جنگهای پیامبر(ص): تفاوت میان نسخهها
خط ۴: | خط ۴: | ||
'''جنگهای پیامبراسلام(ص)''' جنگهایی هستند که پس از [[هجرت به مدینه|هجرت]] ایشان به [[مدینه]] و در مدت ده سال سکونت در [[مدینه]] رخ داده است. این جنگها به دو دسته [[غزوه]] و [[سریه]] تقسیم میشوند. درباره تعداد افراد کشتهشده در جنگهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقلهای مختلفی وجود دارد. | '''جنگهای پیامبراسلام(ص)''' جنگهایی هستند که پس از [[هجرت به مدینه|هجرت]] ایشان به [[مدینه]] و در مدت ده سال سکونت در [[مدینه]] رخ داده است. این جنگها به دو دسته [[غزوه]] و [[سریه]] تقسیم میشوند. درباره تعداد افراد کشتهشده در جنگهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقلهای مختلفی وجود دارد. | ||
== اهداف پیامبر از جنگ == | == اهداف پیامبر از جنگ == | ||
پیامبر(ص) برای منتشر کردن [[اسلام|دین اسلام]] و برپایی حکومت اسلامی،<ref>معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۲.</ref> جنگهایی را در مقابل [[شرک|مشرکان]]، [[یهود|یهودیان]] و رومیان انجام داد؛<ref>قائدان، «سازماندهی جنگی در غزوات عصر پیامبر»، ص۷۵.</ref> چرا که دشمنان پیامبر، مانع از تحقق حکومت اسلامی بودند.<ref>معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۲.</ref> مقابله با تجاوز مشرکان و از بین بردن فتنه از دیگر اهداف پیامبر در جنگها بوده است.<ref>قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۲۳.</ref> ازاینرو پیامبر پیش از آغاز جنگ، دشمنان را به دین اسلام دعوت میکرد و جنگ تنها در صورتی آغاز میشد که آنها دعوتش را اجابت نمیکردند.<ref>صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ۱۱۹.</ref> گفته شده از آنجا که پیامبر(ص) در جنگها، به دنبال اهداف الهی بوده است، در ادبیات دینی، به جای واژه «جنگ»، از تعبیر | پیامبر(ص) برای منتشر کردن [[اسلام|دین اسلام]] و برپایی حکومت اسلامی،<ref>معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۲.</ref> جنگهایی را در مقابل [[شرک|مشرکان]]، [[یهود|یهودیان]] و رومیان انجام داد؛<ref>قائدان، «سازماندهی جنگی در غزوات عصر پیامبر»، ص۷۵.</ref> چرا که دشمنان پیامبر، مانع از تحقق حکومت اسلامی بودند.<ref>معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۲.</ref> مقابله با تجاوز مشرکان و از بین بردن فتنه از دیگر اهداف پیامبر در جنگها بوده است.<ref>قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۲۳.</ref> ازاینرو پیامبر پیش از آغاز جنگ، دشمنان را به دین اسلام دعوت میکرد و جنگ تنها در صورتی آغاز میشد که آنها دعوتش را اجابت نمیکردند.<ref>صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ۱۱۹.</ref> گفته شده از آنجا که پیامبر(ص) در جنگها، به دنبال اهداف الهی بوده است، در ادبیات دینی، به جای واژه «جنگ»، از تعبیر «[[جهاد|جهاد در راه خدا]]» استفاده شده است.<ref>قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۳۵.</ref> به گفته برخی محققان، پیامبر در جنگها علل، اهداف و اصول جنگ را برای سپاه اسلام بیان میکرد و پس از آن سازمان نظامی مقتدری را تشکیل میداد.<ref>قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۷.</ref> | ||
با این حال بیشتر مستشرقان، جنگهای پیامبر را برای اهداف مادی و در راستای به دست آوردن سلطه سیاسی و اقتصادی توجیه کردهاند.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۷.</ref> البته آنها در تبیین اهداف پیامبر از جنگها، دیدگاه یکسانی ندارند و هدفهایی مانند به دست آوردن [[غنیمت|غنائم]] و معیشت زندگی، جاهطلبی و انتقام از مخالفان را ذکر کردهاند.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۸-۱۲.</ref> برخی پژوهشگران چنین ادعاهایی را ناصحیح دانسته، معتقدند اسناد تاریخی چنین ادعاهایی را ردّ میکند.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۱۷-۲۹.</ref> همچنین برخی از مستشرقان دیگر بر این باورند، پیامبر(ص) تا میتوانست از جنگ دوری میکرد و تنها در صورت ضرورت، برای دفاع از اسلام و مسلمانها جنگ میکرد.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۱۳-۱۴.</ref> | با این حال بیشتر مستشرقان، جنگهای پیامبر را برای اهداف مادی و در راستای به دست آوردن سلطه سیاسی و اقتصادی توجیه کردهاند.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۷.</ref> البته آنها در تبیین اهداف پیامبر از جنگها، دیدگاه یکسانی ندارند و هدفهایی مانند به دست آوردن [[غنیمت|غنائم]] و معیشت زندگی، جاهطلبی و انتقام از مخالفان را ذکر کردهاند.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۸-۱۲.</ref> برخی پژوهشگران چنین ادعاهایی را ناصحیح دانسته، معتقدند اسناد تاریخی چنین ادعاهایی را ردّ میکند.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۱۷-۲۹.</ref> همچنین برخی از مستشرقان دیگر بر این باورند، پیامبر(ص) تا میتوانست از جنگ دوری میکرد و تنها در صورت ضرورت، برای دفاع از اسلام و مسلمانها جنگ میکرد.<ref>عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۱۳-۱۴.</ref> |
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۰۳
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۲ توسط کاربر:Alikhani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
شخصیتها | |
---|---|
پیامبر اسلام(ص) • ابوطالب • حضرت خدیجه(س) • حضرت علی (ع) • حضرت فاطمه(س) • حمزة بن عبدالمطلب • سلمان فارسی • ابوذر غفاری • مقداد بن عمرو • جعفر بن ابیطالب • بلال حبشی • ابوبکر • عمر بن خطاب • عثمان بن عفان • صحابه | |
جنگها غزوهها و سریهها | |
جنگ بدر • جنگ احد• غزوه بنینضیر • غزوه خندق • غزوه بنیقریظه • صلح حدیبیه • غزوه خیبر • فتح مکه • غزوه تبوک • سایر غزوهها • سریهها | |
شهرها و مکانها | |
مکه• شعب ابیطالب • مدینه• طائف • مسجد قبا • مسجدالنبی • سقیفه بنیساعده • خیبر • قبرستان بقیع | |
حوادث | |
بعثت • هجرت به حبشه • لیلة المبیت • هجرت به مدینه • صلح حدیبیه • حجة الوداع • واقعه غدیر • سقیفه • سپاه اسامه | |
مفاهیم مرتبط | |
اسلام• انصار • مهاجرین • تشیع • حج • قریش • بنیهاشم • بنی امیه • جاهلیت | |
جنگهای پیامبراسلام(ص) جنگهایی هستند که پس از هجرت ایشان به مدینه و در مدت ده سال سکونت در مدینه رخ داده است. این جنگها به دو دسته غزوه و سریه تقسیم میشوند. درباره تعداد افراد کشتهشده در جنگهای پیامبر(ص) نقلهای مختلفی وجود دارد.
اهداف پیامبر از جنگ
پیامبر(ص) برای منتشر کردن دین اسلام و برپایی حکومت اسلامی،[۱] جنگهایی را در مقابل مشرکان، یهودیان و رومیان انجام داد؛[۲] چرا که دشمنان پیامبر، مانع از تحقق حکومت اسلامی بودند.[۳] مقابله با تجاوز مشرکان و از بین بردن فتنه از دیگر اهداف پیامبر در جنگها بوده است.[۴] ازاینرو پیامبر پیش از آغاز جنگ، دشمنان را به دین اسلام دعوت میکرد و جنگ تنها در صورتی آغاز میشد که آنها دعوتش را اجابت نمیکردند.[۵] گفته شده از آنجا که پیامبر(ص) در جنگها، به دنبال اهداف الهی بوده است، در ادبیات دینی، به جای واژه «جنگ»، از تعبیر «جهاد در راه خدا» استفاده شده است.[۶] به گفته برخی محققان، پیامبر در جنگها علل، اهداف و اصول جنگ را برای سپاه اسلام بیان میکرد و پس از آن سازمان نظامی مقتدری را تشکیل میداد.[۷]
با این حال بیشتر مستشرقان، جنگهای پیامبر را برای اهداف مادی و در راستای به دست آوردن سلطه سیاسی و اقتصادی توجیه کردهاند.[۸] البته آنها در تبیین اهداف پیامبر از جنگها، دیدگاه یکسانی ندارند و هدفهایی مانند به دست آوردن غنائم و معیشت زندگی، جاهطلبی و انتقام از مخالفان را ذکر کردهاند.[۹] برخی پژوهشگران چنین ادعاهایی را ناصحیح دانسته، معتقدند اسناد تاریخی چنین ادعاهایی را ردّ میکند.[۱۰] همچنین برخی از مستشرقان دیگر بر این باورند، پیامبر(ص) تا میتوانست از جنگ دوری میکرد و تنها در صورت ضرورت، برای دفاع از اسلام و مسلمانها جنگ میکرد.[۱۱]
در گزارشهای تاریخی حدود ۸۰ جنگ برای پیامبر ثبت شده است.[۱۲] از مجموع غزوهها و سریهها، تقریبا ۳۰ مورد به درگیری نظامی انجامید و بقیه جنگها بدون درگیری بود.[۱۳] همچنین در جنگهایی که به درگیری نظامی منجر شد، تنها پنج جنگ مهم بود و درگیری شدیدی در آن رخ داد.[۱۴] تاریخپژوهان با استناد به نقلهای مختلفی تاریخی، مجموع کشتهشدگان -از مسلمانان و غیرمسلمانان- در تمامی جنگهای پیامبر(ص) را بین ۹۰۰ تا ۱۶۰۰ نفر[۱۵] و شهدای مسلمان را ۳۱۷ نفر دانستهاند.[۱۶]
غزوهها و سریهها
در کتابهای با موضوع تاریخ اسلام، جنگهای پیامبر(ص) به دو دسته غَزْوَه و سَرِیّه تقسیم میشود.[۱۷] به جنگهایی که پیامبر(ص) در آن شرکت میکرد و فرماندهی آنها را به صورت مستقیم بر عهده داشت، غَزْوَه و به جنگهایی که پیامبر(ص) در آنها شرکت نداشت، بلکه دستهای را با تعیین فرمانده به منطقهای اعزام میکرد، سَرِیه میگویند.[۱۸] با این حال برخی محققان بر این باورند تعریف ذکر شده برای غزوه و سریه درست نیست؛ بلکه غزوه به جنگهای پیامبر گفته میشود که به صورت آشکار، با جنگجویان زیاد و با سازماندهی انجام شده است، ولی به جنگهای پیامبر که به صورت مخفیانه، با جنگجویان کم و بدون سازماندهی انجام شده باشد، سریه میگویند.[۱۹] این دو تعریف در مصداق غزوهها و سریهها اختلاف ندارد، زیرا طبق تعریق اخیر، پیامبر در عملیاتهایی که با تعداد نفرات اندک انجام میشود و هدف از آن علمیاتها، ایذائی یا شناسایی بوده است، شرکت نمیکرد.[۲۰]
جنگهای پیامبر در قرآن
در سورههایی از قرآن، مانند بقره، آلعمران، نساء، مائده، انفال، توبه، احزاب، فتح، حشر، صف و عادیات، به برخی جنگهای پیامبر اشاره شده است.[۲۱] با این حال تنها نام سه جنگ بدر،[۲۲] احزاب[۲۳] و حنین[۲۴] به صورت صریح در قرآن آمده است.[۲۵] به گفته شیخ طوسی، مؤلف تفسیر التبیان، با نازل شدن آیه ۳۹ سوره حج، برای نخستینبار به مسلمانان دستور جنگ صادر شد.[۲۶] با این حال به نظر علامه طباطبایی، مؤلف تفسیر المیزان، این دستور با نازل شدن آیه ۱۹۰ سوره بقره صورت پذیرفته است.[۲۷]
امدادهای غیبی
مطابق گزارش قرآن در برخی جنگها خداوند با امدادهای غیبی پیامبر را یاری کرده است:
- طبق آیات ۹ تا ۱۱ سوره انفال، خداوند در جنگ بدر سپاه اسلام را با گروهی از فرشتگان حمایت کرد و بر قلب دشمنان ترس انداخت و برای مدت کوتاهی مسلمانان را به خواب سبک و آرامشبخشى فرو بُرد تا روحشان آرام شود و در نهایت پیروز گردند.[۲۸]
- بر اساس آیه ۱۵۱ سوره آلعمران، با این که کفار در جنگ احد از اشتباه گروهی از مسلمانان استفاده کرده، پیروز شدند و میتوانستند با حمله به مدینه اسلام را ریشهکن سازند، اما به دلیل ترسی که خداوند در قلب آنها ایجاد کرد، از این کار منصرف شده، به مکه بازگشتند.[۲۹]
- بنا بر آیه ۹ سوره احزاب در جنگ احزاب، کفار مکه و قبایل اطراف متحد شدند تا با حمله به مدینه، پیامبر(ص) را به قتل برسانند و اسلام را نابود کنند، اما خداوند با فرستادن سپاه نامرئی و باد و طوفان مسلمانان را یاری نمود تا پیروز شوند.[۳۰]
- مطابق آیه ۲۶ سوره توبه در جنگ حنین به سبب مغرور شدن گروهی از سپاه اسلام، ابتدا کفار پیروز شدند، اما ناگهان خداوند سکینه و آرامش را بر قلب مؤمنان نازل کرد تا آنها دوباره آماده نبرد شده، پیروز شوند.[۳۱]
دفاعی یا ابتدایی
به نظر برخی اسلامشناسان، پیامبر(ص) هیچگاه آغاز کننده جنگی نبود و تمامی جنگها در پی نقض پیمان مشرکان و یا تحرکات نظامی آنان انجام گرفته است.[۳۲] همچنین به نظر محمدتقی مصباح یزدی، جهاد ابتدایی مصداقی از دفاع است؛ چون همانطور که دفاع از جان و زمین مسلمانها واجب است، دفاع از حق خدا نیز واجب است.[۳۳]
سیره پیامبر در جنگها
پیامبر(ص) اصول نظامی را در جنگ مراعات میکرد.[۳۴] او به انضباط نظامیان اهمیت میداد و هیچکس اجازه نداشت محل مأموریت خود را ترک کند.[۳۵] پیامبر فرماندهی جنگهای بزرگ و سرنوشتساز (مانند بدر، احد و خندق) را خود بر عهده میگرفت.[۳۶] مطابق آنچه در نهج البلاغه آمده، پیامبر در جنگها در خط مقدم جنگ بود و مسلمانان در سختیهای جنگ به پیامبر پناه میبردند.[۳۷] پیامبر برای به دست آوردن اطلاعات دشمت بسیار اهمیت میداد[۳۸] و در سپاه دشمن جاسوسانی را میگمارد و از افشا شدن اسرار سپاه مراقبت میکرد.[۳۹] موارد ذیل از سیرههای دیگر پیامبر در جنگ بهشمار آمده است:
- رعایت حقوق انسانی: به گفته برخی محققان، پیامبر در جنگها تلاش میکرد تا تلفات جانی و مالی را به حداقل برساند.[۴۰] از مُثلهکردن، از قطع درختان و از کشتن زنان، کودکان و سالمندان، در جنگ نهی میکرد.[۴۱] اگر زنان و کودکان نیز در جنگ علیه مسلمانان شرکت میکردند، باز هم دستور میداد تا حد ممکن آنها را نکشند.[۴۲] به گفته برخی محققان، برای نخستینبار در جهان، آییننامه اسیران و غیر نظامیان، در دین اسلام نوشته شد.[۴۳]
- دیپلماسی فعال در جنگ: پیامبر برای به دست آوردن موفقیتهای بیشتر، در کنار جنگ به دیپلماسی فعال نیز توجه داشت؛ ازاینرو با قدرتهای بیطرف پیماننامههای سیاسی بسته میشد تا هم از ملحق شدن آنها به دشمنان اصلی جلوگیری شود و هم از قدرت آنها برای تأمین نیازها بهره برده شود.[۴۴] پیامبر در مواردی که مذاکره و صلح کردن با دشمن را در راستای اهداف خود میدید، صلح میکرد و در غیر این صورت از مذاکره خودداری مینمود.[۴۵]
- تشکیل شورای جنگ[۴۶]: مانند تشکیل شورای جنگ برای مبارزه درون شهری یا برون شهری در جنگ احد[۴۷] و مشورت پیامبر در جنگ احزاب برای حفر خندق.[۴۸]
- تعیین جانشین در مدینه: پیامبر(ص) همیشه و در تمامی جنگها، هرگاه مدینه را ترک میکرد، فردی را جانشین خود قرار میداد.[۴۹]
- گذشت و بزرگواری: در فتح مکه، به سران قریش امان داد، در حالی که آنان پیامبر را از دیارش بیرون کرده و خویشاوندان و یارانش را کشته بودند.[۵۰]
- پرهیز از کشتار جمعی: پیامبر از مسموم کردن شهرها نهی میکرد.[۵۱]
شرکتکنندگان در جنگ
پیامبر هیچ مسلمانی را برای حاضر شدن در سپاه، مجبور نمیکرد[۵۲] و اگرچه از غیرمسلمانان سلاح میخرید، اما از نیروی انسانی آنها کمک نمیگرفت.[۵۳] گفته شده شرط سنی مسلمانان برای شرکت در جنگ، پانزده سال بود[۵۴] و پیامبر به افرادی که کمتر از پانزده سال داشت، اجازه شرکت در جنگها را نمیداد.[۵۵] در صورتی که جنگ، به افراد زیادی نیاز نداشت، پیامبر بسیج عمومی اعلام نمیکرد، ولی در مواردی که سپاه اسلام به نیروهای بیشتری نیاز داشت، با اعلام بسیج عمومی، همگان را (به غیر از افراد ناتوان) به جنگ فرا میخواند،[۵۶] ولی هیچگاه فردی را برای حضور در جنگ، مجبور نمیکرد.[۵۷] همچنین پیامبر از حضور افرادی که توان رزمی در جنگ نداشتند، جلوگیری میکرد.[۵۸] بر اساس پیماننامه بیعة الحرب، حفاظت از جان پیامبر، بر عهده مردم مدینه بود و در جنگهای پیامبر در خارج از مدینه، آنها وظیفهای نداشتند.[۵۹] بر این اساس تا پیش از جنگ بدر، تمامی سپاهیان پیامبر، از انصار بود، اما با آغاز جنگ بدر، مهاجران با ابراز تمایل به شرکت در جنگها، در جنگها حضور یافتند.[۶۰]
حضور زنان در جنگ
زنان نیز همانند مردان در جنگهای پیامبر حضور داشتند.[۶۱] مداوای مجروحان، رساندن آب به رزمندگان، تهیه غذا، جمعآوری و نگهداری تیرها و سایر سلاحها و انتقال مجروحان و شهدا به شهر از جمله کارهایی بود که بر عهده زنان بود.[۶۲] برخی از زنان مانند کعیبه بنت سعد و رفیده انصاریه نیز چادر اختصاصی داشتند که زخمیها و بیماران در جنگ، به خیمه آنها منتقل میشدند تا معالجه شوند.[۶۳]
در جنگ احد، چهارده نفر از زنان در جنگ اُحد شرکت داشتند که مجروحان را مداوا کرده، به سپاهیان، آب و غذا میدادند.[۶۴] از جمله این زنان میتوان به افرادی چون فاطمه زهرا(س)، عایشه، ام ایمن اشاره کرد.[۶۵] فاطمه زهرا(س) در جنگ احد با کمک امام علی(ع) زخمهای پیامبر را میبست.[۶۶] ام ایمن در جنگهای احد و خیبر حضور داشت.[۶۷] ام عطیه در جنگهای بسیاری شرکت کرد.[۶۸] بر اساس گزارشی که از او نقل شده، وی در هفت جنگ شرکت داشته است.[۶۹] ربیع بنت معوّذ نیز از زنانی بود که در جنگها همراه پیامبر بود.[۷۰] ام عماره نیز در جنگهای مختلفی چون احد، خیبر و حنین شرکت داشت و در کنار مردان میجنگید.[۷۱] او در جنگهای مختلفی زخمی شده بود و در جنگ احد هنگامی که مشرکان به پیامبر هجوم آوردند، با شمشیر از پیامبر دفاع میکرد.[۷۲] در جنگ خیبر نیز شش زن در سپاه پیامبر حضور داشتند.[۷۳]
تاکتیکها
پیامبر در برخی از جنگها (مانند غزوه خیبر[۷۵]) برای سازماندهی سپاهش، از سازماندهی خمیس استفاده میکرد.[۷۶] در این سازماندهی نیروها در پنج بخشِ طلایه، قلب، جناح راست، جناح چپ و پشتیبانی آرایش جنگی میگرفتند.[۷۷] یکی از تاکتیکهای پیامبر در جنگها، آغاز جنگ در خاک دشمن بود تا تمام خسارتهای جنگ را متوجه دشمن سازد.[۷۸] در مواردی، سپاه اسلام از بیراههها حرکت داده میشد تا نیروهای اطلاعاتی دشمن از اهداف آنان آگاه نشوند.[۷۹] در مواردی پیامبر با شنیدن خبر تجمع دشمنان برای حمله به مسلمانها، در حملاتی غافلگیرانه اجتماع آنان را از بین میبرد و از وقوع جنگی بزرگتر جلوگیری میکرد.[۸۰] بهکارگیری تاکتیک فریب از دیگر روشهای پیامبر در جنگ بود.[۸۱] پیامبر در جنگ خیبر، ابتدا سپاه را به سوی غطفان حرکت داد، سپس گروه کوچکی را به سوی آنان روانه کرد و خود با نیروهای اصلی سپاه به سمت خیبر تغییر مسیر داد. با این کار، اهل غطفان و خیبر هر دو غافلگیر شدند و از یاری یکدیگر بازماندند.[۸۲] در برخی جنگها برای ناکام گذاشتن دشمن، از جنگ روانی استفاده میشد؛[۸۳] مثلا در جنگ حمراء الاسد شبها در ۵۰۰ نقطه آتش روشن میشد تا دشمنان با دیدن آتشها بترسند؛[۸۴] چنانکه در فتح مکه، عباس بن عبدالمطّلب به دستور پیامبر، ابوسفیان را به ابتدای یک وادی برد تا از آنجا خیل عظیم مسلمانها را ببیند[۸۵] و فکر هرگونه مقاومتی را از سر بیرون کرده، فتح مکه بدون جنگ به انجام رسد.[۸۶] پیامبر در جنگهای مختلفی، از اصل غافلگیری استفاده میکرد؛ مثلا بنیقریظه را در زمان درگیری، اهل خیبر را در محل درگیری، و احزاب مشرکان را در تکنیک درگیری غافلگیری کرد.[۸۷]
منابع و تجهیزات جنگ
پس از نیرو گرفتن حکومت اسلام، پیامبر وظیفه تأمین منابع و تجهیزات جنگ را خود بر عهده گرفت، ولی در سالهای نخستین هجرت پیامبر به مدینه، منابع و تجهیزات لازم برای جنگ از سوی شرکتکنندگان در جنگ، ثروتمندان و مردم تأمین میشد.[۸۸] مثلا پیامبر به سعد بن زید دستور داد همراه با اسیران بنیقریظه به نجد بروند، تا برای سپاه اسلام، اسب و اسلحه تهیه کنند.[۸۹] همچنین در جنگ تبوک که برخی صحابه از پیامبر خواستند مرکب و توشه جنگ در اختیار آنها گذاشته شود، تا از فضیلت جهاد بازنمانند، پیامبر دستور داد تا خواسته آنها تأمین شود.[۹۰]
پیامبر با قبائل مختلفی پیماننامههایی نوشته بود که بتواند سلاح و مایحتاج سپاه را از آنان خریداری کند.[۹۱] همچنین پیامبر(ص) در مواردی وسایل مورد نیاز سپاه خود را از برخی قبایل عاریه میکرد.[۹۲] مسلمانان در برخی جنگها از سلاحهای کارآمدتری مانند منجنیق[۹۳] و دَبّابه (نوعی ارابه جنگی که برای از بین بردن دیوارها از آن استفاده میشد[۹۴]) استفاده میکردند.[۹۵]
منابع
- آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، چ ششم، ۱۳۷۸ش.
- بن مکرم، ابوالفضل جمال الدین محمد، لسان العرب٬ بیروت، دار صادر، بیتا.
- رازی، ابوحاتم، أعلام النبوة، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، چ۲، ۱۳۸۱ش.
- رضوانی، علی اصغر، اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، قم، مسجد مقدس جمکران، چ۳، ۱۳۸۶ش.
- حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحبیة، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۲۰۰۶م.
- قوام وشنوهای، شیخ محمد، حیاة النبی و سیرته، اسوه، قم، چ۲، ۱۴۲۴ق.
- صالحی نجفآبادی، نعمتالله، جهاد در اسلام، تهران، نی، ۱۳۸۲ش.
- میرشریفی، علی، درسنامه آشنایی با تاریخ پیامبر اسلام، تهران، مشعر، ۱۳۸۹ش.
- نصیری، محمد، تاریخ پیامبر اسلام، قم، نشر معارف، چاپ نوزدهم، ۱۳۸۳ش.
- هوشیار، فریناز، و دیگران، «بازتاب جنگهای پیامبر(ص) در کتابهای تاریخ اسلام ایران از سال ۱۳۵۸ش تا کنون»، در فصلنامه علمی پژوهشی تاریخ، شماره ۶۵، تیر ۱۴۰۱ش،
- وَتَر، محمد ضاهر، فن الحرب الاسلامی فی عهد الرسول(ص)، دمشق، دار الفکر، بیتا.
- عبدالشافی، محمد عبداللطیف، السیرة النبویة و التاریخ الاسلامی، قاهره، دار السلام، ۱۴۲۸ق.
- علیخانی، علیاکبر، «تحلیل سیاسی جنگهای پیامبر اکرم راهبردی برای امروز»، در پژوهشنامه علوم سیاسی، شماره ۷، تابستان ۱۳۸۶ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، جنگ و جهاد در قرآن، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۴ش.
- منتظری، حسینعلی، حکومت دینی و حقوق انسان، قم، ارغوان دانش، ۱۳۸۷ش.
- فیروزی، سعید، و حسینی، سید هدایتالله، «بررسی اهمیت اصل غافلگیری در جنگهای پیامبر اکرم(ص) و کاربرد آن در عصر حاضر»، در دو فصلنامه پژوهشهای علوم نظامی، شماره ۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۹ش.
- جلیلی، سعید، سیاست خارجی پیامبر(ص)، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
- ↑ معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۲.
- ↑ قائدان، «سازماندهی جنگی در غزوات عصر پیامبر»، ص۷۵.
- ↑ معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سیمای معصومین در اندیشه امام خمینی، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۲.
- ↑ قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۲۳.
- ↑ صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ۱۱۹.
- ↑ قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۳۵.
- ↑ قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۷.
- ↑ عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۷.
- ↑ عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۸-۱۲.
- ↑ عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۱۷-۲۹.
- ↑ عبدالمحمدی، و اکبری، «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر(ص)»، ص۱۳-۱۴.
- ↑ صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ۱۳۷.
- ↑ علیخانی، «تحلیل سیاسی جنگهای پیامبر اکرم راهبردی برای امروز» ص۷۱.
- ↑ علیخانی، «تحلیل سیاسی جنگهای پیامبر اکرم راهبردی برای امروز» ص۷۱.
- ↑ نصیری، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۷۶.
- ↑ قائدان، «مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۱۵.
- ↑ سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۶.
- ↑ سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۶.
- ↑ قائدان، «سازماندهی جنگی در غزوات عصر پیامبر»، ص۷۹-۸۰.
- ↑ قائدان، «سازماندهی جنگی در غزوات عصر پیامبر»، ص۸۰.
- ↑ مصباح یزدی، جنگ و جهاد در قرآن، ۱۳۹۴ش، ص۱۱۸.
- ↑ سوره آلعمران، آیه ۱۲۳.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۲۲.
- ↑ سوره توبه، آیه ۲۵.
- ↑ مصباح یزدی، جنگ و جهاد در قرآن، ۱۳۹۴ش، ص۱۱۷.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۷، ص۱۲۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۰.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۰۳-۱۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۲۵-۱۲۶، طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۳.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۲۱۶-۲۱۸.
- ↑ مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۳۸-۳۴۱.
- ↑ منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۳۸۷ش، ص۶۸-۶۹؛ صالحی نجف آبادی، جهاد در اسلام، ۱۳۸۲ش. ص۳۴.
- ↑ مصباح یزدی، جنگ و جهاد در قرآن، ۱۳۹۴ش، ص۱۴۸-۱۵۱.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، جنگهای پیامبر اعظم(ص)، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۰.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، جنگهای پیامبر اعظم(ص)، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۰.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، جنگهای پیامبر اعظم(ص)، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۸.
