جامع عباسی کتابی به زبان فارسی در فقه شیعی، نوشته شیخ بهایی (درگذشته:۱۰۳۱ق) که به درخواست شاه عباس اول نگاشته شده است. این اثر، ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار میرود و برخی از صاحبنظران از آن به عنوان اولین دوره فقه غیراستدلالی به زبان فارسی یاد میکنند که بهصورت رساله عملیه نوشته شده است. کتاب از یک مقدمه و بیست باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده است.
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | شیخ بهایی |
موضوع | فقه |
زبان | فارسی |
علت تدوین
به نوشته مؤلف در ابتدای کتاب[۱]، شاه عباس اول (حکومت: ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) که به نشر مطالب دینی توجه و اهتمام داشت، از او خواست تا کتابی تألیف کند شامل آن بخش از مسائل، احکام و آداب شرعی که اغلب مورد نیاز مردم است.
شیخ بهائی نیز تدوین کتابی را طراحی کرد که جامع تمام مسائل فقهی مورد نیاز عموم مردم باشد و چون این اقدام را به درخواست شاه عباس انجام داد و کتاب را به او اهدا کرد، آن را جامع عباسی نامید.[۲]
محتوای کتاب
موضوع نوزده باب این کتاب کاملاً فقهی است و شامل مسائلی است که معمولاً در کتابها و رسالههای فقهی مطرح میشود، برخلافِ باب هفتم که درباره زیارت چهارده معصوم(ع) و ایام ولادت و وفات ایشان است و فقهی نیست.[۳]
هر چند جامع عباسی، مانند دیگر منابع جامع فقهی، از باب طهارت آغاز و به باب دیات ختم میشود؛ اما ترتیب ابواب آن و نیز سهم و اهمیتی که به هر باب داده شده است با دیگر آثار فقهی هماهنگ نیست. برای مثال، در برخی ابواب جامع عباسی چند مبحث مستقل فقهی یکجا آمده، از جمله باب ششم که به موضوعاتی چون وقف، صدقه، قرض الحسنه، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است و نیز باب دهم که مباحث متنوعی چون اجاره، عاریه، امانت، غصب، ضمانت، مُزارعه، مُساقات، شرکت، مُضاربه، وکالت، جُعاله و لُقَطه را دربردارد. از سوی دیگر، موضوع برخی ابواب آن، از منابع فقهی دیگر بسیار ریزتر و جزئیتر است، از جمله باب سیزدهم و باب چهاردهم که به ترتیب درباره شکار حیوانات و ذبح آنهاست، در حالی که در منابع فقهی معمولاً این دو موضوع، یکجا آورده میشود.[۴]
ابواب
شیخ بهایی در طرح خود، مطالب جامع عباسی را در بیست باب گنجاند.[۵] ولی به گفته نظام الدین محمد ساوجی (درگذشت: ۱۰۳۸ق)، پس از تألیف پنج باب نخست آن، شیخ بهایی درگذشت.[۶] هرچند زمان آغاز تألیف جامع عباسی به درستی معلوم نیست،[۷] ولی میتوان گفت که شیخ بهائی در سالهای آخر عمر، آن را تألیف کرده و شاید آخرین تألیف او بوده است.[۸]
پنج باب یاد شده که بخش اعظم ابواب عبادات را دربردارد، به ترتیب عبارتاند از: طهارت، نماز، زکات و خمس، روزه و حج.[۹]
تکمیل کتاب
پس از درگذشت شیخ بهائی، نظام الدین ساوجی به فرمان شاه عباس تألیف جامع عباسی را ادامه داد و پانزده باب باقی مانده را در کمتر از ۲سال،[۱۰] مطابق طرح استادش به پایان رساند.[۱۱]
برخی منابع، از محمد بن علی عاملی (متوفای ۱۰۵۷، شاگرد شیخ بهائی) و زینالعابدین حسینی (شاگرد و خواهرزاده شیخ بهائی) نیز به عنوان نگارندگان متممهای دیگری برای جامع عباسی نام بردهاند.[۱۲]
حواشی بر کتاب
- حاشیه محمد بن علی عاملی، معروف به ابن خاتون، از نخستین حواشی بر جامع عباسی است که شخصی به نام برهان تبریزی با نظارت ابن خاتون در ۱۰۵۴ق آن را تدوین کرده است.[۱۳]
- حسینعلی ملایری تویسرکانی (متوفی ۱۲۸۶) دیگر حاشیه نویس بر جامع عباسی است.[۱۴]
- عبدالله مامقانی نجفی (متوفی ۱۳۵۱) نیز بر آن حاشیه نوشته است.[۱۵]
چهار تن از مراجع تقلید متأخر نیز بر جامع عباسی حاشیه نوشتهاند که عبارتاند از:
- عبدالله مازندرانی (متوفای ۱۳۳۰ق)
- سید محمد کاظم طباطبائی یزدی (متوفای ۱۳۳۸ق)
- سید اسماعیل صدر (متوفای ۱۳۳۸ق)
- سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی (متوفای ۱۳۵۳ق)[۱۶]
تأثیر جامع عباسی در آثار دیگران
شهرت جامع عباسی سبب شده است تا در دورههای بعد، آثار دیگری با پیروی از آن و الهام از شیوه نامگذاری و نگارش آن پدید آید.
