پرش به محتوا

علت غایی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ مارس ۲۰۲۳
(م،)
خط ۲۱: خط ۲۱:
ارسطو از فیلسوفان یونان باستان (درگذشت ۳۲۲ سال پیش از میلاد)، علت غایی را سرآمد و مقدم بر همه علت‌ها می‌دانست. با پیروی از او، مکتب مَدْرَسی مسیحیت در قرون وسطا نیز پدیده‌های مادی را به کمک قصد و [[اراده الهی|اراده خدا]] تبیین می‌کرد و به جای پرسش از چگونگی، از چرایی‌ها و علت غایی سخن می‌گفت.<ref>برت، مبادی مابعدالطبیعه علوم نوین، ۱۳۶۹ش، ص۹۰.</ref><br>
ارسطو از فیلسوفان یونان باستان (درگذشت ۳۲۲ سال پیش از میلاد)، علت غایی را سرآمد و مقدم بر همه علت‌ها می‌دانست. با پیروی از او، مکتب مَدْرَسی مسیحیت در قرون وسطا نیز پدیده‌های مادی را به کمک قصد و [[اراده الهی|اراده خدا]] تبیین می‌کرد و به جای پرسش از چگونگی، از چرایی‌ها و علت غایی سخن می‌گفت.<ref>برت، مبادی مابعدالطبیعه علوم نوین، ۱۳۶۹ش، ص۹۰.</ref><br>
فیلسوفان مسلمان -همچون [[ابن سینا|ابن‌سینا]] و [[ملاصدرا|صدرالمتالهین]]- نیز متاثر از ارسطو، بحث از علت غایی را برترین جزء [[حکمت]] می‌دانستند.<ref>ابن‌سینا، الشفاء(الهیات)، ۱۴۰۴ق، ص۳۰۰؛ صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۲، ص۲۷۰.</ref><br>
فیلسوفان مسلمان -همچون [[ابن سینا|ابن‌سینا]] و [[ملاصدرا|صدرالمتالهین]]- نیز متاثر از ارسطو، بحث از علت غایی را برترین جزء [[حکمت]] می‌دانستند.<ref>ابن‌سینا، الشفاء(الهیات)، ۱۴۰۴ق، ص۳۰۰؛ صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۲، ص۲۷۰.</ref><br>
با آغاز رُنسانس (قرن ۱۴-۱۶ میلادی اروپا) و پیشرفت علوم تجربی و تمرکز بر [[علت فاعلی]] و علت صوری به جای علت غایی، تصویر ارسطویی از جهان بی‌فایده تلقی شد و به صورت ضمنی، علت غایی، مورد انکار قرار گرفت.<ref>طاهر رحیمی، «خاستگاه اختلافات مبنایی درباره علت غایی»، ص۹۱-۹۲.</ref>
با آغاز رُنسانس (قرن ۱۴-۱۶ میلادی اروپا) {{یادداشت| (به فرانسوی: Renaissance جنبش فرهنگیِ مهمی که آغازگر دورانی از انقلاب علمی و اصلاحات مذهبی و پیشرفت هنری در اروپا شد.}}
و پیشرفت علوم تجربی و تمرکز بر [[علت فاعلی]] و علت صوری به جای علت غایی، تصویر ارسطویی از جهان بی‌فایده تلقی شد و به صورت ضمنی، علت غایی، مورد انکار قرار گرفت.<ref>طاهر رحیمی، «خاستگاه اختلافات مبنایی درباره علت غایی»، ص۹۱-۹۲.</ref>
 
==علت غاییِ افعال طبیعی==
==علت غاییِ افعال طبیعی==
از نظر مشهور فیلسوفان، هر فعلیت و معلولی، علت غایی دارد، چرا که خروج شیء از قوه به فعلیت، تنها در صورتی رخ می‌دهد که فاعل، از میان فعلیت‌های ممکن، به یک فعلیت خاص، میل داشته باشد و آن را ترجیح دهد؛ وگرنه، اولا ترجیح بلا مرجح(برگزیدن یکی از دو امر مساوی بر دیگری بدون دلیل) می‌شود که محال است<ref>صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۷؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۷۱.</ref> و ثانیا آثار و افعال طبیعی اشیاء، غیرقابل پیش‌بینی و نامشخص می‌شود و از هر علتی، هر معلولی رخ می‌دهد.<ref>مصباح یزدی، «بحثی پیرامون علت غایی»، ص۱۳.</ref> از این نظر، میان غایت و علت غایی تساوی است؛ یعنی هر موردی که غایت دارد، علت غایی نیز دارد و هر موردی که علت غایی دارد، غایت نیز دارد.<ref>طباطبائی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، موسسه النشر الاسلامی، ص۱۸۱؛ صدرالدین شیرازی، الحکمة  
از نظر مشهور فیلسوفان، هر فعلیت و معلولی، علت غایی دارد، چرا که خروج شیء از قوه به فعلیت، تنها در صورتی رخ می‌دهد که فاعل، از میان فعلیت‌های ممکن، به یک فعلیت خاص، میل داشته باشد و آن را ترجیح دهد؛ وگرنه، اولا ترجیح بلا مرجح(برگزیدن یکی از دو امر مساوی بر دیگری بدون دلیل) می‌شود که محال است<ref>صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۷؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۷۱.</ref> و ثانیا آثار و افعال طبیعی اشیاء، غیرقابل پیش‌بینی و نامشخص می‌شود و از هر علتی، هر معلولی رخ می‌دهد.<ref>مصباح یزدی، «بحثی پیرامون علت غایی»، ص۱۳.</ref> از این نظر، میان غایت و علت غایی تساوی است؛ یعنی هر موردی که غایت دارد، علت غایی نیز دارد و هر موردی که علت غایی دارد، غایت نیز دارد.<ref>طباطبائی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، موسسه النشر الاسلامی، ص۱۸۱؛ صدرالدین شیرازی، الحکمة  
۱۷٬۴۴۳

ویرایش