بزیغیه

از ویکی شیعه

بَزیغیه‌، از فرقه‌های غالی‌ شیعی‌ که‌ به‌ بزیغ‌ بن‌ موسی‌(در گذشته پیش‌ از ۴۸ق‌/۶۵م‌) منسوبند. برخی‌ نام‌ پیشوای این‌ فرقه‌ را بزیغ[۱] و نام‌ پدر او را یونس‌ دانسته‌اند.[۲]

بزیغیه‌ برای امام صادق(ع) مقام‌ الوهیت‌ قائل‌ بودند و مقام مؤمنان‌، یعنی‌ بزیغیه‌ را از فرشتگان‌ مقرب‌ و حتی‌ رسول اکرم(ص) برتر می‌دانستند.

عقاید

به‌ گزارش‌ منابع‌ فرقه‌شناسی‌، گروهی‌ از خطابیه، پیروان‌ ابوالخطاب غالی‌ مذهب‌ در شمار هواداران‌ گرایش‌ فکری و مذهبی‌ بزیغ‌ بن‌ موسی‌ درآمدند. اینان‌ مدعی‌ بودند که‌ امام صادق(ع) در مقام‌ الوهیت‌ خود، بزیغ‌ را با ابوالخطاب در نبوت و رسالت‌ شریک‌ گردانیده‌ است‌ و مشارکت‌ آن‌ دو را به‌ شریک‌ بودن‌ حضرت موسی‌(ع) و هارون‌(ع) در امر نبوت‌ تشبیه‌ می‌کردند.[۳]

اعتقاد به الوهیت امام صادق(ع)

به‌ همین‌ سبب‌، منابع‌ فرقه‌شناسی‌، بزیغیه‌ را در شمار فرق‌ خطابی‌ مسلک‌ قرار دادند، حال‌ آنکه‌ پیروان‌ ابوالخطاب‌ از بزیغ‌ برائت‌ می‌جستند[۴] و با آنکه‌ بزیغ‌ در محافل‌ امامی‌ کوفه حضور می‌یافت‌، امام صادق(ع) هم‌ از دعاوی وی بیزاری می‌جست‌[۵] و او را در شمار کسانی‌ چون‌ بیان‌ بن‌ سمعان‌ و مغیریه‌، از غالیان‌ مشهور، و نیز کسانی‌ یاد می‌کرد که‌ بر امامان معصوم(ع) دروغ می‌بندند[۶] زیرا بزیغیه‌ برای امام‌ صادق‌(ع) مقام‌ الوهیت‌ قائل‌ بودند و می‌گفتند که‌ ایشان‌ در نظر مردم‌، به‌ صورت‌ انسان‌ تمثّل‌ یافته‌ است‌.

به‌ عقیده اینان‌، مؤمنان‌، یعنی‌ بزیغیه‌ مخاطب‌ وحی‌ الهیند و مقامشان‌ از فرشتگان‌ مقرب‌ و حتی‌ رسول اکرم(ص) برتر است‌.[۷]

ادعای نبوت و بابیت بزیغ

بزیغ‌ خود همچون‌ مغیرة بن‌ سعید و بیان‌ بن‌ سمعان‌ ضمن‌ اینکه‌ امامان معصوم(ع) را خدا می‌انگاشت‌، خود را نبی‌ و باب‌ ایشان‌ می‌دانست‌.[۸]

ظهور اندیشه بابیت، و نیز عقیده تناسخ در نظام‌ فکری مُخَمِّسه‌ پیروان‌ ابوالخطاب‌ در دوره‌های بعد و غلات‌ شیعه‌ ریشه‌های عمیق‌ دارد. در میان‌ غلات‌ کسانی‌ چون‌ ابوالخطاب‌ و بزیغ‌ تمثّل‌ مقام‌ بابیت‌ِ سلمان فارسی و اساساً تمثل‌ خود او در ادوار و اعصار مختلف‌ به‌ شمار می‌آمدند و به‌ همین‌ سبب‌، بزیغ‌ برای مخمسه‌ مقدس‌ می‌نمود.[۹]

اعتقاد به تاویل قرآن

از مجموع‌ عقایدی که‌ ابوالحسن‌ اشعری و دیگران‌ به‌ بزیغ‌ و پیروانش‌ نسبت‌ داده‌اند، برمی‌آید که‌ وی و پیروانش‌ علاوه‌ بر اشتراک‌ با برخی‌ اندیشه‌های غلات‌ شیعی‌، همچون‌ مفهوم‌ تشبیه‌ و استمرار تسلسل‌ نبوت و بابیت، به‌ تأویل قرآن نیز معتقد بودند و آراء خود را براساس‌ منظری تأویلی‌ از قرآن‌ استنباط می‌کردند[۱۰] و از این‌رو، معتقد بودند که‌ آنچه‌ بر دلهای ایشان‌ القا، یا واقع‌ می‌شود، همانا وحی است‌.[۱۱]

بنابراین‌، می‌توان‌ گفت‌ که‌ بزیغیه‌ تفکر را فرایندی مستقل‌ و خودبنیاد نمی‌دانستند و علم‌ و معرفت‌ را ضروری و آفریده خدا و گونه‌ای از الهام‌ بر قلوب‌ مؤمنان‌ می‌شمردند. سابقه این‌ عقیده‌ به‌ شیعیان‌ اولیه‌ می‌رسد.[۱۲]

پانویس

  1. کشی‌، ص۳۰۴؛ سعدبن‌ عبدالله‌، ص۵۲.
  2. ابوتمام‌، ص۱۱۲؛ خوارزمی‌، ص۵۰.
  3. ابن‌ حزم‌، ج۴، ص۱۸۶؛ نیز نک: نوبختی‌، ۳۸؛ سعد، ۵۲، ۵۵؛ قس‌: ابوحاتم‌، ۳۰۶، که‌ به‌ اعتقاد بزیغیه‌ مبنی‌ بر انتخاب‌ بزیغ‌ توسط ابوالخطاب‌ اشاره‌ کرده‌ است‌.
  4. نک: نوبختی‌، ص۳۸؛ سعد، ص۵۲؛ بغدادی، ص۲۹۵.
  5. سعد، ص۵۲؛ کلینی‌، ج، ص۲۵۸.
  6. کشی‌، ص۳۰۴-۳۰۵.
  7. برای تفصیل‌، نک: اشعری، ص۱۲؛ ابوتمام‌، بغدادی، ص۲۹۵؛ جیلانی‌، ص۱۲۵؛ نشوان‌ حمیری، ص۲۲۱؛ ابوالمعالی‌، ص۵۳۰ - ۵۳۱؛ سعد، ص۵۴.
  8. نک: سعد، ص۵۵.
  9. نک: سعد، ص۵۶-۵۷؛ مقدسی‌،ج۵، ص۱۳۰.
  10. نک: اشعری، ص۱۲.
  11. ابوالمعالی‌، ص۵۳۱؛ اشعری، ص۱۲؛ نشوان‌ حمیری، ص۱۶۷.
  12. نک: فان‌ اس‌، ص۶۷-۶۸؛ برای این‌ عقاید، نک: هالم‌، ص۲۰۶-۲۰۸.

منابع

  • ابن‌ حزم‌، علی‌، الفصل‌، بیروت‌، ۱۹۸۶م‌.
  • ابوتمام‌ نیشابوری، یوسف‌، «باب‌ الشیطان» نک: مل، ابوتمام‌؛ ابوحاتم‌ رازی، احمد، «الزینه»، ضمن‌ الغلو و الفرق‌ الغالیه عبدالله‌ سلوم‌ سامرایی‌، بغداد، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
  • ابوالمعالی‌، محمد، بیان‌ الادیان‌، به‌ کوشش‌ هاشم‌ رضی‌، تهران‌، ۳۴۲ش‌.
  • اشعری، علی‌، مقالات‌ الاسلامیین‌، به‌ کوشش‌ هلموت‌ ریتر، ویسبادن‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
  • بغدادی، عبدالقاهر، اصول‌الدین‌، استانبول‌، ۱۳۴۶ق‌/۱۹۲۸م‌.
  • جیلانی‌، عبدالقادر، الغنیه لطالبی‌ طریق‌ الحق‌، بیروت‌، ۱۹۹۶م‌.
  • خوارزمی‌، محمد، مفاتیح‌ العلوم‌، به‌ کوشش‌ ابراهیم‌ ابیاری، بیروت‌، ۱۹۸۴م‌.
  • سعد بن‌ عبدالله‌ اشعری، المقالات‌ و الفرق‌، به‌ کوشش‌ محمدجواد مشکور، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
  • فان‌ اس‌، یوزف‌، «ساخت‌ منطقی‌ علم‌ کلام‌ اسلامی»، ترجمه احمد آرام‌، تحقیقات‌ اسلامی‌، تهران‌، ۱۳۶۵-۳۶۶۱ش‌، س‌، شم، س‌، شم.
  • کشی‌، محمد، معرفه الرجال‌، اختیار شیخ‌ طوسی‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش‌.
  • کلینی‌، محمد، الکافی‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری، تهران‌، ۱۳۹۱ق‌.
  • مقدسی‌، مطهر، البدء و التاریخ‌، به‌ کوشش‌ کلمان‌ هوار، پاریس‌، ۱۹۱۶م‌.
  • نشوان‌ حمیری، الحورالعین‌، به‌ کوشش‌ کمال‌ مصطفی‌، بیروت‌، ۱۹۸۵م‌.
  • نوبختی‌، حسن‌، فرق‌ الشیعه، به‌ کوشش‌ هلموت‌ ریتر، استانبول‌، ۱۹۳۱م‌.

پیوند به بیرون