴۰۵۴۶ |
توکات | ۶۷۹۰۷۱ | ۷۰٪ | ۴۷۵۳۴۹ | قهرمان ماراش | ۸۴۰۴۷۲ | ۶۰٪ | ۵۰۴۲۸۳ |
چوروم | ۵۹۹۲۰۴ | ۶۰٪ | ۳۵۹۵۲۲ | اسکی شهیر | ۵۹۷۳۹۷ | ۶۰٪ | ۳۱۰۴۳۸ |
آماسیا | ۳۵۸۲۸۹ | ۶۰٪ | ۲۱۴۹۷۳ | آدی یامان | ۴۳۰۷۲۸ | ۶۰٪ | ۲۵۸۴۳۶ |
قارص | ۷۲۲۴۳۱ | ۵۰٪ | ۳۶۱۲۱۵ | مالاتیا | ۶۶۵۸۰۹ | ۵۰٪ | ۳۳۲۹۰۴ |
مانیسا | ۱۰۵۰۱۳۰ | ۵۰٪ | ۵۲۵۰۶۵ | الازیغ | ۴۸۳۷۱۵ | ۵۰٪ | ۲۴۱۸۵ |
ازمیر | ۲۳۱۷۸۲۹ | ۴۰٪ | ۹۲۷۱۳۱ | آدانا | ۱۷۲۵۹۴۰ | ۴۰٪ | ۶۹۰۳۷۶ |
ایچل | ۱۰۳۴۸۵ | ۴۰٪ | ۴۱۳۶۳۴ | حاتای | ۱۰۰۲۲۵۲ | ۴۰٪ | ۴۰۰۹۰۰ |
یوزقات | ۵۴۵۳۰۱ | ۴۰٪ | ۲۱۸۱۲۰ | ارزینجان | ۲۹۹۹۸۵ | ۴۰٪ | ۱۱۹۹۴ |
استانبول | ۵۸۴۲۹۸۵ | ۳۵٪ | ۲۰۴۵۰۴۲ | قاضیآنتپ | ۹۶۶۴۹۰ | ۳۵٪ | ۳۳۸۳۷۱ |
ارضروم | ۸۵۶۱۷۵ | ۳۵٪ | ۲۹۹۶۶۱ | آنکارا | ۳۳۰۶۳۲۷ | ۳۰٪ | ۹۹۱۸۹۷ |
آنتالیا | ۸۹۱۱۴۹ | ۳۰٪ | ۲۶۷۳۴۴ | بورسا | ۱۳۲۴۰۱۵ | ۲۰٪ | ۲۶۴۸۰۳ |
دیاربکر | ۹۳۴۵۰۵ | ۱۰٪ | ۹۳۴۵۰ | طرابزون | ۷۸۶۱۹۴ | ۱۰٪ | ۷۸۶۱۹ |
اوردو | ۷۶۳۸۵۷ | ۱۰٪ | ۷۶۳۸۵ | نیغده | ۵۶۰۳۸۶ | ۱۰٪ | ۵۶۰۳۸ |
زونگولداغ | ۱۰۴۴۹۴۵ | ۱۰٪ | ۱۰۴۴۹۴ | موغلا | ۴۸۶۲۹۰ | ۱۰٪ | ۴۸۶۲۹ |
بالیکسیر | ۹۱۰۲۸۲ | ۱۰٪ | ۹۱۰۲۸ | چاناق قلعه | ۴۱۷۱۲۱ | ۱۰٪ | ۴۱۷۱۲ |
موش | ۳۳۹۴۹۲ | ۱۰٪ | ۳۳۹۴۹ | کریک قلعه | ۲۹۷۰۹۸ | ۱۰٪ | ۲۹۷۰۹ |
گیرسون | ۵۰۲۱۵۱ | ۱۰٪ | ۵۰۲۱۵ | آیدین | ۷۴۳۴۱۹ | ۱۰٪ | ۷۴۳۴۱ |
تکیرداغ | ۴۰۲۷۲۱ | ۱۰٪ | ۴۰۲۷۲ | نوشهیر | ۲۷۸۱۲۹ | ۱۰٪ | ۲۷۸۱۲ |
ماردین | ۶۵۲۰۶۸ | ۱۰٪ | ۶۵۲۰۶ | ساکاریا | ۶۱۰۵۰۰ | ۱۰٪ | ۶۱۰۵۰ |
قیصری | ۸۶۴۰۶۰ | ۱۰٪ | ۸۶۴۰۶ |
وضعیت اقتصادی علویان
علویان ترکیه از حیث اقتصادی قدرت چندانی ندارند. وضعیت آنان تفاوتی با دیگر شیعیان ترکیه ندارد. علویان همواره با دولتهای وقت مخالفت کرده، کمتر جذب ارگانهای دولتی میشوند. البته سیستم اقتصادی ترکیه عامل مهمی در وضعیت اقتصادی علویان دارد. در این سیستم، سرمایهدارها و شرکتها از دولت حمایت میکنند تا دولت دوباره انتخاب شود. دولتها نیز بیشترین امکانات و تسهیلات را به حامیان خود اختصاص میدهد. بیشتر سرمایهداران نیز سنیهای ملیگرا هستند. از این رو علویان که همیشه از احزاب مخالف دولت حمایت میکردند، از تسهیلات دولتی محروم میماندند. به طور کلی میتوان گفت وضعیت اقتصادی علویان ترکیه در سطح متوسط و پایین است.[۲۴]
