پرش به محتوا

اسفل سافلین

مقاله متوسط
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
از ویکی شیعه
معاد
مرگ
احتضارعزرائیلغسل میتکفننماز میتتدفینشهادت
برزخ
شب اول قبرسؤال قبرنکیر و منکرحیات برزخیبدن برزخی
قیامت
اسرافیلمعاد جسمانینفخ صورنامه اعمالصراطصحرای محشراصحاب یمیناصحاب شمال
بهشت
درهای بهشتحور العینغلمانرضواننعمت‌های بهشت
جهنم
درهای جهنمدرکات جهنمزقوماسفل سافلینهاویهجحیمغساق
مفاهیم وابسته
شفاعتتجسم اعمالرقیب و عتیدتناسخرجعتروحباقیات صالحات

أَسْفَل سافِلین در لغت به «پست‌ترین مراتب» معنا شده است.[۱] در سوره تین از تعبیر «أسفل سافلین» استفاده شده: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ أَحْسَنِ تَقْوِیم ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ؛ ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، سپس او را به پایین‏‌ترین مرحله بازگرداندیم».[۲] پیرامون معنای این کلمه در آیه اختلافاتی وجود دارد:

  • برخی مفسران اسفل سافلین را به معنای آتش جهنم دانسته‌اند[۳] و در این آیه به پایین‌ترین درجه و طبقه اهل عذاب اشاره دارد.[۴] و به تعبیر برخی دیگر کنایه از هفتمین طبقه ٔدوزخ دارد که زیر همه طبقات دوزخ است.[۵]
  • برخی مفسران معتقدند تعبیر اسفل سافلین اشاره به پیری و کهولت سن دارد.[۶]
  • تعدادی از محققان معتقدند تعبیر اسفل سافلین اشاره به پایین‌ترین مرتبه و درجه انسانی دارد.[۷] و در واقع همان ضلالت و گمراهی کافران است.[۸]

مطهری به بسیاری از مفسران نسبت داده که «معنی آیه ثُمَّ رَدَدْناهُ أسْفَلَ سافِلینَ چنین است: ما انسان را برگرداندیم به اسفل سافلین، و اسفل سافلین یعنی پایین‌ترین مقامات». مطهری در نقد این دیدگاه براین باور است که «سافلین» جمع مذکر سالم است و در مورد عقلا به کار برده می‌شود. پس «اسفل سافلین» یعنی آن انسانی که از هر سافلی سافلتر است. صحیح نیست که بگوییم معنی آیه این است: «ما انسان را برگرداندیم به سوی انسانی که اسفل سافلین است»؟ چون صحبت سر جنس انسان است نه انسانی معین. پس همان طور که بعضی احتمال داده‌اند «اسفل سافلین»حال است. بنابراین معنی چنین می‌شود: ما انسان را یک وقتی هم برمی‌گردانیم در حالی که او اسفل سافلین و رفوزه‌ترین رفوزه‌هاست؛ یعنی ما انسان را تا این مقام عالی برده‌ایم و این استعداد عالی را به او داده‌ایم، یک وقتی هم هست که او را برمی‌گردانیم و آن، وقتی است که او اسفل سافلین شده، یعنی خودش را از هر سافلی سافلتر کرده و چون چنین کرده ما او را می‌بریم به جایی که باید ببریم: ثُمَّ رَدَدْناهُ حالَ کوْنِهِ أسْفَلَ سافِلینَ. [۹]

در اشعار

اسیری لاهیجی
[از غزل]
برخیز دلا که وقت کارست
جانرا هوس وصال یارست
جانرا به غم جهان میالا
بر کار جهان چه اعتبارست...
تو گشته به چاه تن گرفتار
چشم دو جهان در انتظارست
زین اسفل سافلین برون آ
جایت چو حریم آن نگارست

[۱۰]

اسیری لاهیجی
[از غزل]
آدم که بعشق محرم یار بود
در احسن تقویم سزاوار بود
هر گه که بشهوت آید از عشق فرو
در اسفل سافلین گرفتار بود

[۱۱]

جستارهای وابسته

هاویه

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، کلمه اسفل سافلین
  2. سوره تین، آیه۴-۵.
  3. ابن‌قیم‌جوزی، التبیان فی أیمان القرآن،‌ ۱۴۲۹ق، ج۱،‌ص۷۳.
  4. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق،‌ ج۲۰، ص۳۲۰.
  5. دهخدا، لغت‌نامه، کلمه اسفل سافلین.
  6. فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۴، ص۳۲۳.
  7. مازندرانی، شرح الكافی، ۱۳۸۲ق، ج۱۰، ص۱۳۶.
  8. دهخدا، لغت‌نامه، کلمه اسفل سافلین.
  9. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۸، ص۶۴۰.
  10. اسیری لاهیجی، دیوان اشعار، ترجیعات
  11. اهلی شیرازی، دیوان اشعار، رباعیات

منابع

  • ابن‌قیم‌جوزی، التبیان فی أیمان القرآن،‌ محقق، عبدالله بن سالم البطاطی، مکه، دار عالم الفوائد، ۱۴۲۹ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه.
  • طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
  • مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق و مصحح: ابوالحسن شعرانی، ‌تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی.