پرش به محتوا

احمد بن ابی نصر بزنطی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>S.j.mousavi
جز درج لینک زبان‌ها
Sarsm (بحث | مشارکت‌ها)
جز پیوند به بیرون: ویرایش و تصحیح
خط ۸۴: خط ۸۴:


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* منبع مقاله: [http://lib.eshia.ir/23022/12/4847 دائره المعارف بزرگ اسلامی]
* منبع مقاله: [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7773 دائره المعارف بزرگ اسلامی]
* مدخل بزنطی در [http://rch.ac.ir/article/Details/6678 دانشنامه جهان اسلام]
* [http://rch.ac.ir/article/Details/6678 دانشنامه جهان اسلام]
{{یاران امام جواد}}
{{یاران امام جواد}}
{{یاران امام رضا}}
{{یاران امام رضا}}

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۰۲

احمد بن ابی نصر بزنطی
مشخصات فردی
نام کاملابوجعفر احمد بن‌محمد بن‌ابی‌نصر بَزَنْطی‌
لقببزنطی
مدفنمدینه
مشخصات دینی
از یارانامام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع)


ابوجعفر احمد بن محمد بن‌ابی‌نصر بَزَنْطی‌، (۱۵۲-۲۲۱ق‌)، از عالمان متقدم امامیه در کوفه که در شمار اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و نیز از اصحاب اجماع است.

زندگی‌نامه

احمد بن محمد بن عمرو بن زید از بزرگان شیعه در قرن دوم هجری است. کنیه زید، جد دوم، وی ابو نصر بوده است. در منابع روایی برای اختصار، غالباً نام جد اول را حذف می کنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را می‌آورند. یعنی غالبا از وی با عنوان احمد بن محمد بن ابی نصر یاد می‌شود. گاهی نیز از وی با عنوان “ابن ابی نصر” یاد می‌کنند.[۱]

لقب وی بزنطی است. بزنط نوعی از لباس بوده است و ظاهرا وی در کار خرید و فروش این لباس بوده است و به همین دلیل به بزنطی معروف شده است.[۲] برخی نیز معتقدند که بزنطی معرب بیزانسی است[۳] کنیه او ابوجعفر و به احتمال ابوعلی است.[۴]

خاندان بزنطی در کوفه زندگی می‌کردندو جزو مواليان (غير عرب) آن ديار به شمار می‌آمدند.این که آنان با قبیله عرب سکون، از شاخه‌های بزرگ قبیله کنده پیمان داشتند [۵] مورد اتفاق است. اما در مورد این که اصل این خاندان از کجا بوده است اختلاف وجود دارد. برخی اصل این خاندان را ایرانی می‌دانند[۶] و برخی این خاندان را بیزانسی می‌دانند.[۷]

بزنطی در سال ۲۲۱ هجری قمری درگذشت.[۸]

جایگاه حدیثی و علمی

  • علمای رجال شیعه وی را با الفاظی مانند ثقه و جلیل القدر[۱۴] و بلندمنزله در نزد امام رضا[۱۵] یاد کرده‌اند. و ازآنجا که وی در سلسله اسناد حدیثی در سیره نبوی‌ هم هست، علمای رجالی اهل سنت هم نام وی را در آثار خود ذکر کرده‌اند و البته وی در نزد اهل سنت مورد تایید نیست.[۱۶]
  • علمای رجال برای بزنطی سه کتاب الجامع‌(حاوی مجموعه‌ای گسترده از اخبار در زمینه‌های گوناگون معارف دینی‌، به ویژه فقه)[۱۷]،المسائل‌[۱۸] و النوادر[۱۹] ذکر کرده‌اند.

دیدگاه‌ها

  • بزنطی جزو آن دسته از اصحاب بود که حتی در دوران حضور امام به اجتهاد معتقد بود[۲۱]
  • او در مساله تعارض بین دو روایت، به عنصر تقیه در حل این تعارض توجه داشت.[۲۲]
  • وی روایات متعددی در مورد علم امام نقل کرده است که نشان از حساسیت وی نسبت به این موضوع دارد. روایت «ایمان هیچ بنده‌ای کمال نمی‌یابد، مگر آنکه بشناسد آنچه برای نخستین ایشان ائمه‌(ع) است‌، برای آخرین‌ایشان نیز همان است و ایشان در حجت و طاعت و حلال و حرام با یکدیگر برابرند. را وی مستقیما از امام رضا(ع) نقل کرده است.[۲۳]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • آبی‌، حسن‌، کشف‌الرموز، قم‌، ۴۰۸ق‌.
  • ابن‌ادریس‌، محمد، السرائر، تهران‌، ۲۷۰ق‌.
  • ابن‌بابویه‌، محمد، عیون‌اخبار الرضا ع‌، نجف‌، ۱۳۹۰ق‌/۱۹۷۰م‌.
  • ابن‌بابویه، “مشیخه الفقیه‌” ، همراه‌ج من‌لایحضره‌الفقیه‌، به‌کوشش‌حسن‌موسوی‌خرسان‌، نجف‌، ۱۳۷۶ق‌/۱۹۵۷م‌.
  • ابن شهرآشوب ، معالم العلماء ، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
  • ابن‌حجر عسقلانی‌، احمد، لسان‌المیزان‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق‌.
  • ابن‌طاووس‌، علی‌، محاسبه النفس‌، تهران‌، ۱۳۱۸ق‌.
  • ابن‌ندیم‌، الفهرست‌.
  • ابوغالب‌زراری‌، احمد، رساله فی‌آل‌اعین‌، به‌کوشش‌محمد علی‌ابطحی‌، اصفهان‌، ۱۳۹۹ق‌.
  • الاختصاص‌، منسوب‌به‌شیخ‌مفید، به‌کوشش‌علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، منشورات‌جماعه المدرسین‌.
  • اردبیلی‌، محمد، جامع‌الرواه، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
  • برقی‌، احمد، “رجال‌” ، همراه‌رجال‌ابن‌داوود، به‌کوشش‌جلال‌الدین‌محدث‌ارموی‌، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.
  • پاکتچی‌، احمد، “گرایشهای‌فقه‌امامیه‌در سده دوم‌و سوم‌هجری‌” ، نامه فرهنگستان‌علوم‌، ۱۳۷۵ش‌، شم.
  • تستری‌، محمد تقی‌، قاموس‌الرجال‌، قم‌، ۱۴۱۰ق‌.
  • حمیری‌، عبدالله‌، قرب‌الاسناد، تهران‌، مکتبه نینوی‌الحدیثه‌.
  • خویی‌، ابوالقاسم‌، معجم‌الرجال‌، نجف‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.
  • ذهبی‌، محمد، میزان‌الاعتدال‌، به‌کوشش‌علی‌محمد بجاوی‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۳م‌.
  • راوندی‌، سعید، الخرائج‌و الجرائح‌، قم‌، ۱۴۰۹ق‌.
  • شهید اول‌، محمد، غایه المراد، به‌کوشش‌رضا مختاری‌، قم‌، ۱۴۱۴ق‌.
  • شیخ‌طوسی‌،محمد، رجال‌، به‌کوشش‌محمدصادق‌آل‌بحرالعلوم‌، نجف‌، ۱۳۸۱ق‌/۱۹۶۱م‌.
  • همو، الغیبه، به‌کوشش‌عبادالله‌طهرانی‌و علی‌احمد ناصح‌، قم‌، ۱۴۱۱ق‌.
  • همو، الفهرست‌، به‌کوشش‌محمد صادق‌آل‌بحرالعلوم‌، نجف‌، ۱۳۸۰ق‌.
  • صفار، محمد، بصائر الدرجات‌، تهران‌، ۱۴۰۴ق‌.
  • عقیلی‌، محمد، کتاب‌الضعفاء الکبیر، به‌کوشش عبدالمعطی‌امین‌قلعجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.
  • علامه حلی‌، حسن‌، مختلف‌الشیعه، تهران‌، ۱۳۲۴ق‌.
  • کشی‌، محمد، معرفه الرجال‌، اختیار شیخ‌طوسی‌، به‌کوشش‌حسن‌مصطفوی‌، مشهد، ۱۳۴۸ش‌.
  • کلینی‌، محمد، الکافی‌، به‌کوشش‌علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۷۷ق‌.
  • عبدالله مامقانی ، تنقیح المقال فی علم الرجال ، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
  • محقق‌حلی‌، جعفر، المعتبر، چ‌سنگی‌، ۱۳۱۸ق‌.
  • نجاشی‌، احمد، رجال‌، به‌کوشش‌موسی‌شبیری‌زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌.

پیوند به بیرون

  1. مامقانی ، ج۱، ص۷۷.
  2. أعيان ‏الشيعة، ج۳، ص: ۱۴۰.
  3. الذريعة إلى‏ تصانيف ‏الشيعة، ج۲۴، ص:۳۲۲.
  4. رجوع کنید به ابن شهرآشوب، ص ۱۰؛ مامقانی ، ج ۱، ص ۷۷.
  5. نجاشی، ص ۷۵؛ طوسی، ۱۳۵۱ش، ص ۳۶، پانویس؛ کشّی، ش ۱۱۰۲؛ تستری، ج ۱، ص ۵۶۳ـ۵۶۶؛ شیخ طوسی، ص ۳۶.
  6. عزيز الله عطاردى، راويان امام رضا عليه السلام در مسند الرضا، كنگره جهانى امام رضا عليه السلام، ۱۳۶۷، چ ۱، ص ۷۶.
  7. الذريعة إلى‏ تصانيف ‏الشيعة، ج۲۴، ص:۳۲۲.
  8. رجال العلامة - خلاصة الأقوال، ص: ۱۳
  9. بروجردی، ترتیب اسانید الکافی، مقدمه کتاب، مقدمه ثانیه.
  10. معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج‌۳، ص: ۲۲
  11. معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج‌۳، ص: ۱۸.
  12. معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج‌۳، ص: ۲۱.
  13. نجاشی‌، ص۹۰؛ نیز نک: اردبیلی‌، ص۹ -۱؛ خویی‌، ص۳۶- ۳۸.
  14. رجال الشيخ الطوسي - الأبواب، ص: ۳۳۲.
  15. الفهرست (للشيخ الطوسي)، ص: ۱۹.
  16. نک: عقیلی‌، /۸؛ ذهبی‌، /۳۵؛ ابن‌حجر، /۶۱.
  17. نک: ابن‌ندیم‌، ۷۶؛ شیخ‌طوسی‌، رجال‌، ۶۶، الفهرست‌، ۳؛ نجاشی‌، ۵
  18. ابن‌ندیم‌، ۷۶؛ ابوغالب‌، ۳
  19. شیخ‌طوسی‌، الفهرست‌، ص ۳
  20. نک: حمیری‌، ص ۵۲؛ ابن‌بابویه‌، عیون‌، ص۱۳؛ شیخ‌طوسی‌، الغیبه، ص ۱-۲.
  21. نک: پاکتچی‌، ۵
  22. حمیری‌، ۵۲
  23. حمیری‌، ۵۳؛ الاختصاص‌، ۲؛ قس‌: همین مضمون‌از صفوان‌بن‌یحیی‌، کلینی‌، /۷۵.