وضعیت سیاسی علویان در قرن ۲۰ و ۲۱ میلادی
علویان و به طور خاص علویان غیربکتاشی در طول بیش از شش قرن حکومت عثمانی، نهتنها از جایگاه سیاسی در دولت سلاطین عثمانی برخوردار نبودند، بلکه از حداقل حقوق مدنی، اجتماعی و دینی نیز محروم بودند. در اواخر دولت عثمانی و به صورت مشخص از سال ۱۸۷۶ میلادی به بعد، عده زیادی در راستای ترقی کشور برای تحصیل به اروپا فرستاده شدند. این گروه که پس از بازگشت، به قشر روشنفکر معروف بودند، با تفکرات ماتریالیستی و غربزده خود نقش مهمی در فروپاشی حکومت عثمانی و تشکیل حکومت جمهوری لائیک ترکیه داشتهاند.
علویان که متحمل انزوای طولانی مدت و اجباری حکومت عثمانی شده بودند، نقش مهمی در شکلگیری جریان روشنفکری و برپایی نظام جمهوری لائیک به رهبری آتاتورک ایفا کردند.[۲۵]بسیاری از علویان ترکیه، به سبب ظلم و ستم عثمانیها علیه آنان، آتاتورک ـکه خود یکی از علویان بکتاشی بودـ را به عنوان منجی خود قلمداد کرده و از نظام جمهوری ترکیه حمایت کردند.[۲۶]
ارادت آنان به آتاتورک تا حدی است که تصویر او را در کنار تصویر حضرت علی(ع) و حاجی بکتاش ولی قرار میدهند. این در حالی است که آتاتورک در سال ۱۹۲۵ میلادی، تمامی طریقتها و گروههای دینی را ملغی کرد، اما خشم از عملکرد حکومت عثمانی و تحریک روحیه ملی در اثر پیروزی ملت ترک در طول جنگ های استقلال(۱۹۱۹ ـ ۱۹۲۲ میلادی) مانع از رویارویی علویان با وی شد.[۲۷]
علاوه بر آن، تغییرات گسترده در ترکیه به دنبال اعلان جمهوریت، دگرگونیهای زیادی را برای علویان به دنبال داشت که از میان آن میتوان به راهسازی در مناطق صعب العبور محل سکونت علویان، بهبود امکانات ارتباطی، اجرای تدریس اجباری اشاره کرد که این موارد منجر به ارتباط بیشتر علویان با جوامع بزرگ شهری شد. در کنار این موارد سیاست غیردینی کردن حکومت، لغو احکام شرعی و اعلام آزادی عمومی مذهب، هرکدام سهم بسزایی در از میان رفتن تهدیدات و خصومت هایی که از سوی جامعه مرکزی و محیط پیرامونی علویان علیه آنان اعمال میشد، داشت.
تغییر نظام در ترکیه، در کنار فوائد فوق، آسیبهایی را نیز بر جامعه علوی وارد کرد که از جمله آن میتوان به کمرنگ شدن وظایف ددهها(رهبران علوی)، رو به افول نهادن برگزاری مراسم آیینی، بیاطلاعی فرزندان تحصیل کرده در محیط جدید از طریقت علوی و به طور کلی دگرگون شدن انجام سنن عقیدتی به ویژه مسأله بداهت وحدت جمعی فرقه اشاره کرد که همه این امور ناشی از افزایش کوچ گروهی و مهاجرت علویان از روستاهای خود به شهرهای بزرگ به ویژه در سالهای ۱۹۴۸ ـ ۱۹۵۶میلادی است.[۲۸]
گرایش سیاسی علویان
پس از تشکیل حکومت جمهوری لائیک در سال ۱۹۲۳ میلادی، علویان بعد از حدود ۴۰ سال در سال ۱۹۶۶ میلادی نخستین حزب خود به نام «حزب وحدت ترکیه» را تشکیل دادند. در پرچم سرخرنگ این حزب، دوازده ستاره به نشانه دوازده امام منقش شده بود. این حزب در سال ۱۹۶۹ میلادی توانست ۸ کرسی مجلس را به خود اختصاص دهد. پس از شکست این حزب در سال ۱۹۷۳ میلادی اعضای آن به «حزب جمهوریت خلق» روی آوردند؛
پس از کودتای نظامی در سال ۱۹۸۰ میلادی، علویان به «حزب خلق دموکرات سوسیال» تمایل پیدا کردند. علویان پس از جمهوری ترکیه از سوی احزاب چپ سوسیالیستی و گروههای کمونیستی استثمار میشوند.[۲۹] ریشه چپگرا بودن علویان را میتوان در وضعیت معیشتی جامعه مهاجر علوی به حاشیه شهرها به صورت آلونک نشینی و عقبماندگی آنان دانست. این وضعیت موجب شد تا جوانان تحصیل کرده علوی، به شعارهای جذاب عدالت و برابریِ سوسیالیزم روی آوردند. از این رو بخش مهمی از سازمانهای چریکی و غیر مسلح را علویان تشکیل دادند و نمادهای علوی نظیر سرودهای آنان و سبیلهای بلند به سمبل گرایش انقلابی و چپ تبدیل گشت.[۳۰]
شعائر عقیدتی آنان صبغه سیاسی به خود گرفت و در نهایت فرقه علوی از نگاه طرفدارانش، مفهوم سوسیالیسم، ترقیخواه و عدالت را یافته بود در مقابل مذهب اهل سنت به عنوان مظهر تمامعیاری از ارتجاع سیاسی و به تعبیری دیگر راستگرا تلقی میشد.[۳۱]
گرایش کمونیستی علویان، حوادث تلخی را برای آنان رقم زد. در سال ۱۹۷۸ میلادی، حزب راستگرای افراطی «جنبش ملی»، به رهبری ناسیونالیست افراطی، آلب ارسلان ترکیش در شهر قهرمان ماراش در جنوب ترکیه، اقدام به کشتار علویان نمود که به دنبال آن بیش از صد علوی به قتل رسیدند.
پس از این حادثه نظامیان که از جریانهای چپ گرا احساس خطر میکردند، در سال ۱۹۸۰ اقدام به کودتای نظامی کردند. رهبران کودتا برای جلوگیری از نفوذ علویان و کمونیستها ـ که از نگاه کودتاگران دو مفهوم مترادف بودند ـ از گرایشهای اسلامگرایانه حمایت کردند. در همین راستا بود که برای نخستین بار پس از جمهوری ترکیه، بر اساس ماده ۲۴ قانون اساسی ۱۹۸۲ میلادی، آموزش دینی بر اساس مذهب حنفی از دبستان تا دبیرستان همگانی و اجباری شده و ورود دانش آموختگان مدارس حوزوی به دانشگاهها، آزاد و بر تعداد مساجد و مدارس دینی اهل سنت افزوده شد. علاوه بر آن امامان جماعت حنفی مذهب پس از احداث اجباری مساجد در مناطق علوی نشین توسط حکومت، بر علویان تحمیل شدند.[۳۲]
این اقدامات خشم علویان را برانگیخت و موجب اعتراضات و تظاهرات علویان در ترکیه شد. احزاب راستگرای افراطی نیز جواب اعتراضات را با کشتن علویان معترض میدادند. بر این اساس در سال ۱۹۸۰ میلادی دست کم ۲۵ علوی در شهر چوروم کشته شدند. حادثه قهرمان ماراش و حوادث بعد از آن منجر به مهاجرت علویان به اروپا شد.[۳۳]
سرخوردگی روشنفکران علوی از کمونیزم و سقوط اتحاد جماهیر شوروی زمینه ساز بازگشت علویان به هویت اصلی خود شد. آنان دریافته بودند که پیش از ظهور تفکر سوسیالیستی، مفاهیم مساوات، عدالت و آزادی همیشه همراه علویگری بوده است. این عامل در کنار ظهور بنیادگرایی اسلامی یا به تعبیری اسلام سیاسی در ترکیه مهمترین انگیزه برای تأسیس و گسترش روزافزون سازمانها علوی شد.[۳۴]
بدین ترتیب هراس از سنی شدن احتمالی جوانان، بزرگان علوی را به برگزاری مراسم آیینی «جم» در شهرها برای ارتباط نسل جوان علوی با شیوه زندگی و آداب و رسوم گذشتگان و تألیف کتابهای متعدد برای آموزش عقیدتی جوانان واداشت. فعالیت های دینی و فرهنگی گسترده علویان در دهه ۹۰ میلادی با تأثیر فراگیر دین در زندگی عمومی مردم ترکیه همراه شد.[۳۵]
این فضا بستری را برای وخامت تنشهای سنی ـ علوی فراهم کرد. حادثه آتش سوزی هتل محل اقامت میهمانان کنفرانس علویان در شهر سیواس توسط نمازگزاران اهلسنت در سال ۱۹۹۳ میلادی و حادثه تیراندازی افراد مسلح ناشناس به منطقه غازی عثمان پاشای شهر استانبول در ۱۹۹۵ میلادی که اولی منجر به کشته شدن ۳۷ نفر و حادثه دوم منجر به کشته شدن ۱۸ نفر شد، از وخامت این تنشها حکایت در این دهه حکایت دارد.[۳۶][۳۷]
علویان در دوره حزب حاکم عدالت و توسعه
با درخواست ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا، فرصت مناسبی برای علویان ترکیه فراهم شد. چراکه اعطای آزادیهای دینی و قومی و رعایت آن یکی از قوانین اتحادیه اروپا به شمار میرود.[۳۸] علویان از فرصت استفاده نموده و مطالبات خود را برای دولت ترکیه ـکه بر اساس تفکرات حزب اسلامگرای عدالت و توسعه اداره میشودـ بیان کردهاند.
حزب عدالت و توسعه با به دست گرفتن قدرت در سال ۲۰۰۲ میلادی در راستای تعامل با علویان به اقدامات کلی دست زد و رفته رفته نفوذ خود را در مناطق علوی نشین بیشتر کرد. همین امر باعث شد این حزب در انتخابات سال ۲۰۰۷ میلادی بخشی از علویان ترکیه را با خود همراه سازد. با پیروزی مجدد این حزب، دولت اردوغان به سبب پی بردن به ضرورت تعامل جدیتر با علویان و پاسخگویی به مطالبات اقدامات علمی خود را در این زمینه شدت بخشید.[۳۹]
پخش مراسم عزاداری امام حسین (ع) در دوازده روز نخست ماه محرم در شبکه ملی رادیو و تلویزیون ترکیه (TRT) به ویژه پخش زنده عزاداری در روزهای تاسوعا و عاشورا در شهرهای استانبول و آنکار با حضور نخستوزیر ترکیه و شخصیتهای دینی و مقامات سیاسی ترکیه، ایران و عراق و نیز پخش برنامههای مذهبی و فرهنگی ویژه شهادت امام حسین (ع) از آشکارترین اقدامات دولت اردوغان در این زمینه است.[۴۰]
از جمله خدمات مهم دولت اردوغان به علویان ترکیه، اعطای اجازه تدریس کتابهایی با هدف آشنایی علویگری در مدارس ترکیه است. این کتابها از سال چهارم ابتدایی در ترکیه تدریس خواهد شد. سرفصل های مطرح شده در این کتابها از سوی عزالدین دوغان، رئیس بنیاد جم ترکیه، تهیه شده است. دولت ترکیه با تشکیل کارگروه پیگیری مطالبات علویان به دنبال حمایت گسترده آنان از دولت خود است.[۴۱] در سال ۲۰۱۴ میلادی نیز احمد داوود اوغلو نخست وزیرترکیه جدید ترکیه برای نخسین بار از یکی از اماکن دینی علویان در شهر تونجلی دیدن کرد.
عقاید علویان
توحید
علویان به دلیل آنکه در فروپاشی حکومت عثمانی و تشکیل حکومت جمهوری لائیک ترکیه سهیم بودند و به سبب فقدان عالمان آگاه در دوران معاصر، به بیخدایی و کفر متهم شدند. این مسأله در بسیاری از کتابهایی که در مخالفت با علویان نوشته شده است به چشم میخورد.[۴۲] این در حالی است که علویان همیشه معقتد به خدای یگانه بودند. متون قدیمی علویان نظیر مقالات منسوب به حاج بکتاش ولی[۴۳] و کتاب محبت یامان شیخ صافی ولی و نیز کتابهای جدید نویسندگان علوی، حکایت از ایمان و اعتقاد آنان به توحید خداوند دارد.[۴۴][۴۵][۴۶]
علویان در بسیاری از سخنان خود از عبارت «حق ـ محمد ـ علی» یا «الله ـ محمد ـ علی» استفاده میکنند که این موضوع سبب شده تا برخی آن را به تثلیث در مسیحیت تشبیه کنند.[۴۷] علویان نیز به این شبهه پاسخ دادهاند که این تعبیر آنها به سبب عشق عمیق آنان به خداوند متعال، پیامبر رحمت(ص) و علی(ع) است و این تعبیر حکایت از اعتقاد آنان به الوهیت، نبوت و ولایت دارد.[۴۸]
نبوت و امامت
علویان به نبوت عامه و خاصه اعتقاد راسخ داشته و در بسیاری از مراسمهای خود از پیامبر(ص) طلب شفاعت میکنند.[۴۹] آنها در باب امامت نیز مانند دیگر شیعیان اثنیعشری معتقد به امامت بلافصل علی (ع) هستند. آنها امامت را مقامی از سوی خداوند به حضرت علی(ع)، امام حسن، امام حسین (علیهماالسلام) و فرزندان ایشان دانسته و معتقدند امام، حجت خداوند در روی زمین است.
علویان بر این باورند که پس از رحلت پیامبر(ص) خلفای سه گانه حق علی(ع) را غصب کردند از این رو به آنها دشمنی میورزند. علویان تأکید بسیاری بر جنبههای عرفانی نبوت و امامت دارند و معتقدند این دو مقام ریشه در قرب و مقام معنوی دارد.[۵۰]
غالیبودن علویان ترکیه؛ حقیقت یا اتهام
غالی بودن به علویان از دیگر موضوعاتی است که به آنها نسبت داده میشود. برخی مدعیاند علویان درباره حضرت علی(ع) غلو میکنند و او را خدا یا مقدم بر پیامبر(ص) میدانند. علویان ترکیه معتقدند این تهمتی بیش نیست و در هیچ یک از منابع علویان این مطلب وجود ندارد. ریشه این تهمتها را در علاقه شدید علویان به حضرت علی (ع) و بیزاری از خلفا در کشوری که بیش از شش قرن در سلطه عثمانیهای سنی بوده است، میتوان دید.[۵۱]
علویان نام علی را بیش از نامهای دیگر برای فرزندانشان برمیگزینند. آنها شمایل حضرت علی (ع) را در خانهها، محل کار و محل برگزاری مراسم خود در بهترین نقطه نصب میکنند.[۵۲]
معاد
اعتقاد به معاد در میان علویان از مسلمات بوده و آنان معاد و زندگی پس از مرگ را مانند دیگر مسلمانان از اصول اعتقادی خود میدانند.[۵۳]
میزان پایبندی علویان ترکیه به شریعت
در میان علویان ترکیه، در کنار اعتقادات، آموزههای عرفانی نقش مهمی داشته است و شریعت همواره با طریقت همراه بوده است. این همراهی گاه موجب شده تفسیرهای نادرستی از التزام علویان به شریعت و مسائل فقهی شود. اما رهبران نخستین علویان ترکیه نظیر بدرالدین نویان همواره خود را پیرو فقه جعفری دانسته و تفاوتی میان خود و دیگر شیعیان امامی قائل نشدند. آنها فروع دین را همانند بسیاری از مسلمانان در نماز، روزه، حج، زکات، خمس، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبری میدانند.[۵۴]
با این همه در میان علویان جریانی انحرافی شکل گرفت که با سوء استفاده از آموزه های عرفانی در پایبندی خود به شریعت، سستی نموده و نماز، روزه، حج و دیگر احکام شریعت را به بهانه وارد شدن در مرحله طریقت کنار نهادند. این جریان به جای اقامه نماز، نماز حلقه انجام میدهند که منظور از آن، حضور در مراسم آیینی «جمع» و دعا کردن در آن مراسم است.
