واثق عباسی
| اطلاعات شخصی | |
|---|---|
| نام | هارون |
| لقب | الواثق بالله |
| پدر | معتصم عباسی |
| مادر | قراطیس |
| فرزندان | محمد، علی، عبدالله، ابراهیم، احمد و محمد کوچک |
| دین | اسلام |
| محل دفن | سامرا |
| حکومت | |
| سمت | نهمین خلیفه عباسی |
| سلسله | بنیعباس |
| آغاز حکومت | ۲۲۷ق |
| پایان حکومت | ۲۳۲ق |
| همزمان با | امام هادی(ع) |
| پیش از | متوکل عباسی |
| پس از | معتصم عباسی |
واثق عباسی یا الواثق بالله نهمین خلیفه عباسی بود. دوران خلافت او همزمان با امامت امام هادی(ع) بود. برخلاف برخی خلفای عباسی، واثق فشار کمی بر امام هادی(ع) و شیعیان وارد کرد و در این دوره، امام هادی با بهرهگیری از تلاشهای ائمه پیشین، اقدامات مؤثری در ترویج مکتب اهلبیت(ع) و حمایت از شیعیان انجام داد. گفته شده است که واثق با خاندان ابوطالب و شیعیان رفتار مناسبی داشت و وضعیت معیشتی آنان را بهبود بخشید.
واثق همچنین به مسائل علمی، فرهنگی و ادبی توجه داشت و از شاعران و دانشمندان حمایت میکرد. او به معتزله گرایش داشت و سیاستهای دوران مِحنت را دنبال کرد؛ به ویژه مخالفان نظریه خلق قرآن را تحت فشار قرار داد که موجب نارضایتی عمومی و شکلگیری توطئههایی علیه او شد.
از دیگر اقدامات او سرکوب شورشها، توسعه شهر سامرا، مبارزه با فساد اقتصادی و تلاش برای کاهش فقر و تکدیگری در شهرهایی مانند مکه و مدینه بود. دوران خلافت واثق بهعنوان دورهای با ثبات نسبی در انتقال قدرت شناخته میشود، اما نفوذ رو به رشد ترکان در دوره او، پایان دوران طلایی عباسیان را رقم زد.
آخرین خلیفه عصر اول عباسیان
هارون بن محمد معتصم با لقب «الواثق بالله»،[۱] نهمین خلیفه عباسی بود.[۲] کنیه او «ابوجعفر» ذکر شده است.[۳] بیشتر منابع مدت خلافت او را حدود پنج سال و نه ماه دانستهاند.[۴]
واثق از جمله شش خلیفه عباسی است که دوران خلافتش با امامت ۳۳ ساله[۵] امام هادی(ع) همزمان بود.[۶] امام از ۱۵ تا ۲۰ سالگی با این خلیفه همدوره بود[۷] و تا زمان مرگ واثق در مدینه سکونت داشت. پس از درگذشت واثق، امام توسط خلیفه بعدی به سامرا فراخوانده شد.[۸]
واثق از خلفای برجسته عباسی بهشمار آمده[۹] و برخی منابع گزارش دادهاند که او بر جنازه امام جواد(ع) نماز میت خوانده است.[۱۰] درباره سال تولد واثق، اختلافنظر وجود دارد. برخی منابع، آن را شعبان ۱۸۶ق[۱۱]، برخی ۱۹۰ق[۱۲] و برخی دیگر ۱۹۶ق دانستهاند.[۱۳] او از مادری رومی به دنیا آمد. پدرش معتصم، هشتمین خلیفه عباسی[۱۴] و برادرش متوکل، دهمین خلیفه عباسی بود.[۱۵]
به باور مورخانی چون ابنطقطقی، در دوران خلافت واثق، رویدادهای مهم یا فتحهای بزرگ قابل توجهی رخ نداد.[۱۶] همچنین درباره سن او در زمان وفات، دیدگاههای متفاوتی از ۳۲[۱۷] تا ۳۸ سال[۱۸] ذکر شده است.
برخی مورخان، واثق را آخرین خلیفه عصر اول عباسی[۱۹] که به «عصر طلایی» شهرت دارد، معرفی کردهاند.[۲۰] با این حال، گروهی دیگر پدرش معتصم عباسی را آخرین خلیفه این دوره دانستهاند.[۲۱]
پایان عصر طلایی عباسیان را نتیجه طبیعی سیاستهایی دانستهاند که معتصم در پیش گرفت؛ از جمله تکیه بر ترکان در امور حکومتی و واگذاری قدرت نظامی و نفوذ سیاسی از اعراب به ترکان. این تغییرات در بلندمدت موجب ناآرامیها، فتنهها و آشفتگیهایی شد که در نهایت به تضعیف خلافت عباسی انجامید.[۲۲]
| خلفا | |
|---|---|
| عنوان | دورهٔ سلطنت |
| سفاح عباسی | ۱۳۲-۱۳۶ |
| منصور عباسی | ۱۳۶-۱۵۸ |
| مهدی عباسی | ۱۵۸-۱۶۹ |
| هادی عباسی | ۱۶۹-۱۷۰ |
| هارون عباسی | ۱۷۰-۱۹۳ |
| امین عباسی | ۱۹۳-۱۹۸ |
| مأمون عباسی | ۱۹۸-۲۱۸ |
| معتصم عباسی | ۲۱۸-۲۲۷ |
| واثق عباسی | ۲۲۷-۲۳۲ |
| متوکل عباسی | ۲۳۲-۲۴۷ |
| منتصر عباسی | ۲۴۷-۲۴۸ |
| مستعین عباسی | ۲۴۸-۲۵۲ |
| معتز عباسی | ۲۵۲-۲۵۵ |
| مهتدی عباسی | ۲۵۵-۲۵۶ |
| معتمد عباسی | ۲۵۶-۲۷۸ |
| معتضد عباسی | ۲۷۸-۲۸۹ |
| مکتفی | ۲۸۹-۲۹۵ |
| مقتدر | ۲۹۵-۳۲۰ |
| قاهر | ۳۲۰-۳۲۲ |
| راضی | ۳۲۲-۳۲۹ |
| متقی | ۳۲۹-۳۳۳ |
| مستکفی | ۳۳۴-۳۳۳ |
| مطیع | ۳۳۴-۳۶۳ |
| طائع | ۳۶۳-۳۸۱ |
| قادر | ۳۸۱-۴۲۲ |
| عبدالله قائم | ۴۲۲-۴۶۷ |
| مقتدی | ۴۶۷-۴۸۷ |
| مستظهر | ۴۸۷-۵۱۲ |
| مسترشد | ۵۱۲-۵۲۹ |
| منصور راشد | ۵۲۹-۵۳۰ |
| مقتفی | ۵۳۰-۵۵۵ |
| مستنجد | ۵۵۵-۵۶۶ |
| مستضی | ۵۶۶-۵۷۵ |
| الناصر لدین الله | ۵۷۵-۶۲۲ |
| ظاهر | ۶۲۲-۶۲۳ |
| مستنصر | ۶۲۳-۶۴۰ |
| مستعصم | ۶۴۰-۶۵۶ |
| وزرا و امرای سرشناس | |
| امامان همعصر | |
| رویدادهای مهم | |
| قیام محمد نفس زکیه • واقعه فخ | |
آغاز خلافت و ثبات نسبی در انتقال قدرت
واثق عباسی در سال ۲۲۷ قمری و در سن ۳۱ سالگی[۲۳] در سامرا[۲۴] به خلافت رسید. او از جوانی بهعنوان فردی خردمند، مدبر و سیاستمدار شناخته میشد و در غیاب پدرش معتصم عباسی، مسئولیت امور مهم حکومتی را برعهده داشت. معتصم نیز در زمان حیات خود، واثق را به ولیعهدی منصوب کرده بود.[۲۵]
آغاز خلافت واثق نقطهعطفی در تاریخ عباسیان بهشمار میآید؛ چرا که با توجه به چالشهای جانشینی در دورههای پیشین، این انتقال قدرت نشانهای از پایداری نسبی در ساختار سیاسی عباسیان بود.[۲۶] در دوران حکومت او، محمد بن عبدالملک الزیات بهعنوان وزیر فعالیت داشت.[۲۷]
واثق همچون پدرش به ترکها اعتماد داشت و آنان را جایگزین فرماندهان عرب کرد.[۲۸] در دوران او، سرداران ترک به مقامهای بالایی دست یافتند[۲۹] و نفوذشان به حدی رسید که اداره شهرهای مهمی مانند مدینه نیز به دست آنان افتاد.[۳۰]
چالشها و اقدامات
