ویکی شیعه:قهوه‌خانه/گوناگون

از ویکی شیعه

ویکی‌شیعه:قهوه‌خانه/الگو قهوه‌خانه

ارجاع به کتاب‌های دارای فهرست درون متنی

در حاشیه نظر جناب پورمطهری درباره ارجاع به کتاب مفاتیح الجنان، مثل کتاب مفاتیح الجنان کتاب‌های مختلفی با فهرست‌های درون متنی [اصطلاحش را نمیدانم و این اصطلاح خودساخته است] گونانون داریم. مثلا کتاب وسائل الشیعه، هر حدیثی دارای شماره است و به سادگی می‌توان با «وسائل الشیعه، کتاب الجهاد، باب جهاد النفس، ح۲۴» نشانی را گفت. یا کتاب‌های لغت مثلا «لسان العرب، ذیل ماده بخل»، یا دانشنامه‌ها «دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مدخل باقلار اورزون» و ... به نظر این منابع دوگونه‌اند:

  • گاهی بی‌نیاز از آدرس صفحه هستند. مثل قرآن، کتاب‌های لغت، مفاتیح و ...
  • گاهی آدرس صفحه کمک‌کننده است مثلا «وسائل الشیعه، کتاب الجهاد، باب جهاد النفس، ح۲۴، ج۲۴، ص ۳۴۵»

پیشنهاد من این است در جایی که فهرست درون متنی دارد و البته آن فهرست بی‌نیازکننده است از فهرست صفحه‌ای، فهرست درون متنی را بیاوریم یا تنها یا همراه صفحه.

موافق sama

موافق movahhed

دو نکته مهم

یکی از بدیهی ترین مسائل در ویکی این است که مطالب باید مستند بوده و مشخص شود که آن را از کجا اخذ کرده ایم. لکن برخی از دوستان من جمله بعضی از دیوانسالاران ـ که باید برای دیگران الگو باشند ـ این امر ساده و بدیهی را رعایت نمی کنند و جالب اینکه برخی از این مدخل های بی سند و مدرک مقالهٔ برگزیده! می شوند.

مطلب دیگر اینکه ویکی پدیا نقل قول مستقیم را نمی پذیرد و اگر کسی در ویکی پدیا نقل قول مستقیم کند مدیران، برچسب حق تکثیر مشکوک را بر تارک آن مقاله می چسبانند. ظاهراً در دانشنامه نویسی هم، باید این مسئله رعایت گردد. اما در مدخل های ویکی شیعه، نقل قول مستقیم به وفور یافت می شود و اکثر ما آن را رعایت نمی کنیم.--Mahboobi (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۰۲ (IRST)

موافق--Kmhoseini (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۰۲ (IRST)

موافق نقل قولهای مستقیم واقعا هم ظاهر و هم محتوای مقالات را نامطلوب کرده اند.--ابراهیم احمدیان ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۰۰ (IRST)

معرفی کتاب

دوستانی که زحمت مقالات معرفی کتاب را می کشند از تعابیر ارزشداوری ب‍برهیزند. مثلا این تعبیر که این کتاب ارزشمند است نوعی ارزشداوری است. --ابراهیم احمدیان ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۳۷ (IRST)

موافق متاسفانه این اشکال بارها در مقالات کتابشناسی اتفاق افتاده است. متاسفانه بیشتر مقالات کتاب‌شناسی ویکی ضعیف‌اند و دلیلش هم این است که کاربران محترم تنها به نوشته‌های سایت‌ها در معرفی یک کتاب اکتفا می‌کنند یا گاهی گفته‌های ناشر یا اطلاعات نرم افزارها درباره یک کتاب را عینا در مقاله نقل می‌کنند بدون اینکه حتی وقتی برای تامل درباره کتاب صرف کنند. در نگارش مقالات کتابشناسی اصل باید نگاه روش‌شناسانه باشد اما گاهی دیده می‌شود که مثلا خاطرات یک نویسنده یا سخنرانی مفصل او درباره کتاب خودش در مقاله درج شده. یک اشکال درباره مدخل‌های کتاب‌ها هم عدم رعایت اهمیت کتاب در مدخل شدن آن است. کم کم هر کتابی که در دست یک شیعه دیده شده، به مدخل ویکی تبدیل می‌شود. شاید بد نباشد اما اولیت هم نیست. --Kmhoseini (بحث) ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۵۰ (IRST)

موافق: غیر از مطالبی که آقایان Kmhoseini و دکتر احمدیان نگاشته اند؛ برخی کتاب های مهم شیعه، مخالفان قرص و محکمی از شیعیان و اهل سنت داشته و دارد که این مخالفت ها و دیدگاه مخالفان در مقاله منعکس نمی گردد. به عبارت دیگر مقاله تک بعدی و تمجیدوار به نگارش درمی آید. برای نمونه در مدخل های تفسیر المیزان یا الغدیر فقط مدح ها و تمجیدها آمده است و علت این مشکل عدم تحقیق و عجله است که فقط مدخلی نوشته شود؛ به همین خاطر به سایر منابع رجوع نمی شود.--Mahboobi (بحث) ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۴۰ (IRST)

  • با آنچه گفته شد موافقم؛ اما در مورد برخی کتاب‌ها که به نظر دوستان اهمیتی برای نوشتن یا سرشناسی ندارند باید گفت همین را مطرح کردیم، نظر مدیران بر این است که اولاً بسیاری از اینها میراث شیعه‌اند و باید معرفی شوند، ثانیاً ما خود تصمیم داریم به برخی از کتاب‌ها سرشناسی دهیم.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۱ (IRST)

نکته نگارشی

بنده معتقدم که اگر یک مقاله به لحاظ ساختاری و پژوهشی استوار باشد، ضعف نوشتاری و صوری آن خیلی مهم نیست. ولی باز تاکید دارم که وقتی می توانیم نوشتار و صورت نوشته را هم استوار بنویسیم نباید از آن کوتاهی کنیم. گاهی خواننده یک مقاله از ظاهر نوشته برداشت می کند که باطن مقاله نیز ضعیف است. خواهش می کنم دوستانی که می دانم توانایی بیشتری در نگارش دارند، آن را سهل نینگارند و عنایت کافی به آن داشته باشند. از تعابیر «درس خارجی» در نوشتن مقالات خودداری شود. مثلا این عبارت که «در فضیلت زیارت حضرت معصومه (س)احادیثی از ناحیه ائمه معصومین (ع) وارد شده است» به هیچ وجه قابل دفاع نیست. به جای این می توانید تعابیر مختلف و درستی به کار ببرید. کتاب غلط ننویسم را بخوانید. همچنین شیوه نامه های برخی دانشنامه ها را. در این موضوع من کتاب شیوه نامه دایره المعارف امام حسین نوشته آقای ژرفا را پیشنهاد میکنم. عزیزانی که این کتاب را نخوانده اند حتما بخوانند.--ابراهیم احمدیان ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۵ (IRST)

موافق بسیاری از عبارت‌های ما نه تنها از نظر دستوری غلط‌اند، مملو از اصطلاحات طلبگی‌اند که مخاطب عام را پس می‌زند.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۷ (IRST)

موافق منتها در برخی مدخل ها مثل مدخل های فلسفی، کلامی یا مقاله های مرتبط به فقه و احکام، جایگزین کردن کلمات دیگر به جای آن کلمات خاص، از این جهت مشکل است که بار معنایی سابق را نمی رساند و شاید موجب بد فهمی مخاطب شود.--Mahboobi (بحث) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۵۵ (IRST)

ارتباط مقالات

دوستان پس از تکمیل یک مدخل، به ارتباط آن با مدخل‌های دیگر توجه کنند. مثلا وقتی مدخل همسران پیامبر را می‌سازیم، کمترین کار این است که به صفحه پیامبر(ص) سر بزنیم و بین این دو ارتباط برقرار کنیم یا اگر ارتباطی بوده درستی آن را بررسی کنیم. مثالی که زده شد، خیلی واضح بود؛ اما گاه باید تأمل حسابی کرد. به نظرم یکی از مهم‌ترین کارها در ویکی همین ارتباط مقالات است.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۷ (IRST)

فهرست‌ها

در ایجاد صفحات فهرست به این نکته باید توجه کنیم که علاوه بر جمع‌آوری اعضا در یک مجموعه، اطلاعات بیشتری به مخاطب ارائه کنیم؛ مثلا بین اعضا (یا افراد) فهرست، مقایسه‌ای صورت گیرد یا جایگاه فرد در فهرست مشخص شود. مثلا در فهرست آثار یک عالم، این آثار موضوع‌بندی شوند یا بر اساس تاریخ تألیف چینش شوند. رده‌زدن به این صفحات نیز قابل تأمل است. برای شیوه فهرست‌نویسی به این صفحه مراجعه کنید: شیوه‌نامه (فهرست) --علیرضا سالوند (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۲۶ (IRST)

تبارنامه‏ ها در کجا قرار بگیرند؟

در مورد اینکه تبارنامه هایی مثل:

در کجا قرار بگیرند، ظاهراً قانونی وجود ندارد و سلیقه ای است. برخی آنها را در ابتدا، برخی در وسط و برخی در انتهای مدخل های مرتبط می آورند. بهتر است در مورد جایگذاری این تبارنامه ها قانونی وضع شود.--Mahboobi (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۲۳ (IRST)

  • مخالف نیازی به هیچ قانونی نیست. باید خلاقیت به خرج داد. اینکه این الگوها در صفحات مختلف، به یک روال نیامده‌اند، شکل ظاهری صفحه مد نظر بوده است. گاه بخشی از صفحه خالی است و قرار دادن الگو در آنجا مناسب است.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۴۱ (IRST)
اگر تبارنامه ها در حکم ناوبری ها هستند، خب؛ جای ناوبری مشخص است پس جای تبارنامه ها هم باید مشخص باشد و خلاقیت به خرج دادن با نظم و رویه واحد داشتن منافاتی ندارد.--Mahboobi (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۹ (IRST)

همسران امام حسن(ع)

به نظر من این صفحه و صفحاتی مانند این که صرفا برای پاسخگویی به شبهه ای ایجاد شده اند نباید صفحه ای به آن اختصاص یابد و اصلا جزء رسالت ویکی شیعه نیست. بلکه باید سایت های پاسخگویی به این جور مطالب بپردازند. --Hasaninasab (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۰۱ (IRST)

موافق--Mahboobi (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۳۹ (IRST)

پرونده:Symbol neutral vote.svg ممتنع من هم اساسا مخالف چنین صفحاتی هستم و به نظرم باید در دل مقاله اصلی به شبهات پاسخ داد، اما با توجه به این استدلال که چنین صفحاتی جستجو می شود و با در نظر گرفتن این واقعیت که استانداردهای دانشنامه نگاری در انتخاب مدخل ها استفاده نمی شوند و ظاهرا نخواهند شد، با چنین صفحاتی می توان کنار آمد. --Kmhoseini (بحث) ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۲۶ (IRST)

موافق موافقم. اما درباره برخی موضوعات مسئله هایی هم مطرح است. خود طرح این مسئله ها شرط جامعیت مقاله است. بنابرین باید در خود مقاله اصلی به آن پرداخت و من هم با اختصاص صفحه ویژه برای آن مخالفم.--ابراهیم احمدیان ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۲۵ (IRST)

زندگی نامه بزرگان و علمای شیعه

عزیزانی که مدخل بزرگان و علما را می نویسند عنایت کنند: منابعی که از آنها استفاده می کنید غالبا نوشته علاقه مندان و یا شاگردان آن حضرات است و پر از تعریف و تمجید و داوری مثبت. بنابرین هنگام نقل مطالب باید رنگ ارزشداوری را بزدایید و بی طرفانه منعکس کنید. برای مثال، در بسیاری از مدخلها آمده است که ایشان به درخواست مردم در فلان شهر ماند و به تبلیغ پرداخت. واقع مطلب این است که درخواست چندانی نبوده و نمی توان آن را به مردم نسبت داد و خود آن عالم هم مدعی نبوده که به درخواست مردم در فلان شهر اقامت کرده است و این را شاگردان افزوده اند. یا در مدخل آمده که فلان عالم بزرگوار تدریس درس رسائل و مکاسب را به درخواست طلاب آغاز کرد. این گونه مطالب را لازم نیست در مدخل بیاوریم. همین که بنویسید در سال فلان در قم ساکن شد یا در سال فلان تدریس فلان کتاب را آغاز کرد کافی است مگر این که خصوصیتی در کار باشد مانند خصوصیتی که در مهاجرت شیخ جائری موسس حوزه قم وجود دارد. کلا در نقل مطالب درباره یک شخص باید نگاه کرد که چه کسی آن مطلب را نوشته. اگر شاگرد او نوشته یا اگر دشمن او نوشته، لازم است مطالب را با توجه به نکته بالا نقل کنیم. --ابراهیم احمدیان ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۴ (IRST)

موافق افزون بر مطالبی که دکتر احمدیان نگاشته اند: برخی شخصیت های شیعی در رخدادهای مهمی نقش آفرینی کرده اند و رخداد را با آن شخص می شناسیم؛ انتظار آن است که نقش آن عالم در آن قضیه برجسته و بیشتر توضیح داده شود.--Mahboobi (بحث) ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۰۲ (IRST)

رویکرد تقریب مذاهبی در مقالات

با توجه به این که اختلاف میان مسلمانان تا کنون هیچ سودی نداشته و هیچ آبی را گرم نکرده و هیچ سری را به سامان نرسانده، دوستان بکوشند تا در تالیف مقالات رویکرد تقریب مذاهبی داشته باشند. البته این به آن معنا نیست که واقعیات را برگردانیم و خلاف واقع بنویسیم. اما در خیلی جاها می توانیم چیزهایی را رعایت کنیم. مثلا در مدخل ماریه همسر پیامبر آمده: «نقل است که بعد از تولد ابراهیم، پیامبر، او را به عایشه نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است؟» عایشه از روی حسادت این حرف پیامبر را رد کرد و گفت: «او هیچ شباهتی به شما ندارد.» در این مقاله که نه مربوط به عایشه است و نه مسائل پیرامونی ایشان، لزومی ندارد که ذهن خواننده را از یک موضوع دیگر بیاوریم سراغ عایشه و حسادتهای او و به ایشان بد بگوییم. بنده آن بخش نامربوط را حذف کردم و جمله شد این: « نقل است که بعد از تولد ابراهیم، پیامبر شاد شد و او را به عایشه نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است!» در اینجا حتی می توان نام عایشه را هم نیاورد یا اصلا نقل قول را هم نیاورد و نوشت: نقل است که پیامبر دز تولد ابراهیم بسیار شاد شد.--ابراهیم احمدیان ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۳۱ (IRST)

نگاره روز صفحه اصلی

به نظرم گذاشتن نگاره‌هایی از قبیل اعدام ثقة‌الاسلام تبریزی و یارانش در صفحه اول سایت، برای نشان دادن کشتار روس‌ها، اصلا چیز جالبی نیست. این تصاویر بسیار خشن بوده و مربوط به نمایشگاه‌های خاصی است، نه صفحه اول ویکی.--جلال یقموری (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۰۱ (IRST)

موافق مضاف بر اینکه تصویر یاد شده، کیفیت پایینی داشت.--Mahboobi (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۲۲ (IRST)

موافق--ابراهیم احمدیان ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۰۱ (IRST)

موافق آن نگاره خیلی بد بود. --Kmhoseini (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۱۱ (IRST)

وجه وصفی

از وجه وصفی نباید در نگارشهای دایره المعارفی استفاده شود ولی در ویکی شیعه بسیار استفاده شده. متاسفانه نه تنها استفاده شده بل در بسیاری موردها غلط هم استفاده شده. دوستان می دانند که وجه وصفی چیست و بنابرین جسارت نمی کنم و تعریف نمیکنم. فقط مثال میزنم: «او به تبریز رفته، به تدریس مشغول شد.» عنایت دارید که وجه وصفی خودش ناقص است و تا فعل بعدی نیاید تکلیفش روشن نیست که از چه زمانی حکایت می کند و ... . برای همین است که نباید در نگارشهای دایره المعارفی از آن استفاده کرد. مثلا برای عبارت بالا باید چنین نوشت: «او به تبریز رفت و به تدریس مشغول شد.» مشکلی که هست این است که گاهی غلط هم استفاده شده و به جای ویرگول، از واو استفاده شده. استفاده از واو بعد از وجه وصفی غلط است. همچنین پی در پی آوردن وجه وصفی غلط است. آنی که بعد از آن، واو می آید و غلط نیست، ماضی نقلی است مثل: «او به تبریز رفته و به تدریس مشغول شده است.» در اینجا واو درست است چون وجه وصفی در جمله نداریم. پس: وجه وصفی به کار نبرید و اگر بردید، باید بعد از آن ویرگول بگذارید نه واو. دوم این که وجه وصفی مکرر به کار نبرید. مثلا این غلط است: «او به تبریز رفته سکونت یافته به تدریس مشغول شد.»--ابراهیم احمدیان ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۰۹ (IRST)

  • موافق--علیرضا سالوند (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۲۶ (IRST)
  • موافق جالب بود. من نمی‌دانستم. تشکر. --Kmhoseini (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۲۸ (IRST)

مدخل‌های تک منبعی

در ویکی پدیا اگر در نگارش مدخلی تنها از یک منبع استفاده شود؛ مدیران آن مجموعه بعد از چند دقیقه برچسب حذف زمان دار و یا حذف سریع را بر گردن آن مدخل آویزان می‌کنند؛ هر چند آن مدخل سر‌شناسی داشته باشد. اگر مقاله‌ای به منابع مختلف و متعدد ارجاع داده نشود، و تک منبعی باشد، مدیران ویکی پدیا تعارف ندارند و آن را حذف می‌کنند. در برخی از مقالات ویکی شیعه مخصوصاً برخی مداخل مرتبط به کتاب‌ها یا علما، فقط از یک منبع برای نگارش استفاده شده است که اگر شیوه کار ما مثل ویکی پدیا باشد، این کار تخلف محسوب می‌گردد. نمونه کتاب: تأملی در نهضت عاشورا (کتاب)؛ نمونه علما: خلیل بن غازی قزوینی و میرزا هاشم آملی.--Mahboobi (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۱۰ (IRST)

مخالف اهمیت یا ارزش یک مقاله را تعدد منابع آن تعیین نمی‌کند حتی اگر مقاله دانشنامه‌ای باشد. مسئله در درجه اول کیفیت منبع و در مرحله دوم نحوه استفاده از منبع است. اگر مطلبی واقعا تنها یک منبع داشته باشد و از سوی دیگر در چهارچوب دانشنامه مورد نظر بگنجد چاره‌ای جز استفاده از آن منبع نیست.--Kmhoseini (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۶ (IRST)

استفاده زیاد از (س) به جای سلام الله علیها

افراط در استفاده از (س) به جای سلام الله علیها، ظاهر مقالات را نازیبا نشان می دهد. می‎توانیم به صورت ضرورت و حداقلی از (س) استفاده کنیم؛ مخصوصاً در مورد افراد غیر معصوم. نمونه زیاده روی در استفاده از (س) را در مقاله حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ببینید.--Mahboobi (بحث) ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۴ (IRST)

  • زیبایی یک امر نسبی است و ممکن است چیزی برای من زیبا باشد و برای شما نه. به نظر من همان س بهتر است چون بار ارزشی مقاله را کمتر می کند و در ضمن، احترام بایسته را نیز در خود دارد. استفاده از سلام الله علیها در دانشنامه ها رایج نیست.--ابراهیم احمدیان ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۰۸ (IRST)
با تشکر از استاد احمدیان که فضای قهوه خانه را با بیان دیدگاه های صائب شان همیشه گرم نگه می دارند. منظورم از نگاشته فوق این است که لزومی ندارد همه جا از (س) برای بیان احترام استفاده کنیم، بلکه می توانیم مکرر از (س) استفاده نکرده و در بعضی جاها بگوییم حضرت خدیجه؛ بدون (س). و نتیجه سخنم این نیست که به جای (س) از سلام الله علیها استفاده کنیم.--Mahboobi (بحث) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۳۱ (IRST)
  • استاد محبوبی در این صورت با شما موافقم. کلا تنوع چیز خوبی است.
  • موافق--Kmhoseini (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۴۸ (IRST)

آوانگاری

دیده شده که بعضی دوستان هنگام آوانگاری، قبل از تای تانیث را کسره می گذارند. در فارسی این رایج است ولی باید دانست که درست نیست. مثلا لام در هروله همیشه مفتوح است اگرچه در فارسی ما آن را به صورت مکسور می خوانیم. به طور کلی، حرف قبل از تای تانیث همیشه مفتوح است.--ابراهیم احمدیان ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۱۱ (IRST)

  • بحث خوبی را مطرح کردید. بدون شک خوانش صحیح چنین کلماتی، همان است که فرمودید؛ اما یک پرسش! آیا در چنین مواردی نیاز است خوانش فارسی و عامیانه واژه را هم مشخص کنیم. در کلماتی چون «کمیل» (کُمَیل و کُمِیل) نظر دوستان چیست؟--علیرضا سالوند (بحث) ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۳۲ (IRST)
  • چون شما دارید کمیل را معرفی می کنید، باید آوانگاری این نام را در زبان اصلی که کمیل در آن آمده ارائه کنید. بنابرین کمیل را باید به فتح میم بیاورید.--ابراهیم احمدیان ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۴۰ (IRST)
  • بله باید خوانش کلمه در زبان اصلی (کمیل به فتح میم) بیاید. منظور من این است که آیا نیاز است خوانش فارسی آن را هم مشخص کنیم یا خیر؟-- (بحث) ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۱ (IRST)
  • سوال کاربر محترم علیرضا سالوند قابل توجه است. شاید بد نباشد اگر تلفظ بعضی کلمات را در فارسی یا فارسی عامیه هم بیاوریم. البته می‌توان در آغاز آن را به کلمات مهم یا دارای تفاوت فاحش با زبان اصلی محدود کنیم مثل دَمِشق و دِمَشق یا بیت المُقَدَّس و بیت المَقدِس.--Kmhoseini (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۴۱ (IRST)

مشخصات کتاب شناختی

همراهان جان! بار دیگر شاید برای چندمین بار عرض می شود که برای معرفی کتابها الّا و باللّه باید شماره صفحه و جلد کتاب را هم بدهید. اگر یک کتاب چند چاپ دارد باید آخرین چاپ را با شماره صفحه معرفی کنید. این که کتاب را نمی توان پیدا کرد عذر موجهی نیست. اگر آخرین چاپ را نمی توانید پیدا کنید، دست کم شماره صفحه یک چاپ دیگر کتاب را بنویسید.--ابراهیم احمدیان ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۳ (IRST)

موافق--جلال یقموری (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۱۹ (IRST)

  • موافق--Mahboobi (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۳ (IRST)

ذکر نام نویسنده بخش مقاله در متن آن

درباره ذکر نام نویسنده در بخش هر مقاله، آن هم با لفظ جناب آقای فلان، توضیح بدهید لطفا. آیا تصمیم گیری بر انجام کار به شیوه جدیدی است؟ نمونه؛ مقاله مهدویت.--جلال یقموری (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۴۷ (IRST)

  • بعدا این اسامی حذف خواهند شد. فعلا برای مدخل امام زمان و مهدویت، پروژه تعریف شده و قرار است این مداخل با همکاری چندین نفر نوشته شوند. البته باید در صفحه بحث چنین کاری انجام شود، مثل صفحه بحث امام زمان.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۷ (IRST)
  • موافق به خاطر اینکه غیر از کاربران، مخاطبان نیز این صفحات را می‎بینند روش صحیحی نیست؛ حتی در صفحه بحث. پیشنهاد می‎کنم قسمتی از این مدخل را کاربر محترم آقای Sarsm بنویسند تا بعد از سه سال، ویکیایی نوشتن ایشان را نیز ببینیم.--Mahboobi (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۳ (IRST)
  • موافق انصافا حرکت غیر ویکیایی است.--Kmhoseini (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۴۳ (IRST)

جملات ارزشی

اگر طبق شیوه نامه ویکی، نباید جملات ارزشی نوشت. دوستان چرا عباراتی مثل «او» را به «ایشان» یا «گفت» را به «فرمود» تغییر می دهند؟ اگر تصمیم جدیدی گرفته شده، شیوه نامه را هم باید تغییر داد، اگر چنین نیست، علت را ذکر کنید. باعث تأسف است، جمله های مقاله ای را که برای ارزشی نبودن و درعین حال رعایت احترام جایگاه امامان، برای نوشتن آن فکر شده، به راحتی تغییر می دهیم. چرا؟؟؟؟--جلال یقموری (بحث) ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۳:۵۶ (IRST)

سلام و ... در صفحات بحث

نظرتان درباره سلام و علیک و برخی امور این چنینی در هنگام نظردادن در صفحات بحث چیست؟ درباره کاربرد زبان عامیانه چه؟

من با هردو مخالفم. به این دلیل که دیدن این صفحات مختص کاربران نیست و همه می توانند آنها را مشاهده کنند. ذکر سلام و چاق سلامتی هم امری است اضافه که در ویکی پدیا هم مرسوم نیست، به علاوه، مشاهده گر صفحات بحث به دنبال لب مطلب است و باید تا حد امکان مطالب اضافه در این صفحات ننوشت. پس بهتر است، سلام و ... نداشته باشیم و از زبان نوشتاری رسمی استفاده کنیم.--جلال یقموری (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۳:۲۴ (IRST)

موافق--Kmhoseini (بحث) ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۱۱ (IRST)

موافق نکته بجایی است.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۳۸ (IRST)

ترتیب اثر به مباحث مطرح شده

خوب است مدیران، به مباحث مطرح شده در قهوه خانه ترتیب اثر بدهند.

نمونه؛ بحثی که در قسمت ایده پردازی قهوه خانه درباره نامگذاری آن مطرح شده و نزدیک به دوسال از آن می گذرد و هفت کاربر درباره آن اظهار نظر کرده اند.--جلال یقموری (بحث) ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۰۲ (IRST)

فهرست آثار محقق طباطبایی

اعتراض نسبت به ایجاد این صفحه. در حالی که صفحه محقق طباطبایی مستقل وجود دارد فهرست آثار او نیازی به صفحه مستقل ندارد. اهمیتش چیست. فقط اینکه مطلب آماده اش در اینترنت موجود بوده؟ لطفا نگارش صفحه های مربوط به کتاب ها را از این وضعیت دلبخواهانه و بی ضابطه خارج کنید.

به نظر من برای ویکی شیعه که هنوز جوان است و هنوز خیلی از مباحث اصلی اش نوشته نشده یا مقالات کتابهای مهم شیعه هنوز بسیار ناقص و کمبارند، این کارهای تفننی بسیار زود و مضر است.

--Kmhoseini (بحث) ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۱۶ (IRST)

  • محتوای این صفحات (فهرست آثار) در صفحه مولفشان می‌آمد و فضای زیادی اشغال می‌کرد. برای شخصیت‌هایی که پرتألیف بودند، صفحه فهرست آثار درست شد. مثلا من فهرست آثار علامه حلی را ساختم. می‌خواهم بگویم محتوا آماده بود. نمی‌دانم صفحه محقق طباطبایی هم چنین بوده یا خیر.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۲ (IRST)
  • موافق با نظر سالیوان عزیز موافقم. فکرش را بکنید فهرست به این بلند و بالایی در صفحه خود محقق طباطبایی بیاید. آنوقت چه شود؟ --Roohish (بحث) ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۳ (IRST)

خودشیفتگی در نگاه به کارهایمان

یکی از کاربران ویکی پدیا برخی از مدخل های ما را برداشته و بدون ذکر منبع به نام خود در ویکی پدیا ثبت کرده است. ویکی فرق هم در این عرصه سنگ تمام گذاشته و مدخل های زیادی از ما کپی کرده است. البته ما انتحال نمی کنیم و هر مدخلی را که از جایی بر می داریم دقیقاً! منبع آن را ذکر می کنیم. چندی پیش دیدم که یکی از اعاظم، دو یا سه مقاله را از حوزه نت کپی و بدون ذکر منبع، آنها را ویکیایی کرده است. "گهی پشت به زین و گهی زین به پشت". القصه؛ یکی از مدخل هایی که آن آقا از ما به ویکی پدیا برده؛ مدخل مجمع جهانی اسلام است. به این مدخل در ویکی پدیا نگاه کنید؛ از طرف مدیران ویکی پدیا چهار برچسب؛ ناقص بودن، عدم رعایت بی طرفی، کمبود منبع و لحن غیر دانشنامه ای خورده است. این نشان می دهد که کارهای ما خیلی با استانداردهای ویکی پدیا مطابقت ندارد و از کارهایمان بی خودی، خودشیفته ایم.--Mahboobi (بحث) ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۳۳ (IRST)

الگوی عارفان شیعه

به الگوی مورد نظر نگاهی بیندازید و نظراتتان را در صفحه بحث آن مطرح کنید.--جلال یقموری (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۲۶ (IRST)

تا لحظه آخر فعال باشیم

پایان سال است. قرارداد برخی تمدید نخواهد شد. بگذریم از این که آن‌هایی هم که قرارداد دارند نگران این خواهند بود که مبادا موریانه‌های بی‌مغز قراردادشان را بخورند. قهوه‌خانه سوت و کور است. بر ورودی و در و دیوار قهوه‌خانه بعضی از کاربران، لایه ضخیمی از گرد و غبار نشسته؛ کاش سری به این صفحه زده بودند. مدیران هم از ابتدا تصمیمات را در جلسات شفاهی گرفتند و نشد که بحثی جدی و واقعی در این مکان دربگیرد. آنجا هم که نیمچه بحث و نظرپردازی‌ای شده بود، ترتیب اثری ندیدیم. در کل، از دوستان فعال در این بخش، خواهش میکنم در این چند روز پایانی سال هم چراغ این مکان را روشن نگه دارند! هرچند دغدغه‌هایشان را می‌فهمم و حق می‌دهم که دلخور و شاید دلسرد از کار شده باشند.

در کل ویکیایی ننوشتم. خواستم این آخر کاریه متفاوت باشه. سر و ته و هیچیش با هم نمیخونه. هههه. --جلال یقموری (بحث) ‏۱۲ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۱۸ (IRST)

  • درود آقای یقموری. به خاطر شما هم که شده مطلبی اینجا میگذارم. به مطلب بعد مراجعه کنید.--ابراهیم احمدیان ‏۱۴ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۲۶ (IRST)

لطفا مطالعه و فکر کنیم

امروز بعد از یک ماه، چند مدخل را وارسی می کردم ولی متاسفانه چندان خوشایند نبود. امیدوارم ویکی یک حرکت رو به جلو داشته باشد ولی ظاهرا چنین نیست و در این مدخلها من مقالاتی را یافتم که با مقالات روزهای تاسیس ویکی شیعه شباهت بسیاری داشت. یکی از مقالات مقاله حوزه علمیه خراسان بود. عینا یک مقاله دانشنامه کپی شده و در آنجا آمده. اما کپی کننده حتی یک شناسه هم نتوانسته از مقاله دانشنامه استخراج کند و بگذارد آنجا. مقاله با این که باید حوزه مشهد فعلی را معرفی کند با دوره باستان شروع شده. البته بنده از شناسه ای که برای کل مدخلهای حوزه علمیه پیشتر خودم ساخته بودم یک شناسه برای مدخل حوزه علمیه خراسان هم ساختم. پیش تر آن مدخلها هم شناسه درست و درمان نداشتند و بنده با کمی فکر کردن برایشان شناسه ای نسبتا جامع ساختم. دوستان باید لطف فرموده، از تجارب گذشته استفاده کنند. مثلا وقتی دارند حوزه خراسان را می نویسند به حوزه قم هم بنگرند و از آن استفاده کنند. مدخلهای مشابه بسیارند و می شود از آنها استفاده کرد. سپس با جعل عنوان «تاریخچه» مطالب تاریخی موجود در شناسه حوزه مشهد را به ذیل آن انتقال دادم و البته برای این کار مجبور شدم کل عناوین را به لحاظ کوچک و بزرگی و اصلیت و فرعیت دستکاری کنم. اینک باید به آن دو خطی که من در شناسه درباره این حوزه آورده ام مطالب دیگری هم اضافه شود مثلا بزرگی و کوچکی این حوزه و تعداد طلاب آن و دیگر خصوصیات هویتی.(اینها را می نویسم تا مراحل کار روشن گردد.) دیگر این که باید فکر کرد. با فکر کردن کار درست می شود هرچند محل کار در مجمع جهانی آنقدر شلوغ و پر از سر و صدا است که گاهی در آنجا نمی شود فکر کرد. درباره مدخل حوزه علمیه مشهد(که عنوانش هم درست نیست و باید حوزه علمیه خراسان باشد نه مشهد) کپی کننده آن مقاله اشتباهات دیگر هم مرتکب شده. از جمله آن که گمان کرده پیش از این حوزه خراسان شورای عالی داشته در حالی که چنین نیست. آن حوزه یک شورای برنامه ریزی داشت. ریاست و مدیریت عالی با واعظ طبسی بود و ریاست و مدیریت اجرایی با اکبر فرجام. مقام معظم رهبری با حکم اخیرشان هم افراد را عوض کردند و هم ساختار جدیدی پی ریختند. البته این در جراید نیامده ولی اگر جست و جو می کردید شاید در نت چیزهایی درباره آن پیدا می شد. حوزه مشهد شورای عالی نداشت. این حوزه قم بود که شورای عالی داشت. اینک مشهد هم مثل قم شده است. غالبا مدخلها را باید داد افرادی که در آن زمینه تخصص دارند بنویسند. اگر چنین شود، این مسائل پیش نمی آید. حتی اگر اندکی درباره احکام مسئولیتی اخیر مقام معظم رهبری فکر می شد، شاید متوجه این مسئله می شدیم که اساسا حوزه مشهد با این احکام دگرگون شد هم ساختاری و هم به لحاظ افراد. این نکته نیز حائز اهمیت است که هیچ کدام از آقایانی که با آقای واعظ طبسی در شورای برنامه ریزی مشهد حضور داشتند، در مسئولیتهای جدید حوزه مشهد جایی نیافته اند. این قرائن نشان از تغییر گسترده و عمیق در آن حوزه را دارد. این مطلب هم برای آقای جلال مقموری عزیز که گفته بود چرا اینجا چیزی نمی نویسیم. بنده علی رغم آن که دیگر در آنجا کار نمی کنم، همیشه آماده کمک و راهنمایی هستم و چشمداشت مادی هم ندارم. در خدمت آقایان هستم. آدم که همیشه نباید برای پول کار کند(هرچند زمان قرارداد هم پول چندانی نسبت به تخصص و کارمان دریافت نکردیم). یادمان باشد که ما یک زمانی طلبه بودیم و دنبال مادیان و مادیات نبودیم. رزق همه ما به دست خدا است چه تحریم باشد و چه نباشد و چه قرارداد داشته باشیم و چه نداشته باشیم. منتها مشکلی که هست، این است که ظاهرا آقایان رییس در آنجا، متوجه نمی شوند که چه کسی بلد است و چه کسی بلد نیست. چه کسی تخصص دارد و چه کسی ندارد. این آخری، بسیار رنج آور است و همکاری آدم را با آنجا سخت می کند. --ابراهیم احمدیان ‏۱۴ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۳۸ (IRST)

استفاده از فرصتهای موجود

ویکی شیعه در قم قرار دارد و این فرصتی را به آن می دهد تا خاص شود و یک منبع دست اول برای ارائه اطلاعات درباره برخی موضوعات باشد ولی متاسفانه از این فرصت استفاده نمی شود. مثلا در مدخلهایی مانند جامعه الزهرا می توان با خود مسئولان آن مرکز گفت و گو کرد و اطلاعاتی گرفت که در دیگر جاها نیست. چند طلبه در جامعه الزهرا مشغول تحصیل اند؟ به این سوال در مدخل مربوط پاسخی داده نشد. درباره برخی شخصیتها مطالبی در ویکی آمده که در نت موجود است در حالی که آن شخصیتها در قم ساکنند و می توان با آنها گفت و گو کرد و استقبال هم میکنند. القصه: باید فرقی باشد بین ما که در قم می نویسیم و به اطلاعات دسترسی داریم و جایی که در خارج از کشور قلم می زنند. نباید ما هم مثل آنها فقط از نت استفاده کنیم. برای ماندگاری ویکی شیعه باید خاص بود یعنی ویکی شیعه کاری را انجام دهد که انجام نشده یا انجام نمی شود. اگر قرار باشد فقط به گردآوری اطلاعات دیگران بپردازید و ابتکار به خرج ندهید، وجود ویکی شیعه بصرفه نیست.--ابراهیم احمدیان ‏۱۵ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۱۳ (IRST)

  • موافق؛ البته ما مشکلی به نام «تحقیق دست اول ممنوع» داریم که به نظرم باید برای آن فکری کرد.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۱۶ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۰ (IRST)

نوشتار اصلی

بخش‌هایی از بسیاری از مقالات ما نوشتار اصلی دارند. ویکی‌نویسان عزیز این بخش‌ها را غالبا از شناسه آن نوشتار اصلی کپی کرده‌اند. اگرچه این شناسه‌ها شسته‌رفته و آماده‌اند و افزودن آنها به بخشی از یک مقاله زحمت کمتری نیاز دارد، دو نکته در این کار قابل تأمل است: اول اینکه باید ببینیم قلم و شکل این قسمت با مقاله جدید می‌خواند یا خیر؛ چراکه به قول یکی از دوستان هر بخش از مقاله باید در خدمت کل مقاله باشد. دوم اینکه شناسه‌ها غالبا بدون منبع‌اند. دوستان باید بعد از انتقال آن به مقاله جدید، منابع مطالب را هم بیاورند. نمونه‌های از این موارد:

علیرضا سالوند (بحث)

درود. معمولاً برای لید منبع نمی‌گذارند. در مورد دو مثالی که آورده‌اید، از لید کپی شده. با ا‌ین‌همه، تصورم بر این است که این دو بخش مثال زده شده، کلاً زایدند و لینک به نام نویسنده در لید، کافی است. Mehrizi (بحث) ‏۱۹ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۴۹ (UTC)

بازنویسی مدخل میرزای شیرازی

مدخل میرزای شیرازی بی کم و کاست و دقیقاً از ویکی پدیا کپی شده است. کافی است این نسخه از ویکی پدیا و این نسخه ویکی شیعه مربوط به این مقاله را با هم مقایسه کنید تا متوجه این مطلب بشوید؛ به همین خاطر باید بازنویسی گردد و دوستانی که پس از کپی کننده محترم، دست برده اند تغییر چندانی ایجاد نکرده اند. شاید هم سیاست های ویکی شیعه تغییر کرده و ما خبر نداریم و ویکی پدیا هم یکی از منابع ویکی شیعه شده است! همچنین است مدخل جهان اسلام؛ این یکی را خودتان زحمت کشیده و با ویکی پدیا مقایسه نمایید.

احتمالا برخی به عنوان مدیر علمی! خواب تشریف داشته اند و تاکنون متوجه این مطلب نشده اند.Mahboobi

درود. زحمت بکشید در بحث نوشتارها هم پیغام بگذارید. فکر می‌کنم بهتر دیده می‌شود و در سابقه هم ثبت. سپاس.Mehrizi (بحث) ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۵۲ (UTC)

گوینده مهم نیست، گفته مهم است

به مقاله مختار ثقفی بنگرید. شده مجموعه ای از گفته های افراد قدیم یا جدید درباره مختار. بخصوص از نیمه مقاله به آخر. علامه فلانی درباره مختار این نظر را داشت یا دکتر فلانی درباره او نظر دیگری دارد. این روش متاسفانه در برخی از مقالات ویکی به کار رفته است. در حالی که جز در مواردی که گوینده از حجیت علمی تاریخی برخوردار است مانند مثلا نجاشی در کتاب رجالی اش، نام بردن از گوینده یک قول هیچ اهمیتی ندارد. مهم حرفی است که میزند و دلایلی که برای آن دارد. برای نمونه به این بخش از مقاله بنگرید:

  • بعضی مختار را مؤسس کیسانیه می‌دانند و می‌گویند: چون مختار ملقب به کیسان بود پیروانش را کیسانیه می‌گفتند.[۱۱۷]
  • مامقانی با بیان دلایلی این مطلب را نمی‌پذیرد و کیسانی بودن مختار را رد می‌کند،[۱۱۸]
  • آیه الله خویی این اتهام را ساخته علمای ملل و نحل غیر شیعی می‌دانسته که استنادشان به روایات مجعول و مردود بوده است و تاریخ تأسیس مذهب کیسانیه را بعد از قتل مختار و درگذشت محمد بن حنفیه می‌داند.[۱۱۹]
  • علامه امینی نیز انتساب مختار به کیسانیه را نمی‌پذیرند.[۱۲۰]

اصلا اهمیتی ندارد که آیت الله خویی چه می گوید یا مامقانی چه نظری دارد، مسئله این است که آنها چه دلایلی دارند؟ اینکه علامه امینی انتساب مختار را به کیسانیه بپذیرد یا نه هیچ ارزش و اهمیت علمی ندارد.

نگارش چنین مقالاتی دو عامل دارد: یکی شلختگی در نگارش مقاله که در آن مقاله نویس وظیفه خود را تنها جمع آوری مطالب و اقوال دیگران درباره یک موضوع و ریختن آنها در یک صفحه خالی بدون دسته بندی، تحلیل و بازآفرینی مطالب می داند و دوم اینکه شدیدا تحت تاثیر مرجعیت شخصیت ها است که متاسفانه از نتایج تربیت آموزشی ما و نگاه غیر تخصصی به علوم است. مثلا فکر می کنیم اعتبار یک سخن به این است که علامه فلان یا دکتر فلان آن را به زبان می اورد و با این جور نگارش به رواج آن دامن می زنیم.

در این مواقع قاعده کلی این است که از نام بردن از افراد خودداری کنیم و تنها بنویسیم گروهی از متخصصان رجال، یا پژوهشگران تاریخ با استناد به دلایل ... مختار را کیسانی ندانسته اند. و تاکید می کنم اینجا مهم ترین بخش دلایل است نه ادعاها.Kmhoseini

  • جناب محمد حسینی! یک علت مشکل بالا ناآشنایی نویسندگان مقالات تاریخی با روش تاریخی و نیز کم اطلاعی درباره منابع مرتبط است. علاوه بر این یک علت هم ناآشنایی با روش کلی دانش نامه نویسی و اصلا: «پژوهش» است. زیرا اگر کسی با پژوهش اشنا باشد می داند که باید به منابع مرتبط ارجاع بدهد. و وقتی این را دانست، هیچ وقت برای یک مقاله تاریخی به یک مرجع فقهی ارجاع نخواهد داد. ما در مقالات تاریخی فقط باید به منابع مرتبط ارجاع بدهیم. دوستان باید هم در ارجاع به منابع مکتوب و هم غیر مکتوب(یعنی مراجع علمی) فقط به منابع مرتبط ارجاع بدهند. ارجاع مطلب تاریخی به فقه مثل ارجاع مطلب فیزیک به ادبیات است. من بر خلاف فرمایش آقای محمد حسینی معتقدم که گوینده هم مهم است ولی گوینده باید مرتبط باشد. اصلا ما اهمیت مطلب را گاهی از گوینده آن می فهمیم. اگر یک مورخ بزرگ مطلبی گفته، این مهم است. اگر یک مطلب خوب به نظر ما را یک شخص گفته که مرتبط نیست، مطلب او هم خوب و مهم نیست. ابراهیم احمدیان

حیرت ویکیایی

داشتم صفحه علامه طباطبایی را می‌دیدم. درباره اندیشه‌اش مطلب مهمی نیامده است. نوآوری‌ها و نظرات ابداعی و جهت‌گیری‌ها در تفسیر یا شاید مهم‌تر از همه اندیشه فلسفی اش که حتما باید جایی تشریح شود.

بعد دیدم مقاله خیلی بلند است. زوائد هم ندارد چندان.(البته بجز شعری که مفصل فضای مقاله را اشغال کرده است) علامه طباطبایی فرد مشهوری است و این حجم از مقاله برای معرفی اجمالی او لازم است. لاجرم برای اندیشه‌اش باید صفحه‌های مستقل ساخت. آن هم نه یک صفحه می‌توان صفحه‌های متعدد ساخت.

بعد با خودم فکر کردم برای بسیاری از علمای شیعه و بسیاری از مفاهیم شیعه می‌توان صفحه‌های مستقل ساخت. هر مطلب جزئی که الان در مدخل های بزرگتر درج شده می‌تواند روزی با جزئیات بیشتر به شکل یک مدخل مستقل درآید. بعد با خودم فکر کردم ویکی شیعه مانند خواهر بزرگترش ویکی پدیا دانشنامه‌ای پایان ناپذیر است. کلی حیرت کردم و کلی پرسش در ذهنم درباره الان و آینده ویکی شیعه ایجاد شد.

به نظرم این موضوعی است که مدیران باید شبانه روزی درباره‌ ابعاد مختلفش فکر کنند.

پیشنهاد:‌اگر قرار است ویکی شیعه پایانی داشته باشد بهتر است برای برخی مسائل محدوده ‌های روشن تعریف شود و چشم اندازه چند ساله به دقت ترسیم شود. ما مجموعه واقعا محدودی هستیم پس باید بدانیم تا کجا به موضوعات دامن بزنیم و اگر قرار است در یک محدوده مشخص کار کنیم استراتژی ما چه باید باشد.Kmhoseini

  • ویکی شیعه چه پایان داشته باشد و چه نداشته باشد، نباید کاریکاتوری رشد کند، مگر اینکه خودخواسته باشد. در مورد ساختن صفحه‌هایی با عناوینی چون «نوآوری‌های فلان عالم» یا «اندیشه فلان شخصیت در فلان علم» موافقم. این همان مرز جدایی ما با دانشنامه‌هاست.علیرضا سالوند (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)
  • مخالف:با حرف جناب آقای سالوند مخالفم که صفحه‌های اضافی تولید بکنیم. فکر می‌کنم این مطلب را قبلا در قهوه‌خانه مطرح کرده بودم و برخی دوستان موافق بودند که مدخل هایی مانند این را که می تواند در ذیل مدخلی دیگر بیایند، تولید نکنیم.---Hasaninasab (بحث) ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۲۷ (UTC)

اصطلاحی به نام سوره‌های طوال نداریم

قابل توجه دوستانی که سوره‌های قرآنی را کار می‌کنند: در بسیاری از مداخل سوره‌ها (مثلا واقعه) آمده است «این سوره از سوره‌های طِوال است» و سوره‌های طوال را لینک کرده‌ایم و تغییر مسیر داده‌ایم به مدخل «سبع طوال»؛ در حالی که در مدخل «سبع طوال» گفته‌ایم فقط هفت سوره بلند ابتدایی قرآن را سبع طوال گویند!

منشأ این اشتباه، عبارات غلط انداز دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی (خرمشاهی) است. این دانشنامه سوره‌های مُفصّلات را به سه دسته تقسیم می‌کند (۱. مفصلات طوال: مفصلاتی که طولانی‌اند. ۲. مفصلات اوساط یا مفصلات میانه؛ ۳. مفصلات قصار) و مثلا برای معرفی سوره واقعه می‌گوید از گروه سوره‌های طوال در مفصلات است.

دوستان بدون توجه به این تقسیم ‌بندی، سوره‌های طوال را اصطلاحی مستقل از مفصلات فرض کرده‌اند! راهکار بنده برای رهایی از این مشکل: نیازی نیست بگوییم سوره از کدام گروهِ سه‌گانهٔ مفصلات است. همین که بگوییم از سوره‌های مفصلات است کفایت می‌کند. مگر اینکه مخاطب را با عباراتی گویا، به این تقسیم‌بندی هدایت کنیم که آن هم برای ویکی نیاز نیست، البته به نظر شخصی بنده.علیرضا سالوند (بحث) ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)

یکسان سازی عناوین مداخل انبیا

درباره نام مداخل پیامبرانی مانند حضرت شعیب، حضرت موسی، حضرت ارمیا، حضرت آدم و ... چه عنوانی مناسب است؟ آیا همه را یکسان بیاوریم یا متفاوت باشد؟ به طور مثال: شعیب، موسی بن عمران، ارمیای نبی، آدم باشد یا اینکه همه را مانند عناوین ائمه، «حضرت ... علیه‌السلام» بیاوریم؟ و یا تنها به نام آنها اکتفا کنیم؟ پیشنهاد من «حضرت ... » است.-Hasaninasab (بحث) ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۵ (UTC)

  • به نظر من لزومی ندارد همه یکسان باشند. برخی از آنها عناوین شناخته شده ای دارند مثل عیسی مسیح و می‌توان با همان عنوان نوشت. کاربرد حضرت حد یقف ندارد. آیا حضرت حزقیال هم خواهیم داشت؟ به نظرم دانیال نبی بهتر از حضرت دانیال علیه السلام است.محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۸ (UTC)
  • به نظرم اولوالعزم ها با حضرت و علیه السلام باشه بقیه با هر عنوان که مشهورند.Shamsoddin (بحث)
  • با آقای محمد کاظم حقانی فضل موافقم. می‌توانیم از سرشناسی افراد کمک بگیریم؛ یعنی عنوان مدخل همان چیزی باشد که بین مردم مشهور است، مثل عیسی مسیح، سلیمان نبی، موسی بن عمران، . در مورد آنانی هم که شهرت ندارند، می‌توانیم از واژه نبی کمک بگیریم. علیرضا سالوند (بحث) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
  • موافق: به نظرم حضرت شعیب(ع) کامل است و اشکالی به وجود نمی‌آورد. تصور بفرمایید قرار است بنویسیم لوط (پیامبر) ... شایسته نیست. پرانتز یعنی توضیح. یعنی اگر شما بدانید که ما از کدام لوط صحبت می کنیم و یا فقط یک لوط در عالم داشته باشیم پرانتز را هم حذف می کنیم و مدخل می شود : لوط. گفته شد که اگر حضرت بیاوریم با چهارده معصوم برابر می شود. به نظر این سخن ایراد نیست. آفت آوردن نام انبیاء بدون هیچ پسوند و پیشوند،‌بیشتر است.-Sh.hoseini (بحث) ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)
  • به نظرم دادن ایده کلی برای پیامبران کار اشتباهی است. هر پیامبر را با توجه به آنچه شناخته می‌شود، بنویسیم. به نظرم هم بیشتر پیامبران رو با «حضرت A» (بدون پسوند)‌ بسازیم و برخی رو به صورت «A (پیامبر)». ‍‍‍‍‍‍محمد باقر حقانی (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)
  • به نظرم این مساله بسیار ساده قابل حل است باید دید اهل فن و یا عرفی که بیشترین سروکار با این مفاهیم را در شیعه دارند چگونه از این پیامبران یاد می‌کنند و یا حتی اینکه در قالب کتاب‌هایی که به مساله پیامبران پرداختند چگونه از آنها یاد کردند. ضمنا باید به عرف عالمان شیعی نیز توجه کرد چرا که ممکن است اگر برای پبامبران، مخصوصا پیامبرانی که نام آنها در قرآن آمده است از عناوین این چنینی «حضرت» استفاده نکنیم از طرف متدینان مورد اعتراض قرار بگیریم.مهدی بهرامی (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)

ارجاع به کتاب مفاتیح الجنان

  • در ارجاع به کتاب مفاتیح الجنان، آوردن سال نشر و صفحه، کار بی‌فایده‌ای است؛ چون چاپ‌های مختلفی از این کتاب در دست افراد است. به گمانم باید به جای سال نشر، به بخش‌های کتاب آدرس دهیم. مثلا: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، بخش تعقیبات نماز مغرب.P.motahari (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۸ (UTC)
  • به نظرم در عین اشاره به بخش مربوطه، شماره صفحه و سال هم ذکر شود چون برخی از بخش‌ها چندین صفحه است.Shamsoddin (بحث)
  • دو بحث وجود دارد: پانویس، منابع. در پانویس با شما موافقم. حتی می‌توانیم شماره صفحه را هم بنویسیم که خواننده را برای یافتن کمک کند. اما در منابع به نظرم باید مشخصات کتاب‌شناختی کامل باشد. نکته دیگر اینکه در پانویس نیازی نیست اسم کوچک مؤلف بیاید. علیرضا سالوند (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
  • موافق نظر من به نظر علیرضا سالوند نزدیک تر است. در پاورقی به بخش کتاب ارجاع بدیم. پیشنهاد من این است که درباره نهج البلاغه نیز چون کنیم. محمد باقر حقانی (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۸ (UTC)
  • اگر به دلیل وجود چاپ‌های مختلف، ذکر سال نشر و صفحه سودی برای خواننده نداشته باشد، ذکر بخش مربوط به همراه سال نشر و صفحه، مشکل آن را حل نمی‌کند. چرا کار بی‌فایده انجام دهیم؟

این مسئله درباره نهج البلاغه هم صادق است.P.motahari (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)

بخش‌هایی را که ۱۰ یا ۲۰ صفحه است چگونه آدرس می‌دهید؟Shamsoddin (بحث)

چاره‌ای نیست؛ به بخش آدرس می‌دهیم. ذکر صفحه در اینگونه موارد هم مشکلی حل نمی‌کند.P.motahari (بحث) ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)

  • به نظرم در این‌گونه موارد، به هردو صورت باید آدرس داد. هم به بخش و فصل و این‌ها هم به صفحه همان نسخه‌ای که دیده‌اید. بالاخره هنگام منبع‌دادن مجبوریم به یکی از این چاپ‌ها ارجاع بدهیم. این‌طور هردو مشکل حل می‌شود. Mehrizi (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۶ (UTC)

این مشکل در رابطه با ارجاع به رساله‌های عملیه مراجع هم مطرح است آیا شماره مسئله داده شود یا صفحه؟Shamsoddin (بحث)

ساختن جعبه اطلاعات برای پیامبران

با توجه به افزایش صفحات پیامبران در ویکی، باید یک جعبه اطلاعات برای آنها داشته باشیم. می‌توانیم یک جعبه جدید بسازیم و نیز می‌توانیم یکی از جعبه‌های موجود را استفاده کنیم. جعبه اطلاعات‌ها را ببینید و پیشنهاد بدهید، هم درباره مولفه‌های موجود در جعبه، هم درباره جعبه‌های موجود برای استفاده.محمد باقر حقانی (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)

به نظرم جعبه اطلاعات صحابه خوبه البته بومی سازی بشه.

محتوا.

  • نام، نسب، محل تولد، محل زندگی و آرامگاه
  • نام قوم،
  • دین؟
  • قبل از پیامبر؟ پس از پیامبر؟
  • منطقه پیامبری؟
  • نام کتاب؟ (در صورت داشتن)
  • فرزندان ؟
  • همسر(در مورد برخی مثل ابراهیم، پیامبر اسلام، آدم...)
  • نام در قرآن؟
  • معجزات

Shamsoddin (بحث)


  • موافق به نظرم جعبه اطلاعات برای پیامبران لازمه، چون برای برخی از خواننده های وبگرد میتونه مفید باشه و اطلاعاتی کلی رو بهشون بده.Alipour (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)
  • معجزات را نیز اضافه کنید..‍‍‍‍ می‌توان ذکر در قرآن را نیز اضافه کرد. مثلا در سوره اعراف- آیه‌های ۱۳-۲۲ آمده است. Sama (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۶ (UTC)

ابراهیم

مقاله ابراهیم ضعف های جدی دارد از شناسه، پیوند‌ها و برخی مسائل شکلی گرفته تا محتوا و مطالب مبهم و پیچیده، به نظرم این مدخل جزو مداخلی است که بهتره زودتر سامان داده شود. Alipour (بحث) ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)

  • موافق به نظرم هفته بعد دوشنبه مقاله ابراهیم رو بررسی کنیم که به همین بهانه باز نویسی بشه و در کنارش جعبه اطلاعاتش پیامبران نیز ساخته بشه محمد باقر حقانی (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۴ (UTC)

شیوه ارجاع به دانشنامه‌ها

گویا در سایت، شیوه یکسانی در زمینه ارجاع به دانشنامه‌ها وجود ندارد. با توجه به اینکه در بسیاری از مدخل‌ها به دانشنامه‌ها ارجاع داده‌ایم، بهتر است در این زمینه سیاست واحدی داشته باشیم. پرسش این است که در پانویس، نام مقاله ذکر شود یا نام دانشنامه یا هردو؟

شما کدام شیوه زیر را می‌پسندید؟

  1. مجتهد شبستری، آیه، ۱۳۷۰ش، ص۲۷۶.
  2. مجتهد شبستری، دایرة المعارف اسلامی، ج۲، ۱۳۷۰ش، ص۲۷۶.
  3. مجتهد شبستری، «آیه»، دایرة المعارف اسلامی، ج۲، ۱۳۷۰ش، ص۲۷۶.

P.motahari (بحث) ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)

  • من با گزینه اول، موافقم. (مجتهد شبستری، آیه، ۱۳۷۰ش، ص۲۷۶.) البته در منابع کامل بیاید.Shamsoddin (بحث)
  • من با گزینه دوم موافقم(مجتهد شبستری، دایرة المعارف اسلامی، ج۲، ۱۳۷۰ش، ص۲۷۶.) زیرا گاهی خواننده در حال خواندن مقاله است و برای مراجعه سریع به آدرس، از همان جا می‌تواند منتقل شود. ولی در گزینه اول خواننده باید به منابع رجوع کند که گاهی سخت است خصوصا اگر منابع زیاد باشد.Alipour (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
  • گزینه دوم و شاید سوم به نظر بهتر است. البته در مدخل شیوه ارجاع به منابع گزینه اول البته با کمی تغییر (فامیلی نویسنده، «نام مقاله»، شماره صفحه با حرف اختصاری ص.) آمده است.--Hasaninasab (بحث) ‏۱۵ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۳ (UTC)

جعبه اطلاعات پیامبران

  • جعبه اطلاعات پیامبران بخش های مختلفی دارد یکی از بخش های مهمی که میشه اضافه کرد بخش شهرت انبیاء است مثلا موسی به کلیم الله، ابراهیم خلیل الله و همچنین پیامبران دیگر. بنابراین به نظرم بهتره این بخش رو به جعبه اطلاعات اضافه کنیم.

Alipour (بحث) ‏۱۰ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)

  • موافق--Hasaninasab (بحث) ‏۱۵ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۵۷ (UTC)

صفحه کتاب‌شناسی و مقالات

آیا در صفحه کتاب‌شناسی یک موضوع یا یک فرد، مثل صفحه کتاب‌شناسی حضرت زهرا یا کتاب‌شناسی ماجرای فدک، به مقالات و پایان‌نامه ها هم اشاره می‌کنیم یا خیر؟ با توجه به اینکه نام این‌گونه صفحات را غالبا «فهرست کتاب‌های درباره ...» می‌گذاریم، مثال فهرست کتاب‌ها درباره حضرت زهرا سلام‌الله علیها. لطفا نظر خودتان را اعلام کنید تا به یک جمع‌بندی برسیم. علیرضا سالوند (بحث) ‏۱۲ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)

  • صفحه دیگری اختصاص به مقالات و پایان‌نامه‌های مرتبط نداریم. به همین جهت می‌شود در این صفحه به مواردی اشاره کرد.--Hasaninasab (بحث) ‏۱۹ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۴۳ (UTC)
  • به نظرم اشاره شود. معمولا در کتابشناسی‌ها به مقالات و پایان‌نامه‌ها اشاره شده است. Shamsoddin (بحث)

حدیث خاصف النعل

پیشنهاد می‌شود دوستان مدخل این حدیث را بنویسند. ضمنا ماجد عطیه کتابی درباره این روایت نوشته که عنوان آن «علی علیه‌السلام خاصف نعل النبی صلی الله علیه و آله و سلم: قراءة فی رموز الحدیث و معانیه» است. نسخه دیجیتال این کتاب در پروژه نورالولایه2 مرکز کامپیوتری نور هست. یاعلی مدد. یقموری

ارجاع به منابع دست اول

در مدخل فتح قادسیه آمده است: «سعد بن ابی وقاص، فرماندهی سپاه مسلمانان در جنگ قادسیه را بر عهده داشت.» منبع آن هم «محمودآبادی، «تاریخ‌نگاران و رویداد قادسیه»، ص۲۵.» است. لطفا دوستان نظر بدهند که آیا چنین منبعی برای این گزاره می‌تواند بیاید؟ گرچه گفته می‌شود «ما تحقیق دست اول نمی‌کنیم. بنابراین این منبع کفایت می‌کند. همچنین سرعت کار نیز در این نوع نگارش بسیار بالاتر است» اما به نظر من یافتن ارجاع مناسب برای چنین مطلبی چندان سخت نیست و اگر ارجاع به طبری و یعقوبی و ... درباره این گزاره بدهیم، بسیار به مقبولیت مطلب کمک می‌کند.(البته من با دلیل آخر قول قبلی بسیار موافقم. فتأمل) در کنار این دو قول برخی دوستان نیز قائلند تشتت و یا تنوع در نوع ارجاع کاربران از خصوصیات ویکی است و خوب است که هر دو نوع ارجاع در مطالب حدیثی و تاریخی داشته باشیم.فتدبر جیداً-Hasaninasab (بحث) ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)

باید بین منبع دست اول و تحقیق دست اول تفکیک کرد به نرم آنچه که ویکی شیعه با آن مشکل دارد و باید ممنوع شود تحقیق دست اول است نه ارجاع به منبع دست اول. ارجاع به منبع دست اول نه تنها مشکلی ندارد بلکه از محاسن ویکی شیعه است.

  • ارجاع به منبع دست اول لزوما به معنای تحقیق دست اول نیست این جمله که «به گزارش طبری فرماندهی سپاه مسلمانان در جنگ قادسیه بر عهده سعدبن ابی وقاص بود» هر چند منبع آن دست اول است اما تحقیق دست اول محسوب نمی‌شود. تحقیق دست اول جایی است که نویسنده از یک گزارش‌ منبع دست اول یا کنار هم گذاشتن گزارش‌های متفاوت، نتیجه یا تحلیلی را ارائه کند اما در گزاره فوق و مانند هیچ تحلیلی از سوی نویسنده در کار نیست و ارجاع به منبع دست اول معونه و مشکلی ندارد.
ضمن اینکه با نگاه دقیقتر می توان گفت برخی از منابعی که به عنوان منبع دست می‌شناسیم دست اول نیستند مثلا آیا تاریخ طبری منبع دست اول است؟ اگر منبع دست اول باشد باید طبری خود شاهد ماجرای جنگ قادسیه بوده باشد در حالی که طبری تاریخش را بر اساس گزارش های دیگران نوشته است و با این حساب تاریخ طبری منبع دست اول محسوب نمی‎شود.
اگر ارجاع به منابع دست اول را از ویکی شیعه حذف کنیم خودمان به حذف و بی اعتبار کردن ویکی کمک کرده ایم. از این رو دانشنامه جهان اسلام و دایرة المعارف بزرگ اسلامی هم همین شیوه را در پیش گرفته اند یعنی ارجاع به منابع دست اول را در دستور کار خود قرار داده اند و حتی در مواردی که با دو دو تا چهار تا که به عقل سلیم هر انسانی می آید نتیجه گیری هم کرده اند.
بنابراین آنچه که در ویکی با آن مشکل داریم و باید ممنوع شود تحلیل و نتیجه گیری نویسنده است. باید لحن و شیوه نوشتن مقالات را اصلاح کرد نه اینکه منابع دست اول را حذف کرد و من موافق این دیدگاهم که به منابع اصلی ارجاع داد. ضمن اینکه این بحث در آیات و روایات هم مطرح است بنده در صفحه بحث مقاله توحید هم نوشتم که بایدآیات را به قرآن و روایات را به کتب حدیثی مستند کرد.Shamsoddin (بحث)

ارجاع به منابع دست اول خوب است؛ اما به نظرم در برخی موارد، ارجاع به منابع امروزی اما تخصصی، بهتر است. یعنی وقتی یک متخصص در تاریخ در کتابش، گزاره‌ای از منابع قدیمی می‌آورد، نشانه‌ای بر آن است که این گزاره نزد متخصص امروزی پذیرفته شده است و این بر اعتبار آن گزاره می‌افزاید. علیرضا سالوند (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)

معتقدم در ویکی، وقتی بنا بر گزارش است (نه تحقیق و اجتهاد و استنباط) باید به منبع دست اول آن گزارش، ارجاع داده شود هرچند منبع دست اول تحقیق، به شمار نرود. مثلا در نمونه بالا اگر آقای محمود آبادی گزارشی از مجموعه اقوال ارایه کرده (مثل بحث اجماع در اصول و فقه)، در این صورت می‌شود به گزارش او استناد کرد اما به صرف نقل از کتاب‌های دیگر نمی‌تواند منبع ویکی باشد و باید به منبع اصلی (نه لزوما دست اول) ارجاع داد. Hamedona (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۵۹ (UTC)

بسیاری از آنچه دوستان گفته‌اند، آموختنی و درست است، مخصوصا عبارات آقای شمس‌الدین درباره تفاوت‌های منبع درجه یک و تحقیق درجه یک. اما نکته‌ای که باید درباره اصل تحقیق علمی یادآوری کرد، این است که بیشتر منابع دست اولی که ما در اختیار داریم، بدون یک تحقیق و پژوهش درجه دو، هیچ ارزش اِسنادی ندارند. مثل همین تاریخ طبری که آقای حسنی‌نسب برای نمونه ذکر کرده‌اند و بسیاری از محققان بر این باورند که تاریخ طبری پر است از افسانه‌سرایی و قصه‌پردازی. از این نکته که بگذریم، این منابع از نظر ساختاری هم تقریبا غیرقابل استفاده‌اند؛ مثلا من برای یافتن بسیاری از نکته‌های بدیهی درباره جنگ قادسیه، ساعت‌ها کتاب العبر ابن خلدون را تورق کردم، اما تقریبا هیچ گزاره مصرّحی در آن نیست و کاملا قصه‌گویانه است. بقیه منابع هم تفاوت چندانی با این کتاب ندارند و تقریبا نمی‌توان گزاره روشنی از آنها به دست آورد. بنابراین تقریبا هیچ راهی جز استفاده از پژوهش‌های درجه دوم وجود ندارد. نکته آخر اینکه اختلافات فراوان و گاه عجیب و غریب میان منابع تاریخی، هیچ چاره‌ای برای ما نمی‌گذارد جز آنکه به پژوهش‌هایی استناد کنیم که با نگاه به همه منابع درباره موضوع خاص، نوشته شده‌اند. حسن اجرایی (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۲ (UTC)

در مطالب تاریخی، اولویت با نزدیک ترین سند با واقعه است و به نظرم این قاعده از ویکی شیعه مستثنی نیست.

البته در ویکیایی نویسی آسان بودن دسترسی به منابع هم دارای اهمیت است. بنابراین ارجاع به کتبی که امکان دسترسی به نسخه دیجیتالی آن فراهم باشد، نسبت به نسخه های مکتوب در اولویت است.
در مطالب اختلافی (مثل اختلاف بین شیعه و سنی و یا اختلاف در اقوال) ارجاع به منابع دست اول مهم است.
و اما در مورد این گزاره، صرف ارجاع به منبع دست اول، تحقیق دست اول نیست. بلکه گزاره هایی همراه با تحلیل را می توان تحقیق دست اول نامید. بنابراین تا وقتی امکان دسترسی به منابع دست اول وجود دارد، دلیلی برای ارجاع به منابع دسته چندم وجود ندارد. -محمدرضا سیفی (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۲۷ (UTC)

در زمینه منابع اگر محدودیت برای کاربران ایجاد نشود بهتر است. در درجه اول مهم این است که مطلب بدون منبع نباشد و در درجه بعد، منبع باید مقبول باشد یعنی سایت یا کتاب غیرمعتبر نباشد. نکته دیگر اینکه گاه نوع منبع به نوع محتوا بستگی دارد یعنی در نقل تاریخی یا حدیث یا بحث کلامی و مانند آن، منبع دست اول ارزشمندتر است ولی در غیر آن چه بسا دست دوم مقبول‌تر باشد.Ahmadnazem (بحث) ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۷ (+0430)

ابتدا باید معلوم کنیم که چه پرسشی را قرار است پاسخ دهیم. 1. «آیا در ویکی به منابع دست اول رجوع کنیم یا نه؟» 2. «آیا هنگام گزارش دادنِ واقعه‌ای تاریخی به منابع دست اول رجوع کنیم یا به منابع دست دوم». سوال اول سوال عامی است و پاسخ آن بسته به موارد مختلف، شاید تفاوت کند. به این دلیل، و نیز به دلیل ماهیتِ مثالی که مطرح شده است، فقط درباره سوال دوم نظر بدهیم.

ــ نکته اول، گرچه منابعی مثل طبری را نمی‌توان به معنای لغوی منبع دست اول دانست (چراکه خود شاهد ماجرا نبوده‌اند) اما ظاهرا در مباحث مربوط به تاریخ اسلام همین منابعِ کهن را به‌نحوی منبع دست اول به شمار آورده‌اند.
ــ نکته دوم. برای همان جمله مطرح در مثال «سعد بن ابی وقاص، فرماندهی سپاه مسلمانان در جنگ قادسیه را بر عهده داشت»، می‌توانیم از طریق یک منبع درجه دو، به منابع درجه اول ارجاع بدهیم. مثلا بگوییم (طبری، واقدی، و ....، به نقل از رسول جعفریان، ...)
ــ نکته سوم. نوعِ ارجاع بستگی زیادی به جمله‌بندی دارد. مثال مطرح در بالا را می‌توان با ارجاع به یک یا دو منبع دست اول مستند کرد. اگر گفته شود «بیشتر منابع گفته‌اند سعد بن ابی وقاص، فرماندهی سپاه را برعهده داشت»، آنگاه باید به یک تحقیق درجه دوم ارجاع دهیم.
ــ نکته چهارم. اگر مطلب چیزی اختلافی بین اهل سنت و شیعه باشد یا از نظر تاریخی مورد اختلاف باشد، نوع ارجاع متفاوت می‌شود و به نظرم باید علاوه بر اینکه چند منبع دست اول ذکر می‌شود به منابع دست‌دومی هم که در این باره سخن گفته‌اند، نیز ارجاع شود.
ــ نکته پنجم. ذکر منابع دست‌اول در اطمینان‌بخشی به بخشی از مخاطبان (به‌ویژه مخاطبان دیگر زبان‌ها) تأثیر مثبت دارد. محمد. حقا. (بحث) ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۲۹ (+0430)

شناسه مداخل سال‌های هجری

در مدخل سال ۳هجری قمری آمده: «سال ۳ هجری قمری سومین سال از سال‌شمار هجری قمری است.

نخستین روز سال (۱ محرم) مطابق است با یکشنبه ۶ تیر ماه سال ۳ شمسی و ۲۷ ژوئن ۶۲۴ میلادی، و روز آخر آن (۲۹ ذی‌الحجه) با چهارشنبه ۲۵ خرداد سال ۴ شمسی و ۱۶ ژوئن ۶۲۵ میلادی همزمان است»

ما بقی سال‌های هجری نیز چنین شناسه‌ای دارند.

شناسه باید توضیح عنوان مدخل بوده باشد و مهم‌ترین مطالب پیرامون آن را ذکر کند ولی شناسه سال‌های قمری بر این سیاق نبوده و کاملا غیر مفید و خسته کننده هستند. همچنین شناسه باید در خود متن نیز آمده باشد ولی در این موارد، مطالب تنها در شناسه موجود هستند.

به نظرم در شناسه این مدخل‌ها مهم‌ترین رخداد‌ها ذکر شود که هم مفید است و هم در اصل متن آمده.Rezapour (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)

در همه صفحات اتفاق مهم وجود ندارد. و ما هم نمی‌توانیم فقط برخی روزهای سال را بنویسیم. اطلاعات درباره آغاز و پایان سال لازم است و به تطبیق ذهنی مخاطب کمک میکند. در مداخلی که طولانی نیست آوردن این مطلبی که در متن نیست مشکلی ندارد. و بسیاری از این صفحات چنین هستند محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۱ (+0430)
به نظرم در این جور مداخل باید یک رویه واحد اتخاذ کرد. در شناسه به آغاز و پایان هر سال و همچنین رخدادهای مهم هر سال اشاره کرد و در سال‌هایی که واقعه مهمی رخ نداده اشاره شود که در این سال رخداد مهمی گزارش نشده است. تطبیق سالهای قمری با میلادی و شمسی را از شناسه به متن منتقل کردShamsoddin (بحث)
شناسه را نباید با عبارات کلیشه‌ای بنویسیم.اکنون عبارت آغازین در صفحات سال‌ها کاملا ماشینی است. به نظرم باید جعبه‌ای طراحی کنیم که در گوشه‌ یا بالای صفحه نمایش داده شود و محتوی اطلاعاتی از این دست باشد که آغاز و پایان سال با کدام روز شمسی و میلادی مطابقت دارد. در پایین جعبه نیز می‌توان مثلا ذکر کرد که در آن سال، کدام پادشاهی‌ها یا حکومت‌ها بوده‌اند (یا اطلاعاتی از این دست). عبارت «سال ۱۰ هجری قمری دهمین سال از سال‌شمار هجری قمری است» نیز واقعا بی‌معنا و حشو است و باید حذف شود.
بعضی از این سال‌ها اصلا نیاز به شناسه هم ندارند، مثلا سال 16 هجری قمری. اما سالی مثل سال 10 هجری می‌تواند شناسه داشته باشد و گفته شود که فلان حادثه بسیار مشهور در این سال رخ داده است. ‍‍‍‍محمد. حقا. (بحث) ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۹ (+0430)
با آقای محمد حقانی موافقم. علیرضا سالوند (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۶ (+0430)

درباره مدخل سربداران

در مدخل سربداران که قاعدتا درباره نهضت (شکل گیری و ادامه) و حکومت این گروه است؛ بخش اول با عنوان نهضت سربدارن آمده و لینک شده به اصلی (که البته قرمز است). آیا قرار است مدخلی مجزا از مدخل موجود با عنوانی دیگر درباره سربداران داشته باشیم؟ مگر همین مدخل برای بازشناسی سربداران نیست؟ در مدخل مجزا قرار است چه چیزهایی گفته شود که در مدخل حاضر نمی گنجد؟ به نظر باید در همین مدخل درباره نهضت (از آغاز تا انجام) به طور مفید، نوشته شود(نه این چیز ناقصی که موجود است) و نیازی به مدخل دیکری نیست.--Naimi (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۵۹ (+0430)

حضرت معصومه

در این مدخل و در بخش فضیلت زیارت، این روایت آمده : "امام جواد(ع)می‌فرماید:

«هرکس قبر عمّه‌ام حضرت معصومه سلام اللّه علیها را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أهل بهشت خواهد بود." عبارت " با علاقه و معرفت " در روایت نسیت. حداقل تو منبعی که ارجاع داده شده، نیامده است.-Seyedkarimi (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۴ (+0430)

  • ✓
این نکته اصلاح شد. ضمن اینکه این موارد باید در صفحه بحث مدخل نگاشته شوند؛ نه در قهوه‌خانه.--Hasaninasab (بحث)

پیونددهی در متن ترجمه سوره‌ها، آیات و دعاها

پیش از این، تصمیم‌گیری شد که واژگان بخش پانویس و بخش منابع، به مقالات ویکی پیوند نشوند (توجه کنید منظور پیوند به بیرون از ویکی نیست). اکنون پرسش این است که در ترجمه متون (مثل ترجمه آیات، احادیث و دعاها) واژگان به مدخل‌های ویکی پیوند شوند یا خیر. فرقی هم نمی‌کند این ترجمه‌ها در الگوها آمده باشند یا در داخل متن مقاله.

نظر خودم و برخی از ویکی‌نویسان، پیوندنشدن این واژگان است. این بحث مطرح شد تا با مشارکت دوستان تصمیمی قطعی گرفته شود. علیرضا سالوند (بحث) ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۲ (+0430)

روش ارجاع به فرهنگ نامه

به نظر شما برای ارجاع (پانویس و فهرست منابع) چنین کتابی باید چگونه عمل کنیم:

فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السّلام / تحقيق و تأليف مؤسّسه دائرة‌المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السّلام؛ زير نظر محمود هاشمى شاهرودى. قم: مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامى، 1382.‍‍‍‍‍‍‍‍Naimi (بحث) ‏۱۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۳۶ (+0330)

  • به نظرم در چنین مواردی در پانویس‌ها به ذکر نام کتاب و سال انتشار آن اکتفا شود اما در منابع اطلاعات به صورت کامل بیاید. مثلا:
مؤسّسه دائرة‌المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السّلام زير نظر محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السّلام، قم: مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامى ۱۳۸۲ش.‍‍Shamsoddin (بحث)

بارگذاری پرونده

درباره بارگذاری پرونده دقت شود که آن تصویر:

  1. دارای کیفیت باشد.
  2. القا کننده مطلب یا توضیح باشد.
  3. کاملا مرتبط با موضوع باشد.
  4. طرح‌های گرافیکی نباشد.
  5. پس از بارگذاری حتما در صفحه‌ای به کار برود.(موارد)
  6. دستکاری نشده باشد.
  7. منبع عکس اعتبار داشته باشد.
  8. منبع عکس حتما ذکر بشود.(نمونه نقض:مسند الامام الشهید)
  9. توضیحات در ذیل عکس اضافه شود.

علاوه بر موارد فوق پیشنهاد می‌شود:

  1. عکس‌های دارای تصاویر از مردان نیمه برهنه و مانند آن مناسب ویکی نیست.(مانند تهیه غذا برای حجاج در سال ۱۹۵۳ میلادی)
  2. عکس‌هایی که باعث جریحه‌دار شدن احساسات مخاطب می‌شود، (مانند پرونده کلاه‌خود پنج هزار سرباز ایرانی در طاق شمشیرهای قادسیه) نیز نیاید بهتر است.

--Hasaninasab (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۴۳ (+0330)

تهیه برگه اصول کاربردی ویکی نویسی

@Hasaninasab:

@Roohish:

@Mkhaghanif:

@Sarsm:

سلام. بنده پیشنهاد میکنم برای اجرا و رعایت اصول ویکی نویسی از طرف همه نویسندگان آن و عدم فراموشی آن اصول مهم و کاربردی ویکی نویسی بطور کوتاه در یک یا دو برگه نوشته شود و در سایت در دسترس همه قرار گیرد. حتی میتواند بر دیوار کتابخانه نیز قرار گیرد. این باعث میشود که یک رویه ایجاد شود و از تفاوت زیاد بین کیفیتهای مقاله ها جلوگیری کند و سلیقه نویسی را کمتر کند. همچنین از اتلاف وقت کاربران برای پیدا کردن و جستجوی الگوی مورد نظر خودداری میکند. البته منظورم فقط نکات کاربردی پرمصرف و مهم است Fayaz (بحث) ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۳ (UTC)

مقاله جدید

پیشنهاد می‌شود پس از تکمیل مدخل، رده‌ی پنهانِ «مقالات جدید» را به مدخل اضافه کرد و در صفحه اصلی ویکی شیعه، به جای آخرین ویرایش، رده «مقالات جدید» نمایش داده شود تا آخرین مداخل به مخاطب عرضه شود.--مرتضی حسنی‌نسب (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)

  • به نظرم هم بخش مقاله جدید باشد و هم بخش آخرین ویرایش. چون هرکدام کارکرد خودش را دارد. محمدرضا سیفی (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)
  • به نظر آخرین ویرایش‌ها در صفحه نخست وجود داشته باشد زیرا به مرور مقالاتی که مدت زیادی از انتشار آن گذشته و بازدید نمی شوند به صفحه نخست می‌آید و بازدید آن بیشتر می‌شود و امکان ویرایش مجدد آن هم از سوی کاربران ویکی بیشتر خواهد بود. پیشنهاد می‌شود مداخل جدید و آخرین ویرایش‌ها هر دو در صفحه نخست وجود داشته باشد.Salehi (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)
  • سلام و ادب؛ به نظرم هردو لازم است. اما بعضی از عناوین در قسمت آخرین ویرایش مناسب نیست که در معرض عموم باشد. مانند ویکی:پروژه و ....Mohamadpur (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)
  • اگر میشد که جوری تنظیم بشه که مقالات جدید در یک قسمت و مقالات تازه ویرایش شده هم در یک قسمت دیگه میامد از جهت جذب مخاطب بهتر باشه. بودن هر دو مورد لازم ه لکن مقالات جدید اولویت دارن. و من الله توفیقAliabadi (بحث)

صفحه بحث قرن یکم هجری

صفحه قرن یکم هجری را به جهت خالی بودن، حذف کردم. مطالبی در صفحه بحث آن نگاشته شده بود که به جهت امکان استفاده، در اینجا آوردم--مرتضی حسنی‌نسب (بحث) ‏۸ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC):

ساخت صفحه فرانسوی

صفحه فرانسوی قرن اول هجری ساخته شده است. در شناسه به برخی از حوادث مهم مانند هجرت پیامبر(ص) اشاره شده و در متن همانند سال‌ها به سه بخشِ حوادث، ولادت‌ها و وفات‌ها تقسیم شده است.

به نظر من نیاز به ایجاد جعبه اطلاعات مخصوص قرن‌ها می‌باشد که در آن حکومت‌های مهم، دانشمندان شیعی و مانند آن ذکر شود.--Hasaninasab (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۳ (+0330)

قرن اول

بنظرم ابتدا گزارشی از پیدایش و شکل گیری اسلام آورده شود سپس از درون اسلامی به شیعه گیری شیعه تمرکز شود البته می تواند تمرکز روی نقاط عطف این دوره باشد. بعد در بخش هایی به مباحث مهم بصورت جداگانه اشاره شود یعنی نقاط عطقی که بعدها منشا اختلاف و استناد قرار می گیرد مانند جریان های فکری و... --Rezataran (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۴ (+0330)