مسیلمه کذاب: تفاوت میان نسخهها
imported>Shadpoor |
imported>Shadpoor |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
او پس از بازگشت به وطن ادعای [[نبوت|پیامبری]] کرد<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و در سال یازدهم قمری در نامهای به پیامبر اکرم(ص)، مدعی شد که در [[نبوت]] با آن حضرت شریک است. رسول خدا(ص) در پاسخ او را مسیلمه کذّاب خواند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶</ref> و حبیب بن زید بن عاصم را به سوی وی فرستاد، اما چون حبیب، پیامبری مسیلمه را تأیید نکرد، مسیلمه او را به [[شهادت]] رساند.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۳.</ref> پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) زمینه برای مسیلمه فراهم شد و عدهای را در اطراف خویش جمع کرد و به تقلید از [[قرآن]]، کلماتی با نثر مسجع میساخت و بر آنان عرضه میکرد؛<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.</ref> از جمله:<br> | او پس از بازگشت به وطن ادعای [[نبوت|پیامبری]] کرد<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و در سال یازدهم قمری در نامهای به پیامبر اکرم(ص)، مدعی شد که در [[نبوت]] با آن حضرت شریک است. رسول خدا(ص) در پاسخ او را مسیلمه کذّاب خواند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶</ref> و حبیب بن زید بن عاصم را به سوی وی فرستاد، اما چون حبیب، پیامبری مسیلمه را تأیید نکرد، مسیلمه او را به [[شهادت]] رساند.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۳.</ref> پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) زمینه برای مسیلمه فراهم شد و عدهای را در اطراف خویش جمع کرد و به تقلید از [[قرآن]]، کلماتی با نثر مسجع میساخت و بر آنان عرضه میکرد؛<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.</ref> از جمله:<br> | ||
:::«يا ضفدع بنت ضفدعين! نقى ما تنقين، اعلاک فی الماء و اسفلک فی الطین، لا الشارب تمنعین و لا الماء تکدرین؛ اى قورباغه خانم، دختر دو قورباغه، آنچه برمیگزینی پاکیزه است؛ نيمى از تو در آب است و نيمى در گِل؛ نه مانع آب خوردن کسی میشوی و نه آب را گلآلود مىكنى.»<ref>مقریزی، إمتاع الأاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۵۲۹؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ۱۹۶۲م، ج۳، ص۲۸۴.</ref> | :::«يا ضفدع بنت ضفدعين! نقى ما تنقين، اعلاک فی الماء و اسفلک فی الطین، لا الشارب تمنعین و لا الماء تکدرین؛ اى قورباغه خانم، دختر دو قورباغه، آنچه برمیگزینی پاکیزه است؛ نيمى از تو در آب است و نيمى در گِل؛ نه مانع آب خوردن کسی میشوی و نه آب را گلآلود مىكنى.»<ref>مقریزی، إمتاع الأاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۵۲۹؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ۱۹۶۲م، ج۳، ص۲۸۴.</ref> | ||
===شریعت او=== | ===شریعت او=== | ||
مسیلمه با [[سجاح دختر حارث تمیمی]] که او نیز ادعای نبوت کرده بود، [[ازدواج]] کرد<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و [[مهریه]] او را بخشودگی [[نماز صبح]] و [[نماز عشاء|عشاء]] برای پیروانشان قرار داد.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲.</ref> | مسیلمه با [[سجاح دختر حارث تمیمی]] که او نیز ادعای نبوت کرده بود، [[ازدواج]] کرد<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و [[مهریه]] او را بخشودگی [[نماز صبح]] و [[نماز عشاء|عشاء]] برای پیروانشان قرار داد.<ref> ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲.</ref><br> | ||
او [[شراب]] و [[زنا]] را برای پیروان خود حلال کرد و [[نماز]] را از آنان برداشت اما به [[نبوت]] پیامبر اسلام گواهی میداد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۷.</ref> | او [[شراب]] و [[زنا]] را برای پیروان خود حلال کرد و [[نماز]] را از آنان برداشت اما به [[نبوت]] پیامبر اسلام گواهی میداد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۷.</ref> | ||
=== معجزات واژگونه=== | === معجزات واژگونه=== |
نسخهٔ ۲ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۰۱
اطلاعات کلی | |
---|---|
خویشاوندان سرشناس | سجاح |
محل زندگی | یمامه |
مُسَیلَمة بن ثُمامَة حَنَفی وائِلی معروف به مسیلمۀ كَذَّاب (کشتهشده در ۱۲ق)، در ۱۰ق ادعای پیامبری کرد. و در سال ۱۲ق در نبرد با سپاه خالد بن ولید در جنگ یمامه کشته شد.
مسیلمه پیامبریِ حضرت محمد(ص) را میپذیرفت و مدعی بود در نبوت با او شریک است. او زنا و شراب را بر پیروان خود حلال کرد و نماز را از آنان برداشت. همچنین میخواست برخی از معجزات پیامبر (ص) را تکرار کند اما کارهایش واژگونه میشد.
نام، نسب و لقب
مسیلمه از قوم بنیحنیفه، قبیلهای در یمامه بود. نام او مسیلمه بن ثمامه بن کبیر بن حبیب حنفی وائلی[۱] و کنیهاش أبوثمامه است.[۲] رحمان لقب داشت و در دوران جاهلیت به رحمان یمامه شناخته میشد.[۳]
اسم او را هارون و مسلمه نیز گفتهاند. گفته شده، نام او مسلمه بوده و پس از ادعای نبوت مسلمانان به جهت تحقیر او را مسیلمه (مسلمان کوچک)میخواندند.[۴]
ادعای پیامبری
مسیلمه در سنة الوفود (۹ق)، همراه بزرگان طایفه خود از یمامه به مدینه رفت. در مورد ملاقات آنها با پیامبر اسلام(ص) دو نقل وجود دارد:
- مسیلمه با همراهانش به ملاقات پیامبر(ص) رفت. او میگفت: اگر محمد مرا جانشین خود قرار دهد، از او تبعیت میکنم. پیامبر که تکهای از شاخه نخل در دست داشت فرمود: «اگر چیزی که در دست من است را درخواست کنی، به تو نخواهم داد. در کار خود با آنچه خدا برایت در نظر گرفته دشمنی مکن و اگر رويگردان شوى خداوند دنبالهات را خواهد بريد».[۵]
- مسیلمه در مدینه نگهبان بارهای همراهان بود و نزد پیامبر(ص) نرفت.[۶] آنان پس از اظهار اسلام آوردن به پیامبر گفتند که ما یکی از همراهان خود را مراقب بارها نهادهایم. پیامبر دستور داد هر چه به نمایندگان میدهند به مسلمه نیز بدهند.[۷]
او پس از بازگشت به وطن ادعای پیامبری کرد[۸] و در سال یازدهم قمری در نامهای به پیامبر اکرم(ص)، مدعی شد که در نبوت با آن حضرت شریک است. رسول خدا(ص) در پاسخ او را مسیلمه کذّاب خواند.[۹] و حبیب بن زید بن عاصم را به سوی وی فرستاد، اما چون حبیب، پیامبری مسیلمه را تأیید نکرد، مسیلمه او را به شهادت رساند.[۱۰] پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) زمینه برای مسیلمه فراهم شد و عدهای را در اطراف خویش جمع کرد و به تقلید از قرآن، کلماتی با نثر مسجع میساخت و بر آنان عرضه میکرد؛[۱۱] از جمله:
- «يا ضفدع بنت ضفدعين! نقى ما تنقين، اعلاک فی الماء و اسفلک فی الطین، لا الشارب تمنعین و لا الماء تکدرین؛ اى قورباغه خانم، دختر دو قورباغه، آنچه برمیگزینی پاکیزه است؛ نيمى از تو در آب است و نيمى در گِل؛ نه مانع آب خوردن کسی میشوی و نه آب را گلآلود مىكنى.»[۱۲]
شریعت او
مسیلمه با سجاح دختر حارث تمیمی که او نیز ادعای نبوت کرده بود، ازدواج کرد[۱۳] و مهریه او را بخشودگی نماز صبح و عشاء برای پیروانشان قرار داد.[۱۴]
او شراب و زنا را برای پیروان خود حلال کرد و نماز را از آنان برداشت اما به نبوت پیامبر اسلام گواهی میداد.[۱۵]
معجزات واژگونه
بر پایه برخی گزارشها مسیلمه میخواست برخی از معجزات پیامبر(ص) را تکرار کند اما کارهایش واٰژگونه میشد. او آب دهان خود را در چاهی انداخت؛ آب آن خشک شد. کودکی را نزدش بردند تا برایش دعا کند؛ چون دست بر سرش کشید، کچل شد، آب وضویش را در باغی ریختند؛ دیگر آنجا گیاه نرویید. دست بر چشم کسی کشید نابینا شد.[۱۶]
مرگ
در سال ۱۲ق[۱۷] ابوبکر سپاهی به فرماندهی خالد بن ولید، راهی یمامه کرد،[۱۸] خالد در عقرباء، با مسیلمه و یارانش جنگید. مسیلمه در ربیع الثانی سال ۱۲ق کشته شد.[۱۹] در کشتن او وحشی بن حرب (قاتل حمزه)، عبدالله بن زید بن عاصم و ابودجانه نقش داشتند.[۲۰] البته وَحشی بن حرب[۲۱] و عبدالله بن زید بن عاصم[۲۲] نیز به طور جداگانه قاتل وی معرفی شدهاند.
پانویس
منابع
- ابن اثیر، علی بن محمد، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
- ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
- ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمدالبجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
- ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق: مصطفی سقا و ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شبلی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- بخاری، محمد بن إسماعيل، صحيح البخاری، محقق الناصر، محمد زهير بن ناصر، دمشق، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، مصر، دار المعارف، ۱۹۶۲م.
- زرکلی، خیرالدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م.
- مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأاسماع، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۶.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۰۹.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۲۰۳.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۳۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۶.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۶-۵۷۷.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۳.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۲۶.
- ↑ مقریزی، إمتاع الأاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۵۲۹؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ۱۹۶۲م، ج۳، ص۲۸۴.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۴۴.
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۵۷۷.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۲۷.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۴.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۲۹.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۳۱.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۹۶
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۶۶۲.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۴۷.