نیابت در عبادت

از ویکی شیعه

نیابت در عبادت انجام عمل عبادی از طرف شخصی دیگر است که در عباداتِ واجب همچون نماز و روزه اختصاص به مُردگان دارد، ولی در عبادات مستحب، نیابت از طرف افراد زنده نیز صحیح شمرده شده است.

فقیهان شیعه نیابت در عباداتی همچون طهارت، نماز، روزه، اعتکاف، حج، نماز طواف، زیارت، نماز زیارت، قرائت قرآن و سایر مستحبات را جایز دانسته‌اند. سید محمدکاظم طباطبایی یزدی قائل است که نائب می‌تواند در قِبال عمل نیابتی دستمزد دریافت کند.
احکام و شرایطی همچون شیعه بودن نائب، عاقل و بالغ بودن او برای تحقق نیابت لازم دانسته شده است. برای مشروعیت نیابت در عبادت به دلائلی همچون روایت، سیره متشرعه، دلیل عقلی و شهرت فتوایی استدلال شده است.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

نیابت در عبادت، انجام عمل عبادی از طرف شخصی دیگر است.[۱] اگر آن عمل واجب بوده و از او فوت شده باشد بواسطه عمل نائب عبادات فوت شده جبران خواهد شد[۲] و در صورت مستحب بودن عمل، اجر و ثوابی به منوب‌عنه (کسی که عبادت از طرف او انجام می‌شود) خواهد رسید.[۳] اصل نخستین در عبادت آن است که هر شخصی اعمال عبادی که بر او واجب یا مستحب شده است را خودش انجام دهد؛[۴] ولی به گفته فقها از جمله صاحب جواهر، نسبت به انجام برخی از عبادات، شارع اجازه داده است که شخصی به نیابت شخص دیگری عبادت فوت شده را انجام دهد.[۵]

نیابت در عبادت از جمله اصطلاحات فقهی است که در ابواب فقهی حج، صلاة، صوم و اجاره به‌کار رفته است.[۶]

نیابت استیجاری

نیابت در عبادت اگر همراه با دریافت دستمزد باشد، نیابت استیجاری نامیده شده است.[۷] از آنجائی که اعمال عبادی نیازمند قصد قربت بوده و قصد قربت با گرفتن دستمزد در تنافی است؛[۸] برخی از فقیهان شیعه همچون علامه حلی قائل به عدم جواز عبادت استیجاری بوده است.[۹] در مقابل گروه دیگری از فقیهان شیعه همچون سید محمدکاظم طباطبایی یزدی قائل به جواز بوده و برای برطرف شدن تنافی بین قصد قربت و گرفتن دستمزد، راهکاری ارائه کرده و گفته است: انگیزه اصلی نائب برای انجام عمل عبادی کسب رضایت خداست؛ ولی گرفتن دستمزد است که باعث ایجاد انگیزه برای پذیرش نیابت از طرف نائب می‌شود.[۱۰]

نیابت از طرف شخص زنده‌

نیابت در امور عبادی اختصاص به مُردگان نداشته و از طرف افرادی که در قید حیات هستند نیز امکان‌پذیر است:[۱۱]

ادله مشروعیت

سید تقی طباطبائی قمی (درگذشت: ۱۳۹۵ش) و دیگر محققان، پیرامون مشروعیت نیابت در عبادت به دلائلی همچون سیره متشرعه،[۱۸] شهرت فتوایی،[۱۹] دلیل عقلی[۲۰] و روایاتی[۲۱] همچون روایت عمر بن یزید که می‌گوید: به امام صادق‌(ع) عرض کردم: «آیا به جای مرده می‌توان نماز خواند؟ آن‌ حضرت فرمود: آری! چه بسا آن مرده در تنگی و سختی باشد و خداوند آن فشار و تنگی را [به جهت آن نماز] بر او گشاده سازد.».[۲۲] استدلال کرده‌اند.

شرایط و احکام نیابت

فقیهان شیعه برای صحت نیابت شرایط و احکامی را ذکر کرده‌اند:

  • نائب بایستی شیعه[۲۳] عاقل و بالغ باشد.[۲۴]
  • نائب بایستی در عمل قصد نیابت داشته و تعیین کند که منوب‌عنه (کسی که عمل عبادی از طرف او انجام می‌شود) کیست.[۲۵]
  • در برخی از امور همچون نیابتِ پسر بزرگ‌ترِ خانواده نسبت به نمازهای فوت شده از پدر، پذیرفتن نیابت واجب دانسته شده است.[۲۶]
  • مرد می‌تواند برای زن و زن نیز می‌تواند برای مرد نائب شود.[۲۷] ولی هر کدام بایستی به وظیفه شرعی خود عمل کنند؛ مانند: جَهر در قرائت نماز.[۲۸]
  • اگر در نیابت شرطی گذاشته شود که نائب شخص معینی باشد، بایستی همان شخص نیابت را انجام دهد و به دیگری نمی‌تواند واگذار کند.[۲۹]
  • در مواردی که نیابت از طرف افراد زنده جایز است، فرقی نیست که نیابت، تبرّعی و به‌طور مجانی باشد یا با اجاره یا جُعاله یا مانند آن باشد.[۳۰]
  • اهدای ثوابِ عمل در مستحبات و واجبات به مؤمنین و مؤمنات، ارحام (خویشان)- خصوصاً والدین(پدر و مادر) - و غیر ارحام، به صورت فردی یا گروهی - مثلاً شهدا، علما - جایز، بلکه مستحب است ولی اهدای ثواب موجب نمی‌شود واجباتی که بر عهدۀ مردگان یا زندگان بوده، از عهده و ذمّۀ آنان ساقط شود.[۳۱]

عباداتی که نیابت در آن‌ها صحیح است

با توجه به مفهوم نیابت در عبادت و شرایط و احکامِ مربوط به آن، فقیهان شیعه عباداتی را که نیابت در آنها صحیح است، این‌گونه بیان کرده‌اند:

پانویس

  1. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۷۵.
  2. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۷۵؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵۲.
  3. سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵۲.
  4. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲،ص۳۱۱.
  5. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲،ص۳۱۱.
  6. محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۵۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۱۲۰.
  7. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۱۲۰.
  8. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۷۷-۷۸.
  9. علامه حلی،‌ منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۴۳۲.
  10. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۷۹.
  11. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۵۳۲.
  12. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۷، ص۳۷۹.
  13. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۱۱۴.
  14. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۱۱.
  15. طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۳ق، ج۶، صص۲۰۱--۲۰۲
  16. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۰۱-۲۰۲.
  17. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۰۱-۲۰۲.
  18. طباطبائی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق، ج۵، ص۱۶۱.
  19. بنی فضل، مدارک تحریر الوسیلة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۷۹.
  20. طباطبائی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق، ج۵، ص۱۶۴.
  21. طباطبائی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق، ج۵، ص۱۶۵.
  22. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۴۳.
  23. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۵۳۴.
  24. سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵۲.
  25. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۷، ص۳۶۲.
  26. خوئی، المعتمد فی شرح المناسک، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۹۳.
  27. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۷، ص۳۶۴.
  28. سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵۳.
  29. سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵۳.
  30. «نیابت (در نماز و سایر اعمال عبادی) / معنای نیابت و موارد آن»،https://www.sistani.org/persian/book/26575/7344/ سایت رسمی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی
  31. «نیابت (در نماز و سایر اعمال عبادی) / معنای نیابت و موارد آن»،https://www.sistani.org/persian/book/26575/7344/ سایت رسمی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی
  32. محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۱۶.
  33. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۷۵.
  34. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۱۲۰؛ طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۰۲.
  35. محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۱۶.
  36. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۰۲.
  37. طباطبائی یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۰۲.
  38. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۱۲۰.
  39. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۱۲۰.

یادداشت

  1. منظور از نیابتِ در طهارت یا در اصطلاح «طهارت از حَدَثْ»، کمک کردن به شخص ناتوان در انجام این کار(وضو و غسل و تیمم) است و نیت را خود شخصِ ناتوان انجام می‌دهد. در طهارت از نجاسات که در اصطلاح «طهارت از خَبَثْ» است دیگری می‌تواند به نیابت از انسان او را پاک و نظیف کند.[۱۵]

منابع

  • بنی فضل، مرتضی، مدارک تحریر الوسیلة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۰ش.
  • سیستانی، علی، منهاج الصالحین، قم، مکتب آیة الله العظمی السید السیستانی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام‌، ۱۴۱۶ق.
  • خوئی، ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، قم، لطفی، ۱۴۰۹ق.
  • طباطبائی قمی، تقی، مبانی منهاج الصالحین، قم، قلم الشرق، ۱۴۲۶ق.
  • طباطبائی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، دفتر نشر اسلامی (جامعه مدرسین)، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • علامه حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • محقق حلی، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام‌، قم، مؤسسه اسماعیلیان‌، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • محقق کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام‌، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • نجفی، محمد‌حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.