اسماعیل (پیامبر): تفاوت میان نسخهها
imported>Mgolpayegani |
imported>Mgolpayegani جز ←منابع |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
*ابن فارس، احمد، الصاحبی، به كوشش احمد صقر، قاهره، مطبعة عیسی البابی. | *ابن فارس، احمد، الصاحبی، به كوشش احمد صقر، قاهره، مطبعة عیسی البابی. | ||
*ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. | *ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. | ||
*ابن ندیم، الفهرست؛ ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م. | *ابن ندیم، الفهرست؛ | ||
*ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م. | |||
*ابوالفتوح رازی، حسین، تفسیر، به كوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۲ق. | *ابوالفتوح رازی، حسین، تفسیر، به كوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۲ق. | ||
*ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م. | *ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۰: | ||
*سنایی، مجدود، دیوان، به كوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۴۱ش. | *سنایی، مجدود، دیوان، به كوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۴۱ش. | ||
*طبرسی، فضل، مجمع البیان، به كوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م. | *طبرسی، فضل، مجمع البیان، به كوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م. | ||
*طبری، تاریخ؛ | *طبری، تاریخ؛ | ||
*فخرالدین رازی، التفسیر الكبیر، | *طبری، تفسیر؛ | ||
*طوسی، محمد، التبیان، به كوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، ۱۳۸۳ق. | |||
*فخرالدین رازی، التفسیر الكبیر، قاهره، المكتبة البهیه. | |||
*قرطبی، محمد، الجامع لاحكام القرآن، بیروت، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م. | *قرطبی، محمد، الجامع لاحكام القرآن، بیروت، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م. | ||
*قمی، علی، تفسیر، به كوشش طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۴ق. | *قمی، علی، تفسیر، به كوشش طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۴ق. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۹: | ||
*كلینی، محمد، الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، ۱۳۸۹ق/۱۳۴۸ش. | *كلینی، محمد، الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، ۱۳۸۹ق/۱۳۴۸ش. | ||
*مجاهد، ابوالحجاج، تفسیر، به كوشش عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتی، قطر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م. | *مجاهد، ابوالحجاج، تفسیر، به كوشش عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتی، قطر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م. | ||
*مسعودی، علی، اثبات الوصیة، نجف، كتابخانة حیدریه؛ | *مسعودی، علی، اثبات الوصیة، نجف، كتابخانة حیدریه؛ | ||
* | *مسعودی، علی، اخبار الزمان، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. | ||
* | *مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م. | ||
*مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. | |||
*معزی، محمد، دیوان، به كوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۸ش. | *معزی، محمد، دیوان، به كوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۸ش. | ||
*مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، به كوشش كلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م. | *مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، به كوشش كلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م. |
نسخهٔ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۶
اسماعیل ، از پیامبران الهی و فرزند ابراهیم خلیل است. به اعتقاد بیشتر مسلمانان او همان ذبیح است. همچنین بنا بر روایات اسلامی نسب پیامبر اکرم، حضرت محمد(ص) به اسماعیل میرسد.
مهاجرت به سرزمین مکه به همراه مادر خویش هاجر، به وجود آمدن چشمه زمزم به برکت وی، قربانی کردن وی توسط پدرش و ساخت خانه کعبه از مهمترین وقایع زندگانی وی هستند.
واژه اسماعیل
نام وی در منابع اسلامی غالباً غیر عربی و مركب از دو واژه «اسمع» و «ایل» (به معنای «خدایا بشنو») دانسته شده و گفتهاند كه ابراهیم (ع) به هنگام درخواست فرزند از خدا با این كلمهها آغاز سخن میكرد.[۱] آرتور جفری با پژوهشی درباره این نام، ریشهای كهن برای آن یاد كرده، و نظایر آن را در منابع عبری، حبشی و دیگر زبانهای سامی نشان داده است.[۲]
اسماعیل در قرآن
نام اسماعیل ۱۱ بار در قرآن كریم یاد شده است كه موضوعاتی همچون بنای کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل (ع) ، [۳] نزول وحی به وی و نیز یاد او در كنار دیگر پیامبران الهی، [۴] تولد او به عنوان عطیهای خدایی به ابراهیم[۵] و نیز ذكر صفات نیك وی[۶] از جمله این یاد كرد است.
در آیه ۸۵ از سوره انبیاء، حضرت اسماعیل در كنار پیامبرانی چون ادریس و ذوالكفل، از صابران دانسته شدهاست و برخی از مفسران سر نهادن اسماعیل برای ذبح را یكی از نشانههای آشكار صبر او دانستهاند.[۷]
اسماعیل صادق الوعد
برخی از مفسران، «اسماعیل صادق الوعد»[۸] را همان اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم دانسته و در توضیح صدق او در وعد، داستانی آوردهاند.[۹]
داستان زندگی اسماعیل (ع)
در منابع روایی، در تفصیل داستان زندگی اسماعیل آمده است كه ساره همسر ابراهیم (ع)، چون عقیم بود و شوهرش را علاقمند به داشتن فرزند دید، كنیز خود هاجر را به همسری او درآورد تا شاید بتواند، صاحب فرزندی شود. هاجر از ابراهیم باردار شد و فرزندی آورد كه او را اسماعیل نام نهادند.[۱۰]
در بسیاری از روایات، بشارت الهی درباره تولد فرزندی «علیم» و «حلیم» برای ابراهیم را كه در آیاتی از قرآن کریم ذكر شده است،[۱۱] مژده به تولد اسماعیل دانسته و او را دارنده این صفات شمردهاند.[۱۲] اگرچه در روایات مختلف، درباره تولد اسماعیل به هنگام پیری پدر، اتفاق رأی وجود دارد، اما در باره سن ابراهیم (ع) در آن زمان اختلاف به چشم میخورد و گروهی وی را به هنگام ولادت اسماعیل ۹۹ ساله دانستهاند.[۱۳]
اسماعیل (ع) و اسحاق (ع)
نقل شده است که پس از تولد اسماعیل، ساره كه خود فرزندی نداشت، نسبت به هاجر و فرزند او حس حسادت داشت، ولی او نیز مدتی بعد با بشارت الهی در سن پیری فرزندی آورد كه او را اسحاق نامیدند. در روایات آمده است ابراهیم كه اسماعیل را بسیار دوست میداشت، یك بار كه اسحاق را بر دامان خود داشت، با دیدن اسماعیل او را به جای اسحاق نشاند.[۱۴] این امر آتش غضب ساره را برانگیخت و از حضور هاجر و فرزندش نزد ابراهیم (ع) اظهار دلتنگی كرد و شوهر را واداشت تا آنان را از منطقۀ شام دور سازد؛ آنگاه از سوی پروردگار به ابراهیم داده شد تا هاجر و اسماعیل را به مکه ببرد.[۱۵]
ورود به مکه
بر پایه روایات اسلامی، ابراهیم (ع)، هاجر و اسماعیل را با خود برد و برای پیمودن راه، خداوند جبرئیل را راهنمای آنان قرار داد، تا آنكه به سرزمینی بیآب و علف رسیدند كه همان مكه بود و سپس جبرئیل، ابراهیم را آگاه کرد كه وعدهگاه خداوندی همانجاست. بعد از ورود به مکه، ابراهیم (ع)، همسر و فرزند را آنجا در امان پروردگار بگذاشت و راه بازگشت به سوی شام را در پیش گرفت.
زمزم
در ادامۀ داستان آمده است كه وقتی آذوقۀ آن دو تمام شد، تشنگی بر كودك غالب شد و هاجر برای یافتن آبی كه عطش فرزند را فرو نشاند، به هرطرف میدوید و ۷ بار، مسیر صفا تا مروه را پیمود و هیچ نیافت.
بار آخِر از کنار اسماعیل صدایی شنید و از ترس آنكه حیوانی درنده به کودک آسیبی برساند، به سوی او دوید، اما با نهایت شادمانی متوجه شد كه در زیر پای كودك آبی جاری شده است و این همان چشمهای كه بعدها با نام زمزم شناخته شد.[۱۶] در برخی منابع، آن آب را، «چاه اسماعیل» نیز خواندهاند.[۱۷]
آموختن زبان عربی
در منابع عربیاسلامی نكتهای كه سرنوشت اسماعیل را با سرنوشت مردم عرب پیوند زده است، همراه شدن با قبیلۀ جرهم از اعراب بائده و «مستعرب» شدن اوست كه شخصیت اسماعیل را به عنوان یك «مهاجرِ عربی شده» مطرح میسازد.
مطابق روایات با گذشت مدتی از مهاجرت اسماعیل به مكه، از بركت وجود چشمۀ زمزم، آن منطقۀ خشك، قابل زیست شد و جرهمیان كه در مسیر كوچ خود، از آن حوالی میگذشتند، یا به روایتی در آن روزگار در نزدیكی مكه ساکن بودند، پس از آگاه شدن از وجود آب، با كسب اجازه در آن مكان مقیم شدند.[۱۸]
در روایات چنین آمده است كه اسماعیل در جوار جرهمیان، زبان عربی را آموخت[۱۹] و حتی وقتی كه در هنگام بنای كعبه با پدر خود سخن میگفت، ابراهیم به زبان خویش خطاب میكرد و اسماعیل به عربی پاسخ میداد و تفاهم حاصل میشد.[۲۰]
عرب زبانیِ اسماعیل در روایات به اندازهای مورد توجه بوده كه گاهی او را نخستین كسی دانستهآند كه به زبان عربی صحبت کرده است.[۲۱] در برخی روایات حتی نخستین كتابت عربی را نیز به او نسبت دادهاند.[۲۲]
ساختن خانه كعبه
از حوادث مهم در داستان زندگی اسماعیل، همراهی او با ابراهیم (ع) در ساختن خانه کعبه است. درباره آیات ۱۲۵ تا ۱۲۷ از سوره بقره كه به برپایی بیت خدا و پیراستن آن از پلیدیها توسط ابراهیم و اسماعیل (ع) اشاره دارد، روایات اسلامی به تفصیل این داستان پرداختهاند. در منابع آمده است كه ابراهیم (ع) برای به جایآوردن فرمان الهی در باره برپایی كعبه به مکه آمد و اسماعیل به همراه پدر دست به كار بنای كعبه شد.[۲۳]
درباره این موضوع روایات مختلفی وجود دارد كه گاهی در جزئیات به قصهپردازی گراییدهاست.[۲۴] در برخی از روایات، حركت ابراهیم، هاجر و اسماعیل از شام به مكه اساساً به انگیزه بنای كعبه دانسته شده است.[۲۵]
بر پایه آیاتی از سوره بقره،[۲۶] در جریان ساختن خانه كعبه، اسماعیل همراه پدر دست به دعا برداشته، در طلب هدایت ذریه خود و درخواست برانگیختن رسول اكرم (ص) از میان آنان، مشاركت داشته است.[۲۷]
قربانی کردن اسماعیل (ع)

حدیثی مشهور از رسول اكرم (ص) است كه در آن، حضرت خود را «ابن الذبیحین» (اشاره به اسماعیل و عبدالله بن عبدالمطلب) خواندهاند.[۲۸]
در تفصیل روایی داستان ذبح چنین مییابیم كه پس از بنای كعبه، ابراهیم (ع) پس از دریافت فرمان الهی به ذبح در رؤیا، آن را با فرزند مطرح میسازد و او نیز به امر الهی گردن مینهد.[۲۹] در پرداخت داستان در روایات آمده است كه ابلیس چون آگاه شد كه ابراهیم، همراه فرزند برای انجام دادن فرمان راه كوه ثبیر را در پیش گرفتهاند، سعی در فریفتن اسماعیل كرد و چون توفیقی نیافت، نزد هاجر رفت و تلاشی زیادی كرد تا او را فریب دهد ولی موفق نشد.
ابراهیم و اسماعیل (ع) به بالای كوه رسیدند و آنگاه كه اسماعیل پدر را در آن كار نگران دید، نگرانی را از دل او برد و رضایت خود به اطاعت فرمان الهی را گوشزد كرد. پس هنگامی كه ابراهیم كارد را بر گلوی اسماعیل نهاد، آوای غیبی او را از ادامۀ كار بازداشت. فرمان آمد كه خداوند در مقابل صبر و صدق ایشان، گوسفندی را فدیه نهاده است و ابراهیم را مأمور ساخت تا گوسفند را به جای اسماعیل، قربانی كند.[۳۰]
داستان قربانی کردن اسماعیل در آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ سوره ص ذکر شده است.
