سید محمدشفیع جاپلقی
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سید محمد شفیع جاپَلَقی |
تاریخ تولد | جاپَلَق (در حوالی بروجرد) |
تاریخ وفات | ۱۲۸۰ق |
محل دفن | امامزاده قاسم بروجرد |
شهر وفات | بروجرد |
خویشاوندان سرشناس | فرزندانش: سید علی اکبر و سید علی اصغر |
اطلاعات علمی | |
استادان | ملااحمد نراقی، سید محمدباقر شَفْتی، سید محمد مجاهد، سید محمد باقر طباطبایی، شریف العلماء مازندرانی و... |
اجازه روایت از | محمدشریف مازندرانی |
اجازه روایت به | فرزندانش و شیخ العراقین |
تألیفات | الاصول الکربلائیة در اصول فقه، شرح بخش تجارتِ الروضة البَهیة اثر شهید ثانی، حاشیهای فارسی بر مناسک حج اثر سید محمدباقر شَفْتی. |
سید محمد شفیع جاپَلَقی، فقیه، محدّث و رجالی امامی قرن سیزدهم. او شاگرد ملااحمد نراقی، سید محمدباقر شَفْتی و سید محمد مجاهد بود و از سید محمد باقر طباطبایی و شریف العلماء مازندرانی اجازه روایت داشت. جایگاه علمی او چنان والا بود که دانشمندان رجالی او را ستودهاند.
فرزندانش سید علی اکبر و سید علی اصغر، از علمای عصر خود بودهاند.
زندگینامه
سید محمد در روستای جاپَلَق (در حوالی (بروجرد) به دنیا آمد. تاریخ تولد او معلوم نیست. نام پدرش علی اکبر بود. نسب جاپلقی به سیدنظام الدین احمد میرسد که از نوادگان امام کاظم(ع) است و در امامزاده قاسم بروجرد دفن شده است.[۱]سید محمد چاپلقی به نام هایی چون موسوی٬ حسنی٬ علوی و عراقی نیز خطاب می شود.[۲]
مادرش دختر میرزا حبیب الله فقیه است که در شفت درس خواند و به درخواست مردم به چابلق بازگشت و به حل اختلافات مردم٬ تدریس و تربیت مشغول شد.[۳]
جاپلقی در ۱۲۸۰ق در بروجرد از دنیا رفت و در امامزاده قاسم در نزدیکی بروجرد دفن شد.[۴] وی در بروجرد به رسیدگی به دعاوی مردم میپرداخت.[۵]
فرزندان
بزرگترین فرزند جاپلقی، سید علیاکبر ملقب به آقا کوچک است. سید علیاکبر نزد پدرش و ابوالقاسم تُستَری به تحصیل پرداخت. از پدرش اجازه روایت گرفت و در زمان حیات او به درجه اجتهاد رسید و مشغول تدریس شد.[۶] رساله اصولیاش درباره استصحاب که تقریرات درس پدر اوست، به ضمیمه «القواعد الشریفیة» در ۱۲۸۰ق چاپ شده است.[۷] وی در ۱۲۷۹[۸] یا ۱۲۸۲ق[۹] درگذشت.
فرزند دیگر جاپلقی، سید علیاصغر، فقیه و رجالی قرن سیزدهم و چهاردهم قمری است. سید علی اصغر در بروجرد نزد استادانی چون جُرفادِقانی، میرزا عبدالمحمد کرمانشاهی و ابوالقاسم تستری به تحصیل ادبیات پرداخت.[۱۰]
از استادان او در فقه و اصول، پدرش، برادرش سیدعلی اکبر، شیخ مرتضی انصاری، میرزا محمود طباطبایی و مهدی کاشف الغطاء بودهاند. وی به فراگیری علم درایه و رجال پرداخت و به طرق مذکور در الروضة البهیة، اثر پدرش، روایت کرد. وی در ۱۳۱۳ق درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) در قم دفن شد.[۱۱] برخی آثار سید علیاصغر جاپلقی عبارتند از:
- الجامع للمقاصد: مقایسه دو کتاب اصولی القوانین و الفصول. با نام «محاکمه محاکم» هم معروف است.
- کتاب الحج
- شرح زبدة الاصول
- رسالهای درباره حجیت ظن و استصحاب
- مباحث الادلة العقلیة در اصول فقه
- طرائف المَقال فی معرفة طبقات الرجال درباره شرح حال و طبقات علما و محدّثان
- طبقات الرواة
تحصیلات
جاپلقی پس از فراگیری علوم ابتدایی در زادگاهش، به اراک رفت. ادبیات را در کَرَهرود اراک، نزد ملا عبدالحمید کَرَهرودی فراگ رفت. سپس به کاشان و اصفهان رفت و برخی کتب فقهی را نزد فقیهانی چون ملا احمد نراقی، محمدجعفر آبادهای و محمدعلی مازندرانی خواند.[۱۲] سید محمدباقر شَفْتی، ملا علیاکبر اصفهانی و احتمالا سید محمد مجاهد، از دیگر استادان او در اصفهان بودهاند.[۱۳]
هجرت به عتبات
جاپلقی، پس از کاشان و اصفهان، به بروجرد رفت و بعد از توقف کوتاهی در آنجا -که بیشتر به مطالعه کتاب اصولی «القوانین المُحْکَمَة» نوشته میرزا ابوالقاسم قمی گذشت- به فراگیری برخی مباحث فقهی و اصولی نزد ملا عباس علی کَزازی در کرمانشاه پرداخت.
او سپس به کربلا رفت. در آنجا نزد ملا حسن مازندرانی به کسب علم پرداخت او همچنین از سید محمد مجاهد و برادرش سید مهدی طباطبایی، فقه آموخت و نزد سید صفرعلی لاهیجی قزوینی (شاگرد سید محمد مجاهد و مؤلف درایة الحدیث) علم رجال را فرا گرفت.
استاد دیگر او، شریف العلماء مازندرانی بود که جاپلقی بیشتر در علم اصول شاگرد او بوده است. جاپلقی نخستین شاگردی بود که از شریف العلماء اجازه روایت و نیز اجازه اجتهاد گرفت و پس از اخذ اجازه، حدود ۳ سال نزد او ماند.[۱۴] جاپلقی از سید محمدباقر طباطبایی و ملااحمد نراقی[۱۵] ملا علی اکبر اصفهانی[۱۶] هم اجازه روایت داشت. مولانا بروجردی،[۱۷]، بحرالعلوم را هم از استادان او دانسته که بر اساس برخی منابع، نادرست است.[۱۸]
شاگردان
جاپلقی پس از تبحر یافتن در حدیث و رجال و فقه، به تدریس پرداخت. در کربلا کرسی تدریس داشت. شاگردان متعددی تربیت کرد. سیدحسین بروجردی صاحب نخبة المقال و محمدحسن آشتیانی طهرانی صاحب کتاب بحر الفوائد و محمود بن جعفر میثمی مولف لوامع الأحکام از شاگردان مکتب چابلقی در کربلا هستند.
مدتی بعد به خواست پدرش به بروجرد بازگشت و به تدریس و افتاء پرداخت. او در بروجرد شاگردان بسیاری داشته، تا آنجا که گفتهاند بیش از صد تن از آنان به درجه اجتهاد رسیدهاند. دو فرزند او (علیاکبر و علیاصغر)، میرزا عبدالمحمد کرمانشاهی و حسین علی تویسرکانی، از شاگردان او بودهاند.[۱۹] برخی از آنان، از جمله فرزندانش و شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به شیخ العراقین، از او اجازه روایت گرفتند[۲۰]
آثار
آثار مهم جاپلقی عبارتند از:
- الاصول الکربلائیة در اصول فقه که تقریرات درس استادش شریف العلماست و پس از جاپلقی، فرزندش علی اکبر با افزودن مباحث لغوی، آن را القواعد الشریفیة فی القواعد الاصولیة نامید و در ۱۲۸۰ق در تهران چاپ شد.[۲۱]
- شرح بخش تجارتِ الروضة البَهیة اثر شهید ثانی
- حاشیهای فارسی بر مناسک حج اثر سید محمد باقر شفتی
- حاشیه بر ریاض المسائل
- مرشد العوام: رسالهای در نماز به فارسی
- مناهج الاحکام فی مسائل الحلال والحرام در عبادات
- الرسالة الرضاعیة[۲۲]
- الروضةُ البَهیة فی الطُرُقِ الشفیعیة (یا فی الاجازة الشفیعیة) مشتمل بر شرح حال برخی علما که در واقع اجازه او به دو فرزندش است و به سبک لؤلؤة البحرین محدّثِ بَحرانی تألیف شده است. این کتاب در ۱۲۸۰ق در تهران چاپ شد[۲۳] و برخی[۲۴] آن را همان لؤلؤة البحرین دانستهاند که مطالب اندکی به آن افزوده شده است.
- الرسالة الصومیه؛ فرزندش ملا سید علی اکبر بر آن حاشیه نگاشت.[۲۵]
جایگاه علمی
مرعشی نجفی او را از دانشمندان بیهمتا دانسته شیخ آل عصفور بحرانی و آقا بزرگ تهرانی٬ علامه خطابش کردهاند.[۲۶] محسن امین نیز او را عالم عامل جلیل گفته است.[۲۷]
پانویس
- ↑ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج ۷، ص ۲۳-۳۸؛ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال، ج ۱، مقدمه مرعشی نجفی، ص ۸ ۹.
- ↑ موسوى شفتى، غرقاب، ص۱۴۸.
- ↑ امین،أعيان الشيعه، ج۴، ص۵۵۸
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، قسم ۲، ص ۶۲۵ و ۶۲۶؛ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال، ج ۱، همان مقدمه، ص ۱۳.
- ↑ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال، ج ۱، همان مقدمه، ص ۱۲ و ۱۳.
- ↑ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال، ج ۱، ص ۵۱، همان مقدمه، ص ۱۴-۱۶.
- ↑ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص ۴۲۳؛ فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج ۶، ص ۱۳۶.
- ↑ موسوی اصفهانی، احسن الودیعة، ج ۱، ص ۴۱.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۳۴۹؛ حبیبآبادی، مکارم الآثار، ج ۷، ص ۲۴۸۳.
- ↑ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجل، ۱۴۱۰ق، ج ۱،مقدمه، ص ۱۷-۱۸؛ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص ۴۳۳.
- ↑ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال،۱۴۱۰ق، ج ۱، همان مقدمه، ص ۱۶-۱۹؛ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص ۴۲۳.
- ↑ قمی، فوائد الرضویه، ج ۲، ص۵۴۱؛ کشمیری، تکملة نجوم السماء، ج ۱، ص۱۹۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج ۲، ص۲۱۱؛ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال، ج ۱، همان مقدمه، ص۹۱۰؛ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص۴۰۴-۴۱۰.
- ↑ کشمیری، تکملة نجوم السماء، ج ۱، ص۱۹۵؛ موسوی اصفهانی، احسن الودیعة، ج ۱، ص۴۲؛ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص۴۰۵ و ۴۱۰.
- ↑ کشمیری، تکملة نجوم السماء، ج ۱، ص۱۹۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، قسم ۲، ص۶۲۵؛ جاپلقی بروجردی، طرائف المقال، ج ۱، همان مقدمه، ص۱۱ و ۱۲.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج ۷، ص۳۴۹.
- ↑ موسوعه طبقات الفقهاء، ج۱۲، ص۱۶۸
- ↑ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص۲۱۶، ۴۱۰.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج ۹، ص۱۸۹.
- ↑ رجوع کنید به جاپلقی بروجردی، طرائف المقال، ج ۱، همان مقدمه، ص۱۲-۱۳؛ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص۴۱۵-۴۲۲؛ برای دیگر شاگردان جاپلقی رجوع کنید به موسوی اصفهانی، احسن الودیعة، ج ۱، ص۴۳-۵۰.
- ↑ رجوع کنید به قمی، فوائدالرضویه، ج ۲، ص۵۴۱؛ امین، اعیان الشیعه، ج ۹، ص۳۶۵.
- ↑ اعتماد السلطنه، المآثر و الآثار، ج ۱، ص ۲۰۱؛ امین، اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۳۶۵؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة،۱۴۰۳ق٬ ج ۲، ص ۲۱۱؛ مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج ۲، ص ۴۲۴.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعة،۱۴۰۳ق٬ ج ۱۱، ص ۱۹۱ و ۲۰۶، ج ۲۰، ص ۳۰۷، ج ۲۲، ص ۳۴۱؛ موسوی اصفهانی، احسن الودیعة، ج ۱، ص ۴۱ و ۴۲.
- ↑ قمی، فوائد الرضویه، ج ۲، ص ۵۴۱؛ کشمیری، تکملة نجوم السماء، ج ۱، ص ۱۹۶؛ آقابزرگ طهرانی، ج ۱۰، ص ۱۱۹؛ موسوی اصفهانی، احسن الودیعة، ج ۱، ص ۴۱.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج ۷، ص ۲۳۳۹.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعة،۱۴۰۳ق٬ ج۱۱، ص۲۰۶
- ↑ آقا بزرگ تهرانی٬ طبقات أعلام الشیعه، ۱۴۳۰ق٬ ج۱۰، ص۷ ؛ بحرانی، الحدائق الناضره، المقدمه، ۱۴۰۵ق٬ ص۱۷
- ↑ أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق٬ ج۹، ص۳۶۵
یادداشت
منابع
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن٬ الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
- همو، طبقات اعلام الشیعة، الکرام البررة، مشهد ۱۴۰۴.
- همو، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، چاپ احمد منزوی، تهران ۱۳۳۷ ش.
- محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الا´ثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
- بحرانى، آل عصفور، يوسف بن احمد بن ابراهيم، الحدائق الناضره في أحكام العتره الطاهره، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، چ اول، ۱۴۰۵ق
- امين، محسن، أعيان الشيعه، بيروت، دار التعارف للمطبوعات، چ۱، ۱۴۰۳ق.
- سبحانى تبريزى، جعفر ، موسوعه طبقات الفقهاء، مؤسسه امام صادق عليه السلام، قم ،چ اول.
- موسوى شفتى، محمدمهدى بن محمدعلى، غرقاب، اصفهان، كانون پژوهش، چ۱، ۱۴۳۰ق.
- جاپلقی بروجردی، علی اصغر بن محمدشفیع٬ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۴۱۰.
- محمدعلی حبیب آبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۷، اصفهان ۱۳۷۴ ش.
- فهرست کتابخانة آستان قدس رضوی، ج۶، مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۴۴ ش.
- عباس قمی، فوائدالرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران [۱۳۲۷ش].
- محمدمهدی بن محمدعلی کشمیری، تکملة نجوم السماء، قم [۱۳۹۷].
- محمدمهدی موسوی اصفهانی، احسن الودیعة، او، تتمیم روضات الجنات، بغداد [۱۳۴۸].
- غلامرضا مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، تهران: صدر، [بیتا.].
- آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن، طبقات أعلام الشيعه، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چ۱، ۱۴۳۰ق.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامۀ جهان اسلام