پرش به محتوا

واجب الوجود: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
ویرایش شکلی
(ویرایش شکلی)
خط ۱: خط ۱:
'''واجِبُ الوجود''' اصطلاحی فلسفی که تنها مصداقش [[خداوند]] است. این واژه به معنای موجودی است که بدون نیاز به دیگری وجود دارد. [[فلسفه اسلامی|فیلسوفان مسلمان]] با دلایلی نشان می‌دهند همه موجودات [[ممکن الوجود|ممکن الوجودند]] و تنها خداوند واجب الوجود است. آنها استدلال‌های فراوانی برای اثبات واجب الوجود ارائه کرده‌اند که برهان‌های معروف به [[برهان صدیقین|صدیقین]] از جملهٔ آنها است. برخی از ویژگی‌های واجب الوجود عبارتند از: ماهیت‌ نداشتن، محدودیت نداشتن، بساطت (مرکب‌ نبودن)، [[توحید ذاتی]]، [[توحید ربوبی|توحید رُبوبی]]، حیات‌داشتن، عالم‌بودن، قادربودن و خالقیت.  
'''واجِبُ الوجود''' موجودی که بدون نیاز به دیگری وجود دارد. تنها مصداق واجب الوجود، [[خداوند]] است. [[فلسفه اسلامی|فیلسوفان مسلمان]] با دلایلی از جمله [[برهان صدیقین]] و [[برهان امکان و وجوب]] به اثبات وجود واجب الوجود پرداخته‌اند.
 
برخی از ویژگی‌های واجب الوجود عبارتند از: ماهیت‌ نداشتن، محدودیت نداشتن، بساطت (مرکب‌ نبودن)، [[توحید ذاتی]]، [[توحید ربوبی|توحید رُبوبی]]، حیات‌داشتن، عالم‌بودن، قادربودن و خالقیت.  


==تقسیم موجودات به واجب الوجود و ممکن الوجود==
==تقسیم موجودات به واجب الوجود و ممکن الوجود==
خط ۷: خط ۹:


==دلایل اثبات واجب الوجود==
==دلایل اثبات واجب الوجود==
در [[فلسفه اسلامی]] استدلال‌های فراوانی برای اثبات واجب الوجود یا خداوند مطرح شده است<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۱.</ref> و برخی  [[برهان صدیقین]] را محکم‌ترین دلیل بر وجود واجب الوجود می‌دانند؛<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸؛ طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۱.</ref> البته این برهان به صورت‌های مختلف و با استدلال‌های متعدد بیان شده است.<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۲.</ref> استدلا‌ل‌هایی که [[ابن سینا]]، [[ملاصدرا]]، [[ملاهادی سبزواری]] و [[علامه طباطبایی]] مطرح کرده‌اند، از جملهٔ آنها هستند.<ref>ر.ک: طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۲-۱۰۵۴.</ref>{{یادداشت|فیلسوفان مسلمان در خصوص اینکه کدام‌یک از این استدلال‌ها قوی‌تر است اختلاف‌نظر دارند. به باور برخی، ساده‌ترین و محکم‌ترین برهان بر اثبات واجب الوجود، برهان «امکان و وجوب» ابن سینا است که به هیچ مقدمه حسی و تجربی وابسته نیست؛ (مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸.) برخی دیگر تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین  را قوی‌تر دانسته و گفته‌اند: این استدلال افزون بر آنکه مقدمه حسی و تجربی ندارد، از اصول فلسفی نیز بی‌نیاز است.(جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۲۱۶.)}}
در [[فلسفه اسلامی]] استدلال‌های فراوانی برای اثبات واجب الوجود یا خداوند مطرح شده است<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۱.</ref> و برخی  [[برهان صدیقین]] را محکم‌ترین دلیل بر وجود واجب الوجود می‌دانند؛<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸؛ طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۱.</ref> البته این برهان به صورت‌های مختلف و با استدلال‌های متعدد بیان شده است.<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۲.</ref> استدلا‌ل‌هایی که [[ابن سینا]]، [[ملاصدرا]]، [[ملاهادی سبزواری]] و [[علامه طباطبایی]] مطرح کرده‌اند، از جملهٔ آنها هستند.<ref>ر.ک: طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۰۴۲-۱۰۵۴.</ref>{{یادداشت|فیلسوفان مسلمان در خصوص اینکه کدام‌یک از این استدلال‌ها قوی‌تر است اختلاف‌نظر دارند. به باور برخی، ساده‌ترین و محکم‌ترین برهان بر اثبات واجب الوجود، [[برهان امکان و وجوب]] ابن سینا است که به هیچ مقدمه حسی و تجربی وابسته نیست.(مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸.) برخی دیگر تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین  را قوی‌تر دانسته و گفته‌اند: این استدلال افزون بر آنکه مقدمه حسی و تجربی ندارد، از اصول فلسفی نیز بی‌نیاز است.(جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۲۱۶.)}}


بر طبق «[[برهان امکان و وجوب]]»، هر موجودی به لحاظ عقلی یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود و غیر از این دو حالت، قابل فرض نیست. نمی‌توان همه موجودات جهان را ممکن الوجود دانست؛ چرا که ممکن الوجود برای وجودیافتن به علت نیاز دارد و علت آن اگر خود ممکن الوجود باشد، آن نیز نیاز به علت دارد. اگر همه علت‌ها ممکن الوجود و نیازمند به علت باشند، هیچ‌گاه هیچ موجودی در جهان تحقق پیدا نخواهد کرد. بنابراین باید موجودی باشد که نیازمند موجود دیگر نباشد و آن واجب الوجود است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید،۱۳۸۴ش، ص۵۷و۵۸.</ref>
بر طبق «[[برهان امکان و وجوب]]»، هر موجودی به لحاظ عقلی یا ممکن الوجود است یا واجب الوجود و غیر از این دو حالت، قابل فرض نیست. نمی‌توان همه موجودات جهان را ممکن الوجود دانست؛ چرا که ممکن الوجود برای وجودیافتن به علت نیاز دارد و علت آن اگر خود ممکن الوجود باشد، آن نیز نیاز به علت دارد. اگر همه علت‌ها ممکن الوجود و نیازمند به علت باشند، هیچ‌گاه هیچ موجودی در جهان تحقق پیدا نخواهد کرد. بنابراین باید موجودی باشد که نیازمند موجود دیگر نباشد و آن واجب الوجود است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید،۱۳۸۴ش، ص۵۷و۵۸.</ref>
خط ۶۷: خط ۶۹:
[[ur:واجب الوجود]]
[[ur:واجب الوجود]]
[[id:Wajibul Wujud]]
[[id:Wajibul Wujud]]
[[Category:اصطلاحات فلسفی]]
[[Category:توحید]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[Category:فلسفه اسلامی]]
[[Category:مقاله‌های آماده ترجمه]]
[[Category:اصطلاحات فلسفی]]
[[Category:توحید]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[Category:فلسفه اسلامی]]
[[Category:مقاله‌های آماده ترجمه]]
[[Category:اصطلاحات فلسفی]]
[[Category:توحید]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[Category:فلسفه اسلامی]]
[[Category:مقاله‌های آماده ترجمه]]
[[Category:اصطلاحات فلسفی]]
[[Category:توحید]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[Category:فلسفه اسلامی]]
[[Category:مقاله‌های آماده ترجمه]]


[[رده:اصطلاحات فلسفی]]
[[رده:اصطلاحات فلسفی]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۳٬۸۳۵

ویرایش