پرش به محتوا

اصول کافی

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
اصول کافی
یکی از ترجمه‌های فارسی اصول کافی
یکی از ترجمه‌های فارسی اصول کافی
اطلاعات کتاب
عنوان اصلیالاصول من الکافی
نویسندهمحمد بن یعقوب کلینی
تاریخ نگارشقرن چهارم هجری قمری
موضوعاحادیث اعتقادی، فضائل امامان شیعه
سبکحدیثی
زبانعربی
به تصحیحعلی‌اکبر غفاری . حسن حسن‌زاده آملی
تعداد جلدمتغیر به تناسب چاپ
ترجمه به دیگر زبان‌هافارسی، اردو، انگلیسی، فرانسه
اطلاعات نشر
ناشرناشرین متعدد
محل نشرقم، نجف، هند
تاریخ نشرمتعدد
ترجمه فارسی
مترجمسید جواد مصطفوی، محمدباقر کمره‌ای، سید هاشم رسولی محلاتی و دیگران


اصول کافی عنوان بخش اول از كتاب حدیثی الکافی نوشته محمد بن یعقوب کلینی (درگذشته ۳۲۹ق)، از مهم‌ترین منابع شناخت و شکل‌دهی به باورهای شیعیان است. کلینی در این بخش از کتابش احادیث مربوط به اعتقادات شیعه، اثبات امامت و زندگی امامان شیعه و احادیثی درباره ایمان و کفر و رفتارهای فرد مسلمان را گردآوری کرده است.

تلاش کلینی در دسته‌بندی اصول کافی، ایجاد یک نظام ابتکاری برای کاهش نزاع‌های درون‌مذهبی شیعیان بوده است. کلینی مسیری بین عقل‌گرایی رایج در بغداد و حدیث‌گرایی قم برگزیده و توانسته است در دوره حیرت شیعیان، اعتقادات ایشان را سامان دهد.

اصول کافی با احادیثی درباره عقل و جهل و فضیلت علم شروع شده و پس از بخشی که روایات مرتبط با خداشناسی را آورده، وارد کتاب الحجة شده است که مهم‌ترین بخش از اصول کافی است و باورهای اختصاصی شیعیان درباره اندیشه امامت، امامان و فضائل ایشان در آن گردآوری شده است. کلینی تلاش کرده است نشان دهد هرگونه باور دینی و خداشناسی باید مستند به احادیث امامان شیعه باشد.

برخی از نویسندگان و حدیث‌پژوهان با بررسی احادیث کافی، بخش زیادی از احادیث اصول کافی را ضعیف یا خلاف قرآن ارزیابی کرده‌اند. و در مقابل پژوهشگران دیگری با توضیح مبنای کلینی درباره اعتبارسنجی حدیث صحیح و ضعیف، و نیز مقایسه روایات کافی با قرآن این نقدها را پاسخ گفته‌اند.

اصول کافی بارها به صورت مجزا از کتاب کافی منتشر شده است. هم‌چنین به زبان‌های مختلف از جمله فارسی، اردو، انگلیسی و فرانسوی ترجمه‌ شده و نیز شرح‌های متعددی بر آن نوشته و منتشر شده است.

جایگاه اصول کافی

الاُصولُ مِنَ الکافی، که در فارسی با نام اصول کافی شناخته می‌شود، عنوان بخش نخست و مهمترین بخش از كتاب حدیثی الکافی است.[۱] الکافی نوشته محدث بزرگ شیعی، محمد بن یعقوب کُلینی (درگذشت ۳۲۹ق)، و نخستین و مفصل‌ترین کتاب از چهار کتاب حدیثی معروف شیعه به شمار می‌آید.[۲]

در اصول کافی، احادیث مربوط به اعتقادات شیعه و زندگی امامان شیعه[۳] و دیگر روایات مرتبط با مسائل اعتقادی، گردآوری شده است.[۴] در میان کتب اربعه تنها الکافی به‌طور مستقل و گسترده به روایات اعتقادی و زندگی امامان پرداخته و از همین رو، این بخش از این کتاب همیشه مورد توجه شیعیان بوده است.[۵] بخشی از اصول کافی در حدود ۳۷۸۳ حدیث[۶] نیز به تبیین رفتارها و شیوه‌های زندگی فرد مسلمان اختصاص دارد[۷]

اصول کافی را در گزارش باورهای اعتقادی شیعه، کتابی جامع دانسته‌اند که افزون بر اصول اعتقادی توانسته حتی جزئیات بسیار ظریف را در ضمن احادیث نقل کرده است.[۸]

