پرش به محتوا

جامعیت اسلام

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از جامعیت دین)

جامعیت اسلام از ویژگی‌های دین اسلام که براساس نظر مشهور به این معناست که اسلام با درنظر داشتن سعادت دنیوی و اخروی انسان، برای همه ابعاد زندگی انسان برنامه دارد. در مقابل جامعیت اسلام نسبت به مسائل دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی، نظریه جامعیت حداقلی و حداکثری مطرح شده است. نظریه جامعیت و دین حداقلی، دین را به سعادت اخروی محدود می‌کند و براساس جامعیت و دین حداکثری، همه معارف بشری حتی علوم تجربی را نیز می‌توان از دین استنباط کرد.

اصل جامعیت اسلام را مورد پذیرش اسلام‌شناسان و مسلمانان دانسته‌اند. برای اثبات آن، به آیات متعددی همچون آیه اکمال دین، آیه ۱۳ سوره شوری، آیه خاتمیت و آیات دلالت‌کننده بر جهانی و جاودانه بودن اسلام استناد شده است. جامعیت قرآن و سنت، ملازمه خاتمیت و جاودانگی اسلام با جامعیت آن از دیگر دلایل اثبات جامعیت بیان شده است.

تشکیل حکومت اسلامی، علم دینی و طب اسلامی را از آثار اعتقاد به جامعیت دین اسلام برشمرده‌اند.

ویژگی اختصاصی اسلام

جامعیت اسلام را از ویژگی‌های اختصاصی دین اسلام در برابر دیگر ادیان شمرده‌اند.[۱] به گفته مرتضی مطهری، جامعیت و همه جانبه بودن آموزه‌های اسلامی، مورد قبول اسلام‌شناسان است.[۲] بعضی محققان، جامعیت اسلام نسبت به آموزه‌ها و قوانین ضروری برای رسیدن انسان به کمال مطلق را مسلم و مورد اتقاق همه مسلمانان دانسته‌اند.[۳]

علامه طباطبایی، اسلام را جامع‌ترین دین شمرده و بر این باور است که در ادیان و شرایع دیگر، تنها احكامى بیان شده كه مهم‌ترين حكم و مناسب‏‌ترين آنها به حال امت‌‏ها و به مقدار استعدادشان بود؛ ولی در اسلام همه مسائل مهم و غیرمهم بیان شده است.[۴] مفسرانی چون علامه طباطبایی معتقدند براساس آیه ۱۳ سوره شوری شریعت اسلام، جامع همه شریعت‌های گذشته است و هر آنچه در شریعت‌های پیش از اسلام بود، در اسلام وجود دارد.[۵]

اسلام... مکتبى است که برخلاف مکتب‌هاى غیر توحیدى در تمام شؤون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سیاسى و نظامى و اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادى و معنوى نقش دارد، فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است.[۶]

جامعیت اسلام را از مبانی کلامی تأثیرگذار در اجتهاد و استنباط احکام فقهی ازجمله در احکام اجتماعی و مربوط به حکومت شمرده‌اند.[۷] جامعیت اسلام در مباحث کلامی و فلسفی با عناوینی همچون دین حداقلی یا حداکثری، قلمرو و گستره دین،[۸] ویژگی‌ها و امتیازات اسلام[۹] مورد بحث قرار گرفته است. جامعیت اسلام، با مباحثی مانند هدف و پیام دعوت پیامبران به ویژه پیامبر اسلام(ص)،[۱۰] جامعیت قرآن[۱۱] و حداقلی یا حداکثری بودن فقه[۱۲] در ارتباط است.

دیدگاه‌ها

درباره جامعیت اسلام سه دیدگاه و رویکرد مطرح شده است:[۱۳]

جامعیت اعتدالی: تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان

مشهور عالمان شیعه[۱۴] و بیشتر عالمان مسلمان معتقدند اسلام، جهت تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان، برای همه شئون و ابعاد زندگی انسان برنامه و دستورالعمل دارد؛[۱۵] از رابطه انسان با خدا گرفته تا رابطه انسان با خود، روابط اجتماعی و خانوادگی و روابط انسان با جهان.[۱۶] به گونه‌ای که اگر رهنمودها و دستورالعمل‌های اسلام برای سعادت دنیوی و اخروی نبود، انسان با عقل خود به چنین سعادتی دست نمی‌یافت.[۱۷] علامه طباطبایی اسلام را دینی جامع برای تأمین سعادت دنیا و آخرت دانسته[۱۸] و معتقد است برخلاف ادیان موجود، اسلام سعادت دنیا و آخرت را با هم در نظر داشته و یکی را فدای دیگری نکرده است.[۱۹] در نظر امام خمینی، اسلام، در تمام شؤون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى دخالت و نظارت دارد و هر نکته‌ای که در تربیت و سعادت انسان و جامعه نقش دارد، بیان کرده است.[۲۰] به باور مطهری نیز اسلام، دینی جامع است و به همه جوانب نیازهای انسانی- اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی- توجه کرده است.[۲۱]

جامعیت حداقلی

برخی از روشنفکران مسلمان همچون مهدی بازرگان و عبدالکریم سروش، جامعیت اسلام را منحصر در سعادت اخروی دانسته و دین را حداقلی توصیف کرده‌اند.[۲۲] براساس این دیدگاه، اسلام و به طور کلی ادیان، فقط سعادت اخروی و رابطه انسان با خدا را تأمین می‌کنند و مسائل دنیوی و اجتماعی به دین ربطی ندارد و به عقل انسان واگذار شده است.[۲۳] از نظر بازرگان، اسلام امور اقتصادی، سیاسی و حکومتی و مدیریتی را به عقل و تجربه مسلمانان واگذار کرده و احکام و تعالیم خاصی ندارد؛ همانطور که خانه‌داری و باغبانی و آشپزی را به خودشان واگذار کرده است.[۲۴]

گفته شده دین حداقلی از نظر اسلام پذیرفته نیست و بسیاری از عالمان مسلمان، جامعیت اسلام نسبت به همه شئون زندگی بشر را پذیرفته‌اند.[۲۵] همچنین محدود کردن دین به سعادت اخروی را ادعایی بی‌دلیل و موجب نادیده گرفتن آیات و روایات متعدد شمرده‌اند.[۲۶]

جامعیت حداکثری

بعضی از متفکران مسلمان به جامعیت حداکثری اسلام معتقدند. از نظر آنان، همه علوم در اسلام و منابع آن همچون قرآن وجود دارد و تمام معارف بشری حتی علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی را نیز در دین باید جستجو کرد.[۲۷] عبدالله جوادی آملی، مفسر و فقیه شیعه، را از طرفداران گستردگی و جامعیت اسلام نسبت به همه علوم و روش‌ها برشمرده‌اند.[۲۸]

دیدگاه حداکثری به اسلام را ناپذیرفتنی دانسته و گفته شده بسیاری از مسائل دنیوی و علوم تجربی با سعادت انسان ارتباطی ندارند و ازاین‌رو، از قلمرو دین خارج‌اند.[۲۹]

دلایل

جامعیت اسلام را برای کسی که به قرآن و روایات مراجعه کند، روشن دانسته[۳۰] و برای اثبات جامعیت اسلام به دلایل مختلفی از آیات و روایات استناد شده است.

آیات قرآن

برخی از آیات متعددی که برای اثبات جامعیت اسلام به آنها استناد شده، از این قرار است: آیه اکمال دین،[۳۱] آیه ۱۳ سوره شوری،[۳۲] آیه ۱۴۳ سوره بقره،[۳۳] آیه ۳۸ و ۵۹ سوره انعام،[۳۴] آیات مربوط به اهداف بعثت پیامبران،[۳۵] آیه خاتمیت[۳۶] و آیات دال بر جهانی و جاودانه بودن اسلام.[۳۷]

طبق ظاهر آیه ۸۹ سوره نحل و آیه ۱۱۱ سوره یوسف همه چیز در قرآن بیان شده است؛ اما ازآنجاکه در واقع همه چیز در قرآن بیان نشده، به نقل علیرضا اعرافی، فقیه شیعی و استاد حوزه علمیه قم، بیشتر مفسران گفته‌اند مراد همه چیزهایی است که در سعادت و هدایت انسان دخیل‌اند.[۳۸]

