ثقةالاسلام: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
* ابن منظور. | * ابن منظور. | ||
* الاسلام (گفتگوی صفاخانة اصفهان)، سال ۱ (رمضان ۱۳۲۰). | * الاسلام (گفتگوی صفاخانة اصفهان)، سال ۱ (رمضان ۱۳۲۰). | ||
* یوسف بن | * بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، بینا، ۱۳۶۷ش. | ||
* اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار،بیروت، بیتا، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش. | * اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار،بیروت، بیتا، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش. | ||
* حرّعاملی. | * حرّعاملی. |
نسخهٔ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۴
ثِقَةُ الاسلام، عنوانی عام برای احترام و تعظیم عالمان امامیه، لقب خاص محمد بن یعقوب کلینی و در دهههای اخیر، نشان دهنده سطح معینی از دانشهای حوزوی است.
در لغت و اصطلاح
«ثقة» در لغت به معنای فرد معتمد و امین است[۱] و در اصطلاح علم رجال، از الفاظی است که صراحتاً بر وثاقت و عدالت راوی دلالت دارد.[۲]
به نظر میرسد در «ثقة الاسلام»، معنای لغوی واژهٔ ثقه مورد نظر بوده و به این معناست که مورد اعتماد اسلام است. ثقة الاسلام در این معنا، مفهوم اصطلاحی «ثقة» را نیز میرساند. [۳]
نخستین کاربرد
ثقة الاسلام نخستین بار برای محمد بن یعقوب کلینی (متوفی ۳۲۹ق) صاحب کتاب کافی به کار رفته است[۴] و حتی آن را لقب خاص وی دانستهاند[۵] به طوری که منظور از ثقة الاسلام، اگر به صورت مطلق و بدون قرینه به کار رود، کلینی است.[۶] کاظم مدیر شانهچی مدعی شده است کلینی در عصر خود نیز به ثقة الاسلام معروف بوده،[۷] اما دلیلی برای این ادعا ذکر نکرده است. ظاهراً نخستین کسی که این عنوان را برای کلینی به کار برده، شیخ بهائی بوده است.[۸] پس از وی، بسیاری از عالمان امامیه، کلینی را با این عنوان یاد کردهاند.[۹]
علت به کارگیری این لقب برای کلینی
شیخ عباس قمی[۱۰] ملقبشدن کلینی را به این عنوان، بدان سبب میداند که والایی شأن وی در نظر هر دو فرقه شیعه و اهل سنّت مسلّم است و شیعه و سنی در فتواها به او رجوع میکردهاند. ظاهراً این وجه کمابیش در مورد غالب متقدمان و متأخرانی که لقب «ثقة الاسلام»، چه به صورت عنوانی عام و چه به گونه لقبی خاص، برایشان به کار رفته نیز صحیح است. مثلاً، مازندرانی در شرح اصول الکافی[۱۱] و مجلسی در بحارالانوار[۱۲] که از شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰) و طَبرِسی (متوفی ۵۴۸) با این لقب یاد کردهاند، احتمالاً با توجه به همین ویژگی آن دو بوده است.
کاربرد امروزی
در یکی دو قرن اخیر، برای صاحبان مقامات بالای علمی و دینی، عنوان «آیت الله» یا «آیت اللّه العُظمی» رایج شده است و عنوان ثقة الاسلام برای محصلان سطوح مقدماتی علوم دینی و نیز روحانیانی که در همان سطوح علمی قرار دارند، به کار میرود.[۱۳] در عین حال، عنوان ثقة الاسلام برای برخی بزرگان، برای احترام و با نظر به معنای لغوی آن به کار رفته است. برای نمونه شیخ عباس قمی،[۱۴] از استادش، محدّث نوری، و عبد الحسین شرف الدین با این عنوان یاد کرده است. برخی علما نیز به این لقب شهرت پیدا کردهاند.[۱۵] از مشهورترینِ ایشان حاج آقا نورالله اصفهانی[۱۶] و ثقة الاسلام تبریزی را میتوان نام برد.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابن دُرَید؛ جوهری؛ابن منظور؛ ذیل «وثق»
- ↑ شهیدثانی، ص۲۰۳ـ۲۰۴ مدیرشانه چی، ۱۳۵۶ ش، ص۱۱۲ـ۱۱۳
- ↑ دهخدا، لغت نامه، ذیل ثقه.
- ↑ مدرس تبریزی، ج ۵، ص۷۹
- ↑ عمیدی، ص۷۳
- ↑ بحرانی، ج ۲۱، ص۱۳۴، ۲۰۵، ج ۲۲، ص۶۳۹؛ نوری، ج ۳، ص۴۷۹، ۴۸۳
- ↑ علم الحدیث، ص۷۵
- ↑ شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، ص۹۸، ۱۰۲؛ شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ص۴۳۶
- ↑ حرّعاملی، ج ۳۰، ص۱۵۳؛ مجلسی، ج ۵، ص۵، پانویس ۱، ج ۳۱، ص۳۳، ج ۵۵، ص۳۶۳؛ فاضل هندی، ج ۱، ص۱۹۵؛ نراقی، ص۹۸، ۱۱۱، ۲۲۰؛ قمی، ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، ج ۳، ص۹۸
- ↑ زندگی علمای مذهب شیعه، ج ۲، ص۶۵۸
- ↑ ج ۹، ص۳۵۹
- ↑ ج ۱۰۵، ص۴۸
- ↑ ضوابطی، ص۲۰۲؛ متینی، ص۵۸۰ ـ۶۰۱
- ↑ الکنی و الالقاب، ج ۲، ص۴۰۴، ج ۳، ص۱۹۸
- ↑ ناظم الاسلام کرمانی، بخش ۱، مقدمه، ص۲۳۸، ۳۳۶، ۵۳۷، ۵۵۰، بخش ۲، ج ۴، ص۱۳، ۱۱۶، ج ۵، ص۳۸۶، ۴۶۵
- ↑ الاسلام، ص۴
منابع
- ابن درید، کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷-۱۹۸۸.
- ابن منظور.
- الاسلام (گفتگوی صفاخانة اصفهان)، سال ۱ (رمضان ۱۳۲۰).
- بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، بینا، ۱۳۶۷ش.
- اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار،بیروت، بیتا، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
- حرّعاملی.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی، الرعایة فی علم الدرایة، قم، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، ۱۴۰۸ق.
- محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش.
- محمدبن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ و ۴ (رجب ـ ذیحجة ۱۴۱۳).
- مهدی ضوابطی، پژوهشی در نظام طلبگی، تهران ۱۳۵۹ش.
- ثامر هاشم حبیب عمیدی، الشیخ الکلینی البغدادی و کتابه الکافی: الفروع، قم ۱۳۷۲ش.
- محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۱-۱۲۷۴، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
- عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگی علمای مذهب شیعه، تهران، (۱۳۲۷ش).
- عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷-۱۳۵۸، چاپ افست قم، بیتا.
- محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
- جلال متینی، «بحثی در بارة سابقة تاریخی القاب و عناوین علما در مذهب شیعه»، ایران نامه، سال ۱، ش ۴ (تابستان ۱۳۶۲).
- مجلسی.
- محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ش.
- کاظم مدیر شانه چی، درایة الحدیث، مشهد ۱۳۵۶ش.
- کاظم مدیر شانه چی، علم الحدیث، قم ۱۳۶۲ش.
- محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶-۱۳۷۷ش.
- احمدبن محمدمهدی نراقی، عوائد الایام، قم ۱۴۰۸.
- حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵-۱۴۲۰.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام