تفسیر فقهی
تفسیر فقهی گرایشی در تفسیر قرآن است که در آن مفسر، آيات الاحكام، يعنى آياتِ بيانگر احكام شرعى را تفسير و تبيين مىكند. تفسير فقهى در ميان ديگر گرايشهاى تفسير قرآن، اهميت و ضرورت ويژهاى دارد؛ زيرا قرآن کریم از ديدگاه همه مذاهب اسلامى مهمترين منبع تشريع احكام و قوانين اسلامى است و اعتبار سنت كه عمده احكام شرعى از آن استنباط و استخراج مىشود نيز به قرآن باز مىگردد.
در تعیین گستره مباحث فقهی و آیات الاحکام قرآن میان عالمان اسلامی دو دیدگاه وجود دارد: ۱.مشهور فقیهان و مفسران، محدوده آیات فقهی قرآن را منحصر به آیات بیانگر احکام فرعی و تکالیف عملی میدانند؛ ۲.برخی دیگر بر این باورند که افزون بر موضوعات یاد شده حتی در میان داستانهای قرآن نیز مباحث فقهی، مطرح شده است.
بر اساس آیاتی از قرآن مانند آیه ۶۴ سوره نحل، پیامبر اکرم(ص) نخستین مفسر قرآن به شمار میرود که وظیفه دارد آیات قرآن از جمله آیات فقهی را برای مسلمانان تفسیر کند. پس از پیامبر(ص)، اهل بیت نیز به تفسیر آیات فقهی قرآن پرداختند. در دورههای بعد نیز مسلمانان از این روش تفسیری غفلت نکرده، کتابهایی در این زمینه تألیف کردند.
تعریف و اهمیت
تفسیر فقهی یک گرایش تفسیری در قرآن است که به تحلیل و دستهبندی آیاتی میپردازد که به احکام فقهی مرتبط است.[۱] در تفسیر فقهی به آیات الاحکام یعنی ایاتِ بیانگر احکام شرعی پرداخته میشود.[۲] اهمیت تفسیر فقهی از این رو دانسته شده که قرآن مهمترین و اولین منبع دریافت احکام است.[۳]
شمار آیات فقهی قرآن را ۲۰۰.[۴] ۲۴۰،[۵] ۳۴۰[۶] و ۳۷۰[۷] آیه گفتهاند. برخی از مفسران با نگرشی جدید آیات فقهی قرآن را بیش از ۲۰۰۰ آیه دانسته[۸] و معتقدند در قرآن آیات فقهی فراوانی هست که ظاهر آنها پیوندی با احکام شرعی ندارد؛ ولی میتوان از آنها حکم فقهی استفاده کرد؛ مانند آیه ۱۸ سوره زخرف که در ظاهر به روحیه خاص و ظریف زنان و ناتوانی آنان در مقام گفتوگو و جدل اشاره دارد ولی از نظر فقهی دلیل عدم صلاحیت زنان در تصدی امر قضاوت است.[۹]
ویژگیهای تفسیر فقهی
پژوهشگران برخی از ویژگیهای تفسیر فقهی را امور پیشرو میدانند:
- در این تفسیر مفسّر فقط آیاتی که دارای حکم شرعی است را بررسی میکند.[۱۰]
- مفسر فقیهی است که با استفاده از ادله اربعه به تفسیر این آیات میپردازد.[۱۱]
- تفسیر فقهی تنها به احکام تکلیفی و وضعی میپردازد.[۱۲]
تطور تفاسیر فقهی شیعه
به گفته فخلعی پژوهشگر علوم قرآنی، تفسیر فقهی نقطه تلاقی دانش فقه و تفسیر و قدیمیترین گرایش تفسیری است.[۱۳] او در تحقیقی معتقد است قدمت این روش تفسیری، از زمان نزول آیات تا به امروز به چینش زیر قابل تصویر است:
- اولین تفاسیر فقهی، تعلیم آیات فقهی قرآن توسط پیامبر(ص) به مردم است.[۱۴] پیامبر درتفسیر خود به بیان کلیات تشریع، توضیح واژگان قرآن، تخصیص و تقیید در آیات و تبیین ناسخ و منسوخ میپرداختند.[۱۵]
- تفسیر فقهی دوران صحابه که بدون واسطه از پیامبر مطالب را شنیده بودند و برای مردم نقل میکردند. در این دوره تفسیری، اجتهادات شخصی یا عرضه آیات به همدیگر نیز از صحابه گزارش شده است.[۱۶] برخی از صحابه در همنشینی با نبی، ذکاوت و فهم با دیگران تفاوت داشتند.[۱۷] برخی پژوهشگران با استناد به حدیث ثقلین و سخنان برخی صحابه، امام علی را بزرگترین مفسر از میان صحابه دانسته اند.[۱۸]
- تفاسیر رسیده از امامان شیعه که در آنها اسباب نزول، تبیین واژگان، ناسخ و منسوخ، استنباط با عرضه قرآن و ... بیان شده است.[۱۹] به عنوان مثال، امام صادق(ع)«فُسوق» در آیه ۱۹۷ سوره بقره به دروغ تفسیر شده است.[۲۰] و یا امام باقر(ع) با استناد به آیه ۱۰۱ سوره نساء نماز مسافر را در سفر شکسته دانسته.[۲۱]
- قرن دوم و سوم با شروع کتابت و تدوین آثار اسلامی در زمینه هایی چون تفسیر فقهی را شروع شکوفایی این تفسیر فقهی دانستهاند. این تالیفات با نامهای مشابهی چون فقه القرآن، تفسیر آیات الاحکام و یا احکام القرآن دانسته اند.[۲۲] به گفته ابن ندیم در کتاب الفهرست اولین تفسیر فقهی مدون را با نام الذریعة از محمد بن سائب کلبی از اصحاب امام باقر دانستهاند.[۲۳] پژوهشگران بیش از ۱۰۰ عنوان مکتوب در این موضوع از قرن دوم تا پس از قرن چهاردهم برشمردهاند.[۲۴]
گستره مباحث فقهی و آیات الاحکام
در تعیین گستره مباحث فقهی و آیات الاحکام قرآن میان عالمان اسلامی دو دیدگاه وجود دارد:
- مشهور فقیهان و مفسران، محدوده آیات فقهی قرآن را منحصر به آیات بیانگر احکام فرعی و تکالیف عملی مانند طهارت، نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، نکاح، ارث، حدود، دیات و عقود میدانند.[۲۵]
- اما برخی دیگر بر آناند که افزون بر موضوعات یاد شده مباحث فقهی دیگری نیز در قرآن مطرحاند. بر اساس این دیدگاه بسیاری از آیات دیگر قرآن از جمله آیات تاریخی و قصص، آیات اخلاقی، آیات مربوط به مَثَلها و آیات اعتقادی را میتوان از آیات الاحکام دانست و از آنها حکم فقهی استنباط کرد.[۲۶] به عنوان نمونه در روایتی از امام صادق(ع) برای جواز قرعه به داستان حضرت یونس(ع) استناد کردهاند.[۲۷]
چینش مباحث در تفاسیر فقهی
فقهای شیعه تفاسیر فقهی را بر طبق کتب فقهی تنظیم کردهاند که غالباً از کتاب طهارت آغاز میشود و به کتاب قضا و شهادات پایان میپذیرد؛ [۲۸] برای نمونه، فقه القرآن راوندی به ترتیب مشتمل بر این موضوعات است: طهارت، صلات، صوم، زکات، حج، جهاد، دیون و کفالات و حوالات و وکالات، قضایا، مکاسب، متاجر، نکاح، طلاق، عتق و اَیمان و نذور و کفارات، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، وقوف و صدقات، وصایا، مواریث، حدود و دیات.[۲۹] ترتیب موضوعات در کنزالعرفان نیز با اندکی تفاوت نسبت به فقه القرآن راوندی بدین شرح است: طهارت، صلات، صوم، زکات، خمس، حج، جهاد، مکاسب، بیع، دَین، رهن، ضمان، صلح، وکالت، کتاب فیه جملة من العقود، نکاح، مطاعم و مشارب، مواریث، حدود، جنایات، قضا و شهادات.[۳۰]
جامعیت یا اختصاصی بودن
فقیهان شیعه دو روش متفاوت در نگارش را برگزیدهاند: روش نخست که بیشتر فقهای شیعه انتخاب کردهاند آن است که از آیات فقهی قرآن جداگانه بحث کرده و کتابهای مستقلی را به آن اختصاص دادهاند. روش دوم آن است که از آیات فقهی قرآن همراه با دیگر آیات و مباحث غیر فقهی بحث کردهاند که از این تفاسیر بیشتر به «تفاسیر جامع» یاد میشود. برخی از این تفاسیر بدون اختصاص بخش یا عنوانی خاص به طرح مباحث فقهی آیات پرداختهاند؛ مانند التبیان فی تفسیرالقرآن تألیف شیخ طوسی (م. ۴۶۰ق) و مجمع البیان تألیف طبرسی (م. ۵۴۸ق)؛ ولی برخی دیگر برای مباحث فقهی آیات، بخش و عنوان ویژهای را اختصاص دادهاند؛ مانند مواهب الرحمان اثر عبدالاعلی سبزواری از علمای شیعه.
مبانی و اصول تفسیر فقهی
در تفسیر فقهی برخی مبانی در علومی چون اصول فقه، کلام، تاریخ و علوم قرآنی و علوم ادبی سبب تفاوت دیدگاه مفسران شده است. برخی مبانی مؤثر چنین است:
- لغت و قواعد ادبی: برای نمونه کاربرد واژه «قُروء» در دو معنای پاکی و حیض سبب استنباط در حکم فقهی متفاوت از آیه ۲۲۸ سوره بقره شده است، در نتیجه گروهی معتقدند زنان مطلَّقه باید به مدت سه پاکی عده نگه دارند.[۳۱] گروهی دیگر مدت عده آنان را سه حیض دانستهاند.[۳۲] قواعد ادبی نیز نقش عمدهای در استنباط احکام دارد. مثلاً برخی از فقهای اهل سنت «باء» را در آیه ۶ سوره مائده به معنای الصاق (چسباندن) دانسته و به مسح تمام سر در وضو فتوا دادهاند؛[۳۳] ولی در روایات امامیه به معنای بعض است و از این رو مسح بر بخشی از سر کافی دانسته شده است.[۳۴]
- قواعد اصولی: از مهمترین مبانی تفسیر فقهی قواعد اصولی است. در آیات قرآن اموری مانند امر، نهی، مطلق، مقید، عام و خاص فراوان به کار رفتهاند که تفسیر صحیح آیات مشتمل بر آنها در گرو شناخت قواعد اصولی است. بر اساس همین قواعد، فقها امر را در آیه ۴۳ سوره بقره بر وجوب[۳۵] و در آیه ۳۳ نور بر استحباب[۳۶] و در آیه ۲۸۲ بقره بر ارشاد[۳۷] و در آیه ۲ سوره مائده بر اباحه حمل کردهاند؛ [۳۸]
- اسباب نزول: بسیاری از آیات قرآن درباره موضوع یا رخدادی خاص نازل شدهاند که بدون توجه به آنها برداشت احکام از آن آیات دشوار و ممکن است مفسر بر خلاف مقصود شارع حکم کند، چنان که از تعبیر «لاجُناحَ» در آیه ۱۸۵ بقره واجب نبودن سعی میان صفا و مروه فهمیده میشود که بر خلاف مقصود شارع است؛ ولی در روایات شان نزول آمده است که این تعبیر بر اثر خودداری مسلمانان از سعی میان صفا و مروه به سبب وجود بتهای مشرکان بر این دو کوه به کار رفته است.[۳۹]
کتابشناسی تفاسیر فقهی شیعه

کتابهای زیادی درباره آیات الاحکام نوشته شده است. دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی ۱۰۸ عنوان کتاب در این زمینه، از مؤلفان شیعه و سنی، نام برده است. برخی از تفاسیر فقهی شیعه عبارتاند از:
- فقه القرآن اثر قطب الدین راوندی (م. ۵۷۳ ق). وی آیات فقهی قرآن را به ترتیب کتب فقهی شیعه از طهارت تا دیات تفسیر کرده است. از ویژگیهای این تفسیر آن است کهگاه برای استنباط احکام، از آیات قصص نیز بهره گرفته است.[۴۰] وی همچنین در تفسیر آیات از روایات اهل بیت علیهم السلام بسیار سود میجوید،[۴۱] چنان که در موارد متعدد به اقوال گوناگون تفسیری از جمله اقوال اهل سنت نیز اشاره و آنها را نقد و بررسی میکند.[۴۲] وی در این تفسیر نوآوری هایی دارد؛ لیکن بسیار متأثر از تبیان و استبصار شیخ طوسی و نیز آرای سید مرتضی در انتصار است و گاه متن کلام آنان را بدون تغییر و تصرف نقل میکند.[۴۳]
- کنز العرفان فی فقه القرآن اثر فاضل مقداد سیوری (م. ۸۲۶ق)[۴۴] که در دو جلد و براساس ابواب کتب فقهی شیعه تنظیم شده است. مفسر در مقدمه به چند بحث اصولی مانند مجمل و مبین، عام و خاص و مطلق و مقید اشاره کرده،[۴۵] سپس به تفسیر ۳۸۰ آیه پرداخته است. از روایات اسباب نزول[۴۶] و روایات اهل بیت علیهم السلام[۴۷] در تفسیر آیات بسیار استفاده کرده است؛ همچنین به آرای اهل سنت نیز اشاره و در مواردی آنها را نقد و بررسی کرده است.[۴۸]
- زبدة البیان اثر مقدس اردبیلی (م. ۹۹۳ق) که در یک جلد و در ۱۸ کتاب تنظیم شده است. وی در تفسیر آیات از روایات امامان معصوم علیهم السلام بسیار سود جسته است. علمای امامیه به این تفسیر بسیار توجه کردهاند، به گونهای که افزون بر ترجمه آن به فارسی و شرح آن، حواشی بسیاری نیز بر آن نگاشتهاند؛ مانند حاشیه فیض کاشانی (م. ۱۰۹۱ق)، حاشیه ملاعبدالفتاح تنکابنی (م. ۱۱۲۴ق) و حاشیه نعمت الله جزایری و میرزا فضل اللّه استرآبادی.[۴۹]
- مسالک الافهام الی آیات الاحکام اثر فاضل جواد الکاظمی (م. ۹۶۰ق). این کتاب در ۴ جلد و به ترتیب ابواب فقهی مرتب شده است. وی در مقدمه به برخی از مباحث علوم قرآنی پرداخته است.
پانویس
- ↑ «تفسیر قرآن»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ وزیری، روش شناسی تفسیر فقهی شیعه، ص۲.
- ↑ «تفسیر قرآن»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خضریبک، تاريخ التشريع الاسلامى، نشر دارالقلم، ص۳۱.
- ↑ عزالاسلام، منتهى المرام، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۹.
- ↑ شلتوت، الاسلام عقيدة و شريعه، ۱۴۱۰ق، ص۴۸۱.
- ↑ رجوع شود به: اردبیلی، زبدة البيان، ۱۳۷۸ش، ص۱۹–۷۸۴.
- ↑ معرفت، التفسیر و المفسرون، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۵۴؛ فاکر میبدی، آیات الاحکام تطبیقی، ۱۳۸۳ش، ص۳۷.
- ↑ معرفت، التفسیر و المفسرون، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۵۴.