نبوت اسماعیل (ع)
اسماعیل (ع) به تصریح قرآن کریم در زمرۀ انبیای الهی بود و دین او را در راستای دعوت توحیدی ابراهیم (ع) و در مقابل شرک و بت پرستی قرار دادهاند.[۳۱] نام او بارها به عنوان یكی از پیامبران در قرآن ذكر شده است.[۳۲]
مطابق روایات، نبوت او به جهت هدایت جرهمیان، و نیز قبایل یمانی و عمالیق بود. او در مدت ۵۰ سال، در میان ایشان به انجام رسالت الهی پرداخت و آنان را به نماز و زکات فراخواند و از پرستش بتان بر حذر داشت؛ اما آنان بجز گروهی اندك، در كفر خود پا برجای ماندند.[۳۳]
اسحاق جانشین اسماعیل (ع)
منابع روایی، عمرِ اسماعیل را ۱۳۰ سال و حتی بیشتر نوشتهاند كه پس از مرگ، پیكر او در ناحیه حِجر در كنار مدفن مادرش هاجر به خاك سپرده شد.[۳۴] اسماعیل پیش از مرگ وصیت كرد تا دخترش با عیصو (عیص) فرزند اسحاق ازدواج كند و نیز نبوت را به برادرش اسحاق سپرد.[۳۵] اسماعیل كه در طی سالها عهدهدار امور خانه كعبه بود، سرپرستی كعبه را به فرزندش نابت سپرد.[۳۶]
پسران اسماعیل (ع)
از پسران دوازدهگانۀ اسماعیل، قیدار، مدین و ادبیل مشهورترند. مدین به سرزمینی در شمال كه به نام خود او به سرزمین مدین شناخته شد، كوچ کرد و از فرزندان او شعیب به پیامبری برگزیده شد.[۳۷]
در منابع یاد شده، همچنین اسماعیل به عنوان یكی از اجداد اصلی عرب به شمار آمده است و نسب عدنان، نیای بخش وسیعی از قبایل عرب، به او باز میگردد؛ در حالی كه اقلیتی از منابع كهن نسبشناسی، نسب تمامی قبایل، حتی اعراب قحطانی را بدو رسانیدهاند و اسماعیل را ابوالعرب خواندهاند.[۳۸]
بر اساس چند روایت، اسماعیل در كنار هود، صالح، شعیب و حضرت محمد صلی الله علیه و آله یكی از ۵ پیامبر عرب معرفی شده [۳۹] و رسول اكرم (ص) به عنوان فرد برگزیده از ذریۀ او شناخته شده است.[۴۰]
پانویس
منابع
- ابن اثیر، الكامل.
- ابن بابویه، محمد، الخصال، به كوشش علیاكبر غفاری، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش.
- ابن خلدون، العبر؛ ابن خیر، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسیسكو كودرا و تاراگو، سرقسطه، ۱۸۹۳م.
- ابن سعد، محمد، كتاب الطبقات الكبیر، به كوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م.
- ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به كوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
- ابن عنبه، احمد، الفصول الفخریة، به كوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۶۳ش.
- ابن فارس، احمد، الصاحبی، به كوشش احمد صقر، قاهره، مطبعة عیسی البابی.
- ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
- ابن ندیم، الفهرست؛
- ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
- ابوالفتوح رازی، حسین، تفسیر، به كوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۲ق.
- ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
- احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق.
- الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، به كوشش علی اكبر غفاری، قم، جماعة المدرسین.
- اخفش، سعید، معانی القرآن، به كوشش عبدالامیر محمد امین الورد، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
- ازرقی، محمد، اخبار مكة، رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
- بخاری، محمد، صحیح، استانبول، ۱۹۸۲م.
- بغوی، حسین، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
- بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به كوشش محمد حمیدالله، بیروت، ۱۹۵۹م.
- بلعمی، محمد، تاریخ، به كوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
- بیهقی، احمد، دلائل النبوة، به كوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
- ترمذی، محمد، سنن، به كوشش احمد محمد شاكر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق به بعد.
- تنویر المقباس، منسوب به ابن عباس، بیروت، دارالفكر.
