احتضار: تفاوت میان نسخهها
جز ←منابع |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز ←آداب احتضار |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
* '''واجبات''' : بر همگان [[واجب کفایی]] است مسلمانی را که در حال جان دادن است؛ به گونهای که کف پاهایش به سمت [[قبله]] باشد، بخوابانند.<ref>عروه الوثقی، ج۱، ص۲۸۲.</ref> | * '''واجبات''' : بر همگان [[واجب کفایی]] است مسلمانی را که در حال جان دادن است؛ به گونهای که کف پاهایش به سمت [[قبله]] باشد، بخوابانند.<ref>عروه الوثقی، ج۱، ص۲۸۲.</ref> | ||
* '''مستحبات''': مستحب است برای فردی که در آستانه جان دادن است [[شهادتین]] و اقرار به [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه(ع)]] را تلقین کنند یعنی برای او بگویند تا او تکرار کند. اگر جان دادن محتضر سخت است، مستحب است او را به جایی که [[نماز]] میگزارده انتقال دهند. همین طور تلاوت قرآن، به ویژه سورههای «[[یس]]»، «[[صافّات]]» و «[[احزاب]]» بر بالین محتضر مستحب است. خواندن [[دعای عدیله]] نیز از دیگر مستحبات حالت احتضار است. همچنین تلقین دعاهای: «اللهم اغفر لی الکثیر من معاصیک، واقبل منی الیسیر من طاعتک» و «یا من یقبل الیسیر ویعفو عن الکثیر، اقبل منی الیسیر واعف عنی الکثیر، إنک أنت العفو الغفور» نیز مستحب است.<ref>جواهر الکلام، ج۴، ۱۸ ۱۷.</ref> | * '''مستحبات''': مستحب است برای فردی که در آستانه جان دادن است [[شهادتین]] و اقرار به [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه(ع)]] را تلقین کنند یعنی برای او بگویند تا او تکرار کند. اگر جان دادن محتضر سخت است، مستحب است او را به جایی که [[نماز]] میگزارده انتقال دهند. همین طور تلاوت قرآن، به ویژه سورههای «[[سوره یس|یس]]»، «[[سوره صافات|صافّات]]» و «[[سوره احزاب|احزاب]]» بر بالین محتضر مستحب است. خواندن [[دعای عدیله]] نیز از دیگر مستحبات حالت احتضار است. همچنین تلقین دعاهای: «اللهم اغفر لی الکثیر من معاصیک، واقبل منی الیسیر من طاعتک» و «یا من یقبل الیسیر ویعفو عن الکثیر، اقبل منی الیسیر واعف عنی الکثیر، إنک أنت العفو الغفور» نیز مستحب است.<ref>جواهر الکلام، ج۴، ۱۸ ۱۷.</ref> | ||
*'''مکروهات''': در مقابل، حضور [[جنابت|جُنُب]] و [[حائض]] نزد محتضر، تنها گذاشتن زنها نزد وی، نهادن شیء آهنی بر شکمش، گریه کردن و سخن گفتن زیاد نزد او [[مکروه]] است.<ref>عروه الوثقی، ج۱، ص ۲۸۵ ۲۸۴.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۷
الگو:مرگ تا قیامت اِحتضار اصطلاحی به معنای حاضر شدن مرگ است. به شخصی که در آستانه مرگ و خروج روح از بدن قرار گرفته، «مُحتَضر» میگویند. در این حال، به لحاظ فقهی وظایفی بر عهده کسانی است که در کنار محتضر هستند.
تعریف
احتضار مصدر باب افتعال از ماده حضر و به معنای حضور داشتن است و در اصطلاح، به معنای حضور مرگ و زمان خروج روح از بدن است.[۱] به شخصی که در آستانه مرگ و خروج روح از بدن قرار گرفته، «مُحتَضر» میگویند. منظور از احتضار حضور اسباب مرگ است از جمله مشاهده ملائکه قبض روح و ناامید شدن فرد از زندگی.[۲]
در قرآن
در سوره نساء واقعه احتضار با عبارت حاضر شدن مرگ یاد شده و بیان داشته که از گناهکار محتضر توبه پذیرفته نمیشود.[۳] در سوره انعام از افتادن ظالمان به شدت مرگ سخن گفته در حالی که ملائکه با آنان سخن میگویند[۴] در سوره واقعه به منکران قرآن هنگام رسیدن جان به گلو را یاداوری میکند و از آن میخواهد که اگر میتوانند محتضر را به زندگی برگردانند[۵].
در روایات
طبق روایات پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) بر بالین محتضر میآیند و به مومنین بشارت بهشت و به کافران خبر از غضب خدا میدهند. به مومن اختیار برگشت به دنیا داده میشود ولی او با دیدن جایگاهش در بهشت با اختیار خود آخرت را انتخاب میکند. برخی از مومنین پس از دیدن جایگاهشان در بهشت میخواهند به دنیا بازگردند تا به اطرافیانشان اطلاع دهند اما به آنان اجازه داده نمیشود.[۶]
آداب احتضار
احتضار دارای احکام واجب، مستحب و مکروه است که به مجموع آن آداب احتضار نیز گفته شده است.
- واجبات : بر همگان واجب کفایی است مسلمانی را که در حال جان دادن است؛ به گونهای که کف پاهایش به سمت قبله باشد، بخوابانند.[۷]
- مستحبات: مستحب است برای فردی که در آستانه جان دادن است شهادتین و اقرار به پیامبر(ص) و ائمه(ع) را تلقین کنند یعنی برای او بگویند تا او تکرار کند. اگر جان دادن محتضر سخت است، مستحب است او را به جایی که نماز میگزارده انتقال دهند. همین طور تلاوت قرآن، به ویژه سورههای «یس»، «صافّات» و «احزاب» بر بالین محتضر مستحب است. خواندن دعای عدیله نیز از دیگر مستحبات حالت احتضار است. همچنین تلقین دعاهای: «اللهم اغفر لی الکثیر من معاصیک، واقبل منی الیسیر من طاعتک» و «یا من یقبل الیسیر ویعفو عن الکثیر، اقبل منی الیسیر واعف عنی الکثیر، إنک أنت العفو الغفور» نیز مستحب است.[۸]
- مکروهات: در مقابل، حضور جُنُب و حائض نزد محتضر، تنها گذاشتن زنها نزد وی، نهادن شیء آهنی بر شکمش، گریه کردن و سخن گفتن زیاد نزد او مکروه است.[۹]
پانویس
منابع
- دهخدا، لغت نامه.
- نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام،دار احیاءالثراث العربی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
- یزدی، محمد کاظم بن عبد العظیم، العروه الوثقی،دار المورخ العربی، بیروت.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دارالمعرفه، بیروت، بی تا.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷.