تفسیر نور الثقلین (کتاب)

مقاله متوسط
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
تفسیر نور الثقلین
اطلاعات کتاب
نویسندهعبدعلی بن جمعه حویزی
موضوعتفسیر قرآن
سبکتفسیر روایی
زبانعربی
مجموعه۵ج
اطلاعات نشر
ناشرمطبعه العلمیة
تاریخ نشر۱۳۸۳ق


نور الثقلین تفسیر روایی و به زبان عربی تالیف عبدعلی بن جمعه حویزی (یا هُوِیزی) از فقها و محدثان شیعه قرن دوازدهم است. در این مجموعه ۱۳۴۲۲ حدیث گرد آمده است. از آنجا که این کتاب دربرگیرنده آیات (ثقل اکبر) و روایات (ثقل اصغر) است، با اقتباسی از حدیث ثقلین که مورد قبول همه مسلمانان است، نورالثقلین نامیده شده است.

مؤلف

نسخه خطی نورالثقلین به خط نسخ، کتابت شده در سال ۱۰۹۴ قمری

عبدعلی بن جمعه حویزی معروف به «ابن جمعه» (متوفای ۱۱۱۲ق) از علما و محدثان امامیه در قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم است که در شهر هویزه خوزستان به دنیا آمد. او بعدها ساکن شیراز شد و از استادان عصر خود، به ویژه سید نعمت الله جزائری شوشتری بسیار بهره برد و به سبک و سیاق اخباریون آن زمان، تألیفاتی را به نگارش درآورد.

شیخ حر عاملی درباره وی نوشته‌اند: «‌وی عالمی است فاضل، فقیه، محدث، معتمد، پارسا، ادیب، شاعر و جامع علوم و فنون».[۱]

انگیزه تألیف

مصنف در انگیزه خود برای تألیف در مقدمه کوتاهی می‌نویسد: وقتی مشاهده کردم که مفسران مختلف هر کدام بخشی از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده‌اند، عده‌ای تفسیر لغوی و اشتقاق، برخی نحوی، عده‌ای صرفی، برخی تجزیه و ترکیب، عده‌ای مباحث کلامی و برخی نیز جنبه‌های مختلف آن را بررسی کرده‌اند، مشتاق شدم که بخشی از بیانات اهل ذکر قرآن یعنی ائمه(ع) را که کاشف معانی قرآن و در بردارنده اسرار تأویل بود، در ذیل آیات قرآن بیاورم و به تناسب نام آن را «نور الثقلین» نامیدم.[۲]

ویژگی‌ها

علم تفسیر
تفسیرهای مهم
شیعیتفسیر ابو الجارودتفسیر قمیکتاب التفسیر (عیاشی)تفسیر التبیانتفسیر مجمع البیانتفسیر الصافیتفسیر المیزان
سنیتفسیر جامع البيان (طبری)المحرر الوجیز (ابن عطیه)تفسیر الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)تفسیر جلالین (سیوطی)
گرایش‌های تفسیری
تفسیر تطبیقیتفسیر علمیتفسیر عصریتفسیر تاریخیتفسیر فلسفیتفسیر کلامیتفسیر عرفانیتفسیر ادبیتفسیر فقهی
روش‌های تفسیری
تفسیر قرآن به قرآنتفسیر رواییتفسیر عقلیتفسیر اجتهادی
شیوه‌های نگارش تفسیر
تفسیر ترتیبیتفسیر موضوعی
اصطلاحات علم تفسیر
اسباب نزولناسخ و منسوخمحکم و متشابهاعجاز قرآنجری و انطباقمکی و مدنی


تفسیر نور الثقلین تفسیری روایی است و تنها در برگیرنده بخشی از آیات قرآن است که روایاتی از پیامبر اسلام و اهل بیت درباره آن وارد شده است و به همین دلیل تفسیر همه آیات قرآن نیست. در این مجموعه ۱۳۴۲۲ حدیث گرد آمده و به طور غالب اسناد احادیث مذکور است. او به جز موارد نادری که در آن موارد نیز تنها متذکر تفصیل یا نقل مطالب در جایی دیگر شده[۳]، درباره محتوای روایاتِ نقل‌شده اظهار نظری نکرده است.[۴]

وی در مقدمه کتاب آورده است که هدف از نگارش این تفسیر، فراهم آوردن مجموعه‌ای مدون از روایات اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن بوده است. او سپس می‌افزاید که اگر در این زمینه روایتی نقل کرده که ظاهر آن مخالف اجماع امامیه است، مقصود از آن، بیان اعتقاد یا عمل نیست بلکه هدف عمده، آن است تا ناظری آگاه بر چگونگی و منبع آن نقل مطّلع شود و در مقام رفع ناسازگاری آن روایت با اجماع برآید.[۵]

مؤلف به ترتیب سوره و آیات، مجموعه روایات متناسب با مضمون هر آیه و نیز احادیثی که متضمّن تفسیر و توضیحی درباره آن آیه است را نقل کرده و از هرگونه شرح و تفسیر و بیان و توضیحی دوری گزیده است. بدین ترتیب این کتاب، از قرآن و مجموعه‌ای از روایات تشکیل گشته است و از همین رو نور الثقلین نام گرفته است.

عمده‌ترین ویژگی این مجموعه جمع بین آیات و روایات است که در فهم معارف قرآنی بسیار لازم است. روایات این تفسیر، یا جنبه تبیین و توضیح معنای آیه را دارد و یا در باب بیان‌شان نزول آیات یا انطباق آنها بر اهل بیت است; گرچه قسمت نخست از روایات که شامل تبیین و توضیح الفاظ، اعراب و قرائت است، اندک می‌باشد.

در این تفسیر بحثی از الفاظ، اعراب و قرائت آیات نمی‌‏شود. و چون در بخشی از آیات روایت تفسیری، وارد نشده است، شامل کل آیات قرآن نمی‏‌شود.

نزدیک دو سوم روایات موجود در این تفسیر دقیقاً مانند روایات تفسیر کنز الدقائق است. برخی معتقدند روایات مشابه یکی از این دو کتاب از دیگری وام گرفته شده است،[۶] هرچند با توجه به زمان فوت دو مؤلف احتمال مبنا بودن تفسیر نورالثقلین بیشتر است.

آغاز و پایان کتاب

تفسیر نورالثقلین با روایات مرتبط با سوره حمد شروع شده و نخستین روایتش از پیامبر(ص) درباره نزول سوره های فاتحة الكتاب و آية الكرسی و آیات شهد الله[یادداشت ۱] و «قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ»[یادداشت ۲] و پاداش خواندن آنها پس از هر نماز است. حویزی نویسنده تفسیر نورالثقلین۱۱۴ روایت را در ارتباط با سوره حمد نقل کرده است. [۷] پایان بخش کتاب نورالثقلین روایات مرتبط با تفسیر سوره ناس است. نو یسنده کتاب ۱۶ روایت را نقل کرده است ولی دو روایت از سه روایت آخر کتاب در ارتباط با جمع آوری قرآن است. روایت آخر از امام باقر(ع) است که جمع آوری قرآن را فقط کار وصی پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) دانسته است. [۸] [یادداشت ۳]

نورالثقلین در بیان دیگران

علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان در مقدمه خود بر تفسیر نور الثقلین می‌گوید: کتابی است ارزشمند که مؤلف آن، تمام اخبار وارده در تفسیر آیات قرآن کریم (جز موارد اندکی از روایات) را جمع‏ آوری نموده و در ضبط،‌ چینش، ترتیب و تهذیب و تنقیح روایات، در ضمن اشاره به مصدر آنها، تلاشی وافر نموده است، و از بهترین تألیفات در این زمینه می‌‏باشد.[۹]

محمدهادی معرفت، راجع به روش مصنف در تفسیر نور الثقلین می‌گوید: مصنف از بین احادیث منسوب به اهل بیت(ع)، اقدام به جمع‏ آوری روایاتی نموده که به نحوی، ارتباط با آیات قرآن کریم داشته باشند، اعم از اینکه این ارتباط، از باب تفسیر، استشهاد و یا تأیید آیه باشد. در اغلب موارد، احادیث ذکر شده، در مقام تفسیر مفهوم یا دلالت آیه نیستند، بلکه به سبب اغراضی از جمله استشهاد و مانند آن، متعرض آیه شده‏‌اند و هنر مصنف فقط مرتب کردن روایات بنابر ترتیب آیات و سوره‏‌های قرآن بوده است، به همین جهت تمام آیات قرآن را دربر نمی‌‏گیرد. و نیز در صدد نقد روایات یا علاج تعارض آنها نبوده است. اضافه بر اینکه در جمع آوری، توجهی به اسانید و قوت احادیث نداشته، روایات ضعیف السند و مرسل فراوانی در این تفسیر مشاهده می‌شود.[۱۰]

سید محمد علی ایازی نیز می‌گوید: تفسیر حویزی شامل، بسیاری از روایات اهل بیت(ع) می‌‏شود که در تفسیر، تطبیق و جری آیات قرآن کریم، به روش ائمه اطهار استوار است. این روایات را از مصادر مختلف جمع آوری نموده است. در این تفسیر بحثی از الفاظ، اِعراب و قرائت آیات نشده و چون در بخشی از آیات روایت تفسیری، وارد نشده است، شامل کل آیات قرآن نمی‌‏شود.[۱۱]

بهاءالدین خرمشاهی درباره سبک نور الثقلین می‌نویسد: او صاحب یکی از برجسته ‏ترین تفسیرهای روایی یا مأثور شیعه است. تفسیری که از آثار قدما به تفسیر فرات کوفی ، قمی و عیاشی شباهت دارد و از تفاسیر متأخر به تفسیر البرهان اثر سید هاشم بحرانی.[۱۲]

محتوای تفسیر

تفسیر هر سوره با نقل روایات فضیلت، خواص، آثار و ثواب قرائت آن آغاز می‌‏شود. روایات‌ شأن نزول در مرحله بعد مطرح می‏شود و با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از‌ شأن نزول‌های منقول شیعی در تفسیر قمی می‏باشند، روایات این بخش بیشتر از این تفسیر است، البته مقداری نیز از احتجاج ، کافی، تفسیر عیاشی و... نقل می‏نمایند. روایاتی که در بیان تأویل، مصداق یا تطبیق هستند در مرحله بعد ذکر می‌‏شوند و در نهایت احادیثی که در ارتباط با تفسیر مستقیم آیه هستند نقل شده است.

حویزی از برخی منابع اهل سنّت چون شواهد التنزیل حَسکانی[۱۳] و تفسیر الکشف و البیان ابواسحاق ثعالبی نیز استفاده کرده است.[۱۴]

از میان تفاسیر روایی شیعی، تفسیر علی بن ابراهیم قمی[۱۵] و تفسیر عیاشی[۱۶] از منابع اصلی حویزی در تألیف نورالثقلین بوده و تمام این دو تفسیر به تفاریق در ضمن تفسیر حویزی درج شده است.

ابن جمعه کوشیده است تمام روایات مرتبط با موضوع را بدون هیچ گونه گزینش و حذفی بیان نماید و قبل از ذکر هر روایت، شماره روایت، نام کتاب مرجع و سند حدیث را بیان می‌کند. [۱۷]

وضعیت نشر

این کتاب به کوشش سید هاشم رسولی محلاتی تصحیح شده و با مقدمه‌‏ای کوتاه از علامه طباطبایی در ۵ مجلد توسط مطبعه العلمیة قم در سال ۱۳۸۳ ق به چاپ رسیده است، چاپی نیز از مؤسسه اسماعیلیان با همین مشخصات در قطع وزیری یافت می‏‌شود. طبق گفته سید محمدعلی ایازی در «المفسرون حیاتهم و منهجهم» صفحه ۷۳۰، چاپ جدیدی با مقدمه سید محمدباقر حکیم در حال آماده‌شدن است.

از جمله نسخ خطی این تفسیر، نسخه خطی در کتابخانه آستان قدس رضوی شماره ۸۰۵۵ و نسخه دیگر متعلق به کتابخانه شخصی عبد الحسین شهید صالحی می‏باشد.[۱۸] ترتیب مجلدات و سوره‌های قرآن چنین است:

۱- جلد اول سوره حمد تا سوره انعام.

۲- جلد دوم سوره اعراف تا سوره ابراهیم.

۳- جلد سوم سوره حجر تا سوره نور.

۴- جلد چهارم، سوره فرقان تا سوره دخان.

۵- جلد پنجم سوره جاثیه تا آخر قرآن.

عبدالرحیم عقیقی بخشایشی و همکاران او ترجمه این تفسیر به زبان فارسی را آغاز کردند که با فوت بخشایشی این ترجمه به تعویق افتاد. تا سال ۱۳۹۳ش چهار جلد از این تفسیر هشت جلدی توسط انتشارات نوید اسلام قم به چاپ رسیده است.[۱۹]

پانویس

  1. شیخ حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۱۵۴.
  2. حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۳.
  3. ر.ک: حویزی، چاپ محلاتی، ج۲، ص۱۳۷ـ۱۳۸، ج۵، ص۶۴۲
  4. ر.ک: خوانساری، روضات الجنات، ج۴، ص۲۱۴.
  5. حویزی، نورالثقلین، ج۱، ص۲ـ۳.
  6. معرفی کتاب «تفسیر نور الثقلین»، سایت تبیان.
  7. حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳-۲۵.
  8. حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص ۷۲۷.
  9. حویزی، نورالثقلین، ج۱، ص۳.
  10. معرفت، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۲۷.
  11. ایازی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص۷۳۳.
  12. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۴۵۱.
  13. ر.ک: حویزی، چاپ محلاتی، ج۲، ص۱۹۴.
  14. ر.ک: حویزی، نور الثقلین، چاپ محلاتی، ج۲، ص۱۵۷.
  15. ر.ک: حویزی، نور الثقلین، چاپ محلاتی، ج۱، ص۲۳۷، ۲۷۰ـ۲۷۵.
  16. ر.ک: حویزی، چاپ محلاتی، نور الثقلین، ج۱، ص۲۷۵، ۳۳۳.
  17. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۴۵۱
  18. تفسیر نور الثقلین، سایت حدیث‌نت.
  19. سایت صلاة

یادداشت

  1. شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ. سوره آل عمران آیه۱۸
  2. قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ*تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ. سوره آل عمران آیات ۲۶و۲۷
  3. عن ابى جعفر عليه السلام قال: ما أحدٌ من هذه الامة جَمع القرآنَ الا وصىُّ محمد صلوات الله عليهما.

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، دار‌الأضوا، بیروت ۱۴۰۳ق.
  • المفسرون حیاتهم و منهجهم، سید محمد علی ایازی مؤسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چاپ اول ۱۳۷۳ ه‍.ش تهران.
  • امین، سید محسن، اعیان الشیعه، نرم افزار نور التراجم مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور.
  • بینات فصلنامه مؤسسه معارف اسلامی امام رضا« علیه‌السلام» شماره ۲۴ زمستان
  • حویزی، عبدعلی، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • حویزی، عبدعلی، نور الثقلین، مطبعه العلمیه، قم، ۱۳۸۳ق.
  • دائرة المعارف تشیع جلد چهارم نشر سعید محبی تهران به کوشش جمعی از اندیشمندان حوزه و دانشگاه چاپ اوّل.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی به کوشش بهاء الدین خرمشاهی انتشارات دوستان چاپ اول پاییز ۱۳۷۷ تهران.
  • معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، الجامعة الرضویة للعلوم الاسلامیة، مشهد مقدس، ۱۳۷۷ش.۷۸

مطالعه بیشتر