|
|
خط ۶۱: |
خط ۶۱: |
|
| |
|
| در این کتاب، پس از ذکر هر آیه، نخست واژههای نامفهوم آن بررسى و اختلاف قرائت بیان میشود. سپس دیدگاههای مختلفی تفسیری درباره ان بررسی میشود. آنگاه مفهوم آيه با رعايت ايجاز لفظ و كمال معنا بيان میشود. همچنين اسباب نزول آيه و مسائل كلامى و فقهی مربوط به آن ذکر میشود. و اندیشههای مخالف با رعایت ادب نقد میشود.<ref>معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ق، ص۲۴۸.</ref> | | در این کتاب، پس از ذکر هر آیه، نخست واژههای نامفهوم آن بررسى و اختلاف قرائت بیان میشود. سپس دیدگاههای مختلفی تفسیری درباره ان بررسی میشود. آنگاه مفهوم آيه با رعايت ايجاز لفظ و كمال معنا بيان میشود. همچنين اسباب نزول آيه و مسائل كلامى و فقهی مربوط به آن ذکر میشود. و اندیشههای مخالف با رعایت ادب نقد میشود.<ref>معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ق، ص۲۴۸.</ref> |
| == محتوا و ساختار==
| |
| *این اثر، تفسیر همه سورهها و آیات قرآن را به ترتیب کتابت در بر دارد. تفسیرهای پیشین شیعه، مانند تفسیر [[ابوحمزه ثمالی]] (م ۱۴۸ ق)، [[تفسیر امام حسن عسکری (ع)]]، [[تفسیر فرات کوفی (کتاب)|تفسیر فرات کوفی]] (از اعلام قرن سوم و چهارم قمری)و [[تفسیر قمی]] (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم قمری)، برخی آیات قرآن را بررسی نکردهاند.
| |
| *چیستی و ترتیب مطالب مربوط به هر سوره چنین است که در آغاز از نامهای سوره، [[سورههای مکی|مکی]] یا [[سورههای مدنی|مدنی]] بودنش، وضعیت آن به لحاظ وجود [[ناسخ و منسوخ]] و پارهای دیگر از مشخصاتش سخن میرود. معنای لغوی واژگان، اختلاف قرائات، نکات صرف و نحوی و بلاغی و سپس شرح و تفسیر [[آیه]] و آرا و اقوال مختلف درباره آن، از مطالب دیگر کتاب است.
| |
| *بررسی [[اسباب نزول|اسباب نزول آیات]] و مسائل کلامی و مباحث فقهی مرتبط با آن در جای جای کتاب بهچشم میخورد بهگونهای که وجهه کلامی و فقهی تفسیر بر دیگر وجوه آن برتری محسوسی دارد. نظر به آشنایی شیخ با اختلافات فقهی میان مذاهب مختلف اسلامی، بررسیهای فقهی او در این اثر در بسیاری از مواقع، حالت تطبیقی و مقایسهای نیز به خود گرفته است.
| |
| *شیخ طوسی پیش از پرداختن به تفسیر متن قرآن، دو فصل آورده است. نخست فصلی است با عنوان «در مطالبی که باید پیش از تفسیر از آنها آگاهی داشت» که شیخ در ابتدای این فصل به اختصار در رد [[تحریف قرآن]] چه تحریف به زیادت و چه تحریف به نقیصه سخن گفته است.<ref>طوسی، التبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳ و ۴.</ref>فصل دوم با عنوان «نامهای قرآن و نامگذاری سورهها و آیات»، مختصری است درباره موضوعاتی مانند نامهای قرآن و اصطلاحات و مفاهیمی مانند [[سوره]]، [[آیه]] و جز آن که آگاهی از آنها برای ورود به تفسیر قرآن کریم، مناسب مینماید.<ref>طوسی، التبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص ۷۲۲.</ref>
| |
| شیخ طوسی کتابش را با تأکید بر این مطلب آغاز کرده که قرآن معجزه بزرگی بر راستی نبوت پیامبر و بلکه بزرگ ترین و مشهورترین معجزات اوست. وی هم چنین بحث درباره اعجاز را بحث تفسیری ندانسته و بحث در باره کم و زیاد شدن قرآن( و به خصوص کم شدن آیاتی از آن، آنگونه که در برخی روایات شیعه و سنی آمده است) را حتی درصورت صحت روایات؛ باعث بی اعتباری قرآن موجود در دست مسلمانان ندانسته زیرا پیامبر(ص) امتش را به تمسک به کتاب خدا(قرآن) و [[اهل البیت علیهم السلام |عترتش]] فرمان داده است{{یادداشت|اني مُخَلِّف فيكم الثقلين، ما اِن تمسكتم بهما لن تَضِّلوا: كتابَ الله، وعترتي أهلَ بيتي، وانهما لن يفترقا حتى يردا عَلَيّ الحوض. شبیه این مضمون از قول پیامبر(ص) در روایات [[شیعه]] و[[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] فراوان وجود دارد.}} و این به معنای در دسترس و قابل تمسک بودن قرآن و عترت در هر عصر و زمان است و روشن است که امر کردن( به تمسک به کتابی که در دسترس نباشد و قدرت بر تمسک به آن نباشد) نادرست است. <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱، ص۳-۴.</ref>وی درادامه افزوده اینک که اطمینان داریم که آن چه از قرآن در دست ماست به اتفاق همگان صحیح و کلام خداست پس باید که با استناد به احادیث پیامبر وامامان(ع) که گفتارشان حجت است(و با پرهیز از تفسیربه رأی) به تفسیرش بپردازیم. <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱، ص۴.</ref>
| |
| شیخ طوسی در پایان تفسیرش در [[سوره ناس]] در تفاوت میان مَلِک و مالک میگوید: «مَلِک» به معنای تدبیر کننده است و تدبیر نسبت به موجودات با شعور است چنانچه گفته میشود: «مَلِک الناس» و «مَلِک الروم» ولی «مالک» نسبت به اشیاء هم بکار میرود مانند: مالک الثوب. در سوره ناس منظور از «مَلِک الناس» همان تدبیر کننده امور مردم است و به معنای مالک نیست ولی در [[سوره فاتحه|سوره حمد]] هم «ملک یومالدین» صحیح است که به معنای پادشاه روز جزاست و هم «مالک یومالدین»صحیح است که به معنای مالک روز جزاست یعنی در روز قیامت جز خدا نه پادشاهی و نه مالکی هست. پایان بخش کتاب تبیان گزارشی از تعداد سورهها، سورههای مکی و مدنی، آیات ، کلمات، حروف و نقطههای قرآن است. <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱۰، ص۴۳۸.</ref>
| |
|
| |
| == منابع تفسیر== | | == منابع تفسیر== |
| *شیخ طوسی از کتابهای تفسیری متعددی در تالیف تفسیر خود بهره گرفته است. کتاب [[جامع البیان]]، اثر طبری (م. ۳۱۰ق.) از مهمترین آنها است که شیخ هم در محتوا و هم در روش از آن اخذ کرده است.<ref>نک: ذیل عنوان ویژگیهای روشی، همین مقاله.</ref> کتاب دیگر که به گفته برخی پژوهشگران افزون بر محتوا، تاثیر روشی نیز بر التبیان داشته، ''[[المصابیح فی تفسیر القرآن]]'' تالیف عالم شیعه، وزیر مغربی (۳۷۰-۴۱۸ق)است.<ref>کریمینیا، المصابیح فی تفسیر القرآن: گنجی کهن در تاریخ تفسیر شیعه، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۹.</ref> قریب ۲۰۰ روایت تاریخی، سیره و اسباب النزول نخستین بار در تفسیر مغربی ذکر شده است که عمده آنها به تفسیر ''التبیان'' و از آنجا به تفسیر ''مجمع البیان'' راه یافته است.<ref>[http://cqs.blogfa.com/post/99 المصابیح فی تفسیر القرآن: گنجی کهن در تاریخ تفسیر شیعه ۲]، سایت مطالعات قرآنی.</ref> | | *شیخ طوسی از کتابهای تفسیری متعددی در تالیف تفسیر خود بهره گرفته است. کتاب [[جامع البیان]]، اثر طبری (م. ۳۱۰ق.) از مهمترین آنها است که شیخ هم در محتوا و هم در روش از آن اخذ کرده است.<ref>نک: ذیل عنوان ویژگیهای روشی، همین مقاله.</ref> کتاب دیگر که به گفته برخی پژوهشگران افزون بر محتوا، تاثیر روشی نیز بر التبیان داشته، ''[[المصابیح فی تفسیر القرآن]]'' تالیف عالم شیعه، وزیر مغربی (۳۷۰-۴۱۸ق)است.<ref>کریمینیا، المصابیح فی تفسیر القرآن: گنجی کهن در تاریخ تفسیر شیعه، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۹.</ref> قریب ۲۰۰ روایت تاریخی، سیره و اسباب النزول نخستین بار در تفسیر مغربی ذکر شده است که عمده آنها به تفسیر ''التبیان'' و از آنجا به تفسیر ''مجمع البیان'' راه یافته است.<ref>[http://cqs.blogfa.com/post/99 المصابیح فی تفسیر القرآن: گنجی کهن در تاریخ تفسیر شیعه ۲]، سایت مطالعات قرآنی.</ref> |