عبدالله شوشتری اصفهانی

از ویکی شیعه
اطلاعات فردی
لقبعزّالدّین بن حسین، ملاعبدالله قصاب
محل زندگیشوشتر، نجف، کربلا، اصفهان
تاریخ وفات۱۰۲۱ق
محل دفنکربلا
شهر وفاتاصفهان
خویشاوندان
سرشناس
حسن‌علی بن عبدالله شوشتری (فرزند)
اطلاعات علمی
استادانمقدس اردبیلی
شاگردانمجلسی اول، مصطفی تفرشی، عنایت‌الله قُهْپایی، خُداوِرْدی بن قاسم اَفْشار
محل تحصیلنجف
اجازه روایت ازنعمةالله بن احمد بن محمد بن خاتون عامِلی، احمد بن نعمةالله بن خاتون عاملی
سایرشرح قواعد الاحکامِ اثر علامه حلی، حاشیه بر رجال ابن‌داود،
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیموضع‌گیری در برابر برخی عملکردهای شاه عباس اول


عبدالله شوشتری اصفهانی معروف به ملاعبدالله شوشتری (درگذشت ۱۰۲۱ق)، رجال‌شناس، محدث و فقیه شیعه قرن یازدهم قمری. او در احیای علم حدیث و رونق‌بخشی به حوزه علمیه اصفهان تأثیرگذار دانسته شده است.

مصطفی تفرشی، نویسنده کتاب نقد الرجال، عنایت‌الله قُهْپایی نویسنده کتاب مجمع الرجال و مجلسی اول از شاگردان ملاعبدالله بودند.

شوشتری مورد احترام شاه عباس اول بود و در اصفهان، نماز جمعه برگزار می‌کرد. او نماز جمعه در زمان غیبت را واجب عینی می‌دانست. آقا بزرگ تهرانی، تراجم‌نگار، او را اَخباری و سید حسین مدرسی حسینی، پژوهشگر، او را معتقد به اجتهاد دانسته است.

شرحی بر قواعد الاحکام اثر علامه حلی و حاشیه‌ای بر رجال ابن‌داود، از آثار ملاعبدالله است.

جایگاه

عبدالله شوشتری در علوم حدیث و رجال ماهر دانسته شده است.[۱] محمدتقی مجلسی شاگرد او، شوشتری را نخستین کسی دانسته که حدیث و فقه را در اصفهان ترویج کرد.[۲] سید حسین مدرسی حسینی مجتهد و پژوهشگر نیز، معتقد است شوشتری در اوایل قرن یازدهم قمری در احیای علم حدیث، نقش مهمی داشته است.[۳]

مصطفی تفرشی شاگرد وی، مطالب کتاب رجالی خود نقد الرجال را از تحقیقات استاد خود دانسته است.[۴] همچنین محمدتقی مجلسی، بیشتر مطالب کتاب رجالی خود شَرْحُ مَشیخَةِ الْفَقیه را از فایده‌های درس شوشتری شمرده است.[۵][یادداشت ۱] شوشتری را در علم اصول فقه نیز ماهر دانسته‌اند.[۶]

زیست‌نامه

مدرسه ملا عبدالله در اصفهان، که شاه عباس اول آن را برای تدریس ملا عبدالله شوشتری ساخت.

عبدالله شوشتری فرزند حسین،[۷] اهل شوشتر بود. درباره تاریخ تولد او اطلاعاتی در دست نیست. وی معروف به ملاعبدالله شوشتری[۸] و نیز عبدالله شوشتری اصفهانی[۹] بود و به ملاعبدالله قصاب هم شناخته می‌شد.[۱۰] بر اساس مُعَرَّبِ شوشتر،[۱۱] به او عبدالله تُسْتَری نیز گفته‌اند.[۱۲]

به گفته عبدالله افندی تراجم‌نگار در مواردی، عبدالله شوشتری را با عبدالله شوشتری خراسانی (درگذشت ۹۹۷ق) که در بخارا به شهادت رسید اشتباه گرفته‌اند.[۱۳] همچنین به گفته آقا بزرگ تهرانی، برخی او را با عبدالله بن حسین بهابادی یزدی (درگذشت ۹۸۱ق) اشتباه گرفته‌اند.[۱۴]

ملاعبدالله شوشتری در برابر برخی عملکردهای شاه عباس اول، پنجمین پادشاه صفویان، موضع‌گیری می‌کرد. یکی از آنها اعتراض او به تخریب خانه‌ها و دکان‌های اطراف میدان نقش‌جهان برای ساخت بازار بود. گفته شده شوشتری پس از اینکه موضع‌گیری‌هایش باعث رنجش شاه عباس شد، به مشهد هجرت کرد و شاه عباس در سفر زیارتی خود به مشهد، او را راضی کرد به اصفهان بازگردد. او برای ملاعبدالله، مدرسه‌ای در اصفهان ساخت که محل تدریس او شد و به مدرسه ملاعبدالله شهرت یافت.[۱۵] گفته‌اند شاه عباس موقوفات چهارده معصوم را به سفارش عبدالله شوشتری وقف کرد.[۱۶] شاه عباس در این وقف، املاک خصوصی خود را وقف چهارده معصوم کرده است.[۱۷]

شوشتری در محرم ۱۰۲۱ق در اصفهان درگذشت و در امامزاده اسماعیل اصفهان دفن شد و جنازه او پس از یک سال به کربلا منتقل گردید.[۱۸] محمدتقی مجلسی شاگرد وی، وفات او را در دهه اول محرم[۱۹] و برخی در ۲۶ محرم دانسته‌اند.[۲۰] میرداماد بر او نماز خواند[۲۱] و به گفته محمدتقی مجلسی در تشییع جنازه او، نزدیک به صد هزار نفر شرکت کردند.[۲۲]

گفته شده شوشتری همه روزهای سال را روزه می‌گرفت و در خوردن و آشامیدن به حداقل بسنده می‌کرد.[۲۳] محمدتقی مجلسی، شوشتری را دارای کرامات شمرده و به زهد ستوده است.[۲۴] حسن‌علی بن عبدالله شوشتری فقیه و اصولی شیعه، فرزند او است.[۲۵]

تحصیل و تدریس

عبدالله شوشتری برای تحصیل علوم حوزوی از شوشتر به نجف هجرت کرد.[۲۶] از اقامت او در کربلا نیز گزارش شده است.[۲۷] او در نجف، از درس مقدس اردبیلی بهره برد.[۲۸]

شوشتری پس از سفر حج خود، در سال‌های ۹۸۷ و ۹۸۸ق، سفری به جبل عامل داشت،[۲۹] که دو مجموعه رجالی در آنجا کتابت کرد[۳۰] و از نعمةالله بن احمد بن محمد بن خاتون عامِلی[۳۱] و پسر او احمد بن نعمةالله،[۳۲] از علمای جبل عامل، اجازه روایت گرفت.

شوشتری پس از تکمیل تحصیلاتش، در سال ۱۰۰۶ق به اصفهان هجرت کرد.[۳۳] قبل از ورود شوشتری به اصفهان و همزمان با حضور او در این شهر، شیخ بهایی و میرداماد در اصفهان بودند.[۳۴] هجرت شوشتری به اصفهان، باعث رونق حوزه علمیه اصفهان دانسته شده است. او تا پایان عمر، به مدت چهارده سال در اصفهان تدریس کرد. به گفته محمدتقی مجلسی، قبل از وفات او بیش از هزار نفر در درس وی شرکت می‌کردند.[۳۵] برخی از شاگردان سرشناس او چنین‌اند:

اندیشه‌ها

آقابزرگ تهرانی تراجم‌نگار، شوشتری را از ترویج‌کنندگان فقه اَخباری دانسته و از مشاجره‌ای مکتوب که بین شوشتری درباره دفاع از اخباری‌گری و میرداماد درباره دفاع از عقلانیت به‌جای‌مانده، گزارش کرده است.[۴۴] البته سید حسین مدرسی حسینی، مجتهد و پژوهشگر، شوشتری را دنباله‌رو مکتب مقدس اردبیلی دانسته که مشخصه آن، تکیه بر فکر و اجتهاد تحلیلی بدون توجه به نظرات فقیهان پیشین بوده است.[۴۵]

گفته شده ملاعبدالله به خبر واحد اعتماد نمی‌کرد؛[۴۶] البته شیخ مرتضی انصاری انتساب این نظر به شوشتری را با شیوه او در فقه، متعارض دانسته است.[۴۷]

ملاعبدالله نماز جمعه در زمان غیبت را واجب عینی می‌دانست[۴۸] اما فرزندش حسن‌علی بن عبدالله شوشتری از قائلین به حرمت اقامه نماز جمعه در عصر غیبت بود.[۴۹]

آثار

شوشتری دارای آثار فقهی، اصولی و رجالی است. برخی از آثار او چنین‌اند:

ملاعبدالله همچنین دارای حاشیه‌هایی بر کتاب‌های اصولی و فقهی مانند حاشیه بر کتاب شرح مختصر الاصول عَضُدی نوشته عَضُدالدین ایجی و کتاب ارشاد الاذهان نوشته علامه حلی است.[۵۵] او همچنین رساله‌های پرشمار فقهی نگاشته‏[۵۶] که رساله‌ای فارسی با موضوع طهارت و نماز[۵۷] و مسئلةٌ فی ذکرِ جُمْلةِ علیّ ولیُّ الله فی تشهدِ الصَّلاة، برخی از آنها است.[۵۸]

آقا بزرگ تهرانی تراجم نگار، معتقد است شوشتری با اینکه در علم حدیث و رجال مهارت داشته، ولی به دلیل اشتغال به نماز جمعه و جماعت نتوانسته کتاب مستقلی در این دو علم بنویسد.[۵۹]

شوشتری نظرات ابن‌غضائری درباره راویان را از میان کتاب حَلُّ الاِشکال فی معرفةِ الرِّجال نوشته سید احمد بن طاووس حلی، استخراج و به ترتیب حروف الفبا کتابت کرد و مقدمه‌ای کوتاه بر آن افزود.[یادداشت ۲] عنایت‌الله قهپایی شاگرد شوشتری، نسخه کتابت شده توسط استادش را در کتابش مجمع الرجال آورد.[۶۰] کتاب رجال ابن‌غضائری[۶۱] و نیز کتاب حل الاشکال از میان رفت[۶۲] و نسخه استنساخ شده توسط شوشتری که در مجمع الرجال آمده بود، تنها نسخه باقی‌مانده از کتاب ابن‌غضائری شد.[۶۳][یادداشت ۳]

پانویس

  1. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۸۲؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۵.
  2. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۸۲.
  3. مدرسی طباطبایی، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ۱۳۶۸ش، ص۵۸.
  4. حسینی تفرشی، نقد الرجال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۹۹.
  5. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۸۲.
  6. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۸۲؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۵.
  7. حر عاملی، امل الآمل، مکتبة الاندلس، ج۲، ص۱۵۹.
  8. افندی، ریاض العلماء، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۲۷۰.
  9. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۳.
  10. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۵.
  11. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۸.
  12. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۵.
  13. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۵.
  14. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۴.
  15. جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۹.
  16. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۵؛ جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۹.
  17. دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران دوره تیموریان، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۵.
  18. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۸۲.
  19. حسینی تفرشی، نقد الرجال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۹۹.
  20. ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۸۶۰؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۶.
  21. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۳۶.
  22. جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۲۰.
  23. جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۹ و ۳۲۰.
  24. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۸۲.
  25. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۵.
  26. جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۸.
  27. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۳۶.
  28. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۲۰۳.
  29. خامه‌یار، «نویافته‌هایی از تاریخ و میراث۲»، ص۵۴.
  30. خامه‌یار، «نویافته‌هایی از تاریخ و میراث۲»، ص۵۴.
  31. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۹ و ۲۰۲.
  32. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۹ و ۲۰۰.
  33. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۳.
  34. جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۹.
  35. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۸۲.
  36. حسینی تفرشی، نقد الرجال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۹۹.
  37. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۶.
  38. ربانی، سبک‌شناسی دانش رجال الحدیث، ۱۳۸۵ش، ص۲۲۳.
  39. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۶.
  40. سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۱، ص۲۲۹.
  41. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۵.
  42. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۵.
  43. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۵.
  44. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۳.
  45. مدرسی طباطبایی، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ۱۳۶۸ش، ص۵۶.
  46. جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ۱۳۸۵ش، ص۳۱۹.
  47. انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۴۱.
  48. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۶.
  49. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۶.
  50. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۳.
  51. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۷.
  52. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۸.
  53. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۵.
  54. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۴.
  55. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۸.
  56. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۴.
  57. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۳، ص۱۹۸.
  58. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۴.
  59. آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۳۴۵.
  60. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۴۶، ۴۷ و ۵۱.
  61. ابن‌غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، مقدمه، ج۱، ص۵.
  62. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۱۸۱.
  63. ابن‌غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، مقدمه، ج۱، ص۵.

یادداشت

  1. کتاب مشیخة الفقیه شرح مشیخه کتاب من لا یحضره الفقیه است که محمدتقی مجلسی در آن، به بررسی رجالی راویان مشیخه پرداخته است. این کتاب به عنوان جلد آخر کتاب روضة المتقین چاپ شده است. (مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۹.)
  2. کتاب حل الاشکال فی معرفة الرجال نخستین جامع رجالی، که در آن راویان ذکر شده در کتاب‌های پنجگانه رجالی شیعه، به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده بود. (رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۵۱.)
  3. البته سید محمدرضا حسینی جلالی پژوهشگر و نسخه‌شناس معاصر، نظرات دیگری از ابن‌غضائری را، از لابه‌لای کتاب‌هایی رجالی درآورده و همراه این نسخه به چاپ رسانده است. (ابن‌غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، مقدمه، ج۱، ص۶.)

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ق.
  • ابن‌غضائری، احمد بن حسین، الرجال، تحقیق محمدرضا حسینی جلالی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
  • افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ‏، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق احمد حسینی اشکوری، با اهتمام محمود مرعشی، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی‏، ‏۱۴۳۱ق.
  • انصاری، مرتضی بن محمدامین، فرائد الاصول، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۸ق.
  • ترکمان، اسکندربیگ، تاریخ عالم آرای عباسی، مقدمه ایرج افشار، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۲ش.
  • جناب، علی، رجال و مشاهیر اصفهان، تدوین و تصحیح رضوان پورعاصر، اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۵ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن‏، أمل الآمل فی علماء جبل عامل‏، تحقیق احمد حسینی اشکوری، بغداد، مکتبة الأندلس‏، بی‌تا.
  • حسینی تفرشی، مصطفی، نقد الرجال، تحقیق مؤسسة آل البیت (ع) لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آل البیت (ع) لاحیاء التراث، ۱۳۷۶ش.
  • خامه‌یار، احمد، نویافته‌هایی از تاریخ و میراث۲، در مجله میراث شهاب، شماره ۹۱، بهار ۱۳۹۷ش.
  • دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران دوره تیموریان، ترجمه یعقوب آژند، تهران، جامی، ۱۳۷۹ش.
  • ربانی، محمدحسن‏، سبک‌شناسی دانش رجال الحدیث‏، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، ۱۳۸۵ش.
  • رحمان ستایش، محمدکاظم‏، آشنایی با کتب رجالی شیعه‏، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی‏، تهران، ۱۳۸۵ش.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسة الامام الصادق (ع)، ۱۴۱۸ق.
  • مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، بنیاد فرهنگ اسلامی حاج محمد حسین کوشانپور، ۱۴۱۳ق.
  • مدرس تبریزی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش.
  • مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش.