تشییع امام حسن(ع)

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از تشییع پیکر امام حسن)

تشییع امام حسن(ع) ماجرای دفن امام دوم شیعیان در کنار قبر پیامبر(ص) است که با مخالفت عایشه و بنی‌امیه مواجه گردید و سبب شد جنازه در قبرستان بقیع به خاک سپرده شود. براساس برخی منابع شیعه، در این تشییع، هفتاد چوبۀ تیر به تابوت امام حسن(ع) برخورد کرد.

امام حسن(ع) وصیت کرد در کنار پیامبر اکرم(ص) دفن شود و خود را سزاوارتر از دیگران بر این امر می‌دانست. در عین حال اذعان داشت اگر مخالفتی بر این موضوع قرار گرفت، راضی نیست خونی از کسی ریخته شود. و در این صورت، در بقیع کنار مادربزرگش فاطمه بنت اسد دفن گردد. بنابر وصیت امام حسن(ع)، امام حسین(ع) وی را غسل و کفن کرد.

مروان بن حکم داماد خلیفه سوم فردی بود که بنی‌امیه را جمع کرد تا از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کند. استدلال مروان را چنین نقل کرده‌اند که نمی‌پذیریم عثمان در انتهای بقیع دفن باشد و حسن بن علی کنار پیامبر دفن گردد. عایشه همسر پیامبر نیز از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کرد. استدلال عایشه را چنین نقل کرده‌اند که «خانه، خانه من است و اجازه نمی‌دهم کسی در آن دفن شود».

براساس منابع تاریخی، امام حسین(ع) اصرار داشت برادرش را در کنار پیامبر دفن کند و تنها زمانی که احتمال داد اطرافیانش او را حمایت نخواهند کرد از خواسته خود دست کشید. در نهایت امام حسین(ع) از دفن برادر در کنار پیامبر منصرف شد و گفت اگر با برادرش پیمان نبسته بود که خونی ریخته نشود، «می‌دیدید که چگونه شمشیرها جان شما را می‌ستاند». در نهایت امام حسن(ع) در بقیع در نزدیکی قبر مادر بزرگش فاطمه بنت اسد دفن گردید.

شهادت امام حسن(ع)

امام حسن مجتبی(ع) در سال ۴۹ هجری[۱] با خوراندن زهر، به شهادت رسید.[۲] بنابر گزارش‌های تاریخی امام حسن(ع) دفعات متعددی مسموم گشت.[۳] تعداد مسمومیت را سه[۴] و برخی چهار[۵] مورد ذکر کرده‌اند. بنابر گزارش شیخ مفید، مسمومیتی که منجر به شهادت امام گشت زمانی بود که معاویه تصمیم بر ولایتعهدی یزید گرفت، صد هزار درهم برای جعده دختر اشعث همسر امام حسن(ع) فرستاد و به او وعده‌هایی نیز داد. جعده نیز امام را مسموم کرد.[۶] امام حسن(ع) وصیت کرده بود که برادرش امام حسین(ع) او را غسل و کفن کند و امام حسین(ع) نیز همین کار را انجام داد.[۷]

کلینی عالم شیعه و نویسنده یکی از کتب اربعه از فردی که بر امام حسن(ع) نماز میت خواند، نامی نمی‌آورد و تنها با تعبیر «بر حسن(ع) نماز خواند» از آن یاد می‌کند.[۸] علامه مجلسی مقصود از فردی که نماز خواند را امام حسین(ع) می‌داند.[۹] اما برخی منابع شیعه مانند اربلی در قرن ششم هجری[۱۰] و برخی منابع اهل‌سنت[۱۱]، سعید بن عاص، حاکم وقت مدینه[۱۲] را فردی دانسته‌اند که بر امام حسن(ع) نماز خواند. علامه مجلسی[۱۳] و برخی دیگر از عالمان شیعه[۱۴] این مطلب را از منابع اهل‌سنت نقل کرده‌اند. بنابر نقل‌ها بنی‌هاشم از نماز خواندن سعید بن عاص جلوگیری کردند. سعید گفت برای نماز خواندن با کسی نزاع نخواهد کرد. اما امام حسین(ع) سعید را مقدم کرد و گفت اگر سنت این نبود که حاکمان بر جنازه نماز بخوانند، تو را مقدم نمی‌کردم.[۱۵]

بقعه‌ای که بر روی قبر ائمه بقیع از جمله امام حسن(ع) قرار داشت. (سال ۱۳۰۸ قمری)

وصیت امام حسن پیرامون مکان دفن

امام حسن(ع) وصیت کرد تا در کنار پیامبر اسلام دفن شود و خود را سزاوارتر از دیگران بر این امر می‌دانست. وی اذعان داشت اگر مخالفتی بر این موضوع قرار گرفت راضی نیست خونی، حتی به‌اندازه‌ای که در حجامت ریخته می‌شود، از کسی ریخته شود.[۱۶] امام حسن(ع) وصیت کرد در صورت مخالفت با دفن در کنار پیامبر، وی را در قبرستان بقیع کنار مادربزرگش فاطمه بنت اسد دفن کنند.[۱۷]

روایتی در کتاب کافی از مهم‌ترین منابع شیعه نقل شده که امام حسن(ع) خواسته بود برای تجدید عهد، جنازه وی را نزد قبر پیامبر و قبر مادرش حضرت فاطمه ببرند و سپس در بقیع به خاک بسپارند.[۱۸] براساس برخی نقل‌ها امام حسن(ع) وصیت خود بر دفن در کنار پیامبر را با عائشه در میان گذاشته و او نیز موافقت کرده بود.[۱۹] اما بنی‌امیه پس از اطلاع، گفتند اجازه چنین کاری را نخواهند داد. امام پس از اطلاع، گفت نیازی به این امر نیست.[۲۰] ابن‌اثیر مورخ اهل‌سنت نقل کرده که امام حسین(ع) از عایشه اجازه گرفت اما بنی‌امیه به سرکردگی مروان بن حکم مانع شدند.[۲۱]

ممانعت از دفن در کنار پیامبر

مروان بن حکم داماد خلیفه سوم فردی بود که بنی‌امیه را جمع کرد تا از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کند.[۲۲] منابع شیعه[۲۳] و اهل‌سنت[۲۴] استدلال مروان را چنین نقل کرده‌اند که نمی‌پذیریم عثمان در انتهای بقیع[۲۵] دفن باشد و حسن بن علی کنار پیامبر دفن گردد. بلاذری مورخ قرن سوم نقل می‌کند که پس از ممانعت مروان، ابوهریره وی را خطاب قرار داد که چگونه از دفن حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری می‌کند در حالی که از پیامبر شنیده حسن و حسین سید جوانان اهل بهشت هستند.[۲۶] براساس برخی نقل‌ها مروان بن حکم از وصیت امام حسن(ع) بر دفن در کنار پیامبر اطلاع یافت، به معاویه گزارش داد و معاویه از او خواست به شدت از این کار جلوگیری کند.[۲۷] به گفته ابن عبدالبر قرطبی از علمای اهل‌سنت (درگذشت: ۴۶۳ش) عایشه سوار قاطر شد، مردم را جمع کرد. ابن عباس به گفت که انگار دوست داری روزی به نام «قاطر» در تاریخ ثبت شود،‌ همانگونه که روز «جمل» در یادها ماند.[۲۸] عایشه همسر پیامبر از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کرد.[۲۹] ابوالفَرَج اصفهانی (درگذشته ۳۵۶ق) عالم و مورخ اهل‌سنت نقل کرده که عایشه در حالی که سوار بر قاطر بود، مروان، بنی‌امیه و دیگران را به یاری طلبید تا از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کند.[۳۰] در گزارش بلاذری مورخ اهل‌سنت آمده وقتی عایشه دید نزاع رخ داده و نزدیک است به خونریزی بینجامد، چنین کاری را انجام داد.[۳۱]

استدلال عایشه را چنین نقل کرده‌اند که «خانه، خانه من است و اجازه نمی‌دهم کسی در آن دفن شود».[۳۲] برخی منابع شیعه گفتار عایشه را چنین نقل کرده‌اند «مرا با شما چه‌کار. چرا می‌خواهید کسی که دوستش ندارم را وارد خانه من کنید».[۳۳] عایشه پس از این رفتار مورد مذمت برخی قرار گرفت.[۳۴]

عائشه در حالی که سوار بر قاطر خاکستری رنگی شده بود، گفت: این خانه من است، به هیچ کس اجازه (دفن) نمی‌دهم. قاسم بن محمد بن أبی بکر جلو آمد و گفت:‌ای عمه، ما هنوز سرهای خود را (از ننگ) بعد از روز شتر سرخ (جنگ جمل) نشسته‌ایم، تو می‌خواهی که مردم بگویند «روز قاطر خاکستری»؟ پس عائشه بازگشت.[۳۵]

نوع برخورد بنی‌هاشم

امام حسین(ع) اصرار داشت برادرش را در کنار پیامبر دفن کند و می‌گفت این موضوع به مروان ارتباط ندارد.[۳۶] برخی منابع اهل‌سنت نقل کرده‌اند که وقتی امام حسین(ع) احتمال داد اطرافیانش او را حمایت نخواهند کرد از خواسته خود دست کشید.[۳۷] برخورد دو گروه بنی‌هاشم و بنی‌امیه با یکدیگر نزدیک بود به درگیری ختم شود.[۳۸] حتی براساس برخی منابع تیراندازی‌هایی میان دو طرف صورت گرفت.[۳۹] در نهایت امام حسین(ع) از دفن برادرش در کنار پیامبر منصرف شد و گفت به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود که خونی ریخته نشود، می‌دیدید که چگونه شمشیرها جان شما را می‌ستاند.[۴۰]

در برخی نقل‌ها عبداللّه بن جعفر همسر حضرت زینب وصیت امام حسن(ع) را به امام حسین(ع) یادآوری کرد.[۴۱] محمد بن حنفیه فرزند امام علی(ع) به امام حسین(ع) گفت ما بخاطر ترس از جنگِ با این قوم کناره نمی‌گیریم و تنها به جهت وصیت برادرمان حسن بن علی چنین می‌کنیم.[۴۲]

تیرباران جنازه امام حسن(ع)

ابن‌شهر آشوب عالم شیعی در قرن ششم نقل کرده که جنازه امام حسن(ع) تیرباران گشت تا جایی که هفتاد چوبۀ تیر به تابوت آویخته شد.[۴۳] علامه مجلسی نیز این کلام را از ابن‌شهر آشوب نقل کرده ولی پیرامون آن اظهار نظری نکرده است.[۴۴] ابن‌مشهدی عالم شیعه در قرن ششم در مورد امام حسن(ع) چنین آورده است: «کفنش از تیرهای دشمن سوراخ سوراخ گشت».[۴۵]

دفن در بقیع (خانه عقیل)

امام حسن(ع) وصیت کرده بود که در صورت بروز مشکل برای دفن در کنار پیامبر، در کنار مادربزرگش فاطمه بنت اسد[۴۶] و براساس برخی منابع در نزد مادرش[۴۷] دفن شود. در نهایت امام حسن در قبرستان بقیع در نزدیکی قبر مادر بزرگش فاطمه بنت اسد دفن گردید.[۴۸] قبر فاطمه بنت اسد را در خانه فرزندش عقیل بن ابی‌طالب دانسته‌اند.[۴۹] خانه عقیل، خانه‌ای بزرگ، در کنار قبرستان بقیع بود[۵۰] که پس از دفن‌شدن فاطمه بنت اسد، عباس بن عبدالمطلب و چند تن از امامان شیعه(ع) در آن، از حالت مسکونی به صورت زیارتگاه تغییر یافت.[۵۱]

پانویس

  1. مقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید، ج۶، ص۵.
  2. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۵.
  3. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۴، ص۱۵۸.
  4. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۲۵.
  5. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۴، ص۱۴۵.
  6. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۵.
  7. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۸
  8. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۲.
  9. مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۳۱۳.
  10. اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۵۴۸.
  11. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۴۴؛ ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۹۳.
  12. اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۵۸۶.
  13. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۴، ص۱۴۹.
  14. حلی، العدد القویة، ۱۴۰۸ق، ص۳۵۱.
  15. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۴۴؛ ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۹۳.
  16. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۰.
  17. طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۹۰ق، ص۲۱۲.
  18. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۲.
  19. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۸.
  20. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۹۸م، ص۸۲.
  21. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۴۶۰.
  22. ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۴؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۹۸م، ص۸۱-۸۲.
  23. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸-۱۹.
  24. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۹۱.
  25. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۹۸م، ص۸۱-۸۲.
  26. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۰.
  27. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۲.
  28. ابن عبدالبر، بهجة المجالس وأنس المجالس، دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۱۰۰.
  29. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۲۵.
  30. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۹۸م، ص۴۹.
  31. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۱.
  32. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۱، یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۲۵.
  33. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۸؛ ابن‌شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۴.
  34. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۹۸م، ص۴۹.
  35. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۲۵.
  36. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۹۲.
  37. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۴۴.
  38. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸.
  39. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۹۲.
  40. اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۵۸۶.
  41. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۹۲.
  42. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۴۴.
  43. ابن‌شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۴.
  44. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۱۰ق، ج۴۴، ص۱۵۷.
  45. ابن‌مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۸.
  46. طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۲۱۲.
  47. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۰.
  48. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۹.
  49. ابن‌شبه، تاریخ المدینة النبویه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲۷.
  50. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۳.
  51. نجمی، «قبر فاطمه(س) یا قبر فاطمه بنت اسد»، ص۱۰۰.

منابع

  • ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
  • ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌ دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌شبه النمیری البصری، عمر بن شبه، تاریخ المدینة النبویه، قم، دارالفکر، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
  • ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، بهجة المجالس وأنس المجالس، بیروت، دار الکتب العلمیة، بی‌تا.
  • ابن‌عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۹۹۸م.
  • اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: هاشم رسولی محلاتی، تبریز، نشر بنی‌هاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: سهیل زکار، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • حلی، رضی‌الدین علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، محقق و مصحح: مهدی رجائی، محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیة‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم،‌ دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علی‌اکبر غفاری، محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: سید هاشم رسولی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
  • نجمی، محمدصادق، «قبر فاطمه(س) یا قبر فاطمه بنت اسد»، میقات حج، شماره ۷، بهار ۱۳۷۳ش.
  • یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌ دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.