نقش اصول کافی در شکل‌دهی به اعتقادات شیعیان

روایات کلامی کتاب الکافی که نزدیک به یک‌چهارم آن را تشکیل می‌دهد،[۹] در شکل‌دهی و تکوین مکتب کلامی شیعه نقش مؤثری ایفا کرده است.[۱۰] کلینی در رده‌بندی روایات کلامی کافی، نظامی ابتکاری پدید آورده که از یک سو ناظر به مسائل محوری آن دوره در منازعات فرقه‌ای و مذهب بوده، و از سوی دیگر کوشیده است در چارچوبی منطقی عمده مباحث کلامی را در کتاب خود پوشش دهد.[۱۱]

از دیگر ویژگی‌های مهم اصول کافی، پایان‌بخشیدن به مجادلات کلامیِ دورن‌مذهبی شیعیان دانسته شده است، امری که با تمرکز بر محورهای اصلی اختلاف و گردآوری دیدگاه‌های گوناگون پیرامون آن موضوعات تحقق یافته است.[۱۲] اهمیت این اقدام کلینی زمانی بهتر شناخته می‌شود که بدانیم وی در دوره موسوم به حیرت می‌زیسته است؛ دوره‌ای که امام دوازدهم غایب بود و ایجاد فرقه‌های گوناگون باعث سرگردانی شیعیان شده بود.[۱۳]

کلینی در یکی از ابواب بخش کتاب الحجة، با نام «باب ان الائمه یعلمون متی یموتون و انهم لایموتون الا باختیار منهم»، هشت حدیث نقل کرده تا نشان دهد امامان شیعه زمان از درگذشت خود را آگاهی داشته‌اند. جلالی حدیث‌پژوه شیعه نتیجه گرفته است طرح این احادیث در این باب نشان می‌دهد که این مسئله در روزگار کلینی محل بحث بوده و او با این شیوه تنظیم احادیث، درصدد تبیین دیدگاه شیعه در این زمنیه بر آمده است.[۱۴]

دسته‌بندی احادیث اصول کافی

اصول کافی در هشت بخش کلی شکل گرفته و کلینی هر بخش را با عنوان «کتاب» معرفی کرده است.[۱۵] دسته‌بندی و نام‌گذاری کتاب‌ها، فصول و ابواب در اصول کافی را مجتهدانه توصیف کرده‌اند؛ به این معنا که کلینی کوشیده است میان عقل‌گرایی و حدیث‌گرایی توازن برقرار کند.[۱۶] گزارش شده است که کلینی در روزگاری می‌زیسته که مباحث عقلی و فلسفه یونان در بین مسلمانان رواج یافته بود؛ از این رو، کتاب خود را با روایات مربوط به عقل آغاز کرده است.[۱۷] آغاز کتاب الکافی با احادیث عقل و جهل و دفاع از مشروعیت عقل را نشان‌دهنده چهره‌ عقلانی مذهب شیعه دانسته‌اند.[۱۸]

کلینی با نظام ابتکاری که در کتاب خود پدید آورد، در پی پوشش دادن به مسائل محوریِ مورد مناقشه در منازعات فرقه‌ای روزگار خود بود.[۱۹] او با تعیین سرفصل‌هایی مشترک، به نقل حدیث از شخصیت‌های گوناگونی پرداخت که گاه در زمان حیات خود با یکدیگر درگیری‌هایی داشتند،[۲۰] ولی از نقل احادیث شبهه‌برانگیز پرهیز کرد[۲۱] و کوشید از شخصیت‌هایی مثل هشام بن حکم که از سوی پیروان فرقه‌های دیگر مورد اتهام قرار گرفته بود، دفاع کند.[۲۲]

کلینی در کتاب خود باورمندان به جبر، تشبیه و تجسیم را کنار گذاشت و با تکیه بر اصحاب کلام علیه اصحاب حدیث موضع گرفت.[۲۳] الکافی به گونه‌ای سامان یافته است که از اتهامات رایجی مثل غلو و تقصیر بر کنار بماند.[۲۴] او هرچند باورهای اهل کلام را تقویت کرده؛ ولی از ادبیات کلامی بهره نگرفته و به سنت نقل حدیث پایبند مانده است.[۲۵]

کتاب العقل و الجهل

کتابُ العقل و الجهل شامل ۳۴ روایت است که نخستین روایت آن از امام باقر(ع) درباره جایگاه عقل در خلقت و معیار بودن آن برای تکالیف الهی و پاداش و کیفر است.[۲۶] گفته‌اند کلینی در این بخش می‌کوشد از یک سو بر اهمیت تعقل در دین تأکید کند و از دیگر سو، از خردگرایی افراطی پرهیز دهد و بدین‌سان نوعی عقل دینی را تعریف کند.[۲۷]

کتاب فضل العلم

کتاب فَضل العِلم دومین بخش از اصول کافی است که در ۳۲ باب و ۱۷۶ حدیث سامان یافته است. کلینی در این بخش با آوردن روایاتی که پیروی از ظن و گمان را نکوهش می‌کنند، بر تفقه در دین تأکید کرده و راه‌های غیریقینی را کنار می‌گذارد.[۲۸] او با گردآوری احادیثی در نفی بدعت، رأی و قیاس و نیز لزوم ارجاع همه مسائل دینی به کتاب و سنت و احادیثی درباره شیوه‌های حل اختلاف احادیث، روش حدیثی شیعه را در مقابل روش قیاسی و تکیه بر رأی تبیین کرده است.[۲۹] کلینی در کتاب فضل العلم تصریح می‌کند که علم قطعی تنها زمانی به دست می‌آید که به یگانه منبع علم، یعنی ائمه(ع) رجوع شود.[۳۰] او با آوردن دو باب «الرد الی الکتاب و السنة» و «بابُ الأخذِ بالسِّنَةِ و شواهد الکتاب» اهمیت دلایل نقلی در برابر دلایل عقلی را نشان می‌دهد و حتی به‌گونه‌ای به تقدم سنت بر قرآن نیز اشاره می‌کند.[۳۱]

کتاب التوحید

کتابُ التَوحید در اصول کافی دارای ۳۶ باب و ۲۱۲ حدیث است. کلینی در این بخش که به شناخت خداوند و صفاتش اختصاص دارد، برهان‌های مربوط به حدوث عالم را از مناظرات امام صادق با دهریون نقل کرده و سپس احادیث مربوط به تنزیه خداوند از جسمانیت را آورده است.[۳۲] او همچنین به بحث کلام الهی که به سبب مسئله حدوث قرآن اهمیت ویژه‌ای داشت پرداخته[۳۳] و روایات مربوط به رؤیت خداوند را که زمینه‌ساز نزاع‌های فکری شده بود آورده است.[۳۴] در کتاب التوحید هم‌چنین مسائل مربوط به افعال الهی مثل جبر و اختیار، بداء و مسائل مشابه مطرح شده است.[۳۵]

کلینی در بخش‌های پایانی کتاب التوحید، احادیثی را در چهار باب آورده است که به لزوم وجود حجت، اختلاف حجت‌ها، معرفی حجت‌های خداوند بر مردم و نیز این نکته می‌پردازد که هدایت تنها از سوی خداست.[۳۶] گفته شده است که کلینی با این دسته‌بندی بین توحید و مباحث نبوت و امامت پیوند برقرار کرده و زمینه را برای بخش بعدی الکافی (کتاب الحجه) فراهم کرده است.[۳۷]

کتاب الحجة

کتابُ الحُجَّة بخشی از اصول کافی است که ذیل ۱۳۰ باب، ۱۰۱۵ حدیث نقل می‌کند.[۳۸] این کتاب را مهم‌ترین بخش اصول کافی دانسته‌اند که هویت و شاخصه شیعی آن را به روشنی نمایان می‌سازد.[۳۹] محمدعلی امیرمعزی شیعه‌پژوه، در کتابی به زبان فرانسوی با نام «حجت خدا la preuve de Dieu» به شرح احادیث کتاب الحجة از اصول کافی پرداخته است.[۴۰] این کتاب در سال ۱۳۹۸ش برنده جایزه تاریخ ادیان فرانسه شد.[۴۱]

بر پایه یک پژوهش، کلینی ۶۶۵ حدیث درباره حجت و امامت، و ۲۷۵ حدیث برای توحید نقل کرده است تا نشان دهد اندیشه‌ای که از مسیر روایات امامان شیعه نباشد، پذیرفتنی نیست.[۴۲] گفته شده است که پیش از کلینی هیچ‌ کس احادیث را در ذیل عنوان الحجة دسته‌بندی نکرده بود.[۴۳] کلینی با انتخاب واژه حجت برای این بخش در واقع به آیه ۱۴۹ سوره انعام و ۱۵ سوره اسراء اشاره داشته است.[۴۴] او با این نام‌گذاری احادیث مربوط به نبوت و امامت را یکجا گردآورد و رابطه دوسویه میان فرستادن پیامبر و نصب امام را نشان داده است.[۴۵]

