عبدالملک بن اعین

از ویکی شیعه

عَبْدُالْمَلک بْن اَعَْین شَیبانی کوفی، مُلقّب به ابو ضُرَیس، یکی از بزرگان آل اعین و از اصحاب خاص و مورد وثوق امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است. پس از وفات او امام صادق(ع) در حقش فرمود مانند او هنوز به دنیا نیامده است. روایات کمی از او به دست ما رسیده است.

نخستین شیعه آل اعین

سنسن، جد عبدالملک راهب و پدرش اعین مسیحی بود. بر اثر جنگی که میان مسلمانان و روم رخ داد، اعین توسط مسلمانان اسیر شد. سپس یک نفر از قبیله بنی شیبان او را خرید و اعین به دست او مسلمان شد. محمد تقی شوشتری گفته است اعین سنی بود و به تبع او، فرزندانش سنی بوده‌اند، سپس جمعی از آنان شیعه شدند.[۱]

طبق برخی اخبار، نخستین شیعه آل اعین، عبدالملک بود. او توسط صالح بن میثم رهنمون گشت، سپس برادرش حمران به دست ابوخالد کابلی در این سلک درآمد. طبق گزارشی دیگر، نخستین فرزند اعین که پیرو آل علی(ع) شد، ‌ام الاسود، خواهر عبدالملک بود که شاگرد ابوخالد کابلی بود و از طریق او با امام صادق(ع) و مذهب شیعه آشنا گشت و برادرانش را نیز با این امام مرتبط گردانید.[۲]

جایگاه عبدالملک نزد ائمه

برادر عبدالملک به نام زراره که از فقهای طراز اول شیعه در قرن دوم و سوم هجری بود گوید:

امام صادق(ع) بعد از مرگ عبدالملک فرمود: «‌خداوندا! ما اهل بیت در نظر ابوضریس بهترین خلق تو بودیم. پس او را در روز قیامت در زمره آل محمد ـ که صلوات تو به او باد ـ قرار ده! سپس امام فرمود: آیا او را در خواب دیده‌ای؟ عرض کردم: خیر. امام فرمود: سبحان الله! مثل ابوضریس کجاست؛ مانند او هنوز به دنیا نیامده است!‌»

مامقانی، پس از نقل روایت فوق و بررسی روایات مختلف و کنکاش در گفت‌وگوی علما درباره عبدالملک گوید:

از دعای فراوان امام صادق(ع) در حق وی و فرستادن رحمت بر او و درخواست از خداوند مبنی بر قرار دادن عبدالملک در زمره آل محمد(ص) در روز قیامت و این که فرمود:‌ «مثل ابوضریس هنوز به دنیا نیامده است‌»، استفاده می‌کنیم عبدالملک فردی موثق بود، بلکه در اعلا درجه وثاقت بود، زیرا صدور چنین مدایح و واکنش‌هایی توسط امام در حق کسی که عادل و موثق و امین نیست، نامعقول می‌باشد، زیرا ائمه اطهار(ع) اهل مبالغه و مغالطه نبودند.[۳]

شاهد بعدی خبری است که امام باقر(ع) تعدادی از آثار امیرالمومنین(ع) را که از علوم مخفی و اسرار اهل بیت(ع) به‌شمار می‌آید، به عبدالملک نشان داد و نظر او را درباره علت نوشتن آن‌ها سئوال کرد و عبدالملک با درایت و بینش، پاسخ داد.[۴]

علی بن سعید گوید: نزد امام صادق(ع) نشسته بودم. کنار حضرت، محمد بن عبدالله بن علی بود. در آن مجلس عبدالملک بن اعین و... بودند. امام رو به ما کرد و فرمود: بشارت باد شما را! آیا به این راضی نیستید که در روز قیامت به علی متمسک شده‌اید و علی به رسول خدا(ص) متمسک شده است؟[۵] از روایت فوق مقام والای اهل مجلس از جمله عبدالملک به دست می‌آید.

