محمدکاظم خراسانی

مقاله متوسط
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ارزیابی نشده
نیازمند خلاصه‌سازی
از ویکی شیعه
محمدکاظم خراسانی
مرجع تقلید مشروطه‌خواه
اطلاعات فردی
نام کاململا محمدکاظم خراسانی
لقبآخوند خراسانی
تاریخ تولدسال ۱۲۵۵ق/
محل زندگیمشهدنجف
تاریخ وفاتسه‌شنبه ۲۰ ذی‌الحجه ۱۳۲۹ق/۱۲۹۰ش
محل دفنصحن حرم امیرالمؤمنین
اطلاعات علمی
استادانملا هادی سبزواریسید ابوالحسن جلوهشیخ مرتضی انصاریمیرزای شیرازی
شاگردانمحمدحسین غروی نائینیسید ابوالحسن اصفهانیسید حسین طباطبایی بروجردیسید حسین طباطبایی قمیمحمدحسین کاشف‌الغطاءمحمدحسین غروی اصفهانیآقا ضیاء عراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضی طباطباییعبدالکریم حائری یزدی
محل تحصیلمشهد • نجف
تألیفاتکفایة الاصول • حواشی و تعلیقات بر فرائدالاصول
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیحکم به جهاد و مبارزه علیه استبداد محمدعلی شاه قاجار • مبارزه با حضور نیروهای بریتانیا و روسیه در ایران و عراق
اجتماعیتاسیس مدارس علمیه و نشریات مذهبی


محمدکاظم خراسانی (۱۲۵۵-۱۳۲۹ق) معروف به آخوند خراسانی از مراجع تقلید و عالمان اصول فقه در قرن چهاردهم قمری بود. او مؤلف کتاب کفایة الاصول و از حامیان اصلی نهضت مشروطه ایران بود. او مشروطه را وسیله‌ای برای جلوگیری از ظلم و ستم به مردم می‌دانست و شرکت در این جنبش را بر همه مسلمانان، واجب می‌دانست. آخوند پس از به توپ بسته شدن مجلس در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ق توسط محمدعلی شاه قاجار، حکم به جهاد و مبارزه علیه استبداد او داد.

محمدحسین غروی نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید حسین طباطبایی قمی و محمدحسین کاشف‌الغطاء شاگرد او بودند.

زندگی

آخوند خراسانی در سال ۱۲۵۵ق در مشهد به دنیا آمد. پدرش، ملا حسین هروی، روحانی اهل هرات بود که قبل از ولادت پسرش به مشهد هجرت کرد.[۱]

محمدکاظم خراسانی در سحرگاه سه‌شنبه ۲۰ ذی‌الحجه ۱۳۲۹ق، در منزل خود، پس از اقامه نماز صبح در ۷۴ سالگی درگذشت.[۲] برخی مرگ او را بر اثر مسمومیت دانسته‌اند.[۳]

پس از تشییع، عبدالله مازندرانی بر پیکر وی نماز گزارد و در مقبره حبیب الله رشتی واقع در صحن حرم امیرالمومنین به خاک سپرده شد.[۴]
آخوند خراسانی به دلیل فوت همسرانش، چهار بار ازدواج کرد. او از همسر دوم دارای چهار فرزند و از همسر سوم، دو فرزند داشت. چهارمین و آخرین همسر آخوند سال‌ها پس از وی زنده بود و در سن نود سالگی درگذشت.[۵]

  1. مهدی کفایی خراسانی: اولین فرزند آخوند بود که در اداره شئون اجتماعی پدرش نقش مؤثر داشت.
  2. محمد کفایی خراسانی: معروف به آقازاده دومین فرزند آخوند بود. او که از علمای نجف بود در محرم ۱۳۲۵ق از نجف به مشهد مهاجرت کرد و در رأس حوزه علمیه خراسان قرار گرفت. وی سرانجام در واقعه مسجد گوهرشاد دستگیر شد و به طرز مشکوکی در تهران درگذشت.
  3. احمد کفایی خراسانی: سومین پسر آخوند بود او از نزدیک‌ترین مشاوران محمد تقی شیرازی و از مبارزان علیه استعمار انگلیس در عراق بود و به همین خاطر دو بار به اعدام محکوم شد. احمد کفایی خراسانی در سال ۱۳۴۲ق به مشهد هجرت کرد و پس از درگذشت برادرش محمد کفایی، زعامت حوزه علمیه خراسان را برعهده گرفت.
  4. حسین کفایی خراسانی: چهارمین فرزند آخوند بود که پس از رحلت برادر بزرگش مهدی خراسانی متصدی مدارس سه گانه آخوند خراسانی در نجف شد.
  5. حسن کفایی خراسانی: پنجمین فرزند آخوند بود که در مجلس مؤسسان اول حضور داشت، شش دوره نماینده مردم مشهد در مجلس شورای ملی بود و به عنوان سناتور خراسان به مجلس سنا رفت.[۶]
  6. تنها دختر آخوند به نام زهرا همسر میرزا اسماعیل رشتی و عروس میرزا حبیب الله رشتی بود.[۷]

تحصیلات

محمدکاظم خراسانی، علوم دینی را در مشهد نزد پدر و دیگر عالمان فراگرفت. سپس در رجب ۱۲۷۷ق برای ادامه تحصیل راهی نجف شد.[۸]

قبل از سفر به نجف، آخوند خراسانی حدود سه ماه در سبزوار در درس فلسفه حاج ملا هادی سبزواری شرکت کرد. پس از رسیدن به تهران، مدتی در مدرسه صدر ماند و نزد میرزا ابوالحسن جلوه و ملا حسین خوئی، فلسفه و حکمت آموخت.[۹]

اساتید

سید ابوالحسن جلوه را نیز از اساتیدآخوند خراسانی برشمرده‌اند.[۱۴]

تدریس

آخوند خراسانی در مجلس درس

وقتی میرزای شیرازی به سامراء هجرت کرد، آخوند خراسانی در نجف مُدرسی مشهور بود.[۱۵] بسیاری از شاگردان میرزا که در نجف مانده بودند، به سفارش او، در درس خراسانی که جانشین میرزای شیرازی شناخته می‌شد شرکت می‌کردند.[۱۶]

با درگذشت محمدحسن شیرازی در ۱۳۱۲ قمری و بازگشت بسیاری از حوزه سامرا به نجف و پیوستن بیشتر ایشان به درس خراسانی و نیز با رحلت عالمان معاصر وی در عتبات، به تدریج جایگاه خراسانی در مقام استاد برجسته حوزه نجف، تثبیت و درس او بزرگ‌ترین حوزه درسی نجف شناخته شد.[۱۷]

در سفرنامه‌ای که در سال ۱۳۲۳ق نگاشته شده چنین آمده که در درس خارج فقه وی که در مسجد هندی برگزار می‌شده تقریباً ششصد تا هفتصد نفر حاضر می‌شده‌اند و در درس خارج اصول فقه وی که در مسجد طوسی برگزار می‌شده تقریباً هزار نفر بوده‌اند.[۱۸]

مجلس درس آخوند خراسانی.

آخوند خراسانی در برگزاری جلسات درس، بسیار جدّی بود و با هیچ عذری درس خود را تعطیل نمی‌کرد؛ حتی در ماجرای شیوع وَبا در نجف، که بیشتر درس‌های حوزه علمیه تعطیل شد، درس خود را حتی در روز درگذشت سه تن از نزدیکانش، تعطیل نکرد.[۱۹]

در برخی از سال‌ها که در نیمه نخست رجب برای زیارت به کربلا می‌رفت، در همانجا نیز درس دایر می‌کرد و در رمضان نیز که درس‌های متداول حوزه تعطیل بود، مباحثی مانند اصول عقاید یا اخلاق تدریس می‌کرد.[۲۰]

خراسانی درس فقه را به زبان فارسی و درس اصول فقه را به زبان عربی می‌گفت.[۲۱]

پس از درگذشت میرزای شیرازی و رجوع برخی از مقلدان او به آخوند خراسانی، وی برای پاسخگویی به استفتائات با حضور شاگردانش، از جمله سید ابوالحسن اصفهانی، محمد حسین غروی اصفهانی، سید حسین طباطبائی بروجردی، عبد الکریم حائری، آقا ضیا عراقی، آقا حسین قمی، میرزا محمدحسین نائینی مجلس مشورتی می‌گذاشتند.[۲۲]

شاگردان

تعداد شاگردان درس اصول آخوند خراسانی بیش از ۱۲۰۰ تن بوده است که حدود پانصد نفر از آن‌ها، مجتهد و یا قریب به اجتهاد بودند.[۲۳]

برخی از شاگردان او عبارت‌اند از:[۲۴]

  1. میرزا محمدحسین نائینی
  2. سید ابوالحسن اصفهانی
  3. حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی
  4. حاج آقا حسین قمی
  5. شیخ محمدحسن نویسی
  6. شیخ محمد حسین کاشف الغطاء
  7. شیخ محمد حسین غروی اصفهانی
  1. آقا ضیاء عراقی
  2. میرزا جوادآقا ملکی تبریزی
  3. سید احمد کربلایی
  4. سید علی آقا قاضی
  5. محمدباقر قائنی بیرجندی
  6. شیخ محمد علی شاه آبادی
  7. شیخ عبدالکریم حائری یزدی
  8. محمدتقی بافقی[۲۵]
  9. میرزامحمدصادق مدرس خاتون آبادی
  10. مصطفی مجتهد تبریزی [۲۶]
  11. سید محمدحسن قزوینی حائری
  12. سید محمد تقی خوانساری
  13. مهدی خالصی[۲۷]
  14. سید صدر الدین صدر
  15. شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی
  16. سید عبدالله بهبهانی
  17. شیخ عباس قمی
  18. شیخ محمد جواد بلاغی
  19. سید محسن امین عاملی
  20. سید ابوالقاسم کاشانی
  21. سید محمد حسینی لواسانی تهرانی
  22. سید حسن مدرس
  23. سید عبدالهادی شیرازی
  24. سید محمود شاهرودی
  25. سید محسن حکیم
  26. سید احمد خوانساری
  27. میرزا احمد کفایی
  28. آقا نورالدین عراقی
  29. سید جمال الدین گلپایگانی
  30. شیخ علی زاهد قمی
  31. آقا نجفی قوچانی
  32. آقا بزرگ تهرانی
  33. شیخ غلامرضا یزدی
  34. میرزا مهدی آشتیانی

تأثیرگذاری علمی

عبدالله جوادی آملی از مدرسان مشهور حوزه علمیه قم، در دی ماه ۱۳۹۷ش در مراسم رونمایی از کتاب تحریر الاصول، آخوند خراسانی را جزء مولدان علم در حوزه‌ علمیه برشمرده و با اشاره به اصالت افغانستانی ایشان تصریح کرده است که وی یک قرن است که حوزه‌های علمیه را تحت شعاع قرار داده است.[۲۸] به‌نظر جوادی آملی ما یک دلال علمی داریم و یک مبتکر و تولید کننده. ایشان اخوند خراسانی را مُوّلِد می‌داند و به همین خاطر گلایه‌مند است که بعد از یک قرن گویا هنوز ما نو‌آوری نداریم و این برای حوزه‌های علمیه می‌تواند ننگ تلقی شود. [۲۹]

آثار علمی

آثار خراسانی سه‌گونه است: تألیفی استدلالی، فتوایی و تقریرات درس‌هایش.

تألیفی استدلالی

آثار تألیفی استدلالی آخوند خراسانی درباره مباحث اصول فقه، فقه و فلسفه است، که به طور مستقل و یا به صورت شرح و حاشیه بر آثار دیگران تألیف شده است.

  • مشهورترین آن‌ها کفایة الاصول است که در ظرف دو سال (از ۱۳۲۱ به بعد) تألیف شده[۳۰] و از زمان تألیف تاکنون، مهم‌ترین متن درسی سطوح عالی و نیز محور مباحث بیشتر درس‌های دوره عالی(خارج) اصول فقه در حوزه‌های علوم دینی بوده و شرح‌ها و حاشیه‌های بسیاری بر آن نوشته شده است. خراسانی از آن پس به صاحب کفایه نیز شهرت یافت و فرزندانش به کفایی مشهور شدند یا خود، این لقب را برگزیدند.[۳۱]
کفایه الاصول اثر معروف‌ آخوند خراسانی
  • حواشی و تعلیقات بر فرائدالاصول(مشهور به رسائل) شیخ انصاری، اثر دیگر خراسانی است.
  • اثر دیگر آخوند، الفوائد، یا رسالة الفوائد، مشتمل بر پانزده موضوع است: دو مورد فقهی، یازده مورد اصولی و دو مورد اصولی کلامی.
  • یکی از آثار فقهی او حواشی و تعلیقات او بر بخش عمده المکاسب شیخ انصاری است و در محرّم ۱۳۱۹ به پایان رسیده[۳۲] و بارها چاپ شده است.
  • اثر فقهی دیگر خراسانی تکملة‌التبصرة است[۳۳] که مهم‌ترین رساله فتوایی او و بر اساس تبصرة المتعلمین علامه حلّی است.
  • خراسانی چندین رساله فقهی استدلالی نیز در موضوعات گوناگون تألیف کرده که شماری از آن‌ها در یک مجلد گردآوری شده و با عنوان الرسائل الفقهیة به چاپ رسیده است.
  • یکی دیگر از آثار فقهی ولی ناتمام خراسانی، کتاب‌الاجارة (رسالة فی مسئلة الاجارة) است.[۳۴]
  • شرح مبسوط خطبه اول نهج‌البلاغه نیز اثر دیگری از خراسانی است.[۳۵] که به خطا به‌نام شریعت اصفهانی چاپ شده است.

فتوایی

  • تعلیقات بر نجاة‌العباد محمدحسن نجفی(صاحب جواهر)، با نام روح‌الحیاة فی تلخیص نجاة العباد
  • حاشیه بر رساله مناسک حج شیخ انصاری
  • ذخیرة‌العباد فی یوم‌المعاد

تقریرات

  • القضاء و الشهادات (تقریرات القضاء) به قلم فرزندش، میرزامحمد آقازاده.[۳۶]
  • بسیاری از شاگردان خراسانی، تقریرات درس‌های فقه و اصول او را نوشته‌اند که نام برخی از آن‌ها مشخص نیست.[۳۷]

فعالیت

با بررسی مواضع و رفتارهای سیاسی ملا محمدکاظم خراسانی، اقدامات و مبارزات او در چهار جبهه تقسیم می‌شود:

  1. جبهه مبارزه با استبداد و حاکمان مستبد و کوشش برای تغییر حکومت از استبدادی به مشروطه؛
  2. جبهه مقابله با کسانی که با بیرق مشروعه‌خواهی با مشروطیت درافتادند؛
  3. جبهه مبارزه با برخی از سردمداران مشروطه که به بهانه مشروطیت، احکام شرعی را نادیده می‌گرفتند؛
  4. جبهه مبارزه با بیگانگان و دفاع از کشور ایران در برابر تجاوز آنان.[۳۸]

مشروطیت ایران

خراسانی در پی‌ریزی و شکل‌گیری اولیه جنبش مشروطه نقشی نداشت. به دنبال اوضاع نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران و تشدید ناآرامی‌ها و تنش‌ها میان دولت و مخالفان در تهران، از آخوند برای گام پیش نهادن و پشتیبانی از جنبش، درخواست‌های فراوانی صورت گرفت، از جمله از جانب برخی عالمانی که بعداً با مشروطه به مخالفت برخاستند.[۳۹] آخوند خراسانی مشروطه را به خوبی می‌شناخت؛ ولی چون انقلاب را در حال شکل‌گیری و وقوع آن را حتمی می‌دید برای آنکه آن را در مسیر آموزه‌های دینی هدایت کند تا مانند جنبش‌های انقلابی پس از رنسانس در اروپا گرایش ضددینی نیابد، وارد آن شد.[۴۰]
آخوند خراسانی به نظام مشروطه به عنوان وسیله‌ای برای جلوگیری از ظلم و ستم به مردم، می‌نگریست و شرکت در جنبش را بر همه مسلمین واجب می‌شمرد. خراسانی در نامه‌ای به یکی از وعّاظ تهران نوشته: "غرض ما از این همه زحمت، ترضیه حال رعیت، و رفع ظلم از آنان، و اعانه مظلوم، و امر به معروف و نهی از منکر و غیرها از قوانین اسلامیه نافعه للقوم بوده است."[نیازمند منبع]

از نخستین اقدامات آخوند خراسانی در این عرصه، اعلامیه مشترک او با محمد شربیانی، محمدحسن مامقانی و حسین خلیلی تهرانی در ۲۱ جمادی الآخر ۱۳۲۱ق(شهریور ۱۲۸۲ش) است که در آن، با اظهار نارضایتی شدید از عملکرد صدراعظم مظفرالدین‌ شاه، میرزاعلی‌اصغر خان امین‌السلطان، او را مسبب اصلی همه مفاسد و مسلط کردن اجانب بر کشور دانسته و تکفیر کرده‌اند.[۴۱]

محمدحسین نائینی از شاگردان آخوند خراسانی در جواب مخالفان مشروطه، کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله را که آخوند نیز تقریظی بر آن نگاشته، تالیف کرده است. مظفرالدین شاه در جمادی الثانی ۱۳۲۴، مرداد ۱۲۸۴، مشروطه را پذیرفت و دستور داد سریعاً مجلس تشکیل شود که نخستین جلسه در ۱۴ مهر ۱۲۸۵ برگزار شد.

در مواردی از خراسانی راجع به قانون مشروطه سوال شده است از جمله: درباره نظام ملّی (قانون نظام وظیفه عمومی) و مورد دیگر در جریان موافقتنامه اوت ۱۹۰۷ روس و انگلیس بود که آخوند طی نامه‌ای نمایندگان را به اجرای قوانین اسلامی و پرداخت بدهی‌های کشور و فقر زدایی سفارش کرد.

بعد از شلیک توپ به مجلس در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ق توسط محمدعلی شاه، آخوند خراسانی، حکم به جهاد و مبارزه داد و در نهایت مشروطه خواهان قدرت را به‌دست گرفتند، اما بعد از اندک زمانی ناچار آخوند خراسانی مجبور به جبهه گیری علیه مشروطه شد، از جمله کارهای خلاف سران مشروطه: اعدام شیخ فضل الله نوری، در مجله حبل المتین به اسلام و روحانیون توهین و فحاشی شده بود که آخوند تلگرافی ارسال نمود و خواستار توقیف این روزنامه شد، تبعید ملا قربانعلی زنجانی از مجتهدان و ترور بهبهانی که گفته می‌شد به دستور تقی زاده بوده است.[۴۲]

موردی که آخوند خراسانی به مبارزه با آن پرداخت و تا وفاتش نیز درگیر آن بود، مبارزه با حضور سربازان روس در ایران بود، با اینکه حدود ده ماه از تشکیل مجلس دوم می‌گذشت ولی برای خروج روس‌ها از کشور اقدامی نشده بود، بنابراین آخوند خراسانی طی پیامی به مردم ایران آن‌ها را از خرید اجناس روسی برحذر داشت.[نیازمند منبع]

در نهایت وقتی مجلس جلوی روسیه ایستاد، در اواخر سال ۱۳۲۸ق، روسیه شمال ایران تا قزوین را اشغال کرد. خراسانی نیز تمام دروس خود را تعطیل کرد و به پیروی از ایشان درس‌های نجف تعطیل شد و تصمیم گرفته شد تا اجناس روسی تحریم شود و با اعزام طلاب و عشایر نجف به ایران، آماده جهاد با روسیه گردند. بسیاری از علماء نجف، کربلا و کاظمین خود را برای سفر آماده کرده بودند و قرار بود شب چهارشنبه ۲۱ ذی‌الحجه ۱۳۲۹ از نجف به مسجد سهله برای دعا و مناجات بروند و سپس راهی ایران شوند که مرگ آخوند خراسانی در این روز، مجال برای این کار را نداد.[نیازمند منبع]

فعالیت‌های اجتماعی

آخوند خراسانی در نجف سه مدرسه علمیه بنا کرد که به مدرسه آخوند شهرت پیدا کرد: مدرسه بزرگ (تاریخ بنا: ۱۳۲۱ق)، مدرسه متوسط (تاریخ بنا: ۱۳۲۶ق) و مدرسه کوچک (تاریخ بنا: ۱۳۲۸ق)،[۴۳] همچنین به تأسیس چند مدرسه علوم جدید نیز در نجف، کربلا و بغداد، که بیشتر محصلان آن‌ها ایرانیان بودند و زبان فارسی نیز از مواد درسی بود، کمک کرد.[۴۴]

ملامحمدکاظم آخوند خراسانی برای ترویج تعالیم دینی به تأسیس و انتشار چند نشریه در نجف کمک بسیار کرد، از جمله مجله العلم به عربی، که شاگردش سید هبة الدین شهرستانی مؤسس آن بود و مجله فارسی نجف‌اشرف به همت تنی چند از شاگردانش.[۴۵]

سیره اخلاقی

کسانی که آخوند خراسانی را از نزدیک می‌شناختند او را پرهیزکار، شجاع، باهوش، نیک‌ گفتار، گشاده‌روی و در عین حال با هیبت معرفی کرده‌اند. سلامت نفس، سعه صدر و گذشت وی نیز زبانزد بوده است. زندگی خراسانی در دوره تحصیل، همراه با سختی معیشت و پس از آن نیز زاهدانه گزارش شده و گفته‌اند با اینکه او برای دیگران، حتی مخالفانش، بسیار باسخاوت و گشاده‌دست بود ولی درباره معیشت خود و فرزندانش سختگیر بود و از وجوهات شرعی نیز استفاده نمی‌کرد.[۴۶]

بزرگداشت

همزمان با صدمین سالگرد درگذشت آخوند خراسانی، ۲۳ آذر ۱۳۹۰ شمسی کنگره بین‌المللی بزرگداشت آخوند خراسانی به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در قم برگزار گردید.[۴۷]

پانویس

  1. کفایی، مرگی در نور زندگانی آخوند خراسانی،۱۳۵۹ش، ص۷۸.
  2. عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۰.
  3. کفایی، مرگی در نور زندگانی آخوند خراسانی، ۱۳۵۹ش، ص۲۷۸و۲۸۱.
  4. آقابزرگ طهرانی، طبقات‌اعلام الشیعة،۱۳۸۸ش، قسم۵، ص۶۶.
  5. آقا نجفی قوچانی، حيات الاسلام، ۱۳۹۳ش، ص۲۲.
  6. رجوع کنید به: کفایی، سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی، ۱۳۹۰ش، ص۷۳، ۱۰۰
  7. گفتگو با نوه آخوند خراسانی
  8. عبدالرحیم، المصلح المجاهد الشیخ محمدکاظم الخراسانی، ۱۳۹۲ق، ص۲۵.
  9. کفایی، مرگی در نور زندگانی آخوند خراسانی، ۱۳۵۹ش، ص۳۵- ۳۸.
  10. حرزالدین، معارف الرجال، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۲۴.
  11. کفایی، عبدالرضا، «شرح و بیانی مختصر و موجز از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی»، ۱۳۸۶ش، ص۱۵، ۳۰.
  12. آقابزرگ طهرانی، ۱۳۷۳ق، ج۱، ص۶۷۷ـ۶۷۸؛ امین، ج۶، ص۱۳۶؛ قائم‌مقامی، «‌دو سالک عارف»، ۱۳۶۶ش، ص۴۵ـ۴۷؛ برای اطلاع از شرح احوال شاگردان وی رجوع کنید به قائم‌مقامی، «‌دو سالک عارف»، ۱۳۶۶ش، ص۴۵ـ۴۷؛ صدوقی سها، تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ۱۳۸۱ش. ص۲۱۹ـ۲۳۱
  13. نجفی قوچانی، برگی از تاریخ معاصر، ۱۳۷۸ش، ص۱۱.
  14. تنکابنی، ص۶۵۶؛ آقا بزرگ طهرانی، قسم ۱، ص۳۷۳، قسم ۲، ص۸۴۵؛ دولت آبادی، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ صدوقی سها، ص۳۷۳، ۴۷۵ـ۴۸۳
  15. آقابزرگ طهرانی، طبقات‌اعلام الشیعة، ۱۳۸۸ش، قسم۵، ص۶۵.
  16. کفایی، «شرح و بیانی مختصر و موجز از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی»، ۱۳۸۶ش، ص۷۲-۷۳.
  17. شهرستانی، فاجعة حضرة آیة‌اللّه الخراسانی،۱۳۳۰ق، ص۳۴۱.
  18. بریری، نجف در سیزده سفرنامه، ۱۳۹۰ش، ص۱۸۰.
  19. کفایی، «شرح و بیانی مختصر و موجز از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی»، ۱۳۸۶ش، ص۲۹.
  20. کفایی، «شرح و بیانی مختصر و موجز از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی»، ۱۳۸۶ش، ص۱۹.
  21. کفایی، مرگی در نور زندگانی آخوند خراسانی، ۱۳۵۹ش، ص۱۰۳-۱۰۴.
  22. کفایی، مرگی در نور زندگانی آخوند خراسانی، ۱۳۵۹ش، ص۱۰۴.
  23. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۳۳ و ج۲، ص۱۱۱.
  24. عبدالرحیم، المصلح المجاهد الشیخ محمدکاظم الخراسانی، ۱۳۹۲ق، ص۳۵-۳۶.
  25. جمعی از مؤلفان٬ گلشن ابرار٬ ۱۳۸۶ش٬ ج۷ ٬ ص۲۷۳.
  26. مدرس تبریزی، ریحانة الأدب، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۱۷۸-۱۷۹.
  27. حرزالدین، ج۳، ص۱۴۷؛ موسوی اصفهانی، ج۲، ص۱۲۳ـ۱۲۴؛ کفائی، ص۱۳۹
  28. «توضیح آیت الله جوادی آملی نسبت به بیانشان درباره افغانی بودن مرحوم آخوند خراسانی و برخی شبهات!»، وبگاه پاسخگویی به سولات دینی
  29. خبر گزاری مهر «تحقیر آخوند خراسانی یا بزرگداشت وی/ نگاهی به سخن آیت الله جوادی»، وبگاه خبرگزاری مهر.
  30. مختاری، نقد تصحیح فوائد الاصول آخوند خراسانی، ۱۳۶۷ش، ص۱۵۳.
  31. بامداد، شرح حال رجال ایران، ۱۳۵۷ش، ج۴، ص۱.
  32. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۲۲۰.
  33. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۴۱۲.
  34. آقابزرگ طهرانی، الذریعة،۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۲۲.
  35. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۱۹۹ و ج۱۳، ص۲۱۷ و ج۱۴، ص۱۴۴.
  36. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۱۴۲ ۱۴۳.
  37. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۳۶۷.
  38. حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۲۳.
  39. «خراسانی آخوند ملامحمدکاظم (۱)»، سایت دانشنامه جهان اسلام.
  40. کفایی، «شرح و بیانی مختصر و موجز از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی»، ۱۳۸۶ش، ص۴۱۴۵.
  41. کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۲۳۳.
  42. سفری، مشروطه‌سازان، ۱۳۷۰ش، ص۱۲۹.
  43. عبدالرحیم، المصلح المجاهد الشیخ محمدکاظم الخراسانی، ۱۳۹۲ق، ص۱۳۵-۱۳۹.
  44. عبدالرحیم، المصلح المجاهد الشیخ محمدکاظم الخراسانی، ۱۳۹۲ق، ص۱۳۹ ۱۴۳.
  45. عبدالرحیم، المصلح المجاهد الشیخ محمدکاظم الخراسانی، ۱۳۹۲ق، ص۱۴۳-۱۴۵.
  46. کفایی، مرگی در نور زندگانی آخوند خراسانی، ۱۳۵۹ش، ص۳۷۶ ۴۰۱.
  47. کنگره آخوند خراسانی

منابع

  • «خراسانی آخوند ملامحمدکاظم (۱)»، سایت دانشنامه جهان اسلام، تاریخ بازدید: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ش.
  • آقابزرگ طهرانی، محمد محسن‌، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • آقابزرگ طهرانی، محمد محسن‌، طبقات اعلام الشیعه نقباءالبشر فی‌القرن الرابع عشر، مشهد، آستان قدس رضوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۸ش.
  • بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، زوار، ۱۳۵۷ش.
  • بریری، ابوذر، «نجف در سیزده سفرنامه، برشی از سفرنامه‌های علما ومشاهیر دوره قاجار»، فصلنامه فرهنگ زیارت، سال سوم، شماره ۷، تابستان ۱۳۹۰ش.
  • سفری، محمدعلی، مشروطه‌سازان، تهران، نشر علم، ۱۳۷۰ش.
  • حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
  • حرزالدین، محمد حسین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۵ق.
  • شهرستانی، هبة‌الدین، فاجعة حضرة آیة‌اللّه الخراسانی، العلم، شماره ۷، ۱۳۳۰ق.
  • عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلا، تهران،نامک، ۱۳۷۰ش.
  • عبدالرحیم، محمدعلی، المصلح المجاهد الشیخ محمدکاظم الخراسانی، نجف، مطبعه النعمان، ۱۳۹۲ق.
  • کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
  • کفایی خراسانی، عبدالرضا، سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی، قم،بوستان کتاب، ۱۳۹۰ش.
  • کفایی، عبدالحسین، مرگی در نور زندگانی آخوند خراسانی، تهران، زوار، ۱۳۵۹ش.
  • کفایی، عبدالرضا، «شرح و بیانی مختصر و موجز از حیات و شخصیت آخوند ملامحمدکاظم خراسانی»، نشریه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی، مشهد، ۱۳۸۶ش.
  • مختاری، رضا، نقد تصحیح فوائد الاصول آخوند خراسانی، حوزه، سال ۵،ش ۱، ۱۳۶۷ش.
  • نجفی قوچانی، سید محمدحسن، برگی از تاریخ معاصر، تهران، چاپ رمضانعلی شاکری، ۱۳۷۸ش.
  • نجفی قوچانی، سید محمدحسن، کتاب حیات الاسلام فی احوال آیه الملک العلام، تهران، نشر علم، ۱۳۹۳ش.

پیوند به بیرون