احادیث کتاب الحجه را در هشت موضوع کلی طبقه‌بندی کرده‌اند[۴۶] که عبارت است از: غیبت امام با ۷۰ روایت،[۴۷] علم امام با ۱۶۰ حدیث،[۴۸] نص بر ولایت امامان با ۱۳۶ روایت،[۴۹] اثبات ولایت ائمه و چگونگی این ولایت با ۱۶۸ حدیث،[۵۰] تاریخ تولد، وفات و فضایل امامان با ۲۰۳ حدیث،[۵۱] نیاز جامعه به حجت یا همان امام با ۱۰۰ حدیث،[۵۲] معیارهای تشخیص امام با ۷۶ روایت،[۵۳] و مسئله وجوهات مالی متعلق به امامان با ۲۸ حدیث.[۵۴] در شیوه دسته‌بندی احادیث کتاب الحجة، کلینی را متأثر از روش‌ دسته‌بندی احادیث در کتاب بصائر الدرجات دانسته‌اند.[۵۵]

کلینی در کتاب الحجه با فاصله‌گرفتن از باورهای مکتب قم که متهم به تقصیر بود، و نیز گفتمان عقل‌گرای شیعیان بغداد، برخی از روایات نزدیک به مفوضه را می‌آورد و به آنان نزدیک شده است[۵۶] و از این رهگذر نوعی دیدگاه جدید را ابداع می‌کند.[۵۷] با این حال در بخش اثبات ولایت امامان از روش حدیث‌گرایان قمی پیروی می‌کند و برای اثبات امامت، به‌جای استدلال عقلی بر روایات تکیه دارد.[۵۸]

کتاب الایمان و الکفر

کتابُ الایمان والکُفر گسترده‌ترین بخش اصول کافی است که ذیل ۲۰۰ باب[۵۹] به نقل ۱۶۰۹ حدیث می‌پردازد.[۶۰] این بخش با احادیثی درباره سرشت انسان و نیز عالم ذر شروع شده که از موضوعات اختلافی بین مکتب کلامی بغداد و قم بوده است.[۶۱] همچنین احادیث مربوط به فطرت، رابطه ایمان و اسلام، درجات ایمان و اسلام و جایگاه گناهان کبیره در هر یک آمده است؛ مباحثی که از مسائل مهم قرن نخست هجری به شمار می‌رفت و زمینه‌ساز ایجاد فرقه‌هایی مثل مرجئه و خوارج بوده است.[۶۲]

گفته شده است که گزینش نام‌های ابواب کتاب الایمان و الکفر تحت تأثیر کتاب المحاسن برقی است.[۶۳] هدف کلینی از انتخاب این چینش احادیث را چنین دانسته‌اند که ایمان امری فطری است و در خلقت انسان ریشه دارد و پس از تبیین مفاهیم اسلام و ایمان می‌توان به ثمرات عملی مسلمان‌بودن و مؤمن بودن پرداخت.[۶۴]

کتاب‌های الدعا، فضل القرآن و العِشرَة

سه بخش نهایی اصول کافی عبارتند از کتابُ الدعاء با ۴۰۹ حدیث، کتابُ فَضل القرآن در ۱۴ باب و ۱۲۴ حدیث و کتابُ العِشْرَة که دارای ۳۰ باب و ۴۶۴ حدیث است.[۶۵] این سه کتاب در محور آداب و اخلاق تدوین شده‌اند و نشان‌گر نگاه ویژه کلینی به دعا، قرآن و روابط اجتماعی و انسانی است.[۶۶]

ترجمه‌ها، حاشیه‌ها و شرح‌های اصول کافی

اصول کافی را یکی مؤثرترین کتاب‌ها بر نسل‌های بعدی محققان شیعه دانسته‌اند[۶۷] به‌گونه‌ای که شرح‌های بسیاری بر آن نوشته شده است و البته بیشترین شرح‌نگاری بر این کتاب مربوط به دوره صفویه گزارش شده است.[۶۸] شرح‌دهندگان اصول کافی دو گروه هستند؛ گروهی که تمام کتاب الکافی را شرح کرده‌اند و ضمن آن اصول کافی را نیز شرح کرده‌اند و گروهی که فقط بخش اصول را شرح کرده‌اند.

