بغداد
مقالات ویکیشیعه با رویکرد «ارتباط با مکتب اهلبیت» نوشته میشوند. برای آگاهی از دیگر ابعاد موضوع، منابع دیگر را جویا شوید. |
اطلاعات کلی | |
---|---|
کشور | عراق |
زبان | عربی |
مذهب | تشیع، اهل سنت |
اطلاعات تاریخی | |
سال تأسیس | در سال ۱۴۲ق توسط منصور عباسى |
پیشینه تشیع | از ابتدای تاسیس |
مکانهای تاریخی | محله کرخ |
اماکن | |
زیارتگاه | مرقد نواب اربعه و محمد بن یعقوب کلینی |
حوزه علمیه | حوزه علمیه بغداد، |
مساجد | مسجد براثا |
بغداد پایتخت کنونی عراق. این شهر را منصور عباسی در سال ۱۴۲ق بنا کرد و به مدت پنج قرن پایتخت خلافت عباسی بود. حمایتهای آل بویه، حضور ائمه، بزرگان شیعه، نواب اربعه و مراقد آنها، وجود خاندانهای شیعه و نقابت علویان از عوامل گسترش شیعه در بغداد است.
در عصر آل بویه و در حوزه علمیه بغداد دانشمندانی مانند ابن قولویه، شیخ مفید، شریف رضی، شریف مرتضی و شیخ طوسی حضور داشتند و به تربیت شاگردان میپرداختند. پیش از این مرکز اصلی تجمع شیعیان محله کرخ بود. اما امروزه بیشتر در شهرک صدر ساکن هستند.
پیشینه
بغداد پایتخت خلافت عباسی و مهمترین شهر کنونی عراق است و به دلیل عبور رود دجله از میان آن، سرزمین حاصلخیزی است. این رودخانه، بغداد را به لحاظ موقعیت جغرافیایی به دو بخش کرخ و رصافه [یادداشت ۱]تقسیم میکند. [۲] این شهر از بناهای منصور عباسی است که در سال ۱۴۵ق تاسیس گردید[۳] و به بزرگترین و آبادترین شهرهای عراق تبدیل شد. شش سال طول کشید تا بغداد احداث شد. سپس منصور در ۱۴۶ق از هاشمیه به بغداد آمد و در قصر خود مستقر شد. این شهر در دوران هادی و مهدی عباسی تکمیل شد و گسترش زیاد یافت. بغداد پنج قرن پایتخت خلافت عباسی بود. [۴] به هنگام خلافت مهدی، قسمت شرقی بغداد محل استقرار لشکریان خلیفه شد و آبادانی فراوان یافت. مدرسه نظامیه معروف بغداد و نیز مدرسه مستنصریه در قسمت شرقی قرار داشت. در این قسمت در قرن هشتم سه مسجد جامع به نامهای جامع خلیفه، جامع السلطان و جامع الرُّصافه وجود داشت که هم چنان موجودند. پیرامون شهر دیواری کشیده شد که دروازههای آن به نامهای عجم، معظم، سلطانی و سلمان معروف بود. شهر بغداد تا پایان خلافت عباسی از رونق فراوانی برخوردار بود. پس از هجوم هولاکو و برانداختن خلافت عباسی، این شهر اعتبار خود را از دست داد.[۵]
تاریخچه حضور شیعیان در بغداد
پس از آنکه بغداد به صورت شهر درآمد در برخی محلهها مثل محله کرخ، فقط شیعیان زندگی میکردند. در قرن چهارم هجری آل بویه در ایران به حکومت رسید و توانستند بر بغداد، مرکز خلافت عباسیان، تسلط یابند. در این زمان تدریس فقه جعفری، علم کلام، علوم اهلبیت(ع) و علوم اسلامی در بغداد تمرکز یافت و بزرگان علمای شیعه ظهور کردند. آل بویه در بغداد در روز عید غدیر طی مراسمی اظهار شادی و سرور مینمودند و در ماه محرم عزاداری میکردند.
در سال ۴۴۸ق به خاطر فتنه و آشوبی که میان شیعه و اهل سنت در بغداد رخ داد، شیخ طوسی حوزه علمیه را از بغداد به نجف منتقل کرد.
به خاطر اینکه حکومت در دست بنیعباس بود، حاکمان بعد از آل بویه در تعامل با تشیع همواره در حالت نوسان بود و آنان در حال جنگ و ستیز با تشیع بودند؛ به استثنای دوره الناصرلدین الله که تشیع آرامشی به خود دید.
تشیع در بغداد پس از انقراض حکومت بنی عباس از نظر قدرت و شمار رو به قوت نهاد زیرا پس از عباسیان تا دوران حکومت عثمانیها دولتی که با تشیع درگیر شود روی کار نیامد. حکومت جلائریها (ایلخانان) که پس از مغولها حکومت عراق را به دست گرفتند حکومتی شیعی بودند و خدمات زیاد برای شیعیان انجام دادند.
پس از آنکه چند بار عراق میان صفویان و عثمانیها دست به دست شد در نهایت به دست عثمانیها افتاد و آنان سیاست تضییق و فشار بر شیعه را در عراق ادامه دادند. عثمانیها شیعیان را در طول سالیان از شمال عراق ریشه کن کردند و یا ریشههای آن را تا حد بسیار زیادی، سست کردند.
عثمانیها، با شیعه ستیز میکردند اما به مراقد اهلبیت(ع) احترام میگذاشتند؛ لذا بازسازیهایی از سوی آنها در مورد عتبات عالیات انجام میگرفت و به زیارت عتبات میرفتند.
پس از سقوط امپراتوری عثمانی و پس از اینکه فرمانروایی عراق به شرفاء مکه منتقل شد رجالی از شیعه در اداره عراق سهیم گشتند و به تدریج اختناق ضد تشیع بود برطرف گردید.[۶]
انگلستان پس از اشغال عراق، شیعیان را از مناصب دولتی دور ساخت و شیعیان در ساختار سیاسی عراق جایگاهی نداشتند. چون در کادر اداری دولت، کارمندان تحصیل کرده سنی قرار داشتند و عامل دیگر تکاپوی سیاسی روحانیون شیعه و نفوذ آنها در بین شیعیان بود و رهبران شیعه موضع نبرد با استعمار را داشتند. به خاطر استقلال روحانیت شیعه و نفوذ آنان بر جامعه شیعی، بریتانیا از سنیها که دردسر کمتری داشتند و کنترل آنها راحت بود، حمایت کردند.[۷]
شیعیان در دوران پادشاهی عراق به حکومت بیاعتماد بودند و از مناصب دولتی امتناع میورزیدند و آن را خدمتی برای دولت نامشروع میدانستند به همین خاطر شیعیان از رسیدن به جایگاهها و پایگاه قدرت محروم شدند. شیعیان در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در دوران کوتاه رژیم عبدالکریم قاسم با توجه به باز گذاشتن فعالیتهای مذهبی شیعیان امتیاز سیاسی به دست آوردند اما پس از ۱۹۶۹م حکومت بعث فشارهای شدیدی را بر شیعیان تحمیل کرد.[۸]
پس از سقوط صدام حسین و بعد از تصویب قانون اساسی در این کشور، شیعیان به بازیگر اصلی در صحنه عراق تبدیل شدند.[۹] سرشماریهای سال ۲۰۰۵م برای انتخابات پارلمانی عراق نشان داد که بخش اعظمی از جمعیت بغداد را شیعیان تشکیل میدهند.[۱۰]
عوامل گسترش تشیع در بغداد
حضور ائمه و بزرگان شیعه
سابقه حضور شیعیان در بغداد به پیش از بنای آن باز میگردد. فتوحات مسلمانان در عراق و انتخاب کوفه از سوی حضرت علی(ع) به عنوان مرکز خلافت، شیعیان را به آن سو کشاند. نزدیکی کوفه با بغداد موجب گرایش مردم این منطقه به تشیع شد و عراق مرکز تجمع شیعیان گردید. این مسئله با حضور امامان شیعه در بغداد تشدید شد. حضور امامان معصوم گرچه از روی اختیار نبود اما دلیلی بود تا پیروانِ آنان را به این منطقه نزدیک کند. به خصوص وقتی مرقد امام هفتم و امام نهم در بغداد واقع شد، این شهر مرکز تجمع و استقرار شیعیان گردید.
به تدریج بغداد مرکز علمایی چون شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی شد. این علما با تربیت شاگردان نقش بسیار در جذب شیعیان به بغداد و گسترش تشیع برعهده داشتند.[۱۱]
نواب اربعه
نواب اربعه در دوران غیبت صغرا، پل ارتباطی میان شیعیان و امام زمان(عج) بودند و مراقد آنان در بغداد قرار دارد. عثمان بن سعید اولین نائب امام زمان محله کرخ بغداد را برای اقامت برگزید و حضور نواب در بغداد به معنای مرکزیت یافتن این شهر برای شیعیان بود؛ به همین دلیل علمای شیعه از نقاط گوناگون به بغداد مهاجرت کردند تا از طریق نائبان با امام دوازدهم مرتبط باشند.[۱۲]
خاندانهای شیعی
از عواملی که در گسترش شیعه در بغداد نقش داشت، خاندانهایی بودند که به شیعیان علاقه داشتند و این مذهب را پذیرفته بودند. خاندانهایی مانند خاندان نوبختی یا حتی برامکه که اگر چه خود شیعه نبودند اما به تضعیف شیعیان اقدام نمیکردند؛ بلکه گاهی به تقویت شیعیان میپرداختند. برخی دلیل سرکوب برامکه را گرایش آنان به علویان میدانند.
از خاندان نوبختی ـ که از نوادگان ابوسهل بن نوبخت بودند ـ برخی مذهب شیعه را پذیرفتند و در راه گسترش تشیع تلاش کردند و تعدادی از نوبختیان از پیشوایان بزرگ شیعیان امامی شدند.[۱۳]
خاندان یقطین نیز از عوامل گسترش شیعه در بغداد بودند. یقطین بن موسی سر سلسله آل یقطین از دعات بنی عباس بود که تحت تعقیب مروان قرار گرفت و به همین دلیل از کوفه فرار کرد. فرزندش علی که در سال ۱۲۴ هجری قمری در کوفه متولد شده بود، با مادر و برادرش عبدالله از ترس به مدینه مهاجرت کردند. همین که دولت عباسی روی کار آمد، یقطین خود را آشکار کرد و ملازم سفاح و منصور گردید. اما علی بر خلاف پدر از هواداران فرزندان ابوطالب و معتقد به امامت آنان بود. علی اموال فراوانی برای امام صادق(ع) ارسال میکرد و برای این کار بارها سخن چینان نزد منصور و مهدی از او سعایت کردند. سرانجام علی در سال ۱۳۸ هجری قمری در بغداد درگذشت. علی و فرزندانش از مبلغان و راویان حدیث شیعه بوده و اهل بیت (ع) را دوست داشتند.[۱۴]
نقبای علوی
در دوران آل بویه، نقابت علویان جنبه رسمی پیدا کرد و نقبا نقش مهمی در امور فرهنگی و اجتماعی داشتند. اگر چه نقابت در ابتدا، برای حفظ نسب و خاندان علوی و عباسی ایجاد شده بود، اما به تدریج، دامنه فعالیت نقبا گسترش یافت. چنانچه نقیبانی مثل سید رضی و سید مرتضی نقش بسزایی در امور فرهنگی و اجتماعی شیعیان ایفا نمودند و آثار علمی و عملی مهمی از خود بر جای گذاشتند که در گسترش شیعه موثر بود. آنها با استفاده از نفوذ و قدرت آل بویه، به تأسیس مراکز علمی و فرهنگی پرداختند و خدمات بسیار به تشیع در بغداد و نقاط دیگر عرضه کردند.[۱۵]
آل بویه
پیش از آل بویه، خلفای عباسی اجازه هیچ فعالیتی به شیعیان نمیدادند و به سرکوب آنها اقدام مینمودند. با آمدن آل بویه، اگر چه دامنه اختلافات بین شیعه و سنی افزایش یافت و محله کرخ به دفعات طعمه حریق شد و از این مسئله صدمات فراوانی به شیعیان وارد آمد، اما حکومت آل بویه حکومت شیعی بود و از پیشرفت شیعه حمایت میکرد. به جهت خروج شیعیان از موضع تقیه بود که حنابله بغداد، بارها با شیعیان درگیر شدند و همین موجب تنش و درگیری میشد.[۱۶]
در سال ۳۸۳ هجری، اولین دارالعلم که مشابه مدارس نظامیه بغداد بود، به همت شاپور فرزند اردشیر، وزیر بهاءالدوله تأسیس شد و آن را با کتابخانه بزرگی که داشت، وقت علاقهمندان کسب دانش کرد. تعدادی از کتابهای مهم شیعه در عصر آل بویه تألیف شدهاند مانند من لایحضره الفقیه تألیف شیخ صدوق، الاستبصار و تهذیب الاحکام تألیف شیخ طوسی که هر سه از کتب اربعه شیعه به شمار میروند. همچنین ابن سینا کتابهای الشفاء، القانون و الاشارات را در این زمان نگاشت.[۱۷]
محلههای اسکان شیعیان در بغداد
محله کرخ
محله کرخ مرکز اصلی تجمع شیعیان از قرن سوم به بعد بود. همچنین شیعیان در مناطق دیگری نیز سکونت داشتند. مانند: محله براثا که در غرب بغداد بود و یا محلههای دیگر در شرق بغداد مثل: سوق السلاح، باب الطاق، سوق یحیی، سوق القلایین، سوق الثلاثاء، سوق الاساکفه و اهل درب سلیمان. شرق بغداد عموماً مرکز تجمع اهل سنت بود.[۱۸]
شهرک صدر
شهرک صدر که در گذشته به مدینة الثوره مشهور بود، در زمان عبدالکریم قاسم (۱۹۱۴ - ۱۹۶۳ م) برای اسکان حدود ۲۵۰ هزار نفر که از جنوب عراق به بغداد مهاجرت کرده و در فقر زندگی میکردند طرحریزی شده بود. این شهرک که امروزه اکثریت ساکنان آن شیعه مذهب هستند، در اواخر دهه ۱۹۷۰م بیش از یک میلیون نفر جمعیت داشت. مدینة الثورة که در شرق بغداد قرار داشت، فاقد آب آشامیدنی شهری، سیستم فاضلاب یا خیابانهای آسفالت شده، بود. بعد از سال ۱۹۸۰ دولت بعثی اقدام به ارائه خدمات شهری اساسی در آنجا کرد.[۱۹][۲۰] صدام این شهرک را از مدینة الثوره به مدینة صدام تغییر نام داد.[۲۱]
اهالی این شهرک برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خیابانها ریختند. همچنین بعد از دستگیر شدن سید محمد باقر صدر در ۱۹۷۹ اعتراضات زیاد در این شهرک، صورت گرفت.[۲۲][۲۳]
در خلال دهه ۱۹۹۰م تعداد افراد این منطقه، به حدود دو میلیون نفر رسید که ۱۰ درصد جمعیت عراق بود. پس از درگذشت آیت الله خویی در سال ۱۹۹۲م در سراسر عراق برخی شیعیان، آیت الله سیستانی را به عنوان مرجع تقلید انتخاب کردند، اما اکثر جوانان این منطقه سید محمد صدر را مرجع تقلید خود قرار دادند. پیروان مقتدا صدر پسر کوچک سید محمد صدر پس از حمله نیروهای ائتلاف برای نابودی صدام، بعثیها را از شرق بغداد بیرون کردند و آن را شهرک صدر نام نهادند. آنان توانستند کنترل شهرک صدر، کوفه و برخی محلههای نجف، کربلا و بصره را در دست بگیرند.[۲۴]
حوزه علمیه بغداد
حوزه علمیه بغداد در قرن سوم تا چهارم از مراکز مهم شیعیان در فقه، حدیث و کلام بود. پس از پیروزی آل بویه، حوزه بغداد تقویت شد. در این دوره تدریس فقه جعفری، علم کلام و علوم اهل بیت (ع) در بغداد تمرکز یافت. یکی از اسباب حرکت علمی در عصر غیبت، وجود نواب اربعه در بغداد بود که در زمینه فقه و فتوا مورد مراجعه بودند.
از دانشمندان حوزه بغداد، در بین اصحاب اجماع، محمد بن ابی عمیر و یونس بن عبدالرحمان بودند. عالمانی همچون هشام بن حکم و محمد بن یعقوب کلینی در بغداد وطن گزیدند و صاحبان کتب اربعه با حوزه بغداد در ارتباط بودند. شیخ صدوق در سال ۳۵۵ق به بغداد آمد و از مشایخ آن شهر اخذ حدیث کرد و مشایخ بغداد نیز از او به کسب حدیث پرداختند. ابن قولویه، شیخ مفید، شریف رضی، شریف مرتضی و شیخ طوسی یکی پس از دیگری ریاست حوزه بغداد را بر عهده داشتند.
پس از هجوم طغرل به بغداد در سال ۴۴۷ق و آشفتهتر شدن اوضاع شیعیان، شیخ طوسی به نجف مهاجرت کرد و اولین مدرسه علمی را در کنار حرم امام علی(ع) بنیان نهاد.[۲۵] مکانهای مختلفی در این شهر به عنوان مراکز آموزشی مورد استفاده قرار میگرفت. مسجد براثا و مسجد عقیقه از مراکز تعلیمی شیعه بودند که مشایخ و طلاب برای کسب علم بدان جا میرفتند.[۲۶] همچنین مدرسه مستنصریه نیز در این شهر در سدۀ ششم هجری در گسترش تشیع امامیه نقش داشته است. سید علی بن طاوس در این مدرسه، احادیث بسیاری را از مشایخ خود دریافت نموده است. [۲۷]
درگیریهای اهل سنت با شیعیان
در میان مذاهب اهل سنت، مذهب حنبلی قدرت و نفوذ بیشتری نسبت به سه مذهب دیگر در بغداد داشت. تقابل اصلی شیعیان در بغداد با حنبلیها بود و مذاهب دیگر چندان مشکلی با شیعیان بغداد نداشتند.
از نیمه قرن چهارم تا نیمه قرن پنجم رابطه میان شیعه و حنابله اهل سنت، بیشتر درگیری و نزاع بود. این درگیریها بسیار گسترده و بعضاً با پیامدهایی ناگوار همراه بوده است. وجود تعصبات مذهبی همهساله باعث درگیریهای فراوانی میشد و صدها یا هزاران کشته از هر دو طرف برجای میگذاشت.[۲۸]
حادثه | سال | علت حادثه | منبع |
---|---|---|---|
درگیری و فتنه – غارت کرخ | ۳۳۸ | تعصب اهل سنت | ابن کثیر، ج۱۱، ص۲۲۱ و ابن جوزی ج۴، ص۷۵ |
درگیری | ۳۴۰ | تعصب مذهبی | ابن کثیر، همان، ص۲۲۴ و ابن جوزی، همان، ص۸۴ |
درگیری – قتل | ۳۴۶ | سب صحابه | ابن کثیر، همان، ص۲۳۲ |
درگیری و تعطیلی نماز جماعت | ۳۴۷ | تعصب مذهبی | ابن جوزی، ج۱۴، ص۱۲۶ |
درگیری و فتنه | ۳۴۸ | ابن کثیر، همان، ص۲۳۴ | |
درگیری و قتل | ۳۴۹ | ابن کثیر، همان، ص۲۳۶ | |
درگیری | ۳۵۰ | عیاران | تنوخی، ج۱، ص۴۸ |
درگیری و قتل | ۳۵۳ | عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۲۵۳ و ابن جوزی، همان، ص۱۵۵ |
درگیری | ۳۵۳ | عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۲۵۳ و ابن جوزی، همان، ص۱۵۵ |
درگیری | ۳۵۴ | عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۲۵۴ |
ظهور دعوت قائم (عباسی نزد اهل سنت – علوی نزد شیعه) | ۳۵۷ | مسکویه، ج۶، ص۲۸۶ | |
فتنه | ۳۵۹ | عاشورا و غدیر | ابن جوزی، همان، ص۱۹۶ |
درگیری | ۳۶۰ | تعصب سبکتکین برضد شیعه | مسکویه، همان، ص۳۴۸ |
آتش سوزی | ۳۶۰ | تعصب اهل سنت | مسکویه، همان، ص۳۵۱ |
درگیری – غارت کرخ | ۳۶۱ | عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۲۷۱ |
درگیری و غارت کرخ | ۳۶۲ | قتل یک سنی | ابن کثیر، همان، ص۲۷۳ |
درگیری | ۳۶۳ | تعصب سنی و شیعه | مسکویه، همان، ص۳۷۴ |
درگیری و غارت کرخ | ۳۶۳ | عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۲۷۵ |
درگیری و سوزاندن و قتل و تخریب محله کرخ | ۳۶۴ | تعصب اهل سنت | مسکویه، همان، ص۴۰۰ |
درگیری و قتل و تخریب | ۳۷۹ | عیاران | ذهبی، ج۳، ص۱۰ |
درگیری، آتش، قتل در محله کرخ و تخریب | ۳۸۰ | تعصب | ابن جوزی، همان، ص۳۴۴ |
درگیری و فتنه | ۳۸۱ | مراسم غدیر خم | ابن کثیر، همان، ص۳۱۰ |
منع برگزاری رسوم شیعه و سنی | ۳۸۲ | عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۳۱۱ و ابن جوزی، همان، ص۳۶۳ |
درگیری | ۳۸۴ | عیاران | ابن جوزی، همان، ص۳۶۹ |
تقابل و رفاقت | ۳۹۰ | عاشورا، غدیر | مسکویه، همان، ص۴۰۱ |
درگیری | ۳۹۱ | تعصب | مسکویه، همان، ص۴۵۲ |
درگیری و فتنه | ۳۹۲ | عیاران | ابن کثیر، همان، ص۳۳۰ و ابن جوزی، همان، ص۳۳ |
منع برگزاری رسوم شیعه و سنی | ۳۹۳ | عاشورا | مسکویه، همان، ص۵۲۷ |
عدم تأیید منصب قاضیالقضاتی برای سیدابواحمد موسوی از سوی خلیفه | ۳۹۴ | اقتدار خلیفه | ابن اثیر، ج۸، ص۲۰ |
درگیری، آتش، قتل، محله کرخ، تبعید شیخ مفید | ۳۹۸ | قرآن ابن مسعود، سب صحابه و تعرض به شیخ مفید | ابن کثیر، همان، ص۳۳۸ و ابن جوزی، ج ۱۵، ص۵۹ |
رسمی بودن مراسم عاشورا | ۴۰۲ | وزیر طرفدار شیعه | ابن جوزی، همان، ص۸۲ |
درگیری | ۴۰۳ | ابن جوزی، همان، ص۹۱ | |
درگیری و فتنه | ۴۰۶ | عاشورا و تندروی برخی شیعه | ابن کثیر، همان، ج۱۲، ص۲ و ابن جوزی، همان، ص۱۱۱ |
آتش سوزی بارگاه امام حسین(ع) | ۴۰۷ | ابن جوزی، همان، ص۱۲۰ | |
درگیری و فتنه و اعلامیه القادر | ۴۰۸ | تعصب اهل سنت | ابن کثیر، همان، ج۱۲، ص۶ و ابن جوزی، همان، ج۱۵، ص۱۲۵ |
درگیری و تبعید شیخ مفید | ۴۱۵ | برخورد با عامل خلیفه | ابن جوزی، همان، ص۱۶۷ |
درگیری و سوزاندن خانه سیدمرتضی | ۴۱۶ | عیاران | ابن جوزی، همان، ص۱۷۱ |
آتشسوزی کرخ و تعرض به سیدمرتضی | ۴۱۷ | محرم | ابن کثیر، همان، ص۲۰ و ابن جوزی، همان، ص۱۷۵ |
درگیری و اعلامیه خلیفه بر ضد شیعه و تشیع | ۴۲۰ | عزل خطیبان شیعه مسجد براثا | ابن کثیر، همان، ص۲۶ و ابن جوزی، همان، ص۱۹۹ |
درگیری و قتل (دو بار) | ۴۲۱ | عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۲۸ و ابن جوزی، همان، ص۲۰۴ |
درگیری و غارت کرخ (دو بار) | ۴۲۲ | تعصب برای صحابه و خلفا و غدیر | ابن کثیر، همان، ص۳۱ و ابن جوزی، همان، ص۲۱۴ – ۲۱۹ |
درگیری | ۴۲۳ | عاشورا | ابن جوزی، همان، ص۲۲۲ |
درگیری و محدودیت برای شیعه در کرخ | ۴۲۴ | تعصب اهل سنت | ابن جوزی، همان، ص۲۳۶ |
درگیری و منع آب برای کرخ | ۴۲۵ | تعصب اهل سنت | ابن کثیر، همان، ص۳۶ و ابن جوزی، همان، ص۲۴۰ |
فتنه | ۴۲۶ | ابن کثیر، همان، ص۳۸ | |
درگیری | ۴۲۹ | تعصب بر ضد واژه شاهنشاه برای امیران آل بویه | ابن کثیر، همان، ص۴۳ و ابن جوزی، همان، ص۲۶۴ |
درگیری و حمله غزنویان به ری | ۴۳۲ | تعصب اهل سنت | ابن کثیر، همان، ص۴۹ و ابن جوزی، همان، ص۲۷۷ |
اعلامیه خلیفه مثل اعلامیه سال ۴۰۸ | ۴۳۳ | تعصب بر ضد شیعه و... | ابن جوزی، همان، ص۲۷۹ |
درگیری و حمله عامه به یهود | ۴۳۷ | ابن جوزی، همان، ص۳۰۲ | |
درگیری و قتل و عدم حج عراقیها | ۴۳۹ | ابن کثیر، همان، ص۴۹ و ابن جوزی، همان، ص۳۰۸ | |
درگیری | ۴۴۰ | ابن جوزی، همان، ص۵۶ و ابن جوزی، همان، ص۳۰۸ | |
منع عاشورا و پذیرش شیعه | ۴۴۱ | برگزاری مراسم عاشورا | ابن کثیر، همان، ص۵۹ و ابن جوزی |
صلح شیعه و سنی | ۴۴۲ | اتحاد (ترحم بر صحابه و زیارت قبور امامان) | ابن کثیر، همان، ص۶۱ و ابن جوزی، همان، ص۳۲۵ |
درگیری | ۴۴۳ | شعارهای شیعی و سب صحابه و زیارت | ابن کثیر، همان، ص۶۲ و ابن جوزی، همان، ص۳۲۹ |
درگیری | ۴۴۴ | سب صحابه | ابن جوزی، همان، ص۳۳۵ |
درگیری و فتنه | ۴۴۵ | سب صحابه | ابن کثیر، همان، ص۶۴ و ابن جوزی، همان، ص۳۴۰ |
درگیری و قتل بین شیعه و سنی – درگیری بین اشاعره و حنابله | ۴۴۷ | شعارهای شیعی | ابن کثیر، همان، ص۶۶ و ابن جوزی، همان، ص۳۴۷ |
منع شیعه از مراسم و شعارها | ۴۴۸ | غلبه سلجوقیان | ابن کثیر، همان، ص۶۸ و ابن جوزی، ج۱۶، ص۷ |
مراقد و زیارتگاهها
در داخل بغداد و در حد فاصل کاظمین و اطراف آن برخی از تابعان به خاک سپرده شدهاند که میتوان بشر حافی را در محله اعظمیه و بهلول را در محله کرخ نام برد.
تعدادی از عالمان و اندیشمندان اسلامی نیز در آن منطقه دفن شدهاند.
نواب اربعه امام زمان(عج)
- عثمان بن سعید عمری: مرقد اولین نائب خاص امام زمان(عج) در شهر بغداد، سمت رصافه، نزدیکی دجله قسمت غرب بازار میدان (سوق المیدان) در مسجدی به این نام واقع است. این بنا که در ۱۳۴۸ق بازسازی شده دارای حرم و صحن وسیعی است.
