فقه الحدیث

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از فقه الحديث)

فقه الحدیث از دانش‌های حدیثی که به شرح مبانی و ضوابط فهم و تفسیر متن حدیث می‌پردازد. زیرشاخه‌های این دانش، غریب الحدیث، مختلف الحدیث و ناسخ و منسوخ حدیث هستند. فقه الحدیث نقش مهمی در شناخت و گسترش علوم دینی به عنوان دومین منبع از منابع فهم دین (پس از قرآن) دارد. مبانی و ضوابط این دانش عبارت‌اند از: فهم واژه‌ها، بررسی ساختار جملات، توجه به زبان روایات و توجه به سیاق در فهم معنا. از جمله فایده‌های آن نیز، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، بهره‌مندی از مطالب و مسائل موجود در روایات و پاسخ‌گویی به برخی اشکالات به متن حدیث است. فقه الحدیث با دانش‌هایی چون اصول فقه، ادبیات و لغت، کلام، زبان‌شناسی و معنا‌شناسی ارتباط دارد.

تعریف و زیرشاخه‌ها

فقه الحدیث؛ از دانش‌های حدیثی است که در آن به مبانی و ضوابط مربوط به فهم متون روایات پرداخته می‌شود. افزون بر آن، تفسیری که بر اساس این مبانی از احادیث ارائه می‌گردد در این دانش جای می‌گیرد،[۱] همانند دانش رجال که علاوه بر پرداختن به مباحث نظری مثل (مشایخ ثقات یا اصحاب اجماع)، خود به وثاقت یا عدم وثاقت راویان می‌پردازد.[۲] این مبانی و ضابطه‌ها از قواعد ادبی، اصولی، کلامی و دیگر قوانین عقلی و عقلایی استخراج می‌شوند.[۳]

سه زیرشاخه این دانش عبارت‌اند از:

  • غریب الحدیث: دانشی که به فهم واژه‌ها و اصطلاحات مشکل حدیث می‌پردازد.[نیازمند منبع]
  • مختلف الحدیث: دانشی که رفع تناقض ظاهری میان روایات را بر عهده دارد.[۴]
  • ناسخ و منسوخ حدیث: دانشی که به شناخت روایات ناسخ و منسوخ در مجموعه‌های روایی اختصاص دارد.[۵]

جایگاه و اهمیت

از نگاه برخی اندیشمندان موضوع فقه الحدیث، متن حدیث است و حدیث به عنوان دومین منبع از منابع فهم دین (پس از قرآن)، نقش مهمی در شناخت، ایجاد و گسترش علوم دینی دارد؛[۶] بنابراین در فقه، تفسیر قرآن، تاریخ، عقاید و اخلاق اسلامی بدون مراجعه به حدیث، تبیین نظر اسلام بی‌معنا است.[۷] به عنوان مثال در مباحث اعتقادی مثل اثبات خدا، وحدانیت خدا، اسماء و صفات الهی و عدل خداوند برای به دست آوردن اندیشه اسلامی، باید به احادیث مربوطه مراجعه کرد.[نیازمند منبع] نیز در مباحث فقهی مثل خمس غنیمت، به دست آوردن دیدگاه اسلام در گرو مراجعه به احادیث دانسته شده است.[نیازمند منبع] در قرآن کریم[۸] خمس دادن در صورت دریافت غنیمت واجب شمرده شده و غنیمت از دید احادیث بر هرگونه سود مالی تطبیق شده نه فقط غنیمت‌های جنگی.[نیازمند منبع] برداشت اطلاق‌گونه از لفظ قرآنی غنیمت، از مراجعه به احادیث به دست آمده است.[۹]

برخی نویسندگان معتقدند همانطور که در قرآن‌شناسی مباحث علوم قرآنی به عنوان مقدمه فهم و تفسیر قرآن به‌کار می‌آیند، علوم حدیثی چون تاریخ حدیث، رجال و درایه دانش‌هایی در خدمت فقه الحدیث هستند تا فهم و تبیین روایات به درستی انجام شود.[۱۰]

مبانی و ضوابط فقه الحدیث

از نگاه برخی نویسندگان، مبانی و ضوابط فهم حدیث عبارت‌اند از:

  • فهم واژه‌ها

واژه‌ها مهم‌ترین رکن معنادهی هر گفتاری هستند و برای فهم متن باید به صورت صحیح معنا شوند. در بررسی واژه‌ها موارد ذیل مورد بررسی قرار می‌گیرند:

  1. توجه به ریشه واژه‌ها (ریشه‌یابی کلمات درون جمله)
  2. توجه به گوهر معنایی (توجه به الفاظی که مفهوم مشترک دارند)
  3. توجه به معنای واژه‌ها در عصر صدور (دقت در معنای الفاظ در هنگام صدور روایت)
  4. توجه به اصطلاحات خاص روایات (توجه به معنای اصطلاح شده در روایات که با معنای لغوی یا قرآنی متفاوت است)

در این بخش به شناخت ساختار جمله پرداخته می‌شود. دقت در شناخت ساختار جملات با آگاهی از علم نحو و به کارگیری قواعد آن امکان‌پذیر است.

درست به مانند زبان عرفی در روایات نیز پدیده‌هایی چون مجاز، استعاره، تشبیه، تمثیل و حذف بخشی از کلام با تکیه بر قرینه وجود دارد که توجه به آنها در دانش فقه الحدیث لازم است.

  • توجه به سیاق در فهم معنا

برای رسیدن به معنای روایت افزون بر توجه به واژه‌ها و نیز ترکیب آنها، دقت در مجموعه کلام و صدر و ذیل آن ضروری است که در موارد متعدد قرینه‌ای به دست می‌دهد که برای فهم روایت کمک‌کننده است. به قرینه استفاده شده از مجموع کلام، سیاق گفته می‌شود.[۱۱]

فایده و کاربرد

از جمله فایده‌های دانش فقه الحدیث، موارد ذیل دانسته شده است:

  • شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح.[نیازمند منبع] نزد فقیهانی چون نویسندگان کتب اربعه و شیخ مفید، یکی از راه‌های شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، بررسی متن حدیث بوده است.[نیازمند منبع] آنان در این راه سعی در دریافت معنای متن داشته و پس از آن، روایت را با قرآن، سنت، اجماع فقیهان و معیارهای عقلایی سنجیده و قرینه‌های دلالت کننده بر صحت یا ضعف حدیث را در روایات دیگر دنبال می‌کردند.[نیازمند منبع] این شیوه گاه منجر به پذیرش یک روایت و گاه موجب کنار نهادن روایت می‌شد.[۱۲]
  • بهره‌مندی از مطالب و مسائل موجود در روایات.[نیازمند منبع] در متن روایات شیعی معارف اعتقادی و نیز مطالب متعدد اخلاقی و فقهی؛ در زمینه‌های فردی و اجتماعی قابل استفاده است.[۱۳]
  • پاسخ‌گویی به برخی اشکالات به متن حدیث.[نیازمند منبع] برخی با توجه به ظاهر قرآن و مسائل عقلی، اشکالاتی را بر متن حدیث وارد می‌کنند.[نیازمند منبع] بسیاری از این دسته اشکالات ناشی از عدم فهم صحیح متن روایات است.[۱۴]

ارتباط با دیگر دانش‌ها

به گفته برخی نویسندگان، فقه الحدیث با دانش‌هایی چون اصول فقه، ادبیات و لغت، کلام، زبان‌شناسی و معنا‌شناسی ارتباط دارد.[نیازمند منبع] در این میان، ادبیات عرب و دانش اصول فقه، تأثیر به‌سزایی در شکل‌گیری و حل مسائل فقه الحدیث دارد.[نیازمند منبع] به عنوان مثال مباحث ترکیب و اعراب، مجاز و استعاره، از موضوعات مشترک فقه الحدیث و ادبیات بوده[نیازمند منبع] و مباحثی مانند دلالت و ظهور، عموم و خصوص، اطلاق و تقیید، اجمال و تبیین، تعارض و اختلاف احادیث، از موضوعات اشتراکی اصول فقه و فقه الحدیث است.[نیازمند منبع] از این ‌رو برای کسب توانایی در فهم حدیث، فراگیری این دو دانش ضرورت دارد.[۱۵]

منبع‌شناسی

برخی نویسندگان اذعان دارند نگارش آثار فقه الحدیثی با توجه به اهتمام امامان شیعه بر فهم صحیح حدیث، از دوره حضور امامان، توسط اصحاب ایشان شروع شد.[۱۶] در این دوره کتاب‌هایی چون الفاظ اثر هشام بن حکم (درگذشت ۱۷۹ق)،[۱۷] اختلاف الحدیث و علل الحدیث از یونس بن عبدالرحمن (درگذشت ۲۰۸ق) و اختلاف الحدیث از محمد بن ابی عمیر (درگذشت ۲۱۷ق)[۱۸] به نگارش درآمد. پس از عصر حضور نیز، اندیشمندان شیعی به نگارش آثاری در دانش فقه الحدیث پرداختند.[نیازمند منبع] برخی از آثار مستقل فقه الحدیثی عبارت‌اند از: سه کتاب علل الحدیث، معانی الحدیث و التحریف و تفسیر الحدیث از احمد بن محمد بن خالد برقی (درگذشت ۲۷۴ق)[۱۹] و کتاب معانی الاخبار از شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق).[۲۰]

نیز کتاب‌هایی مانند: استقصاء الاعتبار فی تحریر معانی الاخبار و مختصر شرح نهج البلاغة از علامه حلی (درگذشت ۷۲۶ق)، مُنتَقی الجُمان [یادداشت ۱]از جمال الدین حسن؛ فرزند شهید ثانی (درگذشت ۱۰۱۱ق)، شرح اربعین حدیث، شرح صحیفه سجادیه و مشرق الشمسین از شیخ بهائی (درگذشت ۱۰۳۱ق)، الوافی از فیض کاشانی (درگذشت ۱۰۹۱ق)، بحار الانوار از محمدباقر مجلسی،[۲۱] از جمله آثار غیر مستقل در فقه الحدیث شمرده می‌شود.[نیازمند منبع]

پیوند به بیرون

پانویس

  1. نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۴.
  2. نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۵.
  3. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۱۹.
  4. مهریزی، حدیث پژوهی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۴۶.
  5. نصیری، آشنایی با علوم حدیث، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۶-۱۶۵.
  6. نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۴.
  7. حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث و کمیة أجناسه، ۱۴۲۴ق، ص۲۴؛ نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۵.
  8. سوره انفال، آیه ۴۱: "وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یوْمَ الْفُرْقانِ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ وَ اللهُ عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ".
  9. نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۵-۲۱۴.
  10. نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۵.
  11. نصیری، آشنایی با علوم حدیث، ۱۳۸۲ش، ص۲۵۱-۲۳۸.
  12. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۵.
  13. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۳.
  14. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۳.
  15. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۰.
  16. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۳۵-۳۴.
  17. غروی نایینی، «فقه الحدیث در آثار حدیث شناسان شیعه»، ص۱۰۱.
  18. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۳۷.
  19. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۳۸.
  20. مسعودی، درسنامه فهم حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۴۰.
  21. غروی نایینی، «فقه الحدیث در آثار حدیث شناسان شیعه»، ص۱۲۴-۱۰۲.

یادداشت

  1. نام کامل کتاب این است:مُنتقی الجُمان في الأحاديث الصحاح و الحسان. مؤلف، احاديث فقهى کتب اربعه را گرد آورده رواياتى كه از نظر سند قابل قبول نبوده را كنار گذاشته و بقيه را از نظر سند به دسته صحيح و حسن تقسيم كرده - چنان‌كه از نام كتاب مشخص است - آنگاه با دقت و امانتداری به بررسى آنها از نظر دلالت و توضیحات ضروری پرداخته است. عاملی، منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان، ۱۳۸۴ش، تصحیح علی اکبر غفاری، مقدمه، ص۱۲.

منابع

  • قرآن کریم.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، معرفة علوم الحدیث و کمیة أجناسه، بیروت،‌ دار ابن حزم، ۱۴۲۴ق.
  • غروی نایینی، نهله، «فقه الحدیث در آثار حدیث‌شناسان شیعه»، مجله مطالعات اسلامی، شماره ۵۸، بهمن ۱۳۸۱ش.
  • مسعودی، درسنامه فهم حدیث، قم، زائر، ۱۳۸۹ش.
  • مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۰ش.
  • نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۲ش.
  • نصیری، علی، حدیث‌شناسی، قم، سنابل، ۱۳۸۳ش.