بنابر پژوهش رضا استادی کتاب‌شناس و نسخه‌پژوه در سده یازدهم قمری، پیش از شرح ملاصدرا، هفت شرح و پس از او ۲۰ شرح بر الکافی نوشته شده است که به جز چهار شرح که به روضه کافی اختصاص دارد، بقیه شرح‌ها یا مختص اصول کافی هستند یا شامل شرح اصول هم می‌شوند.[۶۹] مجموعه شرح‌ها و حاشیه‌ها بر اصول‌ کافی در نرم‌افزار كلینی گردآوری شده است. شرح‌های معروف که به شرح اصول کافی اختصاص دارند عبارتند از:

ترجمه‌های اصول کافی

اصول کافی به چندین زبان از جمله فارسی، اردو و انگلیسی ترجمه شده است.[۷۷] فریده مهدوی دامغانی آن را به فرانسوی ترجمه و منتشر کرده است.[۷۸] ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعه به مترجمان و پژوهشگران توصیه کرده است که اصول کافی را به زبان‌های مختلف ترجمه کنند.[۷۹] در کتاب «کتاب‌شناسی ترجمه‌های متون حدیثی شیعه» که در سال ۱۳۹۰ش منتشر شده است ذیل عنوان اصول کافی، ۲۸ کتاب به عنوان ترجمه اصول کافی به فارسی فهرست شده است.[۸۰]

ترجمه محمدباقر کمره‌ای چاپ المكتبة‌ الاسلامية در چهار جلد و چاپ انتشارات اسوه در ۶ جلد، ترجمه سید جواد مصطفوی چاپ كتاب فروشی علميه اسلاميه در ۴ جلد، و ترجمه حسین انصاریان چاپ دارالعرفان در ۵ جلد[۸۱] از ترجمه‌های شناخته شده اصول کافی به فارسی هستند. ترجمه‌ای با نام تحفة الاولیاء به قلم محمدعلی اردکانی از عالمان قرن ۱۳ قمری،[۸۲] ترجمه عباس به‌نژاد،[۸۳] ترجمه عبداللطیف و سعید راشدی،[۸۴] ترجمه کتاب الحجه از اصول کافی به قلم علیرضا منفردکیا همراه با شرح حسین درگاهی،[۸۵] و ترجمه مهدی آیت‌اللهی[۸۶] از دیگر ترجمه‌های فارسی اصول کافی هستند.

چاپ‌های اصول کافی

به گزارش کاظم مدیرشانه‌چی(درگذشته ۱۳۸۱ش) پژوهشگر تاریخ حدیث، بخش اصول کافی به صورت مجزا بیش از بخش‌های دیگر کافی چاپ و منتشر شده است که گاه به همراه شرح یا به همراه ترجمه بوده است.[۸۷] او تعداد ۹ چاپ سنگی و شش چاپ حروفی از اصول کافی را معرفی کرده است.[۸۸]

اصول‌ کافی همراه با بخش‌های دیگر الکافی با تصحیح علی‌اکبر غفاری حدیث‌‌شناس قرن ۱۴ شمسی، و نیز ضمن تصحیح‌شده توسط موسسه دارالحدیث نیز منتشر شده است.[۸۹] هم‌چنین یک نسخه را حسین استادولی تصحیح و ترجمه کرده و با توضیحاتی منتشر کرده است.[۹۰] حسن حسن‌زاده آملی نیز اصول کافی را در قالب دو جلد‌ و از‌ روی‌ چندین‌ نسخه خطی با استفاده موردی از شرح‌ و حاشیه‌های مرآة العقول و الوافی اعراب‌گذاری‌ کرده و منتشر شده است.[۹۱]

چالش‌ها در اعتبار اصول کافی

محسن کدیور در مقاله‌ای با عنوان «تأملی در منابع اعتقادی» که در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرده است، مدعی می‌شود که بر اساس ارزیابی‌های سندی علامه مجلسی در مرآة العقول و محمدباقر بهبودی در الصحیح من الکافی بیش از دو سوم روایات اصول کافی ضعیف و غیرمعتبر به شمار می‌آیند و این نسبت در روایات کتاب الحجة به ۷۰ تا ۹۰ درصد می‌رسد.[۹۲] نویسنده دیگری در پاسخ به کدیور ضمن بازشماری احادیث صحیح در این دو کتاب، و یادآوری اشتباهات کدیور در شمارش احادیث، تعداد احادیث معتبر را بسیار بیشتر ارزیابی کرده است.[۹۳] او با تکیه بر مبانی رجالی متفاوت عالمان شیعه در اعتبارسنجی احادیث شمار احادیث معتبر الکافی را بیش از ۱۲ هزار حدیث گزارش می‌کند و بر همین اساس احادیث معتبر کتاب الحجة را بیش از ۴۵درصد می‌داند.[۹۴] افزون بر این، اگر روایات هم‌معنا و موافق موجود در دیگر کتاب‌های حدیثی نیز به عنوان شاهد اعتبار حدیث در نظر گرفته شوند، میزان احادیث معتبر کتاب الحجة به بیش از ۷۵درصد خواهد رسید.[۹۵]