حسین بن موسی گوید: در سالی امام صادق(ع) با اصحاب خویش به مکه شرفیاب شد و از حال عبدالملک بن اعین پرسش نمود و فرمود: آیا او از دنیا رفت؟ عرض کردم: آری... امام فرمود: پس بیا با ما تا بر سر قبرش برویم و برای او دعا کنیم.[۶] از این خبر فهمیده می‌شود قبر عبدالملک در مکه است، ولی طبق تصریح شیخ صدوق، قبر وی در مدینه است و امام صادق(ع) و اصحابش به زیارت او رفتند.[۷]

وکالت

برخی قراین به واسطه‌گری عبدالملک در رساندن مسائل مردم به امام و ارسال پاسخ‌ها دلالت دارد که گویای اعتماد امام به او است.

شاید بتوان از شواهد استفاده بیشتری کرد و گفت که او یکی از وکلای ایشان در شهر کوفه بوده که به مسائل فقهی ـ‌کلامی مردم پاسخ می‌گفته، جمع آوری وجوه شرعی نیز به دست او انجام می‌پذیرفته است. یکی از نشانه‌های این ادعا، نامه عبدالرحیم قصیر به امام صادق(ع) به خط عبدالملک و پاسخ آن توسط حضرت به دست عبدالملک است که در آن درباره معنای ایمان پرسیده بود.[۸] این نامه یکی از ذخایر ارزشمند شیعی است، چون در آن به مهم‌ترین عقاید کلامی آن عصر اشاره شده است.

ارادت به ائمه هدی علیهم السلام

از برخی روایات استنباط می‌شود عبدالملک علاوه بر علاقه وافر به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و دیگر ائمه هدی، عاشق امام مهدی(ع) بود و در انتظار ظهور حضرت به سر می‌برد. در گزارش ابوبکر حضرمی می‌خوانیم:

عبدالملک بن اعین گفت: هنگامی که نزد امام باقر(ع) بودم، یاد امام زمان افتادم. ایستادم و گریستم و عرض کردم: امیدوارم در حالی که توان دارم، ظهور حضرت را دریابم.[۹]

علاقه به نجوم

عبدالملک به نجوم نیز اشتغال داشت و احتمالا کتاب یا کتاب‌هایی در این زمینه تألیف کرده بود. شیخ عباس قمی او را از آگاهان به علم نجوم دانسته است، [۱۰]

ولی چون به مقتضای علم خود عمل می‌نمود و این امر باعث شده بود در زندگیش اختلالاتی ایجاد گردد، دست به دامان امام صادق(ع) برد.

خود در این باره گوید:

به امام صادق(ع) عرض کردم: من گرفتار علم نجوم شده‌ام. وقتی می‌خواهم کاری انجام دهم، به طالع می‌نگرم اگر بد باشد، حاجتم را رها می‌سازم و اگر طالع را خوب ببینم، در پی انجام کارم برمی‌آیم.
امام فرمود: حکم می‌کنی؟
عرض کردم: آری.
امام فرمود: کتاب‌هایت را بسوزان.[۱۱]

اساتید

طبق سخن مامقانی، بیشتر روایات عبدالملک از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است.[۱۲] بنابراین، شخصیت علمی وی به دست آن دو بزرگوار رقم زده شده بود.

دیگر کسانی که عبدالملک از محضرشان بهره‌مند گشته و روایت نقل کرده، عبارتنداز:

شاگردان و راویان

برخی از شاگردان و راویان عبدالملک عبارتنداز:

  1. برادرش، زراره
  2. یونس بن عبدالرحمن
  3. عبدالله بن بکیر
  4. عبدالله بن محمد حضرمی وی از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود.
  5. حریز ظاهراً وی حریزبن عبدالله سجستانی است.
  6. سیف بن عمیره. وی از یاران امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و از روات موثق بود، اما واقفی مذهب بود.
  7. مثنی بن ولید. مثنی از اصحاب حضرت صادق(ع) بود و کتابی روایی داشت.
  8. عبید بن زراره. وی از راویان امام صادق(ع) و شخصیتی ارجمند بود.
  9. حارث بن مغیره. وی از یاران امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و شخصیتی عالی قدر بود و از آن دو بزرگوار و جناب زیدبن علی روایت دارد.
  10. جعفربن مثنی.
  11. لیث بن بختری مرادی.
  12. حماد ابن عثمان. ظاهرا مقصود، حمادبن عثمان ناب از اصحاب اجماع است.
  13. محمد بن اسحاق بن یسار.
  14. سفیان ثوری. وی از اصحاب و شاگردان امام صادق(ع) بود ولی به ولایت ائمه اعتقاد نداشت و در صف مخالفان آن بزرگواران بود.
  15. سفیان بن عیینه. گرچه ابن عیینه از شاگردان امام صادق(ع) بود، اما به ولایت ایشان و سایر امامان اعتقاد نداشت. از این رو امام او را در زمره کسانی بر شمرد که به مرگ جاهلی می‌میرند.
  16. عبدالملک بن ابی سلیمان. وی از فقها و بزرگان اهل سنت است.
  17. اسماعیل بن سمیع.
  18. عبدالرحمن بن مهدی. وی از حافظان بزرگ قرآن و فقهای مشهور و راویان معروف اهل تسنن است.
  19. ابووائل.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۷۲.
  2. الشیبانی، رساله ابی غالب الزراری، ص۱۳۰ و ۱۳۵.
  3. مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۲۸.
  4. مجلسی، بحار الانوار، ج۲۶، ص۵۱.
  5. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۴۰-۴۱.
  6. علیاری، بهجة الامال، ج۵، ص۳۰۵.
  7. تنقیح المقال، ج۲، ص۲۲۸.
  8. کافی، ج۲، ص۲۷.
  9. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۵.
  10. محدث قمی، سفینه البحار، ج۶، ص۸۹.
  11. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۷۵.
  12. مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۲۸.
  13. مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۲۸.
  14. جامع الرواة، ج۱، ص۳۷۸.
  15. تهذیب التهذیب، ج۶، ص۳۴۳. جامع الرواة، ج۲، ص۳۹۷.
  16. هدی الساری، مقدمه فتح الباری، ص۵۹۲.
  17. جامع الرواة، ج۱، ص۴۹۲.
  18. تهذیب التهذیب، ج۶، ص۳۴۳.
  19. رساله ابی غالب الزراری، ص۱۳۵.

منابع

  • اردبیلی، محمد، جامع الرواة، قم، مکتبة المصطفوی، بی‌تا.
  • تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، تحقیق مؤسسة النشر الاسلامی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • زراری، ابی غالب، رساله ابی غالب الزراری و تکملتها لابی عبدالله الغضائری، تحقیق محمدرضا حسینی، قم، مرکز البحوث و التحقیقات الاسلامیة، بی‌تا.
  • صدوق، ابوجعفر، من لایحضره الفقیه، تحقیق موسوی خرسان، بیروت، دار صعب و دار التعارف، ۱۴۰۱ق.
  • عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، چاپ اول، بیروت، دارا لفکر، ۱۴۰۴ق.
  • عسقلانی، ابن حجر، هدی الساری، طبع مصححه علی عده نسخ و عن النسخه التی حقق اصولها و اجازها عبدالعزیزبن عبدالله بن باز ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۱ق.
  • علیاری، ملاعلی، بهجة الآمال، تصحیح مسترحمی، تهران، بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور، ۱۳۶۳ش.
  • قمی، عباس، تحفة الاحباب، تحقیق حسینی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۰ش.
  • کلینی، محمد، الکافی، تصحیح غفاری، بیروت، دار صعب و دار التعارف، ۱۴۰۱ق.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف اشرف، المطبعة المرتضویة، ۱۳۵۲ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تصحیح ربانی شیرازی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۸۸ق.

پیوند به بیرون