پرش به محتوا

تسنن دوازده‌امامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۰: خط ۱۰:


== تعریف و جایگاه ==
== تعریف و جایگاه ==
تسنن دوازده‌امامی گرایشی مذهبی در اهل‌سنت است که ضمن اعتقاد به [[خلفای سه‌گانه]]، به مقام ولایت [[ائمه شیعه(ع)]] و [[چهارده معصوم|چهارده معصوم(ع)]] هم ارادت و اعتقاد دارد.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵؛ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۲؛ دانش پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref> تسنن دوازده‌امامی را یکی از دلایل اصلی رواج [[شیعه|تشیع]] در شرق جهان اسلام، به‌خصوص ایران، از قرن ششم قمری به بعد می‌دانند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> هچنین گسترش تسنن دوازده‌امامی در ایرانِ قرن هفتم و هشتم را زمینه اصلی پیدایش دولت شیعی صفویه قلمداد می‌کنند<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.</ref> و می‌گویند یکی از تحولات فکری و مذهبی مهم در ایران و از عوامل کاهش درگیری‌های مذهبی میان شیعیان و [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، پس از قرن هفتم بوده است.<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۴.</ref>
تسنن دوازده‌امامی گرایشی مذهبی در [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] است که ضمن اعتقاد به [[خلفای سه‌گانه]]، به مقام ولایت [[ائمه شیعه(ع)]] و [[چهارده معصوم|چهارده معصوم(ع)]] هم ارادت و اعتقاد دارد.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵؛ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۲؛ دانش پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref> تسنن دوازده‌امامی را یکی از دلایل اصلی رواج [[شیعه|تشیع]] در شرق جهان اسلام، به‌خصوص ایران، از قرن ششم قمری به بعد می‌دانند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> هچنین گسترش تسنن دوازده‌امامی در ایران را زمینه اصلی پیدایش دولت شیعی [[صفویان|صفویه]] قلمداد می‌کنند<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.</ref> و می‌گویند یکی از تحولات فکری و مذهبی مهم در ایران و از عوامل کاهش درگیری‌های مذهبی میان شیعیان و [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، پس از قرن هفتم بوده است.<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۴.</ref>


== اصطلاح‌شناسی ==
== اصطلاح‌شناسی ==
[[پرونده:کتاب فتوح المجاهدین.png|بندانگشتی|استفاده از عبارت سنی دوازده‌امامی در متن کتاب مجهول‌المؤلفِ فُتوحُ المجاهدین فی رَدِّ المُتَدَلِّسین، در اواخر [[صفویان|دولت صفویه]] (۱۰۹۰ق)|250x250پیکسل]]
[[پرونده:کتاب فتوح المجاهدین.png|بندانگشتی|استفاده از عبارت سنی دوازده‌امامی در متن کتاب مجهول‌المؤلفِ فُتوحُ المجاهدین فی رَدِّ المُتَدَلِّسین، در اواخر [[صفویان|دولت صفویه]] (۱۰۹۰ق)|250x250پیکسل]]
اصطلاح تسنن دوازده‌امامی عنوانی جدید در تاریخ‌پژوهی ایران قلمداد شده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳؛ رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.  </ref> گفته شده این عنوان در منابع تاریخی، از جمله در منابع تاریخی قرن هفتم تا دهم قمری نیامده است؛<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.</ref> اما برخی محققان، در یک نسخه خطی، نشانی به دست داده‌اند از وجود و رواج این اصطلاح در اواخر [[صفویان|دوره صفویه]] (۱۰۹۰ق) .<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۳.</ref>  
اصطلاح تسنن دوازده‌امامی عنوانی جدید در تاریخ‌پژوهی ایران قلمداد شده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳؛ رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.  </ref> گفته شده این عنوان در منابع تاریخی نیامده است؛<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.</ref> اما برخی محققان، در نسخه‌ای خطی، نشانی به دست داده‌اند از وجود و رواج این اصطلاح در اواخر [[صفویان|دوره صفویه]] (۱۰۹۰ق) .<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۳.</ref>  


به‌کارگیری و تبیین این اصطلاح به مقاله‌ای از [[محمدتقی دانش‌پژوه]] (۱۲۹۰-۱۳۷۵ش)، محقق و نسخه‌شناس ایرانی، در [[سال ۱۳۴۴ هجری شمسی|سال ۱۳۴۴ش]] نسبت داده شده است؛<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref> اما می‌گویند ترویج و تبیین گستردهٔ این عنوان، در آثار [[رسول جعفریان]] به اوج رسیده است.<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱؛ کریمی، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.</ref>
به‌کارگیری و تبیین این اصطلاح به مقاله‌ای از محمدتقی دانش‌پژوه (۱۲۹۰-۱۳۷۵ش)، محقق و نسخه‌شناس ایرانی، در [[سال ۱۳۴۴ هجری شمسی|سال ۱۳۴۴ش]] نسبت داده شده است.<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref> اما می‌گویند ترویج و تبیین گستردهٔ این عنوان، در آثار [[رسول جعفریان]] صورت گرفته است.<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱؛ کریمی، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.</ref>


== بستر پیدایش ==
== بستر پیدایش ==
[[پرونده:کتاب مجمل التواریخ و القصص.jpg|بندانگشتی|کتاب مجمل التواریخ و القصص از اولین آثاری که در آن گرایش تسنن دوازده‌امامی دیده شده است.|226x226px]]
[[پرونده:کتاب مجمل التواریخ و القصص.jpg|بندانگشتی|کتاب مجمل التواریخ و القصص از اولین آثاری که در آن گرایش تسنن دوازده‌امامی دیده شده است.|226x226px]]
[[رسول جعفریان]] نوشته است بستر پیدایش تسنن دوازده‌امامی، در قرون نخستین اسلامی و در تقابل میان اهل‌سنت عثمانی‌مذهب فراهم شده است که قائل به عدم مشروعیت [[خلافت امام علی(ع)]] بودند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.</ref> در مقابل عثمانیه، افرادی از اهل‌سنت تلاش می‌کردند [[فضایل امام علی(ع)|فضائل امام علی(ع)]] و سایر [[اهل‌بیت(ع)]] را منتشر کنند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.</ref> در کتاب‌های رجالی متقدمِ اهل‌سنت، از آنان با عنوان «سنیان مُتَشَیِّع» یا «سنیان متهم به تشیع» یاد شده است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.</ref>   
به نوشته رسول جعفریان، بستر پیدایش تسنن دوازده‌امامی، در قرون نخستین اسلامی و در تقابل با اهل‌سنت عثمانی‌مذهب فراهم شده است که قائل به عدم مشروعیت [[خلافت امام علی(ع)]] بودند؛<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.</ref> به این صورت که در مقابل عثمانیه، افرادی از اهل‌سنت تلاش می‌کردند [[فضایل امام علی(ع)]] و سایر [[اهل‌بیت(ع)]] را منتشر کنند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.</ref> در کتاب‌های رجالی متقدمِ اهل‌سنت، از این افراد، با عنوان «سنیان مُتَشَیِّع» یا «سنیان متهم به تشیع» یاد شده است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.</ref>   


به عقیده جعفریان، تلاش عقیدتی این گروه از اهل‌سنت موجب شد با زوال قدرت [[اصحاب حدیث|اهل‌حدیث]] حنبلی‌مذهب در [[جهان اسلام]]، مقارن با قرن ششم هجری، تعدیلی در مذهب تسنن ایجاد شود.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref> این تعدیل، با محوریت [[مودت اهل‌بیت(ع)|محبت اهل‌بیت(ع)]]، موجب نگارش کتاب‌هایی درباره فضایل اهل‌بیت(ع) در میان اهل‌سنت شد.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.</ref> از جمله افرادی که در این زمینه نقش داشتند، چهره‌های مذهبی و علمی مؤثری چون [[احمد بن حنبل]] ([[سال ۱۶۴ هجری قمری|۱۶۴]]- [[سال ۲۴۱ هجری قمری|۲۴۱ق]]) از [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|فقهای چهارگانه اهل سنت]]  و محمد بن جریر طبری (درگذشت ۳۱۰ق) بودند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref>   
به عقیده جعفریان، تلاش عقیدتی این گروه از اهل‌سنت موجب شد مقارن با قرن ششم قمری، تعدیلی در مذهب تسنن ایجاد شود.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref> این تعدیل، با محوریت [[مودت اهل‌بیت(ع)|محبت اهل‌بیت(ع)]]، موجب نگارش کتاب‌هایی درباره فضایل اهل‌بیت(ع) در میان اهل‌سنت شد.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.</ref> از جمله افرادی که در این زمینه نقش داشتند، چهره‌های مذهبی و علمی مؤثری چون [[احمد بن حنبل]] ([[سال ۱۶۴ هجری قمری|۱۶۴]]- [[سال ۲۴۱ هجری قمری|۲۴۱ق]]) از [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|فقهای چهارگانه اهل سنت]]  و محمد بن جریر طبری (درگذشت ۳۱۰ق) بودند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref>   


برخی دیگر از زمینه‌های پیدایش تسنن دوازده‌امامی چنین بیان شده است: سقوط [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]]،<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۵-۱۵۶؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.</ref> تسامح مذهبی [[ایلخانان مغول]]<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۵۱ش، ۲۰۳-۲۰۴؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۶.</ref> و امیران تیموری،<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۹-۱۶۱.</ref> رشد [[تصوف]] و مرجعیت‌یافتن صوفیان،<ref>امینی‌زاده و رنجبر، «تسنن دوازده‌امامی خراسان در سده‌های هشتم و نهم هجری زمینه‌ها و علل»، ص۶۶.</ref> و نزدیک‌شدن تصوف و تشیع به هم.<ref>الشیبی، تشیع و تصوف،‌ ۱۳۸۷ش، ص۱۴۳-۱۴۶؛ جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۷۶۰-۷۶۷؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۷.</ref>
برخی دیگر از زمینه‌های پیدایش تسنن دوازده‌امامی چنین بیان شده است: سقوط [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]]،<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۵-۱۵۶؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.</ref> تسامح مذهبی [[ایلخانان مغول]]<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۵۱ش، ۲۰۳-۲۰۴؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۶.</ref> و امیران تیموری،<ref>رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۹-۱۶۱.</ref> رشد [[تصوف]] و مرجعیت‌یافتن صوفیان،<ref>امینی‌زاده و رنجبر، «تسنن دوازده‌امامی خراسان در سده‌های هشتم و نهم هجری زمینه‌ها و علل»، ص۶۶.</ref> و نزدیک‌شدن تصوف و تشیع به هم.<ref>الشیبی، تشیع و تصوف،‌ ۱۳۸۷ش، ص۱۴۳-۱۴۶؛ جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۷۶۰-۷۶۷؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۷.</ref>


محل رواج این گرایش را ابتدا در [[ایران]] و [[هند]] و پس از آن، در قسمت شرقی [[خراسان بزرگ]] و سرزمین‌های [[خلافت عثمانی]] می‌دانند.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> گفته‌اند دوره پیدایش این گرایش، در ایران، حدود قرن ششم قمری بوده<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۲؛ جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۷-۳۳.</ref> و تشکیل [[صفویان|دولت صفویه]] موجب زوال این رویکرد شده است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.</ref>
دوره پیدایش این گرایش در ایران را حدود قرن ششم قمری می‌دانند<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۲؛ جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۷-۳۳.</ref> و می‌گویند تشکیل [[صفویان|دولت صفویه]] موجب زوال این رویکرد شده است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.</ref> این گرایش ابتدا در [[ایران]] و [[هند]] و پس از آن، در قسمت شرقی [[خراسان بزرگ]] و سرزمین‌های [[خلافت عثمانی]] رواج یافته است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref>  


== تسنن دوازده‌امامی در قلمرو سیاست ==
== تسنن دوازده‌امامی در قلمرو سیاست ==
{{نقل قول یک طبقه|<small>'''حمدالله مستوفی، از مورخان با گرایش تسنن دوازده‌امامی، در تاریخ گزیده''':</small>{{سخ}}فصل سیوم از باب سیوم در ذکر تمامی ائمه معصومین، رضوان الله علیهم اجمعین، که حجة الحق علی الخلق بودند... ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحقْ ایشان بودند، تبرک را از احوال ایشان شمه‌ای بر سبیل ایجاز ایراد می‌رود.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref>|عرض=۳۰٪|تراز=چپ}}
{{نقل قول یک طبقه|<small>'''حمدالله مستوفی، از مورخان با گرایش تسنن دوازده‌امامی، در تاریخ گزیده''':</small>{{سخ}}فصل سیوم از باب سیوم در ذکر تمامی ائمه معصومین، رضوان الله علیهم اجمعین، که حجة الحق علی الخلق بودند... ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحقْ ایشان بودند، تبرک را از احوال ایشان شمه‌ای بر سبیل ایجاز ایراد می‌رود.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref>|عرض=۳۰٪|تراز=چپ}}
به گفته برخی تاریخ‌نویسان، تحول مذهبی [[ایران|ایرانیان]] از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازده‌امامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۰.</ref> اینان گزارش می‌دهند که حکومت‌هایی با رویکرد تسنن دوازده‌امامی، در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری وجود داشته‌اند.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref>
به گفته برخی تاریخ‌نویسان، تحول مذهبی [[ایران|ایرانیان]] از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازده‌امامی، در قلمرو سیاست و قدرت اتفاق افتاده است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۰.</ref> اینان گزارش می‌دهند که حکومت‌هایی با رویکرد تسنن دوازده‌امامی، در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری وجود داشته‌اند.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref>


پیش از این هم، در قرن هشتم و در میان حکومت‌های پرشمار محلی در ایران و [[عراق]]، نشانه‌هایی از وجود این گرایش برشمرده شده؛ از جمله حاکمان نخستینِ حکومت [[سربداران]]<nowiki/>چنین گرایشی داشتند.<ref>اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۸۲-۹۲.</ref>   
پیش از این هم، در قرن هشتم و در میان حکومت‌های پرشمار محلی در ایران و [[عراق]]، نشانه‌هایی از وجود این گرایش برشمرده شده است؛ از جمله حاکمان نخستینِ حکومت [[سربداران]] چنین گرایشی داشتند.<ref>اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۸۲-۹۲.</ref>   


در قرن نهم قمری، [[سلطان حسین بایقرا]]، از حاکمان تیموری گرایش تسنن دوازده‌امامی داشت و می‌خواست به نام [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] خطبه بخواند که [[عبدالرحمن جامی]]<ref>سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.</ref> و [[امیر علیشیر نوایی]] او را از این کار منع کردند.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو در سکه‌هایی که ضرب کرد در یک روی سکه عبارت «[[علی ولی الله]]» و در سوی دیگر نام [[خلفای راشدین]] حک شده بود.<ref>مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.</ref> این کار را نشانه گرایش حکومت او به تسنن دوازده‌امامی قلمداد کرده‌اند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۲.</ref>   
در قرن نهم قمری، [[سلطان حسین بایقرا]]، از حاکمان تیموری گرایش تسنن دوازده‌امامی داشت و می‌خواست به نام [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] خطبه بخواند که [[عبدالرحمن جامی]]<ref>سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.</ref> و [[امیر علیشیر نوایی]] او را از این کار منع کردند.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو سکه‌هایی ضرب کرد که در یک رویشان، عبارت «[[علی ولی الله]]» و در روی دیگرشان نام [[خلفای راشدین]] حک شده بود.<ref>مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.</ref> این کار را نشانه گرایش حکومت او به تسنن دوازده‌امامی قلمداد کرده‌اند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۲.</ref>   


پیشینه مذهبی [[صفویان]] نیز، در بستر حرکت از تسنن به تسنن دوازده‌امامی و پس از آن به [[شیعه|تشیع]] ترسیم شده است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.</ref>
سیر مذهبی [[صفویان]] نیز این‌گونه ترسیم شده که آنها ابتدا [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] بودند، سپس تسنن دوازده‌امامی داشتند و پس از آن به مذهب [[شیعه]] درآمدند.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.</ref>


== تسنن دوازده‌امامی در قلمرو فرهنگ ==
== تسنن دوازده‌امامی در قلمرو فرهنگ ==
خط ۴۶: خط ۴۶:
* ابومحمد عبدالعزیز بن محمد حَنبَلی جُنابذی (درگذشت: ۶۱۱ق) کتاب مَعالِمُ العِترةِ النَّبویة و مَعارِفُ اَهلِ البَیت الفاطمیةِ العلویه را در شرح حال [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] تا [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام یازدهم(ع)]] نوشته است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.</ref>
* ابومحمد عبدالعزیز بن محمد حَنبَلی جُنابذی (درگذشت: ۶۱۱ق) کتاب مَعالِمُ العِترةِ النَّبویة و مَعارِفُ اَهلِ البَیت الفاطمیةِ العلویه را در شرح حال [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] تا [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام یازدهم(ع)]] نوشته است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.</ref>


* محمد بن یوسف گنجی شافعی (درگذشت: ۶۵۸ق) [[کفایة الطالب فی مناقب علی بن ابی‌طالب (کتاب)|کِفایةُ الطّالب]] را درباره فضایل امام علی(ع) و [[اهل‌بیت(ع)]] نگاشته است.<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۸.</ref>
* محمد بن یوسف گنجی شافعی (درگذشت: ۶۵۸ق) [[کفایة الطالب فی مناقب علی بن ابی‌طالب (کتاب)|کِفایةُ الطّالب]] را درباره فضایل امام علی(ع) و [[اهل‌بیت(ع)]] نگاشته است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۸.</ref>
*[[حمدالله مستوفی]] (درگذشت: بعد از ۷۵۰ق) در [[تاریخ گزیده]]، شرح حال خلفا را با ائمه(ع) در پیِ هم آورده و از امامان شیعه با عنوان «ائمه معصومین»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> و «حُجَّةُ الحَقِّ عَلَی الخلق»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> یاد کرده است.<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۲-۸۴۳.</ref>
*[[حمدالله مستوفی]] (درگذشت: بعد از ۷۵۰ق) در [[تاریخ گزیده]]، شرح حال خلفا را با ائمه(ع) در پیِ هم آورده و از امامان شیعه با عنوان «ائمه معصومین»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> و «حُجَّةُ الحَقِّ عَلَی الخلق»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> یاد کرده است.<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۲-۸۴۳.</ref>
*شمس‌الدین محمد زَرَندی حَنَفی (درگذشت: حدود ۷۵۰ق) در [[نظم درر السمطین (کتاب)|نَظْمُ دُرَرِ السِّمْطَیْن]] و [[معارج الوصول الى معرفة فضل آل الرسول (کتاب)|مَعارجُ الوُصول إلی مَعرفَة فَضل آلِ الرّسول]].<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref>
*شمس‌الدین محمد زَرَندی حَنَفی (درگذشت: حدود ۷۵۰ق) در [[نظم درر السمطین (کتاب)|نَظْمُ دُرَرِ السِّمْطَیْن]] و [[معارج الوصول الى معرفة فضل آل الرسول (کتاب)|مَعارجُ الوُصول إلی مَعرفَة فَضل آلِ الرّسول]].<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref>
* [[خواجوی کرمانی]] (درگذشت ۷۵۳ق) در اشعارش، در عین اظهار برائت از [[شیعه|تشیع]]، دوازده امام(ع) را مدح کرده است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۷.</ref>
* [[خواجوی کرمانی]] (درگذشت ۷۵۳ق) در اشعارش، در عین اظهار برائت از [[شیعه|تشیع]]، دوازده امام(ع) را مدح کرده است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۷.</ref>
*[[عبدالرحمن جامی]] (۸۱۷-۸۹۸ق)، شاعر حنفی و صوفی نقشبندی، که در آثارش به شیعیان خوش‌بین نیست، به [[امامان شیعه|ائمه شیعه‌(ع)]] اظهار علاقه می‌کند.<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۹؛ مایل هروی، شیخ عبدالرحمن جامی، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۴-۱۲۲.</ref>  
*[[عبدالرحمن جامی]] (۸۱۷-۸۹۸ق)، شاعر حنفی و صوفی نقشبندی، که در آثارش به شیعیان خوش‌بین نیست، به [[امامان شیعه|ائمه شیعه‌(ع)]] اظهار علاقه می‌کند.<ref>مایل هروی، شیخ عبدالرحمن جامی، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۴-۱۲۲.</ref>
*[[ملا حسین واعظ کاشفی|ملاحسین واعظ کاشفی]] (درگذشت ۹۱۰ق) در اکثر آثارش<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴-۸۴۶.</ref> از جمله [[روضة الشهداء (کتاب)|روضة الشهداء]] که نشانه‌ای از رواج [[سوگواری محرم|عزاداری امام حسین(ع)]] در بین سنیان دوازده‌امامی قلمداد شده است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref>   
*[[ملا حسین واعظ کاشفی|ملاحسین واعظ کاشفی]] (درگذشت ۹۱۰ق) در اکثر آثارش<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴-۸۴۶.</ref> از جمله [[روضة الشهداء (کتاب)|روضة الشهداء]] که نشانه‌ای از رواج [[سوگواری محرم|عزاداری امام حسین(ع)]] در بین سنیان دوازده‌امامی قلمداد شده است.<ref>جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref>   
*فضل‌الله بن روزبهان خُنْجی شافعی (درگذشت ۹۳۰ق) در [[وسیلة الخادم الی المخدوم (کتاب)|وسیلةُ الخادمِ الی المَخدوم]] که در شرح صلوات چهارده معصوم(ع) نگاشته است.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵-۲۵۶؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۳-۴۰.</ref>
*فضل‌الله بن روزبهان خُنْجی شافعی (درگذشت ۹۳۰ق) در [[وسیلة الخادم الی المخدوم (کتاب)|وسیلةُ الخادمِ الی المَخدوم]] که در شرح صلوات چهارده معصوم(ع) نگاشته است.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵-۲۵۶.</ref>
*شمس‌الدین محمد بن طولون (درگذشت ۹۵۳ق)، در [[الائمة الاثنا عشر‌ (کتاب)|اَلشّذَراتُ الذّهَبیة فی تَراجِم الاَئمةِ الاِثنیٰ عَشَر عِندَ الاِمامیه]].<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.</ref>
*شمس‌الدین محمد بن طولون (درگذشت ۹۵۳ق)، در [[الائمة الاثنا عشر‌ (کتاب)|اَلشّذَراتُ الذّهَبیة فی تَراجِم الاَئمةِ الاِثنیٰ عَشَر عِندَ الاِمامیه]].<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.</ref>
*شهاب‌الدین احمد بن حَجَر هَیتَمی‌ شافعی (۹۰۹-۹۷۴ق) در [[الصواعق المحرقة (کتاب)|اَلصَّواعِقُ المُحرِقَة]]، که در رد شیعه نگاشته شده، به فضائل اهل‌بیت(ع) پرداخته است.<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.</ref>
*شهاب‌الدین احمد بن حَجَر هَیتَمی‌ شافعی (۹۰۹-۹۷۴ق) در [[الصواعق المحرقة (کتاب)|اَلصَّواعِقُ المُحرِقَة]]، که در رد شیعه نگاشته شده، به فضائل اهل‌بیت(ع) پرداخته است.<ref>دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref>
*جمال‌الدین عبدالله بن محمد شبراوی شافعی (۱۰۹۲- ۱۱۷۲ق) در [[الاتحاف بحب الاشراف (کتاب)|الاِتْحاف بِحُبّ الاَشْراف]].<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.</ref>
*جمال‌الدین عبدالله بن محمد شبراوی شافعی (۱۰۹۲- ۱۱۷۲ق) در [[الاتحاف بحب الاشراف (کتاب)|الاِتْحاف بِحُبّ الاَشْراف]].<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.</ref>
*سلیمان بن ابراهیم قُنْدوزی حنفی (۱۲۲۰-۱۲۹۴ق) در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع المودة]].<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.</ref>
*سلیمان بن ابراهیم قُنْدوزی حنفی (۱۲۲۰-۱۲۹۴ق) در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع المودة]].<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.</ref>
*مؤمن بن حسن شَبْلَنْجی شافعی (۱۲۵۰-۱۳۰۸ق) در [[نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار (کتاب)|نور الابصار]].<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.</ref>
*مؤمن بن حسن شَبْلَنْجی شافعی (۱۲۵۰-۱۳۰۸ق) در [[نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار (کتاب)|نور الابصار]].<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۷

تسنن دوازده‌امامی گرایشی مذهبی در اهل‌سنت که اعتقاد به خلفای نخستین را با ارادت و اعتقاد به مقام ولایت ائمه شیعه(ع) درهم آمیخته‌اند. دوره رواج این گرایش را از قرن ششم تا تأسیس صفویه در قرن دهم قمری دانسته‌اند. محل رواج این گرایش را ابتدا در ایران و هند و پس از آن در قسمت شرقی خراسان بزرگ و سرزمین‌های خلافت عثمانی برشمرده‌اند. اصطلاح تسنن دوازده‌امامی عنوانی جدید در تاریخ‌پژوهی ایران قلمداد شده، اما برخی محققان نشانی از وجود و رواج این اصطلاح در اواخر دوره صفویه در یک نسخه خطی به‌دست داده‌اند.

تسنن دوازده‌امامی را یکی از دلایل اصلی رواج تشیع در شرق اسلامی، به‌خصوص در ایران، از قرن ششم قمری به بعد دانسته‌اند. نیز رشد و گسترش تسنن دوازده‌امامی در ایرانِ قرن‌های هفتم و هشتم را زمینه اصلی پیدایش دولت شیعی صفویه قلمداد کرده‌اند.

سقوط خلافت عباسی توسط مغولان، تسامح مذهبی ایلخانان مغول و امیران تیموری، رشد تصوف و مرجعیت‌یافتن صوفیان و نزدیک‌شدن تصوف و تشیع به یکدیگر را از جمله عوامل پیدایش تسنن دوازده‌امامی می‌دانند. این عوامل موجب تعدیل در مذهب تسنن با محوریت محبت اهل‌بیت(ع) شد که حاصل آن رواج نگارش کتاب‌هایی درباره فضائل اهل‌بیت(ع) در میان اهل‌سنت بود.

گفته شده که تحول مذهبی ایرانیان از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازده‌امامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است. در این ساحت، حکومت‌هایی با رویکرد تسنن دوازده‌امامی در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری به وجود آمدند. همچنین، چهره‌های مختلف فرهنگی و سیاسی از قرن ششم تا زوال صفویان دارای گرایش تسنن دوازده‌امامی قلمداد شده‌اند که در آثارشان، در کنار یادکرد از خلفای نخستین، از ائمه شیعه با عنوان حجت‌های معصوم الهی یاد کرده‌اند.

تعریف و جایگاه

تسنن دوازده‌امامی گرایشی مذهبی در اهل‌سنت است که ضمن اعتقاد به خلفای سه‌گانه، به مقام ولایت ائمه شیعه(ع) و چهارده معصوم(ع) هم ارادت و اعتقاد دارد.[۱] تسنن دوازده‌امامی را یکی از دلایل اصلی رواج تشیع در شرق جهان اسلام، به‌خصوص ایران، از قرن ششم قمری به بعد می‌دانند.[۲] هچنین گسترش تسنن دوازده‌امامی در ایران را زمینه اصلی پیدایش دولت شیعی صفویه قلمداد می‌کنند[۳] و می‌گویند یکی از تحولات فکری و مذهبی مهم در ایران و از عوامل کاهش درگیری‌های مذهبی میان شیعیان و اهل‌سنت، پس از قرن هفتم بوده است.[۴]

اصطلاح‌شناسی

استفاده از عبارت سنی دوازده‌امامی در متن کتاب مجهول‌المؤلفِ فُتوحُ المجاهدین فی رَدِّ المُتَدَلِّسین، در اواخر دولت صفویه (۱۰۹۰ق)

اصطلاح تسنن دوازده‌امامی عنوانی جدید در تاریخ‌پژوهی ایران قلمداد شده است.[۵] گفته شده این عنوان در منابع تاریخی نیامده است؛[۶] اما برخی محققان، در نسخه‌ای خطی، نشانی به دست داده‌اند از وجود و رواج این اصطلاح در اواخر دوره صفویه (۱۰۹۰ق) .[۷]

به‌کارگیری و تبیین این اصطلاح به مقاله‌ای از محمدتقی دانش‌پژوه (۱۲۹۰-۱۳۷۵ش)، محقق و نسخه‌شناس ایرانی، در سال ۱۳۴۴ش نسبت داده شده است.[۸] اما می‌گویند ترویج و تبیین گستردهٔ این عنوان، در آثار رسول جعفریان صورت گرفته است.[۹]

بستر پیدایش

کتاب مجمل التواریخ و القصص از اولین آثاری که در آن گرایش تسنن دوازده‌امامی دیده شده است.

به نوشته رسول جعفریان، بستر پیدایش تسنن دوازده‌امامی، در قرون نخستین اسلامی و در تقابل با اهل‌سنت عثمانی‌مذهب فراهم شده است که قائل به عدم مشروعیت خلافت امام علی(ع) بودند؛[۱۰] به این صورت که در مقابل عثمانیه، افرادی از اهل‌سنت تلاش می‌کردند فضایل امام علی(ع) و سایر اهل‌بیت(ع) را منتشر کنند.[۱۱] در کتاب‌های رجالی متقدمِ اهل‌سنت، از این افراد، با عنوان «سنیان مُتَشَیِّع» یا «سنیان متهم به تشیع» یاد شده است.[۱۲]

به عقیده جعفریان، تلاش عقیدتی این گروه از اهل‌سنت موجب شد مقارن با قرن ششم قمری، تعدیلی در مذهب تسنن ایجاد شود.[۱۳] این تعدیل، با محوریت محبت اهل‌بیت(ع)، موجب نگارش کتاب‌هایی درباره فضایل اهل‌بیت(ع) در میان اهل‌سنت شد.[۱۴] از جمله افرادی که در این زمینه نقش داشتند، چهره‌های مذهبی و علمی مؤثری چون احمد بن حنبل (۱۶۴- ۲۴۱ق) از فقهای چهارگانه اهل سنت و محمد بن جریر طبری (درگذشت ۳۱۰ق) بودند.[۱۵]

برخی دیگر از زمینه‌های پیدایش تسنن دوازده‌امامی چنین بیان شده است: سقوط خلافت عباسی،[۱۶] تسامح مذهبی ایلخانان مغول[۱۷] و امیران تیموری،[۱۸] رشد تصوف و مرجعیت‌یافتن صوفیان،[۱۹] و نزدیک‌شدن تصوف و تشیع به هم.[۲۰]

دوره پیدایش این گرایش در ایران را حدود قرن ششم قمری می‌دانند[۲۱] و می‌گویند تشکیل دولت صفویه موجب زوال این رویکرد شده است.[۲۲] این گرایش ابتدا در ایران و هند و پس از آن، در قسمت شرقی خراسان بزرگ و سرزمین‌های خلافت عثمانی رواج یافته است.[۲۳]

تسنن دوازده‌امامی در قلمرو سیاست

حمدالله مستوفی، از مورخان با گرایش تسنن دوازده‌امامی، در تاریخ گزیده:
فصل سیوم از باب سیوم در ذکر تمامی ائمه معصومین، رضوان الله علیهم اجمعین، که حجة الحق علی الخلق بودند... ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحقْ ایشان بودند، تبرک را از احوال ایشان شمه‌ای بر سبیل ایجاز ایراد می‌رود.[۲۴]

به گفته برخی تاریخ‌نویسان، تحول مذهبی ایرانیان از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازده‌امامی، در قلمرو سیاست و قدرت اتفاق افتاده است.[۲۵] اینان گزارش می‌دهند که حکومت‌هایی با رویکرد تسنن دوازده‌امامی، در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری وجود داشته‌اند.[۲۶]

پیش از این هم، در قرن هشتم و در میان حکومت‌های پرشمار محلی در ایران و عراق، نشانه‌هایی از وجود این گرایش برشمرده شده است؛ از جمله حاکمان نخستینِ حکومت سربداران چنین گرایشی داشتند.[۲۷]

در قرن نهم قمری، سلطان حسین بایقرا، از حاکمان تیموری گرایش تسنن دوازده‌امامی داشت و می‌خواست به نام دوازده امام(ع) خطبه بخواند که عبدالرحمن جامی[۲۸] و امیر علیشیر نوایی او را از این کار منع کردند.[۲۹] در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو سکه‌هایی ضرب کرد که در یک رویشان، عبارت «علی ولی الله» و در روی دیگرشان نام خلفای راشدین حک شده بود.[۳۰] این کار را نشانه گرایش حکومت او به تسنن دوازده‌امامی قلمداد کرده‌اند.[۳۱]

سیر مذهبی صفویان نیز این‌گونه ترسیم شده که آنها ابتدا اهل‌سنت بودند، سپس تسنن دوازده‌امامی داشتند و پس از آن به مذهب شیعه درآمدند.[۳۲]

تسنن دوازده‌امامی در قلمرو فرهنگ

چهره‌های مختلف فرهنگی، از قرن ششم تا زوال صفویان، دارای گرایش تسنن دوازده‌امامی قلمداد شده‌اند.[۳۳] رسول جعفریان معتقد است در میانه قرن هشتم تا دهم قمری آثار بسیاری با این گرایش توسط اهل‌سنت تولید شده است؛[۳۴] آثار مختلف دینی، تاریخی و ادبی (شعر و غیر آن) که در آنها، در کنار یادکرد از خلفای راشدین از ائمه شیعه با عنوان حجت‌های معصوم الهی یاد شده است.[۳۵]

برخی از شخصیت‌های دارای گرایش تسنن دوازده‌امامی و آثاری که با این گرایش نوشته شده‌اند به شرح زیرند:

پانویس

  1. جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵؛ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۲؛ دانش پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
  2. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
  3. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.
  4. رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۴.
  5. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳؛ رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.
  6. رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.
  7. ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۳.
  8. دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
  9. رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱؛ کریمی، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.
  10. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.
  11. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.
  12. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶.
  13. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.
  14. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.
  15. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.
  16. رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۵-۱۵۶؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.
  17. اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۵۱ش، ۲۰۳-۲۰۴؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۶.
  18. رمضان‌جماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۹-۱۶۱.
  19. امینی‌زاده و رنجبر، «تسنن دوازده‌امامی خراسان در سده‌های هشتم و نهم هجری زمینه‌ها و علل»، ص۶۶.
  20. الشیبی، تشیع و تصوف،‌ ۱۳۸۷ش، ص۱۴۳-۱۴۶؛ جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۷۶۰-۷۶۷؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۷.
  21. ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۲؛ جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۷-۳۳.
  22. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.
  23. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
  24. مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.
  25. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۰.
  26. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
  27. اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۸۲-۹۲.
  28. سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.
  29. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
  30. مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.
  31. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۲.
  32. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.
  33. دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷-۳۰۸.
  34. جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۶.
  35. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.
  36. ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، ص۲.
  37. نویسنده مجهول، مجمل التواریخ و القصص، ۱۳۱۸ش، ص۴۵۴-۴۵۸.
  38. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.
  39. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۸.
  40. مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.
  41. مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.
  42. دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۲-۸۴۳.
  43. دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
  44. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۷.
  45. مایل هروی، شیخ عبدالرحمن جامی، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۴-۱۲۲.
  46. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴-۸۴۶.
  47. جعفریان،‌ تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
  48. جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵-۲۵۶.
  49. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.
  50. دانش‌پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
  51. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.
  52. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.
  53. جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.

منابع

  • ابن‌طولون، شمس‌الدین محمد بن علی، الائمة الإثنا عشر، تحقیق صلاح‌الدین المنجد، قم، منشورات الرضی، بی‌تا.
  • ابوئی مهریزی، محمدرضا، «کچکول میر جمال‌الدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازده‌امامی در آن»، در فصلنامه تاریخ ایران، شماره ۷۵، زمستان ۱۳۹۳ و بهار ۱۳۹۴.
  • اسمیت، جان ماسون، خروج و عروج سربداران، ترجمه یعقوب آژند، تهران، واحد مطالعات و تحقیقات فرهنگی و تاریخی، ۱۳۶۱ش.
  • اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران (سیاست، حکومت و فرهنگ دوره ایلخانان)، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۱ش.
  • امینی‌زاده، علی و محمدعلی رنجبر، «تسنن دوازده‌امامی خراسان در سده‌های هشتم و نهم هجری زمینه‌ها و علل»، در فصلنامه علمی پژوهشی شیعه‌شناسی، شماره ۵۷، بهار ۱۳۹۶ش.
  • باسانی، آ، «دین در عهد مغول»، در تاریخ ایران کیمبریج (از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان)، ج۵، گردآورنده جی. آ. بویل،‌ ترجمه حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵ش.
  • بناکتی، داود بن محمد، تاریخ بناکتی (روضة اولى الالباب فی معرفة التواريخ و الانساب)، تحقیق جعفر شعار، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۸ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، تهران، کانون اندیشه جوان، ۱۳۷۸ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا طلوع دولت صفوی)، تهران، نشر علم، ۱۳۸۸ش.
  • خنجی اصفهانی، فضل‌الله بن روزبهان، وسیلة الخادم الی المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم، به‌کوشش رسول جعفریان، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۵ش.
  • دانش‌پژوه، محمدتقی، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، در فرهنگ ایران‌زمین، شماره ۱۳، ۱۳۴۴ش.
  • رمضان‌جماعت، پوراندخت و ناصر جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گسترش تسنن دوازده‌امامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، در فصلنامه علمی پژوهشی شیعه‌شناسی، شماره ۷۰، تابستان ۱۳۹۹ش.
  • سمرقندی، عبدالرزاق بن اسحاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى، ۱۳۸۳ش.
  • شادان،‌جبرئیل، «تاریخنامه بناکتی، حلقه‌ای از نگارش‌های تسنن دوازده‌امامی»، در فصلنامه اخلاق، شماره ۴ و ۵، زمستان ۱۳۷۹ش و بهار ۱۳۸۰ش.
  • شفیعی کدکنی، محمدرضا، «نقش ایدئولوژیک نسخه‌بدل‌ها»، در نامه بهارستان، شماره ۹ و ۱۰، ۱۳۸۳ش.
  • کریمی، بهزاد، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۸ش.
  • کسروی، احمد، شیخ صفی و تبارش، نشر و پخش کتاب جار، ۱۳۵۵ش.
  • لاکهارت، لارنس، انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ترجمه مصطفی‌قلی عماد، تهران، انتشارات مروارید، ۱۳۶۴ش.
  • مایل هروی، نجیب، شیخ عبدالرحمن جامی، تهران، انتشارات طرح نو، ۱۳۷۷ش.
  • مستوفی، حمدالله بن ابی‌بکر، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوائی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۷ش.
  • مزاوی، میشل، پیدایش دولت صفوی، ترجمه یعقوب آژند،‌ تهران، نشر گستره، ۱۳۸۸ش.
  • نویسنده مجهول، مجمل التواریخ و القصص، تحقیق محمدتقی بهار، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.