جامعیت قرآن و سنت

برای اثبات جامعیت اسلام به روایاتی که بر جامعیت قرآن و سنت دلالت دارند، استناد شده است.[۳۹] گفته می‌شود قرآن، به عنوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین منبع آموزه‌های اسلام،[۴۰] چون برای هدایت بشر به سوی سعادت دنیا و آخرت نازل شده، بیانگر هر چیزی است كه در هدایت مردم نقش دارد.[۴۱]

سنت پیامبر اکرم(ص) را نیز دلیلی بر جامعیت اسلام نسبت به زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی دانسته‌اند.[۴۲] دعاها و مناجات معصومین(ع) که شامل مسائل دنیوی نیز می‌شوند، از شواهد جامعیت اسلام شمرده شده‌اند.[۴۳] در اصول کافی، تحت عنوان «همه حلال‌ها و حرام‌ها هر آنچه مردم بدان نیازمندند، در قرآن و سنت آمده است» ده حدیث نقل شده است.[۴۴]

قرآن، دستور عمومی و قانون اساسی مسلمین است؛ دستوری است شامل مجموعه قوانین دینی، اجتماعی، مدنی، تجاری، نظامی، قضایی، جنایی و جزایی. این مجموعه قوانین از تکالیف زندگی روزانه تا تشریفات دینی، از تزکیه نفس تا حفظ بدن و بهداشت، از حقوق عمومی تا حقوق فردی، از منافع فردی تا منافع عمومی، از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب و مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده همه را در بردارد.[۴۵]

در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که هر آنچه موجب نزدیک شدن به بهشت و دوری از جهنم می‌شود، به مردم اطلاع داد و از آنچه مردم را به جهنم نزدیک و از بهشت دور می‌کند، نهی کرد.[۴۶] محمدتقی مصباح یزدی، برای اثبات جامعیت اسلام به این روایت استناد کرده است.[۴۷]

استدلال از طریق خاتمیت و لوازم آن

  • ملازمه خاتمیت و جامعیت: جامعیت و کامل بودن اسلام لازمه خاتمیت آن تلقی شده است؛ دینی که کامل و جامع نباشد، نمی‌تواند ادعای خاتمیت داشته باشد؛ زیرا موجب نقض غرض در هدایت بشر می‌شود.[۴۸] استناد به مسئله خاتمیت به صورت استدلال چنین بیان شده است: دین اسلام خاتم ادیان است؛ دین خاتم باید کامل و جامع باشد؛ پس دین اسلام کامل و جامع است.[۴۹]

جامعیت اسلام را از علت‌ها و ارکان خاتمیت آن شمرده‌اند؛ زیرا یکی از علت‌های ظهور پیامبران و دین‌های جدید، جامع و مناسب نبودن دین‌های پیشین برای آیندگان بود. اسلام با جامعیت و کمالش نیازهای آیندگان را نیز برآورده کرده است. ازاین‌رو، به دین جدیدی نیاز نیست.[۵۰]

  • ملازمه جاودانگی و جامعیت: جامعیت از مهم‌ترین ارکان جاودانگی اسلام دانسته شده است؛[۵۱] چون اسلام، خاتم ادیان و تا قیامت جاودانه است، باید جامع بوده، برای تمامی افعال و اعمال مردم دستور داشته باشد.[۵۲]
  • ملازمه جامعیت و جهانی بودن اسلام: جهان‌شمول بودن اسلام را نیز از دلایل جامعیت آن شمرده‌اند؛ زیرا دینی می‌تواند جهانی باشد که جامع و پاسخگوی نیازهای همه مردم جهان باشد.[۵۳]

گفته شده با توجه به اینکه دنیا مقدمه آخرت و راهی برای رسیدن به آن است، ازاین‌رو، دین جامع نمی‌تواند نسبت به مسائل دنیوی بی‌توجه و بیگانه باشد، بلکه باید در همه مسائل دنیوی همچون فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اجتماع و حکومت قانون و ضابطه داشته باشد.[۵۴]

معیار و شاخصه‌های جامعیت

معیار و شاخصه‌های جامعیت اسلام و همچنین سازگاری آن با نیازهای جدید را از طرق زیر تبیین کرده‌اند:

  • عقل‌محوری: عقل‌محور و عقلانی بودن آموزه‌های اسلام از شاخصه‌های جامعیت شمرده شده است.[۵۵] در اسلام عقل یکی از منابع استنباط وظایف بشر محسوب شده[۵۶] و همه آموزه‌های اسلامی با عقل سازگارند.[۵۷]
  • اصل اجتهاد: وجود اصل اجتهاد در اسلام، جامعیت اسلام را تضمین می‌کند؛‌[۵۸] زیرا در پرتو آن حکم مسائل جدید از قواعد کلی استنباط می‌شود.[۵۹]
  • سازگاری درونی: سازگاری درونی آموزه‌های اسلام با یکدیگر را از دیگر ملاک‌های جامعیت آن دانسته‌اند؛ زیرا هیچ دینی بدون سازگاری درونی نمی‌تواند جامع باشد.[۶۰]

سازگاری و همراهی آموزه‌های اسلام با فطرت انسانی،[۶۱] پاسخگویی به نیازهای گوناگون در دوران مختلف، شمول و گستردگی نسبت همه ابعاد انسان و آینده‌نگری از دیگر مؤلفه‌های جامعیت اسلام بیان شده است.[۶۲]

آثار جامعیت اسلام

برای جامعیت اسلام، آثاری بیان شده است که برخی از آنها ازاین قرار است:

  • تشکیل حکومت اسلامی: اثبات جامعیت اسلام را مقدمه‌ای برای ایجاد نظام و جامعه و تمدن اسلامی تلقی کرده‌[۶۳] و تشکیل حکومت اسلامی را از آثار جامعیت اسلام و انکار ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را انکار جامعیت اسلام دانسته‌اند.[۶۴] همچنین ازجمله آثار جامعیت اسلام نسبت به مسائل دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی، نفی سکولاریسم شمرده شده است.[۶۵] گفته شده گستردگی دستورات اسلامی در تمام شئون بشری نه به جدایی دین از سیاست مجالی می‌دهد و نه هرگونه قرائت دنیاگرایانه را تجویز می‌کند.[۶۶]
  • علم دینی و اسلامی: برخی از پژوهشگران، علم دینی یا اسلامی را از آثار جامعیت یا حداکثری بودن اسلام دانسته‌اند؛ زیرا اگر دین محدود به سعادت اخروی باشد و درباره همه ابعاد زندگی بشر حرفی نداشته باشد، از علم دینی یا اسلامی نمی‌توان سخن گفت.[۶۷] مرتضی مطهری معتقد است که براساس جامعیت و خاتمیت اسلام، هر علم سودمندی برای جامعه اسلامی ضروری باشد، علم دینی است.[۶۸]
  • طب اسلامی: برخی طب اسلامی را از آثار نگرش جامع‌ (دیدگاه حداکثری) به اسلام دانسته و استدلال کرده‌اند همان‌گونه اسلام برای روح انسان برنامه دارد، برای جسم نیز باید برنامه داشته باشد.[۶۹]

پانویس

  1. طباطبایی، تعالیم اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۵۵؛ شاکرین، ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹ش، ص۴۴.
  2. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳،‌ ص۱۹۰.
  3. نگاه کنید به: الفت، «جامعیت و جاودانگی اسلام و احکام آن با توجه به عنصر زمان و مکان»، ص۱۸.
  4. طباطبایی،‌ المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۸.
  5. نگاه کنید به: طباطبایی،‌ المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۳۷۷.
  6. خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۱، ص۴۰۲و۴۰۳.
  7. نگاه کنید به: صابریان، «گزاره کلامی تأثیرگذار در اجتهاد (جامعیّت شریعت)»، ص۳۲-۴۴.
  8. برای نمونه نگاه کنید به: ربانی گلپایگانی، درآمدی بر کلام جدید، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۷-۱۱۲؛ خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۶۳ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۳۸و۳۹.
  9. شاکرین، ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹ش، ص۴۴.
  10. نگاه کنید به: فرامرز قراملکی، مبانی کلامی جهت‌گیری دعوت انبیاء، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۷.-۱۲۳.
  11. نگاه کنید به: مصباح یزدی، قرآن‌شناسی، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۲۸۹-۳۰۷.
  12. نگاه کنید به: اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش، ص۱۴۵.
  13. نگاه کنید به: ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۵۹-۸۵؛ الهی‌راد، انسان‌شناسی، ۱۳۹۵ش، ص۱۷۱-۱۸۰.
  14. خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۵.
  15. برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی،‌ المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۸؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۱، ص۴۰۲و۴۰۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳،‌ ص۱۷۸؛ مکارم، پیام قرآن، ۱۳۸۱ش، ج۸، ص۲۵۱؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۸۱-۸۳.
  16. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳،‌ ص۱۷۸؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر کلام جدید، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۱.
  17. ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۸۱.
  18. طباطبایی، تعالیم اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۵۴.
  19. طباطبایی، تعالیم اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۵۵.
  20. خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۱، ص۴۰۲و۴۰۳.
  21. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۶۵.
  22. ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۶۸و۶۹؛ عباسی، «نقد مبانی نظریه دین حداقلی»، ص۱۰۴-۱۰۶؛ بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا»،‌ ص۵۲-۵۶.
  23. خسروپناه، گستره شریعت، ۱۳۸۲ش، ص۸۹؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۶۸-۷۰.
  24. بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا»،‌ ص۵۶.
  25. عباسی، «نقد مبانی نظریه دین حداقلی»، ص۱۱۰.
  26. اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۵۶.
  27. نگاه کنید به: خسروپناه، گستره شریعت، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۷؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۵۹-۶۲.
  28. ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۶۳.
  29. الهی‌راد، انسان‌شناسی، ۱۳۹۵ش، ص۱۷۶و۱۷۷.
  30. خزاری، بدایة المعارف، ۱‍۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۹.
  31. خزاری، بدایة المعارف، ۱‍۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۰؛‌ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۶؛ اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۱۲۱-۱۲۵.
  32. طباطبایی،‌ المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۹.
  33. امین، مخزن العرفان در علوم قرآن، ۱۳۸۹ش، ج‏۸، ص۳۹۳.
  34. عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۷۱.
  35. اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۱۲۵-۱۳۰.
  36. اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۱۳۱-۱۳۵.
  37. اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۱۳۶-۱۳۹.
  38. اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۸۵-۹۲.
  39. نگاه کنید به: اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۹۶-۱۲۰.
  40. نگاه کنید به:‌ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۶، ص۲۵و۲۶.
  41. مصباح یزدی، قرآن‌شناسی، ۱۳۹۶ش، ص۳۰۲-۳۰۴.
  42. نگاه کنید به: فرامرز قراملکی، مبانی کلامی جهت‌گیری دعوت انبیاء، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
  43. فرامرز قراملکی، مبانی کلامی جهت‌گیری دعوت انبیاء، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵و۱۱۶.
  44. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۹-۶۲.
  45. دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ۱۳۹۱ش، ص۹۰.
  46. نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۴۰۷ق، ج۵، ص۸۳؛‌ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۸۳.
  47. مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۶.
  48. جوادی آملی، شریعت در گستره معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۸-۲۱۱؛ الهی‌راد، انسان‌شناسی، ۱۳۹۵ش، ص۱۷۳.
  49. اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۱۳۲.
  50. مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۵و۵۷۶.
  51. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳،‌ ص۱۹۰.
  52. امین، مخزن العرفان در علوم قرآن، ۱۳۸۹ش، ج‏۱، ص۳۸۷.
  53. خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۵.
  54. بهشتی، «جامعیت و کمال دین»، ص۶۹.
  55. ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۴.
  56. سبحانی، منشور عقاید امامیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۷.
  57. خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۷.
  58. خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۷؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۵.
  59. سبحانی، منشور عقاید امامیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۷.
  60. خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۷؛ ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۲و۱۲۳.
  61. ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۸و۱۱۹؛ خطیبی کوشکک و دیگران، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۶.
  62. ایازی، جامعیت قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۲۰-۱۲۴.
  63. اعرافی، قلمرو دین و گستره شریعت، ۱۳۹۶ش،‌ ص۳۹.
  64. عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۹۹.
  65. ربانی گلپایگانی، نقد مبانی سکولاریسم، ۱۳۸۲ش، ص۴۷و۴۸؛ مشکات، فرهنگ واژه‌ها، ۱۴۰۲ش، ص۲۸۰.
  66. مشکات، فرهنگ واژه‌ها، ۱۴۰۲ش، ص۲۸۰.
  67. نگاه کنید به: شریفی و دیگران، «جستاری درباره علم دینی و دینی کردن علوم»، ص۴۳-۴۷.
  68. مطهری، ده گفتار، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۳.
  69. «تفاوت های طب سنتی با طب اسلامی»، وبگاه شیعه‌نیوز.

منابع

  • ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، تحقیق احمد موحدی قمى، تهران،‌ درا الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • اعرافی، علیرضا، قلمرو دین و گستره شریعت، تحقیق و نگارش سید رضا روحانی‌راد، قم، مؤسسه فرهنگی هنری اشراق و عرفان، ۱۳۹۶ش.
  • الهی‌راد، صفدر، انسان‌شناسی (سلسله دروس مبانی اندیشه اسلامی ۳)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ۱۳۹۵ش.
  • امین، نصرت‌بیگم، مخزن العرفان در علوم قرآن، اصفهان، گلبهار، ۱۳۸۹ش.
  • ایازی، سید محمدعلی، جامعیت قرآن: پژوهشی اسنادی و تحلیلی از مسأله جامعیت و قلمرو آن، رشت، کتاب مبین، ۱۳۸۰ش.
  • بازرگان، مهدی، «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا»، مجله کیان، شماره ۲۸، ۱۳۷۴ش.
  • بهشتی، احمد، «جامعیت و کمال دین»، کتاب نقد، شماره ۲ و ۳، بهار و تابستان ۱۳۷۶ش.
  • «تفاوت های طب سنتی با طب اسلامی»، وبگاه شیعه‌نیوز، تاریخ درج مطلب: ۴ اسفند ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲۱ مهر ۱۴۰۴ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، شریعت در گستره معرفت، تنظیم و ویراش حمید پارسانیا، مركز نشر فرهنگى رجاء، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • خرازی، سید محسن، بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقاید الامامیة، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ چهارم، ۱‍۴۱۷ق.
  • خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، تهران، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۲ش.
  • خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، قم،‌ تعلیم و تربیت اسلامی، ۱۳۹۰ش.
  • خطیبی کوشکک، محمد و دیگران، فرهنگ شیعه، تهیه‌کننده پژوهشکده تحقیقات اسلامی، قم، زمزم هدایت، چاپ دون، ۱۳۸۶ش.
  • خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، تهیه و تنظیم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • دیون پورت، جان، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، به کوشش و مقدمه سید هادی خرمشاهی، قم، کلبه شروق، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر کلام جدید، قم، مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۵ش.
  • ربانی گلپایگانی، علی، نقد مبانی سکولاریسم، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۶ش،
  • شاکرین، حمیدرضا، ادیان و مذاهب، قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها؛ دفتر نشر معارف، چاپ چهارم، ۱۳۸۹ش.
  • شریفی، عنایت‌الله و دیگران، «جستاری درباره علم دینی و دینی کردن علوم»، فصلنامه قبسات، شماره ۶۷، بهار ۱۳۹۲ش.
  • صابریان، علیرضا، «گزاره کلامی تأثیرگذار در اجتهاد (جامعیّت شریعت)»، دوفصلنامه انسان‌پژوهی دینی، شماره ۱۷ و ۱۸، پاییز و زمستان ۱۳۸۷ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، تعالیم اسلام، به کوشش سید هادی خسروشاهی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش،
  • طباطبایی،‌ سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق.
  • عباسی، ولی‌الله، «نقد مبانی نظریه دین حداقلی»، رواق اندیشه، شماره ۳۲، مرداد ۱۳۸۳ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۷ش.
  • فرامرز قراملکی، احد، مبانی کلامی جهت‌گیری دعوت انبیاء، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران،‌ درا الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۴۰۷ق،
  • مشکات، عبدالرسول با همکاری جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژه‌ها؛ درآمدی بر مکاتب و اندیشه‌های معاصر، تهران، سمت؛ قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، چاپ هفتم، ۱۴۰۲ش.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، راه و راهنماشناسی (ویراست جدید)، تصحیح و بازنگری مصطفی کریمی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۹۵ش.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، قرآن‌شناسی، تحقیق و نگارش غلامعلی عزیزی‌کیا، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، چاپ ششم، ۱۳۹۴ش.
  • مطهری، مرتضی، ده گفتار، تهران، صدرا، ۱۳۸۰ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.