- محمد بن عثمان عمری (متوفای ۳۰۵ ق): دومین نایب حضرت مهدی(عج) پس از وفات پدر نائب آن حضرت شد. مقبره محمد بن عثمان در قسمت رصافه (شرق دجله) در محلهای به نام شیخ خلانی در خیابان جمهوری است که در وسط شهر بغداد قرار دارد. مزار او ضریح، گنبد و بقعهای دارد که منارهای کاشی کاری شده و مسجدی در کنار آن واقع است. این بنا در ۱۳۲۹ق تجدید شده است.
- حسین بن روح نوبختی: قبر سومین نایب حضرت مهدی(عج) در بازار شورجه بغداد واقع است.
- علی بن محمد سمری (متوفای ۳۲۹ ق): مرقد آخرین نمایندۀ امام زمان(عج) بود در رصافه بغداد و غرب مدرسه مستنصریه، داخل بازار کمالیات قرار دارد. مرقد او دارای صحن، مسجد و مناره است.[۳۰]
قبرهای عالمان و فقیهان
- محمد بن یعقوب کلینی: مرقد کلینی، در محوطه مسجد آصفیه، در ساحل شرقی رود دجله (در مرکز بغداد امروزی) جنب مدرسه نظامیه (مستنصریه قدیم) قرار دارد.[۳۱]
- ابوحنیفه: قبر پیشوای فرقه حنفیه در مسجدی به نام امام اعظم و در محله اعظمیه بخش رصافه در آن سوی دجله مقابل کاظمین قرار دارد. در این محله عمدتاً اهل سنت سکونت دارند و پادشاهان عثمانی هدیهها و شمعدانهای طلا و نقره برفراز ضریح او نصب کردهاند. در نزدیکی قبر او، ابوبکر شبلی و حسین بن منصور حلاج را به خاک سپردهاند.
- احمد بن حنبل: قبر مؤسس فرقه حنبلی در بخش رصافه بغداد قرار دارد و زیارتگاه مردم بغداد در زمانهای گذشته بود.
- ابوبکر شبلی: ابوبکر شبلی، نزدیک قبر ابن حنبل به خاک سپرده شده است.
- معروف کرخی: از بزرگان تصوف در قرن دوم هجری. مقبره وی در شونیزیه کرخ بغداد از احترام و تقدس خاصی برخوردار بوده و در منابع صوفیه آمده که آرامگاهش برآورنده حاجات است و به «تریاق مجرّب» شهرت دارد.
- عبدالقادر گیلانی (ف ۵۶۰ ق): قبر عبدالقادر گیلانی در رصافه واقع شده و بقعه کوچک و ضریحی از نقره دارد.
- ابن ابی الحدید: این شارح معروف نهج البلاغه نیز در رصافه دفن شده است.
- قبر ابوحفص سهروردی: قبر ابوحفص عمر بن محمد سهروردی (۵۳۹-۶۳۲ق)، محدث، فقیه، صوفی، صاحب کتاب عوارف المعارف در علوم صوفیه و بنیانگزار طریقه سهروردیه در تصوف، در گورستان وردیه بغداد بوده است. مقبره او امروزه در ضمن مجموعهای به همراه مسجد و مدرسه از بناهای تاریخی بغداد به شمار میرود.[۳۲]
- قبر منسوب قنبر غلام علی علیهالسلام: در رصافه بغداد قبری منسوب به قنبر است که داخل محلهای به همان نام واقع شده و بقعۀ کوچک و مختصری دارد. قنبر در شهر حمص در سوریه دفن شده است و در آن جا نیز قبر و بقعه باشکوهی دارد.[۳۳]
مسجد بُراثا
مسجد براثا از مسجدهای قدیم و مشهور کاظمین است که بین محله کرخ بغداد و کاظمین قرار دارد.
براثا نام محلهای در غرب بغداد و در جنوب کرخ است. این محله را از آن رو براثا نامیدهاند که کشیشی به این نام در این محل ساکن بود و به دست امام علی علیهالسلام، که در جنگ نهروان یک شب در این مکان منزل نمود، مسلمان شده است. مسجد براثا، که در عصر آل بویه مکان اجتماع و عبادت شیعیان بود، توسط معز الدوله دیلمی بازسازی شد و چون امامعلی علیهالسلام در این مکان چاهی حفر کرد اینجا را بِئْرعلی یا سنگعلی هم گفتهاند.
در طول تاریخ، مسجد براثا مرکز فعالیت شیعیان بود در آنجا نماز جمعه اقامه میکردند و در برخی موارد از سوی خلیفههای عباسی مورد تعرض و تعطیلی واقع میشد. امروزه مسجد براثا از مساجد پر رونق در منطقه غرب دجله (کرخ) است.[۳۴][۳۵]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ https://rch.ac.ir/article/Details?id=13981
- ↑ امیر احمدیان، بغداد، در دائٰرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳ش، ج۱۲، ص۲۹۰.
- ↑ ابن فقیه، البلدان، ۱۴۱۶ق، ص ۲۷۹.
- ↑ بهرامیان، بغداد، در دائٰرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳ش، ج۱۲، ۲۹۱-۲۹۵.
- ↑ قائدان، عتبات عالیات عراق، ص ۱۸۳ و ۱۸۲
- ↑ مظفر، تشیع در عراق، ۱۶۰ ـ ۱۵۳
- ↑ ترابی، شیعیان عراق پس از ۲۰۰۳م، ص ۴۱ و ۴۰
- ↑ ترابی، شیعیان عراق پس از ۲۰۰۳م، ص ۴۲ و ۴۱
- ↑ ترابی، شیعیان عراق پس از ۲۰۰۳م، ص ۱۵۴
- ↑ ترابی، شیعیان عراق پس از ۲۰۰۳م، ص ۱۶۶
- ↑ یعقوبی، شیعیان بغداد، ص ۳۸ ـ ۳۷
- ↑ یعقوبی، شیعیان بغداد، ص ۳۸
- ↑ یعقوبی، شیعیان بغداد، ص ۳۹ـ۳۸
- ↑ نقش خاندانهای مشهور در رشد تشیع در عراق
- ↑ یعقوبی، شیعیان بغداد، ص ۳۹
- ↑ یعقوبی، شیعیان بغداد، ص ۴۰
- ↑ خضری، تاریخ تشیع ۲، ص ۷۵
- ↑ یعقوبی، شیعیان بغداد، ص ۳۷
- ↑ جویس ان.ویلی، نهضت اسلامی شیعیان عراق، ص۱۲۶-۱۲۵
- ↑ مدینة صدر بجانب بغداد
- ↑ منابع عراقی از تیراندازی شدید در شهرک صدر بغداد خبر دادند، خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا).
- ↑ جویس ان.ویلی، نهضت اسلامی شیعیان عراق، ص۱۲۶-۱۲۵
- ↑ مدینة صدر بجانب بغداد
- ↑ نگاهی به تاریخچه شیعیان عراق
- ↑ ملک مکان، تشیع در عراق در قرون نخستین، ص ۲۸۶ـ۲۸۴
- ↑ خضری، تاریخ تشیع ۲، ص ۳۲۱ ۳۲۰
- ↑ نگاه کنید: ابن طاوس، فتح الأبواب، ج۱، ص۱۴۹. به نقل از سایت مدرسۀ فقاهت.
- ↑ ملک مکان، تشیع در عراق در قرون نخستین، ص ۲۸۶-۲۷۴
- ↑ برگرفته از مقاله هم گرایی و واگرایی در اندیشه سیاسی امامیه و حنابله در بغداد دوره آل بویه، بارانی، محمدرضا، چلونگر، محمدعلی، فصلنامه علمی – پژوهشی شیعه شناسی، سال هفتم، شماره ۲۶، تابستان ۱۳۸۸ شمسی، ص۲۲۰ - ۲۲۵
- ↑ قائدان، عتبات عالیات عراق، ص ۱۸۴ـ۱۸۳
- ↑ فرهنگ زیارت، شماره ۴، ص ۸۱
- ↑ رحمتی، «سهروردی، ابوحفص»، ص۳۲۳.
- ↑ قائدان، عتبات عالیات عراق، ص ۱۸۷ـ۱۸۵
- ↑ قائدان، عتبات عالیات عراق، ص ۱۸۸-۱۸۷.
- ↑ رجوع کنید به: ملک مکان، تشیع در عراق در قرون نخستین، ص ۲۴۲ـ۲۴۱.
یادداشت
منابع
- ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق.
- ترابی، محمد، شیعیان عراق پس از ۲۰۰۳م، مجمع ذخائر اسلامی، قم، ۱۳۹۳ش.
- جمعی از نویسندگان، بغداد، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، تهران، مرکز دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۳ش.
- جویس ان. ویلی، نهضت اسلامی شیعیان عراق، ترجمه: غلامی، مهوش، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۷۳ش.
- رحمتی، محمدکاظم، «سهروردی، ابوحفص»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۲۵، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۷ش.
- فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۴، نشر مشعر، تهران، ۱۳۹۲.
- قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۷.
- مظفر، محمدحسین، تاریخ الشیعه، مترجم: حجتی، محمدباقر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۷۹ش.
- ملک ملکان، حمید و دیگران، تشیع در عراق در قرون نخستین، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۹ش.
- یعقوبی، محمد طاهر، شیعیان بغداد وضعیت سیاسی و اجتماعی از ورود سلجوقیان تا سقوط عباسیان، انتشارات شیعه شناسی، قم، ۱۳۸۵ش.
- منابع عراقی از تیراندازی شدید در شهرک صدر بغداد خبر دادند، خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)، تاریخ درج مطلب: ۲ بهمن ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
پیوند به بیرون