محمدباقر بهبودی، پژوهشگر‌ حدیث شیعه از محققانی است که به سبب نقدهایی که بر احادیث کافی از نظر اعتبار سند وارد می‌دانست، مجموعه‌ای را به‌نام صحیح الکافی منتشر کرد.[۹۶]

سید ابوالفضل برقعی، روحانی تجدیدنظرطلب شیعی نیز در کتابی با نام «عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول»، بسیاری از روایات اصول کافی را خلاف قرآن ارزیابی کرد.[۹۷] این کتاب بعدها به زبان عربی ترجمه و با عنوان «کسر الصنم: نقض اصول الکافی» منتشر شد.[۹۸] در پاسخ به این اثر، نویسنده‌ای شیعی به نام کاظم عادل عبدالله در کتاب «تعقبات رجالیة علی نقض اصول الکافی» در دو جلد به گردآوری و بررسی خطاهای روش‌شناختی و رجالی برقعی پرداخته است.[۹۹] همچنین مقاله «نقدی بر نقد» نیز پاسخ دیگری به کتاب برقعی به شمار می‌آید که در مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی منتشر شده است.[۱۰۰]

پانویس

  1. ستار و دیگران، «اثر‌پذیری کلینی از پیشینیان در تدوین و تبویب اصول الکافی»، ص۱۰.
  2. مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۲.
  3. مارسین کاوسکی، «کلینی و نخستین گزیده‌های حدیثی شیعۀ دوازده امامی»، ص۳۲۰.
  4. مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۲.
  5. عمیدی، دفاع عن الکافی، ۱۴۱۵ق، ص۲۸.
  6. مارسین کاوسکی، «کلینی و نخستین گزیده‌های حدیثی شیعۀ دوازده امامی»، ص۳۲۰.
  7. مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۴.
  8. اخوان، «کلینی و عقل‌گرایی»، ص۱۱۱.
  9. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  10. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  11. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  12. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  13. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  14. حسینی جلالی، «علم الأئمه فی الکافی»، ص۸.
  15. مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۲.
  16. اخوان، «کلینی و عقل‌گرایی»، ص۱۱۱.
  17. ایازی، کافی‌پژوهی، ۱۳۸۷ش، ص۹.
  18. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۰.
  19. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  20. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۹.
  21. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۹.
  22. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۹.
  23. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۰.
  24. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۰.
  25. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۰.
  26. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰.
  27. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۱.
  28. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۱.
  29. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۲۴۹-۳۰.
  30. لطفی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، ص۱۵۴.
  31. لطفی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، ص۱۵۵.
  32. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۱.
  33. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۱.
  34. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۱.
  35. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۱.
  36. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۳۵-۳۷.
  37. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۳۷-۳۸.
  38. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۷۹.
  39. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۲.
  40. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، اهدای جایزه تاریخ ادیان پی‌یر آنتوان برنهم به امیرمعزی
  41. مهرنیوز، « حجت خدا» محمدعلی امیرمعزی برنده جایزه تاریخ ادیان فرانسه شد.
  42. مرادی، «الکافی، مرام‌نامه شیعه»، ص۲۴۵.
  43. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۲۳.
  44. مرادی، «الکافی، مرام‌نامه شیعه»، ص۲۴۴.
  45. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۲۴.
  46. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۷۹.
  47. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۳.
  48. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۷۹.
  49. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۷.
  50. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۵.
  51. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۸.
  52. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۴.
  53. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۲.
  54. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۹.
  55. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۴۰-۴۵.
  56. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۲.
  57. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۲.
  58. موسوی سیانی و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، ص۸۵.
  59. ستار و دیگران، «اثر‌پذیری کلینی از پیشینیان در تدوین و تبویب اصول الکافی»، ص۲۳.
  60. نصیری، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت، ۱۳۸۸ش، ص۶۹.
  61. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۳-۴۴.
  62. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۴.
  63. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۵۴.
  64. حسین‌پوری، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، ص۵۲-۵۴.
  65. مارسین کاوسکی، «کلینی و نخستین گزیده‌های حدیثی شیعۀ دوازده امامی»، ص۳۴۱-۳۴۲.
  66. لطفی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، ص۱۵۶.
  67. مارسین کاوسکی، «کلینی و نخستین گزیده‌های حدیثی شیعۀ دوازده امامی»، ص۳۳۸.
  68. مارسین کاوسکی، «کلینی و نخستین گزیده‌های حدیثی شیعۀ دوازده امامی»، ص۳۳۸.
  69. استادی، «ده نکته درباره شرح اصول کافی ملاصدرا»، ص۱۶-۲۶.
  70. نصیری، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل‌سنت، ص۶۴.
  71. نصیری، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل‌سنت، ص۶۵.
  72. نصیری، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل‌سنت، ص۶۶.
  73. خانه کتاب و ادبیات ایران. الذریعة الی حافظ الشریعة
  74. الحاشیه علی اصول الکافی، محمدامین استرآبادی، خانه کتاب و ادبیات ایران.
  75. الحاشیه علی اصول الکافی، احمد بن زین‌العابدین العلوی، خانه کتاب و ادبیات ایران.
  76. مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۸۱.
  77. مارسین کاوسکی، «کلینی و نخستین گزیده‌های حدیثی شیعۀ دوازده امامی»، ص۳۴۰؛ مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۸۲.
  78. "Al - Kafi "Ossoul، خانه کتاب و ادبیات ایران.
  79. اصول کافی را به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه کنید خبرگزاری حوزه.
  80. غلامی جلیسه، کتاب‌شناسی ترجمه‌های متون حدیثی شیعه، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۴-۱۱۸.
  81. خانه کتاب و ادبیات ایران، اصول کافی با ترجمه حسین انصاریان.
  82. تحفة الاولیاء، خانه کتاب و ادبیات ایران،
  83. ترجمه اصول کافی، به‌نژاد، خانه کتاب و ادبیات ایران،
  84. ترجمه اصول کافی، راشدی، خانه کتاب و ادبیات ایران،
  85. ترجمه و شرح کتاب الحجة اصول کافی، خانه کتاب و ادبیات ایران،
  86. ترجمه اصول کافی، آیت‌اللهی، کتابخانه دیجیتال نور،
  87. مدیرشانه‌چی، «کافی»، ص۴۹۳.
  88. مدیرشانه‌چی، «کافی»، ص۴۹۳-۴۹۴.
  89. افق حوزه، «تصحیح اصلی‌ترین منبع حدیثی شیعه»، ص۷.
  90. خانه کتاب و ادبیات ایران، اصول کافی به تصحیح حسین استاد ولی.
  91. «آیت‌الله حسن‌زاده آملی حکیم، عارف، ادیب و ریاضیدان»، ۱۳۶۳ش، ص۱۴.
  92. کدیور، تأملی در منابع اعتقادی.
  93. ثامنی، «بازکاوی اسناد روایات کتاب الحجة کافی و پاسخ به یک ادعا»، ص۱۳۳.
  94. ثامنی، «بازکاوی اسناد روایات کتاب الحجة کافی و پاسخ به یک ادعا»، ص۱۳۸.
  95. ثامنی، «بازکاوی اسناد روایات کتاب الحجة کافی و پاسخ به یک ادعا»، ص۱۵۳.
  96. مظاهری طهرانی، «دغدغه‌های بهبودی در تألیف صحیح الکافی و روش او»، ص۷۷.
  97. عصاره و دیگران، «اعتبارسنجی دیدگاه ابوالفضل برقعی در کثرت روایات مخالف قرآن در کتاب کافی»، ص۱۰۱.
  98. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های سیاسی مذهبی ایران، ۱۳۸۲ش، ص۳۶۳؛ پایگاه ضیاء الصالحین، «سید ابوالفضل برقعی قمی کیست؟»
  99. تعقبات رجالیه علی نقض اصول الکافی، خانه کتاب و ادبیات ایران
  100. سلطانی،‌ «نقدی بر نقد»، ص۵۵۰.

منابع

  • «آیت‌الله حسن‌زاده آملی، حکیم، عارف، ادیب و ریاضیدان»، کیهان فرهنگی، شماره ۵، مرداد ۱۳۶۳ش.
  • اصول کافی را به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه کنید خبرگزاری حوزه. تاریخ خبر: ۶ خرداد ۱۳۸۹ش. مرور خبر ۱۰ آبان ۱۴۰۴ش.
  • اخوان، محمد، «کلینی و عقل‌گرایی»، در در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۴، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • استادی، رضا، «ده نکته درباره شرح اصول کافی ملاصدرا»، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۱۳، پاییز ۱۳۷۸ش.
  • افق حوزه، «تصحیح اصلی‌ترین منبع حدیثی شیعه»، هفته‌نامه افق حوزه، شماره ۲۵۵، ۲۳ دی ۱۳۸۸.
  • ایازی، سيد محمد على،كافى پژوهى (گزارش پايان نامه‏‌هاى مرتبط با كلينى و الكافی)، دار الحديث‏، ۱۳۸۷ش.
  • پایگاه ضیاء الصالحین، «سید ابوالفضل برقعی قمی کیست؟» تاریخ خبر: ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، مرور خبر در ۱۲ آبان ۱۴۰۴ش.
  • ثامنی، علی، «بازکاوی اسناد روایات کتاب الحجة کافی و پاسخ به یک ادعا»، مطالعات اعتبارسنجی حدیث، شماره ۲، اسفند ۱۳۹۸ش.
  • جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران از روی کار آمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۲ش.
  • حسینی جلالی، سید محمدرضا، «علم الأئمه فی الکافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۴، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • حسین‌پوری، امین، «کاوشی درباره تبویب الکافی»، مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی ثقة الاسلام کلینی، جلد ۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • خانه کتاب و ادبیات ایران.
  • ستار، حسین و دیگران، «اثر‌پذیری کلینی از پیشینیان در تدوین و تبویب اصول الکافی (مورد پژوهی؛ کتاب «عقل و جهل»، «ایمان و کفر» و «حجت»)»، دوفصلنامه مطالعات فهم حدیث، شماره ۱۶، بهار و تابستان ۱۴۰۱ش.
  • سلطانی، محمدعلی، «نقدی بر نقد»، مجموعه مقالات فارسی کنگره بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، جلد ۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • عصاره، آزاده و دیگران، «اعتبارسنجی دیدگاه ابوالفضل برقعی در کثرت روایات مخالف قرآن در کتاب کافی»، فصلنامه تحقیقات علوم قرآن و حدیث، شماره ۵۵، پاییز ۱۴۰۱ش.
  • عمیدی، ثامر هاشم حبیب، دفاع عن الکافی، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۵ق.
  • غلامی جلیسه، مجید، کتاب‌شناسی ترجمه های متون حدیثی شیعه، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش.
  • کدیور، محسن، تأملی در منابع اعتقادی، پایگاه اینترنتی محسن کدیور.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق.
  • لطفی، سید مهدی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، دوفصلنامه مطالعات قرآن و حدیث، شماره ۱۴، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش.
  • مارسین کاوسکی، محمداسماعیل، «کلینی و نخستین گزیده‌های حدیثی شیعۀ دوازده امامی: منتخبی از اصول الکافی»، ترجمه: علی راد، مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة الاسلام کلینی، ج۱،
  • مدنی بجستانی، سید محمود، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش.
  • مظاهری طهرانی، بهاره، «دغدغه‌های بهبودی در تألیف صحیح الکافی و روش او»، دوفصلنامه صحیفه مبین، شماره ۵۶، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش.
  • معموری، علی، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه‌های کلامی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۳، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • موسوی سیانی، سعید و دیگران، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه: مطالعه موردی کتاب الحجة در الکافی»، تاریخ اسلام، شماره ۷۸، تابستان ۱۳۹۸ش.
  • مهرنیوز، «حجت خدا» محمدعلی امیرمعزی برنده جایزه تاریخ ادیان فرانسه شد. انتشار خبر در ۱۹ تیر ۱۳۹۸ش و مرور خبر ۲۴ آذر ۱۴۰۴ش.
  • نصیری، علی، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل‌سنت، قم، جامعة المصطفی العالمیة، ۱۳۸۸ش.
  • مدیرشانه‌چی، کاظم، «کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • مدیرشانه‌چی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۷ش.
  • مرادی، محمد، «الکافی، مرام‌نامه شیعه»، مجموعه مقالات فارسی کنگره بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، جلد ۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، اهدای جایزه تاریخ ادیان پی‌یر آنتوان برنهم به امیرمعزی مرور خبر ۲۴ آذر ۱۴۰۴ش.