آنها در کنار این انحراف در مورد روزه نیز معتقد به روزه ماه محرم از روز اول تا روز دوازدهم هستند. البته برخی از علویانی که التزام علمی به روزه ماه رمضان دارند، به عشق دوازده امام، دوازه روز از ابتدای محرم نیز روزه میگیرند.[۵۵]
به اعتقاد برخی، علویان به دلیل ظلم و فشار عثمانیها بر آنان، از اعمال و آدابی که آنها انجام میدانند نظیر رفتن به مسجد و اقامه نماز در آن، خودداری میکردند و با این اقدام مخالفت خود را با عثمانیها ابراز میکردند. برخی دیگر معتقدند، فرار علویان از دست عثمانیها به مناطق صعب العبور و هجرت از شهرها به مناطق دور دست، موجب انزوای آنان شد. این انزوا دو مسأله را در پی داشت: نخست موجب شد جایگاه اجتماعی و اقتصادی علویان همواره ضعیف باشد. دوم آنکه در زمینه فرهنگی، علویان به دلیل نداشتن مدارس برای آموزش تعالیم دینی، نتوانستند از آموزههای دینی بهرهمند شوند، از این رو رویکرد باطنیگری را در پیش گرفته و به آموزشهای سینه به سینه روی آورند. البته گرایش آنان به باطنیگری بیارتباط با آموزههای عرفانی طریقت بکتاشیه که همواره با علویان آناتولی همراه بود، نیست.[۵۶]
مراسم آیینی
علویان ترکیه مانند دیگر گروههای شیعی دارای آیینها و مراسمی هستند که از میان آن میتوان به مراسم عاشورا، آیین مصاحب، آیین جم، و مراسم یادبود حاجی بکتاش ولی اشاره کرد.[۵۷]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۱۷ـ۱۸؛ محمد صدر محمدی، تاریخ اجتماعی سیاسی علویان ترکیه.
- ↑ مهدی جمالی فر، مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۲۵.
- ↑ نوری دونمز، علویان ترکیه، ص۱۹.
- ↑ مهدی جمالی فر، مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۲۷.
- ↑ نوری دونمز، علویان ترکیه، ص۱۹.
- ↑ نوری دونمز، علویان ترکیه، ص۲۰.
- ↑ مهدی جمالی فر، مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۳۵.
- ↑ نوری دونمز، علویان ترکیه، ص۲۱.
- ↑ رسول جعفریان، «نظریه دارالحرب - دارالاسلام و تعریف کفر در فقه حنفی و تأثیر و تأثّر آن از رویدادهای خراسان در قرن دهم هجری».
- ↑ نوری دونمز، علویان ترکیه، ص۲۲ و ۲۳.
- ↑ اوزوم، علوی گری امروز ما، ص۱۳.(به نقل از کتاب علویان ترکیه)
- ↑ نوری دونمزف، علویان ترکیه، ص ۲۸.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۲۸.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۲۹.
- ↑ اوزوم، علویگری امروز ما، ص ۱۷.
- ↑ بابک وفایی، شیعیان ترکیه؛ اوضاع سیاسی ـ اجتماعی، ص ۱۰۸.
- ↑ «العلویون فی ترکیا»، سایت ترک پرس.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۳۱.
- ↑ مهدی بهرامشاهی، «ساختار اجتماعی ـ سیاسی علویان در ترکیه»، دو هفته نامه پگاه حوزه، ش ۲۳۳.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۲۰.
- ↑ فرانسوا توال، ژئوپلتیک شیعه، ص۱۹۴.
- ↑ محمود تقی زاده داوری، گزارشی از آمار جمعیتی کشورهای جهان بر اساس منابع اینترنتی و مکتوب، ص۳۷.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۳۲.
- ↑ بابک وفایی، شیعیان ترکیه؛ اوضاع سیاسی ـ اجتماعی، ص ۱۶۰.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۲۳ و ۲۴.
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۰.
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۱.
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۲.
- ↑ نوری، دونمز، ص۲۴.
- ↑ محمد علی قاسمی، گزارش پژوهشی، تأثیر علویان بر سیاست ترکیه معاصر، ص۸، به نقل از مقدمه ای بر شناخت جامعه علویان ترکیه.
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۳.
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۳ و ۸۴
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۳ و ۸۴
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۵
- ↑ کریستیانکهل بودروگی، بازیابی فرقه علوی در ترکیه، ص۲۲.
- ↑ نوری دونمز، علویان ترکیه، ص۲۵.
- ↑ مهدی جمالی فر،مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص ۸۷ و ۸۸.
- ↑ جمالی فر، مقدمه ای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۸۸.
- ↑ جمالی فر، مقدمه ای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۹۲ و ۹۳.
- ↑ جمالی فر، مقدمه ای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۹۳.
- ↑ جمالی فر، مقدمه ای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، ص۹۴.
- ↑ به عنوان نمونه ر.ک: اسماعیل، کایقوسوز، خدایی را که نمیبینم عبادت نمیکنم، ص ۱۱ـ۱۳.
- ↑ حاج بکتاش ولی، مقالات، ص ۲۵ـ ۲۶.
- ↑ محمت یامان، شیخ صافی اردبیلی و فرمایش او، ص ۵۴ ـ ۵۵.
- ↑ اوزدمیر، علیرضا، علویگری، ص۷۲.
- ↑ کایا حیدر، علم حال بکتاشی، ص۳۹؛ ر.ک: دونمز، علویان ترکیه، ص۸۷ـ ۹۲.
- ↑ لطفی قلعهلی، علویگری مجموعه هزار و یک گل، ص۲۰ به نقل از کتاب علویان ترکیه.
- ↑ بدرالدین نویان دده، علویگری بکتاشیگری، ص۵۴.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۹۲ـ۹۴.
- ↑ اوزدمیر، علویگری، ص ۷۵ـ ۷۶؛ اوزوم، علویگری امروز ما، ص۸۰، به نقل از دونمز، علویان ترکیه.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۱۰۴.
- ↑ اوزوم، الیاس، علویگری امروز ما، ص۷۹.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص ۱۰۵.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۱۰۸ـ ۱۱۹.
- ↑ دونمز، علویان ترکیه، ص۱۱۳.
- ↑ صدر محمدی، «تاریخ اجتماعی سیاسی علویان ترکیه»، خبرگزاری اهلبیت ابنا..
- ↑ مهدی جمالی فر، مقدمهای بر جامعه علویان ترکیه، ص ۱۴۵- ۱۶۵.
منابع
- منابع اصلی:
- جمالیفر، مهدی، مقدمهای بر شناخت جامعه علویان ترکیه، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۱ش.
- دونمز، نوری، علویان ترکیه، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹ش.
- بهرامشاهی، مهدی، «ساختار اجتماعی ـ سیاسی علویان در ترکیه»، پگاه حوزه، ش ۲۳۳، خرداد ۱۳۸۷.
- رسول جعفریان، «نظریه دارالحرب - دارالاسلام و تعریف کفر در فقه حنفی و تأثیر و تأثّر آن از رویدادهای خراسان در قرن دهم هجری».
- محمدی، محمدصدر، تاریخ اجتماعی سیاسی علویان ترکیه ـ قسمت اول، خبرگزاری ابنا، تاریخ انتشار: ۰۸-۱۱-۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۰۱-۰۵-۱۳۹۷ش.
- «العلویون فی ترکیا»، ترکبرس، تاریخ انتشار: ۱-۰۷-۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید: ۱-۰۵-۱۳۹۷ش.