معتمد عباسی
اطلاعات شخصی | |
---|---|
نام | احمد بن جعفر متوکل |
لقب | معتمد علیالله |
تولد | ۲۲۹ق (سامرا) |
مرگ | ۲۷۹ق (بغداد) |
پدر | متوکل عباسی |
مادر | فتیان رومی |
فرزندان | جعفر بن معتمد |
دین | اسلام |
محل دفن | سامرا |
حکومت | |
سمت | پانزدهمین خلیفه عباسی |
سلسله | عباسیان |
آغاز حکومت | ۲۵۶ |
پایان حکومت | ۲۷۹ق |
همزمان با | امام حسن عسکری(ع) |
اقدامات مهم | به شهادت رساندن امام عسکری(ع) |
پیش از | معتضد عباسی |
پس از | مهتدی عباسی |
مُعتَمِد عباسی (۲۲۹ -۲۷۹ق) یا المُعْتَمِد علیالله پانزدهمین خلیفه عباسی که بهدستور او امام حسن عسکری(ع) به شهادت رسید. او از فرزندان متوکل عباسی است و در سال ۲۵۶ق بعد از مهتدی عباسی به خلافت رسید. حکومت معتمد حدود چهار سال با امامت امام عسکری(ع) و ۱۹ سال با امامت امام مهدی(عج) همزمان بود.
در زمان معتمد تعدادی از علویان زندانی و عدهای به قتل رسیدند. طبق پارهای از گزارشها امام عسکری(ع) در دوران معتمد به زندان افتاد و پس از آزادی مسموم شد و به شهادت رسید. معتمد پس از شهادت امام عسکری(ع) برای دستگیری فرزندش امام مهدی(عج) اقدام کرد که ناکام ماند. در منابع به تعدادی قیام شیعی در زمان او اشاره شده که قیام ابراهیم بن محمد از نوادگان محمد بن حنفیه در مصر و علی بن زید علوی در کوفه از جمله آنهاست. قیام صاحب زنج و ظهور قرمطیان از جمله رخدادهای زمان خلافت معتمد بود.
معتمد با همکاری برادر خود موفق عباسی، مرکز خلافت را از سامرا به بغداد منتقل کرد و با پشتیبانی اعراب و بهکارگیری ترکان در نبرد علیه شورشیان، حکومت را از خطرات احتمالی سرداران ترک دور کرد. معتمد فردی هوسران بود. وی به دلیل ناکارآمدی و کسب آزادی بیشتر برای خوشگذرانی، قلمرو حکومت را بین فرزند خود جعفر و برادرش موفق تقسیم کرد. پس از مدتی تمام قدرت به دست برادرش افتاد و تنها نام خلیفه برای او باقی ماند. پس از معتمد، فرزند موفق به نام معتضد عباسی قدرت را به دست گرفت.
معرفی اجمالی
احمد بن جعفر بن محمد بن هارون الرشید که از جانب ترکان[۱] به لقب المعتمد علیالله نامگذاری[۲] و با این نام شناخته میشد،[۳] پانزدهمین خلیفه عباسی[۴] و از فرزندان متوکل عباسی است. کنیه او اباالعباس بود[۵] مادرش کنیز رومی به نام فِتْیان بود[۶] به همین علت به ابنفتیان نیز شهرت داشت.[۷] او بعد از مهتدی بالله پسرعموی خود به خلافت رسید[۸] و ۲۳ سال حکومت کرد.[۹]
معتمد سومین خلیفه معاصر امام حسن عسکری(ع) پس از معتز و مهتدی بود[۱۰] و چهار سال از دوران امامت ایشان در زمان معتمد بود.[۱۱] خلافت معتمد ۱۹ سال با امامت امام مهدی(عج)[۱۲] و غیبت ایشان همراه بود.[۱۳]
معتمد در سال ۲۲۹ق در سامرا به دنیا آمد[۱۴] و در پنجاه سالگی[۱۵] یعنی ۱۱[۱۶] یا ۱۹ رجب[۱۷] سال ۲۷۹ق در بغداد درگذشت و در سامرا به خاک سپرده شد. گفته شده او با زهری که در غذا یا جام شرابش ریخته شده بود، کشته شد.[۱۸] پس از مرگ وی برادرزادهاش احمد بن موفق (معتضد) به خلافت نشست.[۱۹]