- ↑ محمدعلی ایازی، المفسرون: حیاتهم و منهجهم، ج۱، ص ۸۸، تهران ۱۴۱۴.
- ↑ کریمینیا، «روششناسی تفسیر فقهی»، ص۸۹.
- ↑ محمدهادی معرفت، التفسیر والمفسّرون فی ثوبه القشیب،۱۴۱۹ق، ج ۲، ص ۳۵۴.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۵۱.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۵۴.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۵۵-۳۵۷.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۵۹.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۶۰-۳۶۱.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۶۵-۳۶۶.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۶۸-۳۷۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۳۷، طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۲۴، ص۲۹۶، عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۳۲، ص۴۶۳.
- ↑ احسائی، دعائم الاسلام، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۹۵؛ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۵۱۷؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۵۴۲.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۷۲.
- ↑ فخلعی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، ص۳۷۳.
- ↑ کریمینیا، «روش شناسی تفسیر فقهی»، ص۹۰-۱۰۱.
- ↑ رجوع کنید به: سیوری، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش؛ راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق.
- ↑ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۳۰؛ ایازی، فقه پژوهی قرآنی، ۱۳۸۰ق، ص۱۱۲-۴۵۰؛ مسعودی، «گستره مباحث فقهی قرآن»، ص۶۵-۸۰.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۲.
- ↑ رجوع کنید به: سیوری، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش؛ اردبیلی، زبدة البیان، ۱۳۷۸ش؛ کاظمی، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش.
- ↑ رجوع کنید به: راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق.
- ↑ رجوع کنید به: سیوری، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۷۳؛ راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۵۶؛ نووی، المجموع فی شرح المهذب، دارالفکر، ج۱۷، ص۱۶۸.
- ↑ قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۱۳؛ شافعی، الام، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ ابن قدامه، المغنی، دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۱۱۲؛ نووی، المجموع فی شرح المهذب، دارالفکر، ج۱، ص۳۹۹؛ بهوتی، کشاف القناع، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۰؛ شیخ طوسی، تهذیب، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۶۳؛ وسائل الشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۱۳.
- ↑ انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۰۵؛ شوکانی، نیل الاوطار، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸۶ - ۱۸۷؛ بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۶، ص۱۵۵.
- ↑ مسالک الافهام، ج۱۰، ص۴۱۵؛ جامع المقاصد، ج۱، ص۱۳۱
- ↑ روض الجنان، ص۳۸۱؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۸، ص۳۶۶؛ الحدائق، ج۲۴، ص۶۳۴.
- ↑ الاقتصاد الهادی، ص۳۱؛ الذکری، ص۲۴۵؛ المجموع، ج۶، ص۲۴۶
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۴۴۰؛ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۳۸۷؛ واحدی، اسباب النزول، ۱۴۱۱ق، ص۲۸.
- ↑ راوندی، فقه القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۸۶؛ ج۲، ص۶ و ۲۴.
- ↑ راوندی، فقه القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۳۰-۳۵ و ۳۱۴ و ۳۹۵ و ۴۲۰
- ↑ راوندی، فقه القرآن، ۱۳۶۴ش، ص۱۱۵، ۱۱۹، ۱۲۱ - ۱۲۳
- ↑ راوندی، فقه القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰.
- ↑ ذهبی، التفسیر و المفسرون، دارالکتب الحدیثة، ج۲، ص۴۶۵.
- ↑ فاضل مقداد، کنزل العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲-۵.
- ↑ فاضل مقداد، کنزل العرفان، ۱۳۷۳ش، ص۹۴-۱۱۲ و ۱۷۱ - ۱۷۲.
- ↑ فاضل مقداد، کنزل العرفان، ۱۳۷۳ش، ص۱۰۷-۱۱۶.
- ↑ فاضل مقداد، کنزل العرفان، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۸-۱۶۸.
