عرش: تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز ←منابع |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
* جمعی از محققان، «آیات عرش و کرسی»، در فرهنگنامه علوم قرآنی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۹۴ش. | * جمعی از محققان، «آیات عرش و کرسی»، در فرهنگنامه علوم قرآنی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۹۴ش. | ||
* خرمشاهی، بهاءالدین، «عرش» در دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، نشر دوستانـناهید، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | * خرمشاهی، بهاءالدین، «عرش» در دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، نشر دوستانـناهید، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
* دهخدا، علیاکبر، | * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، مؤسسه لغتنامه دهخدا، ۱۳۴۱ش. | ||
* رستمی، محمدزمان و طاهره آلبویه، سیری در اسرار فرشتگان با رویکردی قرآنی و عرفانی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،۱۳۹۳ش. | * رستمی، محمدزمان و طاهره آلبویه، سیری در اسرار فرشتگان با رویکردی قرآنی و عرفانی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،۱۳۹۳ش. | ||
* صدوق، محمد بن علی، معانیالاخبار، ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ش. | * صدوق، محمد بن علی، معانیالاخبار، ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ش. |
نسخهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۵
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ توسط کاربر:P.motahari برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
عَرش یا جایگاه الهی، مفهومی قرآنی است که بنابر اعتقاد شیعه مقصود از آن، علم، تدبیر یا حاکمیت الهی است. ظاهرگرایان عرش را مکان نشستن خداوند میدانند. اشاعره معتقدند باید به عرش ایمان داشت اما درباره معنای آن سکوت کرد. عرش در ادیان دیگر به معنای آسمان و تخت الهی آمده است.
مفهومشناسی و کاربرد قرآنی
عرش در لغت بهمعنای «تخت پادشاه» یا «چیزی که دارای سقف باشد» است.[۱] واژهٔ عرش ۲۱ بار در قرآن به خدا نسبت داده شده است.[۲] آیهٔ ۱۲۹ سورهٔ توبه به عظمت عرش الهی اشاره میکند.[۳] در چند آیه، اِستوای خدا بر عرش مطرح شده است.[۴] در آیاتی دیگر، از فرشتگانی یاد شده که اطراف عرش، مشغول تسبیحگفتناند[۵] یا حاملان عرش هستند.[۶] در آیهٔ ۷ سورهٔ هود نیز آمده است که عرش الهی بر روی آب قرار دارد.[۷]
ویژگیهای عرش در روایات
روایات گوناگونی دربارهٔ عرش وجود دارد؛ از جمله اینکه فرشتگان مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در عرش وجود دارد[۸] یا اینکه جملهٔ «لا اله الّا اللّه، مُحَمَّدٌ رَسولاللّه، علیٌ امیرالمؤمنین»[۹] بر روی عرش نوشته شده است.[۱۰] در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است در سفر معراج، هنگامی که به عرش نگاه کردم، مشاهده کردم همه معصومان در طرف راست عرش قرار دارند.[۱۱] در بعضی از روایات نیز وارد شده که عرش، علم بیپایان پروردگار است.[۱۲]
از دیدگاه روایات، عرش بسیار باعظمت است و تمام موجودات در مقابل عرش، مانند حلقهای در بیابانی پهناورند.[۱۳] همچنین فاصلهٔ بین هریک از ستونهای عرش، بهاندازهای است که هزار سال طول میکشد تا پرندهٔ تیزپروازی بتواند از ستونی به ستون دیگر آن برود.[۱۴] عرش از کرسی بزرگتر است.[۱۵] خداوند عرش را از نور خلق کرده است و هیچکدام از مخلوقات نمیتوانند به آن نگاه کنند.[۱۶]
دیدگاههای مختلف درباره عرش
آیات مربوط به عرش و کرسی، از متشابهات قرآنی هستند و عالمان مسلمان دیدگاههای متفاوت و فراوانی دربارهٔ آنها دارند.[۱۷] برخی از آنها بهشرح زیر است:
نامعلوم بودن معنای عرش
از دید برخی از گروههای اهلسنت، مانند اشاعره و اهلحدیث، به مفاهیمی مانند عرش و کرسی تنها باید ایمان آورد و از تفکر دربارهٔ آنها پرهیز کرد.[۱۸] اینان میگویند بهگفتهٔ قرآن، خداوند بر عرش قرار دارد؛ ولی چگونگی آن برای ما مشخص نیست.[۱۹] برای مثال، مالک بن اَنَس دربارهٔ معنای نشستن خداوند بر عرش میگوید: «معنای نشستن مشخص است؛ اما چگونگی آن قابلفهم نیست و سؤالپرسیدن دربارهٔ آن بدعت و ایمانآوردن به آن واجب است.»[۲۰]
مادی و مکانی بودن عرش
ظاهرگرایان و حشویه از «عرش» معنای ظاهریاش را فهمیده و آن را همان تخت مادی دانستهاند. آنها معتقدند خداوند تختی بزرگ دارد که بر آن مینشیند و جهان را اداره میکند.[۲۱] همچنین میگویند عرش بهاندازه چهار انگشت از چهار طرف گسترده است و در زير خداوند، صدايى مانند رحل آهن مىدهد.[۲۲]
عدهای از فلاسفه مسلمان، ازجمله ملا هادی سبزواری، نیز با استناد به «هیئت بطلمیوسی»، عرش الهی را «فلکالافلاک» میدانستند که همان فلک نُهم در نظام فلسفی یونان بوده است.[۲۳] برخی از جسمگرایان معتقدند عرش و کرسی دو جسم وسیع و بزرگ کیهانیاند.[۲۴] کسانی نیز گفتهاند عرش و کرسی همان سیارههای زُحَل و مشتری هستند.[۲۵]
تمثیلی بودن معنای عرش
معتزله و گروهی از مفسران شیعه معتقدند چیزی به نام عرش در خارج وجود ندارد و عرش الهی کنایه از امور دیگری است.[۲۶] اما در اینکه کنایه از چیست، دیدگاههای متفاوتی هست: عدهای میگویند کرسی کنایه از دنیای مادی و عرش کنایه از جهان مافوق ماده است.[۲۷] شیخ صدوق عرش را به علم بیپایان پرودگار تفسیر کرده است.[۲۸] برخی دیگر نیز آن را کنایه از فرمانروایی، حاکمیت و مالکیت خداوند میدانند.[۲۹]
علامه طباطبایی معتقد است عرش مرحله تکامل یافتهای از عوالم وجود و مرکز فرماندهی جهان و محل صدور دستورات الهی است و نشستن خداوند بر عرش نیز کنایه از تدبیر جهان و علم او به تمام امور است.[۳۰]
عرش در ادیان دیگر
عرش الهی در ادیان دیگر نیز مطرح شده است. مثلاً در کتاب مقدس آمده است به آسمان قسم نخورید؛ زیرا آسمان همان عرش خداست.[۳۱] همچنین از آن به تختی یاد شده که چرخهایی دارد و خداوند بر آن نشسته[۳۲] و عرش و چرخهای آن از آتش ملتهباند.[۳۳] در جای دیگری از این کتاب، از فرشتگانی یاد شده که بر سریر (عرش) الهی نشستهاند.[۳۴] همینطور بیان شده است ملائکهٔ سَرّافین در اطراف تخت پروردگار، به تسبیح او مشغولاند.[۳۵]
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- احمدی، جمال و دیگران، «اندیشه کلامی سنایی درباره عرش»، در نشریه دانشکده باهنر کرمان، شماره ۲۲، زمستان ۱۳۸۶ش.
- بیات مختاری، مهدی، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، در مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا، شماره ۲، ۱۳۹۰ش.
- جعفری، یعقوب، «معارف قرآنی دیدگاهها درباره عرش خدا» در مجله درسهایی از مکتب اسلام، مرداد ۱۳۹۱، شماره ۶۱۵.
- جمعی از محققان، «آیات عرش و کرسی»، در فرهنگنامه علوم قرآنی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
- خرمشاهی، بهاءالدین، «عرش» در دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، نشر دوستانـناهید، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، مؤسسه لغتنامه دهخدا، ۱۳۴۱ش.
- رستمی، محمدزمان و طاهره آلبویه، سیری در اسرار فرشتگان با رویکردی قرآنی و عرفانی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،۱۳۹۳ش.
- صدوق، محمد بن علی، معانیالاخبار، ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۹ش.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ج۱۰، ذیل واژه «عرش».
- ↑ جمعی از محققان، «آیات عرش و کرسی»، ص۹۱.
- ↑ «هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ؛ او پروردگار عرش بزرگ است.»
- ↑ سوره اعراف، آیه ۵۴؛ سوره طه، آیه ۵؛ سوره یونس، آیه ۳.
- ↑ سوره زمر، آیه ۵۷.
- ↑ سوره حاقه، آیه ۱۷.
- ↑ «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ؛ عرش او بر آب قرار دارد.»
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۷۰.
- ↑ «خدایی جز خدای یگانه نیست. محمد (ع) فرستاده خداست و علی (ع) امیر مومنان است.»
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۷، ص۱.
- ↑ مجلس، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۲۱۷.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۸.
- ↑ رستمی و آلبویه، سیری در اسرار فرشتگان، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۸.
- ↑ رستمی و آلبویه، ۱۳۹۳ش، سیری در اسرار فرشتگان، ص۱۹۸.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۹.
- ↑ جعفری، «معارف قرآنی دیدگاهها در باره عرش خدا»، ص۴۱.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۷۱.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۳.
- ↑ خرمشاهی، «عرش»، ص۱۴۴۶.
- ↑ احمدی و دیگران، «اندیشه کلامی سنایی درباره عرش»، ص۷.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۸.
- ↑ موسوی مبلغ، «ظاهر نگری در آیات صفات»، ص۸.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۹.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۷۱.
- ↑ بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۹-۷۰.
- ↑ جمعی از محققان، «آیات عرش و کرسی»، ص۹۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۶۹ش، ج ۲۰، ص۳۸.
- ↑ صدوق، معانیالاخبار، ۱۳۷۷ش، ص۶۷.
- ↑ معرفت، التمهید فی علوم القرآن،۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۲۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۹۸.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب متی، باب ۵، آیه ۳۵.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب حزقیال، باب ۱، آیه ۲۶.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب دانیال، باب۷، آیه ۹.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب اول پادشاهان، باب۲۲، آیه ۱۹.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب اشعیای نبى، باب۶، آیه۳.