- ↑ نهجالبلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۰.
- ↑ وتر، فن الحرب الاسلامی فی عهد الرسول(ص)، دار الفکر، ص۱۴۳.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، جنگهای پیامبر اعظم(ص)، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۰.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، جنگهای پیامبر اعظم(ص)، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۹.
- ↑ هوشیار و دیگران، «بازتاب جنگهای پیامبر(ص) در کتابهای تاریخ اسلام ایران از سال ۱۳۵۸ش تا کنون»، ص۸۲.
- ↑ جلیلی، سیاست خارجی پیامبر(ص)، ۱۳۷۴ش، ص۱۰۵-۱۰۶.
- ↑ جلیلی، سیاست خارجی پیامبر(ص)، ۱۳۷۴ش، ص۱۱۲-۱۱۴.
- ↑ تقیزاده اکبری، «روش فرماندهی پیامبر اعظم(ص)»، ص۱۵.
- ↑ نگاه کنید به: واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۱.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۷۷.
- ↑ عبدالشافی، السیرة النبویة و التاریخ الاسلامی، ۱۴۲۸ق، ص۱۵۳.
- ↑ تقیزاده اکبری، «روش فرماندهی پیامبر اعظم(ص)»، ص۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۸.
- ↑ صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ۱۲۹.
- ↑ صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ۱۲۷.
- ↑ صادقی، «اصول حقوق جنگ در سیره نبوی»، ۱۳۱.
- ↑ نگاه کنید به: بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۹، ص۳۷.
- ↑ قائدان، «مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۱۳.
- ↑ قائدان، «مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۱۵.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، جنگهای پیامبر اعظم(ص)، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۰.
- ↑ قائدان، «مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۱۲.
- ↑ قائدان، «مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۱۲.
- ↑ جلالی کندری، «حضور نظامی زنان در صدر اسلام»، ص۱۰۸.
- ↑ جلالی کندری، «حضور نظامی زنان در صدر اسلام»، ص۱۰۸؛ برای نمونه نگاه کنید به: بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴،ص۲۴.
- ↑ نگاه کنید به: ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۲۶-۲۲۷؛ ابنحجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۹۷؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۳۸؛ ابنحجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۱۳۵-۱۳۶.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.
- ↑ ابنحجاج، صحیح مسلم، دار الإحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۴۱۶.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۸۰.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۴۷.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۳۳۳.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۳۷؛ ابنحجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۳۰۳-۳۰۵.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۳۰۳.
- ↑ ابناثیر،اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳۳۴.
- ↑ ذیلابی، «جنگ، از صدر اسلام تا پایان خلافت عباسی»، ص۶۳.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱.
- ↑ قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۲۶.
- ↑ قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۲۶.
- ↑ خطاب، الرسول القائد، ۱۴۲۲ق، ص۲۰۸.
- ↑ خطاب، الرسول القائد، ۱۴۲۲ق، ص۲۰۳.
- ↑ تقیزاده اکبری، «روش فرماندهی پیامبر اعظم(ص)»، ص۱۷-۱۸.
- ↑ تقیزاده اکبری، «روش فرماندهی پیامبر اعظم(ص)»، ص۱۸-۱۹.
- ↑ خطاب، الرسول القائد، ۱۴۲۲ق، ص۴۵۲-۴۵۳.
- ↑ تقیزاده اکبری، «روش فرماندهی پیامبر اعظم(ص)»، ص۱۹.
- ↑ ابنسید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۵۴.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۴۰۳-۴۰۴.
- ↑ خطاب، الرسول القائد، ۱۴۲۲ق، ص۳۳۷.
- ↑ فیروزی، و حسینی، «بررسی اهمیت اصل غافلگیری در جنگهای پیامبر اکرم(ص) و کاربرد آن در عصر حاضر»، ص۱۹۶-۲۰۰.
- ↑ قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۱۶-۱۷.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۲۴.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۹۴.
- ↑ قائدان، مدیریت و رهبری پیامبر اکرم(ص) در عرصههای نظامی»، ص۱۸؛ برای نمونه نگاه کنید به: بلاذری، فتوح البلدان، ص۷۱؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۳۶۷.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۲۰.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰.
- ↑ صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۱۰.
- ↑ نگاه کنید به: یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۱۲.