- ↑ شهیدی صالحی، تفسیر و تفاسیر شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۲۰۵
منابع
- ابن عربی، محیالدین، احکام القرآن، به کوشش البجاوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- احسایی، ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ق.
- القرطبی، ابن رشد، بدایة المجتهد، به کوشش خالد العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- انصاری، محمدعلی، الموسوعة الفقهیة المیسرة، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
- ایازی، سید محمد علی، فقه پژوهی قرآنی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۰ش.
- بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
- بهوتی، منصور، کشاف القناع، به کوشش محمد حسن، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
- جمعی از مولفان، « مقاله تفسیر قرآن»، دانشنامه جهان اسلام.
- جناتی، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، تهران، کیهان، ۱۳۷۰ش.
- خضری بک، محمد، تاریخ التشریع الاسلامی، بیروت، دارالقلم.
- ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ق.
- راوندی، سعید بن عبدالله، فقه القرآن، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ق.
- زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، به کوشش مرعشی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ق.
- سیوری، کنزالعرفان فی فقه القرآن، به کوشش بهبودی، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
- شافعی، ابن ادریس، احکام القرآن، به کوشش عبدالغنی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۰ق.
- شافعی، نعمان، الام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
- شربینی، محمد، مغنی المحتاج، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۳۷۷ق.
- شلتوت، محمود، الاسلام عقیدة و شریعه، قاهرة، دارالشروق، ۱۴۱۰ق.
- شوکانی (م. ۱۲۵۵ق)، نیل الاوطار، بیروت، دارالجیل، ۱۹۷۳م.
- شهید الاول، ذکری، چاپ سنگی.
- شهید ثانی، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، آل البیت لاحیاءالتراث.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرایع الاسلام، مؤسسة المعارف الإسلامية، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- شهیدی صالحی، عبدالحسین، تفسیر و تفاسیر شیعه، قم، حدیث امروز، ۱۳۸۱ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
- طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ق.
- طبری، جامع البیان، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد الهادی، به کوشش حسن سعید، تهران، مکتبة جامع چهل ستون، ۱۴۰۰ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ش.
- عاملی، حر، وسائل الشیعه، قم، آل البیت لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ق.
- عبدالله بن قدامة و عبدالرحمن بن قدامة، المغنی والشرح الکبیر، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- عزالاسلام، محمد بن حسین، منتهی المرام، بیروت، دارالمناهل والدارالیمینیة، ۱۴۱۶ق.
- غزالی، محمد، المستصفی، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
- فاکر میبدی، محمد، آیات الاحکام تطبیقی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۳ش.
- فخلعی، محمدتقی، «جستاری در تاریخ تفسیر آیات الاحکام»، دوفصلنامه، مطالعات اسلامی، شماره ۴۹ و ۵۰، ۱۳۷۹ش.
- فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق
- قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
- قمی، تفسیر القمی، به کوشش الجزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
- کاظمی، فاضل الجواد، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش.
- کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
- کریمینیا، محمدمهدی، «روش شناسی تفسیر فقهی»، دوفصلنامه قرآن و علم، شماره ۱۱، ۱۳۹۱ش.
- کلینی، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دار إحياء التراث العربي، بیروت، ۱۳۶۲ش.
- مسعودی، محمدمهدی، «گستره مباحث فقهی قرآن»، فصلنامه قرآن پژوهی، دوره ۱، شماره ۴، اسفند ۱۳۷۴ش.
- معرفت، محمدهادی، التفسیر والمفسرون، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۱۸ق.
- مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان، به کوشش استادی و زمانی نژاد، قم، مؤمنین، ۱۳۷۸ش.
- محدث نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، بیروت، آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
- نووی، یحیی بن شرف، المجموع فی شرح المهذب، دارالفکر.
- واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، قاهرة، الحلبی و شرکاه، ۱۳۸۸ق.
- وزیری، مجید، «روش شناسی تفسیر فقهی شیعه»، مطالعات قرآنی، سال سوم، شماره ۱۱، ۱۳۹۱ش.