تسنن دوازدهامامی: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
*فخرالدین دواود بن محمد بَناکِتی (درگذشت ۷۳۰ق) در کتاب تاریخ خود، روضة أولي الألباب في معرفة التواريخ و الأنساب،<ref>بناکتی، تاریخ بناکتی، ۱۳۴۸ش، ص۹۸-۱۱۶.</ref> بهدلیل پرداختن توأمان به تاریخ خلفا چهارگانه و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] دارای گرایش تسنن دوازدهامامی دانسته شده است.<ref>شادان، «تاریخنامه بناکتی، حلقهای از نگارشهای تسنن دوازدهامامی»، ص۱۵۲.</ref> | *فخرالدین دواود بن محمد بَناکِتی (درگذشت ۷۳۰ق) در کتاب تاریخ خود، روضة أولي الألباب في معرفة التواريخ و الأنساب،<ref>بناکتی، تاریخ بناکتی، ۱۳۴۸ش، ص۹۸-۱۱۶.</ref> بهدلیل پرداختن توأمان به تاریخ خلفا چهارگانه و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] دارای گرایش تسنن دوازدهامامی دانسته شده است.<ref>شادان، «تاریخنامه بناکتی، حلقهای از نگارشهای تسنن دوازدهامامی»، ص۱۵۲.</ref> | ||
*[[حمدالله مستوفی]] (درگذشت بعد از ۷۵۰ق) در [[تاریخ گزیده]] شرح حال خلفا را با ائمه(ع) در پی هم آورده و از امامان شیعه با عنوان «ائمه معصومین»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> و «حجة الحق علی الخلق»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> یاد کرده است.<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۲-۸۴۳.</ref> او در ظفرنامه خود تاریخ اسلام را به شعر درآورده و در ضمن آن تاریخ حیات [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] را نیز نقل کرده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۹-۸۵۰.</ref> | *[[حمدالله مستوفی]] (درگذشت بعد از ۷۵۰ق) در [[تاریخ گزیده]] شرح حال خلفا را با ائمه(ع) در پی هم آورده و از امامان شیعه با عنوان «ائمه معصومین»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> و «حجة الحق علی الخلق»<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> یاد کرده است.<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۲-۸۴۳.</ref> او در ظفرنامه خود تاریخ اسلام را به شعر درآورده و در ضمن آن تاریخ حیات [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] را نیز نقل کرده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۹-۸۵۰.</ref> | ||
*شمسالدین محمد زَرَندی حنفی (درگذشت حدود ۷۵۰ق) در [[نظم درر السمطین (کتاب)|نظم درر السَّمْطَین و معارج الوصول إلی معرفة آل الرسول]].<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref> | *شمسالدین محمد زَرَندی حنفی (درگذشت حدود ۷۵۰ق) در [[نظم درر السمطین (کتاب)|نظم درر السَّمْطَین]] و [[معارج الوصول الى معرفة فضل آل الرسول (کتاب)|معارج الوصول إلی معرفة آل الرسول]].<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.</ref> | ||
*[[سلمان ساوجی]] (۷۰۹-۷۷۸ق) که در اشعارش هم گرایش به [[خلفای سهگانه|خلفا]] دیده میشود و هم نشانههای ارادت به [[اهلبیت(ع)]] وجود دارد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۷-۸۴۸.</ref> | *[[سلمان ساوجی]] (۷۰۹-۷۷۸ق) که در اشعارش هم گرایش به [[خلفای سهگانه|خلفا]] دیده میشود و هم نشانههای ارادت به [[اهلبیت(ع)]] وجود دارد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۷-۸۴۸.</ref> | ||
نسخهٔ ۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۲
تسنن دوازدهامامی گرایشی مذهبی در اهلسنت که اعتقاد به خلفای نخستین را با ارادت و اعتقاد به مقام ولایت ائمه شیعه(ع) درهم آمیختهاند. دوره رواج این گرایش را از قرن ششم تا تأسیس صفویه در قرن دهم قمری دانستهاند. محل رواج این گرایش را ابتدا در ایران و هند و پس از آن در قسمت شرقی خراسان بزرگ و سرزمینهای خلافت عثمانی برشمردهاند. اصطلاح تسنن دوازدهامامی عنوانی جدید در تاریخپژوهی ایران قلمداد شده، اما برخی محققان نشانی از وجود و رواج این اصطلاح در اواخر دوره صفویه در یک نسخه خطی بهدست دادهاند.
تسنن دوازدهامامی را یکی از دلایل اصلی رواج تشیع در شرق اسلامی، بهخصوص در ایران، از قرن ششم قمری به بعد دانستهاند. نیز رشد و گسترش تسنن دوازدهامامی در ایرانِ قرنهای هفتم و هشتم را زمینه اصلی پیدایش دولت شیعی صفویه قلمداد کردهاند.
سقوط خلافت عباسی توسط مغولان، تسامح مذهبی ایلخانان مغول و امیران تیموری، رشد تصوف و مرجعیتیافتن صوفیان و نزدیکشدن تصوف و تشیع به یکدیگر را از جمله عوامل پیدایش تسنن دوازدهامامی میدانند. این عوامل موجب تعدیل در مذهب تسنن با محوریت محبت اهلبیت(ع) شد که حاصل آن رواج نگارش کتابهایی درباره فضائل اهلبیت(ع) در میان اهلسنت بود.
گفته شده که تحول مذهبی ایرانیان از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازدهامامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است. در این ساحت، حکومتهایی با رویکرد تسنن دوازدهامامی در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری به وجود آمدند. همچنین، چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی از قرن ششم تا زوال صفویان دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شدهاند که در آثارشان، در کنار یادکرد از خلفای نخستین، از ائمه شیعه با عنوان حجتهای معصوم الهی یاد کردهاند.
تعریف و جایگاه
تسنن دوازدهامامی گرایشی مذهبی در اهلسنت قلمداد شده که اعتقاد به خلفای سهگانه را با ارادت و اعتقاد به مقام ولایت ائمه شیعه(ع) و چهارده معصوم(ع) درهم آمیختهاند.[۱] برخی دوره پیدایش این گرایش را حدود قرن ششم قمری دانستهاند[۲] و تشکیل دولت صفویه را دوره زوال این رویکرد برشمردهاند.[۳] محل رواج این گرایش را ابتدا در ایران و هند و پس از آن در قسمت شرقی خراسان بزرگ و سرزمینهای خلافت عثمانی دانستهاند.[۴]
تسنن دوازدهامامی را یکی از دلایل اصلی رواج تشیع در شرق اسلامی، بهخصوص در ایران، از قرن ششم قمری به بعد دانستهاند.[۵] نیز، گسترش تسنن دوازدهامامی در ایران قرن هفتم و هشتم را زمینه اصلی پیدایش دولت شیعی صفویه قلمداد کردهاند.[۶] تسنن دوازدهامامی را یکی از تحولات فکری و مذهبی مهم در ایران و یکی از عوامل کاهش درگیریهای مذهبی میان شیعیان و اهلسنت پس از قرن هفتم دانستهاند.[۷]
اصطلاحشناسی
اصطلاح تسنن دوازدهامامی عنوانی جدید در تاریخپژوهی ایران قلمداد شده است.[۸] گفته شده که این عنوان در منابع تاریخی، از جمله در منابع تاریخی قرن هفتم تا دهم قمری، نیامده است؛[۹] اما برخی محققان، نشانی از وجود و رواج این اصطلاح در اواخر دوره صفویه (۱۰۹۰ق) در یک نسخه خطی بهدست دادهاند.[۱۰]
در تحقیقات جدید، هرچند نشانی از بهکارگیری و تبیین این اصطلاح در مقالهای از محمدتقی دانشپژوه (۱۲۹۰-۱۳۷۵ش)، محقق و نسخهشناس ایرانی، در سال ۱۳۴۴ش داده شده،[۱۱] اما اوج ترویج و تبیین گسترده این عنوان را در آثار رسول جعفریان دانستهاند.[۱۲]
بستر پیدایش
بستر پیدایش تسنن دوازدهامامی را در قرون نخستین اسلامی و در تقابل میان اهلسنت عثمانیمذهب، که قائل به عدم مشروعیت خلافت امام علی(ع) بودند، با سایر اهلسنت دانستهاند؛[۱۳] اهلسنتی که در مقابل عثمانیه تلاش میکردند تا فضائل امام علی(ع) و سایر اهلبیت(ع) را منتشر کنند.[۱۴] این افراد کسانی قلمداد شدهاند که در کتابهای رجالی متقدم اهلسنت از آنان با عنوان سنیان متشیع یا سنیان متهم به تشیع یاد شده است.[۱۵]
به عقیده جعفریان، تلاش عقیدتی این گروه از اهلسنت موجب شد تا با زوال قدرت اهل حدیث حنبلیمذهب در جهان اسلام، مقارن با قرن ششم هجری، تعدیلی در مذهب تسنن ایجاد شود.[۱۶] این تعدیل با محوریت محبت اهلبیت(ع) موجب نگارش کتابهایی درباره فضائل اهلبیت(ع) در میان اهلسنت میشود.[۱۷] از جمله این افراد، به چهرههای مذهبی و علمی مؤثری چون احمد بن حنبل و محمد بن جریر طبری (درگذشت ۳۱۰ق) اشاره شده است.[۱۸]
سقوط خلافت عباسی توسط مغولان،[۱۹] تسامح مذهبی ایلخانان مغول[۲۰] و امیران تیموری،[۲۱] رشد تصوف و مرجعیتیافتن صوفیان[۲۲] و نزدیکشدن تصوف و تشیع به یکدیگر[۲۳] نیز جزء زمینههای پیدایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است.
تسنن دوازدهامامی در قلمرو سیاست
حمدالله مستوفی، از مورخان با گرایش تسنن دوازدهامامی، در تاریخ گزیده:
فصل سیوم از باب سیوم در ذکر تمامی ائمه معصومین، رضوان الله علیهم اجمعین، که حجة الحق علی الخلق بودند... ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحقْ ایشان بودند، تبرک را از احوال ایشان شمهای بر سبیل ایجاز ایراد میرود.[۲۴] |
گفته شده که تحول مذهبی ایرانیان از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازدهامامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است.[۲۵] از نظر محققان، حکومتهایی با رویکرد تسنن دوازدهامامی در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری وجود داشتهاند.[۲۶] پیش از این هم، در قرن هشتم و در میان حکومتهای پرشمار محلی در ایران و عراق، نشانههایی از وجود این گرایش برشمرده شده؛ از جمله در دوران اولیه حکومت محلی سربداران که نوعی تصوف دوازدهامامی موجب پیروزی آن شد و در سرتاسر دوران اولیه این حکومت چنین گرایشی در میان حاکمان آن وجود داشته است.[۲۷]
در قرن نهم قمری و در میان حاکمان تیموری متأخر، گفته شده که سلطان حسین بایقرا قصد داشت تا در ابتدای حکومت خود به نام دوازده امام(ع) خطبه بخواند که توسط عبدالرحمن جامی[۲۸] و امیر علیشیر نوایی از این کار منع شد؛ ولی گرایش تسنن دوازده امامی خود را تا آخر حکومتش حفظ کرد.[۲۹] در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو در سکههایی که ضرب کرد در یک روی سکه عبارت «علی ولی الله» و در سوی دیگر نام خلفای راشدین را حک کرد[۳۰] که نمادی از گرایش حکومت او به تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است[۳۱]
پیشینه مذهبی صفویان نیز در بستر حرکت از تسنن به تسنن دوازدهامامی و پس از آن به تشیع ترسیم شده است.[۳۲] در تحقیقات جدید، مذهب شیخ صفیالدین اردبیلی، جد صفویان، را شافعی دانستهاند[۳۳] که به مرور زمان و پس از درگیری فرزندان او بر سر قدرت با رقبا به تشیع تغییر میکند.[۳۴] برخی محققان نشانههایی از وجود چنین گرایشی را حتی در حکومتهایی که نماد تسنن بودهاند، مانند حکومت عثمانی، ارائه دادهاند.[۳۵]
تسنن دوازدهامامی در قلمرو فرهنگ
چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی از قرن ششم تا زوال صفویان دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شدهاند.[۳۶] رسول جعفریان معتقد است که در میانه قرن هشتم تا دهم قمری آثار بسیاری با این گرایش توسط اهلسنت تولید شده است؛[۳۷] آثار مختلف دینی، تاریخی و ادبی (شعر و غیر آن) که در کنار یادکرد از خلفای راشدین از ائمه شیعه با عنوان حجتهای معصوم الهی یاد کردهاند.[۳۸]
قرن ششم
- نویسنده ناشناخته کتاب مجمل التواریخ و القصص (سال تألیف ۵۲۰ق) دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است.[۳۹] در این کتاب پس از روایت تاریخ خلفا به ذکر تاریخ چهارده معصوم(ع) پرداخته شده است.[۴۰]
- ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی شافعی (درگذشت ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) در قصیدهای در مدح دوازده امام(ع) که ابنطولون آن را در الائمة الاثنا عشر[۴۱] نقل کرده است.[۴۲]
- ابومحمد عبدالعزیز بن محمد حنبلی جُنابذی (درگذشت ۶۱۱ق) کتاب معالم العترة النبویة و معارف اهل البیت الفاطمیة العلویة را در شرح حال امامان شیعه(ع)، تا امام یازدهم(ع)، نوشته است.[۴۳]
قرن هفتم
- محمد بن طلحه شافعی (درگذشت ۶۵۲ق) در مَطالِب السَؤول، کتابی که گفته شده با اندکی تغییر در آن گویی یک شیعه دوازدهامامی آن را تألیف کرده است.[۴۴]
- سبط ابنجوزی در تذکرة الخواص، کتابی در شرح احوال امام علی(ع) و فرزندان او که از جمله بهترین شواهد در تعدیل در تسنن افراطی قرون چهارم و پنجم قمری در قرن ششم قلمداد شده است.[۴۵]
- محمد بن یوسف گنجی شافعی (درگذشت ۶۵۸ق) در کفایة الطالب که درباره فضایل امام علی(ع) و اهلبیت(ع) نگاشته شده است.[۴۶]
- ابومحمد عبدالرازق بن عبدالله اربلی حنبلی (درگذشت ۶۶۰ق) که به درخواست حاکم شیعی موصل کتابی درباره فضائل امام علی(ع) مینویسد.[۴۷]
قرن هشتم
- صدرالدین ابراهیم بن محمد جُوینی شافعی (۶۴۴-۷۲۲ق) در فرائد السمطین.[۴۸]
- فخرالدین دواود بن محمد بَناکِتی (درگذشت ۷۳۰ق) در کتاب تاریخ خود، روضة أولي الألباب في معرفة التواريخ و الأنساب،[۴۹] بهدلیل پرداختن توأمان به تاریخ خلفا چهارگانه و ائمه(ع) دارای گرایش تسنن دوازدهامامی دانسته شده است.[۵۰]
- حمدالله مستوفی (درگذشت بعد از ۷۵۰ق) در تاریخ گزیده شرح حال خلفا را با ائمه(ع) در پی هم آورده و از امامان شیعه با عنوان «ائمه معصومین»[۵۱] و «حجة الحق علی الخلق»[۵۲] یاد کرده است.[۵۳] او در ظفرنامه خود تاریخ اسلام را به شعر درآورده و در ضمن آن تاریخ حیات دوازده امام(ع) را نیز نقل کرده است.[۵۴]
- شمسالدین محمد زَرَندی حنفی (درگذشت حدود ۷۵۰ق) در نظم درر السَّمْطَین و معارج الوصول إلی معرفة آل الرسول.[۵۵]
- سلمان ساوجی (۷۰۹-۷۷۸ق) که در اشعارش هم گرایش به خلفا دیده میشود و هم نشانههای ارادت به اهلبیت(ع) وجود دارد.[۵۶]
قرن نهم
- خواجه محمد پارسا (درگذشت ۸۲۲ق)، رهبر صوفیان نقشبندی، در کتاب فصل الخطاب به شرح مفصل احوال ائمه پرداخته است.[۵۷]
- کمالالدین حسین خوارزمی (درگذشت ۸۴۰ق) در المقصد الاقصی فی ترجمة المتسقصی که خوارزمی بهعنوان مترجم سنیمذهب به اصل کتاب که درباره زندگی پیامبر(ص) و خلفا بوده زندگینامه دوازده امام(ع) و حضرت فاطمه(س) را نیز اضافه کرده است.[۵۸]
- عصمت بخارایی (درگذشت ۸۴۰ق) که در اشعارش مدح خلفای راشدین و ائمه(ع) با هم آمده است.[۵۹]
- خواجوی کرمانی (درگذشت ۷۵۳ق) که در اشعار خود، در عین اظهار برائت از تشیع، اشعاری در مدح دوازده امام(ع) دارد.[۶۰]
- ابنصباغ مالکی (۷۸۴-۸۵۵ق) در الفصول المهمة فی معرفة احوال الائمة.[۶۱]
- شاه داعی نظامالدین محمود حسینی آملی شیرازی (۸۱۰-۸۷۰ق) در دیوان اشعارش.[۶۲]
- عبدالرحمن جامی (۸۱۷-۸۹۸ق)، شاعر حنفی و صوفی نقشبندی، که در آثارش به شیعیان خوشبین نیست، ولی به ائمه شیعه(ع) اظهار علاقه میکند.[۶۳]
- قاضی کمالالدین میرحسین میبدی یزدی (درگذشت ۹۰۹ق)، فقیه و شاعر سنیمذهبی که در درگیریهای ابتدای کار صفویان کشته میشود، گفته شده که در آثار او گرایش به تسنن دوازدهامامی دیده میشود.[۶۴]
- ملاحسین واعظ کاشفی (درگذشت ۹۱۰ق) در اکثر آثارش[۶۵] از جمله روضة الشهداء که نشانهای از رواج عزاداری امام حسین(ع) در بین سنیان دوازدهامامی قلمداد شده است.[۶۶]
قرن دهم به بعد
- فضلالله بن روزبهان خُنْجی شافعی (درگذشت ۹۳۰ق) در وسیلة الخادم الی المخدوم که در شرح صلوات چهارده معصوم(ع) نگاشته است.[۶۷]
- محیالدین لاری (درگذشت ۹۳۳ق) در فتوح الحرمین شرح حال خلفای راشدین را در کنار شرح زندگانی ائمه شیعه(ع) آورده است.[۶۸]
- شمسالدین محمد بن طولون (درگذشت ۹۵۳ق)، در الشذرات الذهبة فی تراجم الائمة الاثنی عشریة عند الامامیة.[۶۹]
- شهابالدین احمد بن حَجَر هَیتَمی شافعی (۹۰۹-۹۷۴ق) در الصواعق المحرقة، که در رد شیعه نگاشته شده، به فضائل اهلبیت(ع) پرداخته است.[۷۰]
- مصلحالدین محمد لاری (درگذشت ۹۹۷ق) در مرآت الأدوار و مرقات الأخبار.[۷۱]
- درویش محمد کربلایی (درگذشت ۹۹۷ق) در جلد دوم روضات الجنان و جنات الجنان شرح حال مفصل امامان شیعه(ع) را آورده است.[۷۲]
- میر جمالالدین محمد حسینی قادری ژندهپیلی جامی (زنده در ۱۱۲۰ق)، از صوفیان حنفی، با اتکا به کشکول باقیمانده از او دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است.[۷۳]
- رایج سیالکوتی (درگذشت ۱۱۵۰ق)، شاعر اهلسنت، که گفته شده تشیع و تسنن را یکسان دوست داشته و به این دلیل مورد حمله قرار میگرفته است.[۷۴]
- جمالالدین عبدالله بن محمد شبراوی شافعی (۱۰۹۲- ۱۱۷۲ق) در الاتحاف بحب الاشراف.[۷۵]
- سلیمان بن ابراهیم قُنْدوزی حنفی (۱۲۲۰-۱۲۹۴ق) در ینابیع المودة.[۷۶]
- مؤمن بن حسن شَبْلَنْجی شافعی (۱۲۵۰-۱۳۰۸ق) در نور الابصار.[۷۷]
پانویس
- ↑ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵؛ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲؛ دانش پژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
- ↑ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۷-۳۳.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.
- ↑ رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳؛ رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.
- ↑ رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱.
- ↑ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۳.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
- ↑ رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۱؛ کریمی، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۶.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۶.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۶.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۶-۲۷.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۶-۲۷؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۶-۲۷.
- ↑ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵؛ رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۵۱ش، ۲۰۳-۲۰۴؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۶.
- ↑ رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۹-۱۶۱.
- ↑ امینیزاده و رنجبر، «تسنن دوازدهامامی خراسان در سدههای هشتم و نهم هجری زمینهها و علل»، ص۶۶.
- ↑ الشیبی، تشیع و تصوف، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۳-۱۴۶؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۷۶۰-۷۶۷؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۷.
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۰.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
- ↑ اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۸۲-۹۲.
- ↑ سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
- ↑ مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.
- ↑ کسروی، شیخ صفی و تبارش، ۱۳۵۵ش، ص۱۰؛ لاکهارت، انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۵؛ شفیعی کدکنی، «نقش ایدئولوژیک نسخهبدلها»، ص۹۸-۱۰۱.
- ↑ کریمی، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، ۱۳۹۸ش، ص۲۵-۴۵.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷-۳۰۸؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۷-۳۳؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵-۲۵۶.
- ↑ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۶.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۹.
- ↑ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲.
- ↑ نویسنده مجهول، مجمل التواریخ و القصص، ۱۳۱۸ش، ص۴۵۴-۴۵۸.
- ↑ ابنطولون، الائمة الإثنا عشر، منشورات الرضی، ص۴۱.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۷.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۹.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۸.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷-۳۰۸؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۷.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۸.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۸-۲۹.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
- ↑ بناکتی، تاریخ بناکتی، ۱۳۴۸ش، ص۹۸-۱۱۶.
- ↑ شادان، «تاریخنامه بناکتی، حلقهای از نگارشهای تسنن دوازدهامامی»، ص۱۵۲.
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۲-۸۴۳.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۹-۸۵۰.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۷-۸۴۸.
- ↑ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۶؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۲-۳۳.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۸-۸۴۹.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۷.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۹.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۵۰.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۹؛ مایل هروی، شیخ عبدالرحمن جامی، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۴-۱۲۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۹.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴-۸۴۶.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵-۲۵۶؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۳-۴۰.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱-۳۲؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۲۹.
- ↑ دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.
- ↑ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲-۳.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۳.
- ↑ ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۹.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.
- ↑ خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۱.
منابع
- ابنطولون، شمسالدین محمد بن علی، الائمة الإثنا عشر، تحقیق صلاحالدین المنجد، قم، منشورات الرضی، بیتا.
- ابوئی مهریزی، محمدرضا، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، در فصلنامه تاریخ ایران، شماره ۷۵، زمستان ۱۳۹۳ و بهار ۱۳۹۴.
- اسمیت، جان ماسون، خروج و عروج سربداران، ترجمه یعقوب آژند، تهران، واحد مطالعات و تحقیقات فرهنگی و تاریخی، ۱۳۶۱ش.
- اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران (سیاست، حکومت و فرهنگ دوره ایلخانان)، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۱ش.
- امینیزاده، علی و محمدعلی رنجبر، «تسنن دوازدهامامی خراسان در سدههای هشتم و نهم هجری زمینهها و علل»، در فصلنامه علمی پژوهشی شیعهشناسی، شماره ۵۷، بهار ۱۳۹۶ش.
- باسانی، آ، «دین در عهد مغول»، در تاریخ ایران کیمبریج (از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان)، ج۵، گردآورنده جی. آ. بویل، ترجمه حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵ش.
- بناکتی، داود بن محمد، تاریخ بناکتی (روضة اولى الالباب فی معرفة التواريخ و الانساب)، تحقیق جعفر شعار، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۸ش.
- جعفریان، رسول، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، تهران، کانون اندیشه جوان، ۱۳۷۸ش.
- جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا طلوع دولت صفوی)، تهران، نشر علم، ۱۳۸۸ش.
- خنجی اصفهانی، فضلالله بن روزبهان، وسیلة الخادم الی المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم، بهکوشش رسول جعفریان، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۵ش.
- دانشپژوه، محمدتقی، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، در فرهنگ ایرانزمین، شماره ۱۳، ۱۳۴۴ش.
- رمضانجماعت، پوراندخت و ناصر جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، در فصلنامه علمی پژوهشی شیعهشناسی، شماره ۷۰، تابستان ۱۳۹۹ش.
- سمرقندی، عبدالرزاق بن اسحاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى، ۱۳۸۳ش.
- شادان،جبرئیل، «تاریخنامه بناکتی، حلقهای از نگارشهای تسنن دوازدهامامی»، در فصلنامه اخلاق، شماره ۴ و ۵، زمستان ۱۳۷۹ش و بهار ۱۳۸۰ش.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا، «نقش ایدئولوژیک نسخهبدلها»، در نامه بهارستان، شماره ۹ و ۱۰، ۱۳۸۳ش.
- کریمی، بهزاد، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۸ش.
- کسروی، احمد، شیخ صفی و تبارش، نشر و پخش کتاب جار، ۱۳۵۵ش.
- لاکهارت، لارنس، انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ترجمه مصطفیقلی عماد، تهران، انتشارات مروارید، ۱۳۶۴ش.
- مایل هروی، نجیب، شیخ عبدالرحمن جامی، تهران، انتشارات طرح نو، ۱۳۷۷ش.
- مستوفی، حمدالله بن ابیبکر، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوائی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۷ش.
- مزاوی، میشل، پیدایش دولت صفوی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، نشر گستره، ۱۳۸۸ش.
- نویسنده مجهول، مجمل التواریخ و القصص، تحقیق محمدتقی بهار، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.