با وجود کاهش بحرانها نسبت به خلفای پیشین، واثق عباسی با چالشهایی چون نفوذ گسترده ترکان در مناصب سلطانی، تعمیق شکاف طبقاتی و فساد اقتصادی والیان روبهرو بود.[۳۱] پس از رسیدن به قدرت، واثق شورشهایی را در مناطق مختلف از جمله مدینه[۳۲] و دیار ربیعه[۳۳] سرکوب کرد و فتوحات خود را در سال ۲۲۸ق در مناطقی چون مسینی در سیسیل ادامه داد.[۳۴]
او با مفسدان اقتصادی در دستگاه خلافت مقابله نمود[۳۵] و برای کاهش فقر در شهرهایی مانند مکه و مدینه، منابع مالی را میان هاشمیان، قریش و عموم مردم توزیع کرد.[۳۶] واثق همچنین به توسعه سامرا پرداخت[۳۷] و گروههایی از پژوهشگران را برای بهرهگیری از دانش تمدنهای دیگر اعزام کرد.[۳۸]
علاقه به علم و عالمان
واثق عباسی شاعری برجسته،[۳۹] موسیقیدان[۴۰] و ادیبی توانمند دانسته شده است.[۴۱] او در میان خلفای بنیعباس، آگاهترین فرد در زمینه موسیقی و ادب شناخته میشد.[۴۲] واثق توجه ویژهای به مسائل فرهنگی و علمی داشت و از دانشمندان و ادیبان حمایت میکرد.[۴۳] در کاخ او، مجالسی برای بحثهای علمی و گفتوگوهای فرهنگی برگزار میشد.[۴۴]
گفته شده است که واثق در رفتار و گفتار، از مأمون عباسی تقلید میکرد[۴۵] و سیره او را در جستوجوی علم و شرکت در مناظرات علمی دنبال مینمود.[۴۶] بهدلیل شباهتهای رفتاری و فکری با مأمون، برخی او را «مأمون کوچک» لقب دادهاند.[۴۷]
مرگ بدون تعیین جانشین
واثق عباسی در ذیالحجه ۲۳۲ق بهعلت بیماری استسقاء درگذشت[۴۸] و در قصر معروف خود بهنام «هارونی»[۴۹] در سامرا دفن شد.[۵۰] [یادداشت ۱]
با وجود توصیه اطرافیان، واثق از تعیین جانشین پس از خود خودداری کرد.[۵۱] پس از مرگ او، برادرش متوکل که بهدلیل نافرمانی در زندان بود،[۵۲] به خلافت رسید.[۵۳] برخی منابع گزارش دادهاند که واثق به تحریک دو تن از سرداران ترک به قتل رسید و همین سرداران، متوکل را به خلافت منصوب کردند.[۵۴]
بر اساس منابع شیعی، پیش از آنکه خبر درگذشت واثق از بغداد به مدینه برسد، امام هادی(ع) یار نزدیک خود، خیران اسباطی، را از این واقعه مطلع ساخت. امام همچنین خبر داد که متوکل، برادر واثق که تا زمان فوت او در زندان بود، اکنون به خلافت رسیده است.[۵۵]
آزادی نسبی شیعیان
در دوران حکومت واثق و همچنین دو خلیفه پیش از او، شرایط سیاسی و اجتماعی برای شیعیان نسبت به دورههای پیشین و پس از آن، مناسبتر بود. در این دوره، فشار و اختناق کمتری بر شیعیان اعمال میشد[۵۶] و آنان از آزادی عمل نسبی برخوردار بودند.[۵۷]
گفته شده است که واثق در برخورد با شیعیان، سیاستهای مأمون را ادامه داد[۵۸] و نوع مواجههاش با شیعیان بهگونهای بود که برخی او را دارای گرایشهای شیعی دانستهاند.[۵۹] با این حال، برخی منابع معتقدند که در دوران خلافت او، تغییر چشمگیری که تأثیر قابلتوجهی بر سرنوشت شیعیان داشته باشد، رخ نداد.[۶۰] با بهقدرت رسیدن متوکل عباسی، وضعیت بهطور کامل دگرگون شد و شرایط برای شیعیان بهشدت دشوار گردید.[۶۱]
امام هادی(ع) در دوران واثق
به باور محققان، بررسی منابع تاریخی نشان میدهد اطلاعات چندانی درباره رفتار واثق عباسی با امام هادی(ع) در دست نیست.[۶۲] با این حال، شواهد حاکی از آن است که در دوران خلافت واثق و همچنین خلفای پیش از او، فشار کمتری بر امام وارد میشد.[۶۳] امام هادی(ع) از این فرصت بهره برد و با تکیه بر فعالیتهای دقیق و حسابشده ائمه پیشین در ترویج مکتب اهلبیت(ع)، توانست این مسیر را ادامه داده و به نتایج مطلوبی دست یابد.[۶۴]
با وجود آسایش نسبی امام هادی(ع) در دوران واثق، این وضعیت نباید بهعنوان نبود فشار تلقی شود؛ زیرا واثق نیز همانند سایر خلفای عباسی، با دیدی خصمانه به امام مینگریست و از جایگاه معنوی و اجتماعی او بیم داشت.[۶۵] همچنین گفته شده خلفای معاصر امام، از جمله واثق، سیاستهای مأمون را دنبال میکردند و تنها در مواقعی که منافع خلافت اقتضا میکرد، از شدت سختگیری بر علویان کاسته میشد.[۶۶]
یکی از دلایل احتمالی کاهش فشار بر امام هادی(ع)، گرایش معتزلی واثق[۶۷] و همچنین احتیاط و تدبیر خاص امام در ارتباط با شیعیان از طریق سازمان وکالت در مناطق مختلف دانسته شده است.[۶۸]
در گزارشی آمده است که واثق، امام هادی(ع) را با احترام به یک مجلس علمی دعوت کرد تا به سؤالی که علما در پاسخ به آن ناتوان بودند، پاسخ دهد. امام نیز در آن مجلس حضور یافت و پاسخ لازم را ارائه کرد.[۶۹]
ارتباط شیعیان و امام هادی در این برهه
در زمان حکومت واثق، گروههایی از شهرهای شیعهنشین عراق، ایران و مصر به مدینه سفر میکردند تا از حضور امام هادی(ع) بهرهمند شوند. همچنین، حجاج شیعه در طول سفر خود با امام ارتباط برقرار میکردند. با این حال، در دوران امام هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، میزان ارتباط مستقیم میان امامان و شیعیان کاهش یافت.[۷۰]
توجه و احترام واثق به آلابوطالب
پس از رسیدن واثق عباسی به خلافت، توجه ویژهای به خاندان ابوطالب نشان داده شد.[۷۱] او احترام خاصی برای امام علی(ع) و خاندان او قائل بود[۷۲] و محبت خود را بهطور آشکار ابراز میکرد.[۷۳] رفتار واثق با آنان همراه با نیکوکاری و احسان بود،[۷۴] تا جایی که برخی منابع از مبالغه در این رفتار سخن گفتهاند.[۷۵]
واثق اموال بسیاری را میان خاندان ابوطالب تقسیم کرد[۷۶] و فدک را به آنان بازگرداند.[۷۷] به باور مورخان، در دوران او، وضعیت معیشتی خاندان ابوطالب بهبود یافت و هیچیک از آنان در فقر بهسر نمیبردند.[۷۸]
به نوشته ابوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتل الطالبیین، در دوران خلافت واثق، هیچیک از فرزندان ابوطالب به قتل نرسیدند.[۷۹] او بر این باور است که نرمش واثق نسبت به علویان موجب شد گروهی از علویان و خاندان ابوطالب در سامرا گرد آیند و تا حدی در آسایش زندگی کنند.[۸۰]
ادامهدهنده دوران محنت
واثق عباسی به مذهب اعتزال گرایش داشت و در دوران محنت، نظریه خلق قرآن را با جدیت دنبال کرد.[۸۱] او از امتحان عمومی برای اعمال فشار بر مردم استفاده کرد[۸۲] و به قاضیان دستور داد تنها شهادت کسانی را بپذیرند که به اصول اعتزال و توحید پایبند باشند. این سیاست موجب زندانی شدن بسیاری از عالمان[۸۳] و سرکوب مخالفان حکومت شد.[۸۴]
در مورد تعامل واثق با احمد بن حنبل، رهبر جریان مخالف محنت،[۸۵] اختلافنظر وجود دارد؛ برخی منابع از عدم تعرض به او سخن گفتهاند،[۸۶] برخی دیگر حبس خانگی را مطرح کردهاند،[۸۷] و گروهی نیز معتقدند احمد بن حنبل در خفا زندگی میکرد و از شورش علیه خلیفه خودداری نمود.[۸۸]
در همین دوره، احمد بن نصر بهدلیل مخالفت با نظریه مخلوق بودن قرآن و توطئه علیه واثق، دستگیر شد و شخص واثق او را به قتل رساند.[۸۹] همچنین، واثق آزادی اسرای مسلمان از دست رومیان را مشروط به اعتقاد آنان به خلقت قرآن قرار داد،[۹۰] اما بهباور برخی مورخان، پیش از مرگ از این عقیده بازگشت.[۹۱]
گفته شده است که پس از واثق، برادرش متوکل به دوران محنت پایان داد و فرمان انتشار احادیث مرتبط با رؤیت خداوند و صفات الهی را صادر کرد.[۹۲]
توصیه امام هادی(ع) به شیعیان
در دوران خلافت واثق، اختلافنظر درباره نظریه خلق قرآن در میان مسلمانان، از جمله شیعیان نیز وجود داشت. گروهی از شیعیان به مخلوق بودن قرآن باور داشتند و گروهی دیگر آن را غیرمخلوق میدانستند. در این شرایط، امام هادی(ع) برای جلوگیری از گرفتار شدن شیعیان در این فتنه، نامههایی به برخی بزرگان شیعه ارسال کرد[۹۳] و با بیان دیدگاه خود، به دوستان و پیروانش هشدار داد تا از ورود به این نزاع اعتقادی خودداری کنند.[۹۴]
پانویس
- ↑ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۴، ص۲۲۸؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، ج۲، ص۵۳.
- ↑ قمی، نگاهی بر زندگی چهارده معصوم(ع)، ۱۳۸۰ش، ص۴۲۸.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۳؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۷۷؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۶.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۵۱؛ ابنقتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۹۳؛ ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۸۶؛ مقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید، ج۶، ص۱۲۰.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۲.
- ↑ احمدی، تاریخ امامان شیعه، ۱۳۸۹ش، ص۲۳۸.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۲.
- ↑ ابنطقطقی، تاریخ فخری، ۱۳۶۰ش، ص۳۲۷.
- ↑ تقیزاده داوری، تصویر امامان شیعه در دایرة المعارف اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۷۱.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۵۱.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۶؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۴، ص۲۲۸.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۰۰.
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۱۷۸.
- ↑ ابنطقطقی، تاریخ فخری، ۱۳۶۰ش، ص۳۲۷.
- ↑ مقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید، ج۶، ص۱۲۰؛ ابنالعبری، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۱۴۱.
- ↑ ابنالعمرانی، الإنباء، ۱۴۲۱ق، ص۱۱۳.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۹۳.
- ↑ جاناحمدی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۱.
- ↑ آقانوری، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقههای شیعه در عصر امامان، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۸.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۹۳.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۷۷.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۷۷؛ ابنقتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۹۳.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۳.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۷۷–۴۷۸؛ ابنطقطقی، تاریخ فخری، ۱۳۶۰ش، ص۳۲۷؛ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۶۷.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰۸–۳۱۰؛ محمد بن شاکر کتبی، قوات الوفیات، ج۴، ص۲۲۸–۲۳۰؛ طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۸.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۴۸۷.
- ↑ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۲.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۹، ۱۴۰؛ ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۸۴.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۳.
- ↑ ابنالعبری، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۱۴۱.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۱.
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۶۷؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۳.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۱۹۸.
- ↑ بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۳۷۹.
- ↑ ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶، ج۳، ص۱۵۰؛ ابنطقطقی، تاریخ فخری، ۱۳۶۰ش، ص۳۲۷.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۱۸۹؛ ابنالعمرانی، الإنباء، ۱۴۲۱ق، ص۱۱۱.
- ↑ ابنالعمرانی، الإنباء، ۱۴۲۱ق، ص۱۱۱.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۰۲.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۹۲.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۹۲.
- ↑ ابنطقطقی، تاریخ فخری، ۱۳۶۰ش، ص۳۲۷.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۴.
- ↑ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۴، ص۲۲۸؛ طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۸.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۵۰؛ مقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید، ج۶، ص۱۲۰؛ ابنالعبری، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۱۴۱.
- ↑ ابنالعمرانی، الإنباء، ۱۴۲۱ق، ص۱۱۳؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۲۰.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ج۱۱، ص۱۸۸؛ سراج، طبقات ناصری، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۳.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۵۶.
- ↑ ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶، ج۳، ص۱۵۰.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۸؛ خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۴؛ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۶؛ محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۸.
- ↑ محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۷.
- ↑ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵.
- ↑ محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۷.
- ↑ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۸۰۹؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۶.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ «گفتاری از دکتر رجبی دوانی، علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی(ع)»، سایت خامنهای.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۴۸.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ «گفتاری از دکتر رجبی دوانی، علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی(ع)»، سایت خامنهای.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۱۸۴۰.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۴، ص۲۲۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۹.
- ↑ محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۷.
- ↑ ابنطقطقی، تاریخ فخری، ۱۳۶۰ش، ص۳۲۷؛ صنعانی، نسمة السحر، ۱۹۹۹م، ج۳، ص۲۹۵.
- ↑ خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۶۷.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۹؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵.
- ↑ صنعانی، نسمة السحر، ۱۹۹۹م، ج۳، ص۲۹۵.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۴، ص۲۲۹.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۸۰۹.
- ↑ سامانی، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، ص۵۱–۵۲.
- ↑ ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶، ج۳، ص۱۵۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۲.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۲.
- ↑ جمعی از نویسندگان، اعلام الهدایه، ۱۴۲۲ق، ج۱۲، ص۸۶–۸۸.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۳۵.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹ق، ج۱، ص۲۰۳؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، ج۳، ص۸۹.
- ↑ ابنخلکان، وفیات الأعیان، بیروت، ج۱، ص۶۴.
- ↑ شهرستانی، وضوء النبی(ص)، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۰۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۳۵؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰۳، ۳۰۹.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۲؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۰۰.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۸؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۴، ص۲۲۹.
- ↑ ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶، ج۳، ص۱۵۰؛ ابومخرمه، قلادة النحر، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۴۸۱.
- ↑ جمعی از نویسندگان، اعلام الهدایه، ۱۴۲۲ق، ج۱۲، ص۸۸، به نقل از شیخ صدوق.
- ↑ جمعی از نویسندگان، اعلام الهدایه، ۱۴۲۲ق، ج۱۲، ص۸۸، به نقل از کلینی.
یادداشت
- ↑ گفته شده آثاری از قبر وی و دیگر خلفای عباسی در سامرا نمانده است. (حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۱۷)
منابع
- ابنجوزی، ابو الفرج عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
- ابنخلکان، وفیات الاعیان و أبناء أبناء الزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- ابنشاکر کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات و الذیل علیها، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابنطقطقی، محمد بن علی، تاریخ فخری در آداب ملکداری و دولتهای اسلامی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.
- ابنالعبری، غریغوریوس الملطی، تاریخ مختصرالدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲م.
- ابنعماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، دمشق، دار ابنکثیر، ۱۴۰۶ق.
- ابنالعمرانی، محمد بن علی، الإنباء فی تاریخ الخلفاء، تحقیق قاسم السامرائی، قاهره، دارالآفاق العربیة، ۱۴۲۱ق.
- ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- ابنمسکویه، ابوعلی مسکویه الرازی، تجارب الامم، تحقیق ابو القاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الأغانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- ابومخرمه، عبدالله طیب بن عبد الله، قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر، بیروت، دارالمنهاج، ۱۴۲۸ق.
- احمدی، حمید، تاریخ امامان شیعه، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۹ش.
- آقانوری، علی، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقههای شیعه در عصر امامان، قم، پژوهشگاه علوم و معارف فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- بیآزار شیرازی، عبدالکریم، باستان شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش.
- تقیزاده داوری، محمود، تصویر امامان شیعة در دایرة المعارف اسلام، قم، موسسه شیعه شناسی، ۱۳۸۵ش.
- جاناحمدی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، دفر نشر معارف، ۱۳۸۶ش.
- جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، نشر مشعر، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش.
- جمعی از نویسندگان، اعلام الهدایه، قم، انتشارات لیلی، ۱۴۲۲ق.
- جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- حسن، ابراهیم، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، تهران، جاویدان، چاپ نهم، ۱۳۷۶ش.
- خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۹ق.
- خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۱۷ق.
- خواندمیر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر: از حمله مغول تا مرگ شاه اسمعیل اول، تهران، خیام، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی به شیعه شناسی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹ق.
- سامانی، محمود، «بررسی تطبیقی رفتار خلفای عباسی با امام هادی(ع)»، سخن تاریخ، شماره ۲۶، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش.
- سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، بیتا.
- سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیه، بیتا.
- سراج، منهاج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳ش.
- سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، تاریخ الخلفاء، دمشق، دارالبشائر، ۱۴۱۷ق.
- شهرستانی، سیدعلی، وضوء النبی(ص)، مشهد، مؤسسة جوادالأئمة(ع) للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
- صنعانی، یوسف بن یحیی، نسمة السحر بذکر مَن تشیع و شعر، بیروت، دارالمؤرخ العربی، ۱۹۹۹م.
- طبری، محمد بن جریر بن یزید، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
- طقوش، سهیل، دولت عباسیان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۰ش.
- قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، نشر دلیل، ۱۳۷۹ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- «گفتاری از دکتر رجبی دوانی، علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی(ع)»، سایت خامنهای، تاریخ درج مطلب: ۵ خرداد ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۴ش.
- محرمی، غلامحسن، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- مستوفی قزوینی، حمدالله بن ابی بكر بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق عبد الحسین نوایی، تهران، امیركبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
- مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بورسعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۶ش.
- یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.