مجردات

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از تجرد)

مُجَرَّدات به موجوداتی گفته می‌شود که مادّی نباشند. باور به موجودات فرامادی در بسیاری از ادیان وجود دارد. برخی مراد از عالم امر در قرآن را مرتبط با مجردات دانسته‌اند. در فلسفه، افلاطون برای نخستین بار ارائه نظریه مُثُل، موجود را به مجرد و مادی تقسیم کرد. این مسئله در فهم مفاهیم دینی مرتبط با خداوند، معاد، برزخ و ملائکه تاثیر به‌سزایی دارد. همچنین پذیرش موجود مجرد را به عنوان یکی از ملاک‌های تقسیم مکاتب فلسفی به الهی و الحادی دانسته‌اند. در فلسفه اسلامی مجردات را به مثالی و عقلی و همچنین به تامّ و ناقص تقسیم کرده‌اند.

به‌جز مادی‌گرایان که عالم وجود را منحصر در موجودات مادی می‌دانند،‌ بقیه به موجود مجرد باور دارند. بر این اساس خداوند موجودی مجرد و غیر مادی است. برخی متکلمان خداوند را تنها موجود مجرد می‌دانند. عقول نیز موجوداتی مربوط به عالم جبروت هستند که ويژگی ماده را ندارند. فرشتگان از نگاه فلاسفه مجرد و در نگاه برخی متکلمان مادی هستند. موجودات مثالی نیز مرتبه‌ای از تجرد را دارند. نفس انسان هم به عقیده فلاسفه و برخی متلکمان مجرد عقلی یا مثالی است.

در این که ملاک مجرد بودن چیست میان متفکران اتفاق نظر وجود ندارد. برخی ماده دار بودن را نشانه عدم تجرد دانسته‌اند و برخی معیار را برخی ویژگی‌های موجودات مادی همچون قوه، حرکت، زمان،‌ مکان،‌ انقسام پذیری و قابل حس بودن دانسته‌اند.

برخی محققان حکمت متعالیه این معیارها را مطابق با پذیرش تحقق ماهیت در خارج می‌دانند. این گروه بر این باورند بر اساس مبانی حکمت متعالیه تمامی مراتب وجود دارای صفات کمالی از جمله ادراک و تجرد به صورت تشکیکی هستند. در نتیجه نمی‌توان مرزی میان مادی و مجرد قائل شد و موجودات را به دو گروه مادی و مجرد تقسیم کرد.

معرفی و جایگاه

مُجَرَّدات (در لغت: برهنه‌شده و کَنده‌شده)[۱] به موجوداتی اطلاق می‌شود که عاری از ویژگی‌های ماده هستند.[۲] گفته شده در بسیاری از ادیان اعتقاد به موجود فرامادی وجود داشته است.[۳] به عقیده ملاصدرا (درگذشت: ۱۰۵۰ق) فیلسوف شیعه، قرآن کریم مخلوقات را به دو بخش عالم امر (مجردات) و عالم خلق (مادیات) تقسیم کرده است.[۴]

در میان فیلسوفان نیز افلاطون را اولین فیلسوفی دانسته‌اند که با طرح نظریه مُثُل،[یادداشت ۱] موجودات را به مادی و مجرد تقسیم کرد.[۵] این مسئله را با وجود ماهیت فلسفی آن، دارای تاثیر زیادی در فهم برخی از مفاهیم دینی همچون تغییر در عالم برزخ یا تغییر در ملائکه دانسته‌اند.[۶] همچنین باور به موجود مجرد را به عنوان یکی از ملاک‌های تقسیم مکاتب فلسفی به الهی و الحادی به شمار آورده‌اند.[۷]

اقسام مجردات

مجردات در فلسفه اسلامی دارای تقسیماتی هستند که به آن‌ها اشاره می‌شود:

  • مثالی و عقلی:‌ مجرد عقلی مجردی است که هیچ‌یک از خصوصیات ماده را ندارد. در مقابل مجرد مثالی دارای ماده نیست ولی برخی از ویژگی‌های موجودات مادی را همچون رنگ و شکل و حجم دارد.[۸]
  • ناقص و تام: مجرد تام موجودی است که در ذات و فعلش حالت بالقوه ندارد و فعلیت محض است. همچون خدا و عقول که نمی‌توان برای آن‌ها هیچ جنبه استکمالی فرض کرد. در مقابل مجرد ناقص موجودی است که گرچه در ذاتش فعلیت تام دارد. اما از نظر فعل به دلیل ارتباطی که با ماده داره حالت استعداد و قوه و استکمال برایش فرض می‌شود. همچون نفس انسان.[۹]

موجودات مجرد

بر خلاف مادی‌گرایان که به صورت کلی موجود غیر مادی را انکار می‌کنند؛[۱۰] در فلسفه و کلام اسلامی موجوداتی را به عنوان موجودات مجرد ثابت کرده‌اند:

خدا

فیلسوفان بر اساس دلایل عقلی بر این باورند خداوند دارای تجرد تام بوده و هیچ‌یک از ویژگی‌های ماده را دارا نیست. آن‌ها هرگونه ترکیب را که از ویژگی‌های ماده است از خدا نفی می‌کنند.[۱۱] همچنین با دلیل عقلی ثابت می‌کنند که خداوند دارای زمان و مکان نبوده و جسم و جسمانی نیست.[۱۲] برخی متکلمان خداوند را تنها موجود مجرد می‌دانند.[۱۳]

عقل

فیلسوفان بر اساس قاعده الواحد بر این باورند که اولین مخلوقی که از خداوند صادر می‌شود در نهایت بساطت است. این موجود ماده و ویژگی‌های ماده را ندارد. همچنین طبق قاعده امکان اشرف، مخلوقاتی پس از اولین مخلوق نیز وجود دارند که هیچ‌یک از ویژگی‌های ماده را دارا نیستند. به این موجودات عقل گفته می‌شود. مراد از عالم عقل یا جبروت نیز مرتبه‌ تحقق این موجودات در عالم خلقت است.[۱۴]

فرشتگان

فرشتگان یا ملائکه بر اساس متون دینی، واسطه بین خدا و عالم انسانی هستند. خدا آنها را موکل بر عالم کرده و هیچ نافرمانی از آن‌ها سر نمی‌زند.[۱۵] فلاسفه بر این باورند که ملائکه مجردند.[۱۶] علامه طباطبایی (درگذشت: ۱۳۶۰ش)‌ دیده شدن فرشتگان توسط برخی از انبیاء یا افراد دیگر را به صورت تَمَثَُّل دانسته‌ است. در تمثل، بدون این‌ که ذات فرشته ویژگی جسمانی و مادی پیدا کند، به شکل خاصی برای فرد ظاهر می‌شود.[۱۷]

در مقابل متکلمان، آن‌ها را اجسامی لطیف و نورانی دانسته‌اند که به اشکال مختلف در‌می‌آیند.[۱۸] علامه مجلسی (درگذشت: ۱۱۱۰ق)‌ این نظر را به همه مسلمانان به جز تعدادی از فلاسفه نسبت داده و بر این باور است که انبیا و اوصیا آنها را می‌دیده‌اند.[۱۹]

موجودات مثالی

موجوداتی که عاری از ماده بوده ولی ویژگی‌های ماده همچون امتداد و شکل و رنگ و دیگر اعراض را دارا هستند. این موجودات به دو بخش خیال متصل (تصورات ذهنی) و خیال منفصل (حقایق مستقل مثالی غیر وابسته به ذهن) تقسیم می‌شوند. به مرتبه موجودات خیال منفصل که واسطه میان عالم ماده و عالم عقل هستند،‌ عالم مثال یا برزخ یا ملکوت گفته می‌شود.[۲۰]

نفس انسان

نفس انسان را به اتفاق نظر فیلسوفان مسلمان مجرد دانسته‌اند و اختلاف نظر در مثالی یا عقلی بودن تجرد آن است.[۲۱] از متکلمان امامیه،[۲۲] اشاعره[۲۳] و معتزله[۲۴] نیز برخی نفس انسان را غیرمادی دانسته‌اند. افلاطون را نخستین فیلسوف باورمند به تجرد نفس دانسته‌اند.[۲۵] همچنین گفته شده اَفْلوطین (۲۰۵- ۲۷۰م‌)، فیلسوف یونانی و بنیانگذار مکتب نوافلاطون برای اولین بار استدلال بر تجرد نفس ارائه کرد.[۲۶]

معیار تجرد

متفکران اسلامی برای مجرد بودن ملاک‌هایی را بیان کرده‌اند. در نگاه برخی از فیلسوفان، هر جسم طبیعی جزئی به نام ماده یا هَیولا دارد که در آن صورت شکل گرفته است و بدون آن قابل تحقق نیست.[۲۷] براین اساس چیزی که ماده و یا وابسته به ماده نباشد مجرد خواهد بود.[۲۸] برخی این دیدگاه را به دلیل اثبات ناپذیری وجود ماده (جزئی از جسم) در خارج صحیح نمی‌دانند.[۲۹]

گاهی نیز به ویژگی‌هایی اشاره کرده‌اند که وجود آن‌ها نشان از مادی بودن داشته و نبود آن‌ها ملاک تجرد است. مقدار،[۳۰] شکل،[۳۱] وضع،[۳۲][یادداشت ۲] رنگ،[۳۳] قوه و استعداد،[۳۴] حرکت،[۳۵] تقسیم‌پذیری خارجی،[۳۶] زمان،[۳۷] مکان[۳۸] و قابلیت ادراک با حس ظاهر[۳۹] ملاک و معیارهای مورد اشاره فیلسوفان است.

نفی مرز مادی و مجرد در حکمت متعالیه

ملاصدرای شیرازی در آثار خود با تکیه بر اصالت و بساطت وجود، ویژگی‌هایی را به عنوان صفات کمالی وجود معرفی کرده که یکی از آن‌ها علم است. بر این اساس و همچنین اصل تشکیک وجود، این صفات در همه مراتب هستی جاری هستند.[۴۰] عبدالله جوادی آملی (زاده: ۱۳۱۲ش)‌ از فیلسوفان شیعه نیز بر این نکته تاکید می‌کند که مساوقت میان ادراک و هستی از نتایج حکمت متعالیه است.[۴۱] بر این اساس چنین نتیجه گرفته شده است که تقسیم موجودات به مادی و مجرد بر اساس نگاه ماهوی است.[۴۲] بر پایه مبانی حکمت متعالیه باید گفت همه مراتب وجود به اندازه بهره‌مندی از کمال وجودی دارای تجرد هستند و در هر مرتبه‌ای از وجود به همان میزان تجرد نیز تحقق دارد.[۴۳] با این نگاه مرزی میان مجرد و مادی باقی نخواهد ماند و چنین تقسیمی از اساس صحیح نخواهد بود.[۴۴]

پانویس

  1. فیومی، المصباح المنیر، ۱۴۰۵ق، ص۹۵-۹۶؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۳۶.
  2. مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۹ش، ج۲، ص۱۵۹؛ نبویان و فیاضی، «طرحی نو در معیار تمایز مجرد و مادی با ارزیابی معیارهای دیگر»، ص۴۴.
  3. شریف، تاریخ فلسفه در اسلام،۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲.
  4. صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۵، ص۳۰۱.
  5. نبویان و فیاضی، «طرحی نو در معیار تمایز مجرد و مادی با ارزیابی معیارهای دیگر»، ص۴۴.
  6. نبویان، «مجرد و مادی»، ص۲۰۸.
  7. جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۹۹ش، ج۲۰، ص۴۰۷.
  8. فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۵.
  9. طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱.
  10. فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.
  11. عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۲۰۶-۲۱۲.
  12. عبودیت و مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۸ش، ص۱۹۹-۲۰۱.
  13. ایجی و جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.
  14. طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۹۰-۲۹۸.
  15. طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج۱۷، ص۶.
  16. مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶۱.
  17. طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج۱۷، ص۱۳.
  18. مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶۱.
  19. علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۲۰۲-۲۰۳.
  20. طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۹۹-۳۰۰.
  21. عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۴؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن، ۱۳۹۷ش، ص۱۲۹.
  22. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق،‌ ص۱۸۴؛ مکدرموت، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۳؛ فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۴.
  23. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق،‌ ص۱۸۴؛ ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۸.
  24. تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۷۸.
  25. داووی، «آراء یونانیان درباره جان و روان»، ص۴۳۹؛‌ یوسفی، رابطه نفس و بدن از دیگاه ملاصدرا و کتاب و نفس، ۱۳۹۷ش، ص۵۰و۵۱.
  26. برخواه، «تجرد نفس»، ص۵۶۹.
  27. ابن‌سینا، التعلیقات، ۱۴۰۴ق، ص۶۷؛ طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۵؛ صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۵، ص۷۷-۷۹؛ سبزواری، شرح المنظومة، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۴۵-۱۵۹.
  28. نبویان و فیاضی، «طرحی نو در معیار تمایز مجرد و مادی با ارزیابی معیارهای دیگر»، ص۴۵.
  29. نبویان، جستارهایی در فلسفه اسلامی، ۱۳۹۶، ج۲، ص۴۵۳-۵۰۲.
  30. دشتکی، مصنفات، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۹۷۵.
  31. دشتکی، مصنفات، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۹۷۲؛ صدرالدین شیرازی، شواهد الروبیة، ۱۳۶۰ش، ص۱۱۲.
  32. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۳، ۲۹۷-۲۹۹ و ج۸، ص۳۸۸.
  33. خفری، تعلیقه بر الهیات،۱۳۸۲ش، ص۱۱۵.
  34. طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۱۵۸.
  35. طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۸۶؛ طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج۱، ص۵۱.
  36. طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۱۵۵؛ طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج۱، ص۵۱؛ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۹ش، ج۲، ص۱۶۱-۱۶۲.
  37. میرداماد، کتاب القبسات، ۱۳۶۷ش، ص۱۶۷؛ طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۱۵۵؛ طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج۱، ص۵۱؛ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۹ش، ج۲، ص۱۶۱-۱۶۲.
  38. میرداماد، کتاب القبسات، ۱۳۶۷ش، ص۱۶۷؛ طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۱۵۵؛ طباطبایی، المیزان، اسماعیلیان، ج۱، ص۵۱؛ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۹ش، ج۲، ص۱۶۱-۱۶۲.
  39. نبویان و فیاضی، «طرحی نو در معیار تمایز مجرد و مادی با ارزیابی معیارهای دیگر»، ص۵۳-۵۵.
  40. صدرالدین شیرازی، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۱۱۷.
  41. جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۹۹ش، ج۲۰، ص۳۹۶ و ص۶۵۲.
  42. شه‌گلی، «ملاک تمایز مادی و مجرد؛ چالش ها و رهیافت ها»، ص۱۴۱.
  43. جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۹۹ش، ج۱۷، ص۱۰۶.
  44. رنجبرزاده و دیگران، «عدم مرز میان مجرد و مادی در تفکر صدرایی»، ص۱۳۸.

یادداشت‌

  1. بر اساس تعریف علامه طباطبایی از نظریه مثل،‌ هر نوعی که در عالم ماده وجود دارد، حقیقتی ثابت و غیر مادی در عالم مُثُل یا جبروت دارد. آن حقیقت علیت نسبت به نوع مادی دارد. (طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۹۲.)
  2. مقصود از وضع حالتی است که از نسبت اجزای جسم با یکدیگر یا از نسبت مجموع آن‌ها با خارج حاصل می‌شود. (طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۴۳۴ق، ج۱، ص۲۲۷.)

منابع

  • ابن‌سینا، التعلیقات، بیروت، مکتبة الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۶ق.
  • ایجی، عضدالدین و میرسید شریف جرجانی، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، افست قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۳۲۵ق.
  • برخواه، انسیه، «تجرد نفس»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۶، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، چاپ دوم، ‌۱۳۸۸ش.
  • تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تحقیق و تعلیق عبدالرحمن عمیره‏، افست قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • تهانوی، محمدعلی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶م.
  • جوادی آملی، رحیق مختوم، قم، اسراء، ۱۳۹۹ش.
  • خفری، محمد بن احمد، تعلیقه بر الهیات شرح تجرید ملاعلی قوشچی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۲ش.
  • داووی، علی‌مراد، «آراء یونانیان درباره جان و روان»، در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شماره ۷۲ و ۷۳، فروردین و تیر ۱۳۴۹ش.
  • دشتکی، منصور بن احمد، مصنفات غیاث‌الدین منصور حسینی دشتکی شیرازی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۶ش.
  • رنجبرزاده، فرزانه و عباس جوارشکیان و سیدمرتضی حسینی شاهرودی، «عدم مرز میان مجرد و مادی در تفکر صدرایی»، مجله آموزه‌های فلسفه اسلامی، دوره ۱۵، شماره ۲۷، پیاپی ۲۷، اسفند ۱۳۹۹ش.
  • سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، تهران، نشر ناب، ۱۳۶۹ش.
  • شریف، میان‌ محمد، تاریخ فلسفه در اسلام، ترجمه نصرالله پورجوادی، تهران،‌ مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۲ش.
  • شه‌گلی، احمد، «ملاک تمایز مادی و مجرد؛ چالش ها و رهیافت ها»، نشریه معرف عقلی، دوره ۷، شماره ۱، پیاپی ۲۲، بهار ۱۳۹۱ش.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، بیدار، ۱۳۶۶ش.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی ۱۹۸۱م.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، مشهد، المرکز الجامعی للنشر، ۱۳۶۰ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، بی‌تا.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، نهایة الحکمة، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۳۴ق.
  • طوسی، نصیرالدین، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، البلاغة، ۱۳۷۵ش.
  • عبودیت، عبدالرسول و مجتبی مصباح، خداشناسی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۸ش.
  • عبودیت، عبدالرسول، درآمدی به نظام حکمت صدرائی، تهران - قم، سمت - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تصحیح و تعلیق حسن حسن‌زاده آملی، قم، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • فیاض لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، نشر سایه، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • فیاضی، غلامرضا، علم النفس فلسفی، تحقیق و تدوین محمدتقی یوسفی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۹۳ش.
  • فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ق.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۹ش،
  • مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۷ش.
  • مکدرموت، مارتین، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ترجمه احمد آرام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش.
  • میرداماد، سید محمدباقر، کتاب القبسات، به اهتمام مهدی محقق و دیگران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷ش.
  • میرداماد، میر محمدباقر، مصنفات، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
  • نبویان، سید محمدمهدی، جستارهایی در فلسفه اسلامی: مشتمل بر آراء اختصاصی آیت‌الله فیاضی، قم، حکمت اسلامی، ۱۳۹۶ش.
  • نبویان، سید محمود، «مجرد و مادی»، معرفت فلسفی، شماره ۱۵، بهار ۱۳۸۶ش.
  • نبویان،‌ سید محمدمهدی و غلامرضا فیاضی، «طرحی نو در معیار تمایز مجرد و مادی با ارزیابی معیارهای دیگر»، مجله معرفت فلسفی سال ۱۶، شمراه ۴، تابستان ۱۳۹۸ش.
  • یوسفی، محمدتقی، رابطه نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و کتاب و سنت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۷ش.