مجمعُ البیان فی تفسیر القُرآن، از مهمترین تفاسیر قرآن کریم نوشته فضل بن حسن طبرسی (متوفای ۵۴۸ق) عالم دینی و مفسر شیعی. این تفسیر را دانشمندان شیعه و سنی ستوده و از آن به عنوان یکی از منابع قدیم تفسیری یاد کردهاند. مجمع البیان از گونه تفاسیر ادبی قرآن است و پژوهشگران، اهمیت این اثر را در جامعیت، اتقان و استحکام مطالب، ترتیب دقیق، تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسی آرا دانستهاند.
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (۴۶۸ق-۵۴۸ق) |
تاریخ نگارش | ۵۳۶ق |
موضوع | تفسیر قرآن |
زبان | عربی |
مجموعه | ۱۰ جزء در ۵ مجلد |
این تفسیر شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. گفته شده طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است.
درباره مولف
مفسر، متکلم و فقیه شیعی، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (درگذشت ۵۴۸ق)، از عالمان بزرگ قرن ۶ق. است که اکثر شرح حال نگاران، درباره مقام علمی و جایگاه بلند او سخن گفتهاند و او را به خوبی و آراستگی ستودهاند. درباره زادگاه او اختلاف است که اهل طبرستان مازندران است یا طَبرِس، مُعرّب تَفرش، از شهرهای نزدیک قم و ساوه. در هر صورت، شخصیت علمی و فکری طبرسی در مشهد و سبزوار تکوین یافت، و در همان جا به تدریس و تعلیم و نشر افکار پرداخت و در نهایت دیده از جهان فرو بست. مدفن وی در مشهد در نزدیکی حرم امام رضا(ع) است. خیابانی که وی در آن دفن است به نام او طبرسی نامگذاری شده است.[۱]
طبرسی از مفسران چندگانه نویس است. وی سه تفسیر به نگارش درآورده است: مجمع البیان، جوامع الجامع و الکافی الشافی. گستردهترین این تفاسیر، مجمع البیان و فشردهترین آنها الکافی الشافی است. بنا بر آنچه در مقدمه جوامع گزارش کرده است، پس از نگارش مجمع البیان و الکافی الشافی، به تفسیر کشاف برخورد میکند و بحثهای ادبی، بلاغی و گرایشهای عقلی زمخشری او را به اعجاب میآورد، از این رو با تأثر از کشاف و روش بلاغی او، تفسیری موجزتر از مجمع البیان مینویسد.[۲]
انگیزه نگارش
تفسیرهای مهم | |
---|---|
شیعی | تفسیر ابو الجارود • تفسیر قمی • کتاب التفسیر (عیاشی) • تفسیر التبیان • تفسیر مجمع البیان • تفسیر الصافی • تفسیر المیزان |
سنی | تفسیر جامع البيان (طبری) • المحرر الوجیز (ابن عطیه) • تفسیر الجامع لأحكام القرآن (قرطبی) • تفسير القرآن العظيم (ابن كثير) • تفسیر جلالین (سیوطی) |
گرایشهای تفسیری | |
تفسیر تطبیقی • تفسیر علمی • تفسیر عصری • تفسیر تاریخی • تفسیر فلسفی • تفسیر کلامی • تفسیر عرفانی • تفسیر ادبی • تفسیر فقهی | |
روشهای تفسیری | |
تفسیر قرآن به قرآن • تفسیر روایی • تفسیر عقلی • تفسیر اجتهادی | |
شیوههای نگارش تفسیر | |
تفسیر ترتیبی • تفسیر موضوعی | |
اصطلاحات علم تفسیر | |
اسباب نزول • ناسخ و منسوخ • محکم و متشابه • اعجاز قرآن • جری و انطباق • مکی و مدنی |
برخی از مورخان داستانی از علامه طبرسی نقل میکنند که حکایت از انگیزه وی را در نوشتن این تفسیر دارد. بر اساس این داستان، زمانی علامه طبرسی سکته کرده و خانوادهاش با تصور این که وی مرده است او را به خاک سپردند. وی در قبر به هوش آمده و نذر میکند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در تفسیر قرآن بنویسد. همان شب فردی به قصد دزدیدن کفن وی، قبر را شکافته و علامه از قبر بیرون آمد و نذر خود را ادا کرد.
این داستان را نخستین بار میرزا عبدالله افندی در ریاض العلماء نقل کرده است[۳] با توجه به این که طبرسی عالم قرن ششم است و افندی از علمای قرن دوازدهم است این داستان نیاز به سند دارد ولی افندی این داستان را بدون سند و به عنوان «مشهور بین خاص و عام» نقل کرده است. محدث نوری نیز تصریح دارد که این داستان در هیچ منبعی قبل از ریاض العلماء نقل نشده است.[۴]
معرفی تفسیر
مجمع البیان شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. این تفسیر بسیار متاثر از تبیان شیخ طوسی است، با این تفاوت که طبرسی با تقسیمبندی مباحث، زمینه استفاده بهتر و گزینش آسانتر استفادهکننده را فراهم ساخته است. کسانی که به هر قسمت از تفسیر، علاقمند باشند، میتوانند بهراحتی به همان قسمت از ادبیات، قرائت و تفسیر مراجعه کنند. مجمع البیان به بحثهای موضوعی نمیپردازد و نظریات مفسران اهل سنت را نقل و با روش عالمانه نقد میکند.[۵]
گفته شده مبحث تناسب آیات در این تفسیر از ویژگیهای بارز مجمع است و به این ترتیب، نظم و پیوند نامعلوم و یا دیریاب آیات نسبت به یکدیگر آشکار میشود و طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است.[۶] نقلقولهای متعدد وعدم انتخاب یا ترجیح مصداقی معین ازآنها یکی دیگر ازویژگیهای این تفسیر است.
نگاهی به محتوا
طبرسی در مقدمه کتابش مطالبی را تحت عنوان فنون هفتگانه به منظور مقدماتی برای فهم علوم قرآن یادآورشده که فن اولش درباره تعداد آیات قرآن و فائده شناخت آنهاست. طبرسی نظر کوفیان را درتعداد آیات قرآن صحیحترین عدد و سند این قول را برترین سند دانسته است زیرا این نظر از امیرالمؤمنین(ع) گرفته شده است.[۷][یادداشت ۱] نخستین مطلب مجمع البیان پس از مقدمه بیان این نکته است که بسم الله الرحمن الرحیم هم در سوره حمد و هم در سایر سورهها آیهای مستقل است و هرکس در نماز آن را عمداً نگوید نمازش باطل است خواه نماز واجب یا مستحب باشد و بلند خواندنش در نمازهایی که باید قرائتش بلند خوانده شود واجب است و در دیگر نمازها مستحب است.[۸]
روش و گرایش تفسیری
مجمع البیان نمونه کامل تفسیر ادبی است. روش طبرسی در این اثر این است که ابتدا گروهی از آیات هر سوره را نقل میکند، سپس تحت چند سرعنوان از نظرگاههای علوم و معارف مختلف آن گروه آیات را بررسی و حلاجی میکند. ابتدا از نظر قرائت و اختلاف قرائات و قضاوت در بین قرائتهای مختلف (تحت عنوان «حُجة»)، سپس از نظر لغت و مشکلات لغوی، سپس از نظر اعراب، سپس از نظر اسباب النزول، سپس معنای مبسوط و مُنقّح آن گروه آیات را به دست میدهد و سرانجام تحت عنوان «نظم»، ربط سورهها را به یکدیگر باز مینمایاند.
این شیوه و این سبک شیوا و فصلبندی شده، به مراجعهکننده امکان میدهد مشکل خود را که طبعاً در ذیل یکی از این ابواب و فصلهای فرعی میگنجد به سرعت بازیابد و مانند سایر تفسیرها ناچار نباشد که گمشده خود را در لابهلای صفحات بسیاری جستجو کند.[۹] نویسنده مجمع البیان گاه فقط اقوالی را درباره تفسیر یک آیه یا بخشی از آیه[۱۰] [یادداشت ۲] و یا معانی مختلفی را برای یک کلمه نقل میکند بدون آنکه نظر خودش را بیان کند.[۱۱] و گاه افزون بر نقل قول، دیدگاه خودش را نیز بیان میکند و تصریح به درست بودن یا صحیحتر بودن یک دیدگاه دارد.[۱۲] [یادداشت ۳] وی نیز همچنان گاهی افزون بر نقل اقوال آنها را رد میکند و رد کردنش نیز گاه همراه با ذکر دلیل است.[۱۳] [یادداشت ۴]وگاه صرفاً رد کردن است. وی همچنان گاه به روایات معصومین در بخشهای مختلف استناد کرده است گاه به روایت یا روایاتی دربخش «القراءة» استناد کرده[۱۴] و گاه در بخش «المعنی» الحجة که همان بخش اصلی تفسیر است. و گاه در دیگر بخشها مانند بخش «الحجة»[۱۵]
جایگاه مجمع البیان
تفسیر مجمع البیان یکی از مهمترین و ارجمندترین تفاسیر جهان اسلام است که دانشمندان شیعه و سنی آن را مورد توجه قرار دادهاند و از آن به عنوان یکی از منابع تفسیر یاد کردهاند و آن را از جمله تفاسیر قدیم دانستهاند که به نیکوترین صورت با الگویی مناسب و ضمن سرعنوانهای مکرر و ثابت تنظیم شده است. آقا بزرگ طهرانی نویسنده الذریعه براین اعتقاد است که مانند این تفسیر نگاشته نشده است.(و هو تفسير لم يعمل مثله) [۱۶] شیخ شلتوت مفتی اهل سنت در مقدمهای که بر این تفسیر نگاشته است، مینویسد:[۱۷]
«مجمع البیان، در میان کتابهای تفسیری بیهمتاست. این تفسیر با گستردگی، ژرفا و تنوع در مطالب و تقسیم، تبویب و ترتیب، دارای ویژگی و امتیازی است که در میان تفاسیر پیش از او بینظیر و در میان آثار پس از آن کم نظیر است.»
اهمیت مجمع، به خاطر جامعیت، اتقان و استحکام مطالب و ترتیب دقیق و تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسی آراء است.[۱۸]
نشر و ترجمه
مجمع البیان تاکنون چاپهای گوناگونی در مصر، بیروت و تهران داشته است که مجال اشاره به همه این چاپها نیست، اما یکی از چاپهای خوب، چاپی است که با تحقیق و پانوشت علامه ابوالحسن شعرانی در تهران چاپ شده و متضمن فوائد ادبی، تاریخی، تفسیری، کلامی و اعتقادی ارجمند و مفیدی است. همین چاپ مقدمهای در شرححال مؤلف و بحثی در تفسیر و طبقات دارد که قابل توجه است.[۱۹]
- تهران، مکتبة العلمیة، چاپ ۱، ۱۳۳۸ ش، تصحیح و تعلیق ابوالحسن شعرانی، قطع رحلی.
- قاهره، دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة، با مقدمه محمود شلتوت، ۱۲ جلد، قطع وزیری.
- بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، قطع رحلی ۱۰ جزء در ۵ جلد.
این تفسیر در ۳۰ جلد توسط چند تن به فارسی ترجمه و در مؤسسه انتشارات فراهانی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ش چاپ شده است و پس از آن نیز چاپهای منقحتر و جدیدتری منتشر شده است.[۲۰]
جلد | سورهها | جلد | سوره ها |
---|---|---|---|
اول | سوره حمد تا آیه ۱۸۲ سوره بقره | ششم | رعد، ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، کهف، مریم |
دوم | ادامه سوره بقره تا پایان آل عمران | هفتم | طه، سوره انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص |
سوم | نساء، مائده | هشتم | عنکبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب، سبأ، فاطر، یس، صافات، ص، زمر، غافر |
چهارم | انعام، اعراف، انفال | نهم | فصلت تا پایان صف |
پنجم | توبه، یونس، هود، یوسف | دهم | سوره جمعه تا پایان قرآن |
عنوان صحیح کتاب
طبرسی در مقدمه این کتاب خود مینویسد: «سَمّیته کتاب مجمع البیان لعلوم القرآن»[۲۱] بنابراین نام درست آن «کتاب مجمع البیان لعلوم القرآن» است.
پانویس
- ↑ ایازی، شناختنامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۳۹.
- ↑ ایازی، شناختنامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.
- ↑ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص۳۵۷.
- ↑ محدث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۰.
- ↑ ایازی، شناختنامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.
- ↑ ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۶.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰.
- ↑ خرمشاهی، دانشنامه قرآنپژوهی، ص۱۳۷-۱۳۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۹۵-۹۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۹۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشردار المعرفه، ج۶، ص۴۲۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر دار المعرفه، ج۶، ص۴۲۲.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۲۴.
- ↑ ایازی، شناختنامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.
- ↑ ایازی، شناختنامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.
- ↑ ایازی، شناختنامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.
- ↑ ایازی، [تفسیر] مجمع البیان، در دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۷۵۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۵.
یادداشت
- ↑ ۶۲۳۶ عدد منسوب به قاریان اهل کوفه است. سیوطی، الاتقان، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص۲۳۵ به بعد
- ↑ «وَ» اذکروا «إِذْ آتَینََا»ای أعطینا «مُوسَی اَلْکتََابَ» و هو التوراة «وَ اَلْفُرْقََانَ» اختلفوا فیه علی وجوه...
- ↑ و هذا القول أولی بالصواب لأنا إنما أمرنا...
- ↑ و هذا القول فیه نظر لأن التکریر إنما یکون تأکیدا إذا لم یکن محمولا علی فعل ثان...
منابع
- افندی، عبدالله بن عیسی بیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۱ق.
- ایازی، سیدمحمدعلی، شناختنامه تفاسیر: نگاهی اجمالی به ۱۳۰ تفسیر برجسته از مفسران شیعه و اهل سنت، قم، کتاب مبین، ۱۳۷۸ش.
- خرمشاهی، بهاءالدین، قرآنپژوهی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۹ش.
- خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، دوستان و ناهید، ۱۳۷۷ش.
- طهرانی، آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ناشر: اسماعيليان قم و كتابخانه اسلاميه، تهران۱۴۰۷ق.
- محدث نوری، حسین بن محمد علی، خاتمه مستدرک الوسائل، بیروت، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۲۹ق.