اشارة السبق (کتاب)

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
اشارة السبق
اطلاعات کتاب
نویسندهابوالمجد حلبی
موضوعفقهی و کلامی
زبانعربی
مجموعهیک جلد
اطلاعات نشر
ناشرجامعه مدرسین
تاریخ نشر۱۴۱۴ق


اشارَةُ السَّبْق کتابی کلامی و فقهی به زبان عربی نوشته ابوالمجد حلبی. وی در مباحث اعتقادی به چهار رکن توحید، عدل، نبوت و امامت پرداخته و در بخش فقه به پنج رکن تکلیفی صلات، صوم، زکات، حج و جهاد می‌پردازد. در انتساب کتاب به مؤلف اختلاف است؛ هر چند برخی معتقدند که کتاب، منتسب به ابوالمجد حلبی بوده و به غیر از او صحیح نیست. از کتاب، با نام «اشارة السبق الی معرفة الحق» نیز یاد شده است.

درباره مؤلف

علاءالدین ابوالحسن علی بن ابوالحسن بن ابوالمجد حلبی از علمای قرن۶ است که درباره تاریخ ولادت و فات یا اساتید و شاگردان در منابع موثق، سخنی به میان نیامده است.[۱]

نام کتاب

نام کتاب بنا بر آنچه در نسخه چاپی ثبت شده «اشارة السبق» است و برخی نام آن را «اشارة السبق الی معرفة الحق» ذکر کرده‌اند،[۲] اما در کلمات فقها با عنوان «الاشارة» و «اشارة السبق» آمده است.[۳]

این کتاب از معدود کتاب‌هایی است که در آن هم مباحث عقائد و هم احکام فقهی مطرح گردیده است.[۴] این نحوۀ نگارش در کتاب‌هایی نظیر «جمل العلم و العمل» تألیف سید مرتضی (متوفای ۴۳۶ق)، «تقریب المعارف» تألیف شیخ ابوالصلاح حلبی(متوفای ۴۴۷ق) و «غنیة النزوع» تألیف ابن زهره حلبی (متوفای ۵۸۵ق) نیز دیده می‌شود.[۵]

اختلاف در مؤلف

اگر چه در بعضی از کتب متأخران از شهید اول، این کتاب را نسبت به ابو الصلاح حلبی صاحب «الکافی فی الفقه» داده‌اند، اما این نسبت اشتباه بوده و مؤلف آن علاءالدین بن ابی المجد است.[۶]
آقا بزرگ دلیل اشتباه نسبت‌دادن کتاب به ابواصلاح حلبی را اشتراک نسبت آنان به حلب گفته است. همچنین صاحب روضات الجنات نیز از فاضل هندی و صاحب ریاض العلماء نقل می‌کند که تألیف کتاب توسط ابوالمجد حلبی بوده است.[۷]

تاریخ نگارش و انگیزه آن

از تاریخ تألیف کتاب، اطلاع دقیقی نیست. بنا بر نقل مؤلف در مقدمه کتاب، انگیزه وی نوشتن کتابی بوده که مشتمل بر مباحث و مسائل مورد نیاز دو علم فقه و کلام بوده و بتواند به قلمی روان، زبانی ساده، با حجمی متوسط و به دور از افراط و تفریط آن را بنگارد.[۸]

مباحث و محتوای کتاب

کتاب از دو بخش کلام و فقه تشکیل شده است. مؤلف از علم کلام، تعبیر به ارکان تکلیف عقلی و از فقه با عنوان ارکان تکلیف شرعی یاد می‌کند.

نخستین مطلب کتاب درباره اثبات صانع برای جهان از راه اثبات حدوث جهان است و این که دلیلِ حدوث جهان(قدیم نبودن و نیازمند بودن به صانع و پدید آورنده) پیدایش حوادث در جهان است و حدوث(پیدایش) جهان(عالَم) هم اصل وجود صانع(پدید آورنده) را ثابت می‌کند زیرا چیزی که نبوده و آلان هست حتما کسی وجود آن چیز را ترجیح داده زیرا که ترجیح یکی از دوگزینه نیازمند مُرجِّح(ترجیح دهنده) است و هم مختار بودن و مجبور نبودن این مرجح و صانع را اثبات می‌کند زیرا اگر صانع قدیم باشد(حادث نباشد) ولی مجبور باشد اثرش و فعلش از او جدا شدنی نیست و هر دو به هم احتیاج دارند در حالی که صانع باید نیازمند نباشد و اگر صانع خودش حادث باشد باز هم نیازمند به صانع وپدید آورنده دیگری است و نتیجه یا دور است و یاتسلسل که هردو باطل است.[یادداشت ۱] پس از این که ثابت شد صانع جهان مختار است؛ قدرت، علم، حیات، وجود، قدیم و سمیع و بصیر بودنش نیز اثبات می‌شود. [۱۰]پایان بخش کتاب بحثی درباره امر به معروف و نهی از منکر و پاره‌ای از شرایط آن است که عبارتند از: علم به معروف و منکر و تشخیص هریک از دیگری، وجود نشانه‌ای بر استمرار پیدا کردن منکر در آینده، علم یا گمان داشتن به تأثیر امر و نهی، نهی از منکر سبب ضرر جانی یا مالی و یا تجدید مفسده‌ای در دین ویا دنیا نشود.[۱۱]

چاپ

چاپ این کتاب، در انتشارات جامعه مدرسین به سال ۱۴۱۴ق در قم بوده است. تحقیق این اثر با ابراهیم بهادری بوده و همراه این کتاب «رسالةٌ فی قاعدة ضِمانِ الیَد» شیخ فضل‌الله نوری چاپ شده است.

پانویس

  1. حلبی، اشارة السبق، ۱۴۱۴ق، ص۶.
  2. تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۹۹.
  3. گریوانی، همراه با دانشنامه آثار فقهی شیعه، ۱۳۸۹ش.
  4. تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۹۹.
  5. حلبی، اشارة السبق، ۱۴۱۴ق، ص۹.
  6. امین، اعیان الشیعة، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۶۳۵.
  7. تهرانی، الذریعة، ج۲، ص۹۹.
  8. گریوانی، همراه با دانشنامه آثار فقهی شیعه، ۱۳۸۹ش؛ حلبی، اشارة السبق، ۱۴۱۴ق، ص۱۳و۱۴.
  9. گریوانی، همراه با دانشنامه آثار فقهی شیعه، ۱۳۸۹ش، فهرست کتاب.
  10. حلبی، اشارة السبق،۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۴-۱۶.
  11. حلبی، اشارة السبق،۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۴۶.

یادداشت

  1. دور این است که موجود شدن چیزی توقف داشته باشد بر موجود بودن خودش (با واسطه و یا بدون واسطه). مثلا: "الف" متوقف بر "ب" است و "ب" متوقف بر "الف". پس الف متوقف بر "الف" است. در نتیجه لازم است "الف" در آنِ واحد هم باشد و هم نباشد. وجود و عدم یک چیز در آنِ واحد یعنی اجتماع نقیضین، و اجتماع نقیضین محال است. تسلسل در اصطلاح فلسفه یعنی ترتب و ادامه سلسله علت و معلول تا بی نهایت. وباطل بودنش به این دلیل است که چون وجود معلول، وجودی وابسته، نیازمند و غیر قائم به ذات خود؛ (یعنی ممکن الوجود و وجود رابط است.) بنابر این، هرگاه فرض کنیم چنین موجوداتی در حد بی نهایت وجود دارند، لازم می آید که بی نهایت وجودِ وابسته و قائمِ به غیر و رابط داشته باشیم، بی آن که آن غیر و آن وجودِ مستقل که تکیه گاه این وجودهای وابسته و رابط است موجود باشد، و این محال است.

منابع

  • حلبی، علی بن حسن، اشارة السبق، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۴ق.
  • تهرانی، آقابزرگ، الذریعه، بیروت،‌ دار الاضواء.
  • امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۲۱ق.
  • گریوانی، خلیل، همراه با دانشنامه آثار فقهی شیعه_اشارة السبق، فقه اهل بیت، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ - شماره ۶۳-۶۴.