- ثعلبی، احمد، قصص الانبیاء، قاهره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
- جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، بیروت، دارالكتب العلمیه.
- دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به كوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۶۰م.
- راوندی، سعید، قصص الانبیاء، به كوشش غلامرضا عرفانیان، مشهد، ۱۴۰۹ق.
- زمخشری، محمود، الكشاف، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
- سنایی، مجدود، دیوان، به كوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۴۱ش.
- طبرسی، فضل، مجمع البیان، به كوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
- طبری، تاریخ؛
- طبری، تفسیر؛
- طوسی، محمد، التبیان، به كوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، ۱۳۸۳ق.
- فخرالدین رازی، التفسیر الكبیر، قاهره، المكتبة البهیه.
- قرطبی، محمد، الجامع لاحكام القرآن، بیروت، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
- قمی، علی، تفسیر، به كوشش طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۴ق.
- كرمانی، محمود، البرهان فی توجیه متشابه القرآن، به كوشش عبدالقادر احمد عطا، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- كلینی، محمد، الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، ۱۳۸۹ق/۱۳۴۸ش.
- مجاهد، ابوالحجاج، تفسیر، به كوشش عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتی، قطر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
- مسعودی، علی، اثبات الوصیة، نجف، كتابخانة حیدریه؛
- مسعودی، علی، اخبار الزمان، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
- مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
- مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
- معزی، محمد، دیوان، به كوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۸ش.
- مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، به كوشش كلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
- مولوی، مثنوی، به كوشش نیكلسن، تهران، ۱۳۶۳ش.
- ناصر خسرو، دیوان، به كوشش نصرالله تقوی، تهران، ۱۳۳۹ش.
- یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۶۰م.
- Bright, J., A History of Israel, London, ۱۹۶۷.
- Gesenius, W., A Hebrew and English Lexicon of the Old Testament, Boston/New York, ۱۹۰۶.
- Goldziher, I., Muslim Studies, London, ۱۹۶۷.
- Jeffery, A., The Foreign Vocabulary of the Qur' ? n, Baroda, ۱۹۳۸.
- Nicholson, R. A., A Literary History of the Arabs, Cambridge, ۱۹۶۶.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دائرة المعارف بزرگ اسلامی
- ↑ نك: بغوی، ج۱، ص۱۵۳.
- ↑ ص ۶۴ ؛ نیز نك: گزنیوس،ص ۱۰۳۵ ؛ برایت، ص۹۰.
- ↑ بقره، آیه ۱۲۷.
- ↑ بقره، آیه۱۳۳، ۱۳۶، ۱۴۰؛ آل عمران، آیه ۸۴؛ نساء، آیه ۱۶۳؛ انعام، آیه۸۶.
- ↑ ابراهیم، آیه ۳۹.
- ↑ انبیاء، آیه۸۵؛ ص، آیه ۴۸.
- ↑ نك: فخرالدین رازی، ، ج۲۲، ص۲۱۰.
- ↑ مریم، آیه۵۴
- ↑ نك: بغوی، ج۳، ص۶۲۴؛ راوندی، ص۱۸۹؛ طبرسی، ج۵، ص۸۰۰؛ نیز نك: فخرالدین رازی، ج۲۱، ص۲۳۲.
- ↑ طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷؛ مقایسه کنید: پیدایش، بابهای ۱۵ و ۱۶.
- ↑ حجر، آیه ۵۳؛ صافات، آیه ۱۰۱
- ↑ نك: كرمانی، ص۱۶۳-۱۶۴؛ مجاهد، ص۵۴۳؛ طبرسی، ج، ۸، ص۷۱۰.
- ↑ نك: بغوی، ج۳، ص۳۸۶؛ زمخشری، ج۲، ص۳۸۱؛ قس: ابنسعد، ج۱، ص۲۵.
