مسیلمه کذاب: تفاوت میان نسخهها
جز
←ادعای پیامبری
جز (←ادعای پیامبری) |
جز (←ادعای پیامبری) |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
* مسیلمه در مدینه نگهبان بارهای همراهان بود و نزد پیامبر(ص) نرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۳۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۶.</ref> آنان پس از اظهار اسلام آوردن به پیامبر گفتند که ما یکی از همراهان خود را مراقب بارها نهادهایم. پیامبر دستور داد هر چه به نمایندگان میدهند به مسیلمه نیز بدهند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۶-۵۷۷.</ref> | * مسیلمه در مدینه نگهبان بارهای همراهان بود و نزد پیامبر(ص) نرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۳۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۶.</ref> آنان پس از اظهار اسلام آوردن به پیامبر گفتند که ما یکی از همراهان خود را مراقب بارها نهادهایم. پیامبر دستور داد هر چه به نمایندگان میدهند به مسیلمه نیز بدهند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۶-۵۷۷.</ref> | ||
او پس از بازگشت به وطن ادعای [[نبوت|پیامبری]] کرد<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و در سال یازدهم قمری در نامهای به پیامبر اکرم(ص)، مدعی شد که در [[نبوت]] با آن حضرت شریک است. رسول خدا(ص) در پاسخ او را مسیلمه کذّاب خواند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶</ref> و حبیب بن زید بن عاصم را به سوی وی فرستاد، اما چون حبیب، پیامبری مسیلمه را تأیید نکرد، مسیلمه او را به [[شهادت]] رساند.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۳.</ref> پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) زمینه برای مسیلمه فراهم شد و عدهای را در اطراف خویش جمع کرد و به تقلید از [[قرآن]]، کلماتی با نثر | او پس از بازگشت به وطن ادعای [[نبوت|پیامبری]] کرد<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و در سال یازدهم قمری در نامهای به پیامبر اکرم(ص)، مدعی شد که در [[نبوت]] با آن حضرت شریک است. رسول خدا(ص) در پاسخ او را مسیلمه کذّاب خواند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶</ref> و حبیب بن زید بن عاصم را به سوی وی فرستاد، اما چون حبیب، پیامبری مسیلمه را تأیید نکرد، مسیلمه او را به [[شهادت]] رساند.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۳.</ref> پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) زمینه برای مسیلمه فراهم شد و عدهای را در اطراف خویش جمع کرد و به تقلید از [[قرآن]]، کلماتی با نثر مُسجّع(موزون) میساخت و بر آنان عرضه میکرد؛<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.</ref> از جمله:<br> | ||
:::«يا ضِفدَع بنت ضفدعين! نِقِّى ما تُنقِّين، اعلاک فی الماء و اسفلک فی الطین، لا الشاربَ تَمنَعِین و لا الماءَ تُکَدِّرِین؛ اى قورباغه، دختر دو قورباغه، آنچه برمیگزینی پاکیزه است؛ نيمى از تو در آب است و نيمى در گِل؛ نه مانع آب خوردن کسی میشوی و نه آب را گلآلود مىكنى.»<ref>مقریزی، امتاع الأاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۵۲۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۸۴.</ref> | :::«يا ضِفدَع بنت ضفدعين! نِقِّى ما تُنقِّين، اعلاک فی الماء و اسفلک فی الطین، لا الشاربَ تَمنَعِین و لا الماءَ تُکَدِّرِین؛ اى قورباغه، دختر دو قورباغه، آنچه برمیگزینی پاکیزه است؛ نيمى از تو در آب است و نيمى در گِل؛ نه مانع آب خوردن کسی میشوی و نه آب را گلآلود مىكنى.»<ref>مقریزی، امتاع الأاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۵۲۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۸۴.</ref> | ||