کاربر:Ahmadzadeh/صفحه تمرین طالبان

از ویکی شیعه
طالبان
پرچم طالبان
پرچم طالبان
اطلاعات کلی
مؤسسدولت پاکستان و گروه‌های بنیادگرا
سال تأسیس۱۳۷۳ش/۱۹۹۴م
گرایشترکیبی از دیوبندی، سلفیه و وهابیت
گستره جغرافیاییافغانستان
شهرهای مهمقندهار(افغانستان)، کویته(پاکستان)
فعالیت‌های مهمتصرف کابل و تشکیل حکومت (۱۳۷۵ش/۱۹۹۶م) و (مرداد ۱۴۰۰ش/آگوست ۲۰۲۱م)
حوادث مهمسقوط حکومت (۱۳۸۰ش/۲۰۰۱م)
حکومت‌ها(مهر ۱۳۷۵ش ـ آبان ۱۳۸۰ش/اکتبر۱۹۹۶م ـ نوامبر۲۰۰۱م)، (مرداد ۱۴۰۰ش ـ )
نام‌های دیگرامارت اسلامی افغانستان، تحریک اسلامی افغانستان
اطلاعات دینی
باورهازندگی سَلَفی، نظام خلافت، برتری قوم پشتون
وضعیت کنونی
وضعیتغیرقانونی و در لیست سیاه سازمان ملل


طالبان گروه مسلح سلفی قوم پشتون در افغانستان است که با هدف سرنگونی نظام سیاسی این کشور و برپایی امارت اسلامی می‌جنگد و دوبار تاکنون در مهر/میزان سال ۱۳۷۵ هجری شمسی و مرداد/اسد سال ۱۴۰۰ هجری شمسی، با تصرف کابل، پایتخت این کشور، تشکیل حکومت داده است. اندیشه و رفتار طالبان بر تفسیر سنتی و بدون نرمش از شریعت اسلام (دیوبندی، سلفی و وهابی) و مقررات سخت‌گیرانه قبیله‌ای پشتون استوار است.
این گروه در تابستان ۱۳۷۳ش/۱۹۹۶م توسط دولت پاکستان و گروه‌های بنیادگرای سنی و حمایت عربستان، به رهبری ملایان و طالب‌های پشتون در مدارس مناطق مرزی پاکستان در شهرهای پیشاور و کویته بوجود آمد. طالبان چند ماه بعد با تصرف قندهار و بیرون راندن مجاهدین، خبر از تشکیل امارت اسلامی داد. در ۱۳۷۵ش/۱۹۹۸م طالبان با تصرف کابل، از طرف پاکستان، عربستان و امارات متحده عربی به رسمیت شناخته شد و القاعده و گروه‌های بنیادگرای آسیای میانه اجازه فعالیت در افغانستان را پیدا کردند.
با حمله القاعده در ۲۰شهریور ۱۳۸۰ش/۲۰سپتامبر ۲۰۰۱م به نیویورک و عدم همکاری طالبان در دستگیری اسامه بن لادن، رهبر القاعده، دولت امریکا به مراکز طالبان حمله کرد و حکومت آن را ساقط کرد (دی/جدی ۱۳۸۰ش). در زمان حکومت این گروه بین سال‌های ۱۳۷۵ش/۱۹۹۶م تا ۱۳۸۰ش/۲۰۰۱م، شیعیان افغانستان محدودیت، فشار و سرکوب شدیدی را تجربه کردند.
طالبان در ۱۳۹۹ش با دولت امریکا به توافق صلح دست یافتند و با خروج نیروهای این کشور در مرداد/اسد ۱۴۰۰ش، توانستند با کمترین درگیری، دوباره بر افغانستان تسلط یابند.

پیشینه تاریخی و ریشه های شکل گیری

شبهه نظامیان طالبان، گروهی بودند که با زندگی در نظام قبیله ای و تحصیل در مدارس مذهبی دیوبندیه افغانستان و پاکستان رشد و نمو یافته بودند. [۱] در ایالات و مناطق مرزی پاکستان بخصوص در پیشاور و کویته، از دهه چهل خورشیدی به این سو، احزاب سنی مانند جمعیت علمای اسلام، جماعت اسلامی و اهل حدیث، مدارس علمیه ایجاد کردند. در این مدارس فقط برخی متون مذهبی با تفسیر و دیدگاه مکتب دیوبندی تدریس می‌شود که دیدگاه‌ها و فعالیت‌های مشترک با سلفیه و وهابیت دارد.[۲] پس از ورود مهاجرین افغانستانی به این مناطق، تعداد قابل توجهی از جوانان، جذب این مراکز شدند و نیز، بر تعداد این مدارس افزوده گشت.[۳]

اختلافات داخلی

پس از شکست شوروی در افغانستان، احزاب جهادی در سال ۱۳۷۱ ه.ش، حکومت کمونیستی نجیب الله را ساقط کرده و حکومت موقت تشکیل دادند. [۴] اما بعد از اختلافی که میان این احزاب بر سر تصاحب قدرت و ناتوانی آنها برای به وجود آوردن دولت فراگیر به وجود آمد، باعث بی ثباتی و ناامنی و گسترش فقر مردم افغانستان شد. [۵] و همین امر زمینه ظهور و پیدایش طالبان را فراهم آورد. [۶] در سال 1373ه.ش در فرآیند جنگ داخلی، گروهی به نام طالبان در حالی وارد قندهار شدند که در در یک دست قرآن ( نشانه برای صلح) و در دست دیگر اسلحه ( نشانه برای جنگ) بود. [۷] در نهایت این گروه توانست سال 1375 در مدت دو سال، حکومت برهان الدین ربانی را ساقط کرده و کابل را به تصرف خود در آورد. [۸] در این فرآیند حکومت طالبان نیز با عنوان «امارت اسلامی افغانستان» به رهبری «ملا محمد عمر» رسماً تشکیل شد.[۹]

مکتب دیوبندیه

منشاء افکار طالبان به جریانهای اهل سنت شبه قاره و به طور خاص به مکتب دیوبندیه باز می گردد.[۱۰] زیرا بیشتر افراد طالبان و رهبران آنهادر مدارس وابسته به این مکتب تحصیل کرده اند.[۱۱] اما جمعیت علمای اسلام در هدایت نیروهای جهادی و بسیج طالبان نقش کلیدی داشت.[۱۲] این حزب، که شبکه‌های وسیعی از مدارس دیوبندیه را مدیریت می‌کند، از طالبان حمایت و به آنها آموزش می‌داد.[۱۳] تا جایی که حتی پیش‌نویس قانون اساسی طالبان را نیز رهبر این حزب، مولوی فضل‌الرحمن، تهیه کرده بود. [۱۴] در فرآیند حوادث یازده سپتامبر، با وجود تغییر سیاست حکومت پاکستان در قبال طالبان، دیوبندیان همچنان رابطه دوستانه خود را با طالبان حفظ کردند.[۱۵]

دولت پاکستان

ورود نیروهای شوروی سابق به افغانستان(زمستان ۱۳۵۸ش/۱۹۸۰م)، شکل‌گیری نیروهای مجاهد و ارتباط زمینی آنان با شهرهای مرزی پاکستان، باعث شد با حمایت رییس وقت دولت پاکستان (ضیاءالحق)، کمک‌های امریکا، انگلیس و عربستان و امارات، احزاب متعدد جهادی در آنجا شکل گیرد. سران احزاب از ملایان فعال، و سربازان از جوانان مهاجر یا مقیم افغانستان تشکیل شده بود.[۱۶] [یادداشت ۱] پس از مدتی رییس وقت دولت پاکستان (خانم بی‌نظیر بوتو) و حکومت عربستان به سمت تشکیل گروه جدید با زمینه کنترل، نظارت و وفاداری بیشتر رفت.[۱۷]

دولت عربستان

وحید مژده، نویسنده کتابی درباره طالبان، حمایت و کمک عربستان را به مجاهدین و طالبان دارای دو علت اصلی می‌دانست: نخست، گسترش نفوذ در میان کشورهای اسلامی با هدف مطرح کردن خود به‌عنوان قدرت اصلی اسلامی، و دوم، کاهش نفوذ ایران. هم‌چنین توجه و فعالیت نیروهای بنیادگرای عربستان، امارات متحده و کشورهای عربی دیگر، از انتقاد، مخالفت و تهدید سران این کشورها به فرصت جهاد در افغانستان منحرف شد. [۱۸]

مبانی فکری

بنیادگرایی

طالبان دوره‌های آغازین و میانی اسلام را دوران طلایی، و دور از هرگونه خطا و نقد می‌دانند. به نظر آنان این دوره نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین مشخصات زندگی اسلامی را به سیره و سنت حضرت محمد(ص) داشته، و باید نظام زندگی اکنون مسلمانان نیز به آن دوره برگردد.[۱۹]

نظام خلافت و امارت

مهم‌ترین اصل در اندیشه سیاسی دیوبندی و طالبان، زنده کردن خلافت در نظام سیاسی اسلام است. طالبان، اسلامی ماندن جامعه را در اسلامی بودن حکومت می‌داند. بنابراین بازگشت به جامعه آرمانی موردنظر طالبان، مستلزم زنده‌کردن نظام حکومتی آن زمان یعنی خلافت است.[۲۰] از ارکان این نظام سیاسی، بیعت اهل حل و عقد، شورا، نصب و غلبه است.[۲۱]

سیستم حکومت داری طالبان

سیستم حکومت طالبان از چهار بخش اساسی تشکیل می شود.[۲۲]

  1. مجلس شورای عالی: مجلس شورای عالی به عنوان بالاترین مرجع تصمیم‌گیری جنبش طالبان، از میان اعضا و رهبران بالا رتبه این گروه تشکیل شده است.[۲۳]
  2. شورا یا کابینه موقت: کابینه، قوه اجراییه امارت، با اختیارات محدود بوده؛ این شورا در همه امور باید از شورای عالی مشورت بگیرد.[۲۴]
  3. مجلس وزراء: مجلس وزراء یا هیئت وزیران، در کابل تشکیل شد که در دوره اول حکومت طالبان (۱۳۷۶ش) شامل ۱۳ تن از وزیران دولت طالبان می شود.[۲۵]
  4. دارالفتوای مرکزی:جنبش طالبان برای صدور فتاوای شرعی و پشتوانه‌ی دینی خود مجلسی را متشکل از تعدادی از علما و طلاب دینی به عنوان دارالفتوای مرکزی تشکیل داد. در دوره نخست حکومت طالبان،‌ملا عمر ریاست این مجلس را به عهده «نور محمد ثاقب» قرار داد. مرکز این دارالفتوا شهر قندهار بود. [۲۶]
  5. شورای نظامی: شورای نظامی طالبان از مهم‌ترین فرماندهان نظامی و جنگجویان تشکیل شده بود.[۲۷]

قوم گرایی ( پشتون والی)

پشتون‌ها یکی از اقوام عمده افغانستان محسوب می شوند.[۲۸] جنبش طالبان به لحاظ بافت تشکیلاتی غالبا از پشتون های افغانستان تشکیل شده است.[۲۹] سـاختارهاي قـومی پشـتون، یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر ظهور طالبان در دوره معاصر به شمار می‌آید.[۳۰] طالبان به دلیل آنکـه ریشـه در فرهنـگ و جامعـه قبیلـه‌ای پشـتونهای افغـانی دارد، دیدگاه‌ها و انگیزه‌های آنها تا حد بسیاری الگوها و ارزشهاي فرهنگی محیط اجتماعی پشـتون را انعکاس می‌دهد.[۳۱] با توجه به این‌که همه رهبران طالبان پشتون بودند، اکثر باورها و رسومات سنتی و قومی خود را به عنوان سنت اسلامی مطرح و به مردم تحمیل کرده‌اند.[۳۲]

اهداف

احیای الگوی زندگی سلفی

طالبان با الگو دانستن زندگی اسلامی مورد نظرشان، پس از تصرف قندهار، هرات و کابل و نیز، پس از تشکیل حکومت دوره نخست در سال۱۳۷۵، دستورات همگانی ویژه‌ای در این راستا صادر کرد مانند: مردان باید ریش بلند و لباس محلی داشته باشند.[۳۳] نماز جماعت اجباری است.[۳۴] رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و وسایل موسیقی، ابزار شیطانی اعلام شد. [۳۵] نقاشی و عکاسی موجودات زنده ممنوع گردید.[۳۶] دختران و زنان حق تحصیل و کار ندارند و برای حضور در بیرون خانه بی‌آرایش، کاملا پوشیده و همراه با پسر یا مرد محرم باشند.[۳۷] پیروان غیر اهل‌سنت مانند شیعیان و اسماعیلیان حق انجام مراسم مذهبی ندارند.[۳۸] زکات و عشر به عنوان مالیات‌های اسلامی دوباره رایج شد. [۳۹] اما در دوره دوم حکومت(۱۴۰۰ش) تغییر رویه داده و ادعا می کند حقوق انسانی و دینی همه محفوظ می ماند. اقداماتی همچون عفو عمومی و یا سر دادن شعار‌های آزادی زنان یا دموکراسی...[منبع]در نامه آمده است:‌ «برای تمام برادران اهل تشیع از طرف بزرگان امارت اسلامی اطلاع داده می‌شود که با مراسم‌های مذهبی شما هیچ تضاد و مشکلی نداشته و نداریم».[۴۰] «مولوی کامل» فرماندار طالبان در منطقه اندار ولایت غزنی در این باره به سی ان ان گفت: طالبان ۲۰۰۱ یک طالبان تازه کاری بود اما این طالبان امروز یک طالبان با تجربه و دارای نظم و انضباط است. ما به تمامی مردم جهان و به خصوص مردم افغانستان اطمینان می دهیم که اسلام به همه حقوق برابر داده و زنان نیز حقوق خود را دارند؛ هراندازه اسلام برای زنان حق قائل شده باشد ما حقوق بیشتر از آن برای آنها قائل خواهیم شد! [۴۱]

تشکیل نظام خلافت

اندیشه سیاسی و حاکمیتی طالبان، نظیر سایر جنبش‌های اهل‌سنت، بر پایه خلافت اسلامی است. در این راستا طالبان پس از تصرف کابل، با ملا محمدعمر، به‌عنوان امیرالمومنین و امیر امارت اسلامی بیعت کردند. [۴۲]رهبران بعد از وی نیز تحت این دو عنوان انتخاب می‌شوند.