- ↑ نك: مسعودی، اثبات...، ۳۱، كه سن اسحاق را در این زمان ۳ سال ذكر میكند
- ↑ نك: ازرقی، اخبار مكة، ج۲، ص۳۹؛ طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴
- ↑ نك: طبری، تاریخ،ج۱، ص۲۵۴- ۲۵۸؛ بیهقی، ج۱، ص۴۸؛ قمی، ج۱، ص۶۰ -۶۱؛ مقدسی،ج۳، ص۶۰ -۶۲
- ↑ نك: ابنهشام، ج۱، ص۱۱۶؛ طبری، همان، ج۲، ص۲۵۱
- ↑ نك: طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۵۸؛ ابنقتیبه، ص۳۴؛ قمی، ج۱، ص۶۱؛ طبرسی، ج۱، ص۳۸۳؛ مقدسی، ج۳، ص۶۰
- ↑ بخاری، ج۴، ص۱۱۵؛ بیهقی، ج۱، ص۴۹
- ↑ ثعلبی،ص۸۸؛ ابوالفتوح، ج۱، ص۳۳۰؛ مقایسه کنید با: مسعودی، اثبات، ص۳۲
- ↑ ابن سعد، ج۱، بخش۱، ص۲۴؛ جاحظ، ج۳، ص۱۴۴- ۱۴۵؛ مسعودی، التنبیه...، ص۷۰؛ بلاذری، ج۱، ص۶؛ مقایسه کنید با: ابنندیم، ص۸
- ↑ ابن فارس، ص۱۰؛ ابنعبدربه، ج۴، ص۱۵۷
- ↑ طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۵۹-۲۶۰؛ بخاری، ج۴، ص۱۱۶، ۱۱۷؛ ازرقی، ج۲، ص۳۲؛ بلاذری، ج۱، ص۸
- ↑ مثلاً طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۵۲؛ ابوالفتوح، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۰
- ↑ نگاه کنید: طبری، همان، ج۱، ص۲۵۳
- ↑ آیات ۱۲۷- ۱۲۹
- ↑ نگاه کنید: اخفش، ج۱، ص۳۳۶؛ تنویر...، ص۱۸؛ بخاری، ج۴، ص۱۱۶؛ طوسی، ج۱، ص۴۶۱-۴۶۲؛ فخرالدین رازی، ج۴، ص۶۳ به بعد؛ برای تفسیر «طَهَّرا بَیتی» در آیة ۱۲۵ سوره بقره، نگاه کنید: همو، ج۴، ص۵۷؛ قرطبی، ج۲، ص۱۱۴
- ↑ نك: ابن بابویه، ج۱، ص۵۶؛ نیز برای اثری با عنوان مسئلةالذبیح از مكی بن ابیطالب، نك: ابنخیر، ص۴۱
- ↑ یعقوبی، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۷؛ طبرسی، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱
- ↑ طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵؛ طبرسی، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱
- ↑ ابن هشام، ج۱، ص۷۹؛ ازرقی، ج۱، ص۱۱۶)
- ↑ نك: بقره، آیه۱۳۶؛ آل عمران، آیه۸۴؛ نساء، آیه۱۶۳
- ↑ نك: بغوی، ج۳، ص۶۲۴؛ مسعودی، اخبار...، ص۱۰۳؛ طوسی، ج۷، ص۱۳۳؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۲۵
- ↑ نك: ابن هشام، ج۱، ص۶؛ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۲؛ مسعودی، همان، ص۱۰۴؛ مقدسی، ج۳، ص۶۱
- ↑ مسعودی، اثبات، ص۳۵؛ ثعلبی، ص۱۰۰
- ↑ ابن اثیر، ج۲، ص۴۲
- ↑ نك: دینوری، ص۹؛ ثعلبی، همانجا؛ مقایسه کنید با: سفر پیدایش، ۲۵: ۱۳-۱۵
- ↑ نك: ابن هشام، ج۱، ص۸؛ مسعودی، اثبات، ص۳۴؛ مقدسی، ج۴، ص۱۰۵.
- ↑ الاختصاص، ص۲۶۴-۲۶۵؛ ابن قتیبه، ص۵۶؛ نیز نك: ابن عبدربه، ج۳، ص۴۰۵
- ↑ نك: ابن هشام، ج۱، ص۴؛ ابن سعد، ج۱، بخش ۱، ص۲؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۰۷؛ ترمذی، ج۵، ص۵۸۳؛ طبری، تاریخ، ج۷، ص۱۶۵؛ برای نسب متصل آن حضرت، نك: ابن عبدربه، ج۵، ص۸۹؛ ابن عنبه، ص۵۹.