جامعیت اسلام
جامعیت اسلام از ویژگیهای دین اسلام که براساس نظر مشهور به این معناست که اسلام با درنظر داشتن سعادت دنیوی و اخروی انسان، برای همه ابعاد زندگی انسان برنامه دارد. در مقابل جامعیت اسلام نسبت به مسائل دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی، نظریه جامعیت حداقلی و حداکثری مطرح شده است. نظریه جامعیت و دین حداقلی، دین را به سعادت اخروی محدود میکند و براساس جامعیت و دین حداکثری، همه معارف بشری حتی علوم تجربی را نیز میتوان از دین استنباط کرد.
اصل جامعیت اسلام را مورد پذیرش اسلامشناسان و مسلمانان دانستهاند. برای اثبات آن، به آیات متعددی همچون آیه اکمال دین، آیه ۱۳ سوره شوری، آیه خاتمیت و آیات دلالتکننده بر جهانی و جاودانه بودن اسلام استناد شده است. جامعیت قرآن و سنت، ملازمه خاتمیت و جاودانگی اسلام با جامعیت آن از دیگر دلایل اثبات جامعیت بیان شده است.
تشکیل حکومت اسلامی، علم دینی و طب اسلامی را از آثار اعتقاد به جامعیت دین اسلام برشمردهاند.
ویژگی اختصاصی اسلام
جامعیت اسلام را از ویژگیهای اختصاصی دین اسلام در برابر دیگر ادیان شمردهاند.[۱] به گفته مرتضی مطهری، جامعیت و همه جانبه بودن آموزههای اسلامی، مورد قبول اسلامشناسان است.[۲] بعضی محققان، جامعیت اسلام نسبت به آموزهها و قوانین ضروری برای رسیدن انسان به کمال مطلق را مسلم و مورد اتقاق همه مسلمانان دانستهاند.[۳]
علامه طباطبایی، اسلام را جامعترین دین شمرده و بر این باور است که در ادیان و شرایع دیگر، تنها احكامى بیان شده كه مهمترين حكم و مناسبترين آنها به حال امتها و به مقدار استعدادشان بود؛ ولی در اسلام همه مسائل مهم و غیرمهم بیان شده است.[۴] مفسرانی چون علامه طباطبایی معتقدند براساس آیه ۱۳ سوره شوری شریعت اسلام، جامع همه شریعتهای گذشته است و هر آنچه در شریعتهای پیش از اسلام بود، در اسلام وجود دارد.[۵]
اسلام... مکتبى است که برخلاف مکتبهاى غیر توحیدى در تمام شؤون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سیاسى و نظامى و اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادى و معنوى نقش دارد، فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است.[۶]
جامعیت اسلام را از مبانی کلامی تأثیرگذار در اجتهاد و استنباط احکام فقهی ازجمله در احکام اجتماعی و مربوط به حکومت شمردهاند.[۷] جامعیت اسلام در مباحث کلامی و فلسفی با عناوینی همچون دین حداقلی یا حداکثری، قلمرو و گستره دین،[۸] ویژگیها و امتیازات اسلام[۹] مورد بحث قرار گرفته است. جامعیت اسلام، با مباحثی مانند هدف و پیام دعوت پیامبران به ویژه پیامبر اسلام(ص)،[۱۰] جامعیت قرآن[۱۱] و حداقلی یا حداکثری بودن فقه[۱۲] در ارتباط است.
دیدگاهها
درباره جامعیت اسلام سه دیدگاه و رویکرد مطرح شده است:[۱۳]
جامعیت اعتدالی: تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان
مشهور عالمان شیعه[۱۴] و بیشتر عالمان مسلمان معتقدند اسلام، جهت تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان، برای همه شئون و ابعاد زندگی انسان برنامه و دستورالعمل دارد؛[۱۵] از رابطه انسان با خدا گرفته تا رابطه انسان با خود، روابط اجتماعی و خانوادگی و روابط انسان با جهان.[۱۶] به گونهای که اگر رهنمودها و دستورالعملهای اسلام برای سعادت دنیوی و اخروی نبود، انسان با عقل خود به چنین سعادتی دست نمییافت.[۱۷] علامه طباطبایی اسلام را دینی جامع برای تأمین سعادت دنیا و آخرت دانسته[۱۸] و معتقد است برخلاف ادیان موجود، اسلام سعادت دنیا و آخرت را با هم در نظر داشته و یکی را فدای دیگری نکرده است.[۱۹] در نظر امام خمینی، اسلام، در تمام شؤون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى دخالت و نظارت دارد و هر نکتهای که در تربیت و سعادت انسان و جامعه نقش دارد، بیان کرده است.[۲۰] به باور مطهری نیز اسلام، دینی جامع است و به همه جوانب نیازهای انسانی- اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی- توجه کرده است.[۲۱]
جامعیت حداقلی
برخی از روشنفکران مسلمان همچون مهدی بازرگان و عبدالکریم سروش، جامعیت اسلام را منحصر در سعادت اخروی دانسته و دین را حداقلی توصیف کردهاند.[۲۲] براساس این دیدگاه، اسلام و به طور کلی ادیان، فقط سعادت اخروی و رابطه انسان با خدا را تأمین میکنند و مسائل دنیوی و اجتماعی به دین ربطی ندارد و به عقل انسان واگذار شده است.[۲۳] از نظر بازرگان، اسلام امور اقتصادی، سیاسی و حکومتی و مدیریتی را به عقل و تجربه مسلمانان واگذار کرده و احکام و تعالیم خاصی ندارد؛ همانطور که خانهداری و باغبانی و آشپزی را به خودشان واگذار کرده است.[۲۴]
گفته شده دین حداقلی از نظر اسلام پذیرفته نیست و بسیاری از عالمان مسلمان، جامعیت اسلام نسبت به همه شئون زندگی بشر را پذیرفتهاند.[۲۵] همچنین محدود کردن دین به سعادت اخروی را ادعایی بیدلیل و موجب نادیده گرفتن آیات و روایات متعدد شمردهاند.[۲۶]
جامعیت حداکثری
بعضی از متفکران مسلمان به جامعیت حداکثری اسلام معتقدند. از نظر آنان، همه علوم در اسلام و منابع آن همچون قرآن وجود دارد و تمام معارف بشری حتی علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی را نیز در دین باید جستجو کرد.[۲۷] عبدالله جوادی آملی، مفسر و فقیه شیعه، را از طرفداران گستردگی و جامعیت اسلام نسبت به همه علوم و روشها برشمردهاند.[۲۸]
دیدگاه حداکثری به اسلام را ناپذیرفتنی دانسته و گفته شده بسیاری از مسائل دنیوی و علوم تجربی با سعادت انسان ارتباطی ندارند و ازاینرو، از قلمرو دین خارجاند.[۲۹]
دلایل
جامعیت اسلام را برای کسی که به قرآن و روایات مراجعه کند، روشن دانسته[۳۰] و برای اثبات جامعیت اسلام به دلایل مختلفی از آیات و روایات استناد شده است.
آیات قرآن
برخی از آیات متعددی که برای اثبات جامعیت اسلام به آنها استناد شده، از این قرار است: آیه اکمال دین،[۳۱] آیه ۱۳ سوره شوری،[۳۲] آیه ۱۴۳ سوره بقره،[۳۳] آیه ۳۸ و ۵۹ سوره انعام،[۳۴] آیات مربوط به اهداف بعثت پیامبران،[۳۵] آیه خاتمیت[۳۶] و آیات دال بر جهانی و جاودانه بودن اسلام.[۳۷]
طبق ظاهر آیه ۸۹ سوره نحل و آیه ۱۱۱ سوره یوسف همه چیز در قرآن بیان شده است؛ اما ازآنجاکه در واقع همه چیز در قرآن بیان نشده، به نقل علیرضا اعرافی، فقیه شیعی و استاد حوزه علمیه قم، بیشتر مفسران گفتهاند مراد همه چیزهایی است که در سعادت و هدایت انسان دخیلاند.[۳۸]
جامعیت قرآن و سنت
برای اثبات جامعیت اسلام به روایاتی که بر جامعیت قرآن و سنت دلالت دارند، استناد شده است.[۳۹] گفته میشود قرآن، به عنوان مهمترین و اصلیترین منبع آموزههای اسلام،[۴۰] چون برای هدایت بشر به سوی سعادت دنیا و آخرت نازل شده، بیانگر هر چیزی است كه در هدایت مردم نقش دارد.[۴۱]
سنت پیامبر اکرم(ص) را نیز دلیلی بر جامعیت اسلام نسبت به زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی دانستهاند.[۴۲] دعاها و مناجات معصومین(ع) که شامل مسائل دنیوی نیز میشوند، از شواهد جامعیت اسلام شمرده شدهاند.[۴۳] در اصول کافی، تحت عنوان «همه حلالها و حرامها هر آنچه مردم بدان نیازمندند، در قرآن و سنت آمده است» ده حدیث نقل شده است.[۴۴]
قرآن، دستور عمومی و قانون اساسی مسلمین است؛ دستوری است شامل مجموعه قوانین دینی، اجتماعی، مدنی، تجاری، نظامی، قضایی، جنایی و جزایی. این مجموعه قوانین از تکالیف زندگی روزانه تا تشریفات دینی، از تزکیه نفس تا حفظ بدن و بهداشت، از حقوق عمومی تا حقوق فردی، از منافع فردی تا منافع عمومی، از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب و مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده همه را در بردارد.[۴۵]
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که هر آنچه موجب نزدیک شدن به بهشت و دوری از جهنم میشود، به مردم اطلاع داد و از آنچه مردم را به جهنم نزدیک و از بهشت دور میکند، نهی کرد.[۴۶] محمدتقی مصباح یزدی، برای اثبات جامعیت اسلام به این روایت استناد کرده است.[۴۷]
استدلال از طریق خاتمیت و لوازم آن
- ملازمه خاتمیت و جامعیت: جامعیت و کامل بودن اسلام لازمه خاتمیت آن تلقی شده است؛ دینی که کامل و جامع نباشد، نمیتواند ادعای خاتمیت داشته باشد؛ زیرا موجب نقض غرض در هدایت بشر میشود.[۴۸] استناد به مسئله خاتمیت به صورت استدلال چنین بیان شده است: دین اسلام خاتم ادیان است؛ دین خاتم باید کامل و جامع باشد؛ پس دین اسلام کامل و جامع است.[۴۹]
جامعیت اسلام را از علتها و ارکان خاتمیت آن شمردهاند؛ زیرا یکی از علتهای ظهور پیامبران و دینهای جدید، جامع و مناسب نبودن دینهای پیشین برای آیندگان بود. اسلام با جامعیت و کمالش نیازهای آیندگان را نیز برآورده کرده است. ازاینرو، به دین جدیدی نیاز نیست.[۵۰]
- ملازمه جاودانگی و جامعیت: جامعیت از مهمترین ارکان جاودانگی اسلام دانسته شده است؛[۵۱] چون اسلام، خاتم ادیان و تا قیامت جاودانه است، باید جامع بوده، برای تمامی افعال و اعمال مردم دستور داشته باشد.[۵۲]
- ملازمه جامعیت و جهانی بودن اسلام: جهانشمول بودن اسلام را نیز از دلایل جامعیت آن شمردهاند؛ زیرا دینی میتواند جهانی باشد که جامع و پاسخگوی نیازهای همه مردم جهان باشد.[۵۳]
گفته شده با توجه به اینکه دنیا مقدمه آخرت و راهی برای رسیدن به آن است، ازاینرو، دین جامع نمیتواند نسبت به مسائل دنیوی بیتوجه و بیگانه باشد، بلکه باید در همه مسائل دنیوی همچون فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اجتماع و حکومت قانون و ضابطه داشته باشد.[۵۴]
معیار و شاخصههای جامعیت
معیار و شاخصههای جامعیت اسلام و همچنین سازگاری آن با نیازهای جدید را از طرق زیر تبیین کردهاند:
- عقلمحوری: عقلمحور و عقلانی بودن آموزههای اسلام از شاخصههای جامعیت شمرده شده است.[۵۵] در اسلام عقل یکی از منابع استنباط وظایف بشر محسوب شده[۵۶] و همه آموزههای اسلامی با عقل سازگارند.[۵۷]
- اصل اجتهاد: وجود اصل اجتهاد در اسلام، جامعیت اسلام را تضمین میکند؛[۵۸] زیرا در پرتو آن حکم مسائل جدید از قواعد کلی استنباط میشود.[۵۹]
- سازگاری درونی: سازگاری درونی آموزههای اسلام با یکدیگر را از دیگر ملاکهای جامعیت آن دانستهاند؛ زیرا هیچ دینی بدون سازگاری درونی نمیتواند جامع باشد.[۶۰]
سازگاری و همراهی آموزههای اسلام با فطرت انسانی،[۶۱] پاسخگویی به نیازهای گوناگون در دوران مختلف، شمول و گستردگی نسبت همه ابعاد انسان و آیندهنگری از دیگر مؤلفههای جامعیت اسلام بیان شده است.[۶۲]
آثار جامعیت اسلام
برای جامعیت اسلام، آثاری بیان شده است که برخی از آنها ازاین قرار است:
- تشکیل حکومت اسلامی: اثبات جامعیت اسلام را مقدمهای برای ایجاد نظام و جامعه و تمدن اسلامی تلقی کرده[۶۳] و تشکیل حکومت اسلامی را از آثار جامعیت اسلام و انکار ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را انکار جامعیت اسلام دانستهاند.[۶۴] همچنین ازجمله آثار جامعیت اسلام نسبت به مسائل دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی، نفی سکولاریسم شمرده شده است.[۶۵] گفته شده گستردگی دستورات اسلامی در تمام شئون بشری نه به جدایی دین از سیاست مجالی میدهد و نه هرگونه قرائت دنیاگرایانه را تجویز میکند.[۶۶]
- علم دینی و اسلامی: برخی از پژوهشگران، علم دینی یا اسلامی را از آثار جامعیت یا حداکثری بودن اسلام دانستهاند؛ زیرا اگر دین محدود به سعادت اخروی باشد و درباره همه ابعاد زندگی بشر حرفی نداشته باشد، از علم دینی یا اسلامی نمیتوان سخن گفت.[۶۷] مرتضی مطهری معتقد است که براساس جامعیت و خاتمیت اسلام، هر علم سودمندی برای جامعه اسلامی ضروری باشد، علم دینی است.[۶۸]
- طب اسلامی: برخی طب اسلامی را از آثار نگرش جامع (دیدگاه حداکثری) به اسلام دانسته و استدلال کردهاند همانگونه اسلام برای روح انسان برنامه دارد، برای جسم نیز باید برنامه داشته باشد.[۶۹]
پانویس
- ↑ طباطبایی، تعالیم اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۵۵؛ شاکرین، ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹ش، ص۴۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۹۰.
- ↑ نگاه کنید به: الفت، «جامعیت و جاودانگی اسلام و احکام آن با توجه به عنصر زمان و مکان»، ص۱۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۸.
- ↑ نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۳۷۷.
- ↑ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۱، ص۴۰۲و۴۰۳.
- ↑ نگاه کنید به: صابریان، «گزاره کلامی تأثیرگذار در اجتهاد (جامعیّت شریعت)»، ص۳۲-۴۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: ربانی گلپایگانی، درآمدی بر کلام جدید، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۷-۱۱۲؛ خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۶۳ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۳۸و۳۹.
- ↑ شاکرین، ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹ش، ص۴۴.
- ↑ نگاه کنید به: فرامرز قراملکی، مبانی کلامی جهتگیری دعوت انبیاء، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۷.-۱۲۳.
- ↑ نگاه کنید به: مصباح یزدی، قرآنشناسی، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۲۸۹-۳۰۷.
- ↑ نگاه کنید به: اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۱۴۵.
- ↑ نگاه کنید به: ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۵۹-۸۵؛ الهیراد، انسانشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۱۷۱-۱۸۰.
- ↑ خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۸؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۱، ص۴۰۲و۴۰۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۷۸؛ مکارم، پیام قرآن، ۱۳۸۱ش، ج۸، ص۲۵۱؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۸۱-۸۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۷۸؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر کلام جدید، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۱.
- ↑ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۸۱.
- ↑ طباطبایی، تعالیم اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۵۴.
- ↑ طباطبایی، تعالیم اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۵۵.
- ↑ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۱، ص۴۰۲و۴۰۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۶۵.
- ↑ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۶۸و۶۹؛ عباسی، «نقد مبانی نظریه دین حداقلی»، ص۱۰۴-۱۰۶؛ بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا»، ص۵۲-۵۶.
- ↑ خسروپناه، گستره شریعت، ۱۳۸۲ش، ص۸۹؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۶۸-۷۰.
- ↑ بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا»، ص۵۶.
- ↑ عباسی، «نقد مبانی نظریه دین حداقلی»، ص۱۱۰.
- ↑ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۵۶.
- ↑ نگاه کنید به: خسروپناه، گستره شریعت، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۷؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۵۹-۶۲.
- ↑ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۶۳.
- ↑ الهیراد، انسانشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۱۷۶و۱۷۷.
- ↑ خزاری، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ خزاری، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۰؛ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۶؛ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۱۲۱-۱۲۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۹.
- ↑ امین، مخزن العرفان در علوم قرآن، ۱۳۸۹ش، ج۸، ص۳۹۳.
- ↑ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۷۱.
- ↑ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۱۲۵-۱۳۰.
- ↑ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۱۳۱-۱۳۵.
- ↑ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۱۳۶-۱۳۹.
- ↑ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۸۵-۹۲.
- ↑ نگاه کنید به: اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۹۶-۱۲۰.
- ↑ نگاه کنید به: مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۶، ص۲۵و۲۶.
- ↑ مصباح یزدی، قرآنشناسی، ۱۳۹۶ش، ص۳۰۲-۳۰۴.
- ↑ نگاه کنید به: فرامرز قراملکی، مبانی کلامی جهتگیری دعوت انبیاء، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ فرامرز قراملکی، مبانی کلامی جهتگیری دعوت انبیاء، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵و۱۱۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۹-۶۲.
- ↑ دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ۱۳۹۱ش، ص۹۰.
- ↑ نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۴۰۷ق، ج۵، ص۸۳؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۸۳.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۶.
- ↑ جوادی آملی، شریعت در گستره معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۸-۲۱۱؛ الهیراد، انسانشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۱۷۳.
- ↑ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۱۳۲.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۵و۵۷۶.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۱۹۰.
- ↑ امین، مخزن العرفان در علوم قرآن، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۳۸۷.
- ↑ خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۵.
- ↑ بهشتی، «جامعیت و کمال دین»، ص۶۹.
- ↑ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۴.
- ↑ سبحانی، منشور عقاید امامیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۷.
- ↑ خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۷.
- ↑ خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۷؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۵.
- ↑ سبحانی، منشور عقاید امامیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۷.
- ↑ خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۷؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۲و۱۲۳.
- ↑ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۸و۱۱۹؛ خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۶.
- ↑ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۰-۱۲۴.
- ↑ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۳۹.
- ↑ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ ربانی گلپایگانی، نقد مبانی سکولاریسم، ۱۳۸۲ش، ص۴۷و۴۸؛ مشکات، فرهنگ واژهها، ۱۴۰۲ش، ص۲۸۰.
- ↑ مشکات، فرهنگ واژهها، ۱۴۰۲ش، ص۲۸۰.
- ↑ نگاه کنید به: شریفی و دیگران، «جستاری درباره علم دینی و دینی کردن علوم»، ص۴۳-۴۷.
- ↑ مطهری، ده گفتار، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۳.
- ↑ «تفاوت های طب سنتی با طب اسلامی»، وبگاه شیعهنیوز.
منابع
- ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، تحقیق احمد موحدی قمى، تهران، درا الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
- اعرافی، علیرضا، قلمرو دین و گستره شریعت، تحقیق و نگارش سید رضا روحانیراد، قم، مؤسسه فرهنگی هنری اشراق و عرفان، ۱۳۹۶ش.
- الهیراد، صفدر، انسانشناسی (سلسله دروس مبانی اندیشه اسلامی ۳)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ۱۳۹۵ش.
- امین، نصرتبیگم، مخزن العرفان در علوم قرآن، اصفهان، گلبهار، ۱۳۸۹ش.
- ایازی، سید محمدعلی، جامعیت قرآن: پژوهشی اسنادی و تحلیلی از مسأله جامعیت و قلمرو آن، رشت، کتاب مبین، ۱۳۸۰ش.
- بازرگان، مهدی، «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا»، مجله کیان، شماره ۲۸، ۱۳۷۴ش.
- بهشتی، احمد، «جامعیت و کمال دین»، کتاب نقد، شماره ۲ و ۳، بهار و تابستان ۱۳۷۶ش.
- «تفاوت های طب سنتی با طب اسلامی»، وبگاه شیعهنیوز، تاریخ درج مطلب: ۴ اسفند ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲۱ مهر ۱۴۰۴ش.
- جوادی آملی، عبدالله، شریعت در گستره معرفت، تنظیم و ویراش حمید پارسانیا، مركز نشر فرهنگى رجاء، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- خرازی، سید محسن، بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقاید الامامیة، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
- خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، تهران، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۲ش.
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، قم، تعلیم و تربیت اسلامی، ۱۳۹۰ش.
- خطیبی کوشکک، محمد و دیگران، فرهنگ شیعه، تهیهکننده پژوهشکده تحقیقات اسلامی، قم، زمزم هدایت، چاپ دون، ۱۳۸۶ش.
- خمینی، سید روحالله، صحیفه امام، تهیه و تنظیم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- دیون پورت، جان، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، به کوشش و مقدمه سید هادی خرمشاهی، قم، کلبه شروق، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر کلام جدید، قم، مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۵ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، نقد مبانی سکولاریسم، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۶ش،
- شاکرین، حمیدرضا، ادیان و مذاهب، قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها؛ دفتر نشر معارف، چاپ چهارم، ۱۳۸۹ش.
- شریفی، عنایتالله و دیگران، «جستاری درباره علم دینی و دینی کردن علوم»، فصلنامه قبسات، شماره ۶۷، بهار ۱۳۹۲ش.
- صابریان، علیرضا، «گزاره کلامی تأثیرگذار در اجتهاد (جامعیّت شریعت)»، دوفصلنامه انسانپژوهی دینی، شماره ۱۷ و ۱۸، پاییز و زمستان ۱۳۸۷ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، تعالیم اسلام، به کوشش سید هادی خسروشاهی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش،
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- عباسی، ولیالله، «نقد مبانی نظریه دین حداقلی»، رواق اندیشه، شماره ۳۲، مرداد ۱۳۸۳ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۷ش.
- فرامرز قراملکی، احد، مبانی کلامی جهتگیری دعوت انبیاء، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، درا الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۴۰۷ق،
- مشکات، عبدالرسول با همکاری جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژهها؛ درآمدی بر مکاتب و اندیشههای معاصر، تهران، سمت؛ قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، چاپ هفتم، ۱۴۰۲ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، راه و راهنماشناسی (ویراست جدید)، تصحیح و بازنگری مصطفی کریمی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، قرآنشناسی، تحقیق و نگارش غلامعلی عزیزیکیا، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ ششم، ۱۳۹۴ش.
- مطهری، مرتضی، ده گفتار، تهران، صدرا، ۱۳۸۰ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.