حفظ برتری سیاسی قومی

پشتون‌ها از قرن ۱۱ش/۱۸م قدرت را پیوسته در افغانستان به دست داشته‌اند ولی ریاست برهان‌الدین ربانی ـ ملای تاجیک ـ بر دولت مجاهدین این رویه را قطع کرد. بنابر این ملامحمد عمر، رهبر طالبان با اعتقاد به اصالت پشتون‌ها برای گرفتن قدرت، کوشید تا این سنت را دوباره زنده کند.[۴۳]

حکومت

در مهر ۱۳۷۳ش پس از یک درگیری خونین میان نیروهای محلی مجاهدین و گروهی نوظهور در اسپین بولدگ، در افغانستان و نزدیک مرز پاکستان، فردی به نام مولوی منان نیازی با بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی مصاحبه کرد و خود را سخنگوی گروه جنگجوی جدید معرفی نمود. اواهداف گروه را این‌گونه اعلام نمود: ما محصلین و طالبان مدارس دینی هستیم که برای از بین بردن گروه‌ها و دسته‌جات مسلح محلی و برقراری امنیت راه‌های تجاری اقدام نموده‌ایم.[۴۴] طالبان به سرعت توانستند قندهار، مهم‌ترین ولایت جنوبی افغانستان را تصرف کرده و در آنجا حکومت محلی خود را ایجاد کنند.[۴۵]

در مهر ۱۳۷۵ش گروه طالبان وارد کابل شد. ارگ رياست جمهوري را گرفت و امارت اسلامی تاسیس کرد ولی ملاعمر در قندهار ماند. طالبان تا آبان ۱۳۸۰ش بر بخش زيادی از افغانستان حکومت کرد. البته مجاهدین افغانستان در مناطق مختلف با طالبان در نبرد بودند و حاج قاسم سلیمانی نیز که فرمانده سپاه قدس بود، در مناطق مختلفی از افغانستان حضور پیدا می‌کرد و به مجاهدین برای مقابله با طالبان کمک می‌کرد.[۴۶]
در پی حمله به برج‌های دوقلو در نیویورک (۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱)، دولت آمریکا، گروه القاعده را متهم به دست داشتن در این حمله دانست و از طالبان خواست تا اسامه بن‌لادن، رهبر القاعده را به امریکا تحویل دهد؛ در پی خودداری طالبان از پذیرش این درخواست، آمریکا به مراکز این گروه در افغانستان حمله کرد. پس از سقوط دولت طالبان در آبان(عقرب)۱۳۸۰ش، بیشتر اعضای باقی‌مانده به پاکستان فراری شدند. [۴۷]
در مرداد/اسد ۱۴۰۰ش، ۲۰ سال پس از سقوط حکومت، این گروه توانست دوباره کابل را تصرف کند و اعلام تشکیل امارت اسلامی کند.[۴۸]

رهبران

از زمان تشکیل طالبان، رهبری این گروه را سه نفر زیر پیاپی بر عهده داشته‌اند:

  • ملا عمر

اولین رییس طالبان محمدعمر (قندهار۱۳۳۹ش-پاکستان۱۳۹۲ش/۱۹۶۰-۲۰۱۳م) معروف به ملاعمر بود. محمد عمر پس از تصرف کابل (مهر ۱۳۷۵ش/اکتبر۱۹۹۶م) در گردهمایی ملایان و طلبه‌های جنوب افغانستان به امارت اسلامی طالبان انتخاب شد. او سابقه جهاد و عضویت در برخی احزاب جهادی افغانستان را دارا بود که از آن کناره‌گیری کرد. محمدعمر پس از سقوط حکومت طالبان و فرار به پاکستان تا هنگام مرگ دیده نشد.[۴۹]

  • ملا اخترمحمد منصور

پس از محمدعمر، اختر محمد منصور(ولایت قندهار۱۳۴۷-پاکستان۱۳۹۵ش/۱۹۶۸-۲۰۱۶م)، فرد شماره دو این گروه، بعنوان رهبر جدید آن انتخاب شد اما بخشی از طالبان، این انتخاب را نپذیرفته و جدا شدند.[۵۰]

  • ملا هبت‌الله آخوندزاده

این فرد(متولد:قندهار۱۳۴۰ش/۱۹۶۱م)، قاضی‌القضات طالبان در زمان ملاعمر بوده و بین طالبان به شیخ الحدیث نیز مشهور است، ولی سوابق نظامی و مدیریتی چندانی ندارد.[۵۱]

رفتار با شیعیان

همانگونه که حکومت داری طالبان در دو دوره قابل تقسیم است لذا رویکرد طالبان نسبت به شیعه نیز در زیر همین دو عنوان مطرح می شود.

دوره اول

طالبان برای پیشبرد اهداف خود می‌کوشید از اعمال سیاست‌های خشن و جانب‌‌گرایانه نسبت به شیعیان فاصله بگیرد، اما از همان ابتدا شیعیان خصوصا هزاره‌ها با طالبان دچار مشکل شدند. عدم پایبندی طالبان به توافق صلح با عبدالعلی مزاری رهبر حزب شیعی وحدت اسلامی در هنگام تلاش برای ورود به کابل که منجر به شهادت وی و سرکوب نیروهای این حزب شد؛ باعث شد چهره و جایگاه این گروه نزد شیعیان منفور شود.[۵۲] گرچه بعدها با پیوستن برخی از افراد و گروه‌های شیعی به طالبان و همکاری با آنان، تلاش شد تصور عدم تعصب و خشونت عمدی طالبان در مقابل شیعیان بویژه هزاره‌ها بوجود آید، ولی محدودیت، سرکوب شدید و کشتار مقاومت شیعیان در هزارستان و شهرها و روستاهای دیگر، این پندار را از بین برد. [۵۳] پس از سقوط کابل و انتقال مرکز حزب وحدت اسلامی به بامیان، طالبان حملات شدیدی را به این ولایت نمود اما تا تصرف آن، بارها شکست خورد و عقب نشست. در خرداد ۱۳۷۶ش به دنبال تصرف مزار شریف، مرکز ولایت/استان بلخ در شمال افغانستان، هزاره‌های این شهر و نیروهای حزب وحدت علیه طالبان قیام کرده، با همراهی ازبک‌ها و تاجیک‌ها صدها نیروی طالبان را به قتل رسانده و شهر را باز پس گرفتند. این عمل باعث شد تسلط طالبان بر بیشتر مناطق افغانستان، و ابتکار پاکستان و عربستان برای رسمیت دادن دولت آنان به شکست انجامد.[۵۴] به تلافی، منطقه هزارستان تحریم و محاصره شد. گرسنگی و بیماری، تلفات و فشار بسیاری بر مردم وارد نمود. این وضعیت حدود ۱۵ ماه، تا زمان سقوط بامیان ادامه داشت.[۵۵]

مزار شریف در مرداد ۱۳۷۷ش با حمایت کامل پاکستان و عربستان دوباره به دست طالبان افتاد. نسل‌کشی هزاره‌ها و اقوام دیگر شروع شد. بیشتر آنان هنگام کشته شدن، شکنجه می‌شدند. فرماندهان ارشد طالبان به طور رسمی اعلام کردند که شیعیان کافرند و باید نابود شوند. هشت نفر از دیپلمات‌های کنسول‌گری ایران نیز در این حمله به شهادت رسیدند.[۵۶]

دوره دوم

ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان تصریح دارد مردم عادی‌، از هر قوم و مذهبی مورد تبعیض قرار نمی‌گیرند. و در خطابی نسبت به شیعیان می‌گوید: « به برادران اهل تشیع اطمینان می‌دهیم که هیچ حرکت تبعیض‌آمیزی علیه آن‌ها به راه نخواهد افتاد و اجازه آن را نخواهیم داد.»[۵۷]

طالبان و غربی‌ها

طالبان سبک زندگی غربی را کفرآمیز تلقی می‌کند، لباس غربی را با سستی اخلاقی برابر می‌داند و آزادی زنان را به عنوان ضدیت با اخلاق اسلامی مردود می‌شمارند.[۵۸] آنان به نفوذ فرهنگ غربی که دشمن اسلام تلقی می‌گرد، حساس هستند و معتقدند جامعه از طرفی خارجی‌ها در خطر است. از این‌رو یکی از اهداف این گروه، بیرون راندن و ضربه زدن به نیروهای خارجی مستقر در افغانستان است. [۵۹]

طالبان و دیگر گروه‌های تندرو

طالبان تفاوت‌هایی با گروه‌هایی تندرو دیگر همچون القاعده و داعش داشته و دارد. طالبان در جهاد خود اولویت را به دشمن نزدیک می‌دهد. این دشمنان نزدیک همان رژیم سکولار و حامیانشان، یعنی ایساف(نیروهای بین‌المللی کمک به امنیت) و آمریکا در افغانستان اند. آنها برای جهاد به کشورهای دیگر نمی‌روند و حتی کمتر در صدد ایجاد گروههای ضربت در داخل آمریکا و یا اروپا هستند. برخلاف داعش و القاعده که با توجه به ساختار و سوابقشان دارای استراتژی جهانی هستند. در نگاه آنان ایجاد دولت اسلامی گام اول در جهت توسعه سرزمین اسلامی و ایجاد خلافت اسلامی است. ایده تغییر نام گروهک تروریستی داعش منشعب از القاعده از دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به دولت اسلامی هم از این جهت بود که محدویت ملی و سرزمینی را حذف کند. ابوبکر البغدادی خود را خلیفه مسلمین می‌داند در حالی که ملا عمر خود را تنها امیر افغانستان، می دانست.[۶۰]

طالبان تلاش داشته که نسبت به گروه‌های افراطی دیگر در افغانستان، تا زمانی که به قلمرو و منافع این گروه ضربه نزده‌اند و طالبان را به رسمیت بشناسند؛ تحمل و سازگاری داشته باشد در غیر این صورت، وارد درگیری با آنان می‌شد. شبکه حقانی، القاعده، طالبان پاکستان، حرکت اسلامی ازبکستان و داعش، برجسته‌ترین این جمیعت‌ها بوده است.[۶۱][یادداشت ۲] [یادداشت ۳]

فعالیت دوباره

طالبان پس از مدتی دوباره (۱۳۸۵ش/۲۰۰۶م) فعالیت خود را در افغانستان علیه نیروهای دولتی و خارجی آغاز کرد. حملات خرد و کلان این گروه، تلفات سنگینی برای هر دو طرف داشته است. هم‌چنین در نتیجه عملیات‌های این گروه بخصوص انتحاری و بمب‌گذاری تاکنون ده‌ها هزار فرد غیرنظامی کشته و زخمی شده است. سران طالبان در لیست سیاه سازمان ملل قرار دارد.[۶۲][۶۳][یادداشت ۴]

در بهمن ۱۳۹۷ش زلمی خلیل‌زاد، نماینده افغان‌تبار دولت امریکا، دور جدیدی از تلاش‌ها را برای گفتگو و صلح با طالبان آغاز کرد. دفتر نمایندگی طالبان در قطر، محل اصلی این دیدارها است. هم‌زمان با این فعالیت؛ ترامپ، رییس جمهور وقت امریکا اعلام کرد بخشی از نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج می‌کند.[۶۴]

در نهایت توافقنامه صلح میان طالبان و امریکا در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ش برابر با ۲۹ فوریه ۲۰۲۰م به امضاء رسید.[۶۵] از جمله تعهدات امریکا در این توافقنامه خروج نیروهای امریکایی در طی ۱۴ ماه از خاک افغانستان و در صورت اجرای توافقنامه تحریم‌های علیه طالبان تا ۲۷ اگوست ۲۰۲۰م برداشته شود. در مقابل نیز طالبان تعهداتی داده‌اند از جمله اینکه به اعضای خود، فرد یا گروهی از جمله القاعده اجازه نخواهد داد تا از خاک افغانستان برای تهدید آمریکا و متحدان آن استفاده کند.[۶۶]

پانویس

  1. رفیعی، طالبان، 12.
  2. احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.
  3. احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.
  4. المیزان الحرکه طالبان، ص18.
  5. رفیعی، طالبان، ص11.
  6. رفیعی، طالبان، 1395، ص11.
  7. رفیعی، طالبان، ص12.
  8. رفیعی، طالبان، 1395، ص12.
  9. رفیعی، طالبان، ص12.
  10. رفیعی، طالبان، ص۵۱.
  11. رفیعی، طالبان، ص۵۱.
  12. عارفی، مبانی مذهبی و قومی طالبان، ص ۲۰۱ -۲۰۲.
  13. جمعی از نویسندگان، کتاب آسیا (۵)، ویژه مسائل پاکستان، ص۵۵.
  14. مارسدن، طالبان: جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ترجمه: نجله خندق، ص۱۵۳.
  15. فرزان، افغانستان از حکومت مجاهدین تا سقوط طالبان، ص۶۲۳.
  16. طنین، افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۰ش،۳۱۳-۳۱۷.
  17. طنین، افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۰ش، ص۴۱۱.
  18. مژده، «بازی قدرت‌ها در افغانستان و شکل‌گیری طالبان»، ۱۳۸۷ش، ص۷۸.
  19. عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ص ۲۰۵.
  20. عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۲-۲۰۳.
  21. عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۲-۲۰۳.
  22. رفیعی، طالبان، ص۳۵.
  23. طالبان از رویا تا امارت، دوهفته نامه پگاه حوزه، ش ۲۱ و ۲۲، ص۵۳.
  24. احمد رشید، طالبان، ص۹۸
  25. عبدالقیوم سجادی، «ماهیت دینی ـ سیاسی طالبان»، دو هفته نامه پگاه حوزه، ش ۲۱ و ۲۲.
  26. عبدالقیوم سجادی، «ماهیت دینی ـ سیاسی طالبان»، دو هفته نامه پگاه حوزه، ش ۲۱ و ۲۲.
  27. عبدالقیوم سجادی، «ماهیت دینی ـ سیاسی طالبان»، دو هفته نامه پگاه حوزه، ش ۲۱ و ۲۲.
  28. میرعلی و محسنی، «ویژگی‌های قوم پشتون و تاثیرات آن بر شکل‌گیری طالبان»،‌ دوفصلنامه مطالعات تاریخی جهان اسلام، س۶، ش۱۱، بهار و تابستان۱۳۹۷، ص۱۸۱-۲۰۲.
  29. سجادی، «ماهیت دینی ـ سیاسی طالبان»، دو هفته نامه پگاه حوزه، ش ۲۱ و ۲۲.
  30. میرعلی و محسنی، «ویژگی‌های قوم پشتون و تاثیرات آن بر شکل‌گیری طالبان»،‌ دوفصلنامه مطالعات تاریخی جهان اسلام، س۶، ش۱۱، بهار و تابستان۱۳۹۷، ص۱۸۱-۲۰۲.
  31. میرعلی و محسنی، «ویژگی‌های قوم پشتون و تاثیرات آن بر شکل‌گیری طالبان»،‌ دوفصلنامه مطالعات تاریخی جهان اسلام، س۶، ش۱۱، بهار و تابستان۱۳۹۷، ص۱۸۱-۲۰۲.
  32. صفاری، طالبان، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، ص۳۶
  33. عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۳-۲۰۵.
  34. عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۳-۲۰۵.
  35. عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۳-۲۰۵.
  36. میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.
  37. میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.
  38. میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.
  39. میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.
  40. https://af.shafaqna.com/FA/222628
  41. https://b2n.ir/m44205
  42. سجادی، «طالبان، دین و حکومت»، ۱۳۷۷ش، ص۲۴۴
  43. احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش، ص۲۹.
  44. بختیاری، «طالبان چگونه شکل گرفت؟»، سایت خبر آنلاین.
  45. احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش، ص۲۹.
  46. حضور جدی سردار سلیمانی در کنار مقاومت‌گران افغانستان، خبرگزاری صدای افغان.
  47. سینایی، «نقش حمایت خارجی در احیای طالبان»، ۱۳۹۲ش، ص ۹۷.
  48. «طالبان وارد کاخ ریاست‌جمهوری شدند/طالبان: به زودی تشکیل امارت اسلامی افغانستان را اعلام می‌کنیم»، خبرگزاری ایسنا.
  49. زندگی‌نامه ملاعمر، وبگاه خبرگزاری پیام آفتاب.
  50. «زندگی‌نامه ملا اختر محمد (منصور)»، رهبر جدید طالبان به قلم طالبان»، وبگاه خبرگزاری پیام آفتاب.
  51. قاضی‌القضاتی تا رهبری؛ «ملا هیبت‌الله» رهبر جدید طالبان کیست؟»، خبرگزاری تسنیم.
  52. بهمنی قاجار، جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص۴۱-۴۳.
  53. نظری، «مقاوم شیعیان افغانستان در برابر طالبان در چارچوب تحلیل گفتمان»، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۷-۱۱۸.
  54. احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش، ص۲۴.
  55. نظری، «مقاوم شیعیان افغانستان در برابر طالبان در چارچوب تحلیل گفتمان»، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۱-۱۲۲.
  56. بهمنی قاجار، جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص۴۱-۴۳.
  57. طالبان: به شیعیان اطمینان می‌دهیم هیچ اقدام تبعیض‌آمیزی علیه آنها انجام نخواهد شد، خبرگزاری تسنیم.
  58. میلی، افغانستان، طالبان و سیاست‌های جهانی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۴-۲۱۵.
  59. میلی، افغانستان، طالبان و سیاست‌های جهانی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۴-۲۱۵.
  60. «تفاوت "طالبان" و "القاعده" چیست؟»، سایت خبری مشرق.
  61. «پنج ضلعی طالبان، داعش، القاعده، شبکه حقانی و تحریک اسلامی ازبکستان»، خبرگزاری پیام آفتاب.
  62. «رکورد تازه تلفات غیرنظامیان؛۱۶۶۲ کشته در شش ماه»، وبگاه روزنامه اطلاعات روز.
  63. «گزارش تازه سازمان ملل، رکوردزنی تلفات ملکی(غیرنظامی) در ۲۰۱۶»، وبگاه روزنامه اطلاعات روز.
  64. «خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان چه تاثیری دارد؟»، سایت روزنامه اطلاعات روز.
  65. «توافقنامه صلح بین مقامات آمریکایی و طالبان در دوحه، پایتخت قطر به امضاء طرفین رسید»، خبرگزاری اسپوتنیک ایران.
  66. «محتوای توافقنامه آمریکا و طالبان چیست؟»، سایت بی‌بی‌سی.

یادداشت

  1. سیاست‌مداران پاکستانی نگاه خاصی به افغانستان و تحولات آن دارند. در نظر آنان تحولات همسایه غربی و شمالی ـ با بیشترین مرز ـ می‌تواند باعث فرصت‌های بزرگ یا تهدیدهای کلان برای پاکستان باشد. اختلافات مرزی، تمایل خودمختاری در پشتون‌های دو طرف مرز و نیز نزدیکی افغانستان با هند و ایران از نگرانی‌های همیشگی پاکستان است، و اتصال پاکستان با بازار و منابع کشورهای آسیای میانه از طریق افغانستان، از بزرگترین فرصت‌های اقتصادی پاکستان محسوب می‌شود.»ر.ک: احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش.
  2. القاعده هر بار با رهبر طالبان اعلام بیعت کرده، و سراج‌الدین حقانی، رییس شبکه حقانی، معاون هبت‌الله آخوندزاده است. طالبان پاکستان نیز پس از اعلام فعالیت در ۱۳۸۶ش(۱۲۰۰۷م) با طالبان اعلام همبستگی و همکاری نمود. پس از شروع فعالیت داعش در افغانستان، بخشی از نیروهای تندروی طالبان به آن پیوستند و درگیری‌های پراکنده بین طالبان و داعش بوجود آمد. طالبان با انگیزه تبرئه خود و حفظ طرفداران داخلی، چند بار اعلام کرده که با فعالیت‌ها و اعمال تروریستی گروه‌های خارجی مرزبندی و فاصله دارد!
  3. همزمان با فعالیت دوباره طالبان در افغانستان (۱۳۸۵ش/۲۰۰۱۶م) طالبان پاکستان نیز اعلام فعالیت کرد. این جریان از گروه‌های مختلف تندرو تشکیل شده است. ر.ک:احمدی، حمید؛ بیدالله خانی، آرش؛ «طالبان پاکستان:علل پیدایش، ماهیت و چالش‌های امنیتی»، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره۴۲،ش۱، بهار ۱۳۹۱ش، ص۲۱-۳۷.
  4. دولت افغانستان بارها پاکستان را به حمایت و تقویت طالبان متهم کرده، همان‌طور که خود این دولت توسط منتقدین و مخالفین سیاسی، به سهل‌انگاری امنیتی و عدم قاطعیت در برابر طالبان متهم شده است. از طرفی این دولت اعلام کرده که حاضر است با طالبان گفتگو و صلح کند ولی منجر به شکست می‌شود. طالبان دولت افغانستان را تحت نفوذ امریکا می‌دانند و اعلام کرده فقط با دولت امریکا مذاکره می‌کند. در سال‌های اخیر، دولت امریکا نیز فعالیت‌هایی را برای مذاکره با طالبان داشته و دارد.

منابع

  • آدمو، لوئیز، «۷۰ درصد افغانستان در معرض تهدید طالبان قرار دارد»، سایت بی بی سی، درج مطلب: ژانویه ۲۰۱۸،‌ بازدید: ۲۷ دی ۱۳۹۷ش.
  • «آینده افغانستان بدون در نظر گرفتن طالبان غیرممکن است»، درج مطلب: ۱۹ دی ۱۳۹۷ش، بازدید: ۲۷ دی ۱۳۹۷ش.
  • احمدی، حمید؛ «طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، فصل‌نامه سیاسی ـ اقتصادی، ش۱۳۲-۱۳۱، ۱۳۷۷ش.
  • بهمنی قاجار، محمد علی؛ جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان، تهران، موسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور، اول، ۱۳۹۲ش.
  • «تفاوت "طالبان" و "القاعده" چیست؟»، سایت مشرق، درج مطلب: ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ش،‌ بازدید: ۲۷دی ۱۳۹۷ش.
  • سجادی، سید عبدالقیوم؛ «طالبان، دین و حکومت»، فصلنامه علوم سیاسی، دوره۱، سال اول، ش اول، تابستان ۱۳۷۷ش.
  • سینائی، وحید؛ صادق اکبری، علی؛ «تاثیر جمعیت علمای اسلام در پاکستان بر طالبان در افغانستان»، نشریه مطالعات اوراسیای مرکزی، دوره ۷، ش۱، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش.
  • شفیعی، اسماعیل؛ عیدوزایی، نعیم؛ «نقش حمایت خارجی در احیای طالبان در افغانستان»، فصل‌نامه مطالعات شبه قاره، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال پنجم، ش۱۶، پاییز ۱۳۹۲ش.
  • طنین، ظاهر؛ افغانستان در قرن بیستم (۱۹۹۶-۱۹۰۰)، تهران، عرفان، دوم، ۱۳۸۴ش.
  • عارفی، محمد اکرم؛ «مبانی مذهبی و قومی طالبان»، نشریه علوم سیاسی، ش۴، بهار ۱۳۷۸ش.
  • عطایی، محمد؛ «بازی قدرت‌ها در افغانستان و شکل‌گیری طالبان»، گفت‌وگو با وحید مژده، چشم‌انداز ایران، ش۵۳، دی و بهمن ۱۳۸۷ش.
  • میلی، ویلیام؛ افغانستان،طالبان و سیاست‌های جهانی، ترجمه: عبدالغفار محقق، مشهد، نشر ترانه، ۱۳۷۷ش.
  • نظری، عبدالطیف؛ «مقاومت شیعیان افغانستان در برابر طالبان در چارچوب تحلیل گفتمان»، فصل‌نامه شیعه‌شناسی، سال چهارم، ش۱۴، تابستان ۱۳۸۵ش.
  • گزارش کمیسیون حقوق بشر درباره قربانیان اقلیتها، سایت خبرگزاری صدای افغان.
  • «اعلام مواضع گروه طالبان در رابطه با عزاداری شیعیان در ماه محرم و فتنه داعش»، خبرگزاری تسنیم.
  • «پنج ضلعی طالبان، داعش، القاعده، شبکه حقانی و تحریک اسلامی ازبکستان»، خبرگزاری پیام آفتاب.
  • «رکورد تازه تلفات غیرنظامیان؛۱۶۶۲ کشته در شش ماه»، وبگاه روزنامه اطلاعات روز.
  • «گزارش تازه سازمان ملل، رکوردزنی تلفات ملکی(غیرنظامی) در ۲۰۱۶»، وبگاه روزنامه اطلاعات روز.
  • «خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان چه تاثیری دارد؟»، سایت روزنامه اطلاعات روز.
  • «توافقنامه صلح بین مقامات آمریکایی و طالبان در دوحه، پایتخت قطر به امضاء طرفین رسید»، خبرگزاری اسپوتنیک ایران.


قابل قبول ناقص ناقص درجه بندی