هریک از این آثار به نام یکی از شاهان نوشته شده است، از جمله:
- جامع صفوی؛ اثر فارسی علی نقی بن ابی العلا طغائی(قاضی اصفهان، متوفای ۱۰۶۰ق) است که به نام شاه صفی صفوی (حکومت: ۱۰۳۸ـ۱۰۵۲ق) تألیف شده و درباره امامت است.[۱۷]
- جامع سلیمانی؛ اثر نظامالدین علی موسوی، به زبان فارسی که به نام شاه سلیمان صفوی (حکومت: ۱۰۷۷ یا ۱۰۷۸ ـ ۱۱۰۵ق) تألیف شده و درباره اصول دین، احکام شرعی و تاریخ ائمه اطهار(ع) است.[۱۸]
- جامع محمدی؛ رساله عملیه فارسی، اثر محمدجعفر استرآبادی (متوفای ۱۲۶۳ق) که آن را به نام محمد شاه قاجار (حکومت: ۱۲۵۰ـ۱۲۶۴ق) تألیف کرده است. مقدمه آن در اصول دین، چهارده باب در فقه و خاتمه آن در تجوید است.[۱۹]
- جامع ناصری؛ رساله عملیه فارسی، اثر علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی (متوفای ۱۳۱۵ق، فرزند مؤلف جامع محمدی) که آن را به نام ناصرالدین شاه قاجار(حکومت: ۱۲۶۴ ـ ۱۳۱۳ق) تألیف کرده است. به نوشته آقا بزرگ تهرانی چون جامع ناصری علاوه بر ابواب فقهی، احکام شرعی مربوط به مسائل سیاسی و تدبیر مُدُن و حقوق و تکالیف متقابل مردم و حاکمان را نیز بیان کرده، بر کتاب جامع محمدی مزیت دارد. گفتهاند که ناصرالدین شاه بر این نظر بوده است که جامع ناصری را قانون رسمی معتبر در سراسر ایران قراردهد ولی این امر، بهعلت مخالفتهای جدّی برخی اشخاص، تحقق نیافت.[۲۰]
نقد و برررسی
در مقدمه چاپی که از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صورت گرفته ضمن برشمردن برخی از امتيازات کتاب -مانند: ذکر بسیاری از آداب و مستحبات در کنار واجبات و ذكر ثواب زيارت، و نقل متن زيارتنامه هر یک از چهارده معصوم و نیز فصل بندى مسائل براساس نظامتأليف،كاربرد عدد و رقم؛ اشاره به نظريههاى ويژه و خلاف مشهور بعضى از عالمان دينى؛ -ذکر پارهای از مسائل مانندطرح وافر مسائل مربوط به بردهدارى و بَردگان كه در آن روزگار- دست كم در جامعه ايران- حتى یک فرد هم پيدا نمىشده است كه با ضوابط اسلامى بتوان حكم به بردگى او نمود و مطرح ساختن بعضى از مسائل كه از مسلّمات دين نيست، بلكه با غيرت و عفّتِ اسلامى ناسازگار است؛ از نقاط ضعف کتاب جامع عباسی برشمرده شده است. [۲۱]
نسخهها و ترجمهها
نسخههای خطی متعددی از جامع عباسی وجود دارد.[۲۲]
همچنین این کتاب بارها در ایران و هند چاپ شده تا جایی که گفته شده شمردن چاپهای مختلف آن دشوار است.[۲۳]
برخی از چاپهای آن منحصر به پنج باب نخست و برخی دیگر، شامل تمام بیست باب است.
جامع عباسی به زبان اردو ترجمه و در هند چاپ شده است.[۲۴] همچنین از ترجمه آن به زبان عربی، به قلم عبدعلی بن رحمت اللّه حویزی، با عنوان البرق اللامع فی ترجمة الجامع گزارش دادهاند.[۲۵]
پانویس
- ↑ شیخ بهایی، جامع عباسی، ص۲.
- ↑ شیخ بهایی، جامع عباسی، ص۲ ـ ۳؛ عباس، ادیباً و فقیهاً و عالماً، ص۵۶۰.
- ↑ عباس، ادیباً و فقیهاً و عالماً، ص۵۶۱.
- ↑ شیخ مفید، المقنعة، ص۵۷۵؛ علامه حلّی، تبصرة المتعلمین، ص۲۰۸، ۲۱۰؛ شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ص۱۴۸.
- ↑ شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳؛ عباس، ادیباً و فقیهاً و عالماً، ص۵۶۲ ـ ۵۶۴
- ↑ شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص۱۳۷.
- ↑ قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینه آثار، ص۶۱؛ اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ اسکندرمنشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۲، ص۹۶۷.
- ↑ شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۳ ـ ۱۳۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۴۰ و ج۵، ص۶۲ ـ ۶۳.
- ↑ استادی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة اللّه العظمی گلپایگانی، ص۳۹.
- ↑ شیخ بهائی، جامع عباسی، ص۱۳۷ـ ۱۳۸؛ قمی، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۲۱۳؛ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۳۳۹.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۳، ص۳۴۰ و ج۵، ص۶۳؛ مدرسی طباطبائی، مقدمهای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ص۲۲۳.
- ↑ کنتوری، کشف الحجب و الاَستار، ص۱۷۲؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۶، ص۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۳۴۹؛ مدرسی طباطبائی، مقدمهای بر فقه شیعه، ص۲۲۳.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۵، ص۶۳ و ج۶، ص۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۳۵۰.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۵، ص۶۳ و ج۶، ص۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۳۵۰.
- ↑ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۳۵۰.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق،ج ۵، ص۶۲.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق،ج ۵، ص۵۹.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق،ج۲۴، ص۷۱ و ج ۵، ص۷۰.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه،۱۴۰۸ق، ج۵، ص۷۵.
- ↑ شیخ بهایی، جامع عباسی، ۱۴۲۹ق، مقدمه ناشر ص۴.
- ↑ عرب زاده، فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیةاللّه العظمی گلپایگانی، ص۲۰۶ ؛ قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینه آثار، ص۶۹ ـ ۷۱.
- ↑ شیخ بهائی، کامل شیخ بهایی، ص۶۵ ؛ آقابزرگ طهرانی، ج ۵، ص۶۲ ـ ۶۳ ؛ جهانگیری، شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی، ص۶۹ ؛ قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینه آثار، ص۷۱ ـ ۷۲.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۹۳.
- ↑ امین، اعیان الشیعة،تحقیق حسن امین، ج ۸، ص۲۸؛ عباس، ادیباً و فقیهاً و عالماً، ص۵۶۰.
منابع
- آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- استادی، رضا، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة اللّه العظمی گلپایگانی، قم، دارالقرآن الکریم.
- اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ۱۳۵۰ش
- امین، محسن، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق
- امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم، ۱۴۲۲ق
- جهانگیری، محسن، شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی، فلسفه، نشریه اختصاصی گروه آموزشی فلسفه،ش ۱، بهار ۱۳۵۵ش
- خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم، ۱۳۹۰.
- شهید اول، اللمعة الدمشقیة فی فقة الامامیة، چاپ محمدتقی مروارید و علی اصغر مروارید، تهران، ۱۴۰۶ق.
- شیخ بهایی، جامع عباسی، چاپ سنگی بمبئی ۱۳۱۹، چاپ افست، تهران.
- شیخ بهایی، کامل شیخ بهائی، تهران، ۱۳۶۸ش.
- شیخ مفید، المقنعة، قم ۱۴۱۰.
- صدر، حسن، تکملة امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.
- عباس، دلال، ادیباً و فقیهاً و عالماً، بیروت، ۱۹۹۵م.
- عربزاده، ابوالفضل، فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیةاللّه العظمی گلپایگانی قم، ۱۳۷۸ ش.
- علامه حلّی، تبصرة المتعلمین فی احکام الدین، چاپ احمد حسینی و هادی یوسفی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
- قصری، محمد، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، مشهد، ۱۳۷۴ش.
- قمی، عباس، کتاب الکنی و الالقاب، چاپ افست، قم.
- کنتوری، اعجازحسین، کشف الحجب و الاَستار عن اسماء الکتب و الاَسفار، قم، ۱۴۰۹ق.
- مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم، ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳ق.
- مدرسی طباطبائی، حسین، مقدمهای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.
پیوند به بیرون