عالمان و محدثانی چون فضل بن شاذان نیشابوری[۲۰] و احمد بن محمد بن خالد برقی[۲۱] در زمان حکومت معتمد میزیستند. گروهی از معروفترین عالمان و محدثان اهلسنت چون بخاری، مسلم بن حجاج، ابوداود سجستانی، محمد ترمذی، ابنماجه، محمد بن عبدالحکم مورخ معروف مصر، قاضی بکار[۲۲] و عالمان دیگر[۲۳] در زمان خلافتش از دنیا رفتند. در برخی منابع از شاعر بودن معتمد نیز سخن به میان آمده است.[۲۴]
رسیدن به قدرت
معتمد در ۱۴ رجب[۲۵] یا ۱۸ رجب سال ۲۵۶ق[۲۶] در ۲۵ سالگی خلافت را به دست گرفت.[۲۷] او در زمان مهتدی، خلیفه سابق در زندان بود؛ اما پس از کشته شدن مهتدی به دست ترکان از زندان آزاد شد و با او به عنوان خلیفه بیعت گردید.[۲۸]
او فرزندش جعفر را ولیعهد خود کرد و به او لقب المفوّض الیالله داد و برادرش موفق را بعد از فرزندش ولیعهد نمود.[۲۹] موفق از ولایتعهدی جعفر ناراضی بود و او را لایق این منصب نمیدانست.[۳۰]
انتقال پایتخت از سامرا به بغداد و مهار ترکان
معتمد عباسی مرکز قدرت را از سامرا به بغداد منتقل کرد[۳۱] و پس از او بغداد به عنوان پایتخت حکومت عباسی باقی ماند.[۳۲] او با انتقال قدرت به بغداد و به دست آوردن پشتیبانی اعراب[۳۳] از نفوذ ترکان کاست.[۳۴] چنانکه گفته شده پس از رسیدن به خلافت با ترکان به ملایمت برخورد کرد و آنها را به رهبری موسی بن بغا به جنگ با صاحب زنج فرستاد.[۳۵] بدینگونه حکومت را از خطرات احتمالی آنها دور کرد.[۳۶] معتز[۳۷] و مهتدی[۳۸] خلفای پیشین نیز سعی کردند تا از قدرت ترکان بکاهند؛ اما در نهایت به دست سرداران ترک به قتل رسیدند.
هوسران و بیگانه با سیاست
معتمد فردی شیفته لذتهای حرام دانسته شده[۳۹] که بیشتر اوقات خود را به لهو و لعب و بادهگساری میگذراند.[۴۰] گفته شده او با سیاست بیگانه[۴۱] و در خلافت فردی ناتوان بود.[۴۲] زرکلی نویسنده کتاب الاعلام او را فردی آشفته، منزوی و تحت کنترل دیگران قلمداد کرده است.[۴۳] معتمد قلمرو حکومت را بین فرزند و برادر خود تقسیم کرد[۴۴] و برادر خود را علاوه بر اعطای فرماندهی لشکر، ولایت بخشهای مهمی از سرزمینهای اسلامی را در اختیارش گذاشت و خودش سرگرم خوشگذرانی شد.[۴۵]
گفته شده برادرش موفق، فردی کاردان و با شهامت بود و برای غلبه بر مشکلات تلاش زیادی میکرد. موفق با منسجم کردن سپاه به مقابله با شورشیان پرداخت.[۴۶] هوسرانی و واگذاری قدرت به موفق، سبب نفرت مردم از معتمد شد و اقبال عمومی بهسمت برادرش متمایل گشت.[۴۷]
واگذاری حکمرانی به موفق
موفق به دلیل ناکارآمدی برادرش معتمد، قدرت را به دست گرفت.[۴۸] گفته شده خطبه، سکه و عنوان امیرمؤمنان متعلق به معتمد بود و امر و نهی و فرماندهی سپاه و همچنین تعیین وزیران در اختیار موفق بود.[۴۹] به باور مورخان قدرت موفق بهاندازهای بود که معتمد هیچ اختیاری نداشت و تنها نام خلیفه برای او باقی مانده بود[۵۰] و حتی در پارهای منابع از نیاز مالی او سخن به میان آمده است.[۵۱] معتمد در سال ۲۶۹ق از احمد بن طولون حکمران مصر برای مقابله با برادرش موفق درخواست کمک کرد. معتمد بعد از دعوت ابنطولون به سمت مصر حرکت کرد؛ اما توسط حاکم موصل دستگیر شد و به بغداد برگردانده شد.[۵۲] موفق او را از ورود به دارالخلافه منع کرد و بر او سخت گرفت.[۵۳]
معتضد فرزند موفق نیز پس از مرگ پدرش قدرت را به دست گرفت.[۵۴] وی نیز نسبت به معتمد سختگیری کرد.[۵۵] معتمد به ناچار او را به پسرش در ولایتهدی مقدم نمود.[۵۶]
قیامها و جنگها
دوران خلافت معتمد دورانی پرتنش توصیف شده و قیامهای زیادی علیه حکومت شکل گرفت.[۵۷] گفته شده هر گوشهای از سرزمینهای اسلامی در تسلط گروهی قرار داشت.[۵۸]
قیام زنگیان، به رهبری علی بن محمد معروف به صاحب زنج در دوران حکومت معتمد به وجود آمد[۵۹] و درنهایت توسط حکومت از بین رفت.[۶۰] در این دوران، یعقوب لیث صفاری به قدرت رسید.[۶۱] او پس از رویارویی با لشکریان معتمد[۶۲] و به دست گرفتن کنترل بخشهایی از سرزمینهای اسلامی در جندیشاپور به علت بیماری درگذشت.[۶۳]
ظهور قرمطیان در کوفه در سال ۲۷۸ق[۶۴] ظهور اسماعیلیان،[۶۵] علویان طبرستان[۶۶] و صفاریان و همچنین شورش احمد بن عبدالله خجستانی در خراسان و کرمان[۶۷] و جنگ با رومیان (صوائف)[۶۸] از جمله رخدادهای دیگر زمان خلافت معتمد دانسته شده است.
قیام علویان
در دوران حکومت معتمد، قیامهایی از سوی برخی شیعیان شکل گرفت. قیام علی بن زید بن حسین از جمله آنهاست. او در کوفه قیام کرد و در مرحله اول عباسیان را شکست داد؛ اما بهدلیل همراهی نکردن مردم کوفه به صاحب زنج پیوست. او پس از فهمیدن ادعای دروغین او مبنی بر علوی بودنش، سعی کرد تا فرماندهان لشکر او را به سوی خود دعوت کند؛ اما درنهایت به دست صاحب زنج کشته شد.[۶۹]
قیام علویانی چون ابراهیم بن محمد از نوادگان محمد بن حنفیه در مصر،[۷۰] علی بن زید علوی در کوفه،[۷۱] حسین بن زید الطالبی در ری[۷۲] در زمان حکومت معتمد به وقوع پیوست. سیوطی در کتاب تاریخ خلفا به شخصی با نام عبیدالله بن عبید اشاره کرده و معتقد است در یمن مدعی مهدویت بود.[۷۳]
زندانی کردن امام حسن عسکری(ع)
امام حسن عسکری(ع) با سختگیری از جانب حاکمان عباسی مواجه بود.[۷۴] معتمد عباسی امام عسکری(ع) را تحت مراقبتهای شدید امنیتی قرار داد[۷۵] و با گماشتن جاسوسان فراوان در اطراف امام، محدودیتهای زیادی بر امام تحمیل کرد. همین امر سبب شد تا بیشتر پیروان امام از تماس آزاد با ایشان محروم شوند.[۷۶] نگرانی معتمد از امام به حدی بود که ایشان را مجبور کرده بود تا روزهای دوشنبه و پنجشنبه خود را به دربار معرفی کند؛[۷۷] اما علاقه روزافزون مردم به امام سبب شد تا محل رفت و آمد امام به سمت دارالخلافه، مملو از جمعیت شود.[۷۸]
امام عسکری(ع) علاوه بر زمان مهتدی در زمان خلافت معتمد نیز زندانی شد.[۷۹] در گزارشی آمده که امام در سال ۲۵۹ق، چند ماه پیش از شهادت به دستور معتمد عباسی به زندان افتاد[۸۰] و علی بن جرین،[۸۱] یا علی بن اوتامش از دشمنان سرسخت اهلبیت(ع) را زندانبان او کرد.[۸۲] معتمد از زندانبان خود خواسته بود تا بر امام سخت گرفته و روزانه اخبار امام را به او گزارش کند. وی پس از شنیدن اینکه امام همواره در زندان به روزه و عبادت مشغول است، ایشان را در سال ۲۶۰ق آزاد کرد.[۸۳]
دلایل سختگیری
قدرت روزافزون شیعیان به رهبری امام حسن عسکری(ع) بهعنوان مخالفان حکومت عباسیان، حسادت، پایگاه وسیع مردمی امام، قیامهای علویان بر ضد عباسیان و همچنین اخبار مهدویت مبنی بر پدر مهدی بودن ایشان، سبب شد حکومت پیوسته امام را تحت فشار و نظارت شدید قرار دهد.[۸۴]
به شهادت رساندن امام عسکری(ع)
گفته شده معتمد بهعلت محبوبیت روزافزون امام حسن عسکری(ع) و فعالیت گسترده شیعیان و همچنین نتیجه نگرفتن از مراقبت، زندان و تهدید، تصمیم به قتل امام گرفت.[۸۵] او سرانجام امام را به شکل پنهانی مسموم ساخت و در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ق به شهادت رساند.[۸۶] حکومت تلاش کرد تا با ظاهرسازی شهادت امام را عادی جلوه دهد.[۸۷] طبرسی معتقد است که بیشتر عالمان شیعه معتقدند امام بر اثر مسمومیت از جانب حکومت معتمد به شهادت رسید؛[۸۸] البته شیخ مفید در کتاب الارشاد، رحلت امام را به علت بیماری دانسته و اشارهای به دستداشتن معتمد در قتل ایشان نکرده است.[۸۹]
تصریح ضمنی امام مبنی بر شهادت،[۹۰] کوتاهی عمر امام بدون سابقه بیماری و فاصله کوتاه آزادی امام از زندان تا درگذشت ایشان[۹۱] و همچنین تلاش خلیفه برای عادی نشان دادن درگذشت امام[۹۲] و روایتی مبنی بر شهادت همه امامان (ما منا الا مقتول شهید)،[۹۳] نشان از توطئه دستگاه خلافت معتمد برای قتل امام دانسته شده است؛ چنانکه گفته شده با توجه به تجربه تاریخی شیعیان نسبت به حیات امامان شیعه و رویکرد خلفا نسبت به ایشان، شهادت امام برای شیعیان آشکار بود.[۹۴]
در پارهای منابع گزارشهایی مبنی بر شهادت امام هادی(ع) توسط معتمد ذکر شده[۹۵] چنانکه گفته شده امام هادی(ع) به دستور معتز خلیفه پیشین و سم معتمد به شهادت رسید.[۹۶]
مقابله با امام مهدی(عج)
تلاش حکومت برای دستیابی به فرزند امام حسن عسکری(ع)، امام را بر آن داشت تا ولادت و محل زندگی فرزندش مهدی(عج) را مخفی نگاه دارد.[۹۷] حکومت چندین بار برای به دست آوردن امام مهدی(عج)، منزل ایشان را بازرسی کرد و حتی در روزهای آخر عمر امام، محل زندگی ایشان را تحت کنترل شدید قرار داد تا در صورت یافتن فرزند امام به حکومت گزارش دهند.[۹۸] مأموران حکومتی به فرمان معتمد پس از شهادت امام عسکری(ع) نیز برای دستگیری مهدی(عج) به منزل امام یورش بردند. آنها با تفتیش خانه و ممهور کردن اتاقها،[۹۹] تمام کنیزان امام حسن عسکری(ع) را محبوس کرده تا از باردار نبودن آنها اطمینان حاصل کنند.[۱۰۰]
برخورد با شیعیان
طبق گزارش برخی از محققان، بیشتر پیروان امام حسن عسکری(ع) تحتنظر حکومت بوده و از تماس مستقیم با امام محروم بودند.[۱۰۱] علما و فقهایی که قصد دیدار با امام را داشتند، تحت تعقیب قرار میگرفتند.[۱۰۲] رفت و آمد سفرا و وکلای امام نیز در جاهای مختلف مورد مراقبت و کنترل شدید بود؛[۱۰۳] چنانکه در گزارشی به تحت تعقیب قرار گرفتن حسین بن روح توسط حکومت معتمد و پنهان شدنش اشاره شده است.[۱۰۴] فشار حکومت بر شیعیان بهاندازهای بود که امام به یارانش سفارش میکرد برای حفظ جان خود از سلام کردن به او در مسیر خودداری کنند.[۱۰۵] کشته شدن احمد بن محمد بن عبدالله از نوادگان امام حسن(ع) و محمد بن احمد بن محمد از نوادگان امام سجاد(ع)، حمزه بن حسین از نوادگان جعفر بن ابیطالب، حمزه بن عیسی از نوادگان امام حسن(ع) و محمد و ابراهیم از نوادگان امام سجاد(ع) در طبرستان، محمد بن حسین و موسی بن موسی از نوادگان امام حسن(ع) در زندان سامرا از جمله برخوردهای تند حکومت با شیعیان بود.[۱۰۶]
پانویس
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۰؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۴۷۴.
- ↑ ابیالفداء، تاریخ أبیالفداء، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۶؛ قمی، نگاهی بر زندگی چهارده معصوم(ع)، ۱۳۸۰ش، ص۵۰۳؛ حسینی خانون آبادی، وقایع السنین و الاعوام، ۱۳۵۲ش، ج۱، ص۱۸۰.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۰؛ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹؛ زامباور، نسب نامه خلفا، ۲۵۳۶ش، ج ۱، ص۳.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۰؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۷۱و۵۱؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۴۷۴.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۰؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱؛ ابنفوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۲۳.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۵.
- ↑ معروف الحسنی، زندگانی دوازده امام(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۰۳.
- ↑ محدث نوری، نجم الثاقب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۸۲.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۹.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۰؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱-۵۲؛ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱-۵۲؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲.
- ↑ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۶۴.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲؛ ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۲۶.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۲؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۶۵.
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۲۱.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۳۶۵ش، ص۷۷.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۴؛ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۸۲.
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۸۰.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲-۲۹۳.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۵۰۷؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۸۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱.
- ↑ ابیالفداء، تاریخ أبی الفداء، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۶؛ حسینی خانون آبادی، وقایع السنین و الاعوام، ۱۳۵۲ش، ج۱، ص۱۸۰؛ زامباور، نسب نامه خلفا، ۲۵۳۶ش، ج ۱، ص۳.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۶.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۰؛ ابیالفداء، تاریخ أبی الفداء، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۶.
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ۱۹۶۵م، ج۷، ص۲۷۷؛حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۴۵۵.؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۳۲.
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۱، ص۱۰۷.
- ↑ خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آلبویه، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۳.
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۹.
- ↑ خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آلبویه، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۳.
- ↑ ابنشداد، الأعلاق الخطیرة، ۱۹۵۳م، ج۳، ص۷۰۰؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۲؛ ابنتغری بردی، مورد اللطافة، ۱۹۷۷ش، ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۷۹؛ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۲۲.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۶.
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ سلوی، الکوکب الثاقب، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۸۱۱.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۲۴۵؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۳۲.
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۱، ص۱۰۶.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۰؛ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آلبویه، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۳.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۰؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۱، ص۱۰۷.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۲۹۲؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۶۵.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹؛ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۶۵.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۲؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۹۳.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ۴۳۲.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۴.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۳۲.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۴؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۳۲.
- ↑ سلوی، الکوکب الثاقب، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۸۱۱.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۲۳.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۸۲.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۰؛ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ بیهقی، تاریخ بیهقی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۵۵.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۴۳۱.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۴.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۳۷۹.
- ↑ ابنخردادبه، المسالک و الممالک، بیروت، ص۱۵.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۱-۴۳۲.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۱؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۲۱.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۵۲۸.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۸۱.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۸۱.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۸۱.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۳۳.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۵.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۸.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۱.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۵.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۵.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۷.
- ↑ ابنطاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۵.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، قم، ص۵۴۴-۵۴۵.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، قم، ص۵۴۴-۵۴۵.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۳.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۷۰.
- ↑ احمدی، تاریخ امامان شیعه، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۶.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۳۱.
- ↑ احمدی، تاریخ امامان شیعه، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۶.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۳.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۶-۲۵۷.
- ↑ تصویر امامان شیعة در دایرة المعارف اسلام ؛ ص۴۴۳
- ↑ تصویر امامان شیعة در دایرة المعارف اسلام ؛ ص۴۴۳-۴۴۴
- ↑ احمدی، تاریخ امامان شیعه، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۶.
- ↑ مناقب و مراثی اهل بیت علیهم السلام ؛ ص۲۷۴؛ منتهی الآمال ؛ ج۳ ؛ ص۱۸۸۷؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ تقیزاده داوری، تصویر امامان شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۴۲۷.
- ↑ احمدی، تاریخ امامان شیعه، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۷.
- ↑ احمدی، تاریخ امامان شیعه، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۷ به نقل از کلینی.
- ↑ مدرسی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، ۱۳۶۹ش، ص۳۶۳.
- ↑ مدرسی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، ۱۳۶۹ش، ص۳۶۲.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۱؛ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۹.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۸.
- ↑ معروف الحسنی، زندگانی دوازده امام(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۶۹.
- ↑ معروف الحسنی، زندگانی دوازده امام(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۷۳.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۵-۲۵۶.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۵۳۶-۵۴۰.
منابع
- ابناثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار بیروت، ۱۳۸۵ق.
- ابنالطقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، ۱۴۱۸ق.
- ابنتغری بردی، یوسف، مورد اللطافة فی من ولی السلطنة و الخلافة، قاهره، دارالکتب المصریة، ۱۹۷۷م.
- ابنخردادبه، عبیدالله بن عبدالله، المسالک و الممالک، ترجمه، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- ابنشاکر کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات و الذیل علیها، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابنشداد، محمد بن علی، الأعلاق الخطیرة فی ذکر أمراء الشام و الجزیرة، دمشق، المعهد العلمی الفرنسی للدراسات العربیة، ۱۹۵۳م.
- ابنشهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، المناقب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنطاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۱ق.
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- ابنعماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، دمشق، دار ابنکثیر، ۱۴۰۶ق.
- ابنفوطی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب فی معجم الألقاب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۴۱۶ق.
- ابنکثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- ابیالفداء، اسماعیل بن علی، تاریخ أبیالفداء، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
- احمدی بیرجندی، احمد، مناقب و مراثی اهلبیت(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- احمدی، حمید، تاریخ امامان شیعه، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۹ش.
- بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی با معنی واژهها و شرح جملههای دشوار و برخی نکتههای دستوری و ادبی، تهران، مهتاب، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش.
- تقیزاده داوری، محمود، تصویر امامان شیعه در دایرة المعارف اسلام، قم، موسسه شیعه شناسی، ۱۳۸۵ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، قم، انصاریان، چاپ ششم، بیتا.
- جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- حسن، ابراهیم، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، تهران، جاویدان، چاپ نهم، ۱۳۷۶ش.
- حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ترجمه سید محمدتقی آیتاللهی، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- حسینی خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین و الاعوام، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
- خضری، سید احمدرضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آلبویه، تهران، سمت، ۱۳۹۴ش.
- خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۱۷ق.
- خواندمیر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر: از حمله مغول تا مرگ شاه اسمعیل اول، تهران، خیام، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
- زامباور، ادوارد، نسب نامه خلفا و شهر یاران و سیر تاریخی حوادث اسلام، ترجمه محمدجواد مشکور، تهران، کتابفروشی خیام، ۲۵۳۶ش.
- زرکلی، خیرالدین، الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین)، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
- سلوی، عبدالقادر بن عبدالرحمن، الکوکب الثاقب فی أخبار الشعراء و غیرهم من ذوی المناقب، مغرب، وزارة الأوقاف و الشؤون الإسلامیة، ۱۴۲۷ق.
- سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، تاریخ الخلفاء، دمشق، دارالبشائر، ۱۴۱۷ق.
- شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، بیروت، دارالنشر فرانز شتاینر، چاپ دوم، ۱۴۰۱ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، آلالبیت، ۱۴۱۷ق.
- طبری، محمد بن جریر بن یزید، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
- قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۵ش.
- قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، دلیل ما، ۱۳۷۹ش.
- قمی، عباس، نگاهی بر زندگی چهارده معصوم(ع)، قم، ناصر، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش.
- کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، قم، موسسة آلالبیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۰۴ق.
- محدث نوری، حسین، نجم الثاقب فی احوال الامام الغائب، قم، مسجد جمکران، ۱۳۸۴ش.
- مدرسی، محمدتقی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
- مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- معروف الحسنی، هاشم، زندگانی دوازده امام(ع)، ترجمه محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۶ش.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.